فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۲٬۹۱۷ مورد.
آینده پژوهی در علوم انسانی با رویکرد مدیریت دانش؛ ملاحظات، دستاوردها و اثرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علوم انسانی یکی از عوامل تأثیر گذار در حوزه آینده پژوهی است. از اینرو، خود علوم انسانی هم می تواند موضوع آینده پژوهی باشد. در این مطالعه، سعی بر آن بوده تا به نقش آینده پژوهی در مدیریت دانش حوزه علوم انسانی پرداخته شود. لذا به مطالعه ای موردی با استفاده از مصاحبه عمیق با خبرگان (که شامل اعضای هیأت علمی دانشگاه از پنج رشته تحصیلی مختلف حوزه علوم انسانی بوده اند) پرداخته ایم. در این پژوهش از رویکرد گلوله برفی برای انتخاب نمونه ها و از روش اشباع تم ها به عنوان استانداردی برای پایان نمونه گیری استفاده گردیده است. از آنجایی که تم های برگزیده با بهره گیری از نظرات خبرگان، احصاء شده، روایی مصاحبه ها مورد تأیید قرار گرفته و برای تأیید پایایی مصاحبه ها نیز از روش بازآزمایی استفاده شده است. با توجه به نظرات احصاء شده در این پژوهش، سوگیری علوم انسانی، پیچیدگی های رفتار انسان و موانع شناخت انسان، بعنوان مهمترین ملاحظات اثرگذار علوم انسانی بر فرایند آینده پژوهی شناسایی شده است. از سویی دیگر. تحقق پیش بینی ها، رسیدن به آینده مورد نظر و ارتقای دانش آینده پژوهی، مهمترین دستاوردهای تعامل دو سویه آینده پژوهی و مدیریت دانش حوزه علوم انسانی تشخیص داده شده است. همچنین پیش بینی آینده، ایجاد تغییرات مطلوب در آینده و شناسایی عوامل تغییر، مهمترین اثرات ناشی از فرایند آینده پژوهی بر علوم انسانی قلمداد گردیده است.
تأثیر فناورى اطلاعات بر ساختار سازمانى و ساختار نیروى کار
حوزههای تخصصی:
فناورى، کاربرد علم در حوزه فنون و مهارت هاى کاربردى است و منابع طبیعى، سرمایه و نیروى انسانى را به کالأ، خدمات تبدیل مى کند. فناورى را مى توان ترکیبى از سخت افزار و نرم افزار دانست، نرم افزار خود داراى سه جزء انسان افزار، أطلاعات افزار و سازمان افزار است. اطلاعات افزار یا فناورى اطلاعات از اجزاى مهمى است که توجه بسیارى از کشورها را در دو دهه اخیر به خود جلب نموده است. زیرا در عصر حاضر فناو رى اطلاعات به عنوان بستر و ابزارى قدرتمند به شمار مى آید که مى تواند تأثیرات اقتصادى، اجتماعى، فرهنگى و سیاسى شگرفى بر جاى گذارد. مقاله اى که پیش رو دارید، خلاصه تحقیقى است که به بررسى بخشى از تأثیرات فوق پرداخته است: "تأثیر فناورى اطلاعات بر ساختار نیروى کار، ساختار مشاغل و ساختار سازمانى ". برای این منظور به طرح فرضیاتی پرداخته که در آن تاثیر فناوری اطلاعات بر ترکیب نیروی کار تولید مشاغل جدید ساختار سازمانی و کار آفرینی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است .
ارایه یک روش ترکیبی در تدوین روش شناسی پیاده سازی مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمانی که سازمان ها به منظور بهبود عملکرد کسب وکار و افزایش ظرفیت نوآوری خود در تلاش هستند، توجه شان به طور فزاینده ای بر چگونگی مدیریت دانش شان متمرکز می شود. این دلیلی برای پاسخ به این سئوال است که چرا دانش یک اسلحه استراتژیک برای کسب مزیت رقابتی در دنیای کسب وکار امروزی است. یکی از دلایلی که خیلی از سازمان ها هنوز هم با مدیریت دانش مشکل دارند و در به دست آوردن مزایای بالقوه آن به طور کامل، با شکست رو به رو می شوند، ناشی از فقدان یک پایه علمی به منظور راهنمایی آنها در پیاده سازی آن است. یک چارچوب پیاده سازی مدیریت دانش قوی، با فراهم نمودن اصول و دستورالعمل مناسب به سازمان ها کمک می کند تا این مشکل را برطرف نمایند. این پژوهش به منظور فراهم نمودن یک روش شناسی جامع، هفت تواناساز مدیریت دانش و شش فرآیند مدیریت دانش را به عنوان معیارهایی برای پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان انتخاب کرده است. این پژوهش از نوع پژوهش کاربردی بوده و در یکی از صنایع کشتی سازی کشور پیاده سازی شده است. داده ها از طریق پرسشنامه و مصاحبه با مسئولان جمع آوری شده و از تکنیک تصمیم گیری چند معیاره و آنتروپی شانن جهت جمع بندی یافته ها استفاده شده است. در ارزیابی صورت گرفته عواملی مانند فرهنگ و منابع انسانی در توانمندسازها و خلق دانش در فرآیندها، به عنوان اولویت های سازمان به منظور شروع برنامه های مدیریت دانش انتخاب شدند که بر مبنای آن استراتژی دانش سازمان مشخص شده و برنامه های بهبود دانشی تدوین گردیده است.
نقش عوامل فردی، سازمانی و مدیریتی مؤثر بر پذیرش فناوری اطلاعات در سازمان های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اامروزه پذیرش فناوری اطلاعات جدید، چالش اساسی در سازمان های دولتی است که کمتر مورد بررسی واقع شده است. هدف از انجام این تحقیق، شناسایی عوامل فردی، سازمانی و مدیریتی مؤثر بر پذیرش فناوری اطلاعات در سازمان های دولتی ایران است. به همین منظور، ابتدا مبانی نظری مرتبط با پذیرش فناوری اطلاعات در سازمان ها مورد بررسی قرار گرفته است. سپس با ارایه مدل عوامل مؤثر، با درنظرگرفتن ویژگی های سازمان های دولتی ایران، عوامل و شاخص های مورد نظر با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری بررسی و تأیید شده است. یافته های پژوهش، مؤلفه های هنجار و تصویر ذهنی (عوامل فردی)، حمایت مدیر ارشد، تخصص فناوری اطلاعات، رسمیت، تمرکز، اندازه، عمق تغییر و آمادگی سازمانی (عوامل سازمانی)، نگرش، نوآوری، دانش فناوری اطلاعات، تصدی مدیریتی مدیر عالی اجرایی (عوامل مدیریتی) را به همراه شاخص های مرتبط، مورد بررسی و تأیید قرار داده است. یافته ها همچنین نشان می دهند که مؤلفه های هنجار ذهنی، آمادگی سازمانی و نوآوری مدیرعالی اجرایی، نقش های مهم تری در پذیرش فناوری اطلاعات در سازمان های دولتی ایران ایفا می کنند
ارزیابی کیفیت خدمت الکترونیک
منبع:
تدبیر ۱۳۸۵ شماره ۱۶۸
حوزههای تخصصی:
طراحی سیستم خبره فازی به منظور استخدام کارکنان فناوری اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرار دادن نیروهای مرتبط با فناوری اطلاعات در جایگاه شغلی مناسب، با توجه به توانایی ها و دانش آنها، مسئله ای است که هرچند در اهمیت آن هیچ شکی نیست، اما دشوار پنداشتن و یا عدم توانایی در پرداختن به آن باعث تصمیم گیری های سطحی، غیر علمی و بدون برنامه ریزی در این امر شده است.
آنچه در این میان اهمیت فوق العاده ای دارد، تعداد زیاد و تنوع شاخص های تأثیرگذار در استخدام کارکنان فناوری اطلاعات است، هم چنان که ماهیت کیفی، مبهم و فازی آنها تصمیم گیری درباره استخدام فرد را با مشکل روبه رو می سازد.
در این مقاله پس از جمع آوری موارد مهم در ارزیابی گروه های شغلی هشت گانه فناوری اطلاعات، با نظرسنجی از خبرگان امر، به تعیین میزان لازم برای هر یک از مهارت ها در گروه های شغلی گوناگون در زمینه فناوری اطلاعات به شیوه دلفی فازی پرداخته شد و سپس سیستم خبره فازی استخدام طراحی شد که ورودی های آن امتیاز فرد در هر یک از مهارت ها و خروجی آن نمره نهایی فرد برای استخدام در آن گروه شغلی می باشد. یافته های این پژوهش را می توان در تصمیم گیری مدیران در امر استخدام کارکنان فناوری اطلاعات و برنامه ریزی هدف مند آموزشی آنها برای گروه های شغلی فناوری اطلاعات به کار گرفت.
خلق شایستگی دفاعی در موج چهارم: بررسی رویکرد شبکهسازی در صنایع دفاعی دانش بنیان
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار، رویکرد شبکه سازی صنایع دفاعی با استفاده از ظرفیت های موجود در سایر بخش های کشور، به عنوان یکی از رویکردهای ضروری برای ورود به "دوران دفاع دانایی محور" مورد بررسی قرار گرفته است. رویکرد شبکه سازی یکی از شکل های ارتباطات و همکاری های بین سازمانی است که در آن، یک سازمان در نقش کانون، دسته ای از سازمان های مستقل را پیرامون فعالیت های اصلی خود سازمان دهی می کند. هدف این پژوهش، تشریح ضرورت های این رویکرد برای وزارت دفاع و تبیین چگونگی تحقق آن برای صنایع دفاعی است. در ادامه به اصول و منافع این نوع همکاری برای بخش خصوصی اشاره شده و یکی از انواع شبکه های همکاری های به عنوان نمونه، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
نقش دانشگاه در مدیریت دانش و ارتباط آن با نوآوری
حوزههای تخصصی:
تغییرات جهانی، همراه شدن این تغییرات با فناوری های اطلاعاتی و اقتصاد بازار آزاد، تغییر وضیعت جمعیت شناختی دانشجویان و کاهش منابع مالی دولتها، زمینه تشویق نظامهای آموزش عالی را برای توجه به ملاحظات ملی و پاسخگویی مناسب تر به نیازهای محلی فراهم کرده است. دانشگاهها و مؤسسات آموزشی عالی در پاسخ به این نیروها نیازمند پرورش و ایجاد بسترهای نوآوری می باشند؛ به ویژه آن دسته از نوآوری ها که در رویه های موجود تغییرات اساسی ایجاد می کنند - که از آن تحت عنوان «نوآوری مرزشکن» یاد می شود- که این جز، با تکیه بر دستاوردهای جدید در زمینه دانش و اداره اثربخش دانش امکان پذیر نیست. هدف:این مقاله بر این هدف است تا به تشریح اقدامات دانشگاه در مدیریت دانش و ارتباط آن با نوآوری بپردازد. روش انجام پژوهش تحلیل اسنادی بوده است.یافته: بدین منظور، ابتدا مفهوم و اهمیت مدیریت دانش و سپس مفاهیم مرتبط با نوآوری و ضرورت آن تبیین می شود. در ادامه، اقدامات مدیریت دانش در ارتباط با انواع نوآوری عنوان و در نهایت، نقش دانشگاه در ارتباط با مدیریت دانش و نوآوری تشریح می شود.
مدل یابی معادلات ساختاری روابط بین سازمان یادگیرنده با مدیریت کیفیت فراگیر و مدیریت دانش در شرکت بیمه ایران : تبیین یک نظریه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مدیریت اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"بهرهوری در مراکز اطلاعرسانی نتیجة استفادة بهینه و مؤثر از منابع اطلاعاتی و بهبود کیفیت ارائة خدمات و ارتقای رضایت کاربران، دلپذیری در محیط کار، و افزایش انگیزه و علاقة کارکنان به کار بهتر میباشد که در نهایت، رشد و توسعة مراکز اطلاعرسانی را به دنبال خواهد داشت. بنابراین، این مراکز نیز از آشنایی با شیوههای اندازهگیری بهرهوری بینیاز نخواهند بود. بهرهوری یکی از معیارهای ارزیابی عملکرد یک نظام است. در دهههای اخیر به اندازهگیری و بهبود بهرهوری نیروی انسانی، خلاقیت و نوآوری و تجزیه و تحلیلهای کارشناسی اهمیتی ویژه داده شده است و تفکر و تلاش برای شناسایی مشکلات و مسائل و راهها و طرحهای جدید به منظور استفادة مفیدتر و بهتر از منابع، به بهرهوری تعریف شده است.
بهرهوری، به زبان ساده عبارت است از رابطة بین ستادههای یک نظام و نهادههای فراهمشده برای تولید ستادهها. رابطة علّی بین بسیاری از متغیرها و عوامل مؤثر بر بهرهوری، بسیار پیچیده است. در یک مرکز اطلاعرسانی با توجه به حجم بالای نهادهها، تلاش در جهت افزایش کارآیی و بهرهوری ضروری به نظر میرسد."
ارایه ی مدل بهسازی منابع انسانی با تأکید بر نقش فنآوری های نوین
حوزههای تخصصی:
مدیریت منابع انسانی، نه تنها منجر به افزایش توانمندی کارکنان می شود؛ بلکه زمینه ی تشویق کارکنان به خلاق بودن و تولید دانش جدید و نیز یک پارچگی و همکاری های متقابل و کاهش هزینه ها را فراهم می نماید. هدف مقاله ی حاضر، بررسی مؤلفه های بهسازی نیروی انسانی و ارایه ی مدل مناسب برای اجرای موفق روش های بهسازی نیروی انسانی می باشد. نتایج تحقیق، نشان می دهد که در حوزه ی بهسازی نیروی انسانی، فعالیت های متناسب صنعت برق صورت گرفته است. دوره های آموزش و کارآموزی و تدوین مدل های متناسب با آن در سطح گسترده ای برگزار شده است. براساس تعداد دوره های برگزار شده و بررسی اثربخشی آن ها، به طور کلی این حوزه از وضعیت مناسبی در نیازسنجی ها، تحلیل روش ها و اجرای برنامه ها برخوردار است. بنابراین، با توجه به مدل ارایه شده، کسب مزیت رقابتی، ارتقای کیفیت و قابلیت های منابع انسانی، بهره وری، کارآفرینی و... مستلزم بهسازی منابع انسانی و توجه به مؤلفه های آن، به عنوان مهم ترین معیار برای مدیریت منابع انسانی صنعت برق کشور می باشد.
استخراج مؤلفه های آمیخته بازاریابی اینترنتی: یک طرح پژوهش ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تدوین مدل مفهومی آمیخته بازاریابی اینترنتی و شناسایی ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های آن با رویکرد ترکیبی (کیفی - کمی) طراحی و اجرا شده است. در مرحله کیفی به منظور ساخت مدل، داده های کیفی که محصول بررسی پیشینه تحقیق است، گردآوری و با روش فراترکیب، تحلیل و در تدوین مدل استفاده شد. در بخش کیفی، استفاده از روش فراترکیب با توجه به پیشینه نظری و تجربی به نسبت خوب در حوزه آمیخته بازاریابی به طور عام و آمیخته بازاریابی اینترنتی به طور خاص برای ترکیب نتایج و ساخت مدل بوده است. داده های کمّی با استفاده از پرسشنامه طراحی شده در این پژوهش، گردآوری شده و با رویکرد تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی با استفاده از نرم افزارهای SPSS و LISREL تجزیه و تحلیل شده است. تعداد 180 پرسشنامه با روش نمونه گیری تصادفی بین اساتید دانشگاه توزیع و پس از گردآوری و بررسی، تعداد 145 پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که عناصر آمیخته بازاریابی اینترنتی در دو بعد آمیخته مشترک و آمیخته اینترنتی دسته بندی می شود. نتیجه مرحله کیفی با توجه به بار عاملی و ضریب تعیین هر عامل مشخص شد که اهمیت عناصرآمیخته اینترنتی نسبت به عناصر آمیخته مشترک بیشتر می باشد. خروجی مرحله کیفی تحقیق، مدل مفهومی آمیخته بازاریابی اینترنتی است که همه ابعاد، شاخص ها و عوامل آمیخته بازاریابی اینترنتی را شامل می شود. در پایان مرحله کیفی پرسشنامه ای برمبنای مدل تحقیق استخراج و مبنای گردآوری داده های کمی واقع شد. خروجی مرحله کمی، مدل آمیخته بازاریابی اینترنتی است که شامل ابعاد، عامل ها و مؤلفه های مدل به همراه بار عاملی آنها است. این مدل با استفاده از آزمون های معتبر آماری، آزمون شده و روایی عاملی و شاخص های برازش قابل قبول دارد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر در ارزیابی وب سایت بر اساس تحلیل اسنادی مقاله های پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر وب سایت ها به یکی از اصلی ترین ابزار سازمان ها برای ارتباط و ارائه خدمات به مشتریان و ذینفعان خود تبدیل شده اند. با توجه به این مطلب باید اذعان داشت که علی رغم صرف هزینه های زیاد برای طراحی و پیاده سازی وب سایت از طرف سازمان ها توجه بسیار کمی بر ارزیابی عملکرد وب سایت های طراحی شده مبذول می شود که این به جهت نبود وجود ابزارها و چارچوب های مناسب ارزیابی وب سایت می باشد. چارچوب های ارزیابی وب سایت می توانند به عنوان یک راهنمای خوب برای ایجاد یک وب سایت در فضای مجازی مورد استفاده قرار بگیرند و به مدیران وب سایت ها کمک کنند تا در مرحله طراحی و یا در زمان پیاده سازی و اجرا، وب سایت های خود را در جهت هر چه اثربخش تر بودن ارزیابی کنند.
در همین راستا مقاله حاضر با بررسی تحقیقات انجام شده در حوزه ارزیابی وب سایت در سال های 1995 تا 2011، به استخراج شاخص ها و عوامل مؤثر در ارزیابی وب سایت پرداخته و سپس با استفاده از آزمون انتروپی شانون شاخص های پر تکرار را شناسایی کرده و چارچوب مفهومی شامل شش عامل اصلی کیفیت اطلاعات، ظاهر وب سایت، قابلیت کاربری، پشتیبانی مشتریان، کیفیت و اعتبار سازمان و ویژگی های فنی، جهت ارزیابی وب سایت را ارائه داده است. در پایان نیز با بهره گیری از نظرات خبرگان این حوزه، مدل پیشنهادی را مورد ارزیابی قرار داده است.
گرایش ساختاری در طراحی سیستم های اطلاعاتی
حوزههای تخصصی:
طراحی چارچوب یک GDSS جهت انتخاب شاخصهای سنجش و مدیریت سرمایه¬های دانسته¬ای در یک شرکت خودروساز ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت روزافزون سرمایههای دانستهای1 و ضرورت ارزیابی آنها جهت مدیریت بهتر این منابع در راستای ایجاد مزیت رقابتی پایدار، یکی از وظیفههای مهم مدیریت در یک سازمان (اعم از تولیدی و خدماتی)، تعیین شاخصهایی است که وضعیت موجودی و بهکارگیری این داراییها را به گونهای کارامد واثربخش نشان دهد. در این راستا، تعیین معیارهایی برای انتخاب شاخصهای سنجش، ضروری به نظر میرسد. از سوی دیگر به منظور افزایش دقت و کاهش پیچیدگی و ابهام ناشی از تازگی موضوع در سطح جهانی و بهویژه در ایران، در این مقاله، روش فرایند تحلیل سلسلهمراتبی با رویکرد فازی2 جهت تصمیمگیری در مورد رتبهبندی شاخصها مورد استفاده قرار میگیرد. به طور خلاصه اینGDSS پیشنهادی، 3 مرحله از فرایند انتخاب شاخصهای ارزیابی سرمایههای دانستهای را پشتیبانی می¬کند. در این مقاله در مرحله اول جهت توسعه مدل ضرایب اهمیت معیارها، از دانش برخی از مدیران صنعت خودرو بهره گرفته شد. سپس در مرحله دوم به کمک روش AHP فازی، رتبهبندی شاخصهای سنجش سرمایههای دانستهای در صنعت خودرو انجام میشود و درنهایت با بهکارگیری قواعدی، در مورد بهکارگیری سرمایههای دانستهای تصمیمگیری میشود.