مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
حمایت مدیریت
حوزه های تخصصی:
تسهیم دانش یکی از اساسی ترین گام ها در فعالیت های مدیریت دانش است. به منظور دستیابی به تسهیم مؤثر دانش، باید کارگران را تشویق کنیم تا دانش خودشان را تسهیم کنند. برای حفظ رقابت در بازار کار دانش و تخصص سازمانی باید به اشتراک گذاشته شود تا بتوان بهره وری سازمان را افزایش داد. باوجود این، اعمال موفقیت آمیز این تشویق بسیار چالش برانگیز است. این مقاله انگیزاننده های تسهیم دانش و بهره وری سازمانی ناشی از آن را مورد بررسی قرار داد. این تحقیق از نظر ماهیت از نوع تحقیقات توصیفی-همبستگی و از نظر هدف کاربردی است. به منظور جمع آوری اطلاعات هم از مطالعات میدانی و هم از مطالعات کتابخانه ای استفاده شده است. برای مطالعه ادبیات و پیشینة پژوهش از مطالعات کتابخانه ای و برای دستیابی به هدف پژوهش از مطالعات میدانی استفاده شده است. داده ها از طریق پرسشنامه جمع آوری شد. نمونه آماری تحقیق شامل 121 کارمند در شرکت مس کرمان بود. داده ها از طریق همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس و آزمون شفه با استفاده از نرم افراز SPSS 20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که رفتار تسهیم دانش از طریق ابعاد ""فرهنگ سازمانی"" (یعنی حمایت مدیریت، سیاست پاداش و اعتماد به کارکنان) و ""ویژگی های فنی سیستم""(یعنی کیفیت سیستم و کیفیت خدمت) برانگیخته می شود و تسهیم دانش با بهره وری سازمانی دارای رابطه مثبت و معنی داری است. نتایج همچنین نشان داد که عامل اعتماد به همکاران ازنظر تأثیر بر رفتار تسهیم دانش دارای بالاترین اولویت است که این خود نشان می دهد که اگر کارکنان به یکدیگر اعتماد داشته باشند دانش خود را به اشتراک خواهند گذاشت و درنهایت بهره وری سازمان افزایش می یابد.
نقش تعدیل گری حمایت در رابطه بین کار عاطفی و عملکرد شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازآنجاکه رفتار سازمانی نوین و عملکرد سازمانی با پیچیدگی هایی روز افزون مواجه است، آشنایی بیشتر مدیران و کارکنان سازمان ها با این پیچیدگی ها و در نتیجه تلاش در راستای افزایش عملکرد منابع انسانی ضروری است. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر کار عاطفی بر عملکرد شغلی با توجه به نقش تعدیل گری حمایت سازمانی، حمایت مدیریت و حمایت همکار در سال 1396 در بین کارکنان یک سازمان عمومی در شهر مشهد انجام شده است. بدین منظور نمونه ای شامل 376 نفر از کارکنان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و به منظور جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه استانداردکار عاطفی، عملکرد شغلی، حمایت سازمانی، حمایت مدیریت و حمایت همکار توزیع شد. روایی محتوایی پرسش نامه با استفاده از نظر خبرگان و روایی سازه آن با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی قرار گرفت. ضریب آلفای کرونباخ بزرگ تر از70% برای سازه های مختلف پرسشنامه، پایایی آن را مورد تأیید قرار داد. از روش مدل سازی معادلات ساختاری برای آزمون فرضیه ها استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از این بود که اقدام عمیق و سطحی به ترتیب برابر با 141/0 و 146/0 بر عملکرد شغلی اثر گذار هستند که هر دو در سطح اطمینان 95/0 معنادار می باشند. علاوه بر این نتایج حاصل از بررسی نقش تعدیل گر حمایت مدیریت، حمایت همکار و حمایت سازمانی نیز بیانگر تأیید نقش تعدیل گری این متغیرها در رابطه بین اقدام عمیق و اقدام سطحی با عملکرد شغلی می باشند.
بررسی عوامل مؤثر بر اثربخشی حسابرسی داخلی و ارزیابی نقش حسابرسی داخلی در مدیریت ریسک و کنترل های داخلی بانک کشاورزی
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۲
8 - 35
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر اثربخشی حسابرسی داخلی و ارزیابی نقش این واحد در مدیریت ریسک و کنترل های داخلی بانک کشاورزی است. این پژوهش از حیث هدف یک پژوهش کاربردی و هم چنین، از دسته پژوهش های پیمایشی و توصیفی است. داده های مورد نیاز از 78 نفر از صاحب نظران بانکی در رده های مختلف سازمانی شامل حسابرسان داخلی و بازرسان، مدیران ارشد و کارشناسان مسئول بانک کشاورزی به وسیله پرسش نامه در سال 1398جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل فرضیه های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS و روش آماری معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart PLS انجام گردید. نتایج پژوهش نشان داد که عوامل استقلال حسابرسی داخلی، صلاحیت حسابرسان داخلی، حمایت مدیریت از حسابرسی داخلی، اندازه حسابرسی داخلی و ارتباط حسابرسان داخلی و مستقل بر اثربخشی حسابرسی داخلی تأثیر مثبت معناداری دارند. هم چنین اثربخش بودن حسابرسی داخلی باعث بهبود کنترل های داخلی بانک می شوند اما بر بهبود مدیریت ریسک بانک تأثیر معناداری ندارد. بر اساس نتایج پژوهش بهتر است ضمن مشارکت حسابرسان داخلی با مدیریت ریسک در فرایند ارزیابی ریسک، تنظیم برنامه حسابرسی داخلی با نگرش مبتنی بر ریسک برای شناسایی اولویت های فعالیت حسابرسان داخلی، زمینه اثربخشی مؤثرتر حسابرسی داخلی را در بانک کشاورزی فراهم نمود.
بررسی جایگاه مدیریت دانش در دانشگاه شهید چمران اهواز و رابطه آن با فرهنگ سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور بررسی جایگاه مدیریت دانش در دانشگاه شهید چمران و روابط ساده و چندگانه آن با فرهنگ سازمانی دانشگاه، با انتخاب تصادفی و مشارکت 188 نفر از اعضای هیئت علمی و 119 نفر از کارشناسان دانشگاه در تکمیل پرسش نامه های مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی، تحقیقی توصیفی تحلیلی انجام شد. نتایج تحقیق دلالت دارند که مطلوبیت مدیریت دانش در سطح دانشگاه شهید چمران پایین تر از حد متوسط است و تفاوت میانگین نمرات آزمودنی ها با شاخص مطلوب مفروض در این پژوهش، معنادار است. بین مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی و بیشتر مؤلفه های آنها رابطه معنادار و مثبتی مشاهده شد. بر اساس تحلیل رگرسیون گام به گام مشخص شد از بین مؤلفه های فرهنگ سازمانی، پنج مؤلفه، شامل حمایت مدیریت، هویت، کنترل، سازش با تعارض و ریسک پذیری دارای تأثیر معنادار بر مدیریت دانش هستند و این پنج مؤلفه روی هم قادرند 36 درصد از واریانس مدیریت دانش را پیش بینی کنند. طبق نتایج، مؤلفه درونی سازی می تواند به تنهایی 25 درصد از فرهنگ سازمانی دانشگاه را پیش بینی کند.
بررسی رابطه ی بین حمایت مدیریت با رشد حرفه ای خودراهبری دبیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱
93 - 114
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین حمایت مدیران مدارس متوسطه با رشد حرفه ای خود راهبری معلمان دبیرستان انجام گرفت. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. بر اساس اصول علمی و فرمول تعیین حجم نمونه کوکران، ۱۱۸معلم از منطقه 14 آموزش و پرورش شهر تهران با شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها بوسیله ی دو پرسشنامه ی، حمایت مدیریت و رشد حرفه ای خودراهبری گردآوری شد. جهت تعیین روایی پرسشنامه ها، از نظر متخصصان استفاده به عمل آمد و پایایی ابزارها با استفاده از روش آلفای کرونباخ به ترتیب 96% و 84% برای پرسشنامه ها محاسبه گردید. تحلیل نتایج با آزمون t تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره با بهره گیری از روش حل گام به گام انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین حمایت مدیریت و رشد حرفه ای خود راهبری دبیران همبستگی بالا وجود دارد.(76% = r). از بین مؤلفه های حمایت مدیریت دو مؤلفه ی مدیر به عنوان رهبر سازمان یادگیرنده و مدیر به عنوان فراهم کننده ی منابع با هم 1/61 درصد از واریانس رشد حرفه ای خودراهبری دبیران را تبیین نمودند. همچنین رشد حرفه ای خود راهبری دبیران در زمینه ی جهت گیری همکارانه به یادگیری معنادار نبوده است.