فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یک فرهنگ مولد و مثبت در محیط کار برای به دست آوردن نتایج مثبت کار سازمانی ضروری است. در عین حال، رفتار انحرافی در محیط کار در دانشگاه به عنوان یک رفتار منفی مشاهده شده است که مانع از رفتار مثبت در محیط کار می شود. رفتار کاری معکوس بر خلاف اهداف سازمانی عمل می کند و یکی از جنبه های منفی رفتار سازمانی محسوب می شود. لذا پژوهش حاضر با هدف برسی تأثیر سرپرستی توهین آمیز بر رفتارهای انحرافی در محیط کار از طریق نقض قرارداد روانی انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه کارکنان دانشگاه های استان چهارمحال و بختیاری به تعداد 2255 نفر تشکیل دادند که از طریق فرمول نمونه گیری کوکران تعداد 600 نفر به عنوان نمونه از طریق روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. ا تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی مشتمل بر مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که سرپرستی توهین آمیز بر رفتارهای انحرافی در محیط کار تاثیر مثبت داشت که ضریب این تاثیر 55/0 بود و هم چنین، نتایج نشان داد که نقض قرارداد روان شناختی معامله ای و نقض قرارداد روان شناختی رابطه ای نقش میانجی بین سرپرستی توهین آمیز بر رفتارهای انحرافی در محیط کار داشت.
فهم معایب مراکز ارزیابی در نظام اداری ایران
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مراکز ارزیابی یکی از ابزارهای مهم جهت استخدام کارکنان و انتخاب و توسعه مدیران در بخش دولتی است، اما مراکز ارزیابی به دلیل نقش و ماهیت خاص و محیط بخش دولتی همواره با معایبی مواجه می باشند و از این رو، هدف اصلی این مطالعه درک معایب مراکز ارزیابی در نظام اداری ایران بوده است. روش شناسی: فلسفه این مطاله از نوع «تفسیری»، جهت گیری از نوع «کاربردی»، روش پژوهش از نوع «کیفی» مبتنی بر «قوم نگاری» بر اساس مشاهده و تجربه پژوهشگر در مقام ارزیابی کننده و ارزیابی شونده در مراکز ارزیابی بوده است. یافته ها: پژوهشگر با رعایت اخلاق پژوهش و اجتناب از تعصب و جانبداری، تمامی مفاهیم و مقوله هایی که در ذهن پدیدار شد را مورد دقت و تحلیل قرار داد و در نهایت، 18 مفهوم، 21 مقوله فرعی و چهار مقوله اصلی تبیین گردید و سپس جهت درک عالمانه این مفاهیم و مقوله ها، الگوی بصری (نمایا) پژوهش طراحی شد. نتیجه گیری: درک این عیوب در قالب مفاهیم و مقوله های تبیین شده می تواند مدیران بخش دولتی را جهت طراحی موثر و کارآ مراکز ارزیابی در هر یک از وزارتخانه های کشور یاری رساند و جهت اطمینان بیشتر به نتایج حاصل از مراکز ارزیابی می بایست ارکان این مراکز متناسب با محتوا و ماموریت نظام اداری و وازارتخانه ها و سازمان های دولتی وابسته به آن مورد طراحی مجدد قرار گیرند.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر و پیامدهای رهبری آفتاب پرست در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۴)
327 - 344
حوزههای تخصصی:
هدف: مواجهه سازمان های امروزی با تغییرات دائمی است و رهبران امروزی را ملزم می کند تا از نظر استراتژیک واکنشی و فعال باشند تا اطمینان حاصل کنند که سازمان هایشان در عصر مدرن شکوفا می شوند. رهبران آفتاب پرست دارای ویژگی هایی هستند که به سازمان ها دانش و سبک رقابت در مقیاس جهانی را می دهند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر و پیامدهای رهبری آفتاب پرست صورت پذیرفت.
روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث روش گردآوری داده ها از نوع پیمایشی و اکتشافی است که به صورت آمیخته انجام شده است. جامعه آماری پژوهش خبرگان حوزه منابع انسانی سازمان های دولتی سنندج هستند که اعضای نمونه آن با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه است. روایی و پایایی ابزار مصاحبه به ترتیب با استفاده از روایی محتوایی و پایایی درون کدگذار و میان کدگذار بررسی شد و همچنین برای پرسشنامه از روایی محتوایی و پایایی بازآزمون مورد تحلیل قرار گرفت. در این پژوهش برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و کدگذاری و دلفی فازی و در بخش کمی از روش دیمیتل فازی بهره گرفته شد.
یافته ها: در این پژوهش بر اساس تحلیل داده های حاصل از مصاحبه مجموعه ای از عوامل شامل موقعیت های غیر قابل پیش بینی، اشاعه جوّ منفعت طلبی سازمان، وجود روحیه رقابت پذیری، سیاسی کاری در سازمان و انحرافات سازمانی، فرصت طلبی، شخصیت زیرکانه، مرکزِ کنترل درونی، مراقبت رفتاری، قابلیت واکنش پذیری به عنوان پیشایندها و همچنین مؤلفه های شبکه سازی و توسعه کانال های ارتباطی، انعطاف پذیری و سازگاری با تغییرات، تنظیم نگرش ها و رفتارهای رهبری با محیط، کسب هویت اجتماعی، تفکر انتقادی، امنیت شغلی، شکل گیری رفتارهای سیاسی، سبک های ارتباطی تطبیقی، چابکی سازمان به عنوان پسایندهای رهبری آفتاب پرست شناسایی شدند. از میان عوامل شناسایی شده، موقعیت های غیر قابل پیش بینی و مرکزِ کنترل درونی به ترتیب به عنوان مهم ترین عوامل رهبری آفتاب پرست شناسایی شدند.
نتیجه: مهم ترین عوامل مؤثر بر رهبری آفتاب پرست موقعیت های غیر قابل پیش بینی و مرکزِ کنترل درونی در سازمان است.
ارائه الگوی فرایندیِ ارتقای انگیزش کارکنان با استفاده از روش مدل یابی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
209 - 239
حوزههای تخصصی:
انگیزش کارکنان و توجه عوامل اثرگذار و اثرپذیر از آن، از دیرپاترین مسائل سازمانی در حوزه مدیریت رفتار سازمانی است که همواره توجهات و تلاش های فکری و عملی بسیاری را در دانش و عمل مدیریت به خود جلب کرده است. در امتداد این تلاش های فکری و عملی، این پژوهش با هدف بهبود انگیزش کارکنان ازطریق ارائه الگوی ساختاری- تفسیری انگیزش در شرکت توزیع برق ایلام انجام شده است. در این پژوهش نخست با بهره گیری از مدل جاذبه و دافعه اوِرت لی، جذابیت ها و دافعه های زندگی کاری تأثیرگذار بر انگیزش کارکنان ازطریق انجام تعداد 17 مصاحبه نیمه ساختاریافته با مدیران و کارکنان شرکت صورت گرفت و داده های کیفی مصاحبه با روش تحلیل مضمون، تجزیه وتحلیل شد. درادامه و با محوریت 25 راهکار شناسایی شده برای ارتقای انگیزش کارکنان، الگوی فرایندیِ انگیزه بخشی و مراحل و گام های آن با استفاده از روش مدل یابی ساختاری تفسیری (ISM) ارائه شد. براساس یافته های پژوهش، جاذبه ها و دافعه های 5 مضمون اصلی درقالب تعاملات افراد (روابط کارکنان با مدیر و کارکنان با کارکنان)، محیط سازمانی (جو درون سازمانی و برون سازمانی)، ساختار سازمانی، نظام های سازمانی (جبران خدمات، آموزش و توسعه، نظام شغلی و...)، و فرهنگ سازمانی استخراج شد. سپس راهکارهای مذکور با استفاده از روش مدل یابی ساختاری تفسیری و براساس رابطه تقدم و تأخر، سطح بندی شدند. یافته ها نشان داد که برای ارتقای انگیزش کارکنان، لازم است اقداماتی نظیر برنامه ریزی راهبردی، بازطراحی مشاغل، بازطراحی فرایندها، بازطراحی ساختار سازمانی و تدوین بیانیه ارزش سازمان بیش از سایر مؤلفه ها مورد توجه قرار گیرد.
طراحی مدل جانشین پروری کوانتومی در شرکت گاز استان تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۲
53 - 71
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: جانشین پروری کوانتومی مفهومی است که اخیراً در حوزه مدیریت نمود پیدا کرده و مشتمل بر فرآیندی است که هدف آن تلفیق مهارت های هفت گانه کوانتومی کارکنان با سیاست ها و برنامه های جانشینی است. هدف این تحقیق طراحی مدل جانشین پروری کوانتومی در شرکت گاز استان تهران است.
ارائه چارچوبی برای شناسایی و تحلیل عوامل تأثیرگذار بر جذب استعدادها در استارتاپ ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت استعدادهای سازمانی، پارادایم نوینی در مدیریت منابع انسانی در عصر اقتصاد دانش بنیان است که جذب استعدادها از حیاتی ترین اقدامات آن محسوب می شود. هدف پژوهش حاضر، ارائه چارچوبی برای شناسایی و تحلیل عوامل تأثیرگذار بر جذب استعدادها در استارتاپ ها بوده است. تحقیق حاضر از نظر جهت گیری، کاربردی بوده و از منظر روش شناسی در رویکرد کیفی قرار دارد. جامعه آماری پژوهش، مدیران و کارشناسان مرتبط با مباحث مدیریت منابع انسانی در شرکت های استارتاپی بودند. ابزارهای گردآوری داده در این مطالعه، مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق می باشد. که بر این اساس 13 مصاحبه با خبرگان استارتاپی صورت پذیرفت. روش نمونه گیری به دلیل ماهیت کیفی روش شناسی، هدفمند و به صورت مشخص گلوله برفی است. مصاحبه ها با روش تحلیل تم و نرم افزار MAXQDA نسخه 2020 تجزیه و تحلیل شد؛ همچنین به منظور اعتبار بخشی چارچوب ارائه شده در مرحله کیفی از شاخص گوبا و لینکلن استفاده گردید. هفت مضمون فراگیر و 30 تم اصلی بدست آمد. بر اساس نتایج تحقیق جبران خدمات مالی و غیرمالی، استفاده از کانال های متنوع برای جذب، میزان سرمایه نامشهود شرکت، بلوغ فرآیندهای داخلی شرکت، موقعیت مکانی و همراستایی ارزش های فردی افراد با ارزش های شرکت از مهم ترین عوامل موثر در جذب استعدادها به استارتاپ ها محسوب می شود.
تحلیل شناختی توسعه شایستگی های نیروی انسانی در راستای انقلاب صنعتی چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۱
173 - 209
حوزههای تخصصی:
هم اکنون جهان در عصر انقلاب صنعتی چهارم به سر می برد، اگرچه این عصر به سبب پیشرفت های تکنولوژیکی فرصت های بسیاری را برای بنگاه ها و سازمان ها فراهم می کند، اما با این وجود چالش های زیادی را نیز با خود به همراه دارد. یکی از این چالش ها نیاز به مجموعه شایستگی ها و مهارت های جدیدی است که به سبب تحول ماهیت مشاغل از طریق دیجتالی شدن در صنعت 4.0 رخ می دهد. بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی شایستگی های مورد نیاز نیروی انسانی در صنعت 4.0 و ارائه نقشه راه ارتقاء این شایستگی ها در راستای انقلاب صنعتی می باشد. در همین راستا در پژوهش حاضر ابتدا با بررسی ادبیات و مرور پیشینه پژوهش شایستگی های صنعت 4.0 و اقدامات و کارکردهای لازم جهت ارتقاء این شایستگی ها استخراج گردید. سپس با استفاده از روش تاپسیس فازی شایستگی های استخراج شده اولویت بندی و در نهایت روابط بین اقدامات جهت ارتقاء شایستگی ها با استفاده از روش نقشه شناختی فازی شهودی تبیین شد. یافته های بدست آمده حاکی از آن است که شاخص تمایل مدیران و مالکان بنگاه ها برای حرکت به سمت هوشمندسازی و ایجاد کارخانه های هوشمند نسبت به سایر اقدامات از مرکزیت بیشتری برخوردار است، که در نتیجه می بایست توجه بیشتری به آن نمود. همچنین در اولویت بندی شایستگی ها مشخص شد که شایستگی مشتری مداری دارای بالاترین اولویت می باشد.
مرور نظام مند مدیریت منابع انسانی هوشمند داده محور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
82 - 101
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مدیریت منابع انسانی هوشمند، رویکردی نوین است از ترکیب دو عنصر کلیدی یعنی مدیریت منابع انسانی و تحلیل داده ها برای بهبود فرآیندها و تصمیم گیری ها، که به سازمان ها کمک می کند تا داده های خود را به شکلی هوشمندانه تبدیل کند. هدف پژوهش، مرور نظامند مدیریت منابع انسانی هوشمند داده محور در دانشگاه های آزاد و دولتی می باشد.
روش بررسی: این پژوهش ازنظر هدف بنیادی و از روش فرا تحلیل استفاده شد. جامعه مورد بررسی شامل تحقیقات انجام شده در مورد موضوع در پایگاه های معتبر علمی بود که در مجموع 33 منبع مرتبط با ویژگی های مورد نظرشناسایی شدند. از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی برای طراحی الگو استفاده شد.
یافته ها: مولفه های الگوی نهایی شامل 15 مضمون بود از جمله: رهبری هوشمند، تامین منابع استراتژیک و سرمایه گذاری هدفمند، معماری سازمانی مناسب برای نظام های آموزش و جذب و نگهداشت.
نتیجه گیری: به منظور تحقق مدیریت منابع انسانی هوشمند داده محور، تمرکز بر مولفه های شناسایی شده و عملیاتی کردن آنها در دانشگاه ها از اهمیت بالایی برخوردار است.
بازنمایی از وضعیت منابع انسانی در سازمان های عمومی: نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
77 - 107
حوزههای تخصصی:
در محیط پویا و پیچیده سازمان های عمومی، مدیریت منابع انسانی به عنوان عاملی حیاتی و تعیین کننده در بهبود عملکرد سازمانی و ارتقای خدمات به شهروندان مطرح است. در این مقاله با بهره گیری از روش نظریه داده بنیاد، الگوی جامعی در زمینه مدیریت منابع انسانی در سازمان های عمومی تدوین شد. داده های موردنیاز از راه مصاحبه با 35 خبره و مدیر ارشد سازمان های عمومی و بررسی مقاله ها و گزارش های مرتبط جمع آوری و تحلیل شده است. بر اساس یافته های پژوهش، مهم ترین چالش های منابع انسانی در بخش عمومی عبارت است از ناکارآمدی مدیریت، فقدان مدیریت نظام مند در حوزه منابع انسانی، سطوح بالای استرس و نارضایتی شغلی، عدم تناسب در رابطه پرداخت و عملکرد، راهبرد کاهش شدید هزینه ها و افزایش حجم و پیچیدگی خدمات در بخش عمومی و عدم توسعه نیروی انسانی متناسب با آن. این چالش ها نه تنها به عوامل قانونی و محدودیت های بودجه ای مرتبط با حاکمیت عمومی برمی گردند، بلکه از ضعف فرهنگ سازمانی و توجه نکردن به منافع عمومی در سازمان های عمومی نشأت می گیرند. راهبردهای بالندگی منابع انسانی در بخش عمومی شامل برنامه ریزی منابع انسانی، ایجاد نظام پاداش عادلانه، آموزش و توسعه کارکنان، ارزیابی عملکرد، ایجاد نظام روابط کار مؤثر، ارتقای فرهنگ سازمانی و توسعه ساختار سازمانی است.
مرور نظام مند عناصر مدل کسب وکار بانکداری دیجیتال با استفاده از روش تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
155 - 177
حوزههای تخصصی:
دیجیتالی شدن و فناوری های برهم زننده موجب بروز یک انقلاب تحولی در الگوها و فرایندهای کسب وکارهای سنتی شده اند. در چنین شرایطی صنعت بانکداری نیز بقا و رقابت پذیری خود را در گرو بازنگری جامع در ابعاد گوناگون کسب وکار خود پیدا می کند. با این حال عدم وجود دانشی منسجم از بایسته های کنشگری در فضای بانکداری دیجیتال، به عنوان یک خلأ جدی و انگیزه اصلی پیشبرد نوشتار پیش رو شمرده می شود. در این پژوهش از راه مرور نظام مند آثار علمی نشریه های معتبر خارجی در سال های 2000 تا 2022 در زمینه مدل کسب وکار بانکداری دیجیتال، پس از پالایش بیش از 633 مقاله مرتبط با موضوع، 26 مقاله برای مرور انتخاب شد. از رهگذر تحلیل محتوای قیاسی، در مجموع 144 مصداق منحصربه فرد، از دل 222 کد شناسایی و درنهایت ذیل 11 مقوله اصلی دسته بندی شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که به ابعاد نه گانه مدل کسب وکار اوستروالدر به علاوه دو موضوع «ذهنیت نو» و «نوآوری در خدمات» به عنوان مهم ترین و متداول ترین عناصر مدل کسب وکار بانکداری در عصر دیجیتال توجه شده است.
ارائه مدل تحول دیجیتال مبتنی بر فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
93 - 116
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر تحول دیجیتال، انقلابی را در نحوه کسب وکار شرکت ها و ارتباط های آن با مشتریان، تأمین کنندگان و سایر سود برندگان، ایجاد کرده و رشد نوآوری و افزایش ارزش ارائه شده به مشتریان را در پی داشته است. از طرفی برخی از سازمان ها نیز با نداشتن درک عمیق از مفهوم تحول دیجیتال، آن را مفهومی مقطعی و طرحی بزرگ در نظر می گیرند؛ این در حالی است که تحول دیجیتال یک فعالیت پیچیده و مداوم محسوب می شود که می تواند به طور چشمگیری یک شرکت و فعالیت های آن را تحت تأثیر قرار دهد. در واقع می توان تحول دیجیتال را به عنوان تحول عمیق فعالیت های تجاری، فرایندها و فناوری ها برای استفاده از فرصت ها و تغییرات از راه ترکیبی فناوری های دیجیتال دانست. اکنون در این مقاله به بررسی تحول دیجیتال با روش فراترکیب پرداخته می شود. پژوهش حاضر از منظر هدف، کاربردی است و در این طرح از روش فراترکیب و رویکرد باروسو و ساندلوسکی1 (2007) برای بررسی ادبیات پژوهش استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل پژوهش های انجام شده در حوزه تحول دیجیتال می باشد. ابزار گردآوری داده ها، کدگذاری باز برای شناسایی مضامین و مؤلفه های تحول دیجیتال می باشد. در این مطالعه برای شناسایی مؤلفه های تحول دیجیتال، 36 کد به عنوان مضامین پایه شناسایی شدند. از این میان 16 کد به عنوان مضامین سازمان دهنده انتخاب شدند و چهار کد با عنوان مضامین فراگیر با عنوان های «برنامه ریزی، ساختارهای نرم، قابلیت ها، فناوری و ارتباطات» شناسایی و تشکیل شدند.
[1]. Barroso & Sandelowski
انحراف سازنده بحث انگیز: برساخت نظریه ای داده بنیاد در سازمانی دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
143 - 170
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف کاوش فرایند معنابخشی رفتارهای انحرافی سازمانی سازنده بحث انگیز به وسیله کارکنان یک سازمان دولتی در چارچوب طرح ساخت گرای نظریه داده بنیاد انجام شده است. اینها رفتارهایی هستند که هنجارهای موجود سازمان را به چالش می کشند و مقررات را می شکنند تا به سازمان یاری رسانند. به این منظور با 15 نفر از کارکنان دانشگاه ولی عصر رفسنجان (که از رهگذر نمونه گیری نظریه دعوت به همکاری شده بودند) مصاحبه هایی عمیق انجام شد. تحلیل داده های گردآوری شده از سه مرحله کدگذاری اولیه، متمرکز و نظریه گذشت و براساس یافته ها چنین دریافت شد که به دلیل کاستی های موجود در قوانین و مقررات مجریان آنها دچار ناکامی و بحران هویت می شوند. آنها ناگزیر از انتخاب فلسفه اخلاق خود در عمل هستند و نتیجه گرایی را برمی گزینند تا از رهگذر خدمت به سازمان حتی با تخطی از قانون و مقررات، هویت خود را بازیابند و به این ترتیب فراخوان انحراف انجام می دهند. در این میان یادگیری اجتماعی رفتارهای انحرافی سازنده در سازمان در کنش انحرافی ایشان مؤثر است. تأیید اجتماعی ادراک شده در کاهش ناهمگونی شناختی متعاقب رفتار انحرافی سازنده بحث انگیز به وسیله کنشگر تأثیر دارد. افزایش بهره وری سازمانی و رضایت ارباب رجوع از دیگر پیامدهای به روز رفتارهای انحرافی سازمانی سازنده بحث انگیز در قلمرو مکانی پژوهش شناخته شدند.
الگوی مدیریت منابع انسانی استراتژیک با تأکید بر تکنیک های حسابداری مدیریت در سازمان بنادر و دریانوردی کشور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
127 - 154
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین الگوی مدیریت منابع انسانی استراتژیک با تأکید بر تکنیک های حسابداری مدیریت در سازمان بنادر و دریانوردی کشور است. روش پژوهش به صورت آمیخته می باشد و در سال 1403 صورت گرفته است. در بخش کیفی به روش نظریه داده بنیاد با 25 نفر از خبرگان تا اشباع نظری مصاحبه انجام شد. در بخش کمّی جهت رتبه بندی ابعاد و مؤلفه های الگو از آزمون فریدمن استفاده گردید. همچنین، جهت اعتبار سنجی الگو از طریق توزیع پرسشنامه محقق ساخته بین 278 نفر از حسابداران مدیریت، مدیران مالی، حسابداران و اعضای هیأت علمی دانشگاه با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس صورت گرفت. ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های الگوی مدیریت منابع انسانی استراتژیک با تأکید بر تکنیک های حسابداری مدیریت در قالب 3 بُعد، 12 مؤلفه و 51 شاخص تدوین گردید. با توجه به نتایج پژوهش، ابعاد الگوی مدیریت منابع انسانی استراتژیک عبارت اند از: بُعد استراتژی های آموزش و توسعه، بُعد استراتژی های ارزیابی عملکرد و بُعد استراتژی های مدیریت تغییر و نوآوری. مؤلفه های بُعد استراتژی های آموزش و توسعه عبارت اند از: مؤلفه حسابداری منابع انسانی، مؤلفه مدیریت کیفیت جامع، مؤلفه تئوری محدودیت و مؤلفه هزینه یابی کیفیت. مؤلفه های بُعد استراتژی های ارزیابی عملکرد عبارت اند از: مؤلفه کارت ارزیابی متوازن، مؤلفه زنجیره ارزش، مؤلفه حسابداری سنجش مسئولیت، مؤلفه حسابداری زیست محیطی و مؤلفه بودجه بندی سرمایه ای. مؤلفه های بُعد استراتژی های مدیریت تغییر و نوآوری در الگوی مدیریت منابع انسانی استراتژیک با تأکید بر تکنیک های حسابداری مدیریت در سازمان بنادر و دریانوردی کشور عبارت اند از: مؤلفه تحلیل سوآت، مؤلفه کایزن، و مؤلفه حسابداری ناب.
الگویی برای نفوذ مدیران ارشد در اقدام های مدیریت منابع انسانی: رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
34 - 63
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در دنیای امروز، منابع انسانی مناسب، شایسته و پایدار همراه با رهبری فرهیخته تنها منابعی هستند که می توانند نوآوری و مزیتِ رقابتیِ پایدار در سازمان ها ایجاد کنند؛ از این رو لازم است که امر توسعه منابع انسانی، در رأس امور اساسی سازمان ها قرار گیرد. در مطالعات داخلی با وجود شناسایی تعدادی از عوامل مؤثر و مرتبط با اقدام های مدیریت منابع انسانی، به نظر می رسد پژوهشگران در خصوص بررسی اهمیت و نقش نفوذ مدیران ارشد در پیاده سازی این اقدام ها غفلت کرده و برخی عوامل آن را مدنظر قرار نداده اند. در مطالعات خارجی، به نقش مدیران ارشد و عوامل مؤثر در حیطه اقدام های مدیریت منابع انسانی، به صورت موازی پرداخته شده است. حتی در برخی از مطالعات، عوامل مهم دیگری مثل سازگاری فرهنگی، یکپارچه سازی، چندسطحی و چندعاملی نادیده گرفته شده است. هدف این پژوهش ارائه الگویی جامع از عوامل مؤثر نفوذ مدیران ارشد در پیاده سازی اقدام های مدیریت منابع انسانی است.
روش: در این پژوهش با استفاده از تکنیک ساندولوسکی و بارسو، تحلیل محتوا و رویکرد فراترکیب، ۵۰۱ مقاله از پایگاه های معتبر علمی، در بازه زمانی ۱۹۹۳ تا ۲۰۲۳ شناسایی و ارزیابی و غربالگری شد و در نهایت ۸۵ مقاله برای مطالعه دقیق تر انتخاب شد.
یافته ها: در مجموع ۲ مقوله، ۸ مفهوم و ۴۲ شاخص در قالب یک الگو شناسایی شدند. الگوی به دست آمده عوامل درون سازمانی عوامل برون سازی را شامل می شود. از جمله عوامل درون سازمانی می توان به عوامل مؤثر نفوذ مدیران ارشد، عوامل نفوذ سازمانی و مؤلفه های نفوذ و از جمله عوامل برون سازمانی، می توان به عوامل نهادی و زمینه ای نفوذ به عنوان عناصر کلیدی مهم و تأثیرگذار اشاره کرد.
نتیجه گیری: برایند تمامی این عوامل به نتایج و پیامدهای مثبت و منفی نفوذ در سازمان منتج خواهد شد؛ از این رو پیشنهاد می شود که سازمان ها برای کسب حداکثر بهره وری و حفظ مزیت رقابتی پایدار با شناسایی و تمرکز بر این عوامل، مانع از نفوذ منفی مدیران ارشد، در پیاده سازی ناقص اقدام های مدیریت منابع انسانی شوند.
روش: در این تحقیق با استفاده از تکنیک ساندولوسکی و بارسو ، تحلیل محتوا و رویکرد فراترکیب ۵۰۱ مقاله از پایگاه های معتبر علمی در بازه زمانی ۱۹۹۳ تا ۲۰۲۳ شناسایی و مورد ارزیابی و غربالگری قرار گرفت. درنهایت ۸۵ مقاله برای مطالعه دقیق تر انتخاب شدند.یافته ها : درمجموع دو مقوله، هشت مفهوم و ۴۲ شاخص در قالب یک الگو شناسایی شدند. الگوی حاصل شامل عوامل درون سازمانی ازجمله عوامل مؤثر نفوذ مدیران ارشد ، عوامل نفوذ سازمانی و مؤلفه های نفوذ و همچنین عوامل برون سازمانی شامل عوامل نهادی و زمینه ای نفوذ به عنوان عناصر کلیدی مهم و تأثیرگذار می باشند.نتیجه گیری: برآیند تمامی این عوامل منتج به نتایج و پیامدهای مثبت و منفی نفوذ در سازمان خواهد شد. لذا پیشنهاد می شود سازمان ها برای کسب حداکثر بهره وری و حفظ مزیت رقابتی پایدار با شناسایی و تمرکز بر این عوامل، مانع از نفوذ منفی مدیران ارشد در پیاده سازی ناقص اقدامات مدیریت منابع انسانی گردند.
تبیین پدیده بی هویتی سازمانی و نقش آن در بروز کنش های کژکارکردی منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱
262 - 243
حوزههای تخصصی:
با ورود به عصر جدید، مسائل و چالش هایی برای سازمان ها به وجود می آیند که هم فرد، و هم سازمان و جامعه را دچار خطر و چالش می نمایند. یکی از پدیده های شوم و منحوس این عصر، مفهوم بی هویتی سازمانی است. بی هویتی سازمانی در مقابل مفهوم هویت سازمانی قرار می گیرد که مضرات و پیامدهای منفی بسیار زیادی را در پی دارد. هدف اصلی تحقیق حاضر، تبیین پدیده بی هویتی سازمانی و نقش آن در بروز کنش های کژکارکردی منابع انسانی است که با استفاده از روش ترکیبی به بررسی این موضوع پرداخته است. تحقیق حاضر باتوجه به نوع، بنیادی و روش بکار رفته در آن روش ترکیبی یا آمیخته است که از رویکرد لانه گزیده هم زمان بهره جسته است. در مرحله اول با استفاده از روش کیفی پنل خبرگان، محورهای موضوعی جهت انجام مصاحبه ها استخراج شده اند و در مرحله دوم، با استفاده از روش کیفی نظریه داده بنیاد، مؤلفه ها و شاخص های این زمینه مورد شناسایی قرار گرفته اند. ابزار گردآوری اطلاعات در هر دو روش، مصاحبه های نیمه ساختاریافته بوده که از خبرگان دانشگاهی و اداری-اجرایی گردآوری شده اند. مطابق با یافته های تحقیق، در فاز اول 9 محور موضوعی استخراج شدند که به عنوان مداخل مصاحبه های نیمه ساختاریافته در مرحله دوم، یعنی روش کیفی نظریه داده بنیاد مورد استفاده قرار گرفتند. در مرحله دوم با استفاده از رویکرد نظام مند استراوس و کوربین تمامی گزاره ها کدگذاری شدند که مجموعاً، 336 کد باز، 116 کد محوری و 21 کد انتخابی حاصل شدند. مطابق با نتایج تحقیق، بی هویتی سازمانی نه تنها می تواند موجب بروز رفتارهای کژکارکردی
ارائه مدل تاب آوری سازمانی در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
118 - 147
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تاب آوری سازمانی یکی از مفاهیم جدید و محبوب در مطالعات سازمانی است که به توانایی بازیابی و بازگشت کسب وکارها به شرایط ابتدایی خود، در زمان بروز بحران ها و در مقابل ریسک های متعدد درونی و بیرونی اشاره دارد. هدف این پژوهش، طراحی مدلی برای تاب آوری سازمانی در شرکت های دانش بنیان است.روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی توسعه ای است و از گروه تحقیقات آمیخته اکتشافی محسوب می شود. به منظور طراحی مدل پژوهش، از روش تئوری داده بنیاد استفاده شد و بدین منظور با ۲۲ خبره مصاحبه عمیق به عمل آمد. این افراد به صورت هدفمند انتخاب شدند. مدل طراحی شده با روش مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار اسمارت پی ال اس اعتبارسنجی شد. جامعه آماری این مرحله، مدیران شرکت های دانش بنیان در پارک علم و فناوری تهران بودند که از طریق پرسش نامه، از آن ها نظرخواهی شد. حجم نمونه محاسبه شده با روش کوکران ۱۱۰ نفر و روش نمونه گیری نیز از نوع تصادفی ساده بود.یافته ها: مدل پارادایمی با ۶ دسته متغیر عوامل علّی، پدیده محوری، راهبردها، عوامل مداخله گر، عوامل زمینه ای و پیامدها طراحی شد. بر اساس یافته ها، برای متغیر تاب آوری در شرکت های دانش بنیان، ۴ مقوله اصلی، ۱۰ مقوله فرعی و ۲۱ مفهوم و همچنین، ۵ دسته راهبرد شناسایی شد که بر این اساس مدل پژوهش ایجاد شد. مقوله های اصلی شناسایی شده عبارت اند از: تاب آوری هدایتی، اجتماعی، زیرساختی و رابطه ای. همچنین، یافته های برازش با مدل سازی معادلات ساختاری نیز ساختار و متغیرهای مدل را تأیید می کند.نتیجه گیری: بهره گیری از رویکرد تاب آوری در شرکت های دانش بنیان، به اندازه کافی اثربخش است و می تواند در حفظ بقا و حرکت در مسیر رشد و توسعه این شرکت ها تأثیر زیادی داشته باشد.
طراحی الگوی جامع آموزش و توسعه منابع انسانی بانک سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۱
155 - 173
حوزههای تخصصی:
با توجه به تغییرات فزاینده و محیط رقابتی، سازمان ها باید به طور فعال بر روی آموزش و توسعه کارکنان با هدف اصلی دستیابی به افزایش بهره وری، سودآوری، مزیت رقابتی و رشد پایدار سرمایه گذاری کنند. هدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی جامع آموزش و توسعه منابع انسانی برای بانک سینا بوده است. روش تحقیق پژوهش از نوع کیفی و تحلیل مضمون می باشد. برای گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. داده ها ی مورد نیاز در روش کتابخانه ای با جستجو درسایت ها و پایگاه ها ی تحقیقاتی مختلف، مطالعه اسناد و منابع علمی و در بخش میدانی، از مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان، مدیران و کارشناسان آموزش به دست آمد. جامعه آماری شامل مدیران، اساتید، متخصصان و برنامه ریزان حوزه آموزش وکارشناسان منابع انسانی بود که با استفاده از اصل اشباع نظری و روش نمونه گیری هدفمند تعداد 10 نفر انتخاب شدند. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل مضمون، تعداد 186 گزاره استخراج و کدگذاری گردید و مضامین در سه دسته مقوله اصلی، مقوله فرعی و زیر مقوله فرعی طبقه بندی شدند. براساس نتایج حاصل از پژوهش، الگوی آموزش و توسعه منابع انسانی بانک سینا طراحی گردید که شامل سه مقوله اصلی درونداد، فرآیند و برونداد است. مقوله اصلی درونداد به سه مقوله فرعی مدیران عالی حامی آموزش، تدوین استراتژی و جایگاه فرهنگ یادگیری و توسعه تقسیم شد. مقوله اصلی فرآیند نیز به سه مقوله فرعی شناسایی نیازها، برنامه ریزی آموزش و اجرای آموزش و مقوله اصلی برونداد به دو مقوله فرعی ارزیابی و نتایج طبقه بندی گردید.
شناسایی پیامدهای پنهان سازی دانش منابع انسانی با رویکرد ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
218 - 179
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی پیامدهای پنهان سازی دانش منابع انسانی و توسعه مدل ساختاری و روابط علی بین آن ها با رویکرد ترکیبی است. روش شناسی پژوهش از نظر فلسفه پژوهش؛ پارادایم عمل گرا، و از نظر رویکرد ترکیبی؛ در فاز اول کیفی و در فاز دوم کمی می باشد و از نظر استراتژی پژوهش؛ پیمایشی است. جامعه آماری بخش کیفی شامل 34 مقاله از 45 مقاله مربوط به بازه زمانی 2000 تا 2023 و مرتبط با پیامدهای پنهان سازی دانش منابع انسانی است. در بخشی کمی پژوهش نیز جامعه آماری شامل 10 نفر از خبرگان حوزه مدیریت دانش بوده است. در فاز اول که فاز کیفی پژوهش است، داده هایی از تحلیل محتوای مقالات مرتبط با پنهان سازی دانش به دست آمد که در آن 16 پیامد پنهان سازی دانش شناسایی گردیده است. در مرحله دوم، دلفی فازی به منظور انتخاب مهم ترین آن ها اتخاذ شده است و در نهایت 8 عامل شناسایی گردیده است. در مرحله بعد، مدل ساختاری این عوامل با روش مدل سازی ساختاری تفسیری تدوین شده است. سپس با استفاده از تحلیل میک مک، عوامل براساس قدرت نفوذ و وابستگی طبقه بندی شده اند. در پایان، مدل دیمتل فازی به منظور تحلیل روابط علی بین عوامل اتخاذ شده است. نتایج نشان داد که عدم توانمندسازی، مهم ترین پیامد پنهان سازی دانش منابع انسانی است و عدم خلاقیت و نوآوری، کیفیت پایین تصمیم گیری، عدم تعهد سازمانی، نارضایتی شغلی، عدم توسعه سازمانی، ضعف عملکرد و تمایل به جابجایی و ترک خدمت، از دیگر پیامدهای پنهان سازی دانش منابع انسانی می باشند. در پایان، مدل پیشنهادی نویسندگان در زمینه پنهان سازی دانش منابع انسانی براساس نتایج ارائه شده است.
نگاهی مفهومی به منتورینگ الکترونیکی: با روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
113 - 144
حوزههای تخصصی:
تحولات شگرف در آموزش و یادگیری ناشی از دیجیتالی شدن از یک سو و پندمی کوید 19 از سوی دیگر سبب تغییر و تحول در ابعاد مختلف آموزش از جمله مفهوم منتورینگ شده است و حرکت به سمت منتورینگ الکترونیکی را شتاب بخشیده است. منتورینگ الکترونیکی با هدف بهبود عملکرد در فضای آموزشی، به رویکرد محبوب در عصر اطلاعات تبدیل شده و ازاین رو نیازمند بررسی موشکافانه در جهت ارائه چارچوبی مفید برای آن است؛ چراکه اغلب پژوهش ها فقط به عنوان بدیلی ضعیف به آن نگاه می کنند. نگاه جامع به این پدیده می تواند مسیر رسیدن به چنین چارچوبی را روشن سازد؛ از این رو با توجه به هدف پژوهش و ماهیت داده ها، روش کیفی با راهبرد فراترکیب اتخاذ شد تا در قلمرو زمانی 2000 تا 2023 تمام پژوهش های معتبر در پایگاه وب آوساینس پیرامون منتورینگ الکترونیکی بررسی شود پس از غربال اسناد با استفاده از شروط شمول، تعداد 80 سند وارد فرایند فراترکیب و تحلیل نهایی شدند. پس از انجام فراترکیب، سه دسته موضوع اصلی ابعاد، فرایندها و الزام های منتورینگ الکترونیکی، چارچوب منتورینگ الکترونیکی را شکل می دهند. ابعاد منتورینگ الکترونیکی شامل ابعاد فنی، مدیریتی و ارتباطی، فرایندها شامل فرایندهای اصلی، پشتیبانی و مدیریتی و در نهایت الزام ها نیز شامل الزام های منتور، سکو و نهاد برگزارکننده می شود. این سه دسته اصلی به همراه زیر شاخه های آن، چارچوب جامعی را برای یک منتورینگ الکترونیکی شکل می دهند که عوامل فنی را در کنار عوامل انسانی و عاطفی تجمیع می کند و می تواند در هر زمینه و آموزشی استفاده شود.
مدلی برای کار عاطفی در سازمان های خدماتی: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
155 - 133
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل جامع کار عاطفی در سازمان های خدماتی است. رویکرد تحقیق حاضر کیفی، از لحاظ روش، توصیفی و از نظر هدف، توسعه ای است. با توجه به وجود پیشینه ی مناسب، هدف اصلی پژوهش حاضر، مرور نظام مند مفهوم کار عاطفی است. بدین منظور، پژوهش های داخلی و خارجی پیرامون کار عاطفی در بازه زمانی 1983 تا 2023 در نظر گرفته شد که با بررسی های اولیه 80 پژوهش کمی و کیفی برای مطالعه دقیق تر انتخاب شد. به عنوان یافته های پژوهش، مدل کار عاطفی را می توان در قالب پنج مضمون فراگیر، 14 مضمون سازمان دهنده و 50 مضمون پایه دسته بندی نمود.ابعاد کار عاطفی، عوامل مؤثر، عوامل تعدیلگر، عوامل میانجی و پیامدها، پنج مضمون فراگیر در مدل کار عاطفی را تشکیل می دهند. تعداد تعاملات، تنوع هیجانات، شدت هیجانات و مدت زمان تعامل، مؤلفه های شغلی کار عاطفی را تشکیل می دهند. اقدام سطحی، اقدام عمیق و ابراز احساسات واقعی، مؤلفه های رفتاری کار عاطفی است. عوامل مؤثر کار عاطفی شامل ویژگی های جمعیت شناختی، شخصیتی، شغلی و موقعیتی، و عوامل نگرشی و سازمانی است. همچنین پیامدهای کار عاطفی، به صورت وضعیت سلامت فرد، پیامدهای نگرشی و سازمانی، و نگرش و رفتار مشتری طبقه بندی می شود. میانجی های کار عاطفی به صورت وضعیت سلامت فرد و ویژگی های نگرشی و سازمانی تفکیک می شود. در نهایت تعدیلگرهای کار عاطفی به صورت ویژگی های فردی، ویژگی های شغلی و ویژگی های نگرشی و سازمانی دسته بندی می شود. نتایج پژوهش حاضر با تقویت دید جامع نسبت به کار عاطفی، به سازمان ها در جهت افزایش کیفیت کار عاطفی کارکنان و کاهش آسیب های کار عاطفی یاری می رساند.