مطالب مرتبط با کلیدواژه

مدیریت مبتنی بر نتایج


۱.

بررسی تأثیر سازمانی رهبری خدمتگزار بر رفتار شغلی اعضای هیئت علمی و کارکنان دانشگاه زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزیابی عملکرد تحلیل پوششی داده ها برون سپاری کارکنان دانشی مدیریت مبتنی بر نتایج مدل های غیرشعاعی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مدیریت مدیریت سازمانی و منابع انسانی مدیریت منابع انسانی
  2. حوزه‌های تخصصی مدیریت مدیریت سازمانی و منابع انسانی رهبری
تعداد بازدید : ۱۳۱۵ تعداد دانلود : ۶۷۴
رهبری خدمتگزار نوعی رهبری است که تمایلات و منافع شخصی خود را کنار می گذارد و در پی تحقق نیازهای فیزیکی، عاطفی و معنوی دیگران برمی آید. با توجه به این تعریف انتظار می رود رهبری خدمتگزار پیامدهایی مثبت ایجاد کند. هدف اصلی این پژوهش بررسی اثر سازمانی رهبری خدمتگزار در دانشگاه زنجان است. در این تأثیر رهبری خدمتگزار بر هشت متغیر رفتاری اعضای هیئت علمی و کارکنان دانشگاه زنجان آزمون شده است. بدین منظور پرسشنامه ای برای سنجش این متغیرها طراحی شد و پس از اطمینان از پایایی و روایی به وسیلة تحلیل عاملی تأییدی، در میان نمونه ای متشکل از 200 نفر از اعضای هیئت علمی و کارکنان دانشگاه زنجان که به طور تصادفی انتخاب شده بودند، توزیع شد. روش تحقیق توصیفی– همبستگی و مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که رهبری خدمتگزار اثر مثبت و معنادار بر بروز متغیرهای عجین شدن با شغل، امید، عزت نفس سازمانی، تعهد سازمانی و رفتارهای شهروندی سازمانی، و اثر منفی و معنادار بر قصد ترک خدمت اعضای هیئت علمی و کارکنان دانشگاه زنجان می گذارد.
۲.

ارزیابی عمکرد کارکنان دانشیِ واحد تحقیق وتوسعه در شرایط برون سپاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزیابی عملکرد تحلیل پوششی داده ها برون سپاری کارکنان دانشی مدیریت مبتنی بر نتایج مدل های غیرشعاعی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مدیریت مدیریت سازمانی و منابع انسانی مدیریت منابع انسانی
  2. حوزه‌های تخصصی مدیریت مدیریت استراتژیک برون سپاری فعالیتها
تعداد بازدید : ۱۴۲۴ تعداد دانلود : ۱۲۹۲
امروزه تمرکز صنایع از بهره وری نیروی کار، به صورت کلی،بهبهره وری کارکنان دانشی تغییر کرده است. سوگیری نتایجدر عموم روش هایارزیابی عملکرد که مبتنی بر قضاوت ارزیابو ناشی ازجهت گیریو انگیزه های شخصیاست، ضعف عمدهروش های پیشین به حسابمی آید.در این پژوهش با توسعه رویکرد مدیریت مبتنی بر نتایج، به استخراج شاخص های ارزیابی عملکرد کارکنان دانشی مؤسسه هدایت فرهیختگان جوان در شرایط برون سپاری پرداخته شد. تحلیل پوششی داده ها ابزاری برای سنجش بهره وری در ارزیابی عملکرد است. مدل های مختلف تحلیل پوششیداده ها برای ارزیابی عملکرد 25 نفر از کارکنان دانشی واحد تحقیق و توسعهمؤسسه به کار گرفته شد. در این روش کارکنان با کارایی یک به عنوان الگویی برای بهبود عملکرد سایر کارکنان پیشنهادمی شوند.یافته ها نشان می دهد 4 نفر از کارکنان دانشیدارای بهترین کارایی هستند. به کارگیریمدل غیرشعاعی تحلیل پوششی داده هابا قدرت تفکیک پذیری بالاتر نسبت به مدل های شعاعی از نوآوری های این پژوهش است.
۳.

طراحی نظام پایش و ارزشیابی برای خط مشی های وزارت علوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پایش و ارزشیابی وزارت علوم و تحقیقات و فناوری مدیریت مبتنی بر نتایج

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۷ تعداد دانلود : ۵۹۸
دولت از طریق خط مشی های خود تلاش دارد تا ضمن گسترش مرزهای پاسخ گویی با پایش و ارزشیابی، شفافیت در خط مشی را برای ارزیابان رونمایی کند. طراحی یک نظام پایش و ارزشیابی در هر یک از حوزه های فعالیت دولت علاوه بر بهبود خط مشی به یادگیری خط مشی نیز کمک می کند. افزایش تقاضا برای دانش، اهتمام رئوس عالی حکومتی به مقوله علم و فناوری، تدوین نقشه جامع علمی کشور، تغییر نظام پذیرش دانشجو و گسترش مؤسسات آموزش و پژوهشی دانشگاهی ضرورت تدوین یک نظام پایش و ارزشیابی را برای خط مشی های وزارت علوم ایجاب می کند. در این تحقیق تلاش می شود تا با استفاده از مدیریت مبتنی بر نتایج یک مدل پایش و ارزشیابی طراحی شده و با استفاده از پنج معیار نافعیت، اثربخشی، کارایی، پایداری و تأثیر این مدل در حوزه وزارت علوم و تحقیقات و فناوری آزمون شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که زمینه های لازم برای تدوین این مدل از معرفی پایش و ارزشیابی آغاز شده و با تقاضا محوری سه گروه عمده ارزیابان نهادی، فرانهادی و جامعه مدنی مسیر لازم برای تحقق آن از مسیر زنجیره مدیریت مبتنی بر نتایج فراهم می شود.
۴.

مدل اجرامحور برنامه ریزی توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه ریزی توسعه ملی ظرفیت دولت قابلیت اجرای برنامه مدیریت مبتنی بر نتایج مسئله محور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۱
هدف: سابقه طولانی برنامه ریزی در ایران و صرف هزینه های انسانی و مالی، به تحقق برنامه ها و توسعه یافتگی کشور منجر نشده است. نبود درک مشترکی از توسعه، چگونگی به دست آوردن آن را تحت الشعاع قرار داده است. برنامه ریزی توسعه ملی با رویکردهای مختلفی از سوی دولت ها مواجه شده است. دولت ها یا به اجرای برنامه توسعه تهیه شده دولت پیشین اهمیتی نداده اند یا خود اراده ای برای تدوین برنامه توسعه نداشته اند که این موضوع، از نبود تعهد و قابلیت دولت ها در قبال برنامه نشئت می گیرد. به هرحال دستاورد برنامه ها در کشور تا تغییرات واقعی مدنظر برنامه که انتظار آن می رفته است، فاصله زیادی دارد که گویای ضعف در فرایند برنامه ریزی و قابلیت اجراست. این پژوهش با هدف تحقق اهداف توسعه ای مبتنی بر مبانی نظری و نتایج مطالعه تطبیقی، قصد دارد تا الگوی برنامه ریزی توسعه ای را ارائه کند که خروجی آن، فقط سند برنامه نیست و دستاوردها و نتایج آن، اهداف توسعه را محقق می کند. این مهم جز با تدوین برنامه هایی که قابلیت اجرا داشته باشند و ارزیابی نتایج حاصل از اجرا که میزان تحقق اهداف را بسنجد، میسر نخواهد شد. بنابراین هدف از این پژوهش، تدوین الگویی اجرامحور از برنامه ریزی توسعه است که در آن، فرایند برنامه ریزی به اندازه محتوای آن اهمیت داشته باشد. روش: این پژوهش به صورت کیفی و تطبیقی و با مطالعه اسنادی انجام شده است. از روش تحلیل مضمون برای تحلیل داده ها استفاده شد؛ از همین رو، مؤلفه های فرایند برنامه ریزی مشتمل بر تدوین، اجرا، نظارت و ارزیابی و نوع برنامه، پس از بررسی تئوریک و مبتنی بر مبانی نظری، در اسناد مرتبط با برنامه ریزی توسعه ایران آسیب شناسی شد؛ سپس کشورهای چین، مالزی و هند نیز به همین روش بررسی شدند. یافته ها: یافته های مبتنی بر آسیب شناسی فرایند برنامه ریزی در ایران، از تمرکز و غیرمشارکتی بودن فرایند برنامه ریزی، از هم گسیختگی و ناهماهنگ بودن برنامه ها و اجرای آن، ضعف و بی توجهی در اجرا، سوگیری های سیاسی و کارشناسی نبودن فرایند تدوین و تصویب و در نهایت، نبود نظارت و پاسخ گویی در قبال تحقق برنامه حکایت می کند. به عبارت دیگر، نبود ظرفیت اجرا در کشور مشهود است؛ در حالی که در کشورهای منتخب مورد بررسی، این قابلیت با نهادسازی، حاکمیت قانون، برنامه ریزی مشارکتی، انسجام و استمرار فعالیت برنامه ریزی، رو به ارتقا بوده و دستاوردهای توسعه ای به همراه داشته است. نتیجه گیری: الگوی پیشنهادی این پژوهش برای افزایش ظرفیت دولت به منظور برنامه ریزی توسعه، به عنوان هدف و ابزار اجرای برنامه، یک مدل حلزونی است که علاوه بر قابلیت سازی برای حکومت، مبتنی بر دستاوردهای حاصل از اجرا در هر مرحله، به تعدیل و اصلاح برنامه ها و فرایندها بر اساس ارزیابی های مستمر اقدام می کند. برنامه ها از طریق برساخت مسائل خوب، به صورت مشارکتی تهیه می شود و بر اساس امکان پذیر بودن اجرای آن، در اولویت قرار می گیرد. برنامه با مشارکت ذی نفعان اجرا و نظارت می شود و در نهایت، دستاوردها ارزیابی و درس آموخته های آن، در راستای توانمندسازی استفاده می شود تا ظرفیت ارتقایافته دولت، فرصت های جدیدی را در برنامه های اصلاحی یا آتی محقق کند. مؤلفه های ظرفیت حکومت، شامل ظرفیت اداری، قانونی، مالی و اجرایی، هم به عنوان هدف و هم به عنوان ابزار برای توسعه ضروری است. سند برنامه به تنهایی پایان برنامه ریزی نیست؛ بلکه بخشی از فرایند مشارکتی برنامه ریزی، اجرا و ارزیابی نتایج است.