فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۴۱ تا ۲٬۰۶۰ مورد از کل ۲٬۹۱۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
سازماندهی دانش در دانشگاه افسری امام علی علیه السلام
حوزههای تخصصی:
ارائه چارچوب ارزیابی فناوری های سلامت در نظام بهداشت و درمان ایران؛ مطالعه موردی ربات روبولنز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داشتن سلامتی از حقوق اساسی و ابتدایی هر انسانی است. اهمیت بسیار زیاد حوزه سلامت در سطح جامعه و همچنین توسعه روزافزون فناوری های سلامت و مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و اخلاقی مرتبط با به کارگیری این فناوری ها، اتخاذ تصمیمات مرتبط با این حوزه را با حساسیت و پیچیدگی بیش تری همراه نموده است. از این رو ارائه چارچوبی جامع و فراگیر برای ارزیابی فناوری های سلامت، اهمیت فراوانی دارد. به همین منظور با شناسایی ابعاد مختلف مطرح در ارزیابی فناوری-های سلامت از دیدگاه ذی نفعان گوناگون نظام بهداشت و درمان کشور و بررسی اهمیت هر یک از این ابعاد، چارچوبی را در این خصوص ارائه شده است. در ابتدا پس از مطالعه مستندات موجود، شش بُعد اصلی برای ارزیابی فناوری های سلامت به همراه پنج گروه ذی نفع در نظام بهداشت و درمان کشور شناسایی و استخراج شد. پس از نظرسنجی از خبرگان و انجام تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی داده ها، میزان اهمیت هر یک از ابعاد به طور کلی و همچنین از دید هر یک از گروه های ذی نفع تعیین شد. همچنین برای بررسی دیدگاه بازیگران مختلف در نظام بهداشت و درمان کشور پیرامون ابعاد مهم در ارزیابی فناوری های سلامت، رابطه میان جایگاه شغلی هر یک از این بازیگران اصلی با اولویت های انتخابی آن ها از میان ابعاد شش گانه پیشنهادی بررسی و همبستگی نسبتاً بالایی میان این دو متغیر مشاهده شد. نکته قابل توجه در این چارچوب، در نظر گرفتن ابعاد بیش تر نسبت به تحقیقات مشابه و نیز پارامترهای مطرح برای دو گروه تصمیم گیرندگان سطح خرد و کلان حوزه سلامت و همچنین بررسی نظریات بازیگران و ذی نفعان مختلف این حوزه پیرامون ابعاد مهم در ارزیابی فناوری های سلامت است. در انتها و پس از مشخص شدن چارچوب پیشنهادی، روش جراحی لاپراسکوپی با فناوری روبولنز و جراحی لاپراسکوپی بدون فناوری روبولنز بر پایه چارچوب ارائه شده با یکدیگر مقایسه گردیده که جراحی با فناوری مذکور ترجیح داده شد
برآورد تقاضای نهایی انرژی در صنعت سیمان با بکارگیری مدل ارزیابی تقاضای انرژی
حوزههای تخصصی:
صنعت سیمان در ایران در سال های اخیر رشد چشم گیری را از نظر محصولات تولیدی تجربه نموده است. صنعت سیمان از بین صنایع انرژی بر پس از صنعت انرژی بر آهن و فولاد بیشترین مصرف انرژی را داراست و انتظار می رود در آینده نیز روند رو به رشد مصرف انرژی در این بخش به عنوان سوخت تداوم یابد. از این رو، تبیین یک چشم انداز روشن از مصرف بلندمدت انرژی در این صنعت و پتانسیل های موجود جهت صرفه جویی در مصرف انرژی ناشی از پیشرفت تکنولوژی تولید در این بخش از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به همین منظور در این مقاله، میزان مصرف انرژی و همچنین میزان صرفه جویی در مصرف انرژی ناشی از پیشرفت فن آوری تولید در این صنعت در افق زمانی 1404-1384، با بهره گیری از مدل ارزیابی تقاضای انرژی برآورد شده است. معرفی روش شناسی شبیه-سازی تقاضای انرژی در صنعت سیمان در مدل ارزیابی تقاضای انرژی، اجرای مدل و برآورد تقاضای بلندمدت انرژی در صنعت سیمان و تحلیل نتایج حاصل از آن، آثار بهبود فن آوری تولید بر مصرف انرژی در صنعت سیمان و آثار سیاست کنترل نرخ بیکاری یا رشد شتابان اقتصاد بر مصرف انرژی در این صنعت، موضوعاتی است که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این تحقیق گویای آن است که پتانسیل صرفه جویی مصرف انرژی ناشی از پیشرفت فن آوری می باشد. تولید در صنعت سیمان بسیار زیاد است و در برش های زمانی 1384، 1394 و 1404 به ترتیب 64/0، 1/3 و 6/8 میلیون بشکه نفت خام معادل است. از این رو، صنعت سیمان به سبب پتانسیل زیاد صرفه جویی در مصرف انرژی، جهت اجرای طرح های بهینه سازی مصرف انرژی از اولویت برخوردار است.
ارائه و آزمون مؤلفه های مدل سنجش آمادگی الکترونیکی درصنایع کوچک و متوسط مواد غذایی ایران
حوزههای تخصصی:
شرکت های کوچک و متوسط برای اقتصاد هر کشوری از جمله کشورهای درحال توسعه حیاتی می باشند. پدیدارشدن مدل های تجاری وب فرصت های بی شماری را برای شرکت ها به ویژه شرکت های کوچک و متوسط فراهم آورده است که براساس آن به طور همزمان محدودیت های مربوط به برآوردن انتظارات مشتری، سرعت و قابلیت مقایسه قیمت را مرتفع نمایند. هدف اصلی این تحقیق شناسایی عوامل مؤثر بر افزایش آمادگی شرکت های کوچک و متوسط در استفاده از تجارت الکترونیکی است. در این راستا از شرکت های کوچک و متوسط فعال در صنعت موادغذایی، مبادرت به نمونه گیری و دریافت اطلاعات از طریق پرسشنامه شد. برای نیل به این هدف، براساس سوابق تحقیق مدل تحلیلی تحقیق طراحی گردید و بر مبنای آن ده فرضیه طراحی گردید. نتایج نشان می دهد؛ تنها دو فرضیه از میان فرضیات مورد آزمون مورد تأیید قرار نگرفت و مابقی فرضیات تأیید شد، بر این اساس می توان ادعا نمود که شرکت های کوچک و متوسط در ایران از زیرساخت های برون سازمانی لازم برای به کارگیری تجارت الکترونیکی برخوردار نبوده و همچنین شرکت ها مزبور از حمایت های دولتی لازم برای به کارگیری تجارت الکترونیکی برخوردار نمی باشند.
بررسی نقش مدیریت دانش و خلاقیت بر بالندگی سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
قیمت گذاری عرضه های عمومی اولیه: ترکیب شبکه های عصبی مصنوعی و الگوریتم ژنتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش ایجاد ابزار پیش بینی مناسب جهت قیمت گذاری عرضه های عمومی اولیه بوسیله شبکه های عصبی و الگوریتم ژنتیک است. چارچوب نظری این مطالعه بر اساس نظریه عدم تقارن اطلاعاتی می باشد. اگرچه ادبیات قیمت گذاری عرضه های عمومی اولیه، گستره ی وسیعی از علایم ممکن را معرفی می کند، تعداد کمی از این علایم، تاثیر بااهمیتی بر کارایی پیش بینی دارند. نتایج پژوهش نشان می دهد ترکیب شبکه های عصبی با الگوریتم ژنتیک به منظور انتخاب متغیرهای بهینه، قدرت پیش بینی را به طور محسوسی افزایش می دهد.
ارایه مدل BCC-DEA برای تعیین مقرون به صرفه بودن شرکت های چند منظوره با داده های فازی
حوزههای تخصصی:
با پیشرفت علم و تکنولو ژی، اهمیت تعیین کارایی و افزایش آن از جمله دغدغه های مهم مدیران و سرمایه گذاران است. ادغام شرکت ها در دنیای واقعی کاملا رایج است. تصمیم به ادغام شرکت ها جهت افزایش کارایی و بهبود روند تولید و همچنین ادغام چندین شرکت تک منظوره برای ایجاد یک شرکت چند منظوره یکی از مسایل مهم در مدیریت اقتصادی است. در تعیین کارایی ادغام واحدها با روش های پارامتری همانند روش کمترین مربعات و روش رگرسیون تعیین می شد. ولی به دلیل مشکلات زیاد روش های پارامتری، روش های تحلیل پوششی داده ها (DEA) معرفی شدند. تعیین کارایی توسط مدل های مطرح شده در تحلیل پوششی داده ها از روش های بسیار پر کاربرد می باشد. این مقاله با مدل DEA مقرون به صرفه بودن ادغام DMU ها را برای تشکیل یکDMU چند منظوره با داده های فازی و غیر دقیق تعیین می کند. بدین ترتیب در زمینه اقتصادی کمک شایانی به مدیران می کند.
تأثیر آمادگی الکترونیکی بر پیاد ه سازی پروژه های فناوری اطلاعات در بانک تجارت
حوزههای تخصصی:
تحقیقات درحوزه پیاده سازی فناوری اطلاعات نشان می دهد 7 عامل اطلاعات ، فناوری، فرآیند، ارزش ها و اهداف، ساختار و سیستم های مدیریتی، کارکنان و مهارت ها و دیگر منابع می تواند منشأ مشکلات و در نتیجه شکست باشد. هدف این مقاله بیان ارتباط بین شکست پیاده سازی با آمادگی الکترونیکی است که در قالب مطالعه موردی در بانک تجارت ایران به بررسی موضوع فوق الذکر پرداخته است. نتایج نشان می دهد 7 عامل مذکور درخصوص مشکلات و همچنین انواع شکست ها در پیاده سازی پروژه های فناوری اطلاعات در بانک تجارت مصداق دارند. برای اندازه گیری آمادگی الکترونیکی به دلیل تنوع، تعدد و تغییر شاخص ها، 39 عامل مورد بررسی قرار گرفت که پس از تحلیل عاملی، 13 عامل مهم تشخیص داده نشد و بقیه عوامل در 8 گروه اصلی، آمادگی کاربران، آمادگی مدیریتی ـ سازمانی، فواید مشهود بانکداری، کیفیت زیرساخت فنی ـ امنیتی، کاربردی بودن خدمات بانکداری، تبلیغات، سطح مفید بودن اطلاعات و توان پشتیبانی از خدمات دسته بندی شد. با استفاده از روش تحلیل عاملی، نبود آمادگی الکترونیکی علت اصلی شکست پیاده سازی پروژه ها می باشد.
بررسی تاثیر فناوری اطلاعات بر توسعه صادرات صنایع کوچک و متوسط در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پارک های فناوری در اوکراین
حوزههای تخصصی:
کاربرد فناوری اطلاعات (IT) در مزیت رقابتی پایدار، مطالعه موردی شرکت های تولیدی برتر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارائه مدل اکتساب فنآوری با توجه به راهبرد سرمایههای فکری(مطالعه موردی شرکتهای مستقر در پارک علم وفناوری دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مقولاتی که طی سالیان اخیر ذهن پژوهشگران علم مدیریت، بالاخص حوزه مدیریت فناوری را بخود مشغول ساخته، رویکرد دارائیمحور و بهتبع آن راهبرد سرمایههای فکری در اتخاذ فناوری میباشد. از جمله اهداف این تحقیق شناسایی و تبیین نقاط قوت و ضعف هریک از روشهای کسب فناوری و تعیین ارتباط آن با ابعاد سرمایههای فکری بودهاست. نتایج حاصل از مطالعه آماری صورت گرفته نشان از تفاوت معنادار مابین راهبرد فعلی و مطلوب اکتساب فناوری و همچنین عدم توجه کافی به سرمایههای انسانی و ارتباطی و توجه ضعیف به سرمایه ساختاری در مؤسسات مورد مطالعه بودهاست. در پایان با استفاده از یکی از روشهای تصمیمگیری چندمعیاره، اقدام به رتبهبندی راهبرد اکتساب فناوری با توجه به ابعاد سرمایههای فکری از منظر پاسخگویان شدهاست. به نظر میرسد وجود نگرشی جامع بر سرمایههای سازمانی اعم از سرمایههای مشهود یا فیزیکی و سرمایههای نامشهود( سرمایه فکری، سرمایه اجتماعی،...) چهارچوب مناسبتری در جهت تعیین راهبرد اکتساب فناوری را مهیا سازد.
ربط و مفهوم آن در بازیابی اطلاعات
حوزههای تخصصی:
هدف از طراحی هر نظام ذخیره و بازیابی اطلاعات، بازیابی اطلاعات مرتبط است و ربط، زیربنای طراحی و ارزیابی این نظامها است. هرچند ربط امری نسبی به نظر میرسد تلاش برای افزایش آن، یعنی تطابق بین کاربر و پاسخ نظامهای بازیابی همچنان ادامه دارد. با وجود اهمیت مفهوم ربط هنوز هم تعریف، ماهیت و ابعاد آن از سوی صاحبنظران به گونههای متفاوتی تفسیر و تأویل میگردد و دلیل آن است که ربط از اساس دارای ماهیتی پویا، پیچیده و چندبعدی است. مقاله حاضر بر آن است که مفهوم ربط را در نظامهای بازیابی اطلاعات شرح دهد و ویژگیهای عام آن را باز نمایاند.
کاربرد هوش تجاری به عنوان یک تکنولوژی اطلاعات استراتژیک در بانکداری: بازرسی و کشف تقلب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تجارت جهان رقابتی، پیچیده و به سرعت در حال تغییر اطلاعات محور، وجود بینش صحیح و بهنگام از فعالیتها و شرایط تجارت برای کنترل میزان سلامت و مطابقت با نرمهای تجاری ضرورت دارد. مسلما اطلاعات برای داشتن این بینش نقشی حساس بازی کرده و میتواند به تنهایی مفید واقع شود مشروط بر آنکه راهنمایی کننده، متمرکز، بهنگام و به سادگی قابل دسترس بوده و هر دو جنبه کلان (استراتژیک) و خرد (عملیاتی) شرکت را نشان دهد.به خاطر پیشرفت فناوری اطلاعات، تکنولوژی های هنر گونه نظیر هوش تجاری- BI توسعه داده شدهاند تا برای ما ترکیب فوق را آماده کنند. این مقاله برای خواننده دیدگاهی از هوش تجاری و اهمیت استراتژیک آن فراهم میکند. مقاله هم چنین تشریح میکند که BI چگونه میتواند تکنولوژی موثری در صنایعی نظیر بانکداری برای انجام دادن موضوعات حساسی مثل بازرسی و کشف تقلب باشد. متدولوژی بر پایه BI ، در فرم معروف به مدل BI بر ای بازرسی و کشف تقلب مطرح و در انتهای مقاله به همراه جزییات آن برای حل موضوعات یادآوری شده به روش موثر و کارا بیان میگردد.
نقش سرمایه فکری در ایجاد مزیت رقابتی(مطالعه موردی دو شرکت خودروساز ایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اقتصاد مبتنی بر دانش، محصولات و سازمان ها براساس دانش زندگی می کنند و می میرند، و موفق ترین سازمان ها، آن هایی هستند که از این دارائی ناملموس به نحو بهتر وسریع تری استفاده می کنند. مطالعات نشان داده اند که بر خلاف کاهش بازدهی منابع سنتی(مثل پول،زمین،ماشین آلات وغیره)، دانش واقعاً منبعی برای افزایش عملکرد کسب وکار است. از دیدگاه استراتژیک، امروزه از سرمایه فکری (Intellectual Capital) به منظورخلق وافزایش ارزش سازمانی استفاده می شود وموفقیت یک سازمان به توانایش درمدیریت این منبع کمیاب بستگی دارد. این قابلیت مهم
سازمانی در مقایسه با سازمان های دیگر می تواند «مزیت رقابتی پایدار (The Sustainable Competitive Advantage)» ایجاد کند، از این رو، هدف این مقاله بررسی نقش سرمایه فکری در مزیت رقابتی است. روش تحقیق، توصیفی و تحلیلی بود. جامعه آماری این تحقیق نیز مدیران دو شرکت خودرو ساز ایرانی بودند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که بین سرمایه فکری این دو شرکت و مزیت رقابتی آن ها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. به عبارت واضح تر، با افزایش سرمایه فکری، مزیت رقابتی آن ها افزایش می یابد.
پیشنهاد روشی نوین برای پیش بینی بار کوتاه مدت براساس یافتن روزهای مشابه
حوزههای تخصصی:
مدیریت تولید و توزیع انرژی الکتریکی باید براساس تطبیق عرضه بر تقاضای انرژی برق، اقدام به برنامه ریزی، بهره برداری و سرمایه گذاری بهینه نماید. لذا در برنامه ریزی آینده یک سیستم قدرت، پیش بینی بار از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و باید میزان خطای آن تا حد امکان کاهش یابد. دقت نتایج این پیش بینی بر هزینه تولید و همچنین میزان خاموشی در سیستم قدرت تاثیرگذار می باشد.
با راه اندازی بازار برق در شبکه ایران، شرکت های برق منطقه ای و در ادامه با توسعه بازار برق، شرکت های توزیع که به منزله خریدار محسوب می شوند می بایست نیاز مصرف ساعت به ساعت کل شبکه تحت پوشش خود را در روزهای آتی پیش بینی و ارائه نمایند. ضمن آنکه شرکت های مدیریت تولید و یا بهره برداری نیروگاه ها نیز ممکن است برای پیش بینی و پیشنهاد قیمت به پیش بینی بار نیاز داشته باشند. بدین ترتیب دقت پیش بینی ضمن بهبود بهره برداری از شبکه تحت پوشش از تخصیص جرایم مربوطه نیز جلوگیری می نماید.
با توجه به اهمیت روزافزون پیش بینی بار در بهره برداری سیستم های قدرت و بازار برق، روش هایی به منظور پیش بینی دقیق تر بار ارائه شده است و در این میان روش هایی که بر اساس دید کارشناسانه و از منظر افراد خبره ارائه می شوند، توانایی بالاتری از خود نشان می دهند. در این مقاله روشی برای پیش بینی بار کوتاه مدت بر اساس یافتن روز های مشابه ارائه شده است که با نظر افراد خبره تطابق خوبی داشته و توانسته است در عین ساده تر بودن نسبت به سایر روش های هوشمند نظیر شبکه های عصبی، از دقت مناسبی برخوردار باشند.
توانایی این روش برای بهبود دقت پیش بینی بار روزهای خاص (تعطیل ملی و مذهبی) نسبت به روش هایی نظیر سیستم خبره فازی قابل توجه است. نتایج پیش بینی برای داده های بار شبکه سراسری ایران در این مقاله آورده شده و با نتایج پیش بینی شبکه عصبی به همراه سیستم خبره فازی مقایسه شده است.