مدیریت اطلاعات سلامت
مدیریت اطلاعات سلامت دوره دهم مهر و آبان 1392 شماره 4 (پیاپی 32) (مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در بررسی چرخه ی درآمد اورژانس اساساً نقاطی که در آنها ارزش افزوده ایجاد نمی گردد، از روی «نقشه ی هست» شناسایی و اندازه گیری می شود. این امر توسط تیم تحقیقاتی- اصلاحاتی که ساختاری از نوع حل کننده ی مسائل دارد و ترکیبی از صاحبان با سطح متفاوت دانش و مهارت هستند، تحقق می یابد. در مرحله ی بعد تیم با توجه به «نقشه ی هست» به طراحی «نقشه ی باید» و «نقشه ی آنچه می تواند باشد» می پردازد. این مطالعه با شناسایی چرخه ی درآمد، از نقاط فاقد ارزش افزوده در فرآیند اورژانس بیمارستان کاشانی و به عبارت دیگر نقاط هزینه ساز و هزینه ی این فرآیند (نقشه ی هست)، کوشیده است تا نقشه ی فرآیند بهبود یافته را طراحی نماید. در این مطالعه سیکل درآمد در اورژانس بیمارستان کاشانی اصفهان درنیمه ی اول سال 1390 مورد شناسایی قرار گرفت.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه ی کیفی از نوع اقدام پژوهی و مبتنی بر متدولوژی توصیه شده و 8 مرحله ای تحقیق انجمن مدیریت مالی سلامت آمریکا درخصوص چرخه ی درآمد بیمارستان بود که با هدف بررسی سیکل درآمد بخش اورژانس بیمارستان کاشانی شهر اصفهان در سال 1390 انجام شد. واحد مطالعه شامل فرآیند اورژانس بیمارستان کاشانی شهر اصفهان- که دارای چند زیر فرآیند و نقطه ی فعالیت مرتبط می باشد- در سال 1390 بود. این واحد از طریق 30 پرونده بیماران اورژانسی و نقاط طی شده در آن و نیز مصاحبه به شکل بارش افکار و تکنیک گروه اسمی با کارکنان اورژانس بیمارستان -برحسب تخصص های شاغل پزشکی، پرستاری، بهیار و نیروهای خدماتی شیفت صبح به ترتیب به تعداد 3-7-2-1 نفر (جمعاً 13 نفر) که از نظر زمانی و مکانی در بیمارستان کاشانی اصفهان در نیمه اول سال 1390 حضور داشتند- مورد ارزیابی قرار گرفت. نسبت نمونه گیری (Sampling Fraction) کارکنان اورژانس بیمارستان برحسب تخصص های شاغل پزشکی، پرستاری، بهیار و نیروهای خدماتی به ترتیب 23-54-15-5/7 درصد بود.
یافته ها: نتایج این مطالعه با توجه به 8 هدف مورد بررسی شامل این موارد بود: تعیین فرآیند گردش کار اورژانس بیمارستان کاشانی- تعیین فلودیاگرام گردش کار اورژانس- تحلیل عملیات کار مبتنی بر فرآیند اورژانس- تعیین نقاط و مناطق هزینه بر در فرآیند اورژانس بیمارستان- تعیین نقاط و مناطق درآمدزا در فرآیند اورژانس- تعیین نقاط قابل اصلاح در فرآیند اورژانس بیمارستان- شناسایی راه های کاهش هزینه در بخش اورژانس- شناسایی راه های افزایش درآمد در بخش اورژانس
نتیجه گیری: ترکیب بررسی عملکرد فرآیند و استفاده ابزاری از خلاقیت در شکل یک مطالعه ی کیفی اساس مطالعه ی نقشه ی درآمد را شکل می دهد که اکنون به صورت روزافزون از آن استفاده می شود. نتایج این مطالعه در اصلاح و بهبود عملکرد اورژانس تأثیر جدی و بسیار مهمی خواهد داشت، چنانکه می تواند با کشف اشتباهات و خطاها و نیز سوگرایی های سیستماتیک که به شکل بالقوه یا بالفعل وجود دارد، زمینه را برای تحقق مفهوم «درست انجام بده و همیشه درست را انجام بده» فراهم نماید.
دانش، نگرش و عملکرد از نظر کاربرد فن آوری اطلاعات و ارتباطات توسط دانشجویان دانشکده ی زیست پزشکی در سارایوو(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با تمام پیشرفت هایی که امروزه در زمینه ی پزشکی اتفاق می افتد، امکان استفاده از فن آوری اطلاعات مدرن بزرگترین سود محسوب می شود. پزشکی امروزه با استفاده ی گسترده از اطلاعات و فن آوری ارتباطات information and communication technologies (ICT) نظیر، گوشی های تلفن همراه، تله تکس، فکس و پست الکترونیکی (ایمیل) شناخته می شود. شبکه ی کامپیوتری جهانی به تعدادی از پایگاه های داده با اطلاعات کتابشناختی، اپیدمیولوژیک، تصویر و اطلاعات دیگر -که به طور فزاینده ای بر اهمیت استفاده از اینترنت در پزشکی تأکید دارد- اجازه ی دسترسی می دهد. سیستم هایی برای ارزیابی وضعیت سلامت و تشخیص بیماری ها و سیستم هایی به منظور حمایت از عملکرد بالینی بر روی اینترنت در دسترس می باشند. هدف از این بررسی برآورد این بود که، چه تعداد از دانشجویان آماده ی پذیرش دانش با استفاده از انفورماتیک پزشکی برای کار در آینده هستند و کدام قسمت ها از انفورماتیک پزشکی در عملکرد پزشکان آینده حائز اهمیت است.
روش بررسی: پژوهش در میان دانشجویان سال ششم دانشکده ی پزشکی دانشگاه سارایوو در سال های 10/2009 و 13/2012 از طریق پرسشنامه با هدف خاص انجام شد. این پرسشنامه به طور کامل ناشناس بود و پنج طبقه از داده های دربرگیرنده ی متغیرهای مربوطه که توسط نویسنده برای اولین بار تهیه شد را شامل شد. برای ارزیابی نظرات مقیاس لیکرت مورد استفاده قرار گرفت.
یافته ها: بازخورد دانشجویان در مورد آموزش در زمینه ی انفورماتیک پزشکی بیشتر شده بود، به طوری که دانشجویان در سال 2009/2008 معتقد بودند که باید کار عملی بر روی کامپیوتر وآموزش و یادگیری از طریق اینترنت و از راه دور وجود داشته باشد. دانشجویان در هر دو نظرسنجی به توافق رسیدند که آنها باید دانش خود را در مورد پایگاه داده بهبود بخشند، اما در سال 2009 نیاز آنها به بهبود دانش خود در مورد افیس ام اس و اینترنت بیش از دو برابر سال جاری بود.
نتیجه گیری: دسترسی به اطلاعات مفید پزشکی برای کاربران مراقبت بهداشتی، پزشکان و دیگر پرسنل مراقبت بهداشتی در مؤسسات بهداشتی مختلف در هر نقطه از سیاره ی زمین راحت تر شده است. همه ی آنها این قدرت را دارند که با سرعت زیاد و به راحتی به جمع آوری و به اشتراک گذاری اطلاعات از مناطق محلی خود و حتی فراتر از آن بپردازند.
چالش های ناشی از تقاضای القایی خدمات سلامت؛ یک مطالعه ی کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تقاضای القایی یکی از چالش های نظام سلامت کشورها است که باعث بالا رفتن سهم مردم در هزینه های درمانی و همچنین رشد شاخص هزینه های تحمل ناپذیر می شود. در نتیجه مقاله ی حاضر به دنبال شناسایی چالش های تقاضای القایی با استفاده از تجارب صاحب نظران دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود.
روش بررسی: روش تحقیق که در شهر اصفهان در سال 1391 انجام شد، به شیوه ی کیفی بود و از مصاحبه ی نیمه ساختار یافته برای گردآوری داده ها استفاده شد. برای تعیین روایی و پایایی معیارهایی مانند موثق بودن اطلاعات، قابل اعتماد بودن، قابل اطمینان بودن و قابل تثبیت بودن داده ها درنظر گرفته شد. جامعه ی پژوهش شامل صاحب نظران دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود. نمونه گیری به روش هدفمند انجام شد و تعداد 17 نفر مورد مصاحبه قرار گرفتند. به مصاحبه شوندگان اطمینان داده شد که نامی از آنها برده نمی شود و تمامی اطلاعات آنها محرمانه باقی خواهد ماند. از روش تجزیه و تحلیل موضوعی برای تحلیل داده ها استفاده گردید.
یافته ها: در این پژوهش، براساس تحلیل موضوعی انجام شده 41 زیر موضوع و 3 موضوع اصلی استخراج شد. این سه موضوع اصلی شامل چالش های سازمان های بیمه گر، چالش های سیستم سلامت و چالش های بیمار بود. هر کدام از این موضوعات نیز دارای زیر موضوعاتی بودند.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش چالش های ناشی از تقاضای القایی را ارائه می کند که بارزترین یافته های آن شامل چالش های سازمان های بیمه گر، چالش های سیستم سلامت و چالش های بیمار بود. این یافته ها به سیاستگذاران بخش سلامت کمک می کند تا بتوانند با درنظر گرفتن چالش ها، راهبردهای مناسبی در جهت کاهش آنها طراحی نمایند.
تخمین تابع تولید بیمارستان های منتخب عمومی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: استفاده از اصول اقتصادی و متعاقب آن ارزیابی عملکرد اقتصادی بیمارستان ها، موجب تصحیح فرآیندها و تداوم فعالیت ها گشته و اداره ی اقتصادی صنعت بیمارستان را فراهم می نماید. هدف از مطالعه ی حاضر تخمین تابع تولید بیمارستان های منتخب اصفهان به منظور تحلیل رفتار اقتصادی این بیمارستان ها در استفاده از منابع تولید بود.
روش بررسی: مطالعه ی حاضر از نوع مطالعات کاربردی بود که به شیوه ی تحلیلی در سال 1391 به اجرا درآمد. در این مطالعه از تخمین تابع تولید لگاریتمی دوطرفه ی کاب- داگلاس، نرخ فنی جانشینی و کشش تولید هر یک از عوامل تولید جهت بررسی رفتار اقتصادی بیمارستان ها استفاده شد. جامعه ی پژوهش شامل 5 بیمارستان عمومی منتخب در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود. داده ها به شکل پانل (ترکیب سری زمانی و مقطعی) مربوط به یک دوره ی زمانی 6 ساله به روش میدانی با استفاده از فرم های اطلاعاتی جمع آوری گردید. در نهایت جهت تخمین مدل از نرم افزار اقتصادسنجی5 EVIEWS استفاده شد.
یافته ها: یافته های مطالعه نشان داد که نهاده های تخت فعال (91/0)، پرستار (11/0)، پزشک (01/0) و سایر کارکنان (008/0) به ترتیب بیشترین تأثیر را در تولید تعداد پذیرش های بستری بیمارستان های مورد مطالعه داشت. ضرایب تمامی عوامل تولید از لحاظ آماری معنی دار (05/0P<) و مقدار ضریب تعیین مدل نیز در حد بسیار خوب (98/0R2=) بود. همچنین همه ی عوامل تولید در منطقه ی اقتصادی بودند. مجموع ضرایب تابع تولید بیش از یک (1<) نشان دهنده ی تولید فزاینده نسبت به مقیاس بود.
نتیجه گیری: یافته های مطالعه نشان از اهمیت بالای تخت بیمارستانی در افزایش تولید (تعداد ترخیص شدگان) دارد. بنابراین میزان بهره وری تخت فعال در این بیمارستان ها بالا بوده و بیشترین نقش را در تولید بیمارستان (تعداد ترخیص شدگان) به خود اختصاص داده است. می توان استنتاج کرد که استفاده از ظرفیت های بیمارستان های موجود و سرمایه گذاری جهت افزایش نهاده های تولید با توجه به بازدهی فزاینده ی بیمارستان های موجود، می تواند راه حل کاراتری نسبت به احداث بیمارستان های جدید باشد.
تدوین شاخص های ارزشیابی دوره ی کارشناسی ارشد فن آوری اطلاعات سلامت در دانشگاه های علوم پزشکی منتخب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ارزشیابی فرایندی نظامدار برای جمع آوری، تحلیل و تفسیر اطلاعات به منظور بررسی میزان عملی شدن هدف ها است. در نظام آموزشی دانشگاهی منظور از آموزش، ایجاد تغییرات مناسب و روزافزون، در حاصل این سیستم یعنی دانشجویان می باشد و هدف از ارزشیابی، ارتقای کیفیت در آموزش، پژوهش، بهداشت و درمان است. این پژوهش به تدوین و شناسایی شاخص های ارزشیابی دوره ی کارشناسی ارشد فن آوری اطلاعات سلامت براساس الگوی سیپ، در پنج دانشگاه علوم پزشکی تهران، شهید بهشتی، اصفهان، شیراز و کاشان در سال 1391 پرداخت.
روش بررسی: پژوهش از نوع کاربردی و توصیفی بود و جامعه ی آماری آن را مدیران گروه، اساتید، مسؤولان کتابخانه و دانشجویان دوره ی کارشناسی ارشد فن آوری اطلاعات سلامت پنج دانشگاه علوم پزشکی تهران، شهید بهشتی، اصفهان، شیراز و کاشان در سال 1391 (مجموعاً 130 نفر) تشکیل دادند. ابزار گردآوری داده ها چهار پرسشنامه براساس مقیاس رتبه بندی لیکرت بود که روایی آن به وسیله ی مشاوره با صاحب نظران و متخصصان رشته تایید و پایایی پرسشنامه های مدیران گروه، اساتید، دانشجویان و مسؤولان کتابخانه از طریق ضریب آلفای کرونباخ (Cronbach's Alpha) به ترتیب 74/0، 93/0، 98/0 و 80/0 برآورد شد. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و نرم افزار SPSS صورت گرفت.
یافته ها: در مجموع 139 شاخص براساس سه عامل زمینه، درونداد، و فرایند در حیطه های نیروی انسانی متخصص، خدمات علمی- تخصصی مورد نیاز جامعه، دانشجویان، مدیران گروه، اعضای هیأت علمی، برنامه ی درسی، بودجه، امکانات و تجهیزات، فعالیت های تدریس و یادگیری و علمی- پژوهشی دانشجویان و اساتید و فعالیت های کتابخانه تعیین و مورد بررسی واقع شد.
نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده ی وضعیت نسبتاً مطلوب دوره ی کارشناسی ارشد فن آوری اطلاعات سلامت بود، اما تلاش برای اصلاح و بهبود آن و ادامه ی فرایند ارزشیابی ضروری است. برای رسیدن به سطح ایده آل، نیاز به تجدید نظر و تغییرات لازم جهت ارتقای کیفیت وجود دارد.
تحلیل عوامل تأثیرگذار بر پذیرش استفاده از پزشکی از راه دور با استفاده از مدل های ترکیبی پذیرش فن آوری و تئوری رفتار برنامه ریزی شده (مورد مطالعه: پزشکان شهر اصفهان)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: لازمه پیاده سازی فن آوری پزشکی از راه دور برای ارائه خدمات پزشکی و بهداشتی پذیرش آن است. هدف کلی مطالعه حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر پذیرش پزشکی از راه دور با بهره گیری از فن آوری اطلاعات و ارتباطات بود.
روش بررسی: روش این پژوهش تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات آن، ترکیبی از پرسشنامه ی مدل پذیرش فن آوری و تئوری رفتار برنامه ریزی شده بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر پزشکان بیمارستان های شهر اصفهان در دوره ی زمانی اردیبهشت و تیر 1391 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده، 125 نفر از آنان به عنوان نمونه ی پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند. جهت سنجش روایی و پایایی مدل از روش مدل یابی معادلات ساختاری و آلفای کرونباخ استفاده شد و براساس نتایج تحلیل مسیر ارتباط متغیرهای این پژوهش مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS19 و AMOS20 انجام شد.
یافته ها: سودمندی درک شده (54/0=β) و سهولت درک شده (43/0=β) بر نگرش نسبت به استفاده از پزشکی از راه دور تأثیرگذار بودند. یافته های پژوهش همچنین حاکی از تأثیر مثبت سودمندی درک شده (61/0=β) و کنترل رفتاری درک شده (39/0=β) بر تمایل افراد نسبت به این نوع فن آوری بود، درحالی که هنجارهای ذهنی (18/0=β) بر تمایلات رفتاری مورد تأیید قرار نگرفت.
نتیجه گیری: نتایج بدست آمده حاکی از این است که مدل پذیرش فن آوری و تئوری رفتار برنامه ریزی شده می تواند نیت افراد را در به کارگیری فن آوری پزشکی از راه دور پیش بینی نماید.
تحلیل پراکنش فضایی خدمات بیمارستانی و درمانگاهی با استفاده از GIS و مدل Topsis ( مورد: شهر اصفهان)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در اغلب شهرها عدم تخصیص متناسب فضا و مکان گزینی بهینه ی عناصر خدماتی و کالبدی شهر، به ویژه خدمات درمانی(بیمارستان و درمانگاه) و عوامل مؤثر در مکان یابی این مراکز، افزایش روز افزون مشکلات شهری و شهروندان را به دنبال داشته و دارد. هدف پژوهشگران در این مقاله مشخص کردن نواحی محروم از خدمات مذکور به منظور تخصیص امکانات بهداشتی با اولویت زمانی در مناطق چهارده گانه شهر اصفهان بوده است.
روش بررسی: نوع مطالعه تحلیلی و جامعه ی پژوهش بیمارستان ها و درمانگاه های شهر اصفهان در سال 1390 بود. برای جمع آوری داده ها از روش میدانی استفاده شد. اطلاعات بدست آمده در محیطArcMap وارد شد و با بهره گیری از امکانات این سامانه به تعیین شعاع عملکردی و بررسی توزیع فضایی بیمارستان ها، درمانگاه ها و تجزیه و تحلیل داده هاپرداخته شد. در نهایت از تکنیک تاپسیس جهت رتبه بندی مناطق استفاده شده است.
یافته ها: اختلافاتی بین مناطق چهاده گانه شهر اصفهان در زمینه ی برخورداری از خدمات بیمارستانی و درمانگاهی وجود داشت. این اختلاف درخصوص خدمات بیمارستانی بسیار بیشتر بود، به گونه ای که از 29 بیمارستان مورد بررسی 20 بیمارستان در سه منطقه 1، 3 و 5 قرار داشت، این درحالی است که مناطق4، 9، 11 و 13 شهر فاقد بیمارستان بودند. در بین مناطق شهر، منطقه ی 1 شهری به عنوان منطقه ی بسیار برخوردار و منطقه ی 10 به عنوان منطقه ی فرو برخوردار مشخص شد.
نتیجه گیری: تعداد خدمات مذکور در شهر اصفهان به اندازه ی کافی است، اما توزیع فضایی مناسبی ندارد. در نتیجه دسترسی ها به این مکان ها به خوبی صورت نمی گیرد.
اولویت بندی عوامل مؤثر بر شاخص های بهره وری در بیمارستان نور و علی اصغر شهر اصفهان: تحلیل سلسله مراتبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اهمیت بهره وری و استفاده ی مطلوب از منابع محدود در بیمارستان ها، از مهمترین رسالت های مراکز درمانی به شمار می آید. این پژوهش با هدف تعیین عوامل مؤثر بر شاخص بهره وری، به کمک تکنیک تحلیل سلسله مراتبی در مرکز آموزشی درمانی نور و علی اصغرانجام شده است.
روش بررسی: این تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی – مقطعی بود که در سال 1389 انجام شد. جامعه ی پژوهشی شامل مدیریت، ریاست، سوپروایزر آموزشی و مسؤولین کلیه ی بخش های بستری بیمارستان نور و علی اصغر اصفهان بودند که به صورت سرشماری تمامی آنها انتخاب شدند (25 نفر). ابزار جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه مقایسات زوجی بوده که روایی آن با نظر اساتید فن مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات به وسیله ی نرم افزار Expert Choice انجام شد.
یافته ها: در رابطه با شاخص طول مدت اقامت زیر معیار ترخیص در روزهای پایانی هفته با وزن نهایی(566/0) در شاخص ضریب اشغال تخت، زیر معیار ویزیت به موقع متخصص یا رزیدنت دارای بیشترین وزن نهایی (169/0) در شاخص عملکرد تخت، زیر معیار ویزیت به موقع متخصص یا رزیدنت با بیشترین وزن نهایی(210/0) و در شاخص هزینه ی تخت روز زیر معیار هزینه ی لوازم مصرفی و سرمایه ای با وزن نهایی(159/0) دارای بالاترین تأثیر بر شاخص بهروری بود.
نتیجه گیری: با توجه به اولویت بندی عوامل مؤثر بر شاخص بهر وری در بیمارستان به منظور افزایش بهره وری، تدوین برنامه ی آموزشی مستمر برای کارکنان درمانی، توجه به تریاژ مناسب در بخش اورژانس، بکارگیری راهبردهای هزینه ی اثربخش در بیمارستان و راهبرد مدیریت نگهداشت تجهیزات بیمارستانی پیشنهاد می شود.
تعیین سنجه های عملکردی مرکز آموزشی درمانی الزهرا (س) دانشگاه علوم پزشکی اصفهان براساس الگوی کارت امتیازی متوازن ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کاربرد کارت امتیازی متوازن در سازمان های سلامت دولتی و غیرانتفاعی در حال افزایش است. این الگو یک چارچوب مفهومی جهت تدوین مجموعه ای از سنجه های عملکرد در راستای اهداف استراتژیک می باشد. یکی از اصول کلیدی در فرایند کارت امتیازی متوازن شناسایی آن دسته از سنجه هایی است که به درستی تحقق استراتژی ها را اندازه گیری می کند. هدف این پژوهش تعیین سنجه های عملکردی مرکز آموزشی درمانی الزهرا (س) دانشگاه علوم پزشکی اصفهان براساس الگوی کارت امتیازی متوازن ایران بوده است.
روش بررسی: این تحقیق از نوع پژوهش های کیفی بود که در مرکز آموزشی درمانی الزهرا (س) شهر اصفهان در سال 1390 انجام شد. جامعه ی آماری پژوهش 20 نفر از مدیران سطوح مختلف بیمارستان بودند. روش نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری هدفمند بود که در آن افراد مطلع کلیدی که در تدوین سنجه های عملکردی بیمارستان مشارکت داشتند، به عنوان اعضای تیم کارت امتیازی متوازن انتخاب شدند. با تشکیل جلسات بحث گروهی متمرکز، در ابتدا 50 سنجه تعیین شد که با نظر تیم کارت امتیازی متوازن 30 سنجه به عنوان سنجه های عملکردی بیمارستان نهایی گردید. سپس این سنجه ها دسته بندی و در مناظر کارت امتیازی متوازن قرار داده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات سیاهه وارسی (چک لیست) طراحی شده براساس سنجه های زمینه ی تحقیق و سنجه های پیشنهادی مرکز الزهرا (س) بود که روایی صوری و محتوایی آن با چند بار بازنگری توسط اساتید راهنما و مشاور تأیید شد. همچنین روایی سازه آن با استفاده از مناظر کارت امتیازی متوازن محرز گردید. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کیفی محتوا انجام شد.
یافته ها: کارت امتیازی متوازن این مرکز در چهار منظر بیماران و جامعه (مشتری)، فرایندهای داخلی، یادگیری و رشد و منظر مالی تعیین شد که با مناظر الگوی کارت امتیازی متوازن ایران انطباق مفهومی داشته و در راستای مناظر اصلی کاپلان و نورتون بود. سپس سنجه های تعریف شده با نظر اعضای تیم کارت امتیازی متوازن ، در منظر مربوط به خود قرار گرفت. بیشترین تعداد سنجه ها به ترتیب در منظر فرایندهای داخلی و منظر یادگیری و رشد نهایی گردید.
نتیجه گیری: کارت امتیازی متوازن ابزاری را برای تبدیل مأموریت سازمان به اهداف قابل سنجش ملموس، فعالیت ها و سنجه های عملکردی ارائه می دهد. موفقیت کارت امتیازی متوازن به انتخاب دقیق سنجه هایی است که جوهره اصلی استراتژی سازمان را در خود دارند. طبقه بندی سنجه ها در چهار منظر، کمک شایانی به ارتقای سطح عملکرد بیمارستان می نماید. بنابراین پایش و ارزیابی مستمر این سنجه ها در راستای اهداف کلان و استراتژی های بیمارستان لازم و ضروری است.
اعمال فرانشیز متغیر درپرونده ی بیماران بستری بیمه شده ی تأمین اجتماعی در بیمارستان های منتخب شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پرداخت مستقیم به عنوان یکی از منابع مالی نظام های سلامت تأثیر منفی بر وضعیت سلامتی و شاخص های کمی و کیفی عملکرد نظام سلامت دارد. هزینه های سلامتی بالاتر و در نتیجه پرداخت از جیب بیشتر ممکن است منجر به فقر یا کاهش دسترسی به خدمات سلامتی شود. متأسفانه این وضعیت بیشتر در میان افراد فقیر که نیاز بیشتری به مراقبت دارند دیده می شود. هدف این مطالعه جواب دادن به این مسأله بود که اگر سازمان تأمین اجتماعی بخواهد بیمه شدگانش را در برابر پرداخت مستقیم بالا ( صورت حساب های بالای 1 میلیون ریال) حفاظت کند، با فرض ثابت بودن هزینه های کل چگونه پوشش هزینه ی سایرین را تغییر دهد.
روش بررسی: این پژوهش به صورت توصیفی و مقطعی بر روی صورت حساب های بیماران بستری تحت پوشش بیمه ی سازمان تأمین اجتماعی در بیمارستان های شهر اصفهان در سال 1387 انجام شد. نمونه گیری به صورت خوشه ای بود و براساس فرمول نمونه گیری طبقه بندی شده، 2430 عدد تعیین شد، سپس سهم هر بیمارستان و سهم هر بخش بستری مشخص گردید. اطلاعات از طریق مراجعه به واحد حسابداری و درآمد بیمارستان با مطالعه ی فرم های مربوط به هزینه ی بیماران بستری و مصاحبه با کارشناسان بیمه در بیمارستان با استفاده از فرم های رسمی اطلاعات امور مالی دفتر اسناد پزشکی جمع آوری شد. با توجه به استاندارد بودن فرم ها، روایی و پایایی آنها مورد تایید بود. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Excelانجام شد.
یافته ها: سازمان تأمین اجتماعی می تواند با سه سناریو با فرض ثابت بودن هزینه های سازمان، فرانشیزهای بالای یک میلیون را پوشش دهد. سناریوی اول: سازمان تأمین اجتماعی به جای پوشش 90 درصدی هزینه ها برای پرونده هایی که هزینه های درمان آنها کمتر از ده میلیون ریال باشد (فرانشیز کمتر از میلیون ریال) 43 درصد از هزینه ها را پوشش دهد. سناریوی دوم: سازمان تأمین اجتماعی به جای پوشش 90 درصدی هزینه ها برای پرونده هایی که هزینه های درمان آنها تا بیست میلیون ریال است (فرانشیز کمتر از دو میلیون ریال) 77 درصد از هزینه ها را پوشش دهد. سناریوی سوم: سازمان تأمین اجتماعی به جای پوشش 90 درصدی هزینه ها برای پرونده هایی که هزینه های درمان آنها کمتر ازصد میلیون ریال باشد (فرانشیز کمتر از ده میلیون ریال) 86 درصد از هزینه ها را پوشش دهد.
نتیجه گیری: سازمان تأمین اجتماعی با استفاده از فرانشیز متغیر می تواند افراد را در برابر هزینه های سلامتی بالا و خانوارها را در برابر هزینه های کمرشکن محافظت کند.
رابطه ی میزان کاربست مؤلفه های مدیریت دانش و عملکرد آموزشی اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دانشگاه ها اصلی ترین مؤسساتی هستند که سرمـایه ی دانش را در نیروی کار ایجـاد می کنند و می توانند اقتصاد دانش محور را حمایت کنند. این مقاله درصدد تعیین رابطه ی بین کاربست مؤلفه های مدیریت دانش با عملکرد آموزشی اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 91-1390 بود.
روش بررسی: روش پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعه ی آماری شامل اعضای هیأت علمی (643 نفر) و دانشجویان آنان (7006 نفر) در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود. حجم نمونه ی اعضای هیأت علمی 240 نفر و دانشجویان 1120 نفر بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های محقق ساخته ی کاربست مؤلفه های مدیریت دانش (ایجاد، ثبت، پالایش، انتشار و کاربرد دانش) و عملکرد آموزشی بود که روایی ابزارها با استفاده از روایی صوری و محتوایی و پایایی آنها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (87/0=r1) و (92/0=r2) محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 18 و آزمون t، ANOVA و رگرسیون چند متغیره صورت گرفت.
یافته ها: بین ایجاد، پالایش، انتشار و کاربرد دانش با عملکرد آموزشی در سطح (05/0P<) رابطه ی چندگانه ی معنی دار وجود داشت. همچنین ضرایب بتا بین کاربست مؤلفه های مدیریت دانش با عملکرد آموزشی از نظر آماری معنادار بود (000/0 = P). ضریب همبستگی چندگانه 269/0 و ضریب تعیین اصلاح شده 20/7 بود. بنابراین 0/27 درصد از تغییرات مربوط به واریانس عملکرد آموزشی تحت تأثیر کاربست مؤلفه های مدیریت دانش بود و بین آنها هم خطی وجود نداشت و بنابراین مدل رگرسیون معنی دار بود. بین میانگین نمرات مدیریت دانش از دیدگاه اعضای هیأت علمی برحسب مشخصات دموگرافیک تفاوت معنی دار وجود نداشت، ولی بین عملکرد آموزشی اعضای هیأت علمی برحسب جنس و مرتبه ی علمی تفاوت معنی دار بود.
نتیجه گیری: مدیریت دانش به عنوان ابزار کلیدی مدیریت قرن جدید، راهبردی سیستماتیک بوده و فرآیندهای تعریف، دستیابی، انتقال و به کارگیری اطلاعات و دانش توسط افراد سازمان های آموزشی است که موجب ایجاد نوآوری، توانایی رقابت و ارتقای بهره وری می شود و ضمن کمک به حل مشکل، تصمیم گیری، برنامه ریزی راهبردی، یادگیری پویا از زوال دارایی های ذهنی جلوگیری کرده به آگاهی سازمان های آموزشی می افزاید و انعطاف پذیری آنها را افزایش می دهد.