فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۶۱ تا ۲٬۱۸۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، آسیب شناسی و اثربخشی انتقال آموزش به محیط کار می باشد. روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و توسعه ای می باشد و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، از نوع آمیخته (کمی و کیفی) می باشد. برای آسیب شناسی انتقال آموزش به محیط کار از بررسی اسناد و همچنین مصاحبه نیمه ساختارمند به عنوان ابزار گردآوری اطلاعات استفاده شد. جهت تحلیل یافته ها از روش تحلیل محتوا به شیوه مقوله بندی استفاده گردید. همچنین جهت شناسایی جامع آسیب ها، 13 واحد مطالعاتی به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت و همچنین مصاحبه به صورت نیمه ساختارمند با 23 نفر از مشاوران، معلمان و مدیران مدارس صورت گرفت که به صورت هدفمند انتخاب شدند. نتایج نشان داد که در مجموع 36 آسیب در حوزه فردی، آموزشی و سازمانی انتقال آموزش به محیط کار وجود دارد. سپس به ارزیابی اثربخشی انتقال آموزش به محیط کار از نظر مشاوران، معلمان، مدیران مدارس به وسیله پرسشنامه با پایایی 93/0 پرداخته شد. نمونه گیری به صورت طبقه ای نسبی بود و 297 نفر از مشاوران، معلمان و مدیران مدارس متوسطه رشته علوم انسانی شهر تهران نمونه آن را تشکیل دادند. جهت ارزیابی اثربخشی انتقال آموزش به محیط کار نیز از آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. در نهایت نیز مشخص شد که عوامل ثانویه، عناصر انگیزشی، عوامل محیطی و عناصر توانایی انتقال آموزش به محیط کار در میان معلمان رشته علوم انسانی مقطع متوسطه شهر تهران مطلوب ارزیابی شدند.
چالش های منابع انسانی در شهرداری تهران
حوزههای تخصصی:
شهرداری تهران به عنوان یکی از از بزرگترین شهرداریهای کلان شهرهای دنیا است که برای مدیریت آن و افزایش کارایی و اثر بخشی و تبدیل به یک نهاد اجتماعی نیازمند نیروی انسانی توانمند و توسعه یافته و همگام و همراه با اهداف مدیریت شهری می باشد. وجود شرایط اقلیمی خاص ،جاذبه های گردشگری، جغرافیای طبیعی ،انسانی وسیاسی همگی دست به دست هم داده تا بلدیه نوپای دیروز به کلان شهری تبدیل شود که اداره آن نیازمند تصمیم سازی های یکپارچه وخاص خواهد بودکه جز در سایه مدیریت پر تلاش و هوشمند و نیز مشارکت میسور نخواهد بود. نقش کارکنان و میزان مشارکت آن در کمک به مدیریت سازمان از اهمیت بسزایی برخوردار بوده و در تحولات سازمانها نقش حیاتی را به عهده دارند. البته در هر تحولی چالشی برای نیروی انسانی آن سازمان اتفاق می افتد که باید مورد تحلیل و توجه قرار گیرد.از اینرو در این مقاله با مطالعه موردی در شهرداری تهران سعی شده است چالش های منابع انسانی در یکی از شهرداریهای بزرگ کشور مورد بررسی قرار گرفته و راههای برون رفت از این چالش ها هم پیشنهاد گردد.
نقش حمایت سازمانی ادراک شده در تعهد سازمانی کارکنان با میانجی گری بهداشت روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای پر از تحول امروزی و با توجه به رقابت فزاینده و نیازهای متغیر سازمان ها، ضمن اینکه مبحث متعهد بودن کارکنان بیشتر از گذشته ضرورت پیداکرده است، حمایت سازمانی و قدردانی هایی که کارکنان از سوی سازمان احساس می کنند و همچنین اقداماتی که سازمان در اعتلای بهداشت روانی کارکنان به عمل می آورد، موردتوجه قرارگرفته است. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش حمایت سازمانی ادراک شده در تعهد سازمانی کارکنان شهرداری زاهدان با میانجی گری بهداشت روانی شکل گرفت. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی - همبستگی بوده و با در نظر گرفتن تمامی افراد شاغل در شهرداری مرکزی زاهدان، مناطق سه گانه و سازمان های وابسته به عنوان جامعه آماری، انجام شد. به منظور تعیین حجم نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای – طبقه ای استفاده شد و 324 نفر به عنوان اعضای نمونه آماری انتخاب شدند. داده های موردنیاز با استفاده از پرسشنامه حمایت سازمانی ادراک شده برگرفته شده از پژوهش آلن و همکاران (2008) و پرسشنامه استاندارد تعهد سازمانی آلن و مایر (1991) جمع آوری گردید؛ بهداشت روانی نیز با استفاده از استاندارد 34000 تعالی منابع انسانی (قلی پور و اسماعیلی،1393) موردسنجش قرار گرفت. روایی پرسشنامه ها با استفاده از روایی محتوا، مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن ها نیز به کمک آلفای کرونباخ به دست آمد که برای پرسشنامه حمایت سازمانی ادراک شده 90/0، برای پرسشنامه بهداشت روانی 94/0 و برای پرسشنامه تعهد سازمانی 93/0 بود. تحلیل داده ها در محیط نرم افزاری SmartPLS 3 و با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان داد حمایت سازمانی ادراک شده از طریق بهداشت روانی در تعهد سازمانی کارکنان نقش دارد؛ همچنین حمایت سازمانی ادراک شده بیشترین نقش را در تعهد عاطفی و بعدازآن در تعهد هنجاری و تعهد مستمر کارکنان دارد.
بررسی تأثیر توانایی مدیریت بر سیاست تقسیم سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست تقسیم سود و عوامل تأثیرگذار بر آن، از موضوعات با اهمیتی است که در ادبیات مالی مدرن به طور گسترده ای مورد بررسی قرار گرفته است. محققان در اغلب این پژوهش ها به برخی از ویژگی های شرکت اشاره کرده اند. نتایج پژوهش های اخیر نشان می دهد یکی از عوامل تعیین کننده سیاست تقسیم سود، ""توانایی مدیریت"" است. در ادبیات حسابداری، توانایی مدیریت یکی از ابعاد سرمایه انسانی شرکت هاست که به عنوان دارایی نامشهود طبقه بندی می شود. برخی محققان توانایی مدیریت را به عنوان کارایی مدیران نسبت به رقبا در تبدیل منابع شرکت به درآمد تعریف می کنند. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر توانایی مدیریت بر سیاست تقسیم سود است. جامعه آماری پژوهش را 118 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1386 تا 1393 تشکیل می دهد. سنجه توانایی مدیریت، بخشی از کارایی شرکت است که تحت تأثیر عوامل ذاتی شرکت قرار نمی گیرد. به منظور محاسبه و تحلیل اطلاعات توانایی مدیران از مدل ارائه شده توسط دیمرجان و همکاران (2012، 2013) استفاده شده است. آزمون فرضیه پژوهش نیز با استفاده از روش های آماری رگرسیون خطی چند متغیره و الگوی تحلیل پوششی داده ها صورت گرفته است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه پژوهش نشان می دهد توانایی مدیریت تأثیر مثبت معناداری بر تقسیم سود شرکت دارد. به عبارت دیگر، مدیران تواناتر سود تقسیمی بیشتری را پرداخت می کنند. بر اساس بررسی های بیشتر میزان جریان های نقدی بر سطح تقسیم سود شرکت تأثیرگذار است. تأثیرگذاری جریان های نقدی بر سطح تقسیم سود بیانگر وجود حساسیت سود تقسیمی نسبت به جریان های نقدی است
کشف ویژگی ها و مولفه های جهادی بودن منابع انسانی و عوامل شکل دهنده آن از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، شناخت ویژگی ها و مولفه های جهادی بودن و عوامل موثر بر آن با جهت گیری نگرش ها و رفتارهای شغلی منابع انسانی بود. برای این منظور، با استفاده از "روش تحقیق موضوعی قرآن کریم" به بررسی مجموعه ای از آیات قرآنی مرتبط پرداخته شد و مفهوم جهادی بودن و عوامل موثر بر آن، از بطن آن ها استخراج گردید. یافته ها نشان داد، جهادی بودن مفهومی است که ویژگی های آن در قالب مولفه هایی دوازده گانه و ابعادی چهارگانه با عناوین آرمان خواهی، ایثارگری، فرح بخشی و خردورزی انعکاس یافته است. افزون بر این، مشخص شد که ریشه های شکل گیری و تقویت این مفهوم در توکل، یقین مندی و ارزش محوری افراد نهفته است که در این میان، توکل و یقین مندی افراد ضمن تاثیر پذیرفتن از ارزش محوری آن ها، در تعامل با یکدیگر موجب تقویت جهادی بودن آن ها می شوند. به عنوان یک نتیجه کلی، منابع انسانی جهادی عبارت هستند از از کارکنانی باانگیزه که در محیط کاری خود، منشاء اثر بوده و آرمان خواهانه و با تکیه بر تعقل و خردورزی، در راه تحقق اهدافی ارزشی، ایثارگرانه تلاش می کنند.
بررسی رابطه بین رفتار مدیر به عنوان مربی با تمایل بر ترک خدمت کارکنان: با تبیین نقش میانجی نگرش های شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه پارادایم مدیر به عنوان مربی یا مربیگری مدیریتی به گفتمان جدیدی در حوزه مدیریت منابع انسانی تبدیل شده است. باتوجه به مزایایی که مربیگری مدیران بر نگرش های شغلی و رفتاری کارکنان دارد، سازمان ها و شرکت های زیادی تشویق شده اند تا در راستای نهادینه نمودن این سبک مدیریتی تلاش نمایند. بر همین اساس، هدف از انجام این تحقیق، بررسی رابطه رفتار مدیر به عنوان مربی بر تمایل به ترک خدمت کارکنان به طورمستقیم و نیز به طور غیرمستقیم از طریق نگرش های شغلی کارکنان شامل رضایت شغلی، تعهدسازمانی و هویت سازمانی است. جامعه آماری این تحقیق شامل کارکنان ستاد وزارت راه و شهرسازی می شود که 500 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شده اند. برای آزمون فرضیه ها از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که رفتار مدیر به عنوان مربی، بر نگرش های شغلی و کاهش تمایل به ترک خدمت، تأثیر مستقیم دارد. همچنین، نتایج نشان داد که بین تعهد و هویت سازمانی با کاهش تمایل به ترک خدمت کارکنان، رابطه منفی و معنی داری وجود دارد، ولی بین رضایت شغلی وتمایل به ترک خدمت، رابطه معنی داری وجود ندارد.
کاوش عوامل نهادی و سازمانی اثرگذار در توسعه ظرفیت دانشگاه های دولتی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشمندان بر این باورند که هر نوع توسعه ای شامل نوعی از توسعه ظرفیت است. توسعه ظرفیت رویکردی هدفمند و گنجینه ای حرفه ای به منظور تحریک، راهنمایی، تقویت، آزادسازی، شکل دهی و رشد ظرفیت ها، آن سوی ظرفیت های موجود است. با توجه به اینکه این رویکرد ازجمله اهداف اصلی دانشگاه ها در طول برنامه ششم توسعه اجتماعی و اقتصادی کشور است، هدف اصلی پژوهش حاضر کاوش عوامل نهادی و سازمانی اثرگذار در توسعه ظرفیت دانشگاه های دولتی با استفاده از یک مطالعه کیفی است. بدین منظور از روش تحقیق کیفی تحلیل تم استفاده شد. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل استادان، رؤسای دانشگاه، اساتید صاحب تالیف و مدیران حوزه های ستادی صاحب نظر در زمینه توسعه ظرفیت دانشگاهی دانشگاه های دولتی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فن آوری و نیز وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی شهر تهران می باشد که با توجه به سطح اشباع داده 13نفر از آن ها به صورت هدفمند انتخاب شدند. روایی یافته های پژوهش با استفاده از روش های بررسی توسط اعضاء تضمین گردید. پس از مرور و سازمان دهی متون مصاحبه ها، محقق، کدهای اولیه را شناسایی و در ادامه کدهای مشابه را در طبقه هایی خاص قرار گرفتند. سپس، برای هریک از این طبقات عناوینی که نمایانگر کل کدهای آن طبقه باشد، انتخاب گردید. نتایج حاصل نشان دهنده دوازده تم اصلی است که چگونگی توسعه ظرفیت دانشگاهی را ارائه می نمایند که شامل آمایش سرزمین، نظام تصمیم گیری، قوانین و مقررات، ملاحظات دولت، تعامل با ذینفعان، زیرساختی و زمینه ای، مدیریت و رهبری دانشگاهی، توسعه ارتباطات، فرایند جذب، توانمندسازی حرفه ای، استقلال و آزادی علمی، اعتبارات و بودجه می باشد.
ناکارآمدی و پیامدهای اجتماعی، فرهنگی و روان شناختی مجازات اعدام برای جرائم مواد مخدر و روان گردان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در خصوص اعمال مجازات اعدام در غیر از موارد منصوص شرعی به لحاظ آثار منفی فراوان بر جامعه و خانواده معدومین به دلایلی منطقی و عقلی و عملی باید حذف شود. ارائه برنامه اصلاح و درمان مناسب برای بزهکار که در عین حال شأن و کرامت انسانی وی را رعایت کرده و برای قرار گرفتن در مسیر درست، کمک و مساعدت لازم را برای وی به همراه داشته باشد و همچنین حمایت اجتماعی از طریق ساختن دوباره وی، یک وظیفه حقیقی برای جامعه محسوب می شود؛ بنابراین مفیدترین و مؤثرترین مجازاتی که با چنین ملاحظاتی برای مجرمان پیشنهاد می شود این است که زندان توأم با کار جایگزین اعدام شود که در نهایت این پیشنهاد می تواند از بی خانمانی خانواده بزهکار هم پیشگیری نماید و نگهداری بزهکار می تواند به کار توأم با زندان تبدیل شود و اصلاح مجازات محرومیت از آزادی به «اصطلاح همراه با محدودیت» تبدیل شود و از هر گونه توهین و تحقیر متهم و از ایجاد هر گونه محرومیت کامل از ملاقات حضوری وی با نزدیکان خود و مبادله عواطف بین آنان و نیز از هر گونه بیگاری که بدون هدف اصلاحی و فاقد جنبه کسب مهارت است خودداری و بدین وسیله از نابسامانی های روانی خانواده محکومین پیشگیری شود.
اثر ابعاد فرهنگ سازمانی بر میزان نوآوری سازمانی در شرکت های تجاری کشاورزی (مورد مطالعه: استان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق توصیفی- همبستگی بررسی تأثیر ابعاد فرهنگ سازمانی بر میزان نوآوری سازمانی در شرکت های تجاری کشاورزی بود. جامعة آماری این تحقیق را 280 نفر از کارشناسان شرکت های تجاری کشاورزی در استان زنجان تشکیل دادند که براساس جدول کرجسی و مورگان، نمونه ای 200 نفری از آنان با روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شد. برای گردآوری داده ها پرسشنامه های استاندارد به کار گرفته شد. روایی محتوایی پرسشنامه با نظر پانلی از متخصصان تأیید شد و روایی سازه و پایایی ترکیبی ابزار تحقیق نیز از طریق بررسی مدل اندازه گیری و پس از انجام دادن اصلاحات لازم به دست آمد. برای تجزیه وتحلیل داده ها روش چندمتغیرة مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفت. براساس نتایج، فرضیه های تحقیق تأیید و نشان داده شد چهار بعد فرهنگ سازمانی شامل درگیرشدن در کار، سازگاری، رسالت و انطباق پذیری اثر مثبت و معنا داری بر متغیر وابستة نوآوری سازمانی در شرکت های تجاری کشاورزی استان زنجان می گذارند. با توجه به یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت بهبود فرهنگ سازمانی و ابعاد آن به طور مستقیم به تقویت و توسعة نوآوری سازمانی در شرکت های تجاری کشاورزی منجر می شود.
بررسی تأثیر سازمانی رهبری خدمتگزار بر رفتار شغلی اعضای هیئت علمی و کارکنان دانشگاه زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رهبری خدمتگزار نوعی رهبری است که تمایلات و منافع شخصی خود را کنار می گذارد و در پی تحقق نیازهای فیزیکی، عاطفی و معنوی دیگران برمی آید. با توجه به این تعریف انتظار می رود رهبری خدمتگزار پیامدهایی مثبت ایجاد کند. هدف اصلی این پژوهش بررسی اثر سازمانی رهبری خدمتگزار در دانشگاه زنجان است. در این تأثیر رهبری خدمتگزار بر هشت متغیر رفتاری اعضای هیئت علمی و کارکنان دانشگاه زنجان آزمون شده است. بدین منظور پرسشنامه ای برای سنجش این متغیرها طراحی شد و پس از اطمینان از پایایی و روایی به وسیلة تحلیل عاملی تأییدی، در میان نمونه ای متشکل از 200 نفر از اعضای هیئت علمی و کارکنان دانشگاه زنجان که به طور تصادفی انتخاب شده بودند، توزیع شد. روش تحقیق توصیفی– همبستگی و مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که رهبری خدمتگزار اثر مثبت و معنادار بر بروز متغیرهای عجین شدن با شغل، امید، عزت نفس سازمانی، تعهد سازمانی و رفتارهای شهروندی سازمانی، و اثر منفی و معنادار بر قصد ترک خدمت اعضای هیئت علمی و کارکنان دانشگاه زنجان می گذارد.
آینده پژوهی در علوم انسانی با رویکرد مدیریت دانش؛ ملاحظات، دستاوردها و اثرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علوم انسانی یکی از عوامل تأثیر گذار در حوزه آینده پژوهی است. از اینرو، خود علوم انسانی هم می تواند موضوع آینده پژوهی باشد. در این مطالعه، سعی بر آن بوده تا به نقش آینده پژوهی در مدیریت دانش حوزه علوم انسانی پرداخته شود. لذا به مطالعه ای موردی با استفاده از مصاحبه عمیق با خبرگان (که شامل اعضای هیأت علمی دانشگاه از پنج رشته تحصیلی مختلف حوزه علوم انسانی بوده اند) پرداخته ایم. در این پژوهش از رویکرد گلوله برفی برای انتخاب نمونه ها و از روش اشباع تم ها به عنوان استانداردی برای پایان نمونه گیری استفاده گردیده است. از آنجایی که تم های برگزیده با بهره گیری از نظرات خبرگان، احصاء شده، روایی مصاحبه ها مورد تأیید قرار گرفته و برای تأیید پایایی مصاحبه ها نیز از روش بازآزمایی استفاده شده است. با توجه به نظرات احصاء شده در این پژوهش، سوگیری علوم انسانی، پیچیدگی های رفتار انسان و موانع شناخت انسان، بعنوان مهمترین ملاحظات اثرگذار علوم انسانی بر فرایند آینده پژوهی شناسایی شده است. از سویی دیگر. تحقق پیش بینی ها، رسیدن به آینده مورد نظر و ارتقای دانش آینده پژوهی، مهمترین دستاوردهای تعامل دو سویه آینده پژوهی و مدیریت دانش حوزه علوم انسانی تشخیص داده شده است. همچنین پیش بینی آینده، ایجاد تغییرات مطلوب در آینده و شناسایی عوامل تغییر، مهمترین اثرات ناشی از فرایند آینده پژوهی بر علوم انسانی قلمداد گردیده است.
ارزیابی میدانی الگوی ارزشهای سازمانی مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور رفع کمبود الگو های غربی و اهمیت تولید علوم دینی و بومی به طراحی و بررسی میدانی الگوی ارزشهای سازمانی مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه پرداخته است. روش این پژوهش به صورت روش آمیخته (کیفی کمی) است. در بخش کیفی و در قسمت اول، استخراج داده ها و مؤلفه ها با روش تحلیل مضمون است و سپس به منظور ساخت شبکه مضمونها و الگوی پژوهش از مصاحبه با خبرگان و پرسشنامه استفاده شده است. بعد از جمع آوری نظر خبرگان، حاصل کار به صورت الگوی ارزشهای سازمانی مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه ارائه شد که شامل چهار مؤلفه ارزشهای اخلاقی فرهنگی، ارزشهای دانشی بینشی، ارزشهای حرفه ای و ارزشهای بنیادین است. به منظور بررسی میدانی الگو، دانشجویان و اعضای هیئت علمی یک نهاد آموزشی و پژوهشی به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. به منظور تعیین حجم نمونه از روش طبقه بندی غیر نسبی و سپس جدول کرجسی و مورگان استفاده شد. نتایج آزمونهای آماری با نرم افزارهای LISREL و SPSS حاکی از آن بود که هر چهار شاخص دانشی بینشی، حرفه ای، بنیادین و اخلاقی فرهنگی با متغیر ارزشهای سازمانی مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه رابطه معناداری دارد.
بررسی رابطه سبک رهبری تحول آفرین و نوآوری در آموزش و پرورش شهرستان ایلام
حوزههای تخصصی:
رهبری تحول آفرین، یکی از تازه ترین رویکردهای مطرح شده نسبت به رهبری است که می تواند باعث ارتقای توانایی پیروان در درک ماهیت سازمانی و مشکلاتی شود که با آن روبرو هستند. از سوی دیگر، امروزه سازمان ها برای زنده ماندن و گریز از مرگ و ایستایی و انطباق با محیط ناپایدار و متغیر بیرون به تحول و نوآوری نیازدارند. هدف پژوهش حاضر به بررسی رابطه رهبری تحول آفرین و نوآوری سازمانی، در بین پرسنل آموزش و پرورش استان ایلام پرداخته است. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده که جامعه آماری آن را پرسنل آموزش و پرورش استان ایلام تشکیل میدهد، که 45 نفر از پرسنل به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گرد آوری داده ها از پرسش نامه چندعاملی رهبری و پرسشنامه میرکمالی و چوپانی(1390) استفاده شده است. جهت تحلیل داده ها از ازمون اسپیرمن استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد بین رهبری تحول آفرین و نوآوری در سازمان ارتباط مثبت و معنا داری وجود دارد و همچنین همه ابعاد رهبری تحول آفرین با نوآوری سازمانی ارتباط مثبتی دارند و ملاحظات فردی دارای بیشترین همبستگی با نوآوری سازمانی است.
مدل علّی پذیرش و به کارگیری یادگیری مجازی در کارکنان: نقش تناسب فناوری – شغل، خودکارآمدی و هنجار ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه مدل علی پذیرش و به کارگیری یادگیری مجازی در کارکنان با تأکید بر نقش تناسب فناوری – شغل، خودکارآمدی و هنجار ذهنی در بین کارکنان صنعت نفت میباشد و تلاش شده است با بررسی عواملی مانند هنجارذهنی، خودکارآمدی رایانه، تناسب فناوری– شغل و اثرات آن ها با متغیرهای مدل پذیرش فناوری یعنی سودمندی ادراک شده، سهولت استفاده ادراک شده و تمایل و به کارگیری آموزش مجازی را مورد بررسی قرار دهد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و از نظر نحوه گردآوری و تحلیل داده ها از نوع توصیفی – همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر کارکنان شرکت نفت که با آموزش مجازی آشنایی دارند (330 نفر) را شامل می شود. شرکت کنندگان چندین پرسشنامه مثل هنجارذهنی از پرسشنامه آژان و هارتشورن (2008)، فناوری - شغل از پرسشنامه واتاناساک داکول و همکاران(2010)، سهولت استفاده ادراک شده از پرسش نامه مون و کیم (2001)، سودمندی ادراک شده از پرسشنامه کیم و همکاران (2007)، تمایل استفاده یادگیری مجازی از پرسشنامه سامی ینتو (2009)، خودکارآمدی رایانه از پرسشنامه والترز، و داگرتی (2007) تکمیل نمودند. برای بررسی فرضیه های تحقیق از روش تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج نشان داد که متغیرهای تناسب فناوری – شغل، هنجارذهنی، خودکارآمدی رایانه به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق متغیرهای واسطه ای سهولت استفاده ادراک شده و سودمندی ادراک شده بر متغیر تمایل و به کارگیری یادگیری مجازی دربین کارکنان اثر معناداردارند. بیشترین اثر کل مربوط به متغیر تناسب فناوری – شغل و سهولت استفاده ادراک شده و کم ترین اثر کل مربوط به متغیر هنجار ذهنی بر تمایل و به کارگیری یادگیری مجازی میباشد.
تبیین روابط بین توانمندی و چابکی سازمانی و ارائه یک الگو در راستای سیاست های کلی نظام اداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تبیین روابط بین توانمندی و چابکی سازمانی در دانشگاه های علوم پزشکی کشور و ارائه یک الگو در راستای سیاست های کلی نظام اداری است. روش تحقیق پژوهش، توصیفی پیمایشی از نوع همبستگی و از نظر هدفف توسعه ای - کاربردی است که داده ها به شیوه تحقیقات میدانی جمع آوری شده است. جامعه موردبررسی شامل خبرگان و کارکنان دانشگاه های علوم پزشکی کشور بودند. حجم نمونه با استفاده از روش دلفی 33 نفر از خبرگان و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای، 378 نفر از کارکنان دانشگاه های علوم پزشکی کشور، با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه های محقق ساخته بوده که روایی و پایایی آنها مورد تأیید واقع شد. نتایج، حاکی از آن است که مؤلفه چندپیشگی کارکنان به مؤلفه های چابکی سازمان اضافه و مؤلفه احساس قدرت از مؤلفه های توانمندی فردی حذف شده است. بین توانمندسازی و چابکی سازمانی و مؤلفه های توانمندی فردی و سازمانی و چابکی سازمانی رابطه معنی دار و از نوع مستقیم وجود دارد. درمجموع، چابکی سازمانی توسط زیرمقیاس های توانمندسازی تبیین می شود و الگوی تبیین شده در این پژوهش از اعتبار مطلوبی برخوردار است.
مطالعة تأثیر ابعاد هوش هیجانی بر عملکرد کارکنان (مورد مطالعه: شبکه ورزش سیمای جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توانایی برای فهم و تحلیل تجربه های هیجانی به توانایی فهم خویشتن در ارتباط بهتر خود با محیط منجر می شود که تنظیم کارآمد هیجان و تقویت خوب بودن را پرورش می دهد. عملکرد شغلی تحت تأثیر تو نایی کارمند در به کارگیری هیجان ها در تسهیل عملکرد است و کارمندان می توانند هیجان های مثبت و منفی را به عنوان مزیتی برای بهبود عملکرد خود به کار گیرند. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر ابعاد هوش هیجانی کارکنان شبکة ورزش بر عملکرد آن ها و ابعاد آن است. از این رو، به نظر می رسد این تفاوت ها تأثیر معناداری بر سبک زندگی مانند سلامت جسم و روان، عملکرد، شغلی و روابط اجتماعی داشته باشد. تحقیق حاضر کاربردی و به روش توصیفی – همبستگی انجام گرفته است. ابزار پژوهش پرسشنامه است. نمونة 140 نفری از کارکنان شبکة ورزش سیما به روش تصادفی ساده انتخاب شد. نتایج حاکی از آن است که هوش هیجانی و ابعاد چهارگانة آن بر عملکرد کارکنان تأثیر مثبت و معنادار می گذاردو هرگونه افزایشی در خودآگاهی، مدیریت روابط، آگاهی اجتماعی و خودکنترلی افراد عملکرد کارکنان را افزایش می دهد. در نتیجه، هوش هیجانی عاملی سازمان دهنده است که موجب بهبود عملکرد گروه می شود.
ارائه مدل معماری سازمان استعداد محور با رویکرد پژوهش ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت استعداد به عنوان سیستمى براى شناسایى، استخدام، پرورش، ارتقاء و نگهدارى افراد مستعد، با هدف بهینه کردن توان سازمان به منظور تحقق نتایج کسب و کار، تعریف شده است هدف مطالعه حاضر دستیابی به نظریه ای در حوزه مدیریت استعدادها برای درک بهتر این پدیده صورت گرفته است. روش پژوهش به صورت ترکیبی است. پژوهش در صنعت هوایی جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته است. نمونه گیری در مطالعه کیفی به روش نظری و با استفاده از تکنیک گلوله برفی و نمونه گیری در مطالعه کمی به صورت نمونه گیری تصادفی انجام شده است. که بر مبنای آن، 13 نفر در مطالعه کیفی و 212 نفر در مطالعه کمی شرکت کرده اند. روایی و پایایی ابزارهای پژوهش مطلوب بود. برای دستبایی به شاخص های نگهداشت کارکنان مستعد از روش داده بنیان استفاده شده است. یافته های پژوهش کیفی حاکی از آن است که معماری سازمان استعداد محور به عنوان مقوله ی مرکزی در مدل پارادایمی قرار گرفته است. مدل مفهومی پژوهش با استفاده از داده های جمع آوری شده از مرحله کیفی، از طریق پرسشنامه محقق ساخته و همچنین بهره گیری از فنون آمار توصیفی، استنباطی،با استفاده از نرم افزار PLS و مدلسازی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفته است. در نهایت نتایج تحقیق با توجه به تفسیر آمیخته دو روش ارائه گردیده است.
نقش هشیاری سازمانی بر ترومای سازمانی با توجه به نقش میانجی هوش سیاسی مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل بررسی نقش هشیاری سازمانی بر ترومای سازمانی با در نظر گرفتن نقش میانجی هوش سیاسی مدیران انجام پذیرفت. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی، از نظر جمع آوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی و از شاخه مطالعات پیمایشی به شمار می آید. جامعه آماری پژوهش، شامل 240 نفر از کارکنان ستاد مرکزی سازمان تأمین اجتماعی استان فارس بوده است. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد که حجم نمونه برابر 147 به دست آمد. روش نمونه گیری در این پژوهش به صورت تصادفی ساده بوده است. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های استاندارد هشیاری سازمانی پهلوان صادق و عبداللهی(1395)،ترومای سازمانی وی ویان و هورمن(2015) و هوش سیاسی فریس و همکاران(2005) جمع آوری شده است. روایی و پایایی پرسشنامه ها به ترتیب از طریق روش اعتبار محتوا و پایایی آن نیز از طریق آلفای کرونباخ تأیید شده است. برای تحلیل داده ها از روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS 21 و AMOS 23 استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که هشیاری سازمانی و هوش سیاسی تأثیر منفی(معکوس) و معنی داری بر ترومای سازمانی دارد. یافته های تحقیق دلالت بر این دارد که هشیاری سازمانی از طریق هوش سیاسی مدیران می تواند تأثیر معنادای در جهت کاهش ترومای سازمانی داشته باشد. به علاوه نتایج پژوهش حاکی از آن است که از بین ابعاد هشیاری سازمانی و هوش سیاسی، به ترتیب اعتماد و صداقت بیشترین تأثیر را در جهت کاهش ترومای سازمانی دارند.
تدوین مدل شایستگی های محوری اعضای هیئت علمی دانشگاه اسلامی(مورد مطالعه دانشگاه الزهرا(س))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:هدف این پژوهش، تدوین مدل شایستگی های محوری اعضای هیئت علمی دانشگاه اسلامی بوده است. روش:پژوهش حاضر یک تحقیق کیفی، با راهبرد مطالعه موردی و به روش تحلیل محتواست. جامعه آماری پژوهش، مدیران ارشد و اساتید نمونه آموزشی و پژوهشی دانشگاه الزهرا(س) بودند. برای جمع آوری داده، از روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با مدیران ارشد دانشگاه و اساتید نمونه آموزشی و پژوهشی و بررسی کلیه اسناد بالادستی و دانشگاهی استفاده شده است. روش نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای است. یافته ها:با کدگذاری داده های حاصل، مفاهیم، مقوله های محوری(ابعاد یا سازه ها) و مؤلفه ها(شایستگی های محوری) شناسایی شدند و روایی مدل توسط خبرگان تأیید شد. نتیجه گیری:مدل جامعی برای شایستگی های اعضای هیئت علمی دانشگاه اسلامی ارائه شد که شایستگی های محوری اعضای هیئت علمی را در شش دسته مهارت فنی، مهارت ادراکی، مهارت رهبری، مهارت میان فردی، ویژگی های شخصیتی و ارزشها طبقه بندی کرده است. از آنجا که تا کنون در ایران بررسی محتوایی کلیه اسناد بالادستی و دانشگاهی به منظور استخراج شایستگی های اعضای هیئت علمی و نیز با مصاحبه با مدیران دانشگاه و اساتید نمونه به منظور پی بردن به علل موفقیت و عملکرد برترشان در حوزه های آموزش و پژوهش صورت نپذیرفته است، نتایج پژوهش حاصل می تواند با ارائه معیارهای تصمیم گیری در فرایندهای جذب، ارزیابی، ارتقا، پاداش و آموزش اعضای هیئت علمی راهگشا باشد.
سازوکارهای نظام راهبری شرکتی و خوش بینی مدیریتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثر سازوکارهای نظام راهبری شرکتی بر خوش بینی مدیریت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. مطالعات نشان داده که خوش بینی مدیریت می تواند بر تصمیمات وی در خصوص شرکت اثرگذار باشد و منجر به فعالیت های کاهنده ارزش گردد. جامعه آماری این پژوهش، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است و بر اساس شرایط در نظرگرفته شده برای انتخاب نمونه،125 شرکت طی دوره 1389 تا 1393، انتخاب و اطلاعات آنها جمع آوری و با استفاده از رگرسیون چندگانه آزمون گردیده است. در این پژوهش مدیران خوش بین بر اساس معیار سود پیش بینی شده و بر اساس تعداد پیش بینی های خوش بینانه سود به تعداد کل پیش بینی های سود شناسایی شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که از میان سازوکارهای انتخاب شده از نظام راهبری شرکتی، مالکیت مدیریت، تمرکز مالکیت و ویژگی های هیئت مدیره شامل عدم دوگانگی وظیفه، اندازه و استقلال هیئت مدیره، مالکیت مدیریت و استقلال هیئت مدیره توانسته میزان خوش بینی مدیران را کاهش دهد؛ لیکن سایر سازوکارهای منتخب پژوهش اثر معناداری بر خوش بینی مدیریتی نداشته است. همچنین می توان گفت با شناسایی سوگیری های رفتاری مانند خوش بینی مدیران، نظام راهبری شرکتی باید به سوی ایفای نقشی جدید با عنوان نظام راهبری شرکتی رفتاری حرکت نماید.