فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۲۱ تا ۱٬۴۴۰ مورد از کل ۲٬۸۹۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه شبکه های اجتماعی عمومی و تخصصی داخلی و خارجی و شناسایی نقاط تمرکز و مشترک آن ها، بررسی نقاط ضعف و قوت هر یک و همچنین ارائه راهکارهائی به منظور توسعه و بهینه سازی شبکه های اجتماعی ایرانی بر اساس شاخص های سنجش توانمندی های شبکه های اجتماعی است. پژوهش حاضر از حیث نتیجه ""کاربردی""، از حیث استراتژی ""پیمایشی"" و از حیث هدف ""توصیفی"" و از نوع ارزشیابی است. جامعه پژوهش شامل 6 شبکه عمومی خارجی و یک شبکه داخلی و 6 شبکه تخصصی خارجی و سه شبکه تخصصی داخلی می باشد. مدل مورد استفاده برای انجام مقایسات مدلان.آی.سی.آی استفاده شده است این مدل مخفف چهار واژهدسترسی، اعتبار منابع، هوشمندی و تعاملات است که برای تحلیل ساختار شبکه های اجتماعی و سنجش توانمندی های آن ها استفاده می شود. 33 شاخص اصلی برای این معیارها مورد بررسی قرار گرفت و نتایج تحقیق نشان می دهد شبکه های فیس بوک، مای اسپیس و کلوب در میان شبکه های عمومی بیش ترین میزان تطابق با معیارها را دارند و سه شبکه گود ریدز، اچ آر و لینکدین در میان شبکه های تخصصی بالاترین میزان مطابقت را با معیارهای سنجش توانمندی های شبکه های اجتماعی دارا هستند. در پایان نیز با توجه به انجام مقایسات و تحلیل نقاط اشتراک و قوت و ضعف هر یک از شبکه ها راهکارهائی به منظور بهبود وضعیت شبکه های اجتماعی ارائه شده است.
ارائه ی چارچوب عوامل تعیین کننده ی سطح خدمت در محیط تجارت بنگاه بنگاه (B2B) : بر اساس چارچوب ITIL(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۵ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
37 - 56
حوزههای تخصصی:
با رشد تجارت الکترونیکی در دنیای امروز، رقابت، چهره ی متفاوتی نسبت به گذشته پیدا کرده است؛ مشتریان در این محیط جدید انتخاب های گسترده ای پیش روی خود دارند و به دنبال ضمانت های اجرایی قوی برای پشتیبانی از انتخاب هایشان هستند. این فضای جدید پیچیدگی های جدیدی را در روابط میان سازمان ها و مشتریان، به ویژه در محیط B2B ایجاد می کند. توافق نامه ی سطح خدمت، ابزار کلیدی در تنظیم روابط میان سازمان هاست. یکی از چالش های موجود در تنظیم توافق نامه های سطح خدمت، شکاف میان سطح خدمت مورد نیاز مشتری و سطح خدمت ادراک شده ی تأمین کننده است. پژوهش حاضر برخلاف مطالعات گذشته که تنها توانایی تأمین کننده در ارائه ی خدمت را مدنظر قرار می دادند، سوی دیگر قرارداد، یعنی مشتریان را مدنظر دارد و به منظور شناسایی سطح خدمت مورد نیاز مشتریان، به ارائه ی چارچوبی جامع از دارایی های مشتری می پردازد. به این منظور با بررسی ادبیات موضوع، ابعاد و شاخص هایی از مشتری که بر سطح خدمت ارائه شده به مشتری تأثیر می گذارند، شناسایی و با نظرسنجی خبرگان مورد ارزیابی قرار گرفت. ابعاد شناسایی شده در این چارچوب مدیریت، سازمان، فرآیند، انسان، دانش، اطلاعات، نرم افزارهای کاربردی و زیرساخت ها بوده اند.
بررسی تأثیر خصوصیات مشتریان بر تمایل آنها به پذیرش خرید اینترنتی (پیمایشی پیرامون دانشکده مدیریت دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۵ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
67 - 84
حوزههای تخصصی:
مطالعات پیشین در زمینه تجارت الکترونیک نشان داده اند که خصوصیات مصرف کنندگان، از مهم ترین عوامل در پذیرش خرید اینترنتی از سوی آنان است. البته اکثر مطالعات در این حوزه، بر یک محصول یا محصولات مشابه تمرکز داشته اند و تأثیر تنوع محصولات در پذیرش خرید اینترنتی نادیده گرفته شده است. برای مقابله با چنین محدودیتی، پژوهش پیش رو در نظر دارد به بررسی تأثیر انواع مختلفی از محصولات بپردازد. برای این امر از طبقه بندی «پترسون» استفاده شده که برای طبقه بندی کالاها و خدمات ارائه شده در فضای وب طراحی شده است. این پژوهش با روش توصیفی از نوع همبستگی انجام گرفته است. داده های آن با استفاده از ابزار پرسش نامه، در نمونه ای به تعداد 231 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران گردآوری شده است. تحلیل رگرسیون چندگانه نشان می دهد که خصوصیات مصرف کنندگان بر اساس کالاها و خدمات گوناگون، تأثیر متفاوتی دارد. پذیرش نوآوری در حوزه فناوری اطلاعات، خودکفایتی اینترنتی، ادراکات از امنیت وب، نگرانی های حریم خصوصی و درخور بودن محصول، ویژگی هایی هستند که بر اساس نوع کالا یا خدمات، بر نگرش افراد به پذیرش خرید اینترنتی آنان تأثیرگذارند.
تدوین چارچوب معماری دورکاری در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۵ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
119 - 138
حوزههای تخصصی:
به تازگی توسعه قابلیت های فناوری اطلاعات و ارتباطات، موجب گسترش به کارگیری آن در موارد مختلف، همچون دورکاری شده است. برای به کارگیری کارآمد دورکاری، چارچوب مهم ترین بخش معماری شمرده می شود. به همین منظور با هدف تدوین چارچوب معماری دورکاری در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، پژوهشی به شیوه بنیادی کاربردی و رویکرد کیفی انجام شده است. جامعه آماری مدیران ارشد و میانی سازمان دولتی بوده و مصاحبه ها تا رسیدن به مرحله اشباع ادامه داشت. برای افزایش اعتبار و روایی از روش مثلثی (چند محقق)، روش بررسی اعضا، بررسی زوجی و درنهایت، بررسی مجدد فرایند کدگذاری استفاده شده است. بر اساس تجزیه وتحلیل های داده ها که از طریق کدگذاری انجام گرفت، مشخص شد چارچوب دارای شش ستون و سه سطح یا ردیف است، سطوح نشان داد در سه سطح می توان به مسئله دورکاری پرداخت. عالی ترین سطحی که می توان در آن به مسئله دورکاری پرداخت، سطح استراتژیک سازمان و به ترتیب از سطح میانی و سطح عملیاتی و ستون هایی تشکیل شده است که نشان دهنده انگیزه ها، اسناد قانونی، فرایندها، فناوری اطلاعات، امنیت اطلاعات و ساختار و تشکیلات است.
سنجش میزان تأثیر رویکرد قابلیت بر توسعه ی دولت الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۵ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
75 - 94
حوزههای تخصصی:
در رویکرد قابلیت، مفاهیم توسعه و توسعه نیافتگی و ابزار تحقق آن با رویکردهای رایج متفاوت است. تنها انسان هایی که قابلیت های فردی و شرایط محیطی برایشان فراهم است، پیام آور توسعه هستند. این رویکرد در ادبیات برنامه ریزی کشور ما مغفول مانده و می تواند باعث رفع چالش های توسعه ی دولت الکترونیکی شود. در این پژوهش از روش توصیفی پیمایشی و ابزار پرسش نامه برای جمع آوری نظر خبرگان استفاده شده است. ابتدا چالش های عمده در توسعه ی دولت الکترونیکی شناسایی شده اند. سپس مدل های رویکرد قابلیت و مؤلفه های تأثیرگذار بر آن، استخراج و دسته بندی شده اند. سپس میزان تأثیرات قابلیت های انسانی بر چالش های دولت الکترونیک با استفاده از ماتریس خانه ی کیفیت، بررسی و با روش آنتروپی شانن رتبه بندی شده اند. نتایج نشان داد که در توسعه ی دولت الکترونیک، توجه به قابلیت های مردم در کنار توجه به نظرات دولت می تواند کارساز باشد. قابلیت های مهم عبارتند از: توانایی ایجاد محیط آزاد در جامعه ی اطلاعاتی و دسترسی به اطلاعات، توانایی فراگیری سواد الکترونیکی، توانایی ارائه ی خدمات با کیفیت الکترونیکی، توانایی احقاق حق در محیط الکترونیکی.
شناسایی و دسته بندی عوامل حیاتی موفقیت پیاده سازی چارچوب کتابخانه زیرساخت فناوری اطلاعات درایران
حوزههای تخصصی:
امروزه تعداد زیادی از سازمان ها جهت بهبود فرایندهای مدیریت خدمات فناوری اطلاعات خود از کتابخانه زیرساخت فناوری اطلاعات استفاده می نمایند که دربرگیرنده تجارب موفق در زمینه پیاده سازی مدیریت خدمات فناوی اطلاعات می باشد. اگرچه بسیاری از سازمان ها به استقرار و استفاده از کتابخانه زیرساخت فناوری اطلاعات روی آورده اند، اما همه آن ها در پیاده سازی آن موفق نبوده اند. هدف این پژوهش شناسایی عوامل حیاتی موفقیت اجرای کتابخانه زیرساخت فناوری اطلاعات نسخه سوم در سازمان ها با استفاده از یک رویکرد ترکیبی می باشد. بدین منظور، در ابتدا با مرور پژوهش های گذشته، 12 عامل حیاتی موفقیت شناسایی گردیده و سپس از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان این حوزه، 10 عامل جدید که در ادبیات موضوع مورد اغفال واقع شده اند، استخراج گردید. در ادامه با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی به شناسایی و تأیید عوامل مکنون پرداخته شده است. بر مبنای نتایج حاصل از آن، عوامل سازمانی، انسانی، مدیریتپروژه، مدیریتی و فرایندی به عنوان گروه های اصلی عوامل حیاتی موفقیت اجرای کتابخانه زیرساخت فناوری اطلاعات نسخه سوم در ایران شناسایی شده اند.
عوامل کلیدی موفقیت زیرساختی در پیاده سازی مدیریت دانش در بانک ملت
حوزههای تخصصی:
افزایش اهمیت دانش و روند رو به رشدِ اقتصاد مبتنی بر دانش امروزی، مدیریت دانش را به یک ابزار راهبردی و ضروری به منظور کسب و حفظ مزیت رقابتی تبدیل نموده است؛ به گونه ای که مدیریت دانش می تواند به عنوان عاملی متفاوت در محیط های تجاری عمل نموده و به افراد در پذیرش سریع تر و راحت تر وظایف شان کمک نماید. از این رو سازمان ها در دنیای اقتصادی متلاطم امروزی به منظور ایجاد و حفظ مزیت رقابتی سعی بر پیاده سازی موفق مدیریت دانش دارند. اما پیاده سازی موفق مدیریت دانش مستلزم شناخت و بررسی عوامل کلیدی مدیریت دانش و اقدام بر اساس عوامل شناسایی شده می باشد. بنابراین در این پژوهش بر تأثیر زیرساخت های مناسب مدیریت دانش به واسطه شناسایی عوامل کلیدی زیرساخت در بانکداری الکترونیکی تمرکز نموده ایم، و بدین منظور بانک ملت استان قم را به عنوان جامعه آماری انتخاب نموده ایم؛ و داده های پژوهش را از طریق پرسش نامه گرد آوری کرده و سنجش پایایی نیز با محاسبه نرخ ناسازگاری برآورد گردیده است؛ هم چنین جهت اولویت بندی شاخص ها از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی بهره برده ایم؛ یافته های پژوهش بیانگر آن است که در میان 3 معیار اصلی به ترتیب معیارهای «زیرساخت فناوری اطلاعات، زیرساخت دانش و زیرساخت سازمانی» دارای بیشترین اهمیت می باشند
ارزیابی سیستم اطلاعات بیمارستان ده بیمارستان دولتی زیر نظر دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سیستم اطلاعات بیمارستان نقش مهمی در افزایش کیفیت درمان در بیمارستان ها دارد. سیستم اطلاعات بیمارستان به عنوان نظام اطلاعاتی تلقی می شود که می تواند تأثیر فراوان بر اثربخشی و کارایی مدیریت بیمارستان داشته باشد. نظام ارزیابی به عنوان یکی از مباحث مهمی است که در نظام مدیریت مورد تأکید فراوان قرار گرفته است. در این مقاله به ارزیابی سیستم اطلاعات بیمارستان (HIS یا Hospital information system) بر اساس مدل Ahitof and Newman پرداخته شده است و هدف کلی این پژوهش، ارزیابی سیستم اطلاعات بیمارستان هایی بود که از نرم افزار کوثر (نسخه ی جدید) استفاده می کردند.
روش بررسی: تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی و پیمایشی از شاخه ی میدانی بود که در سال 1391 انجام گرفت و ابزار جمع آوری اطلاعات داده های آن آمیزه ای از ابزار کتابخانه ای و میدانی بود. جامعه ی آماری این پژوهش، ده بیمارستان بود که زیر نظر دانشگاه علوم پزشکی بودند و همه از سامانه ی کوثر یاری گرفتند. جامعه ی آماری این پژوهش 209 نفر از اپراتورهای شیفت صبح بودند که با توجه به محدود بودن حجم جامعه، نیازی به نمونه گیری نبود و کل جامعه از طریق سرشماری مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش از پرسش نامه ی استاندارد Ahitof and Newman استفاده شد و عملیات بومی سازی انجام گرفت. پرسش نامه شامل 37 سؤال بر اساس طیف پنج گزینه ای لیکرت بود. روایی محتوایی سؤالات پرسش نامه از طریق پانل نخبگان (از 5 نفر از اساتید متخصص در سیستم های اطلاعاتی مدیریت و مسؤولین HIS با سابقه ی بالا) تأیید شد و پایایی آن نیز از طریق Alpha Cronbakh، 85/0 محاسبه گردید (در صورتی که ضریب پایایی از 75/0 بیشتر می شد مورد قبول بود). جهت تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد.
یافته ها: نتایج مربوط به پرسش نامه نشان داد که از سه فرضیه ی پژوهش (یعنی وجود ابعاد زمانی، محتوایی و ساختار) دو فرضیه یعنی ابعاد زمانی و محتوا در سطح اطمینان 95/0 مورد تأیید قرار گرفتند و در سطح ساختار در حد مطلوبی نبوده است.
نتیجه گیری: HIS حاکم بر سازمان از لحاظ به موقع بودن، به هنگام بودن، صحت، مرتبط بودن، ایجاز و تناسب در وضعیت مطلوبی بوده اما از لحاظ بسامد، دوره ی زمانی، جامعیت در حد مطلوبی نبود و نیاز به ارایه ی راه حل هایی برای آن ها است. نیاز است سیستم اطلاعات بیمارستان از لحاظ ساختاری مورد بازنگری و تجدید نظر قرار گیرد و نیاز است که اطلاعات با جزییات بیشتر و در قالب نمودارهای آماری متفاوت ارایه گردد و نیز نسخه ی سوم نرم افزار کوثر با اصلاحات جدید ارایه گردد.
مدل مدیریت دانش در معاونت های نظارت راهبردی و توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر حاصل پژوهشی در باره شناخت مولفه های دانش، دانایی و ارایه مدل مناسب برای کاربرد مدیریت دانایی در معاونت های نظارت راهبردی و توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور (حوزه ستادی سازمان مدیریت و برنامه ریزی سابق) بود. بر اساس مبانی نظری و مدل مفهومی، متغیر های وابسته (مولفه های چرخه مدیریت دانش مشتمل بر کسب، خلق و توسعه دانش، تسهیم و انتقال دانش، ذخیره دانش و به کارگیری دانش) و مستقل (عوامل موثر بر استقرار مطلوب چرخه مدیریت دانش شامل فرهنگ سازمانی، فناوری، جریان ارتباط- اطلاعات، شفافیت مدارک، ساختار سازمانی، منابع انسانی و آموزشی) پژوهش تعیین و از جامعه آماری شامل مدیران و کارشناسان معاونت های یاد شده بالغ بر 1200 نفر، نمونه بر اساس جدول مورگان به تعداد 294 نفر انتخاب شد. ابزار اندازه-گیری، پرسشنامه ای حاوی 88 سؤال بود که با توجه به مبانی نظری، تهیه و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ به میزان 88/0 تعیین گردید. در مجموع داده های حاصل از تعداد 266 پرسشنامه قابل استفاده، جمع آوری و مورد تحلیل قرار گرفت و از مصاحبه با تعدادی از خبرگان نیز برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. روش آماری پژوهش حاضر استفاده از معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل بود. بر اساس یافته ها، در هر چهار متغیرِ چرخه دانایی تفاوت قابل توجهی بین وضع موجود و وضع مطلوب وجود داشت. میانگین حاصل در مورد چهار متغیرِ چرخه دانایی: کسب و توسعه دانش، 04/3؛ تسهیم و انتقال دانش، 66/2؛ ذخیره دانش، 80/2 و به کارگیری دانش 77/2 بود که به استثنای یک مورد (کسب و توسعه دانش)، در سایر موارد وضعیت مناسبی دیده نشد. در بین عوامل تاثیرگذار بر چرخه مدیریت دانش یعنی: ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی، فناوری، منابع انسانی، آموزش، شفافیت اسناد و مدارک و جریان اطلاعات فقط منابع انسانی با بالاترین اثر (49/0)، فرهنگ (30/0) و آموزش (17/0) دارای اثر معنی دار بودند. در خاتمه، پیشنهاد هایی نیز برای بهبود وضعیت متغیر های مورد بررسی ارایه شد.
رویکرد تعاملی فازی برای حل مسئله برنامه ریزی تولید چند محصولی چند دوره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه اصلی تولید یک برنامه میان مدت در فرآیند برنامه ریزی تولید است که برنامه بلند مدت تولید ادغامی را به برنامه ای تبدیل می کند که میزان و زمان تولید محصولات مختلف را معین می سازد. تصمیم گیری در این خصوص به اطلاعات زیادی درباره پارامترهای مختلف از قبیل تقاضا، نیازمندی های منابع تولیدی و هزینه ها نیاز دارد. یکی از ویژگی های ذاتی این پارامترهای مختلف عدم قطعیت آنها است. در این مقاله، مدلی برای حل مساله برنامه ریزی اصلی تولید در شرایط عدم قطعیت پیشنهاد شده که در آن اطلاعات تحلیل گر درباره پارامترهای مسئله به صورت فازی مشخص می باشند. همچنین، یک رویکرد ترکیبی برای حل مدل توسعه یافته پیشنهاد شده است. کاربرد مدل پیشنهادی در دو مثال عددی مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس نتایج این مدل، مقادیر تولید محصولات در افق برنامه ریزی همراه با میزان منابع مورد نیاز برای تولید این محصولات مشخص می گردد. این نتایج از کاربردهای بالقوه زیادی در خصوص تصمیمات عملیاتی در حوزه برنامه ریزی تولید برخوردارند.
اثر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر رقابت مندی صنایع ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی و برآورد میزان اثرگذاری ICT بر رقابت مندی بخشهای صنعتی طبقه بندی شده بر اساس کدهای سه رقمی ISIC در ایران طی دوره 1379-1385 می پردازد. میزان رقابت مندی بخشهای صنعتی با استفاده از تغییرات بهره وری کل که با استفاده از شاخص مالم کوئیست سنجیده گردیده، محاسبه شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد در صورتی که شاخص سنجش فناوری اطلاعات و ارتباطات سهم هزینه های مخابرات و ارتباطات از کل پرداختی به خدمات باشد، ICT تنها در صنایع دارای فناوری برتر (6 بخش صنعتی) اثر معنادار و مثبت بر رقابتمندی دارد. این امر نشان می دهد اثرگذاری ICT به نوع هزینه ها و سرمایه گذاریهای صورت گرفته در این زمینه بستگی دارد و ابزارهای گوناگون ICT بر عملکرد اقتصادی بخشهای صنعتی مشابه تأثیرگذاری متفاوتی دارند. همچنین نوع ساختار صنعتی سخت افزار بخشهای صنعتی نیز عامل مهمی در اثرگذاری ICT است. بررسیهای این تحقیق همچنین نشان می دهد که میزان اندازه هزینه و سرمایه گذاری در ICT بر اثربخشی آن بر رقابت مندی بخشهای صنعتی بی تأثیر است و صرف افزایش کمی میزان هزینه ها و سرمایه گذاری در ICT نمی تواند به افزایش رقابت مندی بخشهای صنعتی منجر شود.
عوامل مؤثر بر فرایند تولید و انتقال دانش در کسب وکارهای کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت دانش در محیط رقابتی پر تلاطم امروزی نه یک نیاز، بلکه یک ضرورت است. هدف پژوهش حاضر، ارایه ی چارچوبی برای بررسی عوامل مؤثر بر فرایند تولید و انتقال دانش در کسب وکار های کوچک و متوسط استان اصفهان می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت جزو پژوهش های توصیفی پیمایشی و مطالعه ی موردی است. نمونه ی پژوهش شامل 111 کسب وکار کوچک و متوسط فعال استان اصفهان است. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسش نامه ی استاندارد و با درنظرگرفتن روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای جمع آوری شده است. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری صورت پذیرفت و نتایج پژوهش با تأکید بر قابلیت های مدیریت دانش نشان داد که تولید دانش و میزان ضمنی بودن آن بر انتقال دانش با ضریب تأثیر در کسب وکار های مورد مطالعه مؤثر است.
تبیین عوامل موثر بر نگرش و رفتار مبتنی بر تسهیم دانش (مورد مطالعه: پرستاران بیمارستان 17 شهریور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاهش اشتباهات انسانی و ارتقای سطح یادگیری در سازمان ها، مستلزم تبادل یا تسهیم دانش و اطلاعات به طور مستمر می باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش عوامل سه گانه اعتماد، روابط متقابل بین فردی و توانمندی مدیر بر نگرش و رفتار مبتنی بر تسهیم دانش پرستاران انجام گرفته است . نوع تحقیق ،مقطعی بوده و به روش تصادفی ساده 66 پرستار بیمارستان 17 شهریور در شهر مشهد، به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیده است. از پرسشنامه برای جمع آوری دادهها استفاده شد و برای آزمون فرضیه ها در قالب معادلات ساختاری از روش حداقل مربعات جزئی با نرم افزار PLS استفاده به عمل آمد. مدل ساختاری نشان داد که عوامل سه گانه اعتماد، روابط متقابل بین فردی و توانمندی مدیر، بر تغییرات رفتار مبتنی بر تسهیم دانش به طور معنی داراثر می گذارد و نگرش نسبت به تسهیم دانش نیز متغیر میانجی می باشد.نتایج به دست آمده از یافته ها نشان داده است : اعتماد متقابل بر ترغیب همکاری و تبادل اطلاعات بین پرستاران اثر می گذارد و جلب مشارکت، ابراز قدردانی و اطلاع رسانی به پرستاران از سوی مدیران، زمینه را برای ایجاد فضای یادگیری جمعی فراهم می سازد.
طراحی سیستم استنتاج فازی برای پیش بینی میزان موفقیت راهکار برنامه ریزی منابع سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۵ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
98 - 106
حوزههای تخصصی:
پیشینه ی پیاده سازی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان، از سابقه ی پر فراز و نشیبی برخوردار است که طی آن، پروژه های متعددی با موفقیت و بسیاری نیز با شکست یا عدم دست یابی به اهداف از پیش تعیین شده به پایان رسیده اند. پژوهش پیش رو از یک سو بر اساس هدف، بنیادی بوده و سیستم جدیدی را برای رفع مسئله ای حیاتی طراحی و ارائه می کند و از سوی دیگر با توجه به استقرار سیستم در سازمان، برای تعیین میزان موفقیت پروژه ی پیاده سازی، از نوع کاربردی است. روش پژوهش بر اساس نحوه ی شناسایی عوامل و شاخص ها، از نوع تحلیل محتوا و برای گردآوری داده ها از سازمان های منتخب، از نوع پیمایشی است. در این پژوهش برای غلبه بر مشکلات پروژه های پیاده سازی و با استفاده از روش استنتاج فازی عصبی انطباقی، یک سیستم فازی طراحی و آموزش داده شده است. سپس آن را اعتبارسنجی کرده تا قادر به پیش بینی میزان موفقیت پیاده سازی پروژه پیش از آغاز آن باشد. خروجی این پژوهش، یک سیستم استنتاج فازی هوشمند است .
بررسی عوامل حیاتی موفقیت در پیاده سازی مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت دانش، به عنوان یک رویکرد جدید و نوین به معنای تلاش آگاهانه و نظام مند یک نهاد برای نشر، پرورش و کاربرد دانش به نحوی که به ارزش آن نهاد بیفزاید و نتایج مثبتی را در دستیابی به آرمان ها به وجود آورد، می باشد.
پژوهش حاضر سعی دارد تا میزان تأثیرگذاری عوامل حیاتی را در پیاده سازی مدیریت دانش سازمان جهاد کشاورزی بر طبق مدل مفهومی هونگ و همکارانش که مبتنی بر ده عامل اساسی یعنی فرهنگ سازمانی، تعهد مدیران ارشد، مشارکت، آموزش، کار تیمی، توانمند سازی، سیستم های اطلاعاتی، سنجش عملکرد، الگو سازی و ساختار دانش می باشد بررسی نماید.
نتایج تحقیق در سطح اطمینان 95% حاکی از آن است که تمامی عوامل انتخاب شده منجر به پیاده سازی مدیریت دانش می شوند. هم چنین با آزمون فریدمن نشان دادیم که میزان تأثیرگذاری همه عوامل بر مدیریت دانش برابر نیست و هر یک در رتبه ای قرار می گیرند.
پیش بینی مصرف انرژی ایران با استفاده از مدل ترکیبی الگوریتم ژنتیک-شبکه عصبی مصنوعی و مقایسه آن با الگوهای سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دهه های اخیر، انرژی در کنار سایر عوامل تولید نقش تعیین کننده ای در رشد اقتصادی کشورها داشته و اهمیت آن همچنان رو به افزایش است. وابستگی روزافزون به انرژی موجب تعامل این بخش با سایر بخشهای اقتصادی شده و سرعت در روند رشد و توسعه ی اقتصادی را وابسته به سطح مصرف انرژی کرده است، به طوری که طی دهه های اخیر، رشد اقتصادی جهان و روند صنعتی شدن، موجب افزایش تقاضا و مصرف انرژی شده است. در این صورت به منظورکنترل پارامترهای عرضه و تقاضای انرژی و برنامه ریزی صحیح در هدایت مصرف آن بایستی مصرف انرژی را به صورت دقیق پیش بینی نمود. هدف از این مقاله کاربست مدل ترکیبی شبکه های عصبی مصنوعی و الگوریتم ژنتیک در پیش بینی مصرف انرژی ایران می باشد. لذا در این بررسی، از داده های سالانه مصرف انرژی کشور به عنوان متغیر خروجی مدل پیش بینی و از داده های سالانه جمعیت کل کشور، تولید ناخالص داخلی، واردات و صادرات به عنوان متغیرهای ورودی مدل های پیش بینی استفاده شده است. در پایان به منظور مقایسه نتایج پیش بینی مدل ترکیبی مذکور با مدل های شبکه ی عصبی و رگرسیون چند متغیره، از شاخص های ارزیابی خطای استاندارد نسبی (RSE)، میانگین خطا (ME) و مجذور میانگین مربعات خطا (RMSE) استفاده شد. نتایج ارزیابی نشان داد که الگوی ترکیبی شبکه های عصبی و الگوریتم ژنتیک (ANN-GA)، نسبت به سایر مدل ها دارای بالاترین دقت در پیش بینی مصرف انرژی کشور می باشد.