فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۰۴۱ تا ۶٬۰۶۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
243 - 219
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف ارائه الگوی هوش سیاسی منابع انسانی انجام شده است. روش پژوهش کمی همبستگی و توصیفی بوده است، که جهت ارائه الگوی هوش سیاسی از روش کمی استفاده گردید. جامعه آماری را مدیران میانی استان های شمال غرب کشور تشکیل داده است که 488 نفر هستند و بعد از نمونه گیری از طریق فرمول کوکران 216 مورد نمونه انتخاب گردید. روایی ابزار از طریق راهنمایی های اساتید تایید گردید و پایایی ابزار نیز از طریق محاسبه بالای 7/0 ضریب آلفای کرونباخ مورد تائید قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی جهت توصیف شرایط ومعرف های جمعیت شناختی استفاده گردید و از آمار استنباطی نیز جهت تحلیل کمی مدل از تحلیل عاملی تائیدی در قالب نرم افزارهای SPSS25 و Lisrel8.8 استفاده گردید. تحلیل آماری بر روی 31 مقوله و 103 زیرمقوله (مقوله علّی شامل 4 مضمون، مقوله زمینه ای 5 مضمون، مداخله ای 5 مضمون، هسته اصلی 6 مضمون، راهبردها 6 مضمون و پیامدها 5 مضمون) بررسی گردید. طبق یافته ها مدل پیشنهادی می تواند در سنجش هوشمندی سیاسی منابع انسانی مدیران بخش دولتی با تاکید بر پاسخگویی را افزون تر کند. نتایج تحلیل عاملی تائیدی نیز با بارهای عاملی مشاهده شده برای تمام مقولات و مضامین که بیشتر از 3/0 که در بازه قابل قبول هستند، و آزمون T-value معناداری نیز که بزرگتر از 96/1 مشاهده گردید، نشان از برازش مدل ساختاری و تائید مدل نظری می باشد و نتایج مدل ساختاری نیز نشان داد که متغیرهابا ضریب مسیر و T-value معناداری مثبت بر همدیگر تاثیر دارند،در پایان پیشنهاداتی ارائه گردید.
واکاوی پدیدۀ غرغر سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۰)
351 - 369
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف »واکاوی پدیده غرغر سازمانی» انجام شد. این پژوهش از نظر هدف بنیادی و به لحاظ روش از نوع کیفی است که با راهبرد پژوهشی نظریه پردازی داده بنیاد با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته به جمع آوری داده ها پرداخته شد. جامعه آماری این پژوهش شامل همه کارکنان شاغل در سازمان های فعال در صنعت مخابرات ایران (از جمله سازمان های همراه اول و گروه شرکت های پرتو آبی) و همچنین چند تن از خبرگان دانشگاهی بود. تعداد 8 مصاحبه در این پژوهش انجام شد و پس از انجام دادن هشتمین مصاحبه نقطه اشباع نظری تشخیص داده شد. به منظور تحلیل مصاحبه ها، در مرحله کدگذاری باز، ابتدا متن مصاحبه ها برای یافتن گزاره ها و نکات کلیدی نهفته در آن ها دقیقاً بررسی شد. پس از این گام، تعداد 150 کد باز، تعداد 31 مفهوم، تعداد 6 مقوله حاصل شد. در مرحله کدگذاری محوری یکی از مقولات کلی به دست آمده در مرحله قبل، که بیشترین ارتباط را با سایر مقولات داشت، به عنوان مقوله محوری انتخاب شد. مقوله افراد غرغرو به عنوان مقوله محوری انتخاب شد. سایر مقولات نیز با مقوله اصلی به نحوی در ارتباط بودند. پس در مرحله کدگذاری انتخابی روابط میان مقولات به شکل مدل صورت بندی شد. 6 مقوله تشکیل دهنده مدل شامل غرغر، افراد غرغرو، مرز غرغر با کلمات هم طیف (انتقاد، شکایت، انتقاد ناعادلانه)، عوامل پدیده آورنده افراد غرغرو، نتایج حضور افراد غرغرو در سازمان، راه حل برای از بین بردن یا کاهش غرغر بودند.
تأثیر پاسخگویی و خودکارآمدی شغلی بر رفتار سیاسی کارکنان سازمانهای دولتی (مطالعه موردی: آموزش و پرورش کاشان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر پاسخگویی وخودکارآمدی شغلی بر رفتار سیاسی کارکنان سازمان های دولتی (مورد مطالعه: آموزش و پرورش کاشان) می باشد. روش تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش جمع آوری داده ها، توصیفی پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه کارمندان اداره آموزش و پرورش کاشان می باشد که از میان1600 نفر از آنها، 310 نفر از طریق جدول مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه پاسخگویی هوچوراتر و همکاران (2003)، رفتار سیاسی کارکنان هنسی (2005) و خودکارآمدی شغلی بندورا (1997) می باشد. یافته های پژوهش با استفاده از مدل معادلات ساختاری نشان داد. پاسخگویی بر رفتار سیاسی کارکنان درآموزش و پرورش تاثیر معناداری دارد (05/0>P). خودکارآمدی شغلی بر رفتار سیاسی کارکنان سازمان های دولتی در آموزش و پرورش تاثیرمعناداری دارد (05/0>P). نتایج پژوهش نشان داد پاسخگویی و خودکارآمدی شغلی بر رفتار سیاسی کارکنان سازمان های دولتی در آموزش و پرورش تاثیر معناداری دارد (05/0>P).
تدوین روش شناسی و چارچوب نظری در نقد فلسفی تئوریهای سازمان و مدیریت (مطالعه موردی: نقد تئوری آشوب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۷ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۵
125 - 140
حوزههای تخصصی:
استفاده و کاربرد صحیح از هر ابزاری مسبوق بر شناخت فلسفی و فرهنگ کاربرد بر آن ابزار خواهد بود. طبق تعریف نقد صحیح عبارتست از ارزیابی خرده گیرانه درباره ی چیزی یا کسی، از آن جهت که قابل نقد می باشد. بر این اساس در نقد فلسفی تعریف را نه به ترازوی صدق و کذب، بلکه به ترازوی شایستگی و ناشایستگی و رسا و کامل بودن مورد سنجش قرار خواهد گرفت. مقاله ی حاضر در صدد ارائه ی چارچوبی جامع در نقد فلسفی تئوری های مدیریت بوده است. از این رو تلاش گردیده پس از ارائه ی رویکردی نوین، جامع و سیستمی، به نقد یکی از تئوری های رایج و مورد توجه در علوم سازمان و مدیریت، یعنی نظریه آشوب پرداخته شود. بر این اساس نظریه بر اساس مدل جامع و سه وجهی بسط یافته، از سه منظر: دیدگاه، پارادایم حاکم و سطح تجزیه وتحلیل مورد مُداقه قرار گرفته است. در حوزه ی دیدگاه سه عامل جامعه، سازمان و انسان مورد نقد قرار گرفته، در حوزه ی پارادایم از سه جنبه هستی شناسی، شناخت شناسی، روش شناسی و ارزش شناسی مورد نقد قرار گرفته و نهایتا سطح تجزیه وتحلیل تئوری مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. در انتها نتایج و خروجی های کاربردی در مورد تئوری و روش شناسی پژوهش مورد اشاره قرار گرفته است.
تبیین مدل مدیریت استعدادهای دیجیتال در صنعت بانکداری ایران؛ رویکردی ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
24 - 50
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش یکی از مطالعات اولیه در زمینه استعداد دیجیتال در داخل کشور به شمار می رود که به تبیین مدل مدیریت استعدادهای دیجیتال در صنعت بانکداری ایران (رویکردی ترکیبی) پرداخته است. روش: رهیافت پژوهشی در این مطالعه، نظریه داده بنیاد و مدل سازی معادلات ساختاری است. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته از خبرگان سازمانی در صنعت بانکداری و پرسش نامه کمّی در میان کارکنان به دست آمده است. یافته ها: بر اساس یافته ها مقوله های نهایی عبارت اند از: جهت گیری های فلسفی و سازمانی، تحلیل موقعیتی استعداد دیجیتال، شناخت الگوهای موقعیتی چشم اندازی، جهت گیری های اقدام های استراتژیک در توسعه DTs، ارتقای سطح عملکرد فردی و سازمانی. در بخش کمّی، سازه جهت گیری های فلسفی و سازمانی، بر سه سازه مستقیم خود، یعنی تحلیل موقعیتی استعداد دیجیتال، شناخت الگوهای موقعیتی چشم اندازی و توسعه استعدادهای دیجیتال اثرگذار بوده است. در مدل ساختاری، سازه شناخت الگوهای موقعیتی چشم اندازی، به عنوان سازه ای با اثرگذاری بیشتر در رابطه با توسعه استعدادهای دیجیتال و جهت گیری های اقدام های استراتژیک در مدل مفهومی محسوب می شود. نتیجه گیری: به طورکلی، اشاعه تفکر دیجیتالی در عناصر گوناگون بانکداری حائز اهمیت است و توسعه جهت گیری های درونی بانک ها به سوی ایدئولوژی دیجیتالی، سیاستی است که می تواند قابلیت ها و ظرفیت های بیشتری را در بخش HR ایجاد کند و بانک ها را به مزایای رقابتی بهتر در زمینه استعدادهای دیجیتالی برساند.
سیر تحول و بنیان های فکری مفهومی پژوهش های حوزه تحلیلگری منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
1 - 25
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تحلیلگری منابع انسانی با هدف جایگزینی تصمیم گیری های مبتنی بر شهود و تجربه با تصمیم گیری های داده محور و در نتیجه، پیوند میان کارکردهای منابع انسانی با نتایج کسب وکار، از طریق تحلیل های کمّی مطرح شده است. از آنجا که این موضوع در دوران طفولیت منحنی بلوغ خود به سر می برد، هم در عرصه نظر و هم در میدان عمل، به واکاوی، تدقیق و کاربرد گسترده نیاز دارد. پژوهش حاضر با هدف افزودن به بدنه دانش این حوزه، درصدد مرور سیر تحول پژوهش های این حیطه و استخراج بنیان های فکری مفهومی آن هاست. روش: در راستای حصول هدف مقاله، پژوهش های مرتبط با موضوع تحلیلگری منابع انسانی از ابتدا تاکنون (سال های 1991 تا 2022) از پایگاه داده وب آوساینس استخراج و با استفاده از نرم افزار وی اواس ویوئر تحلیل شد. تحلیل های توصیفی، هم تألیفی، هم استنادی و هم آیندیِ واژگان روی داده ها انجام شد. به صورت خاص، از تحلیل هم استنادی برای احصای بنیان های فکری مفهومی موضوع بهره گرفته شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که از نظر کمیت، بیشترین تعداد مقاله در این حوزه، در سال 2017 انتشار یافته است. بیشترین تعداد استناد نیز در سال 2022 بود. اولریچ و دیو، پُراستنادترین پژوهشگران؛ مدیریت منابع انسانی، پُراستنادترین مجله و دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، پُراستنادترین دانشگاه در این زمینه بودند. تحلیل هم استنادی که بیانگر بنیان های فکری مفهومی در یک زمینه است، ادبیات موضوع تحلیلگری منابع انسانی را در قالب چهار خوشه به نمایش گذاشته است: خوشه نخست، «ماهیت و ضرورت تحلیلگری منابع انسانی» را نشان داد؛ خوشه دوم، بر بحث «پیوند میان تحلیلگری منابع انسانی با فناوری» متمرکز بود؛ خوشه سوم، در زمینه موضوع «تحلیلگری منابع انسانی و علم داده» شکل گرفت و در نهایت خوشه چهارم، «سویه تاریک تحلیلگری منابع انسانی» نامیده شد. نتیجه گیری: سابقه پژوهشی موضوع تحلیلگری منابع انسانی در سطح جهان، حدود دو دهه است؛ هرچند روند پژوهش های منتشر شده در این حوزه، بسیار سریع بوده است. پراکندگی ساختاری پژوهش های چهار خوشه احصا شده در این پژوهش، نشان می دهد که به اصطلاح، نوعی «نمای دید پرنده» در تحلیلگری منابع انسانی لازم است. به علاوه، مهم ترین ضعف پژوهش ها یا حتی پروژه های انجام شده در زمینه تحلیلگری منابع انسانی، محدود شدن کار به افرادی با تخصص منابع انسانی یا تخصص فنی است که همکاری میان این دو نوع تخصص، در قالب همکاری بین رشته ای را می طلبد.
الگوی ارزیابی عملکرد مدیران آماد و پشتیبانی با رویکرد جهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۱
170 - 194
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مدیران مجرب و متخصص، در موفقیت سازمان های دفاعی نقش مهمی ایفا می کنند. یکی از ارکان شناسایی و تربیت چنین مدیرانی، وجود نظام ارزیابی عملکرد اثربخش است. نظام ارزیابی عملکرد، به الگویِ بومیِ متناسب با مدیریت جهادی و سبک مدیریتی بومی ایرانی اسلامی نیاز دارد. بنابراین، هدف اصلی این پژوهش، ارائه الگوی ارزیابی عملکرد مدیران سامانه آماد و پشتیبانی دفاعی با رویکرد جهادی است. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، آمیخته متوالی اکتشافی است. جامعه آماری آن را استادان و مدیران سامانه آماد و پشتیبانی یکی از سازمان های دفاعی تشکیل داده است. روش اجرای بخش کیفی پژوهش، تحلیل محتوا بود که 10 نفر به روش گلوله برفی انتخاب و با آنها مصاحبه شد. در بخش کمّی نیز، 45 نفر به روش قضاوتی انتخاب شدند و برای تکمیل پرسش نامه مشارکت کردند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسش نامه محقق ساخته بود که روایی و پایایی آنها به تأیید رسید. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل عاملی تأییدی و فریدمن استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج پژوهش، الگوی ارزیابی عملکرد مدیران آماد و پشتیبانی، مشتمل بر 92 شاخص، 12 مؤلفه و 3 بُعد تدوین شد. در این الگو، بُعد عملکردی در مقایسه با ابعاد دیگر اهمیت دارد. نتیجه گیری: الگوی ارائه شده در پژوهش، این قابلیت را دارد که به عنوان ابزار و مبنایی جامع برای ارزیابی عملکرد مدیران آمادی استفاده شود و به عنوان راهنمایی مؤثر برای ترویج تلاش و عملکرد جهادی میان مدیران سامانه آماد و پشتیبانی سازمان های دفاعی، مبنای عمل قرار گیرد.
شناسایی پیشران ها و پسران های سازمان مربی گرا با رویکرد پرورش سرمایه انسانی برای دانشگاه ها با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جوامع امروزی، سازمان های پیشرو به دنبال راهبردی در جهت توسعه منابع و تعالی سازمان هستند. سازمان مربی گرا پارادایم جدیدی در حوزه مدیریت سازمانی است که بر موضوع مربی گری به عنوان ابزاری درجهت افزایش بهره وری، انگیزه، خلاقیت و نوآوری منابع انسانی تمرکز دارد. هدف این پژوهش شناسایی پیشران ها و پسران های سازمان مربی گرا با رویکرد پرورش سرمایه انسانی برای دانشگاه ها می باشد. پژوهش حاضر از نوع آمیخته، در پارادایم قیاسی-استقرایی و به صورت کیفی-کمی است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی و کمی، متخصصان در حوزه مربی گری شامل اساتید و مدیران دانشگاه ها می باشند. 25 نفر نمونه موردنظر از طریق روش هدفمند و تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه می باشد. در بخش کیفی داده ها با روش تحلیل مضمون و نرم افزار ATLAS.TI تحلیل و در بخش کمی با تکنیک دلفی فازی، میزان اهمیت و اولویت مولفه ها مشخص گردید. 12مولفه تغییرات و تحولات محیطی، لزوم پرورش سرمایه انسانی و توسعه سازمانی، دانش و مهارت های مربی، ویژگی های شخصیتی مربی، ویژگی های شخصیتی متربی، نگرش های متربی، استراتژی های مدیریت و رهبری، ساختار سازمانی، فرهنگ مربی گری، زیرساخت ها و تکنولوژی به عنوان پیشران ها و مزایای فردی و مزایای سازمانی به عنوان پسران های سازمان مربی گرا با رویکرد پروش سرمایه انسانی برای دانشگاه ها شناسایی شدند.
تأثیر سبک های رهبری بر رفتار نوآورانه: نقش تعدیل گر درگیری شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۹ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
89 - 110
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رهبری عاملی کلیدی در سازمان است که بر ترویج رفتار نوآورانه کارکنان متناسب با دگرگونی های شغلی تأثیرگذار است. پژوهش حاضر به مطالعه تأثیر سبک های رهبری بر رفتار نوآورانه با نقش تعدیل گری درگیری شغلی پرداخته است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نگاه روش توصیفی- پیمایشی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل کارکنان شاغل در یکی از سازمان های صنعتی حوزه دفاعی است که از میان آن ها 218 نفر از آن ها با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد استفاده شده است. به منظور تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته ها: سبک های رهبری تحول آفرین و رابطه ای از بیشترین تأثیر مثبت بر رفتار کاری نوآورانه کارکنان برخوردارند. همچنین درگیری شغلی روابط بین سبک های رهبری و رفتار نوآورانه کارکنان را تعدیل می کند. نتیجه گیری: توسعه قابلیت ها و سبک های رهبری تحول آفرین و رابطه ای در میان مدیران سازمان مورد مطالعه می تواند توانایی و تمایل کارکنان برای انجام رفتارهای نوآورانه را متناسب با ماهیت و دگرگونی مشاغل آن ها تقویت کند.
طراحی مدل رفتاری پذیرش و استفاده از اپ های تناسب اندام در کاربران ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش روزافزون گوشی های هوشمند، شمار کاربران ورزشی استفاده کننده از این نوع گوشی ها را برای انجام فعالیت های ورزشی افزایش داده است. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل رفتاری پذیرش و استفاده از اپ های تناسب اندام در کاربران ایرانی و با رویکرد آمیخته (کیفی-کمی) انجام شده است. داده های بخش کیفی از طریق مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با برنامه نویسان و طراحان برنامه های ورزشی و متخصصان دانشگاهی در حوزه ورزش و کامپیوتر جمع آوری شد و از طریق رویکرد تحلیل تم در قالب 6 تم اصلی و 21 تم فرعی دسته بندی شد. در بخش کمی، پرسشنامه ای شامل 28 گویه بر اساس یافته های بخش کیفی تنظیم شد. تحلیل پاسخ های 170 نفر از کاربران اپ های تناسب اندام نشان داد کیفیت اپلیکیشن، سواد دیجیتالی، شرایط تسهیل گر، تمایل به استفاده از اپلیکیشن و اعتماد به اپلیکیشن بر پذیرش و استفاده از این اَپ ها تاثیر گذار است. علاوه بر این نتایج بخش کمّی نشان داد عواملی چون جنسیت، سن و تجربه بکارگیری تکنولوژی به طور غیرمستقیم می تواند بر تمایل به استفاده و در نهایت اعتماد و پذیرش کاربران موثر باشند. لذا در صورتی که این موارد بدرستی مدیریت شوند می توانند باعث تقویت رفتار کاربران در پذیرش و استفاده از اپ های تناسب اندام شوند. و در نهایت مدل رفتاری طراحی شده در این تحقیق برای کاربران ایرانی اپ های تناسب اندام از برازش لازم برخوردار بود. نتایج این پژوهش می تواند به عنوان رویکردی جامع برای درک رفتار کاربران در پذیرش و استفاده از اپ های تناسب اندام درکشور ایران در نظر گرفته شود.
فراتحلیل متغیرهای مؤثر بر شفافیت سازمانی و متغیرهای تأثیرپذیر از آن در پژوهش های انجام شده در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال نوزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۲)
683 - 706
حوزههای تخصصی:
شفافیت سازمانی از موضوعاتی است که به رغم اینکه مطالعات چندانی درباره آن انجام نشده مورد توجه بسیاری از سیاسیون و پژوهشگران بوده است. این مفهوم به معنای جریان آزاد اطلاعات و قابلیت دسترسی سهل و آسان برای همه ذی نفعان در این زمینه است. هدف از این پژوهش بررسی متغیرهای مؤثر بر شفافیت سازمانی و تأثیرپذیر از آن در پژوهش های انجام شده در این حوزه در کشور ایران بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی است که با به کارگیری روش فراتحلیل و با استفاده از نرم افزار جامع فراتحلیل انجام شد. در این بررسی از تعداد 21 مطالعه منتخب تعداد 7 متغیر مستقل و 18 متغیر وابسته مختلف شناسایی شد. نتیجه بررسی فراتحلیل نشان داد متغیرهای استراتژی مناسب، پاسخگویی عمومی، رهبری اصیل، سرمایه اجتماعی، رهبری تحول آفرین، رهبری نوآور بیشترین تأثیر را در شکل گیری و تشدید شفافیت سازمانی در سازمان های ایرانی داشته اند. همچنین، نتایج این تحقیق نشان داد شفافیت سازمانی متغیرهای مهم سازمانی مثل توانمندسازی، ارتباطات سازمانی، معنویت سازمانی، سلامت سازمانی، سرمایه اجتماعی، مدیریت ترومای، فرهنگ سازمانی، عملکرد سازمان، سکوت سازمانی کارکنان، خشنودی مشتریان، سازگاری شغلی، تعارضات سازمانی، فساد اداری، رفتارهای اخلاقی کارکنان، رفتارهای شهروندی سازمانی، تعهد شغلی، وفاداری سازمانی، اعتماد سازمانی را تحت تأثیر قرار می دهد.
شناسایی مولفه های مفهومی هوش سازمانی در آموزش و پرورش لرستان؛ یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های مفهومی هوش سازمانی در آموزش و پرورش لرستان بر پایه پژوهش کیفی و تحلیل محتوا شکل گرفت. اطلاعات محتوایی هوش سازمانی در دو گام جمع آوری شدند: نخست، پیشینه پژوهشی نظریه های موجود درباره هوش سازمانی به طور جامع مرور شد. سپس، با 15 متخصص مدیریت آموزشی مصاحبه و نظرات آن ها درباره هوش سازمانی ضبط شد. تحلیل محتوای پیشینه پژوهشی و نظریه ها بیانگر 9 مولفه هوش سازمانی، یعنی، ارتباطات بین فردی، سازگاری با محیط، نظام فناوری، نظام اطلاعاتی، مدیریت دانش، مدیریت استراتژیک، رهبری در سازمان، ویژگی های فردی هوشمندی و امکانات مالی و زیربنایی سازمان بود. از تحلیل محتوای مصاحبه با متخصصان 18مولفه طبقات محیط اثربخش، تعاملات بین فردی، فضای مجازی، آموزش مادام العمر، ارائه دانش، امکانات زیربنایی، مسئله محوری، مسائل اقتصادی، فرهنگ سازمانی، مدیریت سازمان، هدفمندی در سازمان، تعلق سازمانی، عدالت سازمانی، هوش معنوی، تشویق اعضاء، اهمیت تحصیل، خردمندی و پژوهش شناسایی شدند. یافته منحصر به فرد این مطالعه که در مصاحبه با متخصصان دیده شد، معنویت بود که در مطالعه هوش سازمانی در آموزش و پرورش باید در نظر گرفته شود.
بررسی تاثیر باورهای فرهنگی بر سلامت اداری پرسنل وزارت نیرو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۵
103 - 117
حوزههای تخصصی:
این تحقیق در راستای بررسی تاثیر باورهای فرهنگی بر سلامت اداری پرسنل وزارت نیرو انجام شده است. روش تحقیق به کار گرفته شده در این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر نوع داده ها کمی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق عبارت از کلیه پرسنل وزارت نیرو در شهر تهران می باشند که تعداد آنها حدودا 550 نفر می باشد. روش نمونه گیری در این پژوهش روش نمونه گیری ساده می باشد. از جامعه آماری مذکور با توجه به ضوابط نمونه گیری (براساس شیوه نمونه گیری مندرج در جدول مورگان (تعداد 131 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده و سپس با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته در هفت بعد و 32 گویه تنظیم براساس مقیاس پنج گزینه ای لیکرت، و گویه های مستخرجه در نمونه آماری تحقیق مورد پرسش قرار گرفته است. در بخش آمار توصیفی نیز، توصیف داده ها در دو بخش متغیرهای زمینه ای و متغیر های اصلی ارائه گردیده و در بخش آمار استنباطی، جهت بررسی فرضیه ها از آزمون رگرسیون خطی استفاده شده است. با توجه به داده های تحقیق می توان گفت، باورهای فرهنگی بر سلامت اداری پرسنل وزارت نیرو در کلان شهر تهران اثر مثبت و معنی داری دارد.
درآمدهای رانتی و تاثیر آن بر روی ظرفیت دولت ها در بازارهای نوظهور و اقتصادهای در حال توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
103 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تخمین تاثیر درآمدهای رانتی مشتمل بر رانت استراتژیک و رانت منابع طبیعی بر روی ظرفیت دولت در کشورهای متعلق به گروه بازارهای نوظهور و اقتصادهای در حال توسعه طی سنوات 2002 الی 2017 بوده است. جهت تخمین تاثیر درآمدهای رانتی بر روی ظرفیت دولت، در پژوهش حاضر تحلیل رگرسیون مقطعی مبتنی بر تخمین زننده مربعات حداقلی معمولی (OLS) مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین روش های متفاوتی برای بررسی ثبات نتایج و حل مشکل درون زایی استفاده گردیده اند. با توجه به اینکه داده های مربوط به درآمدهای ناشی از رانت منابع طبیعی بسیاری از کشورها برای بازه زمانی پس از 2017 موجود نمی باشند، بازه زمانی پژوهش از سال 2002 الی 2017 لحاظ گردیده است. مبتنی بر یافته های پژوهش درآمدهای رانتی از عوامل تاثیرگذار بر شکل گیری ظرفیت دولت در کشورهای متعلق به گروه بازارهای نوظهور و اقتصادهای در حال توسعه طی سنوات 2002 الی 2017 بوده به نحوی که طی بازه زمانی پژوهش رانت استراتژیک دارای تاثیر مثبت و رانت منابع طبیعی دارای تاثیر منفی بر روی ظرفیت دولت بوده است. یافته های پژوهش حاضر بیانگر این امر است که درآمدهای رانتی به عنوان یکی از منابع درآمدهای عمومی دولت ها، متغیری تاثیرگذار بر روی ظرفیت دولت در بازارهای نوظهور و اقتصادهای در حال توسعه می باشند. البته بایستی این موضوع را مد نظر قرار داد که گروه های متفاوت درآمدهای رانتی، تاثیرات متفاوتی را بر روی ظرفیت دولت دارا بوده اند. یافته های پژوهش حاضر بیانگر این مهم است که پس از نشست پاریس در سال 2005 با موضوع اثربخشی کمک های توسعه ای و اتخاذ رویکردهای اصلاحی توسط نهادهای بین المللی فعال در حوزه توسعه، رانت استراتژیک دارای پیامدهای مثبت بر روی ظرفیت دولت در کشورهای متعلق به گروه مذکور گردیده است. اما در ارتباط با تاثیر منفی رانت منابع طبیعی بر روی ظرفیت دولت، شرایط نسبتاً پیچیده تر بوده و انجام اصلاحات مورد نیاز با چالش های حوزه اقتصاد سیاسی حکومت ها مواجه می باشد. به نحویکه به دلیل وجود پدیده نفرین منابع طبیعی، نخبگان سیاسی و حکمرانان در این کشورها عمدتاً دارای انگیزه مورد نیاز جهت انجام اصلاحات مورد نیاز نبوده و عمدتاً کشورهایی موفق به مدیریت رانت منابع طبیعی به سوی پیامدهای سازنده گردیده که پیش از دستیابی به رانت منابع طبیعی زیرساخت ها و نهادهای حکمرانی مطلوب در آنها ایجاد شده باشد.
بررسی مقوله های توسعه گردشگری و فرهنگ گردشگران از نگاه راهنمایان تور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
توسعه ی گردشگری، برای کشورهای کمتر توسعه یافته، عامل مؤثری جهت بهبود کیفیت زندگی مردم و افزایش رفاه اجتماعی است. در این میان نقش راهنمای گردشگری به واسطه ی ارتباط نزدیکی که با گردشگران دارند بسیار مهم است. چرا که راهنمایان تور ساعت های متمادی با مسافران در سفرهای داخلی و خارجی در ارتباط نزدیکند و رفتارهای آنان را زیر نظر دارند، دیدگاه آنان در خصوص فرهنگ گردشگران و عوامل موثر بر توسعه گردشگری حائز اهمیت است. این پژوهش به بررسی عوامل موثر بر توسعه گردشگری و فرهنگ از دیدگاه راهنمایان تور می پردازد. در این خصوص، با بهره گیری از روش نظریه ی داده بنیان برای شناخت این عوامل پژوهش انجام شده است. راهنمایان تور گردشگری جامعه پژوهش را تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند گلوله برفی، 12 نفر از آنان انتخاب شدند. گردآوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه عمیق و نیمه ساختارمند صورت گرفت که تا رسیدن به سطح اشباع نظری ادامه یافت. تجزیه و تحلیل داده ها طی سه مرحله ی-کدگذاری باز، محوری و انتخابی، انجام شد. نتایج حاصل از تحقیق حاضر استخراج مدل پارادایمی توسعه گردشگری و فرهنگ ایرانیان است که نشان داد آموزش، ارتباطات، حس امنیت و امنیت، مشارکت بخش خصوصی و دولتی، زیر ساخت توسعه پایدار، تاثیر محیطی گویه هایی بودند که به طور مستقیم با توسعه در ارتباط بودند و گویه های تبلیغات، تفاوت های فرهنگی، بی تفاوتی اجتماعی، انزوای بین الملل، مصرف گرایی، تسامح فرهنگی، اخلاقیات گردشگری و تمرین پرسشگری/کنکاش معرفتی از گویه های تاثیر گذار بر فرهنگ گردشگران ایرانی از دیدگاه راهنمایان تور بود.
مطالعه ای بر رویکرد اکتشافی در برنامه ریزی سناریو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲
111 - 137
حوزههای تخصصی:
آینده به طور ذاتی دچار عدم قطعیت بوده و آینده پژوهی علم شناخت پارادایم های آینده پیش از وقوع آنها و علم ساختن آینده است روش های مختلفی برای آینده پژوهی وجود دارد که هر کدام از آنها دارای مزایا و ضعف های خاص خود می باشند و انتخاب هر کدام از این روش ها اقتضائی است. مبحث این مقاله از دیدگاه مدیریتی یک تجزیه و تحلیل گام به گام با رویکرد اکتشافی به برنامه ریزی سناریو 1 است. روش سناریو به طور کلی در مقابل تکنیک های سنتی تر برنامه ریزی با گرایش کمتری به رویارویی با عدم قطعیت و پیچیدگی، قرار می گیرد. برای نشان دادن گام های اصلی رویکرد اکتشافی، مطالعه ای مورد ی در یک شرکت صنعتی انجام گرفت که اساس آن نیز شناسایی گرایش ها و عدم قطعیت های مربوطه و تبدیل آنها به سناریوهای سازگار با سیستم داخلی شرکت بود. در اینجا سناریوها به عنوان نشان دهنده دامنه عدم قطعیت هایی که تفکر مدیریتی را به چالش می کشند، مورد بحث قرار می گیرد و سپس ارتباط آن با تصمی م گیری، از جمله سیاست های اداری و نیز فنون یکپارچگی مورد بررسی قرار گرفته و در سطح راهبردی، برای یکپارچه کردن سناریو ها، تجزیه و تحلیل رقیب و دورنمای راهبردی، به عنوان ماتریس عامل اساسی موفقیت 2 ارائه خواهد گردید.در سطح عملیاتی، شبیه سازی مونت کارلو 3 ، به عنوان یک تکنیک سودمند ترکیب تفکر سناریویی با ارزیابی رسمی پروژه(بعد از برگردان های مناسب) پیشنهاد می شود. این مقاله با یک بحث کلی درباره برنامه ریزی سناریویی شروع و با قراردادن آن در یک چشم انداز گسترده تر، به نتیجه گیری می رسد.
شناسایی و اولویت بندی ریسک های منابع انسانی با بهره گیری از روش تلفیقی سوآرا و آراس خاکستری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۵
53 - 78
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ریسک ها و نااطمینانی های مربوط به منابع انسانی می توانند پیامدهایی ناگوار از جمله کاهش عملکرد فردی و سازمانی در پی داشته باشند. در این مطالعه به شناسایی و اولویت بندی ریسک های منابع انسانی در یک شرکت مدیریت سرمایه و مالی پرداخته شده است. روش شناسی: در ابتدا با بررسی ادبیات پژوهش و روش تحلیل محتوا ابعاد ریسک های منابع انسانی استخراج شد. این ابعاد با استفاده از روش دلفی فازی بررسی و غربال سازی شد. در گام بعد با استفاده از روش سوآرا معیارهای غربال شده ارزیابی و وزن دهی شدند. سپس با استفاده از روش آراس خاکستری به ارزیابی و رتبه بندی انواع ریسک های منابع انسانی شناسایی شده پرداخته شد. یافته ها: از میان ابعاد ریسک ها، معیارهای گردش کارکنان، مالی و بهره وری بیشترین تأثیر را داشتند. همچنین از میان ریسک های منابع انسانی نیز ریسک های برنامه های جانشین پروری و کارمندیابی، جبران خدمات کارکنان و نگهداشت کارکنان به ترتیب رتبه های اول تا سوم را به خود اختصاص داده اند. نتیجه گیری: پیش بینی و مدیریت مؤثر ریسک های منابع انسانی می تواند مانع از دست رفتن کارکنان و موجب ارتقای عملکرد فردی و سازمانی شود. توجه به اولویت این ریسک ها می تواند به ارتقای اثربخشی این اقدامات کمک کند.
الگوی تاب آوری منابع انسانی در صنعت بانکداری در شرایط کووید 19 با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵
130 - 107
حوزههای تخصصی:
به منظور مطالعه رفتار کارکنان در هنگام بحران، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی تاب آوری منابع انسانی در صنعت بانکداری در دوران کووید19 با استفاده از روش آمیخته انجام گرفت. این پژوهش، ازنظر نحوه گردآوری داده ها، اکتشافی-توصیفی و ازنظر هدف، توسعه ای-کاربردی است. مشارکت کنندگان بخش کیفی 14 نفر از خبرگان حوزه مدیریت و صنعت بانکداری بودند که با روش هدفمند، انتخاب شدند و با آنان مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. در بخش کمی گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه از 196 نفر از مدیران و کارکنان بانک ملت استان البرز که به شیوه تصادفی انتخاب شدند، صورت گرفت. به منظور ارائه مدل کیفی، از تئوری داده بنیاد و نرم-افزار MAXQDA بهره گرفته شد و برای اعتبارسنجی مدل، از روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار PLS استفاده شد. نتایج حاصل از کدگذاری باز و محوری، به استخراج 4 عامل (فردی و شخصیتی، زیرساخت و فناوری، اجتماعی و فرهنگی، سیاسی و قانونی)، 9 زیرمولفه و 33 شاخص منجر شد. یافته های بخش کمی نشان داد 28 شاخص از 33 شاخص، مورد تایید است و هر چهار عامل شناسایی شده تاثیر مثبت معناداری بر تاب آوری منابع انسانی دارند. مقایسه ضرایب تعیین نشان داد عامل فردی و شخصیتی، عامل زیرساخت و فناوری، عامل اجتماعی و فرهنگی و عامل سیاسی و قانونی به ترتیب بیش ترین تاثیر را بر تاب آوری منابع انسانی بانک ها داشته اند. نتایج مطالعه، این امکان را به مدیران بانک ها می دهد تا با شناسایی نقاط اساسی و مولفه های تاب آوری نیروی انسانی، راهبرد و طرحی منسجم برای بهبود شرایط موجود جهت مقابله با بحران ها و حوادث داشته باشند.
طراحی الگوی عوامل مؤثر بر اجرای جانشین پروری در دانشگاه ها با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
171 - 145
حوزههای تخصصی:
مطالعات فراوانی لزوم توجه به جانشین پروری را در مدیریت سرمایه های انسانی سازمان ها مورد تاکید قرارداده و به نقش حیاتی و مهم آن در توسعه مسیر شغلی کارمندان اشاره کرده و از آن به عنوان الگویی برای بقای سازمانی یاد کرده اند. این پژوهش با هدف طراحی الگوی عوامل مؤثر بر اجرای جانشین پروری در دانشگاه ها انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر ماهیت و روش از نوع توصیفی و اکتشافی و روش جمع آوری داده ها از نوع آمیخته (کیفی و کمی) می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان، مدیران و کارشناسان متخصص و دارای تجربه در زمینه مدیریت منابع انسانی بوده و داده های مورد نیاز در بخش کیفی طی مصاحبه با 14 نفر از مدیران دانشگاه های کشور بر مبنای مصاحبه های نیمه ساختاریافته و هدفمند و به روش گلوله برفی و در بخش کمی نیز با توزیع پرسشنامه محقق ساخته بین 145 نفربدست آمده است. تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کمی با استفاده از نرم افزار spss و دربخش کیفی، نرم افزار Atlas.ti در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی با الهام از مدل پارادایمی سیستماتیک استراوس و کوربین ترسیم و پدیده محوری پژوهش " جانشین پروری عامل توسعه کارمندان" تعیین گردیده است. روایی و پایایی مصاحبه ها با استفاده از معیارهای گوبا و لینکلن (1980) و روش بازآزمون به دست آمده و روایی پرسشنامه ها از روش روایی محتوا و روایی همگرا بر اساس جدول لاوشه و پایایی آن بر مبنای آلفای کرونباخ محاسبه و تایید شده است.
تأثیر راهبردهای مدیریت منابع انسانی در محیط های ناپایدار بر عملکرد شرکت با میانجیگری گرایش کارآفرینانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
127-101
حوزههای تخصصی:
هدف: سطح بالای عدم قطعیت برای عملکرد شرکت های دانش بنیان نامطلوب است. ازاین رو مطالعه حاضر به بررسی نقشی که راهبردهای مدیریت منابع انسانی و گرایش کارآفرینانه می توانند در بهبود عملکرد شرکت های دانش بنیان در محیط های ناپایدار ایفا کنند، می پردازد. روش: در این پژوهش ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه است که پایایی آن از راه ضریب آلفای کرونباخ و روایی آن از راه روایی محتوا، تحلیل عاملی تأییدی، روایی واگرا و همگرا مورد بررسی و تأیید قرار گرفته است. پرسش نامه مذکور در بین 227 شرکت دانش بنیان در پارک علم و فناوری استان تهران مستقر در 9 پارک مختلف متناسب با سهم آنها از جامعه آماری با روش طبقه ای توزیع و به وسیله یک نفر از مدیران ارشد هر شرکت پاسخ داده شده است. داده های گردآوری شده نیز به روش مدلسازی معادلات ساختاری با نرم افزار ایموس تجزیه و تحلیل شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که راهبردهای مدیریت منابع انسانی تأثیر معناداری بر عملکرد شرکت با نقش میانجی گرایش کارآفرینانه دارد. همچنین نتایج نشان داد که جذب منابع انسانی، توسعه منابع انسانی و نگهداشت منابع انسانی بر عملکرد شرکت و نیز گرایش کارآفرینانه تأثیر مثبت و معناداری دارند و راهبرد خروج منابع انسانی بر عملکرد شرکت و بر گرایش کارآفرینانه تأثیر منفی و معناداری دارد. همچنین مشخص شد گرایش کارآفرینانه بر عملکرد شرکت تأثیر مثبت و معناداری دارد و در نهایت نتایج نشان داد محیط ناپایدار، تأثیر گرایش کارآفرینانه بر عملکرد شرکت را کاهش می دهد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، بهبود عملکرد شرکت های دانش بنیان به میزان پذیرش و استقرار راهبردهای مدیریت منابع انسانی از جمله جذب، توسعه و نگهداشت دارد و گرایش کارآفرینانه در محیط ناپایدار برای عملکرد شرکت ها تأثیر منفی دارد.