مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف شناسایی نقش واسطه ای تاب آوری در رابطه میان اضطراب مرگ و سلامت عمومی صورت پذیرفت. روش پژوهش توصیفی و در چارچوب طرح همبستگی تحلیل مسیر بود. جامعه موردمطالعه شامل کلیه نوجوانان عراقی(18-16) ساکن در کمپ آوارگان جنگ با داعش (کمپ دیبگه ، واقع در اربیل عراق) در سال 1396 بود (520=N). نمونه موردمطالعه 219 نفر از نوجوانان (16-18) بودند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده برگزیده شدند و به مقیاس اضطراب مرگ (تمپلر، 1970)، پرسشنامه سلامت عمومی(28-GHQ)(گلدبرگ وهیلر، 1979) و مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (1979 – 1991)، پاسخ گفتند. داده ها در طرح همبستگی تحلیل مسیر پردازش گردید. یافته ها معناداری رابطه معکوس اضطراب مرگ و تاب آوری را تائید نموده و نشانگر برازش مطلوب نقش واسطه ای تاب آوری در الگوی ارتباطی میان اضطراب مرگ و سلامت عمومی آنها بود. با توجه به یافته ها میتوان به واسطه تاب آوری اضطراب مرگ نوجوانان متأثر از جنگ را کاهش داده و در بهبود سلامت عمومی آنان اقدام نمود.
نقش واسطه ا ی حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه بین روان سازه های ناسازگار اولیه و کیفیت زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه بین روان سازه های ناسازگار اولیه و کیفیت زندگی بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی و جامعه آماری جمعیت عمومی شهر شیراز بود که از بین آنها 391 نفر (209 زن و 182 مرد) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از شرکت کنندگان در پژوهش خواسته شد که پرسشنامه روان سازه های یانگ و براون (1999)، مقیاس کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (1998) و مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988) را تکمیل کنند. داده ها با استفاده از الگو یابی معادلات ساختاری (تحلیل مسیر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه بین حوزه های بریدگی/ طرد، خود پیروی مختل شده (01/0>p) و حوزه دیگرجهت مند) 05/0>p) باکیفیت زندگی نقش واسطه ای دارد. بر اساس یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت روان سازه های ناسازگار اولیه از طریق تأثیر بر حمایت اجتماعی ادراک شده بر کیفیت زندگی تأثیر می گذارند. بنابراین، بهتر است روان سازه های ناسازگار اولیه و حمایت اجتماعی ادراک شده برای بهبود کیفیت زندگی افراد موردتوجه قرار گیرند
نقش واسطه ای بی اشتیاقی اخلاقی در رابطه بین صفات تاریک شخصیت و استعداد خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه صفات تاریک شخصیت با استعداد خیانت زناشویی و نقش بی اشتیاقی اخلاقی به عنوان یک متغیر واسطه انجام شد. بدین منظور، 204 نفر از منطقه 8 تهران به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه استعداد خیانت زناشویی پولات (2006)، پرسشنامه صفات تاریک شخصیت جانسون و وبستر (2010) و پرسشنامه بی اشتیاقی اخلاقی بندورا (1995) را تکمیل نمودند. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون انجام گرفت. تحلیل یافته ها نشان داد هر یک از صفات تاریک شخصیت همبستگی معنادار با متغیرهای بی اشتیاقی اخلاقی و استعداد خیانت زناشویی دارند و همچنین بی اشتیاقی اخلاقی همبستگی معنادار با استعداد خیانت زناشویی دارد. از سوی دیگر، صفات خودشیفتگی و ماکیاول گرایی علاوه بر اثر مستقیم، به واسطه بی اشتیاقی اخلاقی بر استعداد خیانت زناشویی تاثیر غیرمستقیم دارد. در نهایت، با توجه به یافته ها می توان بیان کرد که بی اشتیاقی اخلاقی در رابطه بین صفات خودشیفتگی و ماکیاول گرایی با استعداد خیانت زناشویی نقش واسطه را ایفا می کند.
الگوی معنوی/ مذهبی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) : مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر باهدف تعیین الگوی معنوی/ مذهبی بیماران مولتیپل اسکلروزیس صورت پذیرفته است. این مطالعه که یک پژوهش کیفی است به شیوه پدیدارشناسی صورت پذیرفته است. مشارکت کنندگان در پژوهش 15 نفر بودهاند که بهصورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه عمیق و تفسیر دادهها به روش کلایزی و رویکرد پدیدارشناسی انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که پنج خوشه اصلی در مواجهه بیماران با معنویت و مذهب قابل استخراج است که شامل: تعریف معنویت و مذهب، انجام رفتارهای معنوی/ مذهبی، جایگاه خدا در زندگی، راهبردهای معنوی و تغییر در نگرش نسبت به دین است. برخی از این خوشه های اصلی دارای خوشه های فرعی می باشند. با توجه به خوشههای استخراج شده پنج الگوی تعامل معنوی/ مذهبی به دست آمد که عبارتاند از: الگوی «امید، محبت و حمایت»، « قدرت، حکمت و حمایت»، «انتقام، ترس و خشم»، «قدرت، جبر، ترس و تسلیم» و «تردید، احساس گناه و اجتناب». نهایتاً می توان گفت دستیابی به یک هویت منسجم معنوی/ دینی میتواند در رفاه روانشناختی و بهبود سبک زندگی بیماران تأثیر قابل ملاحظه ای داشته باشد.
نقش واسطه ای سبک های پردازش هویت در رابطه بین سبک های دلبستگی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطهای سبکهای پردازش هویت در رابطه بین سبکهای دلبستگی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بود. شرکتکنندگان پژوهش شامل 378نفر (253دختر و 125پسر) از دانشجویان دانشگاه شیراز بودند که به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس سبکهای دلبستگی، مقیاس سبکهای هویت و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان بودند. نتایج تحلیل مسیر از نوع مدل یابی معادلات ساختاری حاکی از آن بود که دلبستگی ایمن، بهواسطه سبک هویت اطلاعاتی، دارای اثری غیرمستقیم بر راهبردهای مثبت و منفی تنظیم شناختی هیجان و بهواسطه سبک هویت هنجاری، دارای اثری غیرمستقیم بر راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان است. دلبستگی اضطرابی، بهواسطه سبکهای هویت اطلاعاتی و هویت هنجاری، اثری غیرمستقیم بر راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان و بهواسطه سبک هویت اطلاعاتی اثری غیرمستقیم بر راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان دارد. همچنین دلبستگی اجتنابی، بهواسطه سبک هویت سردرگم، دارای اثری غیرمستقیم بر راهبردهای مثبت و منفی تنظیم شناختی هیجان است. بر این اساس، سبکهای پردازش هویت، نقش واسطهای بین سبکهای دلبستگی و تنظیم شناختی هیجان ایفا کردند.
رابطه ادراک از سبک های والدینی با تاب آوری: نقش واسطه ای عاملیت انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باهدف شناسایی نقش میانجی عاملیت انسانی بین ادراک نوجوانان از سبکهای والدینی (پدر و مادر) و تاب آوری ، 516 دانش آموز (273 دختر و 243 پسر) سال دوم و سوم دبیرستانهای شهر تهران به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. نمونه موردبررسی به پرسشنامه ای متشکل از ارزیابی عاملیت (سه خرده مقیاس «هدفمندی»، «آینده اندیشی» و «خودکارآمدی»)، پرسشنامه ادراک از سبکهای والدینی و مقیاس تاب آوری پاسخ دادند. در این پژوهش از روش مدل یابی معادلات ساختاری برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان دادند که عاملیت، میانجی ادراک نوجوانان از سبک های والدینی (پدر و مادر) و تاب آوری است و هر دو مدل (ادراک از سبک والدینی پدر و ادراک از سبک والدینی مادر) 63 درصد واریانس تاب آوری را پیش بینی میکنند. ادراک از سبک والدینی پدر 37 درصد واریانس عاملیت و ادراک از سبک والدینی مادر 31 درصد از واریانس عاملیت را تبیین میکند. لذا زمانی که سبکهای والدینی پدر و مادر همسو با یکدیگر، و در راستای ارضاء نیازهای بنیادین روانشناختی (ارتباط، شایستگی و حمایت از خودمختاری) نوجوانان باشد، عاملیت و درنتیجه تاب آوری در آنان افزایش می یابد.
رابطه بین باورهای ارتباطی و دلزدگی زناشویی: نقش واسطه ای ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر تعیین رابطه بین باورهای ارتباطی و دلزدگی زناشویی، به علاوه شناسایی نقش ذهن آگاهی به عنوان متغیری بود که ممکن است دراین بین اثر میانجی گر داشته باشد. روش پژوهش از نوع همبستگی، جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد متأهل شهر یزد در سال 1395 و نمونه مورد نظر شامل 380 نفر (200 زن و 180 مرد) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان در این پژوهش به سیاهه باورهای ارتباطی ایدلسون و اپشتین، مقیاس ذهن آگاهی، توجه و هشیاری براون و ریان و اندازه گیری دلزدگی زناشویی پاینز پاسخ دادند. بر اساس یافته ها، ذهن آگاهی با مؤلفه های باورهای ارتباطی شامل باور به تخریب کنندگی مخالفت، باور به تغییرناپذیری همسر، کمال گرایی جنسی و باور مربوط به تفاوت های جنسیتی رابطه منفی معنادار داشت. یافته دیگر این پژوهش، رابطه منفی معنادار ذهن آگاهی با دلزدگی زناشویی بود. همچنین مؤلفه های باورهای ارتباطی با دلزدگی زناشویی رابطه مثبت معنادار داشتند.
معرفی کتاب ها
معرفی کتاب: روان شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تألیف: دکتر حسین زارع، دکتر علی اکبر شریفی - ناشر: دانشگاه پیام نور