فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۵۲۱ تا ۵٬۵۴۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
وجود بازتاب های مضمحل کننده شغلی ازجمله کارزدگی، تنیدگی شغلی و بدبینی سازمانی، عواقب و هزینه های سنگینی بر سازمان ها و کارکنان تحمیل می نمایند؛ مانند غیبت و تعویض مکرر شغل و محل کار، کاهش کیفیت خدمت ارائه شده به ارباب رجوع، تحت تأثیر قرار گرفتن سلامت روانی افراد، رکود و تأخیر در سلسله کارهای تخصصی و اداری و... . ازاین رو، باتوجه به تأثیر پیامدهای منفی شغلی در عملکرد کارکنان و میزان بهره وری سازمان ها، در این مقاله سعی بر آن است برای کاهش این پیامدهای منفی، تأثیر پیوند معنوی بر بازتاب های مضمحل کننده شغلی از طریق سبک های دلبستگی کارکنان، مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. تحقیق حاضر به لحاظ روش از نوع توصیفی همبستگی و ازحیث هدف، کاربردی است. در این تحقیق برای جمع آوری اطلاعات موردنیاز از پرسشنامه استفاده شد. جامعه آماری تحقیق شامل 385 نفر از کارکنان کارخانه لامپ سازی پارس شهاب (استان گیلان) است که براساس فرمول کوکران 158 نفر از آنها به روش طبقه بندی ساده، انتخاب شدند. برای آزمون فرضیه ها، از روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار smart-pls استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان داد: پیوند معنوی از طریق سبک های دلبستگی افراد بر پیامدها و بازتاب های مضمحل کننده شغلی، تأثیر معنی داری دارد.
بررسی اثر میانجی خلاقیت سازمانی بر رابطه بین رهبری تحول آفرین و نوآوری سازمانی (مطالعه موردی: کارکنان وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثر میانجی خلاقیت سازمانی بر رابطه بین رهبری تحول آفرین و نوآوری سازمانی است. روش پژوهش، توصیفی همبستگی باتأکیدبر مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان وزارت علوم، تحقیقات و فناوری (800 نفر) تشکیل می دهند. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و تعداد 260 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که گزینش آنها با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم جامعه صورت گرفت. جمع آوری داده ها براساس سه پرسشنامه رهبری تحول آفرین، خلاقیت سازمانی و نوآوری سازمانی صورت گرفت که ضریب آلفای کرونباخ آنها به ترتیب 0.92، 0.78 و 0.82 به دست آمد و روایی محتوایی آنها با استفاده از نظر خبرگان تخصصی تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک دو نرم افزار SPSS و LISREL صورت پذیرفت. نتایج پژوهش نشان داد: وضعیت موجود هر سه متغیر در سطح بالاتر از میانگین فرضی قرار دارد. رابطه متقابل هر سه متغیر، رهبری تحول آفرین، خلاقیت سازمانی و نوآوری سازمانی با همدیگر مثبت و معنی دار بود. همچنین نقش میانجی خلاقیت سازمانی در رابطه بین رهبری تحول آفرین و نوآوری سازمانی تأیید شد.
بررسی تاثیر آموزش های ضمن خدمت در ارتقای رفتارهای فرهنگی شهروندی کارکنان شرکت فرودگاه ها و ناوبری هوایی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق در راستای بررسی تاثیر آموزش های ضمن خدمت در ارتقای رفتارهای فرهنگی شهروندی کارکنان شرکت فرودگاه ها و ناوبری هوایی ایران، از دیدگاه های ارائه شده از سوی آنها استفاده شده است. روش تحقیق به کار گرفته شده در این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر نوع داده ها کمی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان شرکت فرودگاه ها و ناوبری هوایی ایران هستند که تعداد آنها برابر با 250 نفر می باشد. که با توجه به ضوابط نمونه گیری تعداد 152 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده اند. در مرحله بعد بر اساس مدل مفهومی پژوهش، سوالات و فرضیه های پژوهش، با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته, گویه های مستخرجه در نمونه آماری تحقیق مورد پرسش قرار گرفته است. در بخش آمار توصیفی، توصیف داده ها در دو بخش متغیر های زمینه ای و متغیر های اصلی ارائه گردیده و در بخش آمار استنباطی، جهت بررسی فرضیه ها از آزمون مقایسه میانگین t و برای اولویت بندی از آزمون فریدمن استفاده شده است. با توجه به داده های تحقیق می توان گفت آموزش های ضمن خدمت درارتقای رفتارهای فرهنگی شهروندی کارکنان شرکت فرودگاه ها و ناوبری هوایی ایران موثر می باشند.
الگوی رهاوردهای توسعه سرمایه روان شناختی در سازمان با رویکرد ترکیبی فراتحلیل و مدل سازی ساختاری- تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخورداری از امید، خوش بینی، خودکارآمدی و تاب آوری؛ حالات روانی سازنده ای به شمار می روند که نتایج فردی، گروهی و سازمانی آن در پژوهش های فراوانی مورد مطالعه قرار گرفت است. پژوهش حاضر به مطالعه نظام مند و جامع این مطالعات و شناخت روابط علّی میان این نتایج پرداخته است. این پژوهش توصیفی، کاربردی و کمی است. ابتدا پیامدهای سرمایه روان شناختی از 40 مقاله منتشرشده در مجلات علمی- پژوهشی ایرانی در بازه زمانی سال 1390 تا پاییز سال 1398 با روش فراتحلیل شناسایی، استخراج و اولویت بندی شده اند. سپس با تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری و براساس نظرات 12 نفر از مدیران و کارشناسان اداره کل تعاون و پشتیبانی وزارت آموزش وپرورش رتبه بندی و الگوی روابط میان آنها ارائه شده است. سرمایه روان شناختی بر همه 40 پیامد موردمطالعه از اندازه اثر معنی دار برخوردار بوده است. این پیامدها در سه طبقه دارای اندازه اثر زیاد، متوسط و کم دسته بندی شدند. دراین میان، متغیرهای دلبستگی شغلی، کاهش رفتار انحرافی، هویت سازمانی، رفتار شهروندی سازمانی، پاسخگویی سازمانی و مسئولیت پذیری اجتماعی از بیشترین اندازه اثر برخوردار بودند. بررسی روابط علی میان خود این پیامدها نیز نشان داد دلبستگی شغلی و هویت سازمانی دارای بیشترین تأثیرگذاری و کاهش رفتار انحرافی و رفتار شهروندی سازمانی دارای بیشترین تأثیرپذیری بودند. بنابراین، توسعه سرمایه روان شناختی می تواند رهاوردهای احساسی، نگرشی، رفتاری و عملکردی ارزشمندی برای فرد و سازمان درپی داشته باشد.
ارائه الگوی بکارگیری رسانه های اجتماعی در آموزش کارکنان بر مبنای نظریه داده بنیاد (مورد مطالعه : صنعت بانکداری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه آموزش به عنوان یکی از مهم ترین عواملی که موجب افزایش اثربخشی و کارایی کارکنان می شود، شناخته شده است. از آنجایی که در سال های اخیر، رسانه های اجتماعی کاربرد فضاینده ای در آموزش کارکنان داشته است، هدف این پژوهش شناسایی دیدگاهها و ادراکات مدیران و کارشناسان آموزش از ارزش رسانه های اجتماعی در محیط های یادگیری سازمانی و ارائه الگوی بکارگیری رسانه های اجتماعی در آموزش کارکنان می باشد. بر این اساس در چارچوب روش کیفی و بکارگیری راهبرد نظریه داده بنیاد، اقدام به بررسی و جمع آوری داده های پژوهش از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 15 نفر از مدیران و کارشناسان آموزش بانک های شهر تهران شد که با روش نمونه گیری قضاوتی انتخاب شدند. تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام گرفت و بر اساس آن الگوی کیفی پژوهش طراحی شد. نتایج پژوهش حاضر، نشان دهنده ی استخراج بالغ بر 117 کد اولیه از مصاحبه ها و 78 مفهوم و 18مقوله است که در قالب الگوی پارادایمی شامل مقوله محوری (یادگیری تعاملی فناورانه)، شرایط علّی (حمایت مدیریت ارشد، مدیریت تغییر، مدیریت منابع انسانی مبتنی بر شایستگی، مخاطب محوری)، شرایط زمینه ای (فرهنگ سازمانی مشارکتی، چابکی سازمانی، خط مشی های سازمانی، زیرساخت های فناورانه)، شرایط مداخله گر (زیرساخت های فناورانه ضعیف، منابع مالی ناکافی، کمبود آگاهی کارکنان)، راهبردها (مدیریت دانش، فعالیت های تیمی)، پیامدها (کاهش هزینه های آموزش، بهبود عملکرد کارکنان، اثربخشی آموزشی، یادگیری مستمر) قرار گرفت
الزامات نهادینه سازی فرهنگ از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال بیستم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۶۳)
143 - 164
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل پیش روی کارگزاران اداره جامعه، در سطح خرد و کلان، نهادینه سازی باورها و ارزش ها و رفتارهای مطلوب و مورد پسند آن هاست. بدین منظور در مباحث نهادینه سازی فرهنگ مورد نظر پیشنهادهای متفاوتی ارائه شده است که غالباً برگرفته از رویکردهای معرفتی حاکم بر جوامع غربی است. یکی از وظایف اصلی پژوهشگران فعال در حوزه علوم انسانی اسلامی تبیین نظری و بیان الزامات نهادینه سازی متناسب با مبانی و پیش فرض های اسلامی است. از این رو هدف اصلی این تحقیق بررسی الزامات نهادینه سازی فرهنگ متناظر و مرتبط با فرد در مقام مخاطب نهادینه سازی از منظر قرآن است. در این تحقیق از روش اجتهاد جامع، با توجه به راهبرد ظاهرشونده داده بنیاد، استفاده شد. یافته های این تحقیق نشان دهنده آن بود که می توان الزامات اصلی نهادینه سازی در سطح تحلیل فرد را در سه گروه تقسیم کرد که عبارت اند از: «بینشی» شامل ایمان به محتوا و پایبندی به اصول و عدم سازش کاری و ایمان به همه متعلقات دین، «گرایشی» شامل عدم پذیرش ولایت کافران و دوراندیشی و گذشت از منافع زودگذر، «رفتاری عملی» شامل اسلام آوردن و عمل به آن و تعیین خطوط قرمز و شناسایی اهداف.
طراحی الگوی توسعه مدیران مدارس براساس رویکرد شایستگی محور (مورد مطالعه : مدارس دوره دوم مقطع متوسطه شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی توسعه مدیران مدارس بر اساس رویکرد شایستگی محور (مورد مطالعه: مدارس دوره دوم مقطع متوسطه شهر تهران) است. روش پژوهش عبارت است از روش آمیخته کیفی به روش تئوری زمینه ای و مدل معادلات ساختاری به روش کمی. جامعه پژوهش عبارت اند از کلیه مدیران مدارس دوره دوم مقطع متوسطه شهر تهران و نمونه در بخش کیفی 22 نفر از خبرگان و صاحبنظران مدیریت آموزشی از سازمان آموزش و پرورش و دانشگاه ها هستند، و در بخش کمی 330 نفر از مدیران مدارس متوسطه در مناطق آموزش و پرورش 22 گانه شهر تهران انتخاب شده است. ابزار های تحقیق عبارت است از مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته سنجش توسعه مدیران شایسته. داده ها در بخش کیفی به روش گراندد تئوری اکتشافی جمع آوری شده و سپس با آزمون مدل معادله ساختاری در نرم افزار pls تحلیل شده است. یافته ها نشان داد 77 مفهوم، تحت 16 مولفه شناسایی شد. نتایج تحلیل اکتشافی نشان داد دو مقوله توسعه شایستگی ها، توسعه مهارت و صلاحیت به عنوان مقوله های اصلی بدست آمدند. چهار مورد مورد از شرایط علی شامل: مدیریت استعداد، توسعه مدیران، الزامات سازمان و منابع به عنوان عوامل علی اثر گذار بر توسعه شایستگی های مدیران بدست آمده است. چهار مورد از زمینه ها و بستر های پدیده شامل نگاه به شایسته سالاری و توسعه کارکنان، جو و فرهنگ سازمانی و شرایط محیطی بدست آمده است که نیازمند فراهم آوردن هستن، همچنین دو عامل مداخله گر عوامل سازمانی و مقررات سازمانی بدست آمده است که نیاز مند کنترل و ایجاد هستند و یک پیامد که توسعه مدیران با رویکرد شایستگی محور در دو بعد فردی و سازمانی است، مدل توسعه شایستگی محور مدیران را تشکیل می دهد. در تایید مدل و مرحله کمی، تحلیل مسیر ارتباط بین متغیر ها نشان می دهد مسیر مستقیم بسترها، شرایط مداخله گر و مقوله های محوری به راهبرد ها همچنین مسیر های مستقیم راهبرد ها به پیامد ها و شرایط علی به مقوله محوری معنادار بود. از طرفی مسیر های غیر مستقیم شرایط علی به راهبرد ها از طریق مقوله محوری ، بستر و عوامل مداخله گر و مقوله محوری به پیامد از طریق راهبرد ها و همچنین شرایط علی به پیامد ها از طریق راهبرد ها و مقوله محوری معنادار بود.
بررسی رابطه استرس شغلی و قصد ماندن با نقش تعدیل گر جو سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
27 - 41
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش تعدیل گر جو سازمانی در رابطه بین استرس شغلی و قصد ماندن در میان معلمان شاغل در مدارس استان گیلان می باشد. براین اساس، جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان مدارس استان گیلان بوده است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، تعداد 140 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها سه پرسشنامه استاندارد قصد ماندن کیم و همکاران (2007)، پرسشنامه استرس شغلی پارکر و دکوتیس (1983) و پرسشنامه جو سازمانی هالپین و کرافت (1963) است که روایی محتوای آنها مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آنها بر اساس روش آلفای کرونباخ بالاتر از 0/7 برآورد شد. همچنین، جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزئی توسط نرم افزار Smart PLS 3 استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که ابعاد استرس شغلی شامل فشار زمانی و اضطراب مربوط به شغل تأثیر منفی و معناداری بر قصد ماندن دارند. همچنین نقش تعدیل گر جو سازمانی در رابطه بین هر یک از ابعاد استرس شغلی (فشار زمانی و اضطراب مربوط به شغل) بر قصد ماندن معنادار بود. براین اساس می توان گفت که با تقویت و ارتقاء جو سازمانی می توان رابطه بین ابعاد استرس شغلی و قصد ماندن را کاهش داد.
مقایسه فرهنگ حمایت حقوقی قضایی از معلولین در ایران و کنواسیون های بین المللی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، ماهیت حقوق افراد معلول از جنبه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته و قوانین حمایتی از افراد معلول، با تکیه بر کنوانسیون حمایت از افراد معلول و اعلامیه حقوق بشر و در راستای آن، نوع اثرگذاری قوانین فوق بر سیاست ها و قوانین داخلی مدنظر قرار گرفته است. در این مقاله بررسی حمایت حقوقی- قضائی مد نظر بوده و همواره اهداف مشخص تحقیق شامل بررسی نزدیکی سیاست های تقنینی کنوانسیون سی. ار. پی. دی و ایران در مورد حمایت حقوقی و قضایی از معلولان و بررسی اثرگذاری سیاست های تقنینی کنوانسیون های سی. ار. پی. دی بر ایران در مورد حمایت حقوقی و قضایی از معلولان می باشد. عمده موانع سیاست های حمایتی کنوانسیون، به عدم شفافیت برخی قوانین و عدم الزام آور بودن آن می باشد، این درحالی است که عامل ناکامی سیاست ها و قوانین داخلی، به دلیل عدم شناسایی افراد معلول، در تمامی قوانین و به دنبال آن، عدم تدوین قوانین و بکارگیری سیاست های نظامند و یکپارچه با استفاده از تمامی منابع جامعه می باشد. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که سیاست های تقنینی ایران در حمایت حقوقی و قضائی از افراد معلول، انطباقی با کنوانسیون بین المللی حمایت از افراد معلول و اعلامیه جهانی حقوق بشر ندارد، رویکرد سیاست های حمایتی ایران بر مبنای روش های سنتی و به شکل جسته و گریخته می باشد، این در حالی است که کنوانسیون روال های سنتی و مدرن را به شکل همزمان در قالب یک سیاست هدفمند و یکپارچه عرضه کرده است
نقش رهبری تحولی در امنیت شغلی و خستگی عاطفی با میانجی گری توانمندسازی روان شناختی در کارکنان سازمان صدا و سیما(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی نقش رهبری تحولی در امنیت شغلی و خستگی عاطفی با میانجی گری توانمندسازی روان شناختی کارکنان سازمان صدا و سیما بود. پژوهش همبستگی (از نوع معادلات ساختاری) بود. جامعه آماری پژوهش کارکنان معاونت توسعه و فناوری رسانه سازمان صدا و سیما در شهر تهران به تعداد 2570 نفر بود که نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام و حجم نمونه به تعداد 334 آزمودنی با فرمول کوکران برآورد گردید. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه های رهبری تحولی بس و اولیو (2004)، توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر (1995)، امنیت شغلی نیسی و سیدمحمودیان (1381) و خستگی عاطفی جانگ (1995) انجام شد. تحلیل داده ها با نرم افزار Smart-PLS 2 انجام شد. یافته ها نشان داد توانمندسازی روان شناختی، نقش میانجی را در ارتباط بین سبک رهبری تحولی و خستگی عاطفی و همچنین در ارتباط بین رهبری تحولی و امنیت شغلی دارد. در نهایت نتایج نشان داد شاخص های اندازه گیری و برازش مدل نیز حاکی از مطلوب بودن مدل دارند. با سبک رهبری تحولی و به واسطه توانمندسازی روان شناختی می توان امنیت شغلی کارکنان را بهبود و خستگی عاطفی آنان را کاهش داد. پیشنهاد می شود به منظور کاهش خستگی عاطفی و افزایش امنیت شغلی علاوه بر استفاده از سبک رهبری تحولی برنامه های توانمندسازی کارکنان نیز اجرا شود.
هویت حرفه ای دانشجویان تحصیلات تکمیلی آموزش و بهسازی منابع انسانی دانشگاه تبریز: مطالعه پدیدار شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، به مطالعه هویت حرفه ای از منظر تجارب مشترک بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی آموزش و بهسازی منابع انسانی دانشگاه تبریز پرداخته است. در این پژوهش از روش تحقیق کیفی و از نوع پدیدارشناسی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل رشته آموزش و بهسازی منابع انسانی دانشگاه تبریز هستند که با رشته آموزش و بهسازی منابع انسانی آشنایی دارند. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند، مصاحبه های نیمه سازمان یافته با 21 نفر از دانشجویان این رشته انجام شد و جهت اطمینان از اعتبار، دقت و صحت داده ها ضمن بررسی و تائید سوالات مصاحبه توسط اساتید صاحب نظر از روش مطالعه مکرر، مقایسه مستمر داده ها، خلاصه سازی و دسته بندی اطلاعات استفاده شد. داده ها با استفاده از روش پیشنهادی اسمیت تجزیه و تحلیل شدند. پنج مضمون اصلی از یافته ها شامل نقش رشته، علل گرایش به رشته، ماهیت رشته، محدودیت های رشته، ارتقاء جایگاه این رشته به دست آمد که هرکدام نیز دارای چندین مضمون فرعی می باشند. یافته ها نشان داد که از طریق معرفی رشته، ارتقاء جایگاه آن، فراهم کردن منابع لازم و تخصصی تر و هم چنین مشخص شدن حدود و ثغور رشته می توان گام های مفیدی در کسب هویت حرفه ای دانشجویان آموزش و بهسازی منابع انسانی در مقطع تحصیلات تکمیلی برداشت.
شناسایی عوامل موثر بر نگهداشت کارکنان نسل Z در بازار سرمایه ( سیستم حقوق و مزایا )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، نسل های مختلفی از کارکنان در محیط های کاری وجود دارد. هر نسل، ویژگی ها، ارزش ها و رفتارهای خاص خود را دارا بوده و مدیریت موثر این نسل ها چالشی اساسی برای سازمان هاست. از این رو، شناخت و فهم این ویژگی ها، ارزش ها و رفتارها به منظور نگهداشت این نسل ها ضروری است. نگهداشت دارای زیرمجموعه های متفاوتی است که در این پژوهش تمرکز بر سیستم حقوق و مزایا است. نسل Z، نسلی است که بعد از نسل Y بوده و مطالعات کمی در مورد آن صورت گرفته است در حالی که ورود روزافزون این نسل به محیط های کاری به پیچیدگی مدیریت و کار با نسل های مختلف و به طور خاص نسل Z خواهد افزود. بنابراین، هدف این پژوهش، شناسایی عوامل موثر بر نگهداشت کارکنان نسل Z در سیستم حقوق و مزایا در بازار سرمایه است. بدین منظور از روش تحلیل مضمون، به عنوان یکی از روش های تحقیق کیفی استفاده شده است. پارادایم پژوهش تفسیری بوده و از مصاحبه های نیمه ساختار یافته به عنوان ابزار پژوهش جهت جمع آوری داده های اولیه از کارکنان نسل Zدر بازار سرمایه استفاده شد. این کارکنان به وسیله نمونه گیری هدفمند از نوع حداکثر تنوع انتخاب شدند. مجموع 26 مصاحبه پس از تحلیل، منجر به شناسایی 3 مضمون فراگیر، 11 مضمون سازمان دهنده و 79 مضمون پایه گردید که اساس آن وجود معیارهای مشخص اعطای حقوق و مزایا، ادراک عدالت در حقوق و مزایا و انعطاف در مزایا و مزایای ویژه است.
نقش تعهد عاطفی و هزینه ادراک شده در رابطه بین پاداش، تسهیم دانش و عملکرد تیمی در سازمان امور مالیاتی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این تحقیق بررسی رابطه بین ابعاد پاداش و تسهیم دانش با توجه به نقش تعهد عاطفی کارکنان و هزینه ادراک شده و ارتباط بین پاداش و تسهیم دانش با عملکرد تیمی در اداره کل امور مالیاتی استان گیلان است. روش تحقیق از نوع توصیفی و هدف آن کاربردی است. روش گردآوری داده ها میدانی و ابزار آن پرسشنامه است. در تحقیق حاضر جامعه آماری مورد بررسی، کارکنان سازمان امور مالیاتی در استان گیلان با تعداد 1040 نفر است که 296 نفر با استفاده از روش نمونه برداری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در نهایت پرسشنامه ها جمع آوری و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 22 و smart pls 2 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با تجزیه و تحلیل داده ها مشخص گردید در سطح 95% پاداش بیرونی و درونی با تعهد عاطفی ارتباط معنی داری دارد. تعهد عاطفی ارتباط بین پاداش بیرونی و درونی با تسهیم دانش را میانجی گری می کند و همچنین هزینه ادراک شده سازمانی ارتباط بین تعهد عاطفی و تسهیم دانش را تعدیل می کند. هم چنین مشخص گردید که بین پاداش بیرونی و پاداش درونی با عملکرد تیمی رابطه معنی دار وجود دارد. تسهیم دانش نیز با عملکرد تیمی رابطه معنادار دارد.
نقش میانجی فرهنگ یادگیری مشارکتی در ارتباط بین رهبری دانش و انتقال آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۲۶)
159 - 176
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، مطالعه نقش میانجی فرهنگ یادگیری مشارکتی در تبیین ارتباط بین رهبری دانش و انتقال آموزش است. این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی و ازلحاظ روش، توصیفی از نوع همبستگی است. سازمان موردمطالعه، ادارات آموزش و پرورش شهر سنندج هستند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، نمونه ای به حجم 193 نفر از کارکنان مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها سه پرسشنامه رهبری دانش، فرهنگ یادگیری مشارکتی و انتقال آموزش است. روایی ظاهری پرسشنامه ها با استناد به نظر متخصصان و پایایی آنها نیز با استناد به ضریب آلفای کرونباخ تأیید شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون t تک نمونه ای، آزمون همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که بین رهبری دانش، فرهنگ یادگیری مشارکتی و انتقال آموزش، روابط مثبتِ معناداری وجود دارد. براساس نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نیز تأثیر مستقیم رهبری دانش بر انتقال آموزش، معنادار نیست اما این متغیر به صورت غیرمستقیم و با واسطه فرهنگ یادگیری مشارکتی، تأثیر معناداری بر انتقال آموزش دارد.
شناسایی پیامدهای مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان (CSR) بر روی کارکنان با روش فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال سوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴
174 - 145
حوزههای تخصصی:
مفهوم مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان ها (CSR) در دهه اخیر به پارادایم غالب و مسلط حوزه اداره سازمان ها تبدیل شده است، بااین حال هنوز برخی مدیران سرمایه گذاری در این حوزه را به منزله یک هزینه و محدودیت می دانند و اعتقاد دارند، مسئولیت های اجتماعی منافع قابل توجهی برای سازمان ندارد. در همین راستا این پژوهش با به کارگیری روش فراتحلیل و با هدف ترکیب کمی نتایج پژوهش های قبلی در حوزه مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان ها و پیامدهای آن انجام گرفت. تحقیق حاضر از نظر هدف توصیفی، از نظر نوع استفاده کاربردی و از نظر داده ها کمی است. جامعه مورد بررسی پژوهش شامل پایان نامه و مقالات چاپ شده در مجلات علمی- پژوهشی است که در طول سال های 1389-1400 در داخل و خارج از کشور انجام گردید. با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی – هدفمند، تعداد 79 پژوهش که دارای ملاک های درون گنجی بودند، به عنوان نمونه وارد فرایند فراتحلیل شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار CMA2 انجام شد. از میان 18 متغیر شناسایی شده، 3 متغیر (17/0 درصد) دارای اندازه اثر زیر 3/0 و ضعیف بوده و تعداد 8 متغیر (44/0 درصد) دارای اندازه اثر بین 3/0 تا 5/0 و متوسط بوده و همچنین تعداد 7 متغیر (39/0 درصد) اندازه اثر بالای 5/0 درصد و قوی بودند. متغیرهای حمایت سازمانی ادراک شده، اعتبار خارجی ادراک شده، فرهنگ سازمانی، خلاقیت، تعامل کاری، هویت سازمانی و عدالت سازمانی به ترتیب قوی ترین پیامدها شناسایی شدند.
تحلیل و بررسی اثر رهبری زهرآگین بر خروج از خدمت منابع انسانی با میانجیگری انسداد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال هجدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۵۸)
661 - 682
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش اثر رهبری زهرآگین بر خروج از خدمت منابع انسانی با میانجیگری انسداد سازمانی تحلیل و بررسی می شود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش و ماهیت جزء تحقیقات توصیفی پیمایشی است. برای سنجش متغیر رهبری زهرآگین از پرسشنامه اشمیت (2008) و برای سنجش متغیر خروج از خدمت منابع انسانی از پرسشنامه ودادی و همکارانش (1392) و همچنین از پرسشنامه گیبنی و همکارانش (2009) برای سنجش انسداد سازمانی استفاده شد. روایی و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از روش روایی صوری و آلفای کرونباخ (74/0) تأیید شد. جامعه آماری شامل سازمان های دولتی شهرستان خرم آباد بودند که به روش نمونه گیری در دسترس و با کمک فرمول کوکران 214 نفر از کارکنان آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها به روش مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزارهایAmos و SPSS تحلیل شد. تحلیل نتایج نشان داد در سطح اطمینان 95 درصد رهبری زهرآگین تأثیر مثبت و معنادار بر خروج از خدمت منابع انسانی می گذارد. به علاوه، تحلیل مسیر غیر مستقیم گویای نقش میانجی انسداد سازمانی در تأثیر رهبری زهرآگین بر خروج از خدمت منابع انسانی است. همچنین با توجه به خروجی نرم افزار Amos برای رهبری زهراگین در سازمان های دولتی ویژگی های شخصیتی از بالاترین اهمیت برخوردار است و در سازمان های دولتی برای خروج از خدمت منابع انسانی و انسداد سازمانی به ترتیب ابعاد عوامل شخصی و سوء رفتار بالاترین اهمیت را دارند.
تأثیر مدیریت هویت برند و مسئولیت اجتماعی بر تعهد سازمانی کارکنان با نقش واسطه ای پرستیژ خارجی برند و نقش تعدیل گر جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای پرستیژ خارجی برند و نقش تعدیل گر جنسیت در تأثیر مدیریت هویت برند و مسئولیت اجتماعی بر تعهد سازمانی کارکنان است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان بانک تجارت استان مازندران است که تعداد 234 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش جمع آوری داده ها، توصیفی- پیمایشی است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد استفاده شده است. روایی پرسشنامه با استفاده از روایی محتوایی، روایی همگرا و روایی واگرا و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ و ضریب دیلون- گولداشتاین تأیید شد. برای آزمون فرضیه های پژوهش از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS استفاده شد. نتایج نشان داد که مدیریت هویت برند و مسئولیت اجتماعی سازمان بر پرستیژ خارجی برند تأثیر مثبت دارند. مدیریت هویت برند و مسئولیت اجتماعی سازمان بر تعهد سازمانی کارکنان تأثیر مثبت دارند. پرستیژ خارجی برند بر تعهد سازمانی کارکنان تأثیر مثبت دارد. پرستیژ خارجی برند در ارتباط بین مدیریت هویت برند و تعهد سازمانی کارکنان و نیز در ارتباط بین مسئولیت اجتماعی سازمان و تعهد سازمانی کارکنان به عنوان متغیر واسطه ای عمل می کند. جنسیت در ارتباط بین مدیریت هویت برند و تعهد سازمانی کارکنان و نیز در ارتباط بین مسئولیت اجتماعی سازمان و تعهد سازمانی کارکنان به عنوان متغیر تعدیل گر عمل می کند. بنابراین، مدیران می توانند با استفاده از مدیریت هویت برند، مسئولیت اجتماعی سازمان و پرستیژ خارجی برند، تعهد سازمانی کارکنان خود را افزایش دهند.
پیش آیندها و پس آیندهای رفتار سیاسی در سازمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۱
44 - 73
حوزههای تخصصی:
وجود رفتارهای سیاسی در هر سازمانی امری طبیعی و غیرقابل اجتناب می باشد. آگاهی از عوامل و نتایج این رفتارها در سازمان نقش مهمی در کاهش آثار سوء رفتارهای سیاسی در سازمان دارد. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که چه عوامل و پیش آیندهایی موجب بروز رفتارهای سیاسی می شوند؟ وقوع رفتارهای سیاسی چه نتایج و پس آیندهایی در سازمان بدنبال خواهد داشت؟ چگونه می توان رفتارهای سیاسی در سازمان را به نحو مطلوب مدیریت کرد؟ پس از بررسی مفاهیم و نگرش ها به رفتار سیاسی در سازمان و بیان انواع رفتارهای سیاسی در سازمان ، مقالات و پژوهش های داخلی و خارجی صورت گرفته در این زمینه مورد بررسی قرار گرفتند و عوامل ایجاد رفتار سیاسی شامل 29 مولفه و نتایج حاصل از این رفتارها شامل 18 مولفه شناسایی شدند . سپس با نظر سنجی از یک نمونه 234 نفری از جامعه آماری 600 نفری صحت مولفه های شناسایی شده مورد بازبینی و تأیید قرار گرفتند و در نهایت با استفاده از تکنیک معادلات ساختاری و تحلیل مسیر ، الگوی تحقیق بدست آمد.
کارکنان دانشی و بهره وری در بخش دولتی
حوزههای تخصصی:
سرمایه انسانی حیاتی ترین عنصر راهبردی و اساسی ترین راه برای افزایش بهره وری می باشد. بهره وری سازمان های دولتی هر کشور یکی از مهمترین مؤلفه های توسعه آن کشور محسوب می شود. در محیط پرتلاطم و متغیر امروزی، چیزی که می تواند سازمان ها را نسبت به سایر سازمان ها در شرایط مطلوب تری نگهدارد، توجه به بهره وری در سازمان های دولتی است. بهره وری باعث می شود نیروی انسانی بهتر فکر کند، بیندیشد، بیافریند، نوآوری کند و نگرش نظام مند پیدا کند. از طرف دیگر، ظهور فناوری های نوین و شتاب تحولات و تغییرات محیط سازمان ها، تأمین منابع انسانی متخصص و دانشگر را به چالش اساسی تبدیل کرده است. در عصر حاضر، دانش به عنوان یک سرمایه و دارایی غیرملموس، جایگاه مهمی در سازمان ها پیدا کرده است؛ به گونه ای که رمز موفقیت سازمان ها در بهره وری قلمداد شده و منابع انسانی دانشی مهم ترین قابلیت سازمان در کسب مزیت رقابتی و همچنین عمده ترین دارایی نامشهود آن قلمداد می شود. در هزاره سوم، دانش به عنوان منبعی ارزشمند و استراتژیک و دارایی اصلی مطرح بوده که بدون مدیریت صحیح و استفاده درست از آن، سازمان ها بهره وری لازم را نخواهند داشت. باید دانشگران سازمانی را پایه و اساس بهبود کیفیت و بهره وری و کلیه فرآیندهای سازمانی دانست. مزیت رقابتی نصیب سازمان هایی خواهد شد که بتوانند بهترین کارکنان دانشی را جذب نموده، پرورش داده و نگهدارند.
بررسی نادانی تکثرگرا در سازمان؛ پیشایندها و پسایندها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
125 - 150
حوزههای تخصصی:
نادانی تکثرگرا، نوعی خطای شناختی است که در آن فرد از ایده یا نظری برخوردار است، اما به اشتباه تصور می کند که اکثریت همکاران او، نظری مخالف آن را دارند. باتوجه به تأثیر قابل توجه این خطا بر متغیرهای رفتاری فردی، گروهی و سازمانی و عدم پرداختن به آن در متون علمی مدیریت در ایران، هدف این مقاله، معرفی این وضعیت، پیشایندهای مؤثر در بروز آن و پسایندهای متأثر از آن در حوزه رفتار سازمانی است. بدین منظور، 104 مقاله معتبر بین المللی بررسی اولیه شد که باتوجه به نامناسب بودن عنوان، چکیده و محتوای 65 مقاله، تعداد 39 مورد برای بررسی نهایی درنظر گرفته شد. مرور این موارد به بررسی علل و پیامدهای نادانی تکثرگرا می پردازد و سعی در فهم این متغیر و چگونگی نفوذ آن بر رفتار کارکنان دارد. یافته های پژوهش نشان می دهد نادانی تکثرگرا، پدیده ای پیچیده است که عواملی همچون نفوذ اقلیت و حفظ هویت درون گروهی (با تأثیر از جمعیت شناسی رابطه ای)، اجماع کاذب، یکتایی کاذب و مارپیچ سکوت در بروز آن نقش دارند. همچنین این پدیده، نتایج مهمی مرتبط با رفتار کارکنان در سطح فردی (به صورت مستقیم و غیرمستقیم)، گروهی و سازمانی همراه دارد. فرضیه های منتج از مرور ادبیات این مقاله راهگشای مدیران و پژوهشگران به منظور شناخت بهتر نادانی تکثرگرا و چگونگی پیشگیری از آن در حوزه تصمیم گیری سازمانی است.