فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال تعیین مدل مدیر خردمند براساس نظریه ضمنی کارکنان است. در این پژوهش از روش کیفی پدیدارشناسی استفاده گردیده است که ساختار و معنای ضمنی یک پدیده را با توجه به معنای ضمنی که افراد از آن در زندگی خود تجربه کرده اند آشکار می نماید. جامعه آماری کلیه کارکنان یک شرکت صنعتی بوده است که به صورت نمونه گیری ملاکی تا اشباع نظری (26 نفر) ادامه یافت. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از تحلیل کیفی استفاده شد. پایایی پژوهش به وسیله پایایی بین ارزیاب و روایی تمام مراحل پژوهش با نظر خبرگان مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. نتایج نشان داد مدل خرد مدیریتی دارای 7 بعد است که به ترتیب توجه و آگاهی از دیگران، سازمان دهی و برنامه ریزی، حل مسئله و تصمیم گیری و انگیزش دارای بیشترین فراوانی بود. از نتایج می توان در انتخاب و توسعه بعد محور خرد، همچنین طراحی موقعیت شبیه سازی و کانون ارزیابی استفاده کرد.
ارائه الگوی مخالفت سازمانی در دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مخالفت به راحتی در سازمان های مدرن رخ می دهد در نتیجه سازمان هایی که در آن مخالفت وجود دارد سالم تر هستند. هدف از این پژوهش ارائه الگویی برای مدیریت مخالفت سازمانی در دانشگاه های دولتی استان آذربایجان شرقی است. روش پژوهش حاضر به صورت کیفی و مبتنی بر نظریه مبنایی کوربین و استراوس است. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل 17 نفر از استادان و خُبرگان دانشگاهی بود که به روش نمونه گیری هدف مند به صورت گلوله برفی انتخاب شدند. براساس یافته های پژوهش حاضر، پدیده محوری در دو بُعد اصلی سازنده با کدهایی نظیر اختلاف نظر، زیرسؤال بردن سیاست ها یا شیوه های سازمانی به شکل اصولی، روحیه کمک کننده، اصلاحی و منطقی بودن نظرات ارائه شده و ...؛ در بُعد غیرسازنده با کدهایی مانند اختلاف نظر، زیرسؤال بردن سیاست ها یا شیوه های سازمانی به شکل غیرمنطقی، ارائه نظرات بازخوردی منفی و مغرضانه و .... شناسایی شد ه است. شرایط علّی اثرگذار بر مخالفت سازمانی به سه دسته عوامل فردی، مدیریتی و سازمانی - ارتباطی تقسیم شده است. عوامل مداخله گر شناسایی شده، به دو دسته کلی: فشارهای نگرشی درون سازمانی، فشارهای برون سازمانی تقسیم شده است. عوامل زمینه ای شناسایی شده عبارت است از: شرایط روان شناختی و دانشی، زمینه جمعیت شناختی، زمینه مذهبی، شرایط ارتباطی/ سازمانی، الگوی رفتاری و نگرشی مدیران و فرهنگ و جوسازمانی حاکم. پیامدهای شناسایی شده در این پژوهش عبارت است از: پیامدهای فردی و گروهی، سازمانی و فراسازمانی.
بررسی تاثیر مثلث تاریک شخصیت بر پنهان سازی دانش و فرهنگ یادگیری سازمانی (موردمطالعه: اساتید دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۶
126-150
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی جوانب تاریک و تیره شخصیت بر پنهان سازی دانش با نقش میانجی فرهنگ یادگیری سازمانی صورت پذیرفته است. پژوهش حاضر ذیل پارادایم اثباتی و در گروه پژوهش های کاربردی است. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش 3 پرسش نامه استاندارد است، طیف مورداستفاده در پرسش نامه پژوهش طیف لیکرت است. پایایی ابزار پژوهش نیز بر اساس آزمون آلفای کرونباخ مولفه های مثلث تاریک شخصیت (75/0)، پنهان سازی دانش (77/0)، فرهنگ یادگیری سازمانی (71/0) به تأیید رسیده است، جامعه آماری پژوهش شامل اساتید دانشگاه تهران است. حجم نمونه در این پژوهش با استفاده از نرم افزار نمونه گیری Spss Sample power برابر با 187 نفر و شیوه نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری در دسترس است. ابزار تجزیه وتحلیل اطلاعات پرسش نامه ای پژوهش نرم افزار آماری SPSS و AMOS است. به منظور عدم وجود تأثیر بین متغیرها و تعمیم نتایج به دست آمده از حجم نمونه به جامعه آماری از مدل رگرسیونی ساده، مدل میانجی و مدل مسیر جهت ارزیابی فرضیه های پژوهش و مدل مفهومی پژوهش استفاده شد.. بنابراین با توجه به یافته های حاصل از پژوهش می توان اذعان نمود مثلث تاریک شخصیت بر پنهان سازی دانش تأثیرگذار بوده و 31 درصد واریانس پنهان سازی دانش توسط مولفه مثلث تاریک شخصیت تبیین شده است. ابعاد مثلث تاریک شخصیت (ماکیاولیسم، خودشیفتگی، بعد اختلالات فکری و روانی) بر پنهان سازی دانش تأثیرگذار است. 38 درصد واریانس مولفه پنهان سازی دانش توسط ابعاد مثلث تاریک شخصیت (ماکیاولیسم، خودشیفتگی، بعد اختلالات فکری و روانی) تبیین شده است. در تأثیر مثلث تاریک شخصیت بر پنهان سازی دانش متغیر فرهنگ یادگیری سازمانی دارای نقش میانجی جزئی است.
اعتبارسنجی مدل مغضوبیت فرد در سازمان؛ نمودی از خشونت در محل کار (مورد مطالعه دانشگاه پیام نور استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در صدد اعتبار سنجی مدل مغضوبیت فرد در سازمان در دانشگاه پیام نور استان آذربایجان غربی می باشد. این پژوهش بر اساس هدف کاربردی، بر اساس نحوه گردآوری داده ها توصیفی-پیمایشی و بر اساس ماهیت داده ها از نوع تحقیقات کمی می باشد. برای گردآوری داده ها،پرسشنامه های محقق ساخته در اختیار 210 نفر از کارکنان دانشگاه قرار گرفت که با روش احتمالی و نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم از جامعه آماری 465 نفری به عنوان نمونه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار -AMOS صورت گرفت. پس از بررسی روایی صوری و محتوا، روایی سازه پرسشنامه ها از طریق تحلیل عاملی تاییدی اعتبار سنجی شد.سپس الگوی مفهومی پیشنهادی از طریق تحلیل مسیر به روش بیشینه احتمال بررسی و در ادامه برازش داده های تجربی با مدل پیش فرض آزمون گردید. نتایج بدست آمده نشان داد بارهای عاملی اکثر سؤالات در حد قابل قبولی بوده و عوامل فردی با ضریب 41/0 عوامل گروهی با ضریب30/0 و عوامل سازمانی با ضریب 38/0 بر مغضوبیت فرد در سازمان تأثیر معنی داری داشته و اثر مغضوبیت فرد در سازمان نیز بر روی تبعات فردی 52/0 و بر روی تبعات سازمانی 27/0 معنی دار بود.شاخص های نیکویی برازش نیز در حالت کلی قابل قبول بوده و مدل ارائه شده از اعتبار لازم برخوردار می باشد.
نقش تحول دیجیتال و رهبری کارآفرینانه بر عملکرد سازمان با میانجی گری یادگیری دو سویه (مورد مطالعه؛ کسب و کارهای کوچک استان بوشهر)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
113 - 87
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی نقش تحول دیجیتال و رهبری کارآفرینانه بر عملکرد سازمان با نقش میانجی یادگیری دو سویه است. روش پژوهش حاضر از جهت هدف، کاربردی و از نظر جمع آوری داده، توصیفی – پیمایشی از نوع همبستگی است. گردآوری داده به واسطه پرسشنامه صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش کلیه کسب وکارهای کوچک استان بوشهر است و نمونه آماری پژوهش 50 کسب وکار در نظر گرفته شد که به هر کسب وکار 3 پرسشنامه تعلق گرفت. روایی محتوا پرسشنامه با استفاده از نظر متخصصان حوزه مدیریت و روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی مورد بررسی قرار گرفت. روایی و پایایی پرسشنامه با بهره گیری از نرم افزار SPSS سنجش شد. ضریب آلفای کرونباخ کل پرسشنامه برابر با مقدار 95/0 به دست آمد که گویای پایایی مطلوب پرسشنامه می باشد. برای سنجش فرضیه های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری، نرم افزار SMART PLS بهره گرفته شد. نتیجه فرضیه های پژوهش نشان دهنده آن است که تحول دیجیتال بر یادگیری دو سویه با مقدار آماره تی (74/5)، رهبری کارآفرینانه بر یادگیری دو سویه با مقدار آماره تی (56/7)، یادگیری دو سویه بر عملکرد سازمانی با مقدار آماره تی (69/13) تأثیر مثبت و معناداری دارد. هم چنین تحول دیجیتال بر عملکرد سازمانی با نقش میانجی یادگیری دو سویه به مقدار آماره تی (43/5) و رهبری کارآفرینانه بر عملکرد سازمانی با نقش میانجی یادگیری دو سویه به مقدار آماره تی (23/6) تأثیر مثبت و معناداری دارد.
بررسی پیشایندها و پیامدهای مرشدیت کارآفرینی با رویکرد فراترکیب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
108 - 129
حوزههای تخصصی:
مرشدیت کارآفرینی عاملی کلیدی است که اگر پیشران های آن به درستی شناسایی شوند پیامدهای بسیاری برای موفقیت در عرصه کارآفرینی به همراه خواهد داشت. در این راستا مطالعه حاضر با هدف بررسی پیشایندها و پیامدهای مرشدیت کارآفرینی انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی از نظر روش و بازه زمانی گردآوری داده ها، توصیفی-پیمایشی است. بدین منظور پس از جستجو در پایگاه های اطلاعاتی، در بازه زمانی 1390 تا 1402 شمسی و 2010 تا 2023 میلادی، تعداد 23 مقاله در زمینه مرشدیت کارآفرینی، ارزیابی و در نهایت 20 مقاله به روش هدفمند انتخاب و وارد مرحله تحلیل شدند. این مقاله ها برحسب اعتبار و روایی پژوهش، کیفیت پژوهش، معیار علمی بودن و ارتباط با مرشدیت کارآفرینی انتخاب شدند. برای شناسایی پیشایندها و پیامدهای مرشدیت کارآفرینی از روش فراترکیب و نرم افزار Maxqda استفاده شد. نتایج نشان داد فرهنگ مرشدیت، شایستگی مرشدان، مسیرسازی حرفه ای، روابط مرشد-مرید به عنوان پیشایندهای مرشدیت کارآفرینی محسوب می شوند و پیامدهای کمال گرایانه، خودمدیرانه، همنوایانه، عاطفی و حرفه ای از پیامدهای مرشدیت کارآفرینی هستند
تحلیل تأثیر روش های انتقال فناوری بر ظرفیت جذب شرکت های اکتشاف و تولید ایران (E&P)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول سده گذشته کشور ایران تلاش های زیادی برای انتقال فناوری از طریق شرکت های نفتی داشته، ولی کمتر در این عرصه موفق بوده است. یکی از دلایل این عدم توفیق را می توان در میزان ظرفیت جذب شرکت های نفتی در پذیرش فناوری های انتقال یافته جُست. هدف پژوهش حاضر تحلیل تأثیر روش های انتقال فناوری بر ارتقای ظرفیت جذب شرکت های نفتی به روش توصیفی پیمایشی است. به این منظور ضمن بررسی کامل معیارهای مؤثر بر ظرفیت جذب در روش های انتقال فناوری، وضعیت روش های انتقال فناوری در شرکت های اکتشاف و تولید ایران از این منظر مورد پیمایش قرار گرفت . جامعه آماری این پژوهش را کلیه خبرگان و متخصصان حوزه مدیریت فناوری و حوزه نفت و گاز تشکیل دادند که با روش نمونه گیری هدفمند، 31 نفر از آنها انتخاب شد و برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه محقق ساخته و برای تحلیل داده از آزمون تی استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که با تکیه بر 20 معیار منتخب ظرفیت جذب و بررسی بیش از 23 روش همکاری در بین شرکت های ایرانی، 15 روش بیشترین تأثیر را بر ظرفیت جذب در شرکت های ایرانی داشته اند. در همین راستا رهیافت های سیاستی نیز ارائه شد.
تحلیل نقش رهبری اخلاقی بر بدبینی و رفتار شهروندی سازمانی از طریق هویت سازمانی و مبادله رهبر عضو (مورد مطالعه: شرکت منطقه دو عملیات انتقال گاز ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تحلیل نقش رهبری اخلاقی بر بدبینی و رفتار شهروندی سازمانی از طریق هویت سازمانی و مبادله رهبر عضو در شرکت منطقه دو عملیات انتقال گاز ایران انجام گرفته است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به شیوه توصیفی همبستگی انجام شده است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 196 نفر تعیین شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه های استاندارد بوده و با روش مدل یابی معادلات ساختاری به آزمون فرضیات پرداخته شد. نتایج پژوهش نشان داد که رهبری اخلاقی بر بدبینی سازمانی در شرکت منطقه دو انتقال گاز تأثیر مستقیم و منفی دارد. همچنین نتایج نشان داد، رهبری اخلاقی با نقش میانجی هویت سازمانی می تواند به افزایش رفتارهای شهروندی سازمانی و کاهش بدبینی در شرکت منطقه دو عملیات انتقال گاز منجر شود و همچنین، رهبری اخلاقی با نقش میانجی مبادله رهبر عضو نیز می تواند به افزایش رفتارهای شهروندی سازمانی و کاهش بدبینی در شرکت منطقه دو انتقال گاز منجر شود.
تحلیل موقعیت مدیریت منابع انسانی در دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی اصفهان با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در پی آشکار سازی گفتمان های نظام مدیریت منابع انسانی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان است. در این مطالعه کیفی با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، با مصاحبه نیمه ساختاریافته با 42 نفر از کارشناسان و مدیران شاغل در مدیریت توسعه سازمان و منابع انسانی دانشگاه و مشاهده مشارکتی، مفاهیم معنادار،گفتمان های انتقادی و متفاوت شناسایی شده و سپس با استفاده ازروش تحلیل موقعیت کلارک با ترسیم نقشه های وضعیتی ساختار نیافته، منظم، عرصه –جهان های اجتماعی و نقشه های موقعیت تحلیل شده است. بر اساس نتایج پژوهش، برساخت های گفتمانی متفاوتی در مدیریت منابع انسانی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان ایفای نقش می کنندکه در نتیجه،کارکردهای مدیریت منابع انسانی به شکلی متفاوت از آنچه در قوانین و ضوابط مربوطه دیده شده است، پیاده سازی و اجرا می شود. گفتمان مدیریت منابع انسانی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان تحت تاثیر قدرت بازیگران و عاملان رسمی و غیر رسمی، بینش و سلیقه مدیران، گرایش های سیاسی، قوانین و مقررات دولتی، مصوبات هیأت امنا، برساخت های انسانی مختلف، عوامل محیطی و فرهنگی قرار دارد. تدوام روند جاری، نقش آفرینان خاموش که اکثر آنها افراد شایسته هستند را به حاشیه رانده و روابط قدرت موجود را تقویت می کند.
طراحی مدل متعادلسازی کار و زندگی کارکنان شرکت ملی گاز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل متعادل سازی کار و زندگی کارکنان شرکت ملی گاز ایران است. پژوهش حاضر آمیخته (کیفی و کمی) هست. استراتژی پژوهش کیفی روش تحلیل مضمون است. در بخش کمی از روش تحلیل ساختاری استفاده شد. با توجه به نتایج حاصل از مصاحبه با 7 نفر از خبرگان، 124 عامل در تعادل کار و زندگی کارکنان شرکت ملی گاز ایران مؤثر است. با استفاده از روش دلفی مهم ترین عوامل مؤثر بر تعادل کار و زندگی کارکنان شرکت ملی گاز ایران استخراج شد. نتایج نشان داد که مهم ترین مؤلفه مؤثر در تعادل کار و زندگی کارکنان شرکت ملی گاز ایران اعتماد به سازمان و وفادار بودن کارکنان نسبت به سازمان است. تأثیر ساختار دولت، دولت الکترونیک و هوشمندسازی، مدیریت سرمایه انسانی، فناوری های مدیریتی، توسعه فرهنگ سازمانی، نظارت و ارزیابی و صیانت از حقوق مردم و سلامت اداری بر تعادل کار و زندگی کارکنان تأیید شد.
تأثیر رهبری اخلاقی بر آوای نوع دوستانه کارکنان، مورد مطالعه: کارکنان اداره کل امور مالیاتی استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر سنجش تأثیر رهبری اخلاقی بر آوای نوع دوستانه کارکنان اداره کل امور مالیاتی استان گلستان بود که به روش توصیفی پیمایشی با طرح همبستگی انجام شد. جامعه آماری موردبررسی شامل 600 نفر کارکنان شاغل در اداره کل امور مالیاتی استان گلستان که در سال 1400 مشغول به خدمت بوده و نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده از طریق جدول کرجسی-مورگان 234 نفر تعیین شد. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه های رهبری اخلاقی از براون و تروینو (2006) با 10 گویه، آوای نوع دوستانه از زهیر و اردوغان (2011) با 5 گویه، اعتماد شناختی از یانگ و ماس هولدر (2010) با 5 گویه و بهزیستی روان شناختی آکسفورد (OHI) با 29 گویه بود که ضرایب آلفای کرونباخ آن ها به ترتیب برابر با 935/0، 857/0، 860/0 و 966/0 به دست آمد. داده ها از طریق آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون و تحلیل واریانس، با استفاده از نرم افزار SPSS25 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که رهبری اخلاقی تأثیر مثبت و معنی دار بر آوای نوع دوستانه، اعتماد شناختی و بهزیستی روان شناختی کارکنان دارد و همچنین تأثیر مثبت و معنی دار اعتماد شناختی و بهزیستی روان شناختی بر آوای نوع دوستانه کارکنان تأیید شد. اعتماد شناختی و بهزیستی روان شناختی نقش واسطه ای معناداری در رابطه بین رهبری اخلاقی با آوای نوع دوستانه کارکنان اداره کل امور مالیاتی استان گلستان ایفا می کند.
نقض قراردادهای منحصربه فرد و هویت زدایی شغلی و سازمانی: نقش تعدیلگر شهرت ادراک شده از حرفه و مرحله کارراهه شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سویه مثبت مفهوم هویت در کار و سازمان، تحت عنوان «هویت یابی شغلی/ سازمانی» مورد مطالعه پژوهشگران داخلی و خارجی قرار گرفته است. آنچه در این رابطه کمتر مورد پژوهش قرار گرفته، سویه منفی این مفهوم تحت عنوان «هویت زدایی شغلی/ سازمانی» است. هدف این مقاله بررسی تأثیرِ نقضِ قراردادهای منحصربه فرد بر هویت زدایی شغلی و هویت زدایی سازمانی است. در این رابطه، نقش میانجی حمایت سازمانی ادراک شده، و نقش تعدیلگرِ شهرت ادراک شده از حرفه و مرحله کارراهه شغلی سنجیده شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری، کارکنان چهار شرکت فناوری مالی (فین تک) بودند و حداقل نمونه آماری به تعداد 293 نفر بر اساس آزمون های مورد استفاده و نرم افزار G-Power انتخاب شد. داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری و رویکرد حداقل مربعات جزئی با نرم افزار Smart-PLS3 تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد، نقضِ قراردادهای منحصربه فرد بر هویت گریزی سازمانی اثرگذار است، اما رابطه مستقیم آن با هویت گریزی شغلی تأیید نشد. در عین حال، نقضِ قراردادهای منحصربه فرد از طریق متغیر میانجی حمایت سازمانی ادراک شده بر هر دو متغیر هویت زدایی شغلی و سازمانی اثرگذار بود. شهرت ادراک شده از حرفه به عنوان متغیر تعدیلگر در رابطه میان نقضِ قراردادهای منحصربه فرد و هویت زدایی شغلی اثرگذار نبود، اما مرحله کارراهه شغلی تأثیر تعدیلگری معناداری در رابطه میان نقضِ قراردادهای منحصربه فرد و هویت زدایی سازمانی داشت. مطالعه حاضر کمک می کند مدیران سازمان در سیاستگذاری های خود با درک کاملتری از مفهوم هویت و پیوستارِ «هویت یابی- هویت گریزی»، به امکان های ایجاد کننده یا تعدیل کننده هویت زدایی، هم در زمینه شغل و هم در ساحت سازمان توجه بیشتری معطوف دارند.
معرفی چارچوب استراتژیک کارکردهای مدیریت منابع انسانی همراستا با محیط متلاطم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهشهای پیشین مرتبط با استراتژیهای منابع انسانی، متغیر تلاطم محیطی به ندرت مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش با هدف معرفی چارچوب استراتژ یک کارکردهای مدیریت منابع انسانی در محیط متلاطم انجام شده است. روش پژوهش از نظر پارادایم، تفسیری و از نظر استراتژی، تحلیل محتوای کیفی است. گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و مبتنی بر بررسی مقالات و کتب از پایگاههای معتبر علمی بوده است. در این مقاله ابتدا مفهوم پردازی محیط انجام و محیط متلاطم و ابعاد آن تعریف و در ادامه با انتخاب حوزههای کارکردی منابع انسانی مرتبط، چارچوب استراتژیک کارکردهای مدیریت منابع انسانی در محیط متلاطم و پرتلاطم بعنوان یافته های پژوهش معرفی شده است. یافته های پژوهش به دو بخش تقسیم شده است. اول اینکه در محیط متلاطم، مکاتب کارآفرینی و یادگیری از مکاتب توصیفی مینتزبرگ با عنایت به مفروضات آنها توانایی پاسخگویی به نیازهای سازمان را داشته و مکاتب تجویزی در این محیط کاربردی ندارند. همچنین متناسب با مکاتب مذکور، می توان به یافته هایی چون ارزیابی عملکرد نوآوری محور، یادگیری مستمر مولد، خلق توانایی پویا، برنامه ریزی سناریو محور، جذب نیروهای چند تخصصه نوآور، جذب چابک، مشوق های چندبعدی همراستاساز، مزیت رقابتی موقت با پیکربندی مجدد، طراحی شغل نیمه ساختاریافته، خودمختاری، وقت آزاد سازمانی، کوچ نشینی حرفه ای، توسعه شغلی سیال و خلاق و مقیاس پذیر بودن منابع انسانی از کارکردهای منابع انسانی اشاره نمود.
شناسایی عوامل مرتبط با الگوی مدیریت منابع انسانی پایدار و تبیین رابطه آن با توانمند سازی ساختاری و آوای کارکنان در شرکت ملی صنایع مس ایران با روش تحلیل مضمون(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۳)
89 - 67
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش شناسایی عوامل مرتبط با الگوی مدیریت منابع انسانی پایدار و تبیین رابطه آن با توانمند سازی ساختاری و آوای کارکنان در شرکت ملی مس با روش تحلیل مضمون است. این پژوهش دارای رویکردی آمیخته (کیفی و کمی) است که از نظر هدف، توسعه ای -کاربردی و از حیث ماهیت و روش، پیمایشی است.روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش، ترکیبی از مطالعات کتابخانه ای و میدانی بوده است و ابزار گردآوری اطلاعات مراجعه به اسناد، مصاحبه با خبرگان و پرسشنامه بود که روایی و پایایی مصاحبه و پرسشنامه با درصد بالایی به تائید رسید.جامعه آماری این پژوهش شامل 22 نفر از اساتید دانشگاه مدیران و متخصصان منابع انسانی صنایع مس می باشد که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند؛ همچنین با استفاده از روش تحلیل مضمون، به بررسی و کدگذاری مصاحبه ها پرداخته شد. در این پژوهش در بخش کیفی به منظور استخراج و تحلیل کدهای مربوط به مصاحبه با خبرگان از نرم افزار NVIVO و به منظور بررسی اعتبار مدل از نرم افزارهای SPSS استفاده گردید. نتایج حاصل از کدگذاری باز داده های کیفی گردآوری شده منجر به استخراج 115 کد اولیه، 39 مضمون پایه و 14 مضمون سازمان دهنده شامل هدف گذاری پایدار منابع انسانی، رفتار و نگرش پایدار منابع انسانی، پایداری زیست محیطی، بهره وری اقتصادی ، تأمین نیروی انسانی مستعد پایداری، همراهی مدیریت، ایجاد فرصت های برابر، تسهیم اطلاعات در سازمان، تخصیص اثربخش منابع، کنترل تصمیمات سازمان، مخالفت فردی باهدف بهره مندی، اعتراض های جمعی و سازنده، مشارکت در تصمیم گیری و تلاش در جهت ارتقا روابط متقابل گردید؛ که 98 کد از متغیرهای پژوهش در فرایند دلفی مورد تائید خبرگان قرار گرفت.
تبیین روابط متقابل بین توانمندسازی روانی، هوش معنوی کارکنان وکاهش حوادث و سوانح شغلی (مطالعه موردی: شرکت ملی صنایع مس ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۶
151-174
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تبیین روابط متقابل بین توانمندسازی روانی، هوش معنوی کارکنان و کاهش حوادث و سوانح شغلی، است. تحقیق حاضر از فرآیندی سه مرحله ای تبعیت می کند. بدین منظور در مرحله اول، ابتدا به روش اسنادی و کتابخانه ای اقدام به مرور و مطالعه ادبیات علمی موجود و قابل دسترس، جهت احصا عوامل اثرگذار بر ابعاد تحقیق شد. سپس، از روش دلفی فازی جهت نهایی کردن و بومی سازی عوامل تأثیرگذار بر ابعاد سه گانه، استفاده گردید. در پایان با کمک تکنیک DEMATEL - based ANP (DANP) ، روابط میان متغیرهای اصلی، فرعی و چگونگی تأثیر آنها بر هم (تاثیر متقابل) تعیین شد. جامعه آماری نهایی این تحقیق را 11 نفر از کارکنان خبره حوزه رفتار سازمانی و مدیران ارشد ایمنی، سوانح و کنترل شرکت ملی صنایع مس ایران، تشکیل دادند. برای انتخاب نمونه، از نمونه گیری قضاوتی استفاده شد که روشی غیر احتمالی است. نتایج تحقیق نشان داد که توانمندسازی روانی و هوش معنوی کارکنان، بصورت مستقیم و یک طرفه بر کاهش حوادث و سوانح شغلی اثر می گذارند و این بدان معنا می باشد که ارتقا و بهبود توانمندسازی روانی و هوش معنوی کارکنان موجب کاهش حوادث و سوانح شغلی خواهد شد. همچنین، مشخص گردید بین توانمندسازی روانی و هوش معنوی کارکنان، ارتباطی دوسویه برقرار است.
حفظ و نگهداشت کارکنان تنوع عصبی در سازمان با تمرکز بر افراد اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حفظ و نگهداشت کارکنان یکی از کارکردهای مهم مدیریت منابع انسانی می باشد. زمانی این مقوله اهمیت دوچندان پیدا می کند که با کارکنانی متفاوت روبرو باشیم. هدف اصلی پژوهش حاضر حفظ و نگهداشت کارکنان تنوع عصبی در سازمان بوده و اوتیسم به عنوان یکی از مصادیق تنوع عصبی، مورد تاکید می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی بوده است و از نظر رویکرد و روش، کیفی می باشد. داده های مورد نیاز با روش میدانی، جمع آوری گردیده است. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه می باشد. مشارکت کنندگان در این پژوهش شامل سه گروه درمانگر، کارفرما و والد می باشند که تعداد بیست و یک نفر به شیوه هدفمند، از شهرهای تهران، قم، شیراز، مشهد، قزوین و اصفهان انتخاب گردیده اند. داده ها با روش تحلیل مضمون، تجزیه و تحلیل شده اند. شبکه مضامین شکل گرفته شامل 88 کد، 20 مضمون فرعی و 5 مضمون اصلی (فرهنگ سازمانی تنوع پذیر، انگیزش، آموزش، ارتباطات ایمن و تطبیق معقول) می باشد. مضامین اصلی، حوزه هایی هستند که جهت حفظ و نگهداشت کارکنان، شایسته توجه می باشند.
شناسایی عوامل مؤثر بر ماندگاری منابع انسانی دانشی (مورد مطالعه: مؤسسه آموزش عالی غیر انتفاعی امام جواد (ع))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
120 - 95
حوزههای تخصصی:
دانشگاهها و موسسات آموزش عالی دارای کارکنان دانشی هستند که حامل دانش بوده و این دانش به عنوان یک منبع قدرتمند این امکان را به آنان می دهد که جابه جا شوند بنابراین شناسایی عواملی که موجب ماندگاری منابع انسانی دانش محور در دانشگاهها شود، به عنوان هدف تحقیق حاضر تعریف شد. تحقیق حاضر بر مبنای هدف، جزء تحقیقات کاربردی، برمبنای ماهیت جزء تحقیقات توصیفی و برمبنای نوع استدلال، جزء تحقیقات کیفی است. جامعه آماری مدیران و اعضای هیئت علمی دانشگاه امام جواد با مشخصه آشنایی و تسلط بر مباحث ماندگاری منابع انسانی به تعداد 21 نفر، به عنوان خبرگان بخش کیفی تحقیق تعریف شد جهت تجزیه و تحلیل داده های بخش کیفی از روش متاسنتز و تحلیل محتوا و جهت اولویت بندی عوامل از روش فراوانی کدهای استخراج شده استفاده گردید. با استفاده از روش تحلیل محتوای متنی ، 55 شاخص موثر بر ماندگاری منابع انسانی دانشی استخراج گردید. سپس طی مصاحبه با خبرگان ، 37 مولفه شناسایی شد که در مرحله کدگذاری محوری و با استفاده از نرم افزار MAXQDAبرای هر دسته از کدهای مفهومی یک مؤلفه در نظر گرفته و در نهایت 11 مؤلفه شناسایی شد. در مرحله کدگذاری انتخابی، و براساس مؤلفه ها، تعداد 30 مقوله فرعی و11 مقوله اصلی استخراج شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که باتوجه به جوان و تحصیل کرده بودن کارکنان دانشی، مهمترین شاخص هایی که موجب ماندگاری منابع انسانی دانشی در دانشگاه امام جواد (ع) می شوند عبارتند از: محیط کار صمیمانه، انعطاف پذیر بودن کار و محیط فعال و پویا به بیانی کیفیت زندگی کاری در تصمیم گیری
تحلیل عوامل مؤثر بر فلات شغلی در شرکت های توزیع نیروی برق: رویکرد دیمتل خاکستری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائلی که امروزه سازمان ها را تهدید می کند، بحث فلات زدگی شغلی و اثرات آن بر روی عملکرد کارکنان و سازمان است که می تواند پایداری توسعه فعالیت های سازمان و توسعه توانمندی های کارکنان را تحت تأثیر قرار دهد. اهمیت این موضوع در آن است که پیش بینی و تشریح این فرآیند، عملاً امکان هدایت رفتار کارکنان به سوی روندی مطلوب و نظام مند را ممکن می سازد. هدف از این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر فلات زدگی شغلی در شرکت توزیع برق هست، عوامل با استفاده از مرور ادبیات و پیشینه پژوهش شناسایی و استخراج گردید. برای اولویت بندی و بررسی روابط بین عوامل از تکنیک دیمتل خاکستری استفاده شده است. نتایج نشان داده است که عدم تناسب فرد با شغل و متوقف ماندن بیش از حد در شغل از اهمیت (قدرت) بالایی برخوردارند. همچنین مقایسه عوامل از نظر شدت تأثیرپذیری و تأثیرگذاری نشان داده است که تنوع شغلی پایین و ساختار سازمانی ناکارآمد از نظر تأثیرگذار قطعی (علت) و مقایسه خود با افراد دیگر در پست های بالاتر و احساس نامنصفانه بودن ارتقا از نظر تأثیرپذیر قطعی (معلول) بالاترین اولویت را دارند. به کارگیری نتایج این پژوهش و بررسی عوامل موثر بر فلات زدگی شغلی باعث تعدیل فلات زدگی در سازمان ها می شود و از این طریق زمینه لازم برای توسعه توانمندی های کارکنان، افزایش رضایت و انگیزه آن ها در کار فراهم می شود. سازمان ها برای مقابله با این پدیده از استراتژی چرخش شغلی، غنی سازی شغلی و توسعه شغلی استفاده می کنند. با انجام این تحقیق می توان وضعیت موجود فلات زدگی کارکنان را شناخت و برنامه ریزی لازم برای رفع یا کاهش این ویژگی را طراحی و اجرا نمود. همچنین با بهره گیری از نتایج این تحقیق عوامل زمینه ای موثر بر فلات زدگی شغلی شناسایی می گردد و می توان ضمن شناسایی متغیرهای مؤثر اقدامات لازم را جهت کاهش و تعدیل تأثیر آن ها به کاربرد.
طراحی مدل رفتار مصرف کننده در فضای بازاریابی دیجیتال کسب و کارهای ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر طراحی مدل رفتار مصرف کننده در فضای بازاریابی دیجیتال کسب و کارهای ورزشی بود که به شیوه مطالعات کیفی و از روش اشتراوس و کوربین انجام گرفت. نمونه آماری پژوهش خبرگان و صاحب نظران در حوزه مدیریت ورزشی بودند که به روش هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند و حجم نمونه با در نظر گرفتن فرض اشباع نظری انجام گرفت. جهت جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد که محقق با انجام 15 مصاحبه به اشباع نظری رسید. روایی سؤالات مرحله به مرحله مورد تایید خبرگان قرار گرفت و پایایی سؤالات مصاحبه به روش بازآزمون %92 بدست آمد. با تجزیه و تحلیل داده ها450 کد اولیه، 56 مقوله فرعی و 8 مقوله اصلی بدست آمد که طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی، مدل تحقیق طراحی گردید. نتایج نشان داد که در رفتار مصرف کننده ورزشی در بازاریابی دیجیتال کسب و کارعوامل مؤثر شامل عوامل علی (بازاریابی دیجیتال)، عوامل زمینه ای (عوامل سازمانی و عوامل روانشناختی)، عوامل مداخله گر (پیشرفت تکنولوژی و عوامل محیطی)، راهبردها (استراتژی سازمانی) و پیامدها (رشد و تعالی سازمانی) می باشد و مقوله اصلی، رفتار مصرف کننده دیجیتال است که این مقوله کلیه مقولات دیگر را تحت پوشش قرار می دهد، بنابراین بهتر است مسئولین و مدیران بازاریابی دیجیتال دیدگاه استراتژی محور و فرآیند محور بر رفتار مصرف کننده دیجیتال داشته باشند و ساختار سازمان مبتنی بر دانش، یادگیری، عملکرد باشد.
نقش میانجی خلق ارزش مشترک و درگیر کردن کارکنان بر رابطه بین رهبری خدمتگزار و ارائه خدمات نوآورانه در باشگاه های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی خلق ارزش مشترک و درگیر کردن کارکنان بر رابطه بین رهبری خدمتگزار و ارائه خدمات نوآورانه در باشگاه های ورزشی بود . روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق کارکنان باشگاه های ورزشی کشور عراق بودند که با استفاده از روش تصادفی_طبقه ای تعداد 385 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای تجزیه و تحلیل فرضیات از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار پی ال اس 3 استفاده شد. نتایج نشان داد که رهبری خدمتگزار با درگیر کردن کارکنان، خلق ارزش مشترک و ارائه خدمات نوآورانه رابطه معناداری دارد. طبق نتایج خلق ارزش مشترک با ارائه خدمات نوآورانه رابطه معناداری ندارد اما درگیر کردن کارکنان با ارائه خدمات نوآورانه رابطه معناداری دارد. همچنین، خلق ارزش مشترک بر رابطه بین رهبری خدمتگزار و ارائه خدمات نوآورانه نقش میانجی دارد اما درگیر کردن کارکنان نقش میانجی بر این رابطه ندارد. در مجموع، می توان چنین گفت که وقتی ایجاد ارزش مشترک توسط رهبری خادمانه تحت تاثیر قرار گیرد، ظرفیت سازمان برای شناسایی و پاسخ به نیازها و چالش های اجتماعی از طریق خدمات نوآورانه تقویت می شود .