مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
شرکت بیمه ایران
حوزه های تخصصی:
ارزیابی تأثیر کاربرد اصول مدیریت ارتباط با مشتری بر وفاداری مشتریان بیمه ایران در استان گیلان
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش بررسی تاثیر سطوح مختلف ابعاد مدیریت ارتباط با مشتری از دیدگاه گالبریث و راجرز (سفارشی سازی، ایجاد ارتباطات شخصی شده، و ارائه خدمات پشتیبانی) بعنوان متغیر های مستقل بر وفاداری مشتریان است. جامعه آماری آن کلیه مشتریان بیمه ایران در استان گیلان می باشد که به روش نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و آزمون دانکن و نرم افزار15 Spss استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین سطوح پایین و متوسط و بالای سفارشی سازی اختلاف معناداری وجود دارد و هر چه سطح آن بالاتر باشد، میزان وفاداری مشتریان نیز بیشتر خواهد بود.
ارزیابی تاثیر هویت برند بر عملکرد از طریق نقش میانجی مدیریت ارتباط با مشتری
حوزه های تخصصی:
امروزه بنا به دلایل بسیاری، برند ها به لحاظ نوع محصول یا خدماتی که ارائه می دهند، مانند هم عمل می کنند. شرکت های بیمه نیز از این قاعده مستثنا نیستند. در چنین وضعیتی، فقط شرکت هایی می توانند خود را متمایز جلوه دهند که هویتی ویژه، مشخص و از پیش تعریف شده داشته باشند. نظر به اهمیت نقش مدیریت ارتباط با مشتری در انتقال پیام برند سازمان به مشتریان، به ویژه در سازمان های خدماتی، هدف این پژوهش ارزیابی تاثیر هویت برند بر عملکرد از طریق نقش میانجی مدیریت ارتباط با مشتری شرکت بیمه ایران است. کلیه مشتریانی که از خدمات بیمه ایران استفاده می کنند به عنوان جامعه آماری تحقیق انتخاب شدند که با استفاده از روش نمونه گیری کوکران نمونه 384 نفری تعیین شد.این پژوهش به روش توصیفی از نوع همبستگی اجرا شد و جمع آوری داده ها به کمک پرسشنامه انجام گرفت. برای سنجش متغیرهای تحقیق از پرسشنامه با مقیاس طیف لیکرت استفاده شد. روایی ابزار تحقیق با استفاده نظرجمعی از صاحب نظران و متخصصان مورد تایید قرار گرفت و پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 813/0 تایید شد. برای برازش مدل از روش تحلیل مسیر و برای بررسی وضعیت فرضیه های تحقیق از مدل یابی ساختاری و نرم افزار LISREL 8.8 استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که برند به عنوان خدمات ، برند به عنوان نماد ، برند به عنوان سازمان و برند به عنوان شخص بر عملکرد سازمانی تاثیر مثبت دارد. این در حالی است که تاثیر برند به عنوان خدمات بر عملکرد سازمانی نسبت به سایر عوامل بیشتر بوده است.
تاثیر داستان سرایی برند بر جایگاه یابی برند مورد مطالعه شرکت بیمه ایران
حوزه های تخصصی:
داستان سرایی برند رویکردی در بازاریابی جهت اشتراک داستان شرکت با مشتریان است. این رویکرد از بخشی از بازاریابی محتوایی و بازاریابی دیجیتال است. داستان سرایی برند از عوامل مهمی است که نقش بسزایی در ایجاد منافع بلندمدت برای شرکت ایفا می کند و باعث درگیری بیشتر مشتریان با برند سازمان می شود. در این راستا، هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر داستان سرایی برند و جایگاه یابی برند بر درگیری مشتریان شرکت بیمه ایران بوده است که بدین منظور، ۳۸۴ نفر از مشتریان شرکت بیمه ایران به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به پرسشنامه پژوهش پاسخ گفتند. در پایان نتایج نشان داد که جایگاه یابی برند و داستان سرایی برند بر درگیری مشتریان شرکت بیمه ایران تأثیر دارند. جایگاه یابی برند، داستان سرایی برند و شنیده های برند بر نگرش به برند مشتریان شرکت بیمه ایران تأثیر دارد. شنیده های برند بر داستان سرایی برند مشتریان شرکت بیمه ایران تأثیر دارد. نگرش به برند بر درگیری مشتریان شرکت بیمه ایران تأثیر دارد. نگرش به برند در تأثیر جایگاه یابی برند بر درگیری مشتریان شرکت بیمه ایران نقش میانجی دارد. نگرش به برند در تأثیر داستان سرایی برند بر درگیری مشتریان شرکت بیمه ایران نقش میانجی دارد. نتایج همچنین نشان داد که نگرش به برند در تأثیر شنیده های برند بر درگیری مشتریان شرکت بیمه ایران نقش میانجی دارد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل حاکمیت شرکتی مطلوب در شرکت بیمه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه سال سی و پنجم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۴۰)
199 - 233
حوزه های تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف شناسایی عوامل حاکمیت شرکتی مطلوب در شرکت بیمه ایران و اولویت بندی آنها با استفاده از روش تاپسیس فازی انجام شده است. روش شناسی: تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی مبتنی بر روش آمیخته بوده است. در شناسایی عوامل از روش تحلیل مضمون و در اولویت بندی مولفه ها از روش تاپسیس فازی استفاده شده است. جامعه خبرگان در فاز کیفی شامل 15 نفر از مدیران بیمه ایران و نمونه آماری در فاز کمی شامل 152 نفر بود. از مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه نیز به عنوان ابزار گردآوری داده ها استفاده شده است. یافته ها: مدل تحقیق در قالب 5 کد انتخابی، 12 کد محوری و 74 مضمون فرعی با استفاده از روش دلفی از اجماع نظر خبرگان به دست آمد. در پیمایش مدل تحقیق، مولفه ها بر مبنای وزن های ارزشی رتبه بندی شدند. نتایج نشان داد مولفه تفکیک نقش رئیس ﻫﻴأﺖ مدیره و مدیرعامل بیشترین وزن ارزشی و مولفه نماینده منتخب کارکنان کمترین وزن ارزشی را در بین 74 شاخص دارا بوده اند. نتیجه گیری: حاکمیت شرکتی ابزاری بهینه برای حمایت از حقوق سهامداران و ذی نفعان در صنعت بیمه است. طبقه بندی موضوعی: K29 ، M38 ، L32 ، L88 ،C83 .
بررسی تاثیر فرهنگ دینی بر بهبود فضای کسب و کار در شرکت بیمه ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
101 - 114
حوزه های تخصصی:
این تحقیق در راستای بررسی تاثیر فرهنگ دینی بر بهبود فضای کسب و کار در شرکت بیمه ایران شده است. روش تحقیق به کار گرفته شده در این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر نوع داده ها کمی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق عبارت از کلیه مدیران شرکت بیمه ایران در استان تهران می باشند که تعداد آنها حدودا 1000 نفر می باشد. روش نمونه گیری در این پژوهش روش نمونه گیری ساده می باشد. از جامعه آماری مذکور با توجه به ضوابط نمونه گیری ( براساس شیوه نمونه گیری مندرج در جدول مورگان ( تعداد 292 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده و سپس با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته در چهار بعد و 32 گویه تنظیم براساس مقیاس پنج گزینه ای لیکرت، و گویه های مستخرجه در نمونه آماری تحقیق مورد پرسش قرار گرفته است. در این تحقیق برای بررسی فرضیه های پژوهشی از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و جهت بررسی تاثیر از آزمون رگرسیون استفاده شده است. با توجه به داده های تحقیق می توان گفت، فرهنگ دینی بر بهبود فضای کسب و کار در شرکت بیمه ایران موثر می باشد.
شناسایی و رتبه بندی ویژگی های مناسب نظام مدیریت محتوای پورتال شرکت بیمه ایران با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه سال سی و هفتم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۴۶)
113 - 146
حوزه های تخصصی:
هدف : این پژوهش با هدف شناسایی و رتبه بندی ویژگی های مناسب نظام مدیریت محتوای پورتال شرکت بیمه ایران با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی در سال 1398 انجام شده است. روش شناسی : پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش اجراء توصیفی از نوع پیمایشی و ماهیت اکتشافی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دو دسته کلیه کارکنان و خبرگان شرکت بیمه ایران هستند که از میان کلیه کارکنان (95 نفر) به صورت سرشماری برای شناسایی عوامل و 15 نفر از مدیر کل، رؤسای ادارات و کاربران اداره انفورماتیک به عنوان خبرگان جهت رتبه بندی عوامل به صورت گلوله برفی انتخاب شدند. از فنون دلفی، تحلیل سلسله مراتبی و نرم افزارهای اس پی اس اس و اکسپرت چویس برای تحلیل داده ها استفاده شده است. بر اساس تکنیک دلفی، طی دو مرحله پرسشنامه برگرفته از ادبیات پژوهش در میان خبرگان توزیع شد. برای بررسی پایایی از روش های مختلفی استفاده شد. برای شناسایی عوامل پرسشنامه مرحله اول و دوم طبق تکنیک دلفی در میان 95 نفر (کلیه کاربران شرکت سهامی بیمه ایران در استان خوزستان) توزیع گردید. برای این دو پرسشنامه پایایی در نرم افزار اس. پی. اس. اس و با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه گردید که میزان پایایی از عدد 7/0 بیشتر شد و پایایی پرسشنامه مطلوب بود. در پرسشنامه مرحله سوم، پایایی از طریق بررسی نرخ ناسازگاری مقایسات در نرم افزار اکسپرت چویس مورد ارزیابی گرفت و چون نرخ ناسازگاری برای تمامی مقایسات از عدد 1/0 کمتر بود، صحت مقایسات انجام شده مورد تأیید قرار گرفت. یافته ها : بر اساس نتایج تکنیک دلفی 42 سؤال (8 عامل اصلی و 34 زیرعامل) با اهمیت شناخته شدند. برای رتبه بندی عوامل از روش تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد. بر اساس نتایج عوامل اطلاع رسانی با وزن 202/0، تاریخچه و اهداف با وزن 177/0، ساده سازی اجزای پیچیده با وزن 150/0، تناسب دامنه و پسوند پورتال با سازمان با وزن 127/0، واژگان با وزن 106/0، انباشت اطلاعات پورتال با وزن 092/0، پیوندهای پورتال با وزن 078/0 و انتشارات با وزن 067/0 به ترتیب در رتبه اول تا هشتم قرار گرفتند. نتیجه گیری : از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی می توان برای شناسایی و رتبه بندی ویژگی های مناسب نظام مدیریت محتوای پورتال شرکت بیمه ایران استفاده نمود. عوامل اطلاع رسانی بالاترین رتبه و انتشارات پایین ترین رتبه را در نظام مدیریت محتوای پورتال شرکت بیمه ایران داشته است.
نقش میانجی توانمندسازی روانشناختی در تأثیر رهبری تحول آفرین بر مدیریت دانش سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۹ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
1 - 24
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: از میان زیرساخت های گوناگون مورد نیاز ب رای اجرای اث ربخش م دیریت دان ش، عوام ل انس انی اجتم اعی به ویژه عامل رهبری از نق شی حی اتی برخوردارند. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر رهبری تحول آفرین بر ادراک کارکنان از اجرای مدیریت دانش سازمانی با توجه به متغیر میانجی توانمندسازی روانشناختی پرداخته است. روش شناسی: این پژوهش کاربردی و توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری آن را کارکنان شرکت بیمه ایران مستقر در شهر تهران به تعداد 1900 نفر تشکیل داده اند که 320 نفر از آنها با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد بوده است. داده های گردآوری شده با روش معادلات ساختاری و با کمک نرم افزار آموس تجزیه وتحلیل شده اند. یافته ها: رهبری تحول آفرین بر ادراک کارکنان از مدیریت دانش سازمانی تأثیر مثبت و معناداری دارد و نقش میانجی گری توانمندسازی روانشناختی نیز تأیید شده است. نتیجه گیری: ایفای نقش رهبری تحول آفرین توسط مدیریت ارشد سازمان و حمایت از پروژه های مدیریت دانش می تواند به ارتقای توانمندی کارکنان و ادراک از اثربخشی مدیریت دانش مساعدت کند.