فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال نوزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۲)
683 - 706
حوزههای تخصصی:
شفافیت سازمانی از موضوعاتی است که به رغم اینکه مطالعات چندانی درباره آن انجام نشده مورد توجه بسیاری از سیاسیون و پژوهشگران بوده است. این مفهوم به معنای جریان آزاد اطلاعات و قابلیت دسترسی سهل و آسان برای همه ذی نفعان در این زمینه است. هدف از این پژوهش بررسی متغیرهای مؤثر بر شفافیت سازمانی و تأثیرپذیر از آن در پژوهش های انجام شده در این حوزه در کشور ایران بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی است که با به کارگیری روش فراتحلیل و با استفاده از نرم افزار جامع فراتحلیل انجام شد. در این بررسی از تعداد 21 مطالعه منتخب تعداد 7 متغیر مستقل و 18 متغیر وابسته مختلف شناسایی شد. نتیجه بررسی فراتحلیل نشان داد متغیرهای استراتژی مناسب، پاسخگویی عمومی، رهبری اصیل، سرمایه اجتماعی، رهبری تحول آفرین، رهبری نوآور بیشترین تأثیر را در شکل گیری و تشدید شفافیت سازمانی در سازمان های ایرانی داشته اند. همچنین، نتایج این تحقیق نشان داد شفافیت سازمانی متغیرهای مهم سازمانی مثل توانمندسازی، ارتباطات سازمانی، معنویت سازمانی، سلامت سازمانی، سرمایه اجتماعی، مدیریت ترومای، فرهنگ سازمانی، عملکرد سازمان، سکوت سازمانی کارکنان، خشنودی مشتریان، سازگاری شغلی، تعارضات سازمانی، فساد اداری، رفتارهای اخلاقی کارکنان، رفتارهای شهروندی سازمانی، تعهد شغلی، وفاداری سازمانی، اعتماد سازمانی را تحت تأثیر قرار می دهد.
طراحی الگوی راهبردی جانشین پروری با تأکید بر یادگیری سازمانی در دانشگاه های کشور (مورد مطالعه؛دانشگاه آزاد اسلامی خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضرارائه الگوی راهبردی جانشین پروری با تأکید بر یادگیری سازمانی در دانشگاه های کشور بوده که مورد مطالعه آن دانشگاه آزاد اسلامی استان خراسان رضوی می باشد. این تحقیق به روش طرح تحقیق آمیخته - اکتشافی انجام شده که طبق آن ابتدا روش کیفی به کار گرفته شده و سپس با توجه به نتایج به دست آمده روش کمّی مورد استفاده قرار گرفته شده است. در این تحقیق براساس یک رویکرد کیفی با روش دلفی و مصاحبه برای جانشین پروری و یادگیری سازمانی ابتدا لگوبندی و مدل مفهومی اولیه تشکیل شده و سپس با استفاده از اطلاعات میدانی و پیمایشی مدل طراحی شده حاصل از تکنیک دلفی برای ارزیابی مورد آزمون و تحلیل قرار گرفت. داده ها از طریق مصاحبه با 25 نفر از خبرگان علمی که دارای آثار علمی و دانشگاهی بوده اند گردآوری شده است. ابزارگردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه با خبرگان دانشگاه است. یافته های این تحقیق نشان داد که مدل مفهومی پژوهش حاکی از آن است که پدیده اصلی جانشین پروری تحت تأثیر هفت متغیر قرار دارد که در طراحی پرسشنامه و سنجش الگو این عوامل مورد توجه قرار گرفت. همچنین نتایج این پژوهش در خصوص الگوی جانشین پروری مدیران، ابعاد و عوامل تأثیرگذار بر جانشین پروری را تأیید و اهمیت هر یک را مشخص کرد که عبارتند از: الف) نظام آموزش؛ ب) ارزیابی و اندازه گیری عملکرد؛ پ) خط مشی و راهبرد؛ ت) شناسایی استعدادها وتشکیل خزانه استعداد؛ ث) تعهد به اجرای جانشین پروری؛ ج)شناسایی پست های کلیدی و چ) منابع انسانی. کلید واژه ها: مدیریت جانشین پروری، یادگیری سازمانی، دانشگاه آزاد اسلامی، برنامه ریزی نیروی انسانی.
طراحی الگوی مربی گری مدیران عملیاتی شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس در راستای انگیزش نیروی انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان های معاصر در محیطی فعالیت می کنند که به طور فزاینده ای پیچیده و متغیر است. به همین جهت خواستار یک نگرش جدید در مدیریت و رهبری برای برآورده ساختن نیاز کارکنان و سازمان به پیشرفت و توسعه در محیط بسیار پویای امروزی هستند. مربیگری مدیران به عنوان یک راهبرد برای توسعه منابع انسانی تعریف شده است و یک فرایند پویاست که باعث بهبود عملکرد کار می شود. هدف این تحقیق طراحی الگوی مربی گری مدیران عملیاتی شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس در راستای انگیزش نیروی انسانی بوده است. جامعه آماری تحقیق را 18 نفر از خبرگان مدیران عالی و مدیران منابع انسانی شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس، هیئت علمی یا مدرس دانشگاه تشکیل داده است. در این تحقیق کیفی، از استراتژی داده بنیاد و نمونه گیری به روش اشباع استفاده شده است. با استفاده از نرم افزار maxqda به کدگذاری مصاحبه ها پرداخته شده است. نتایج نشان داد از میان 805 مفهوم استخراج شده، 145 کد اولیه در قالب 23 مقوله شامل ارتباطات، استراتژی و اهداف سازمان، الزامات قانونی، انگیزش نیروی انسانی، آموزش سازمانی، توانمندسازی، کار گروهی، جانشین پروری، چابکی سازمان، رضایت شغلی، ساختار سازمانی، عملکرد مدیریت منابع انسانی، فرهنگ سازمانی، مدیریت مشارکتی، مدیریت استعداد، مدیریت دانش، مربیگری، مهارت ها و شایستگی های مدیران، نظام جبران خدمات، ویژگی های شغلی، ویژگی های کارکنان، ویژگی سازمانی و یادگیری شناسایی شده است.
واکاوی الزامات ارتقای بهره وری سرمایه های انسانی سازمان های دفاعی بر مبنای بیانات مقام معظم رهبری (مدظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۹
54 - 72
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بهره وری سرمایه های انسانی، یکی از پیشران های مهم برای ارتقای بهره وری پایدار در سازمان به شمار می رود و ضروری است که متناسب با الزامات راهبردها و جهت گیری های کلان سازمان توسعه یابد. از این رو، در پژوهش حاضر، به شناسایی و طبقه بندی الزامات ارتقای بهره وری سرمایه های انسانی در سازمان های دفاعی، از دیدگاه مقام معظم رهبری (مدظله العالی) پرداخته شده است. روش: این پژوهش کاربردی است و با رویکرد تفسیری استقرایی اجرا شده است. منابع اطلاعاتی پژوهش، گزیده هایی از فرمایش های مقام معظم رهبری، در خصوص بهسازی منابع و سرمایه های انسانی، در دیدار با مسئولان سازمان های دفاعی و دولتی است که با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و نگاشت شناختی و به کمک نرم افزار مکس کیودا تجزیه وتحلیل شده اند. یافته ها: از تحلیل متن سخنرانی ها، 201 کد اولیه در خصوص عوامل مؤثر بر بهره وری سرمایه های انسانی دفاعی شناسایی شد که پس از تلفیق، در چهار طبقه اصلی، بدین ترتیب دسته بندی شدند: 1. آمادگی روحی؛ 2. آمادگی معنوی؛ 3. آمادگی علمی و فنی؛ 4. الزامات مدیریتی. نتیجه گیری: طرح های توسعه سرمایه های انسانی در سازمان های دفاعی، باید متناسب با ماهیت مأموریت این سازمان ها، انتظارها و درایت های مرتبط و با رویکردی همه جانبه تدوین و اجرا شوند تا آمادگی سرمایه های انسانی برای پیشبرد راهبردهای سازمانی و انجام مؤثر وظایف و نقش های مدنظر و آرمانی تقویت شود.
نقش درک کارمند از گوش سپاری سرپرست برخستگی عاطفی، قصد خروج و رفتار شهروندی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
79 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی نقش درک کارمند از گوش سپاری سرپرست بر خستگی عاطفی، قصد خروج و رفتار شهروندی سازمانی است. پژوهش حاضر از نظر هدف، از نوع کاربردی و برحسب نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری اعضای هیئت علمی دانشگاه های شهرستان زاهدان به تعداد 580 نفر و حجم نمونه بر اساس جدول مورگان برابر با 231 نفر است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SMART PLS استفاده گردیده است. در این راستا، سه فرضیه شکل گرفت که به ترتیب به بررسی اثر درک کارمند از گوش دادن سرپرست به صدای کارمند بر خستگی عاطفی، اثر درک کارمند از گوش دادن سرپرست به صدای کارمند بر رفتار شهروند سازمانی و اثر درک کارمند از گوش دادن سرپرست به صدای کارمند بر قصد خروج پرداخته شده است. در نهایت نتایج پژوهش نشان داد که تأثیر منفی حاصل از درک کارمند از گوش دادن سرپرست به صدای کارمند، یک وضعیت دشوار ذهنی را توصیف می کند که شامل بسیاری از حالت های احساسی و خلقی مانند خستگی عاطفی و قصد خروج است که باید در اعضای سازمان به حداقل ممکن برسد. در مقابل، تأثیر مثبت حاصل از درک کارمند از گوش دادن سرپرست به صدای کارمند، شامل حالت های مثبت احساسی و خلقی مانند رفتار شهروند سازمانی است که باید در اعضای هیئت علمی نهادینه و تقویت شود.
واکاوی و شناسایی شایستگی های عمومی و تخصصی کارشناسان مالی با رویکرد توسعه ای (مطالعه موردی: بانک دی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارشناسان مالی نقش کلیدی در تصمیم سازی آگاهانه مدیران در برنامه های استراتژیک بانک ها دارند،به همین دلیل عملکرد این دسته از کارشناسان از حساسیت ویژه ای برخوردار است.با عنایت به این مسئله،این مقاله به شناسایی شایستگی های کارشناسان مالی در حوزه بانکی می پردازد.با توجه به ماهیت و هدف این پژوهش،رویکرد آن کیفی و با روش نظریه داده بنیاد و طرح ساختارگرای چارمز انجام شده است.جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارشناسان مالی شاغل در معاونت مالی (اداره خزانه و اوراق بهادار،اداره حسابداری کل،مدیریت نقدینگی و حسابداری مدیریت) و رؤسای شعب بانک دی است.ابزار پژوهش شامل مصاحبه نیمه ساختار یافته،دفترچه یادداشت و ضبط صوت است.داده های این پژوهش حاصل مصاحبه با 30 نفر از کارشناسان مالی است که با روش نمونه گیری گلوله برفی(نمونه گیری تا مرحله اشباع نظری در اطلاعات گردآوری شده ادامه یافت)انتخاب شدند.متن مصاحبه ها که شامل 33ساعت مصاحبه انفرادی با نمونه پژوهش بود،پیاده سازی و با روش تحلیل مضمون(تم)تحلیل شدند.در مجموع 79شایستگی به عنوان شایستگی های مورد نیاز برای کارشناسان مالی بانک دی شناسایی شد که در قالب 12مقوله فرعی و 4 مقوله اصلی با عناوین فردی،میان فردی،دانش پایه ای و عمومی شغل،دانش فنی و کلیدی شغل،و نهایتاً در دو بعد شایستگی های تخصصی و عمومی تعیین و تعریف گردیدند.
شناسایی الگوی رفتاری مسامحه کارکنان در پست بانک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
159 - 192
حوزههای تخصصی:
رفتار مسامحه در کارکنان، یکی از نمونه های مظاهر رفتار انحرافی کاری است که نقش مهمی در کاهش عملکرد مطلوب سازمان و افزایش متغیرهای نامطلوب سازمانی دارد. باتوجه به پیامدهای نامطلوب این رفتار برای فرد، سازمان و جامعه، این پژوهش به دنبال کشف الگوی رفتاری مسامحه کارکنان در پست بانک ایران است. فلسفه پژوهش، تفسیری است، رویکرد آن کیفی و راهبرد مورداستفاده، داده بنیاد مبتنی بر رویکرد ظاهرشونده است. نمونه موردمطالعه، دوازده نفر از مدیران امور شعب در پست بانک ایران هستند که رسیدن به اشباع نظری به صورت نمونه گیری غیرتصادفی هدف مند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته است. نتایج به دست آمده از تحلیل مصاحبه ها و کدگذاری در دو مرحله کدگذاریِ حقیقی و نظری نشان می دهد که الگوی رفتار مسامحه در کارکنان شامل 173 کد باز است که چهارکد مربوط شرایط میانجی، تعداد پنج کد مربوط به زمینه، تعداد 28 کد مربوط به نتایج، تعداد هفت کد مربوط به اقتضائات، تعداد 11 کد مربوط به عوامل همبسته، 101 کد برای شرایط علی و تعداد 17 کد مقوله محوری را که رفتار مسامحه آمیز است، دربر می گیرد. شناخت این عوامل می تواند زمینه ای را فراهم آورد تا با شناخت دقیق این عوامل، مانع از توسعه و گسترش این رفتارها در سازمان ها شد. باتوجه به اینکه مهارت مدیریت مسامحه کاری، قابل آموزش است، ازاین رو سازمان ها می توانند برنامه هایی برای آموزش مدیریت رفتار مسامحه کاری برای کارکنان و مدیران اجرا کنند و از این راه کارایی و اثربخشی سازمان افزایش یابد.
الگوی تاب آوری منابع انسانی در صنعت بانکداری در شرایط کووید 19 با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵
130 - 107
حوزههای تخصصی:
به منظور مطالعه رفتار کارکنان در هنگام بحران، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی تاب آوری منابع انسانی در صنعت بانکداری در دوران کووید19 با استفاده از روش آمیخته انجام گرفت. این پژوهش، ازنظر نحوه گردآوری داده ها، اکتشافی-توصیفی و ازنظر هدف، توسعه ای-کاربردی است. مشارکت کنندگان بخش کیفی 14 نفر از خبرگان حوزه مدیریت و صنعت بانکداری بودند که با روش هدفمند، انتخاب شدند و با آنان مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. در بخش کمی گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه از 196 نفر از مدیران و کارکنان بانک ملت استان البرز که به شیوه تصادفی انتخاب شدند، صورت گرفت. به منظور ارائه مدل کیفی، از تئوری داده بنیاد و نرم-افزار MAXQDA بهره گرفته شد و برای اعتبارسنجی مدل، از روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار PLS استفاده شد. نتایج حاصل از کدگذاری باز و محوری، به استخراج 4 عامل (فردی و شخصیتی، زیرساخت و فناوری، اجتماعی و فرهنگی، سیاسی و قانونی)، 9 زیرمولفه و 33 شاخص منجر شد. یافته های بخش کمی نشان داد 28 شاخص از 33 شاخص، مورد تایید است و هر چهار عامل شناسایی شده تاثیر مثبت معناداری بر تاب آوری منابع انسانی دارند. مقایسه ضرایب تعیین نشان داد عامل فردی و شخصیتی، عامل زیرساخت و فناوری، عامل اجتماعی و فرهنگی و عامل سیاسی و قانونی به ترتیب بیش ترین تاثیر را بر تاب آوری منابع انسانی بانک ها داشته اند. نتایج مطالعه، این امکان را به مدیران بانک ها می دهد تا با شناسایی نقاط اساسی و مولفه های تاب آوری نیروی انسانی، راهبرد و طرحی منسجم برای بهبود شرایط موجود جهت مقابله با بحران ها و حوادث داشته باشند.
طراحی الگوی حفظ و نگهداری کارکنان دانشی در شرکت های دانش بنیان تولیدی (مطالعه موردی: شرکت های فناوری اطلاعات و ارتباطات و بیوتکنولوژی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی الگویی برای حفظ و نگهداری کارکنان دانشی درشرکتهای دانش بنیان تولیدی در سطح کشور می-باشد. روش پژوهش پیمایشی و همبستگی می باشد. تعداد 250 شرکت دانش بنیان به روش نمونه گیری خوشه ای نسبی انتخاب -شد. پرسشنامه 34 سؤالی براساس پیشینه نظری و مصاحبه با اساتید و مدیران شرکتهای دانش بنیان طراحی گردید. تجزیه و-تحلیل داده ها با استفاده از روشهای آلفای کرونباخ، همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزارهایSPSS-20 وLISREL-8/72 انجام شد. ضرایب همسانی درونی بین 692/0 تا 897/ 0 بدست آمد، همچنین ضرایب همبستگی بین تمامی عاملها با یکدیگر در سطح مطلوب قرار دارد. نتایج شاخصهای برازش، مؤید مدل پیشنهادی می باشد. عوامل تفکرتیمی و اعتماد متقابل میان افراد و گروه های سازمانی، مشارکت در تصمیم گیری، فرهنگ سازمانی مشوق و مثبت، شأن و منزلت شغل و توسعه ارتباطات در گروه های کاری -بیشترین تأثیر را داشتند. نتایج پژوهش حاکی از پایایی و روایی خوب الگوی طراحی شده برای حفظ و نگهداری کارکنان دانشی -شرکتهای دانش بنیان تولیدی می باشد. همچنین مشخص گردید که در حفظ و نگهداری کارکنان دانشی صرفاً عواملی همچون حقوق-و مزایا و شرایط فیزیکی محیط کار نقش ندارند، بلکه به غیر از آن عوامل دیگری در دسته های فردی، گروهی و سازمانی نیز نقش -بسزایی دارند.
مطالعه رابطه بین ابعاد مدیریت دانش و عملکرد مالی(مطالعه موردی شرکت کاله مازندران)
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
191 - 169
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین ابعاد مدیریت دانش با عملکرد مالی (مطالعه موردی شرکت کاله مازندران) انجام گرفته است که از دسته تحقیقات کاربردی و در زمره پژوهش های همبستگی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری بوده که به صورت میدانی اجرا شده است. جامعه آماری شامل کلیه مدیران و کارشناسان شرکت کاله مازندران در شهر آمل و سال 1400 بود. با توجه به تعداد جامعه پژوهش و بر اساس جدول کرجسای مورگان، تعداد 242 نفر به صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های اطلاعات فردی، استاندارد عملکرد مالی و استاندارد مدیریت دانش بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از جدول فراوانی و درصد فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد و آزمون های همبستگی پیرسون و مدل تحلیل مسیر (رگرسیون خطی چندگانه) برای بررسی فرضیات پژوهش با استفاده از بسته آماری SPSS نسخه 25 و جهت طراحی مدل نهایی تحقیق از نرم افزار AMOS نسخه 24 استفاده شد. نتایج نشان داد که تمامی ابعاد مدیریت دانش با عملکرد مالی شرکت کاله مازندران ارتباط مثبت و معناداری دارند. همچنین، ابعاد فراگیری دانش، ذخیره سازی دانش و کاربرد دانش بر عملکرد مالی شرکت تولیدی کاله مازندران تأثیر مثبت معناداری دارند و این ابعاد توانایی پیش بینی 2/53 درصد از واریانس کل میزان تغییرات عملکرد مالی این شرکت را دارند. در نهایت مدل تأثیر مدیریت دانش بر عملکرد مالی شرکت کاله مازندران طراحی شد و مورد برازش قرار گرفت که نتیجه بیانگر این بود شاخص های برازش مدل از مقدار قابل قبول و مطلوب برخوردار بوده و مدل تحقیق تأیید می شود.
ارائه چارچوبی برای مدیریت برون سپاری فرایندهای منابع انسانی: پژوهش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۹
26 - 53
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: طی سال های گذشته، بسیاری از سازمان ها بنا به ملاحظات مدیریتی، به برون سپاری فرایندهای منابع انسانی خود اقدام کرده اند، به این امید که از مزایای آن استفاده کنند. هدف این پژوهش، طراحی چارچوب جامع و منسجم برای مدیریت برون سپاری فرایندهای منابع انسانی است. روش: روش پژوهش حاضر، از نظر پارادایم، تفسیری و از لحاظ نوع گردآوری داده ها کیفی است و به صورت فراترکیب اجرا شده است. داده ها و اطلاعات آن، به روش کتابخانه ای و مبتنی بر بررسی اسناد و مدارک، شامل مقاله ها، کتاب ها، کنفرانس ها و پایگاه های معتبر علمی در بازه زمانی 1937 تا 2020 جمع آوری و از طریق تحلیل محتوا، تحلیل شده است. یافته ها: این چارچوب، چهار بخش ارزیابی و سنجش، طراحی و توسعه، اجرا و اداره و اصلاح و بهبود را شامل می شود. سازمان ها با استفاده از نتایج این چارچوب، می توانند مدیریت فرایندها را به صورت جامع و کلان راهبردی کنند. نتیجه گیری: استفاده از این چارچوب و رعایت ملاحظات حاکم در هر مرحله از آن، به سازمان ها کمک می کند تا فرایند برون سپاری خود را به صورت علمی و تخصصی مدیریت کنند و از مزایای آن بهره مند شوند. این موضوع نیز، بستری برای اجرای پژوهش های آتی در خصوص تخصصی سازی هر فعالیت، در هر مرحله و برای هر سازمان یا مجموعه های مختلف فراهم می کند.
ارائه چارچوب توسعه حرفه ای مدیران مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر یک پژوهش کیفی با رویکرد پدیدار شناسانه است که جهت شناسایی ابعاد و مؤلفه های توسعه حرفه ای مدیران مدارس ابتدایی و تدوین چارچوب آن انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، مدیران مدارس دولتی مقطع ابتدایی شهر تهران درسال تحصیلی 99-98 بودند. طی دو مرحله نمونه گیری، با روش های نمونه گیری سهمیه ای و سپس هدفمند نمونه ها انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته به کار گرفته شد . مصاحبه تا جایی ادامه یافت که فرایند اکتشاف و جمع آوری داده ها پس از مصاحبه با 14 نفر به نقطه اشباع نظری رسید. با انجام مراحل کدگذاری باز و محوری ، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از دو روش تأیید مصاحبه شوندگان و تأیید یک خبره بیرونی برای کنترل روایی استفاده شد. برای تعیین پایایی نیز از دو روش بررسی مجدد نوشته ها و نیز از روش کدگذاری مجدد استفاده گردید. توافق در همسانی کدگذاری ها محاسبه شد و ضریب توافق 86% به دست آمد. یافته های پژوهش نشان داد که چارچوب توسعه حرفه ای برای مدیران مدارس ابتدایی دارای 3 بُعد، 14 مؤلفه با 117 نشانگر است که شامل بُعد محتوای توسعه حرفه ای ( با مؤلفه های دانش مدیریت عمومی، دانش مدیریت تخصصی، مهارت تعاملی، مهارت مدیریت منابع، مهارت حرفه ای، تمایلات فردی، نگرش مدیریتی، توانایی جسمی و روانی و توانایی فکری و ذهنی)، بُعد فرایند توسعه حرفه ای (با مؤلفه های اقدامات خود-توسعه ای، روابط توسعه دهنده) و بُعد الزامات سازمانی ( با مؤلفه های زمینه سازی دانش افزایی و کسب مهارت، اصلاح روشهای انتخاب و انتصاب مدیران، بهبود ساختار و فرایندهای سازمانی) می باشد.
ارائه مدل بازاریابی و تبلیغات مؤسسات ارائه دهنده خدمات آموزش، یادگیری و توسعه منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هشتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۰
257-282
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با استفاده از رویکرد کیفی و روش تئوری زمینه ای برای طراحی مدل بازاریابی مؤسسات ارائه دهنده خدمات آموزش و توسعه منابع انسانی انجام شد. جامعه مورد مطالعه شامل مدیران مؤسسات ارئه دهنده خدمات آموزشی و توسعه منابع انسانی بود که از طریق نمونه گیری هدفمند شناسایی و انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه ها جمع آوری شد. یافته ها حاکی از آن است که عواملی نظیر شناخت سازمان های بزرگ و صنایع و دانستن مسائل و مشکلات آنها، مهارت های کارکنان موسسات آموزشی، انگیزه کارکنان موسسه، بانک های اطلاعاتی قوی ، استفاده از فناوری های نوین آموزشی، بسته بندی مناسب خدمات آموزشی، خدمات جانبی جذاب در موسسه، ارائه نمونه های موفق کارهای قبل، مدرسان باتجربه، برخورداری از استانداردهای آموزشی، مناسب بودن فضای آموزش ، سیستم تامین رضایت مشتری ، اعتبار مدارک و اخذ مجوزهای موسسه، شناخت رقبا ، شرایط اقتصادی جامعه و مردم، بحران های سیاسی، اجتماعی و زیستی و قیمت ها از جمله عوامل اصلی تأثیرگذار بر بازاریابی مؤسسات آموزش و توسعه منابع انسانی می باشند. در مدل تحقیق، افزایش درآمد، توسعه برند، افزایش قدرت در توسعه مدرسان و مربیان و توسعه اعتبار ملی، از پیامدهای به کارگیری راهبردهای مناسب برای بازاریابی مؤسسه آموزش و توسعه منابع انسانی استخراج گردید.
عوامل مؤثر در ارتقای فرهنگ سلامت در آموزش و پرورش کشور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
85 - 104
حوزههای تخصصی:
این تحقیق در راستای بررسی عوامل موثر در ارتقای فرهنگ سلامت در آموزش و پرورش کشور انجام شده است. روش تحقیق به کار گرفته شده در این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر نوع داده ها کمی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق عبارت از کلیه دست اندرکاران مدیریت آموزش و پرورش در شهر تهران می باشند که تعداد آنها حدودا 400 نفر می باشد. روش نمونه گیری در این پژوهش روش نمونه گیری ساده می باشد. از جامعه آماری مذکور با توجه به ضوابط نمونه گیری (براساس شیوه نمونه گیری مندرج در جدول مورگان ( تعداد 124 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده و سپس با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته در پنج بعد و 44 گویه تنظیم براساس مقیاس پنج گزینه ای لیکرت، و گویه های مستخرجه در نمونه آماری تحقیق مورد پرسش قرار گرفته است. در بخش آمار توصیفی نیز، توصیف داده ها در دو بخش متغیرهای زمینه ای و متغیر های اصلی ارائه گردیده و در بخش آمار استنباطی، جهت بررسی فرضیه ها از آزمون ناپارامتری همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. با توجه به داده های تحقیق می توان گفت، دین داری، سلامت معنوی، حمایت اجتماعی و سبک زندگی بر ارتقای فرهنگ سلامت در آموزش و پرورش کشور اثر مثبت و معنی داری دارد.
بررسی اثرات نوگرایی و برندگرایی مصرف کنندگان بر روی ترجیح برند کالاهای تند مصرف خارجی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در حوزه رفتار مصرف کننده انجام شده و هدف آن، بررسی اثرات نوگرایی و برندگرایی مصرف کنندگان بر روی ترجیح برند کالاهای تندمصرف خارجی بوده است. پژوهش حاضر از لحاظ روش، از نوع پژوهش های توصیفی- پیمایشی بوده و از دیدگاه هدف، در زمره پژوهش های کاربردی قرار می گیرد. این پژوهش از نوع تحقیقات همبستگی بوده و مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفته است. جهت نمونه گیری، از روش نمونه گیری در دسترس و نامتناسب با حجم بهره گرفته شده است. ابزار اندازه گیری در این پژوهش شامل پرسشنامه نوگرایی مصرف کنندگان از ونکاترامان و پرایس (2013)، برندگرایی مصرف کنندگان از برایدسون و ایوانز (2004) و ترجیح برند از چانگ و لیو (2009) بود. با توجه به یافته های حاصل از پژوهش فرضیه های پژوهش مبنی بر اثرات نوگرایی و برندگرایی مصرف کنندگان بر روی ترجیح برند کالاهای تندمصرف خارجی در فروشگاه های زنجیره ای شهر کرمانشاه پذیرفته شد و مدل ساختاری کلی پژوهش با برازش مناسب مورد تأیید قرار گرفت.
تاثیر انتظارات و شرایط تسهیل کننده بر رفتار مشارکت کاربران فضای مجازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۶
105 - 122
حوزههای تخصصی:
رفتار کاربران در هنگام مشارکت در فضای مجازی تحت تاثیر عوامل متعددی قرار دارد. طی سال های گذشته محققان رفتار کاربران را بررسی کرده و ضمن شناسایی عوامل موثر بر آن، مدل های مختلفی برای تبیین نحوه مشارکت آنان پیشنهاد نموده اند. هدف این مقاله، شناسایی تاثیر عوامل انتظارات و شرایط تسهیل کننده بر رفتار مشارکت کاربران فضای مجازی است. منظور از رفتار مشارکتی، استفاده از امکانات فراهم شده در فضای مجازی شامل برقراری ارتباط، تبادل نظر و اطلاعات، به اشتراک گذاری متن و تصویر و تعامل با سایر افراد حاضر در فضای مجازی است. پژوهش حاضر از نظر روش شناسی در گروه پژوهش های ترکیبی بوده و در ابتدا از رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای قیاسی برای طراحی مدل و سپس از رویکرد کمی و روش مدل معادلات ساختاری برای آزمون و اعتبار سنجی مدل استفاده شده است. داده های پژوهش با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان گردآوری شده است. یافته های پژوهش نشانگر اثر پذیری رفتار مشارکتی کاربران از متغیر های انتظارات و شرایط تسهیل کننده از طریق متغیرهای میانجی نیت، تمایل و نگرش می باشد که در تحقیقات پیشین هم تبیین شده بود.
بررسی نقش تعدیلگر شایستگی های منابع انسانی به عنوان عامل کلیدی در رابطه بین انگیزه ورود و موفقیت اتحادهای راهبردی فناورانه بین المللی در صنعت نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت نفت از صنایع مهم در کشور ما می باشد و نقش منابع انسانی در آن از اهمیت زیادی برخوردار است؛ در این پژوهش تلاش شده است تا نقش شایستگی های منابع انسانی به عنوان یک عامل کلیدی در موفقیت اتحادهای راهبردی فناورانه بین المللی در صنعت نفت مورد بررسی قرار گیرد؛ به همین منظور، از روش پژوهش آمیخته در این پژوهش استفاده شده است؛ پس از مطالعه ی ادبیات نظری و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی اولیه ی موضوع پرداخته شده است؛ سپس با استفاده از روش پژوهش کیفی تحلیل محتوا و مصاحبه با 14 نفر از خبرگان، به استخراج مفاهیم و مقوله های اثرگذار شایستگی های منابع انسانی به عنوان عاملی در موفقیت این اتحادها پرداخته شده است. مقوله های مهم شناسایی شده در این پژوهش، شایستگی های فردی، شایستگی های میان فردی و شایستگی سازمانی می باشد. در گام بعد، پرسشنامه ای در خصوص نقش شایستگی های منابع انسانی به عنوان متغیر تعدیلگر در رابطه بین انگیزه ورود به اتحادهای راهبردی فناورانه و موفقیت اتحادها تدوین شد و در اختیار افراد صاحبنظر قرار گرفت و نتایج به دست آمده با استفاده از تحلیل های آماری و روش مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزار پی ال اس تحلیل شد. نتایج نشان داد شایستگی های منابع انسانی نقش تأثیرگذاری بر موفقیت اتحادها دارد.
بررسی نقش مدیریت استراتژیک در ایجاد سازگاری و رفاه کارکنان برای تعالی سازمان (مورد مطالعه: سازمان تأمین اجتماعی بوشهر )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان ها برای رسیدن به موفقیت پایدار، به مسیری راهبردی و مشخص نیاز دارند و اگر رویکردهای صحیح به شکلی مؤثر اجرا شوند، سازمان به نتایج مورد انتظار خود خواهد رسید؛ بنابراین نقش مدیران استراتژیک در موفقیت سازمان ها از ارزش های اصلی برخوردار هستند. ازاین رو پژوهش حاضر به بررسی نقش مدیریت استراتژیک در ایجاد سازگاری و رفاه کارکنان برای تعالی سازمان پرداخته است. روش شناسی: جامعه آماری شامل کلیه کارکنان و مدیران سازمان تأمین اجتماعی بوشهر بوده که تعداد آنان 116 نفر است که همه اعضای جامعه به پرسشنامه پاسخ دادند. روش پژوهش، با توجه به ماهیت پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. برای بررسی پایایی پرسش های پرسشنامه، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده که برابر با 90% به دست آمده و برای سنجش روایی ابزار گرداوری داده های پژوهش، از روایی محتوایی استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه بوده و برای آزمون فرضیه های پژوهش، از نرم افزار اسمارت پی. ال. اس استفاده شده است. یافته ها و نتایج: نتایج معادلات ساختاری نشان داد که مدیریت استراتژیک به طور مستقیم بر متغیرهای سازگاری کارکنان، رفاه کارکنان و تعالی سازمان و متغیر سازگاری کارکنان به طور مستقیم بر تعالی سازمان و رفاه کارکنان تأثیر می گذارد؛ اما رفاه کارکنان بر تعالی سازمان تأثیر معناداری ندارد. همچنین سازگاری کارکنان نقش میانجی در رابطه مدیریت استراتژیک با تعالی سازمان ایفا می کند.
الگوی تغییرات قواعد مدیریت منابع انسانی در طی بحران کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵
167 - 131
حوزههای تخصصی:
با وقوع بحران کووید-19 در اواخر سال 2019 تقریبا تمامی سازمان ها و کارکنان مجبور شدند شیوه های عادی کار خود را تغییر دهند. هدف این پژوهش شناسایی قواعد جدید مدیریت منابع انسانی در طی بحران کووید-19 است. روش پژوهش به صورت کیفی است. برای جمع آوری اطلاعات از پیشینه پژوهی و مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است. جامعه آماری شامل تمامی پایگاه های اطلاعاتی معتبر برای پیشینه پژوهی از سال 2019 تاکنون (2021) و 25 نفر از خبرگان دانشگاهی و سازمان های دولتی زیرمجموعه وزارت نفت برای مصاحبه است. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون با نرم افزار مکس کیودا نسخه 10 استفاده شده است. پس از طراحی الگو با استفاده از نظرات 20 نفر از خبرگان یافته های الگو اعتبارسنجی شده و با تکنیک دلفی فازی تحلیل گردید. مدل اولیه پژوهش با 65 مضمون پایه، 18 سازمان دهنده و 4 فراگیر ترسیم شد. بعد از اعتبار سنجی مدل با استفاده از روش دلفی فازی در دو دور، 64 مضمون پایه، 18 سازمان دهنده و 4 فراگیر تأیید شد. طبق نتایج ابعاد مدل به ترتیب اهمیت؛ آموزش، ارزیابی عملکرد، جبران خدمات و استخدام شناسایی شد. در استخدام؛ مولفه مجازی شدن فرایند استخدام، در آموزش؛ مولفه نیازهای آموزشی، در جبران خدمات؛ ایمنی کارکنان و در ارزیابی عملکرد؛ معیار ارزیابی با وزن بیشتری نسبت به سایر مولفه ها شناسایی شدند. در این مطالعه مهم ترین ابعاد مدیریت منابع انسانی بررسی و نتایج آن در شناخت و برنامه ریزی اقدامات مدیریت منابع انسانی می تواند مفید باشد.
تحلیل تحقیقات در زمینه عوامل مؤثر بر موفقیت مدیریت دانش در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال نوزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۶۱)
455 - 477
حوزههای تخصصی:
فراتحلیل در زمره روش ها و استراتژی های مهم و کارآمد است. زیرا به شکلی متفاوت امکان تلخیص، ادغام، ترکیب، و تفسیر داده ها و نتایج پژوهش های کمّی و حتی بسط و گسترش نظریه را در بسیاری از حوزه های مدیریت دانش فراهم می کند. در پژوهش حاضر، با هدف ترکیب کمّی نتایج پژوهش های انجام شده در حوزه عوامل مؤثر بر موفقیت مدیریت دانش در سازمان های ایرانی، با استفاده از روش فراتحلیل، به کمک نرم افزار CMA2، تعداد 27 پایان نامه و 31 مقاله، که در مجموع 58 پژوهش را از سال های 1380 تا 1398 در بر می گیرد، بر اساس معیارهای درون گنجی انتخاب و بررسی شد. برای تفسیر اندازه اثر از دیدگاه کوهن استفاده شد. یافته ها نشان داد در مجموع از میان همه متغیرهای مورد بررسی در این فراتحلیل، متغیرهای فرهنگ سازمانی (502/. )، فناوری اطلاعات (526/.)، حمایت مدیران ارشد (604/.)، اشتراک و تسهیم دانش (608/.)، انگیزه (554/.)، آموزش (537/.)، توانمندسازی (540/.)، مشارکت (557/.)، کار تیمی (727/.)، مدیریت منابع انسانی (645/.) بیشترین اندازه اثر را داشتند.