هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه بین روان سازه های ناسازگار اولیه و کیفیت زندگی بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی و جامعه آماری جمعیت عمومی شهر شیراز بود که از بین آنها 391 نفر (209 زن و 182 مرد) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از شرکت کنندگان در پژوهش خواسته شد که پرسشنامه روان سازه های یانگ و براون (1999)، مقیاس کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (1998) و مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988) را تکمیل کنند. داده ها با استفاده از الگو یابی معادلات ساختاری (تحلیل مسیر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه بین حوزه های بریدگی/ طرد، خود پیروی مختل شده (01/0>p) و حوزه دیگرجهت مند) 05/0>p) باکیفیت زندگی نقش واسطه ای دارد. بر اساس یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت روان سازه های ناسازگار اولیه از طریق تأثیر بر حمایت اجتماعی ادراک شده بر کیفیت زندگی تأثیر می گذارند. بنابراین، بهتر است روان سازه های ناسازگار اولیه و حمایت اجتماعی ادراک شده برای بهبود کیفیت زندگی افراد موردتوجه قرار گیرند