فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
رسالت شغلی، دعوتی ماورایی برای انجام مأموریتی ویژه در زندگی است و معنی داربودن کار را نشان می دهد. رسالت، ریشه دینی دارد؛ بااین حال، ازآنجاکه به دنیای کار نیز گسترش یافته است، محققان سازمانی آن را به بسیاری از رفتارها و نگرش های مهم حرفه ای مرتبط می کنند. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه دینداری و سرمایه روان شناختی بر رسالت شغلی با میانجی گری معنی داری کار است. این مطالعه با هدف کاربردی و با روش توصیفی- همبستگی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، کارکنان اداره ورزش و جوانان استان تهران است که با روش نمونه گیری تصادفی؛ 120 از آنان انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای رسالت شغلی از پرسشنامه دوبرو و توستی_ خاراس(2011)، سرمایه روان شناختی از پرسشنامه لوتانز (2007) معنای کار از پرسشنامه لیتمن- اوادیا و استیگر (2010) و دینداری پرسشنامه گورساچ و مک فرسون (1989) استفاده شد و در نرم افزار SMART_PLS به کمک الگویابی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد، دینداری و سرمایه روان شناختی رابطه معنی داری با رسالت شغلی کارکنان دارند و همچنین این دو متغیر ازطریق معنای کار نیز با رسالت شغلی، رابطه معنی داری دارند.
مقایسه تأثیر کانال های آنلاین سفارش غذا بر قصد خرید مشتریان (داخلی و برون سپاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باتوجه به توسعه فناوری و اهمیت روز افزون کانال های آنلاین سفارش غذا، هدف این پژوهش مقایسه تأثیر کانال های آنلاین سفارش غذا بر قصد خرید مشتریان است. این پژوهش از نظر ماهیت، توصیفی - تحلیلی و از منظر هدف، کاربردی است و بر اساس روش جمع آوری داده ها پیمایشی می باشد. در آغاز با بررسی و مرور ادبیات موضوع، الگو مفهومی پژوهش حاصل شد و سپس فرضیه های این الگو با استفاده از رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری و حداقل مربعات جزئی (PLS-SEM) در دو کانال برون سپاری (اسنپ فود) و تارنما داخلیِ یکی از رستوران های زنجیره ای تهران آزمون شد. یافته ها بیانگر تأثیر مثبت کیفیت خدمات، جذابیت خدمات و قیمت منصفانه بر ارزش درک شده از کانال توزیع است در حالی که شهرت کانال تأثیر معناداری بر ارزش درک شده مشتریان ندارد. همچنین نتایج بیانگر آن است که ارزش درک شده از کانال های توزیع، رضایت مشتری و تبلیغات دهان به دهان، بر قصد خرید مشتری از راه کانال آنلاین تأثیر مثبت و معناداری دارند، اما یافته ها نشان داد شدت اثر کل (غیرمستقیم و مستقیم) ارزش درک شده بر قصد خرید مشتریان در کانال برون سپاری بیشتر از تارنما داخلی است.
نوع شناسی کارکنان براساس کارآمدی در بخش دولتی: رویکرد نظریه داده بنیاد کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگهداشت کارکنان کارآمد و مقابله با ناکارآمدی، به عنوان یکی از مهم ترین اهداف مدیریت منابع انسانی برای موفقیت سازمان لازم و ضروری است. اما در تحقیقات گذشته، کمتر تحقیقی به طور جامع و منسجم به نوع شناسی منابع انسانی ازلحاظ کارآمدی پرداخته و مهمترین هدف این پژوهش، تئوری پردازی درخصوص منابع انسانی کارآمد و ناکارآمد و نوع شناسی آنها در بخش دولتی است. این مطالعه از اصول روش شناسی نظریه داده بنیاد کلاسیک (گلیزری) در ارتباط با استفاده از ادبیات نظری، به کارگیری مشارکتکنندگان، جمع آوری داده، تحلیل و توسعه تئوری استفاده کرده است. داده ها عمدتاً به وسیله مصاحبه های نیمهساختاریافته جمع آوری شدند. مصاحبهشوندگان تعداد 17 نفر از مدیران صنعت آب استان اصفهان بودند. یافته های به دستآمده از تحلیل مصاحبه ها و کدگذاری ها در دو مرحله کدگذاری جوهری و کدگذاری نظری، نشان داد که کارکنان را در سازمان های دولتی، می توان در چهار گروه کارکنان کنشگر، کارکنان واکنشگر، کارکنان اهمالگر و کارکنان نافرمان طبقهبندی کرد. در ادامه به تشریح ویژگی های هرگونه از کارکنان پرداخته شده است. این مطالعه یک نظریه جدید در زمینه گونه شناسی منابع انسانی در سازمانهای دولتی ارائه کرده است. شناسایی منابع انسانی در هریک از طبقات فوق در مدیریت موثر آنها کمک شایانی خواهد نمود.
بررسی رابطه صفات شخصیتی و سبک های مقابله ای با اضطراب اجتماعی در افراد نابینای شهر قزوین
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳)
129 - 109
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه صفات شخصیت و سبک های مقابله ای با اضطراب اجتماعی در افراد نابینا انجام شد. طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش کلیه افراد نابینا شهر قزوین بین سنین 18 تا 50 سال بودند که از میان آن ها 170 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه های صفات شخصیت neo (کاستا و مک کرا،1992)، پرسش نامه مقابله با موقعیت های استرسزا(اندلر و پارکر،1990) و مقیاس اضطراب اجتماعی(واتسون و فرند1969) را تکمیل کردند. داده ها با روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. نتایج این پژوهش در سطح معناداری 05/0نشان داد که بین صفات شخصیتی روان نژندگرایی با اضطراب اجتماعی افراد نابینا رابطه مثبت و معنادار و بین صفات انعطاف پذیری، وجدانی بودن، توافق پذیری و برون گرایی با اضطراب اجتماعی این افراد رابطه منفی و معنادار وجود دارد. همچنین بین سبک مقابله ای مسئله مدار با اضطراب اجتماعی افراد نابینا رابطه منفی و معنادار؛ و بین سبک های مقابله ای هیجان مدار و اجتنابی با اضطراب اجتماعی آن ها همبستگی مثبت و معنادار برقرار است. نتیجه آن که بر اساس یافته های این پژوهش می توان استنباط کرد که صفات شخصیتی و سبک های مقابله ای توان پیش بینی اضطراب اجتماعی را در افراد نابینا دارند.
بررسی مؤلفه های شخصیتی «برون گرایی» و «پذیرش تجربیات جدید» در الگوی شیفتگی شغلی کارکنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۱
164 - 183
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی مولفه های شخصیتی «برون گرایی» و «پذیرش تجربیات جدید» در الگوی شیفتگی شغلی کارکنان می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و از نظر روش آمیخته اکتشافی است. در بخش کیفی از تحلیل مضمون با نمونه گیری غیر تصادفی و نیزگلوله برفی با ۱۵ نفر از مدیران، صاحب نظران و کارشناسان سازمانهای دولتی و نیز اساتید دانشگاهی مصاحبه نیمه ساختار یافته به عمل آمده و مضمون ها استخراج گردید و در بخش کمی به کمک پرسش نامه با جامعه آماری ۴۵۰ نفری کارکنان، شامل کارشناسان و مدیران سازمانی و تعداد نمونه ۲۰۵، پرسش نامه ها جمع آوری و مورد بررسی قرارگرفت و با بکارگیری تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی و معادلات ساختاری مدل نظری شیفتگی شغلی کارکنان ارائه و تاثیر عوامل شخصیتی برون گرایی و پذیرش تجربیات جدید بر این مولفه ها بررسی شده است. یافته ها نشان داد که از بین ۱۷ مولفه مدل شیفتگی شغلی، ویژگی « برون گرایی» بر مولفه ی« ارتباطات سازمانی» با بارعاملی ( ۹۱/۰) و همچنین « پذیرش تجربیات جدید» بر مولفه های «جذابیت شغل با بار عاملی (۹۴/۰) و توسعه منابع انسانی ( ۸۵۶/۰) و منش کارکنان ( ۹۶۳/۰) » تاثیر مثبت دارد و بیشترین تاثیرمربوط به «پذیرش تجربیات جدید بر منش کارکنان » با بارعاملی (۹۶۳/۰) می باشد.
آسیب شناسی نظام ارزشیابی عملکرد نیروی پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
133 - 155
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ارزشیابی عملکرد کارکنان یکی از وظایف بسیار مهم مدیریت منابع انسانی در نیروی پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران است؛ اما شواهدی بسیاری از ناکارآمدیِ نظامِ ارزشیابیِ عملکرد موجود حکایت می کند؛ نقصی که رفع آن نیازمند است به شناخت جامعِ آسیب ها و کاستی های نظام موجود. از این رو، شناسایی آسیب هایِ نظامِ ارزشیابیِ عملکردِ کارکنان نیروی پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، هدف اصلی پژوهش مدنظر قرار گرفته است.
روش: پژوهش حاضر، از نظر نوع پژوهش، آمیخته و از نظر هدف، کاربردی محسوب می شود. در مرحله نخست، از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با مدیران و مسئولان حوزه مدیریت منابع انسانی و ارزشیابی عملکرد کارکنان، آسیب های نظام ارزشیابی عملکرد کارکنان شناسایی شد. در مرحله دوم، به کمک داده های حاصل از پرسش نامه و آزمون های آماری، اعتبار و برازش مدل بررسی شد. در بخش کیفی، پس از جمع آوری اطلاعات، از روش تحلیل تم برای تحلیل مصاحبه ها استفاده شد. در بخش کمّی نیز، داده ها با استفاده از آزمون معادلات ساختاری و نرم افزارهای اس پی اس اس و اسمارت پی ال اس تجزیه وتحلیل شدند. پایایی پرسش نامه، با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 81/0 به دست آمد و تأیید شد.
یافته ها: 342 کد اولیه از مصاحبه های نیمه ساختاریافته استخراج شد که در قالب 23 مضمون سازمان دهنده و 3 مضمون فراگیر، طبقه بندی شدند. نتایج آزمون های آماری مؤید آن است که مدل های اندازه گیری، ساختاری و کلی، به اندازه کافی مطلوب و رضایت بخش اند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش، ضمن کاهش خلأ نظری موجود، شناخت جامعی از آسیب ها و کاستی های نظام ارزشیابی عملکرد نیروی پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ارائه می کند و این قابلیت را دارد که به عنوان مبنای اصلاح یا بازطراحی نظام ارزشیابی عملکرد به کار برده شود.
طراحی الگوی حسابرسی منابع انسانی با رویکرد استراتژی های سطح وظیفه ای و کلان با استفاده از روش نگاشت شناختی در سازمان تامین اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: حسابرسی منابع انسانی به ارزیابی نقش عملکرد منابع انسانی در برنامه ریزی استراتژیک سازمان کمک کرده و در فرموله کردن مؤثر استراتژی های منابع انسانی برای اینکه با استراتژی های کلان سازمان در یک راستا باشند، کمک می کند. هدف این تحقیق طراحی الگوی حسابرسی منابع انسانی با رویکرد استراتژی های سطح وظیفه ای و کلان با استفاده از روش نگاشت شناختی در سازمان تأمین اجتماعی می باشد.روش بررسی: در این پژوهش، از روش کیفی تحلیل محتوا و همچنین دلفی فازی تک مرحله ای و نگاشت شناختی استفاده شد. جامعه آماری، خبرگان منابع انسانی سازمان تأمین اجتماعی بودند که از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم-افزارهای SPSS ,Netdraw ,Ucinet ,MaxQda2020 و Excel استفاده شد. یافته ها: با استفاده از پرسش نامه ماتریسی متقاطع که در اختیار خبرگان منابع انسانی قرار گرفت و روش نگاشت شناختی، الگوی مورد نظر طراحی شد. این الگو شامل مقوله های توانائی های فکری و ذهنی، توانائی های روحی و روانی، توانائی های علمی، مهارت تعامل، مهارت تخصیص، مهارت سازمان دهی، مهارت نظارت، مهارت های تفکر، مهارت های شغلی و حرفه ای، مهارت های شناختی، مهارت های فردی، مهارت های بین فردی، مهارت های استراتژیک و مهارت های مدیریتی می باشند. نتیجه گیری: الگوی حسابرسی منابع انسانی، علاوه بر شناسایی شکاف ها و ضعف های موجود در سازمان، به راهکارهایی برای اقدامات اصلاحی و بهبود توانائی های نیروی انسانی در اجرای استراتژی های سازمان در سطح کلان و وظیفه ای منجر خواهد شد.
سنتزپژوهی آسیب های نظام ارزیابی عملکرد منابع انسانی ایران: طراحی یک الگو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و شناسایی جامع آسیب های نظام ارزیابی عملکرد منابع انسانی ایران انجام گرفت. رویکرد پژوهش، کیفی و روش آن، سنتزپژوهی بود. جامعه آماری پژوهش شامل پژوهش ها و مطالعات انجام شده در بازه زمانی 2000 تا 2019 در حوزه آسیب شناسی نظام ارزیابی عملکرد منابع انسانی ایران بود که با کلیدواژه های مشخص و در پایگاه های اطلاعاتی داخلی به جمع آوری آن ها پرداخته شد و جمعاً 114 مطالعه انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. از میان این مطالعات پس از چندین مرحله غربالگری به ترتیب براساس بررسی عنوان، چکیده و محتوای پژوهش، 29 واحد مطالعاتی انتخاب و بررسی شد. داده ها با بهره گیری از تحلیل کیفی پژوهش ها، جمع آوری شدند. جهت تحلیل داده های پژوهش از روش تحلیل محتوا به شیوه کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و انتخابی) استفاده شد. با تجزیه و تحلیل داده ها در قالب 101 کد باز و 32 مقوله محوری و ترکیب آن ها در 11 بعد مشخص شد که نظام ارزیابی عملکرد منابع انسانی ایران در ابعاد؛ ساختار اجتماعی- فرهنگی، زیر ساخت فناورانه، منابع و امکانات، سازمانی- مدیرتی، سیستمی، طراحی برنامه ارزیابی، اجرای ارزیابی، تحلیل عملکرد و بازخورد، نتایج ارزیابی، کاربرد ارزیابی و پیامدها دارای آسیب ها و مشکلاتی است. نتایج تحلیل داده ها منجر به شناسایی آسیب های نظام ارزیابی عملکرد منابع انسانی ایران در قالب یک الگوی جامع گردید. از این رو الگوی استخراج شده، چارچوب مناسبی را برای سازمان ها جهت آسیب شناسی نظام ارزیابی عملکرد منابع انسانی آن ها فراهم می کند.
تعامل و تقابل حکمرانی توسعه انرژی و حفاظت از محیط زیست: واکاوی ابعاد شکل گیری پدیده گردو غبار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
103 - 128
حوزههای تخصصی:
طی سال های اخیر پدیده گردوغبار با منشاء داخلی خصوصا در مناطق جنوب و جنوب غرب کشور تشدید شده که علاوه بر تاثیر بر سلامت افراد، خدمت رسانی خدمات عام المنفعه را نیز با اختلال مواجه کرده و در بهمن 1395، شبکه برق استان خوزستان را متأثر نمود. خاموشی به وجود آمده با تأثیرگذاری بر سایر زیرساخت های حیاتی نظیر آب، ارتباطات و... مشکلات متعددی را در جامعه ایجاد نمود. در این تحقیق برخلاف آن چه که در اخبار و گزارشات، در خصوص علل تشدید پدیده گردوغبار در منطقه ذکر می شد، نقش عوامل انسان ساز را هدف گرفته و نتایج نشان داد سیاستگ ذاری ها و اقدامات وزارت خانه های صنعتی خصوصاً وزارت نیرو در خصوص منابع آبی و تالاب های استان از عوامل مهم بروز و تشدید گردوغبار در منطقه بوده که معنای دوگانگی نقش آفرینی در حکمرانی توسعه نمود پیدا می کند؛ چراکه علی رغم اینکه بخش برق وزارت نیرو در حادثه قطعی برق خوزستان خود را قربانی پدیده گردوغبار می دانست، سیاست ها و اقدامات حوزه آب این وزارتخانه در بروز پدیده گردوغبار یعنی عامل اصلی حادثه قطعی برق، مؤثر شناخته شده است. با توجه به حاکمیت دولتی محیط زیست در کشور، وزارت نیرو به عنوان یکی از نهادهای دولتی دارای وظایف مشخص درخصوص حفاظت از محیط زیست است، اما نتایج عملکرد آن در خصوص منابع آبی استان خوزستان، ناقض وظایف یاد شده بوده و در قطعی برق بهمن 1395 دوگانگی در ساختار- کارکرد و وظایف حفاظت – بهره برداری این وزارتخانه از محیط زیست نمود عینی پیدا کرده است.
شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه حرفه ای مدیران مدارس با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال نهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۲
156-174
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، باهدف شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه حرفه ای مدیران مدارس مقطع متوسطه آموزش وپرورش استان خراسان جنوبی با رویکرد آینده پژوهی انجام شد. این پژوهش بر مبنای هدف، در ذیل پژوهش های کاربردی و بر مبنای ماهیت پژوهش؛ جزء پژوهش های توصیفی- همبستگی محسوب می شود که به روش ترکیبی و طرح اکتشافی متوالی انجام شده است. در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند (18 نفر)؛ به بررسی نظر و دیدگاه مدیران ستادی آموزش وپرورش استان خراسان جنوبی در ارتباط با عوامل مؤثر بر توسعه حرفه ای مدیران مدارس در آینده پرداخته شد. در ادامه برای تأیید عوامل شناسایی شده پرسشنامه ای محقق ساخته در بین 201 از مدیران و معاونین مدارس مقطع متوسطه استان خراسان جنوبی توزیع شد. اعتبار ابزار اندازه گیری در بخش کیفی با استفاده از روش توافق کدگذاران و در بخش کمی، از طریق روایی همگرا و روایی واگرا مورد تأیید واقع شد. همچنین؛ پایایی پرسشنامه محقق ساخته بر اساس سه معیار ضرایب بارهای عاملی، آلفای کرونباخ (81/0) و پایایی ترکیبی (87/0) با استفاده از نرم افزار PLS موردبررسی قرار گرفت. برای آزمون سؤال های پژوهش، از نرم افزار MAXQDA10 و نرم افزار PLS3 استفاده شد. نتایج بخش کیفی پژوهش، بیانگر 39 کدباز، 6 کد سازمان دهنده و 3 کد انتخابی بود. نتایج بخش کمی پژوهش نشان داد که عوامل مؤثر بر توسعه حرفه ای مدارس با رویکرد آینده پژوهی را می توان در قالب سه سه بعد (فردی، سازمانی و محیطی) و 6 مؤلفه (مدیریتی، ارتباطی، رفتاری، روان شناختی، اعتقادی، عوامل محیطی و زمینه ای) و 39 شاخص طبقه بندی کرد که در این بین، بعد سازمانی (62/0) نقش مؤثرتری در تبیین توسعه حرفه ای مدیران مقطع متوسطه آموزش وپرورش استان خراسان جنوبی دارد. بنابراین؛ بر مبنای یافته های حاصل از این پژوهش، به منظور برنامه ریزی برای بهبود فرایند توسعه حرفه ای مدیران در آینده، در گام اول؛ می بایست مؤلفه های سازمانی موردتوجه قرار گیرد.
اعتباریابی مدل برنامه درسی مسئله محور در درس ریاضی دوره ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اعتباریابی الگوی برنامه درسی مسئله محور در درس ریاضی دوره ابتدایی انجام شد. این پژوهش از لحاظ ماهیت آمیخته اکتشافی (کیفی-کمی)، هدف کاربردی، نحوه گردآوری اطلاعات پیمایشی_مقطعی بود. دربخش کیفی از روش تحلیل محتوا و در بخش کمی از مدل سازی ساختاری-تفسیری و حداقل مربعات جزیی استفاده شد. مشارکت کنندگان بخش کیفی، خبرگان و جامعه آماری در بخش کمی هم معلمین دوره ابتدایی در سال تحصیلی 1399-1400 بودند. حجم نمونه بخش کیفی طبق اصل اشباع نظری 19 نفر که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در بخش کمی طبق فرمول کوکران 355 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده برآورد و انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بوده است داده ها با روش های تحلیل کیفی محتوا و حداقل مربعات جزیی تحلیل شدند. نتایج بخش کیفی ارائه الگو با 7 مقوله اصلی هدف در سه سطح شناختی، نگرشی و مهارتی، محتوا، روش، ارزشیابی و برنامه درسی جمعا 46 مقوله فرعی بودند. داده های بخش کمی(برازش مدل) با استفاده از مدل معادلات ساختاری و حداقل مربعات جزئی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مدل از اعتبار و برازش مناسب در دو بخش درونی و بیرونی برخوردار است.
طراحی الگوی برنامه درسی بهسازی معلمان دوره ابتدایی در نظام آموزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی برنامه درسی بهسازی معلمان دوره ابتدایی در نظام آموزشی ایران است. این پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد (نوع کلاسیک) انجام شده است. جامعه آماری شامل صاحبنظران و دست اندرکاران در زمینه بهسازی معلمان دوره ابتدایی است که شیوه انتخاب آن ها هدفمند از نوع گلوله برفی بود. در مجموع با 21 نفر که شامل 14 عضو هیأت علمی دانشگاه و 7 متخصص و دست اندرکار حوزه بهسازی معلمان بود، مصاحبه به عمل آمد. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختارمند در طی سه مرحله رمزگذاری باز، انتخابی و نظری تحلیل و مقوله سازی شد که در قالب الگوی مفهومی بدین صورت شکل گرفت: علل و ضرورت (تحقق اهداف نظام آموزشی، به روزرسانی قابلیت های معلم، پیچیده و منعطف بودن نقش معلم، اصلاح گری، بالندگی معلمان و بهبود یادگیری دانش آموزان)، اصول و شرایط (معلم محوری، تداوم و پایداری، مدرسه محوری و شغل محوری، محتوامحوری و ابتنا بر نیازهای دانش آموزان)، مولفه ها (محتوا، زمینه و فرایند)، عوامل همبسته (شخصی، محیطی، اهمیت و اولویت، کمیت و کیفیت و زمان) و نتایج یا پیامدها (معلمان، برنامه ها و دانش آموزان). برای تأمین روایی و پایایی نیز از رویکرد لینکلن و گوبا شامل: قابل قبول بودن، انتقال پذیری، اطمینان پذیری و تأییدپذیری استفاده شد. در پایان نیز بر مبنای یافته ها و نتایج به دست آمده، رهنمودهایی برای عملی شدن برنامه ارائه شده است.
شناسایی موانع توسعه مدیران ارشد شرکت های دانش بنیان در سطح بنگاه و ملی و ارائه راه کار برای آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر بسیاری از شرکت های دانش بنیان، علی رغم داشتن جایگاه ویژه در سیاست های اقتصادی کشور، با ناکامی مواجه شده اند. یکی از علل اصلی این ناکامی ها ضعف ها و نقصان های مدیریتی می باشد. اگرچه موضوع توسعه مدیران ارشد یک راه کار برای غلبه بر ضعف ها و نقصان های مدیریتی در شرکت های دانش بنیان به حساب می آید، مطالعات میدانی نشان می دهد بسیاری از این شرکت ها به این موضوع توجه مادی و معنوی زیادی نمی کنند. این تحقیق با هدف پرداختن به خلأ مزبور به شناسایی موانع و چالش های پیش روی توسعه مدیران ارشد در شرکت های دانش بنیان در دو سطح بنگاه و ملی پرداخته است و در ادامه برای رفع آن ها راه کار پیشنهاد داده است. جهت شناسایی چالش های مزبور، این تحقیق از روش تحلیل محتوای استقرایی، که اجازه مطالعه عمیق یک موضوع بدون پیش فرض قبلی را می دهد، استفاده کرده است. در گام اول کدهای باز از طریق 27 مصاحبه نیمه ساختاریافته با مدیران عامل شرکت های دانش بنیان، اساتید دانشگاهی و مدیران مرتبط با حکمرانی حوزه دانش بنیان شناسایی شده سپس از ادغام کد هایی که از نظر مفهومی مشابه بودند زیرمقوله ها و از ادغام زیرمقوله های مشابه مقوله ها مشخص گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد چالش های مالی، فرهنگی و اجرایی مهم ترین چالش های پیش روی توسعه مدیران ارشد در سطح بنگاه هستند و چالش های تولید و انتشار دانش در زمینه توسعه مدیریت شرکت های دانش بنیان، چالش های حکمرانی و چالش های اقتصادی مهم ترین موانع در سطح ملی محسوب می شوند.
شناسایی پیشایندها و پسایندهای مدیریت اثر سازمانی با رویکرد فراترکیب و دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال بیستم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶۵)
613 - 645
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی پیشایندها و پسایندهای مدیریت اثر سازمانی صورت گرفت. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از لحاظ رویکرد از نوع تحقیقات آمیخته است. در بخش کیفی از روش فراترکیب استفاده شد. به این منظور مطالعات انجام شده در زمینه پیشایندها و پسایندهای مدیریت اثر سازمانی در بانک های اطلاعاتی معتبر طی سال های 1990 تا 2021 جمع آوری و بررسی شد که از میان آن ها 67 منبع برای تجزیه وتحلیل نهایی استفاده شدند. در بخش کمّی به منظور غربال و تأیید یافته های بخش کیفی از روش دلفی فازی بهره برده شد. جامعه آماری در بخش کمّی شامل کارشناسان خبره و متخصص و مدیران باتجربه در شرکت کشت و صنعت روژین تاک بودند که 30 نفر از آن ها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. بر اساس یافته های تحقیق پیشایندهای مدیریت اثر سازمانی در 3 مقوله اصلی فردی، سازمانی، و محیطی و پسایندها در 4 مقوله نتایج رفتاری، شغلی، عملکردی، و رشد و توسعه فردی شناسایی شدند. نتایج حاصل از این تحقیق می تواند از سوی مدیران جهت بهره برداری از جوانب مثبت مدیریت اثر سازمانی و اجتناب از ابعاد منفی آن در سازمان مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی عکس العمل مخاطب به بازاریابی سبز با لحاظ نقش ادراک از شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی عکس العمل مخاطب فعالیت های بازاریابی سبز با لحاظ نقش ادراک از شخصیت برند خرده فروشی پرداخته است. نمونه آماری شامل 458 نفر از مشتریان هایپراستار بودند که در معرض و مخاطب فعالیت های بازاریابی سبز شرکت بوده اند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد و پایایی پرسشنامه با یک مرحله پیش آزمون در یک نمونه 30 تایی اندازه گیری شد. جهت بررسی مدل های اندازه گیری متغیرهای تحقیق و آزمون فرضیات از نرم افزار 22Amos و روش های آماری تحلیل عاملی تأییدی و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. در این تحقیق متغیرهای نگرش، اعتماد، رضایت، و قصد خرید تحت عنوان سازه عکس العمل مخاطب مفهوم سازی شد. نتایج تحقیق نشان داد بازاریابی سبز با واسطه ادراک از شخصیت بر عکس العمل تأثیر دارد. اما تأثیر مستقیم و بدون واسطه بازاریابی سبز بر عکس العمل مورد تأیید قرار نگرفت. همچنین در الگوی روابط بین متغیرهای عکس العمل مخاطب، تأثیر رضایت بر اعتماد، اعتماد بر نگرش و قصد خرید، و بالاخره نگرش بر قصد خرید تأیید و تأثیر رضایت بر نگرش رد شد.
Measurement And Testing Of High Performance Organizational Culture Model In Iranian Petrochemical Industries(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
185 - 214
حوزههای تخصصی:
The purpose of this article is to measurement and testing a high performance organizational culture model in Iran's petrochemical industries.This research is of quantitative type and in terms of purpose, exploratory and data collection method is survey and from the point of view of cross-sectional time. Data collection tool is a researcher-made questionnaire whose validity has been confirmed by industrial and academic elites. The reliability of the questionnaire was confirmed by Cronbach's alpha test (coefficient of 0.815). The statistical population of the study included 8050 employees of Petropars, Jam, Lavan and Fanavaran petrochemical companies working in Iranian Petrochemical Industries. The sample size was calculated by the Cochran's formula of 385 people. 420 questionnaires were distributed and 400 correct questionnaires were collected. The sampling method is stratified random. Data analysis was performed using structural equation modeling using Amos Software. The results of statistical analysis were confirmed by confirmatory factor analysis and in terms of significance by the method of structural equations up to the level of the main categories and after confirmation of formal and content from 400 experts and managers of petrochemical industries. In the next step with a quantitative approach, the current state of high performance organizational culture according to the pattern the extract was assayed. For this purpose, mean comparison, regression and repetition tests used. The results obtained from field survey indicated that the high-performance organizational culture model was approved and dimensions of Behavioral factors, Internal bedding factors, External bedding factors and Process factors were placed in the first to fourth priorities, respectively.
پدیدارشناسی تجربه کارکنان در لحظات مواجهه با حقیقت
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳)
206 - 189
حوزههای تخصصی:
در شرکتهای تولید نرم افزار، با توجه به نیاز بالا به متخصصان و انتظارات نسل های متفاوت از سازمان، مدیریت منابع انسانی به یک چالش تبدیل شده است. بعد از کرونا، مرزهای فیزیکی حذف شده و امکان کار در شرکت هایی از سراسر دنیا فراهم شد. در این محیط رقابتی، ایجاد تعلق خاطر در کارکنان، برای شرکت ها اهمیت بسیار یافت، زیرا کارکنان دارای تعلق خاطر بالاتر، کمتر به ترک سازمان می اندیشند. محققان به منظور بهبود تعلق خاطر کارکنان، توصیه به مدیریت تجربه کارکنان نموده اند. تجربه کارکنان، در لحظات مواجهه با حقیقت، شکل می یابد. برای مدیریت تجربه کارکنان، باید مفهوم تجربه کارکنان را شناخت. هدف از پژوهش جاری شناخت معنایی است که کارکنان در لحظات مواجهه با حقیقت به تجربه همکاری با سازمان می دهند. برای فهم تجربه زیسته کارکنان از همکاری با دو شرکت نرم افزاری داتین و همکاران سیستم از روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. بیست و یک فرد مشارکت کننده در تحقیق، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و گروه کانونی جمع آوری و با رویه موستاکاس تحلیل گردید. برای اطمینان از پایایی و روایی تحقیق از درگیری طولانی مدت و مشاهده دیرپا در محل مطالعه، مثلث سازی، بررسی اعضا، باز آزمون و ارزیاب بیرونی استفاده شد. در مجموع، بیست عامل اثرگذار بر تجربه کارکنان در شش لحظه مواجهه با حقیقت شناسایی و ارائه شد. این عوامل، متاثر از واکنش سازمان در لحظات حقیقت است. برآورده شدن انتظارات کارکنان در این لحظات، تجربه همکاریشان را تحت تاثیر قرار داده و بعد از ترک سازمان نیز بر این رویکرد موثر است.
مطالعه مدیریت برنامه ریزی آموزشی و ارتباط با توانمندی کارکنان
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳)
307 - 271
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی عبارت است از هماهنگ سازی مجموعه تلاشهای فردی و گروهی برای تحقق اهداف مورد نظر. برنامه ریزی شامل پاسخ به این موارد است: چه کاری2؟ چگونه و چرا3؟ چه زمانی4؟ چه کسانی5؟ چه هزینه ای؟ درعلم مدیرت برنامه ریزی به عنوان یک نگرش ویک راه زندگی است که متضمن تعهدبه مبنای اندیشه ،تفکر آینده نگروعزم راسخ به برنامه ریزی منظم ومداوم می باشد .درهرکاری بدون برنامه ریزی تحقق اهداف ناممکن و یا با مشکلات متعددی روبرو خواهد شد.برنامه ریزی و گره خوردن آن با محقق شدن نتایج آموزشی عبارت است ازفراگرد تعیین و تالیف اهداف سازمانی و تدارک دقیق و پیشاپیش اقدامات و وسایلی که تحقق اهداف را میسر می سازد.برنامه ریزی آموزشی در حقیقت نگاهی به آنچه که هستیم و آنچه که می خواهیم باشیم. و همچنین تدابیر و طرح هایی هست جهت رسیدن به اهدافی که قبلا مشخص شده است.برنامه ریزی در سازمان ها سبب می شودکه هر یک از عملیات های مورد نیاز در سازمان پیش بینی گردد و بر اهداف سازمان متمرکز گردد.
نقش تعدیل گر سلامت سازمانی در تاثیر وضوح نقش بر توانمند سازی روانشناختی (مورد مطالعه: شرکت توزیع نیروی برق جنوب استان کرمان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
51 - 65
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تمرکز بر وضوح نقش، عاملی است که سبب فراهم کردن بسترها و به وجود آوردن فرصت ها برای شکوفایی استعدادها، توانایی ها و شایستگی های کارکنان در حیطه توانمندسازی روانشناختی می شود. هدف این پژوهش، بررسی نقش تعدیل گر سلامت سازمانی در تاثیر وضوح نقش بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان شرکت توزیع نیروی برق جنوب استان کرمان می باشد. روش بررسی: روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل کارکنان شرکت توزیع نیروی برق جنوب استان کرمان به تعداد 304 نفر می باشند که 137 نفر طبق جدول مورگان به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از 3 پرسشنامه استفاده شد که روایی و پایایی پرسشنامه ها تایید شد. برای تحلیل داده ها، از آمار توصیفی و برای تحلیل فرضیه های پژوهش از مدل معادلات ساختاری EQS استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که وضوح نقش بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان تاثیر دارد. سلامت سازمانی نقش تعدیل گر در تاثیر وضوح نقش برتوانمندسازی روانشناختی کارکنان ندارد. نتیجه گیری: وضوح نقش در سازمان ها سبب می شود کارکنان انگیزش درونی نسبت به ایفای وظایف شغلی خود داشته باشند و به این باور برسند که می توانند شغل خود را با مهارت انجام دهند و احساس شایسته بودن کنند. این امر، توانمندسازی روانشناختی آنها را ارتقاء می دهد.
مناسبات کار و زندگی از منظر کارکنان توان یاب: نظریه پردازی داده بنیاد با رویکرد تحلیل موقعیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به رغم افزایش کمّی و غنای کیفی پژوهش های حوزه مناسبات کار و زندگی در سال های اخیر، کارکنان توان یابِ جسمی که در مواردی مشاغلی مشابه با کارکنان به لحاظ جسمی سالم را برعهده دارند، نادیده انگاشته شده اند. بنابراین، هدف مقاله حاضر، فهم سازه مناسبات کار و زندگی از منظر کارکنان توان یاب بود. این پژوهش مبتنی بر پارادایم تفسیری و رویکرد استقرایی است؛ بر اساس هدف بنیادی و از نظر نوع داده، کیفی محسوب می شود. مصاحبه های چندروایتیِ عمیق با 14 نفر از کارکنان توان یاب شاغل در سازمان های دولتی یا شرکت های خصوصی شهر تهران انجام شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل موقعیتی کلارک به عنوان یکی از رویکردهای نظریه پردازی داده بنیاد استفاده شد. روش نمونه گیری نظری بود و تعداد نمونه بر اساس کفایت نظری مقوله ها مشخص شد. برای تأیید قابلیت اطمینانِ تحلیل ها از سه روش همدستی، سه سویگی فضا و بازتاب پذیری استفاده شد. تحلیل ها داده ها در پنج گام و با ترسیم چهار نقشه موقعیتی ساخت نیافته، موقعیتی منظم، نقشه جهان ها و عرصه های اجتماعی و در نهایت نگاشت وضعیتی انجام شد. نتایج تحلیل ها نشان داد، مناسبات کار و زندگی از منظر کارکنان توان یاب شامل 25 مقوله در قالب شش مولفه کنش های فردی، کنش های جمعی، مولفه های ادراکی، ساخت های گفتمانی، مولفه های اجتماعی- فرهنگی و مولفه های ساختاری- سازمانی است. محدودیت های جسمانی، تشابه و هم زمانی تجارب جمعی، الگوپذیری و الگوسازی، القا کردن تصور آسیب پذیری، تحریف مفهوم معلولیت و ساختار غیرمنعطف سازمانی، نمونه هایی از مقوله های هریک از این مولفه ها بودند. در عین حال، این مقوله ها در پیوستاری از تضاد، تا غنی سازی مناسبات کار و زندگی جای گرفتند. با توجه به ارائه یک نظریه میان دامنه در این پژوهش، به پژوهشگران آتی پیشنهاد می شود مقوله های مکمل نظریه مذکور را واکاوی نمایند.