فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
تحقیقات متعددی از فساد در حوزه های گوناگون انجام شده؛ اما در حوزه فساد آکادمیک، تحقیقات کمتری صورت گرفته است. ازآنجاکه تاکنون آثار و تحقیقات این حوزه مورد بررسی و مرور جامع قرار نگرفته است، تحقیق حاضر به روش پهنه کاوی به بررسی و تحلیل ادبیات و اسناد فارسی موجود در حوزه فساد آکادمیک پرداخته است. منابع موردبررسی، شامل کتاب ها، مقالات، پایان نامه ها و طرح ها و گزارش های پژوهشی هستند که از نقطه نظر تاریخی، موضوعی، روش شناسی، پدیدآورندگان، کلیدواژگان و نوع سند، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند. پس از جستجو در پایگاه های علمی معتبر، تعداد 36 مقاله، 46 پایان نامه، 4 کتاب و 6 طرح پژوهشی در بازه زمانی سال های 1379- 1399 استخراج و مورد بررسی قرار گرفتند. بنابر یافته های پژوهش، بیشتر پژوهش ها در دهه نود هجری شمسی انجام گرفته بودند. پرتکرارترین موضوعات، سرقت و تقلب های علمی بوده است.
نقش ذهن آگاهی بر محیط کار با توجه به نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
127 - 153
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش ذهن آگاهی بر محیط کاری (رفتارهای کاری نوآورانه، کیفیت روابط، کامیابی در کار) باتوجه به نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی است. جامعه آماری این پژوهش را 383 نفر از مدیران و کارکنان شرکت بیمه ملت در شهر تهران تشکیل می دهند که از این تعداد 192 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. داده های این پژوهش ازطریق پرسشنامه های استاندارد و به روش تصادفی ساده جمع آوری شد و با روش مدل معادلات ساختاری توسط نرم افزارهای spss22 وsmartpls3 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. روایی سؤال های تحقیق با استفاده از روایی همگرا و واگرا و پایایی سؤالات به وسیله بارهای عاملی، آلفای کروباخ و پایایی ترکیبی تأیید شد. نتایج و یافته های پژوهش حاکی از تأیید مدل مفهومی و فرضیه های پژوهش است؛ به طوری که ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری شناختی و محیط کاری تأثیر مثبت و معنی داری دارد، همچنین انعطاف پذیری شناختی به عنوان متغیر میانجی نقش نسبی و معنی داری بین متغیرهای ذهن آگاهی و محیط کاری (رفتارهای کاری نوآورانه، کیفیت روابط، کامیابی در کار) ایفا می کند.
بررسی همبستگی ابعاد مدل همسویی راهبردهای منابع انسانی با راهبرد سازمان در حوزه مدیریت جانشین پروری در شرکت ملی نفت ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳)
91 - 110
حوزههای تخصصی:
مطالعات نشان می دهد که میان استراتژی های منابع انسانی و استراتژی کلی سازمان رابطه معنا داری وجود دارد. همچنین میزان هماهنگی راهبردهای حوزه منابع انسانی با استراتژی سازمان بر عملکرد کلی سازمان مؤثر است. هدف این پژوهش بررسی میزان همبستگی بین ابعاد مدل همسویی استراتژی های منابع انسانی با استراتژی سازمان در حوزه مدیریت جانشین پروری در شرکت ملی نفت ایران است. سطح تحلیل در این پژوهش سازمان بوده و تکمیل کنندگان پرسشنامه 120 نفر از روسا و مدیران که علاوه بر شناخت از موضوع مورد بررسی، در برابر سمت های سرپرستی/ مدیریتی انتصاب دارند. ابزار پژوهش یک پرسشنامه محقق ساخته ای است که بر اساس روند استاندارد و بر مبنای یک تحلیل کیفی استخراج و سپس مراحل استانداردسازی آن طی پژوهش کمی انجام شد و سپس اطلاعات جمع آوری شده با نرم افزار SMARTPLS تحلیل شد. یافته ها حکایت دارد که بیشترین ضریب همبستگی با متغیر نتایج، مربوط به متغیرهای راهبرد با شرایط مداخله گر با ضریب همبستگی 603/0 بوده که در سطح 01/0 نیز معنی دار است و کمترین ضریب همبستگی، متغیر مقوله اصلی با عوامل زمینه ای با ضریب همبستگی 107/0 بوده که در سطح 05/0 نیز معنی دار نیست.
تأثیر رهبری تحول گرا و اطلاع رسانی شفاف بر استقبال کارکنان از تغییر با تبیین نقش میانجی اعتماد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی سال های اخیر، در نتیجه تغییر شکل رهبری آموزش عالی که با هدف مواجهه با تغییرات و چالش های جهانی صورت گرفته، علاقه فزاینده ای نسبت به مشاغل رهبران در حوزه مؤسسات آموزش عالی به وجود آمده است. انتخاب رهبران متخصص، بر رشد و پیشرفت مراکز آموزش عالی مؤثر بوده و عاملی اساسی در دستیابی به استانداردهای دانشگاه و تقویت عملکرد، تلقی می شود. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر رهبری تحول گرا و اطلاع رسانی شفاف بر استقبال کارکنان از تغییر، با تبیین نقش میانجی اعتماد سازمانی در نیروی انتظامی شهرکرمان بود. تحقیق حاضر ازحیث هدف یک تحقیق کاربردی و همچنین براساس چگونگی به دست آوردن داده های موردنیاز، از نوع تحقیقات توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق عبارت است از کارکنان نیروی انتظامی شهر کرمان به تعداد 220 نفر که حجم نمونه براساس فرمول کوکران برابر با 140 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد با روایی و پایایی مناسب استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آماره های توصیفی و استنباطی و مدل معادلات ساختاری و نرم افزارهای16 SPSS و Smart PLS استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که اعتماد سازمانی، تأثیر مثبت معنی داری بر استقبال کارکنان از تغییر دارد. رهبری تحول گرا تأثیر مثبت معنی داری بر اعتماد سازمانی، استقبال کارکنان از تغییر و اطلاع رسانی شفاف دارد. ازطرفی، اطلاع رسانی شفاف بر اعتماد سازمانی و استقبال کارکنان از تغییر، تأثیر مثبت معنی داری دارد. همچنین اعتماد سازمانی در تأثیرگذاری رهبری تحول گرا و اطلاع رسانی شفاف بر استقبال کارکنان از تغییر، نقش میانجی ایفا می کند. به طورخلاصه اینکه، بروز رفتارهای مختلف رهبری ازسوی رهبران دانشگاه از اهمیت زیادی برخوردار است، اما رهبری تحول گرا به آنها اجازه می دهد تا نقش خود را با شایستگی بیشتری در محیط پویای فعلی ایفا کنند.
تبیین و ارائه مدل شایستگی حسابرسان داخلی سازمان تعاون روستایی ایران (یک مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال نوزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۲)
707 - 734
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف طراحی مدل شایستگی حسابرسان داخلی سازمان تعاون روستایی ایران انجام شد. این مطالعه به روش کیفی و مبتنی بر تحلیل مضمون بود. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 12 نفر از خبرگان شاغل در سازمان تعاون روستایی ایران بود و نمونه ها به صورت هدفمند با روش گلوله برفی انتخاب شدند. یافته های این مطالعه نشان داد مدل شایستگی های حسابرسان داخلی سازمان تعاون روستایی ایران از 5 مؤلفه شایستگی های فردی، دانش، توانایی، مهارت، اعتبار تشکیل شده است. نتایج این مطالعه گویای آن بود که مؤلفه های شناسایی شده برای مدل شایستگی حسابرسان داخلی سازمان تعاون روستایی بر اساس ویژگی های خاص این سازمان دارای اولویت بیشتری هستند. بنابراین، جهت کاهش آسیب های سازمانی و جلوگیری از بروز فشارهای مالی انتخاب و انتصاب حسابرسان داخلی در این سازمان باید فرای از یک جایگزینی ساده و بر اساس مدل شایستگی انجام شود.
خوشه بندی مدیران صنعت گاز ایران و اولویت بندی شایستگی های مدیران مبتنی بر نتایج ارزیابی مدل تعالی سازمانی با رویکرد هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هشتم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
51 - 80
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تلاش شده تا بسترسازی مناسبی در جهت ایجاد رابطه بین داده های منابع انسانی به عنوان کلان داده و هوش مصنوعی ایجاد شود و با استفاده از نتایج مدل تعالی سازمان در صنعت بزرگ گاز ایران و برای حدود 51 شرکت، به یک مدل برای خوشه بندی مدیران موفق منابع انسانی سازمان بر اساس نتایج ارزیابی شرکت ها با مدل تعالی سازمانی (EFQM) دست یابیم. در این مقاله تلاش شده تا بسترسازی مناسبی در جهت ایجاد رابطه بین داده های منابع انسانی با استفاده از نتایج مدل تعالی سازمانی، برای حدود 51 شرکت فرعی و ستادی شرکت ملی گاز ایران با بهره گیری از روش های هوش مصنوعی و یادگیری ماشین صورت پذیرد و به یک مدل برای خوشه بندی مدیران ارشد سازمان براساس نتایج ارزیابی شرکت ها با مدل تعالی سازمانی (مبتنی بر مدل تعالی EFQM) دست یابیم. ویژگی منحصربه فرد این روش این است که براساس خروجی و عملکرد واقعی سازمان های موفق به دست می آید که در رأس آن ها مدیران و رهبران موفق سازمان حضور داشته اند و براساس آن در آینده می توان به یک مدل شایستگی مبتنی بر عملکرد دست یافت. در این مقاله ابتدا بر اساس نتایج حاصل از ارزیابی مدل تعالی سازمان، به خوشه بندی نتایج مدل تعالی در 51 شرکت صنعت گاز ایران بر اساس نتایج ارزیابی های سال های 1396، 1397 و 1398 اقدام می کنیم. خوشه بندی برای 3776 داده با روش های مبتنی بر هوش مصنوعی و کدنویسی با نرم افزار پایتون صورت می گیرد. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی بوده و به دنبال طراحی و تدوین یک مدل جدید برای کشف خبرگان و دسته بندی علمی منابع انسانی سازمان بر اساس داده های معتبر می باشد. این پژوهش همچنین به دنبال تلفیق مباحث جدید علمی هوش مصنوعی شامل خوشه بندی در ایجاد زیرساخت های پژوهشی در منابع انسانی است و در بعد کاربردی از نتایج به دست آمده در تصمیم گیری و برنامه ریزی های سازمانی استفاده می کند و به دنبال تولید ابزاری است که با آن بتواند در آینده با داشتن داده های مناسب در حرفه منابع انسانی، عملکرد مدیریتی کارکنان این حرفه و سازمان را پیش بینی نماید. در انتها با استفاده از نرخ تفکیک پذیری فیشر یک اولویت بندی برای آموزش و توسعه مدیران براساس شکاف شایستگی های ایشان بدست خواهد آمد.
تشویق کارکنان به انحراف خلاق از راه تقویت شهامت ورزی توسط رهبران اقتدارگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
139 - 156
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: موفقیت سازمان های دانش بنیان، به ترویج خلاقیت و نوآوری و گاهی، به شهامت اقدام هایی فراتر از قوانین زائد و دست وپاگیر بوروکراسی نیاز دارد. از این رو، پژوهش حاضر، به بررسی نقش رهبری اقتدارگرا در تشویق انحراف خلاق کارکنان، از راه ترغیب آنها به شهامت ورزی پرداخته است. روش: این پژوهش کاربردی و توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری آن را کارکنان سازمان های دانش بنیان استان لرستان تشکیل می دهد که از بین آنها، 309 نفر برای نمونه آماری انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه بود که روایی آن ، به روش روایی محتوا و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ ارزیابی و تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز، با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری، در نرم افزارهای اسمارت پی ال اس و اس پی اس اس انجام گرفت. یافته ها: رهبران اقتدار گرا، هم به طور مستقیم و هم از راه شهامت ورزی کارکنان، بر انحراف خلاق تأثیر مثبت و معنادار می گذارند. نتیجه گیری: مدیران سازمان های دانش بنیان، می توانند برای توسعه توانمندی و شهامت، کارکنان را تقویت کنند تا فراتر از محدودیت های بوروکراتیک موجود بیندیشند و عمل کنند و از این طریق، عملکرد خلاقانه و نوآورانه خود را ارتقا دهند.
اولویت بندی عوامل و منابع شناسایی شده سازمان تأمین اجتماعی برای اجرای نظام تأمین اجتماعی چندلایه با رویکرد تلفیقی DANP و سناریو نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعادل نداشتن منابع و مصارف، مدیریت سرمایه گذاری ناکارامد و لزوم اصلاحات ساختاری که در نظام کنونی تأمین اجتماعی وجود دارد، از یک سو و تجربه موفق نظام تأمین اجتماعی چندلایه در برخی کشورها از سوی دیگر موجب استقبال از این نظام در ایران شد. پژوهش با هدف شناسایی و اولویت بندی چالش ها و نیروهای پیشران مؤثر، ارزیابی منابع سازمان ، تدوین و انتخاب سناریو انجام شده است. مدلسازی پژوهش با روش دیمتل و تحلیل داده ها با ای ان پی انجام شد. روش پژوهش توصیفی و مبتنی بر نظرسنجی خبرگان ( 45 نفر از مدیران تأمین اجتماعی استان اصفهان) است. نتاج نشان داد که اثرگذارترین گروه چالش، «چالش های بیمه و بازنشستگی» است و عامل «نزدیکی به نقطه سربه سر مالی» به عنوان مهم ترین زیرچالش محسوب می شود. همچنین دو عامل «تأمین منابع مالی پایدار» و «تعامل با نهادها و سازمان های مرتبط» به عنوان دو نیروی پیشران استقرار این نظام شناسایی شدند. با قرار دادن این دو پیشران در ماتریس شوارتز، محتمل ترین سناریو، سناریوی کندوی بی عسل تشخیص داده شد.
چارچوب مدیریت استعداد با رویکرد فرهنگ کارآفرینانه به روش تحلیل مضمون (موردمطالعه: سازمان های خدمات عمومی استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حاکم بودن وضعیت سنتی و نبود رویکرد کارآفرینانه، یکی از مسائل اصلی سازمان های بخش عمومی در ایران است. این سازمان ها به منظور رقابت با رقبای خود نیازمند نیروهای مستعد و کارآفرین هستند تا خدمات را به بهترین شکل به مردم ارائه دهند. هدف پژوهش حاضر، ارائه چارچوب مدیریت استعداد با رویکرد فرهنگ کارآفرینانه در سازمان های خدمات عمومی استان سیستان و بلوچستان است. روش پژوهش به صورت آمیخته (کیفی کمی) است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 15 نفر از مدیران ارشد و خبرگان از چند سازمان منتخب به روش نمونه گیری هدف مند انتخاب شد و نمونه ازطریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با استفاده از روش گلوله برفی به دست آمد. برای افزایش اعتبار علمی نتایج در بخش کیفی، از معیار مقبولیت استفاده شد. اطلاعات با استفاده از روش تحلیل مضمون تحلیل شد: 96 کد اولیه، 25 تم فرعی و 8 تم اصلی احصا شد. جامعه آماری در بخش کمی، متشکل از تمام کارکنان پیشنهادی توسط این سازمان ها بود و روش نمونه گیری هدف مند بود. جمع آوری اطلاعات با استفاده از توزیع پرسشنامه محقق ساخته در نمونه 84 نفری انجام شد و اعتبار و پایایی سؤالات پرسشنامه با نرم افزار smartpls تأیید شد. نتایج پژوهش نشان داد که چارچوب پیشنهادی از اعتبار مطلوبی برخوردار است. این چارچوب نقشه ارزشمندی به منظور حرکت به سمت وضعیت مطلوب مدیریت استعداد با رویکرد فرهنگ کارآفرینانه ارائه می دهد.
بهبود پیش بینی در برنامه ریزی منابع انسانی با ارائه مدل زنجیره مارکوف فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه اکثر صاحب نظران منابع انسانی را مهم ترین و ارزشمندترین سرمایه هر شرکتی معرفی می کنند، بنابراین روشی که بتوان بر اساس آن برنامه ریزی دقیق برای این سرمایه ارزشمند شرکت ها انجام داد، بسیار ارزشمند و کاربردی خواهد بود. دراین پژوهش سعی شده است مشکلات و شکاف های برنامه ریزی منابع انسانی به روش زنجیره مارکوف را با ارائه الگویی بهبود داده شود. دو مشکل اساسی روش زنجیره مارکوف در پیش بینی برنامه ریزی منابع انسانی به ترتیب در نظر نگرفتن نبود اطمینان های آتی و تعمیم اطلاعات یک دوره پایه در پیش بینی نیازهای آتی است که این مشکلات از ویژگی های زنجیره مارکوف است. در پژوهش حاضر برای این مشکل استفاده از الگوی زنجیره مارکوف فازی (دوره ای یا زمانی) پیشنهادشده است. بنابراین دراین پژوهش روش مارکوف فازی برای پیش بینی منابع انسانی ارائه می شود. ازلحاظ روش، این پژوهش توصیفی است و مقطعی است و داده های پژوهش به صورت کمی مورد تحلیل قرارگرفته اند و کاربرد روش مارکوف فازی در برنامه ریزی منابع انسانی در پنج گام متوالی ارائه شده است. همچنین از کاربرد مارکوف سنتی در برنامه ریزی منابع انسانی برای مقایسه با مدل پیشنهادی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد پیش بینی منابع انسانی با مارکوف فازی دوره ای ابزار قدرتمند است که شکاف های حاصل از برنامه ریزی مارکوف سنتی را پوشش می دهد که در تعیین کمبود و مازاد نیروی انسانی آتی سه حالت خوش بینانه، ثبات گرایانه و بدبینانه را در نظر می گیرد و اطلاعات یک دوره را به دوره های آتی تعمیم نمی دهد.
ابرهای تیره و روزنه های امید؛ تبیین الگوی مناسبات کار و زندگی در جامعه آکادمیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه امروزه شاهد برهم کنش های پیچیده میان زندگی شخصی و شغلی افراد هستیم، نظریه پردازان بیش ازپیش درپی شناخت عمیق تر این روابط به منظور توسعه دانش نظری هستند. در این میان سازمان ها و مجریان عملیاتی نیز درصدد شناسایی ترجیحات و نیازمندی های کارکنان به منظور ایجاد هم راستایی میان این دو حوزه اند. در این پژوهش، مفهوم مناسبات کار و زندگی با هدف ارائه الگویی که دربردارنده روابط دوسویه و هر دو وجه منفی و مثبت برهم کنش عرصه های کار و زندگی افراد باشد، مدنظر قرار گرفت. این پژوهش باتوجه به ماهیت مشاغل دانشی و اقتضائات خاص آن، درمورد اعضای هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی انجام شد. بدین منظور با استفاده از مصاحبه های نیمه ساخت یافته با 18 نفر از اعضای هیئت علمی، داده ها گردآوری و تحلیل این داده ها با روش کیفی تحلیل مضمون و نرم افزار QSR Nvivo درقالب الگویی متشکل از چهار مضمون فراگیر، ۱۰ مضمون سازمان دهنده و ۳۰ مضمون پایه تنظیم شد. مشغولیت مستمر ذهنی، تعدد و تنوع نقش های کاری، سرریز نگرش های منفی/ مثبت کاری/ خانوادگی، مطالبه گری مسئولیت های خانوادگی، حمایت گری خانواده و پروای مراقبت و ارتقای مهارت های زندگی ابعاد تشکیل دهنده این الگو بودند؛ الگویی که در کنار سویه منفی (تضاد دوسویه کار و زندگی) به سویه مثبت این مفهوم (غنی شدن کار و زندگی) هم اشاره دارد.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های عدم نشاط سازمانی در سازمان های دولتی باتکنیک دلفی فازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفه های عدم نشاط سازمانی در سازمان های دولتی در استان گیلان می باشد.روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی می باشد. همچنین براساس طرح تحقیق و از حیث نحوه گردآوری داده ها، تحقیق حاضر یک تحقیق توصیفی (غیر آزمایشی) است و برای گردآوری اطلاعات از دو روش مطالعه اسنادی و دلفی فازی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 10 نفر از خبرگان، صاحب نظران و خبرگان دانشگاهی (اساتید دانشگاهی حوزه مدیریت) می باشند که به روش هدفمند از آن ها نمونه گیری شده و با استفاده از روش دلفی فازی نظرات آن ها استخراج گردیده و مورد پالایش قرار گرفته است.با توجه به تحلیلی که از روش دلفی فازی جهت تعیین ابعاد و مؤلفه های عدم نشاط سازمانی در سازمان های دولتی به اجرا درآمده، و درمجموع برای عدم نشاط سازمانی در سازمان های دولتی 3 بعد، 12 مؤلفه و 84 شاخص شناسایی، و تائید شده است. بعد فردی شامل دو مؤلفه، بعد گروهی شامل دو مؤلفه، بعد سازمانی شامل سه مؤلفه، بعد محیطی شامل دو مؤلفه، بعد انسانی و آموزشی شامل دو مؤلفه شناسایی گردیده است. نشاط در سازمان های دولتی نقش مهمی را در ارتقاء بهره وری و بالا بردن انگیزش کارکنان دارد. لذا به منظور ساختن فضایی پر نشاط در سازمان های دولتی باید اقدامات همه جانبه ای صورت گیرد تا اهداف سازمانی بهتر و سریع تر محقق شوند. بدون تردید، وجود شادی و نشاط در سازمان ها پیامدهای مثبت متعددی به همراه دارد.
ارتباط بین آوای سازمانی و توسعه حرفه ای کارکنان؛ واسطه گری سرمایه روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
103 - 128
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای سرمایه روان شناختی در رابطه بین آوای سازمانی و توسعه حرفه ای کارکنان است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان دانشگاه محقق اردبیلی به تعداد 340 نفر تشکیل دادند که به سبب استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری از روش سرشماری به جای نمونه گیری استفاده گردید، که درنهایت تعداد 323 پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های آوای سازمانی هامس، توسعه حرفه ای نووا و سرمایه روان شناختی لوتانز بودند، که برای تجزیه و تحلیل از نرم افزارهای SPSS و Amos استفاده گردید. روایی پرسشنامه های تحقیق با استفاده از روش تحلیل عاملی، روایی همگرا و روایی واگرا به تأیید رسید و پایایی پرسشنامه ها نیز با استفاده از روش ضریب بار عاملی، پایایی مرکب و آلفای کرونباخ تأیید شد. نتایج نشان داد که آوای سازمانی بر توسعه حرفه ای کارکنان و سرمایه روان شناختی تأثیر مثبت و معنا داری دارد. همچنین تأثیر مثبت و معنا دار سرمایه روان شناختی بر توسعه حرفه ای کارکنان نیز به تأیید رسید. درنهایت با استفاده از آزمون سوبل نقش واسطه ای سرمایه روان شناختی در رابطه بین آوای سازمانی و توسعه حرفه ای کارکنان تأیید گردید؛ به گونه ای که می توان گفت، رابطه بین دو متغیر آوای سازمانی و توسعه حرفه ای کارکنان توسط متغیر سرمایه روان شناختی تشدید می شود و اگر سرمایه روان شناختی افزایش یابد، این اثر قوی تر و اگر سرمایه روان شناختی ضعیف شود، این رابطه نیز ضعیف خواهد شد.
شناسایی پنداشت های مدیران نسبت به راهبردهای مؤثر بر ایجاد منابع انسانی پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵
250 - 229
حوزههای تخصصی:
منابع انسانی به قدرتمندترین منبع مزیت رقابتی در فضای کسب وکار امروزه تبدیل شده است. به همین جهت پژوهش گران، مدیران ارشد و همچنین کارشناسان منابع انسانی همواره بر اهمیت موضوع مدیریت منابع انسانی تأکید دارند. ظهور و توسعه مفهوم جدید مدیریت منابع انسانی پایدار از جمله مفاهیمی است که سازمان را در راستای توسعه پایدار قرار می دهد. از این رو، مدیریت منابع انسانی پایدار به عنوان یک حوزه مطالعاتی برای تسهیل درک روابط سازمان و ذینفعان تکامل یافته است. اگرچه تعاریف زیادی در ادبیات مدیریت منابع انسانی پایدار وجود دارد، اما مجموعه مشخصی از ویژگی های مؤثر در شکل گیری مدیریت منابع انسانی پایدار وجود ندارد. از آنجایی که عملیاتی کردن استراتژی پایداری سازمانی با استفاده از منابع انسانی به عنوان محور اصلی هر کسب و کاری از جایگاه خاصی برخوردار است، براین اساس هدف پژوهش حاضر شناسایی و دسته بندی راهبردهای مدیریت منابع انسانی پایدار با استفاده از روش شناسی کیو می باشد. به این منظور، درگام اول مقالات و پژوهش های مرتبط و مورد تأیید بررسی و فیش برداری شد. علاوه براین، با خبرگان اجرایی و دانشگاهی مصاحبه های عمیق صورت گرفت. در گام دوم، شناسایی ذهنیت ها با روش کمّی و به کمک تکنیک تحلیل عاملی کیو انجام گرفت. برای تعیین الگوهای ذهنی از متخصصان موضوع و خبرگان اجرایی - دانشگاهی استفاده شد. یافته ها و تحلیل آن ها حاکی از وجود 5 الگوی ذهنی در خصوص راهبردهای مؤثر بر شکل گیری مدیریت منابع انسانی پایدار شامل تعامل گرایی، عقلانیت گرایی، انتقاد پذیری، تنوع پذیری و عدالت گرایی می باشد.
بررسی شکاف بین عملکرد موجود و مطلوب کارکنان به منظور استقرار بهسازی عملکرد انسانی در سازمان تامین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل عملکرد در سازمان ها و شناسایی شکاف عملکرد، علل و ریشه های آن امر بسیار مهمی است که می تواند باعث بهبود کیفیت خدمات سازمان ها، رضایت مشتریان و خدمات گیرندگان گردد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد شکاف عملکرد کارکنان به منظور استقرار بهسازی عملکرد انسانی در سازمان تامین اجتماعی انجام شده است. پژوهش به لحاظ هدف در بین پژوهش های کاربردی و به روش کیفی انجام شده است. نمونه آماری این پژوهش شامل 21 نفر از صاحب نظران (دانشگاهی و سازمانی) است و ابزار گردآوری داده ها فیش برداری از متون، مطالعات نظری و مدل های موجود است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که شکاف عملکرد در سه بُعد رویکردهای سبک راهبری، محیط کاری و مدیریت نیروی انسانی قابل تقسیم بندی است. براساس یافته ها در بُعد اول مولفه های مدیریت استراتژیک، ساختار، فرآیندها، سبک مدیریت و منافع ذی نفعان، در بُعد دوم، مولفه های فرهنگ سازمانی، شرایط محیط کاری، داده ها و اطلاعات و در نهایت در بُعد سوم، مولفه های مدیریت منابع انسانی، شایستگی های فردی، نظام پاداش دهی و جبران خدمات تأیید شدند و مدل براساس ابعاد مورد نظر و مؤلفه های آن ترسیم و تأیید شد. بدین ترتیب ضمن تأیید مدل نهایی شکاف عملکرد، مراحل بهسازی عملکرد انسانی در پنج مرحله و براساس یافته های پژوهش بیان شدند.
تحلیل عناصر رویدادی فرهنگ سازمانی عاشورایی بر مبنای سیره عاشورایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال نوزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵۹)
175 - 200
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل عناصر رویدادی فرهنگ سازمانی عاشورایی بر مبنای سیره عاشورایی انجام شد. روش تحقیق اکتشافی بود که به صورت کیفی از روش تحلیل مضمون، به منظور استخراج مضامین مورد نیاز از منابع دینی مرتبط با عاشورا و فرهنگ عاشورایی، استفاده شد. جامعه آماری تحقیق همه کتب و مقالات معتبر در حوزه فرهنگ اسلامی و سیره عاشورایی و نمونه آماری نیز همه کتب و مقالات علمی معتبر در دسترس در حوزه یادشده بود. به منظور دستیابی به مفاهیم مورد نظر در مرحله نخست کدگذاری توصیفی صورت گرفت و کدها به عنوان مضامین پایه ای شناخته شدند. در مرحله کدگذاری تفسیری، مضامین پایه ای طبقه بندی شدند که آن ها را مضامین سازمان دهنده گویند. آخرین مرحله تعیین مضمون فراگیر بود که همه مضامین پیش گفته را دربرمی گیرد. در نهایت، این پژوهش به شناسایی 28 مضمون توصیفی و 13 مضمون سازمان دهنده و 3 مضمون فراگیر (مؤلفه های اصلی) انجامید و با استفاده از نظرخواهی از پنج نفر از خبرگان روایی پژوهش تأیید شد. مؤلفه های اصلی عبارت اند از عناصر بینشی فرهنگ سازمانی عاشورایی، عناصر گرایشی فرهنگ سازمانی عاشورایی، عناصر کنشی فرهنگ سازمانی عاشورایی. در پایان، تحلیل عناصر رویدادی فرهنگ سازمانی عاشورایی با بهره گیری از فرهنگ عاشورایی تدوین شد.
Job Security, Digital Skills and Competencies in Banking Sector; Are They Related?(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۹
151 - 169
حوزههای تخصصی:
Background & Purpose: The job security has a direct impact on the employee’s motivation and effectiveness. Therefore, the main purpose of this study is investigating the effect of digital skills and competencies on job security in the banking sector. Methodology: This survey is based on data from Maskan Bank in Iran, designing on a representative sample of 361 employees. The structural equation model using PLS software used to analyze research hypotheses designed from literature review. Findings: Our findings show that digital skills and competencies positively correlated with job security. However, the digital skills have a stronger effect than digital competencies. Among all skills, computer skills and communication competencies had the strongest relation with job security. However, our findings also show that there is not significant correlation between content creation and data security competencies with job security, which needs further investigation. Conclusion: Even though the impact of digital skills and competencies on employability has been studied previously, the relationship between these factors and job security not been considered. Thus, this research could be useful to develop body of knowledge in human computer interaction issues and mangers better understanding of information technology effects on employee’s perceived job security in workplace.
شناسایی و تحلیل عوامل کلیدی مؤثر بر آینده آموزش عالی با رویکرد تحلیل تأثیر متقابل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
3 - 52
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مهم ترین عوامل مؤثر بر آینده دانشگاه ها و تبیین روابط فی مابین آن ها در کشور انجام شده است. بدین منظور ابتدا مهم ترین پیشران های آینده آموزش عالی، مورد شناسایی قرار گرفت؛ سپس با بهره گیری از روش تحلیل تأثیر متقابل، ماتریس عوامل کلیدی به صورت پرسشنامه طراحی شد و پس از توزیع در بین خبرگان، جهت تعیین تأثیرگذاری عوامل بر یکدیگر و جایگاه آن ها، داده های جمع آوری شده از طریق نرم افزار میک مک مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها حاکی از آن است که عوامل «میزان مداخلات دولت و نهادهای موازی»، «شیوه مدیریت در آموزش عالی»، «مسئولیت پذیری، پاسخگویی و شنیدن صداها و نیازهای ذی نفعان»، «بحران ﺷناسی و آینده پژوهی با مشارکت ذی نفعان آموزش عالی»، «پارادایم و نظام اقتصادی»، «ایجاد تنوع در منابع مالی پایدار»، «تعاملات بین المللی» و «رابطه متقابل آموزش عالی با صنعت و بازار کار» دارای تأثیرگذاری بسیار بالایی بر سایر پیشران ها هستند. همچنین عواملی از جمله «شیوه خط مشی گذاری در فناوری» و «شیوه مدیریت در سطح کلان و سیاست های عمومی»، متغیرهای اثرگذاری تلقی شدند که روی عوامل وابسته به شدت اثرگذار هستند و همراه با دیگر متغیرهای تأثیرگذار، آموزش عالی را به سمت «کیفیت گرایی»، «در نظر گرفتن ﻧﯿﺎزﻫﺎی ﻣﺘﻨﻮع مناطق کشور و اولویت های ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻣﺘﻮازن ﭘﺎﯾﺪار»، و همچنین «سرمایه گذاری در علوم و ایجاد توانایی تولید آن ها» پیش می برند. بنابراین می توان گفت که حرکت به س مت کاهش مداخلات دولت و دستگاه های موازی متعدد و تقویت و به کارگیری شیوه های مدیریتی کارآمد و در نظر گرفتن ض رورت بحران ﺷناسی و آینده پژوهی با مشارکت ذی نفعان آموزش عالی برای رس یدن به آینده ای بهتر، توأم با مسئولیت پذیری، پاسخگویی و شنیدن صداها و نیازهای ذی نفعان، می تواند از مهم ترین موارد حرکت به سوی آینده مطلوب آموزش عالی محسوب شده و نویدبخش آینده ای روشن برای آن باشد.
شناسایی ابعاد و مولفه های ارتقاء پایداری ملی موثر بر مدیریت علم دانشگاه، طراحی مدلی براساس پژوهش پدیدارنگارانه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق از نظر هدف کاربردی؛ از نظر شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی - پیمایشی و از نظر ماهیت داده ها «آمیخته» از نوع اکتشافی انجام شده است. رویکرد پژوهش در بعد کیفی با بهره گیری از راهبرد پدیدارنگاری تنظیم شده است. مشارکت کنندگان در بخش کیفی پژوش 17 نفر از اساتید و اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی بودند. در بخش کیفی تحقیق، داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته جمع آوری شده و برای بررسی صحت یافته ها از روش بررسی توسط اعضاء استفاده شد. داده های حاصل از بخش کیفی با کاربست کدگذاری تحلیل محتوا در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. همچنین در مرحله کمّی پژوهش، براساس معیارهای استخراج شده از مرحله کیفی به طراحی پرسشنامه پرداخته شده و با استفاده از فرمول کوکران از تعداد 514 نفر از اساتید و اعضاء هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی با روش نمونه گیری «خوشه ای» مطالعه به عمل آمده است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Smart PLS و در قالب روش مدل سازی معادلات ساختاری انجام شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که مأموریت گرایی پژوهش، حاکمیت نورآوری علمی، مسئولیت اجتماعی، تقویت توان تاب آوری و اثر بخشی پژوهش ها، جزء ابعاد و مولفه های تبیین کننده ارتقای پایداری ملی موثر بر مدیریت علم دانشگاه می باشند و مدل اندازه گیری ارائه شده برای شناسایی مولفه های مذکور از کیفیت لازم برخوردار است.
واکاوی آینده نظم پولی جهانی و تأثیرات آن بر نظام بانکداری بین الملل ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس آخرین گزارش صندوق بین المللی پول، سهم دلار آمریکا از کل ذخایر ارزی بانک های مرکزی در جهان حدود 63 درصد است، درحالی که سهم یورو ۲۰ درصد و سهم یوآن 5/2 درصد است. این پژوهش در باب جایگاه هژمونیک دلار در نظام اقتصادی جهان استدلال هایی مطرح و سپس درجهت فهم سناریوهای آتی این جایگاه تلاش کرده است. واکاوی راهکارهای پیش روی نظام بانکداری بین الملل ایران در تقابل با جایگاه دلار در نظام مالی جهانی، هدف غایی این پژوهش بوده است. در این راستا پژوهشی کیفی با روش تحلیل محتوای کیفی عرفی و با حضور 15 نفر از متخصصین حوزه بانکداری بین الملل انجام شده است. داده ها که از راه مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شده اند، تجزیه و تحلیل شده اند که نتایج نشان می دهد: تداوم هژمونی دلار، جایگزینی با ارز ملی دیگر، تقویت ارزهای چندجانبه و جایگزینی با ارزهای دیجیتال، چهار سناریوی آینده نظام مالی جهانی است و متعاقب آن راهکارهای پیش روی نظام بانکداری بین الملل ایران عبارت است از: توسعه روابط راهبردی مالی با چین، انعقاد پیمان های پولی چندجانبه، بهره برداری از ارزهای دیجیتال، به کارگیری سازوکار های تجاری غیربانکی.