مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند (مطالعات مدیریت فناوری اطلاعات سابق)
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال دهم بهار 1401 شماره 39 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تعارض کار-خانواده بر رضایت از زندگی با نقش میانجی استرس شغلی و رضایت شغلی است. این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی و جامعه آماری نامحدود شامل استادان دانشگاه است که تعداد384 نفر به روش دردسترس انتخاب شدند. جمع آوری داده با استفاده از پرسشنامه های الکترونیک و تحلیل آماری با نرم افزارهایSPSS وSMARTPLS3 انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که با افزایش تعارض کار-خانواده تنها در وضعیت تدریس مجازی رضایت از زندگی کاهش یافت؛ تاثیر استرس شغلی بر رضایت از زندگی در وضعیت تدریس حضوری و مجازی معنادار نبود؛ تاثیر تعارض کار-خانواده بر رضایت از زندگی با میانجی گری جزئی رضایت شغلی تنها در وضعیت تدریس مجازی معنادار بود و نقش استرس شغلی در رابطه بین تعارض کار-خانواده و رضایت شغلی به عنوان میانجی جزئی تایید شد. نتایج حاصل از مقایسه اختلاف میانگین ها نشان داد که تداخل کار با خانواده مبتنی بر اجبار در وضعیت تدریس مجازی بیشتر از حضوری بود و استادان به مراتب در شرایط بدتری قرار داشتند.
طراحی سامانه اینترنت بانک واکنش گرا با رویکرد علم طراحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تنوع دستگاه هایی که افراد به وسیله آن به اینترنت دسترسی پیدا می کنند و از سامانه های مبتنی بر وب استفاده می کنند، روز به روز زیادتر می شود. کاربران انتظار دارند که سامانه ها را روی مرورگرهای مختلف و یا دستگاه های مختلف (از دسکتاپ تا تلفن های همراه هوشمند در اندازه های مختلف) به شکل مناسب و سازگار با دستگاه مشاهده کنند. هدف این پژوهش نیز طراحی سامانه اینترنت بانک واکنش گرا است. برای این منظور ضمن مطالعه پیشینه پژوهش و توجه به مفاهیم اینترنت بانک، عوامل پذیرش آن و مفهوم واکنش گرایی و تجربه کاربری و نیازهای یک سامانه (از نظر کسب و کاری و فنی) به طراحی اینترنت بانک واکنش گرا بر اساس مراحل روش " علم طراحی" پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاضر، طراحی سامانه ای واکنش گرا را ارائه می دهد که می تواند مورد استفاده همه بانک ها و مؤسسه های مالی قرار گیرد. طراحی پیشنهادشده به گونه ای است که سامانه روی دستگاه های مختلف در اندازه های مختلف به شکل مناسب و سازگار با انداره دستگاه نمایش داده می شود. بر اساس نتایج این پژوهش، تجربه کاربری که شامل مواردی چون واکنش گرایی، سادگی استفاده و قابلیت یادگیری است، بسیار مورد توجه کاربران است و اینترنت-بانک هایی که این عوامل را همراه با امنیت و کارایی در اختیار کاربران می گذارند، بیشتر مورد اقبال واقع می شوند.
مدلی برای مدیریت رویگردانی مشتریان یک شرکت ارایه دهنده سرویس اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویگردانی مشتری یکی از مسایل مهمی است که شرکت های ارایه دهنده سرویس اینترنت در بازار رقابتی و به سرعت درحال اشباع با آن روبه رو هستند. به دلیل هزینه های بالای مرتبط با جذب مشتری جدید، این شرکت ها به رویکرد حفظ مشتری که صریحا به دنبال کاهش رویگردانی است، روی آورده اند. این تحقیق، رویگردانی مشتریان سرویس های اینترنت یکی از بزرگ ترین شرکت های مخابراتی ایران را مورد بررسی قرار داده است. به منظور پیش بینی رویگردانی، داده های مشتریان طی شش ماه جمع آوری شده و رویگردانی آن ها در یک بازه یک ساله بررسی شده است. علاوه بر پیش بینی رویگردانی، مهم ترین ویژگی های موثر در طبقه بندی رویگردان ها و غیررویگردان ها نیز تعیین شده است. در مرحله پیش پردازش از روش "کم نمونه برداری تصادفی" برای متعادل سازی مجموعه داده و از روش "حداقل افزونگی، حداکثر ارتباط" برای انتخاب ویژگی استفاده شده است. سپس الگوریتم های "جنگل تصادفی"، "ماشین بردار پشتیبان" و "کا نزدیک ترین همسایگان" برای طبقه بندی مشتریان رویگردان و غیررویگردان به کار رفتند که معیارهای ارزیابی، نشان دهنده برتری الگوریتم جنگل تصادفی است. مدل نهایی که از ترکیب روش های متعادل سازی، انتخاب ویژگی و طبقه بندی به دست آمد تحت عنوان مدل RUS-mRMR-RF به عنوان یک مدل کارآمد در پیش بینی رویگردانی مشتریان و شناسایی مهم ترین ویژگی های موثر در طبقه بندی رویگردان ها و غیررویگردان ها محسوب می گردد. نتایج این مطالعه بینش ارزشمندی را جهت تدوین استراتژی های حفظ مشتری به سازمان ارایه می دهد.
ارتقای عملکرد شرکت با تأکید بر نقش نوآوری و کسب و بکارگیری هوشمندی بازار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات دنیای پرشتاب کنونی در عرصه های علمی و فنی و همچنین؛ چالش های پی درپی نظام های اقتصادی و مالی، موجبات توجه عمیق تر سیاست گذاران و اندیشمندان به توسعه هوشمندی بازار در سازمان ها را فراهم کرده است. در این راستا، فعالیت های هوشمندی بازار که شامل تولید و توزیع هوش بازار در زمینه توسعه محصولات جدید است، می تواند شانس توسعه موفق نوآوری را افزایش بدهد. با این توصیف، هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه نوآوری و عملکرد شرکت با تأکید بر نقش میانجی کسب و بکارگیری هوشمندی بازار در ادارات کل تخصصی بانک ملت شهر تهران است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل؛ مدیران، معاونین و کارشناسان ادارات کل بانک ملت در شهر تهران می باشد؛ حجم نمونه پژوهش با استناد به فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصادفی، 253 نفر تعیین گردید. نظرسنجی از جامعه آماری پژوهش با استفاده از پرسشنامه انجام پذیرفت. برای تعیین اعتبار پرسشنامه ها، از روش روایی محتوا استفاده شد و همچنین پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به میزان 931/0 تخمین زده شد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که بین نوآوری شرکت و کسب و بکارگیری هوشمندی بازار، بین کسب هوشمندی و بکارگیری هوشمندی بازار، بین کسب هوشمندی بازار و عملکرد شرکت، بین بکارگیری هوشمندی بازار و عملکرد نوآوری، بین عملکرد نوآوری و عملکرد بازار و بین عملکرد بازار و عملکرد شرکت؛ ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.
نگاشت نظام یافته پژوهش های هوشمندی کسب و کار در نشریات علمی-تخصصی منتخب: شناسایی خلاهای پژوهشی و پیشنهاد برای پژوهش های آتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به گسترش کاربرد سیستم های اطلاعاتی، حجم زیادی از داده ها در سازمان ها ذخیره شده است که تجزیه و تحلیل این داده ها منبع بسیار ارزشمندی برای کمک به تصمیم گیری بهتر می باشد. این موضوع که با مفهوم هوشمندی کسب وکار شناخته می شود یکی از مهمترین عوامل موفقیت سازمان ها در دنیای معاصر می باشد. با توجه به اهمیت این موضوع ضرورت دارد که پژوهش های انجام شده در کشور در حوزه هوشمندی کسب وکار بصورت نظام مند بررسی شود. هدف از این تحقیق شناسایی موضوعات بررسی شده در مجلات علمی- تخصصی، تحلیل وضعیت پراکندگی و فراوانی مطالعات، شناسایی روش های پژوهش، هدف مقالات، سطح تحلیل پژوهش های هوشمندی کسب وکار و سرانجام شناخت خلاهای پژوهشی در این حوزه و ارائه پیشنهادات آتی است. بدین منظور پژوهش با تحلیل داده های ثانویه و مرور نظامند دانش موجود هوشمندی کسب وکار در 6 پایگاه داده منتخب انجام شد. بدین منظور 2108 مقاله بررسی شده که در بررسی اولیه 1274 مقاله انتخاب و با مطالعه چکیده های مقالات، 91 مقاله مورد تایید قرار گرفت. در نهایت با مد نظر قرار دادن معیارهای حذف، 81 مقاله نهایی انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که بیشترین پوشش موضوعی هوشمندی کسب وکار در این مجلات با موضوع خاص مدیریت دانش و موضوع عام، ابزارهای هوشمندی کسب وکار با 44.45 درصد، بیشترین روش تحقیق مورد استفاده توصیفی پیمایشی با 34.57 درصد، بیشترین هدف کاربردی با 82.71 درصد و بیشترین سطح تحلیل مورد استفاده، سطح تحلیل جامعه با 66.66 درصد می باشد. در نهایت خلاهای پژوهشی در قالب پیشنهادات آتی ارائه شد.
شناسایی و بررسی حوزه ها و روندهای پژوهشی فناوری بلاک چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طی سالهای اخیر پژوهش پیرامون بلاک چین و کاربردهای آن در زمینه های مختلف گسترش یافته و منجر به خلق دانش گسترده، متنوع و پراکنده ای در این حوزه شده است. شناخت زیرحوزه ها، موضوعات جدید و روند تحقیقاتی حوزه بلاک چین می تواند کمک شایانی به پژوهشگران این حوزه نماید. پژوهش حاضر با هدف بررسی و دسته بندی مطالعات حوزه بلاک چین، شناخت زیرحوزه ها و دستیابی به دیدگاه منسجمی از روند تحقیقاتی آن صورت گرفته است. این پژوهش با استفاده از تجزیه و تحلیل های کتابسنجی، به بررسی حوزه تحقیقاتی بلاک چین پرداخته است. داده های این پژوهش از 423 مقاله پایگاه داده اسکوپوس جمع آوری شده و بر روی آنها تحلیل زوج کتاب شناختی و تحلیل هم رخدادی کلمات کلیدی انجام گرفته و بدین ترتیب زیرحوزه ها و روند تحقیقاتی این حوزه شناسایی شده است. بر اساس یافته های این مطالعه، تحقیقات حوزه بلاک چین در 5 خوشه(1. سیستم های کامپیوتری ، 2. علوم مالی، 3. قراردادهای هوشمند، 4. مدیریت داده و احراز هویت و 5. پول الکترونیکی) تقسیم بندی شده و نیز مشخص شده است که در سالهای اخیر موضوعاتی مانند یادگیری ماشین، اعتماد، یادگیری عمیق، ارزیابی ریسک، رایانش مرزی، اتریم و اجماع در تحقیقات این حوزه بیشتر مورد توجه قرار گرفته اند. این پژوهش چارچوبی از مفاهیم و موضوعات اصلی مورد بحث در حوزه تحقیقاتی بلاک چین ارائه می دهد که دیدگاهی جامع برای پژوهشگران این حوزه فراهم می آورد که می تواند آنان را در انتخاب مسیر تحقیقاتیشان یاری رساند.
شناسایی و تحلیل کاربردهای اینترنت اشیا در مقابله و کنترل بیماری های همه گیر(مطالعه موردی: بیماری کووید 19)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فناوری اینترنت اشیاء در مراقبت های بهداشتی و مقابله و کنترل بیماری همه گیر مزایای زیادی را ارائه می دهد و تا حد زیادی روند تشخیص و نظارت مداوم بیمار از راه دور را با حسگرهای بی سیم و دستگاه های هوشمند تسهیل خواهد کرد. این مقاله با هدف شناسایی و تحلیل کاربردهای اینترنت اشیا در مقابله و کنترل بیماری های همه گیر همچون کرونا تهیه شده است. این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی بود که در دو مرحله انجام شد. ابتدا با مرور مبانی نظری و مطالعات پیشین از طریق روش مرور متون، کاربردهای اینترنت اشیا در مقابله و کنترل بیماری های همه گیر همچون کرونا شناسایی شدند؛ سپس برای تائید و اولویت بندی کاربردهای شناسایی شده، این کاربردها در اختیار 23 نفر از خبرگان دانشگاهی و خبرگان حوزه پزشکی قرار گرفت. کاربردهای اینترنت اشیا در مقابله و کنترل بیماری های همه گیر همچون کرونا، دارای ابعاد کاربردهای درمانی(5 مؤلفه و 9 شاخص)، کاربردهای نظارتی(4 مؤلفه و 14 شاخص)، کاربردهای اطلاعاتی(2 مؤلفه و 5 شاخص)، کاربردهای مدیریتی(2 مؤلفه و 8 شاخص)، کاربردهای پیشگیری(7 مؤلفه و 14 شاخص) می باشد. در شرایط بروز بیماری های همه گیر مانند کرونا، اینترنت اشیا باعث بهبود کیفیت درمان و تشخیص، پشتیبانی در تصمیم گیری و نظارت بر علائم حیاتی بیماران، کاهش ویزیت های بیمارستانی و افزایش امکان پایش و نظارت بر وضع بیماران می شود.
طراحی مدل مفهومی فریب ادراک شده تبلیغات شبکه های اجتماعی با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد روزافزون شبکه های اجتماعی و پررنگ شدن نقش آنها در دنیای تجارت و پیرو آن، در تبلیغات از یک طرف و سهولت انجام فریب در چنین رسانه های نوظهوری از طرف دیگر، باعث افزایش تبلیغات فریبنده و ادعاهای دروغین در این فضای ارتباطی و تجاری شده است؛ به گونه ای که برای مخاطبان این شبکه ها، تشخیص تبلیغات صادقانه از فریبکارانه دشوار بوده و همین مساله باعث ایجاد بی اعتمادی به تبلیغات در شبکه های اجتماعی و کاهش فروش می شود. به همین علت و در همین راستا ، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگویی در زمینه فریب ادراک شده تبلیغات شبکه های اجتماعی و با بهره گیری از رویکرد داده بنیاد انجام شده است. بدین منظور از مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته استفاده شد که در میان 15 نفر از افرادی که تجربه فریب در خرید از شبکه های اجتماعی را داشته اند، انجام پذیرفت. داده ها نیز با استفاده از کدگذاری باز، انتخابی و نظری و نرم افزار MAXQDA2020 تحلیل شد و در نهایت، الگوی مفهومی با 8 مقوله اصلی، 15 مقوله فرعی و 69 مفهوم طراحی و مشخص شد که سودمندی ادراک شده شبکه اجتماعی و ویژگی های تبلیغات این شبکه ها به عنوان علل، و ویژگی رسانه به عنوان عامل همبسته با این علل در شکل گیری فریب ادراک شده اثرگذارند. در این میان، دانش مصرف کننده و اعتماد ادراک شده نقش اقتضائات را ایفا می کنند. نگرش مصرف کننده نیز به عنوان شرایط احراز شناخته می شود. ویژگی مصرف کننده نیز زمینه ساز رویداد چنین فرآیندی است که درنهایت، به شکل گیری پدیده ای به نام آسیب به روحیات مصرف کننده منجر می شوند، که پیامد فردی فریب ادراک شده تبلیغات شبکه های اجتماعی به حساب می آید.
طراحی سیستم پیشنهاد بانکی فردی با استفاده از تجزیه و تحلیل احساسات در رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حفظ مشتری یکی از پراهمیت ترین مسائل هر سازمانی می باشد و یافتن راهی جهت حفظ و بقای مشتری از نیازهای کلیدی آن سازمان است. هدف اصلی پژوهش حاضر، در حوزه یادگیری ماشین با تمرکز بر شناسایی صحیح نیازهای مشتری با روشی مبتنی بر استخراج دیدگاه ها و تحلیل احساسات و کمی سازی گرایش احساسی مشتریان در مورد خدمات بانکی با بررسی و تحلیل نظرات آن ها می باشد. به عبارتی موضوع این پژوهش طراحی سیستم توصیه گر جهت ارائه خدمات مناسب به مشتریان، با استفاده از عقاید و تجارب آن ها می باشد. روش اجرای ارائه شده در پژوهش حاضر بدین ترتیب است که، با بررسی عقاید مشتریان و استخراج متغیرهایی چون نمره احساسات افراد برای توییت ها، نمره ارتباط، شباهت کسینوسی و میزان ضریب اطمینان در قالب فرآیند آموزش و تست، خدمات بانکی مناسب را پیشنهاد می دهد. به منظور ارائه این پیشنهاد، از روش های دسته بندی مناسب به همراه روش های عقیده کاوی و رویکرد اعتبارسنجی مناسب استفاده می شود و سیستم طراحی شده نهایی با خطایی اندک، جهت ارائه خدمات شخصی سازی شده، در راستای کمک به مدیران بانکی گام خواهد برداشت. ازآنجاییکه درحال حاضر ارائه خدمات بانکی متناسب با وضعیت مشتریان به طورکامل وجود ندارد، لذا سیستم مذکور در این زمینه بسیار راهگشا خواهد بود.
ارایه چارچوب طراحی داشبوردهای مدیریتی، کاربردگسترش کارکرد کیفی در سیستم های هوشمند کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داشبوردها، ابزار مهمی برای نظارت بر عملکردسازمان و تصمیم گیری مدیران هستند، لذا طراحی صحیح آن ها به صورت یکپارچه و منظم، با در نظر گرفتن نیاز مشتریان و کاربرانش و مطابق با اهداف سازمانی، امری ضروری است. هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوبی برای طراحی داشبوردهای مدیریتی با رویکرد QFD است. بدین منظور پس از مطالعه و بررسی عمیق مدل های مختلف QFD کلاسیک و نرم افزار، مفاهیم داشبوردهای مدیریتی و طراحی آن و ابزارهای هوشمندی کسب و کار، مدل مفهومی پژوهش پیشنهاد گردید، سپس با استفاده از رویکرد پژوهش آمیخته اکتشافی، چارچوب طراحی داشبوردهای مدیریتی، ارائه شد. جامعه آماری بخش کیفی شامل40 مقاله از 452 مقاله مربوط به بازه زمانی 2005 تا ۲۰20 و مرتبط با موضوعات داشبورد و طراحی آن بود که با روش فراترکیب، انجام شد. همچنین در بخشی کمی پژوهش نیز، به منظور اعتبارسنجی چارچوب پیشنهادی و غربالگری شاخص ها از تکنیک دلفی فازی استفاده گردید که جامعه آماری در این مرحله، 18 نفر از مدیران در حوزه های مختلف و 12 نفر ازمتخصصان حوزه فناوری اطلاعات بوده است و بدین ترتیب چارچوب طراحی داشبوردهای مدیریتی، مشتمل بر 4 بعد، 11 مولفه و 102 شاخص نهایی گردید.
مرور نظامند ادبیات پژوهش با محوریت فناوری مالی، یادگیری ماشین و مدیریت تجربه مشتری و ارائه چارچوبی برای پژوهش های آتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوآوری فناورانه حوزه صنعت مالی، زیست بوم فناوری مالی را موجب شد. با ظهور هوش مصنوعی، دنیای فناوری و مالی به هم گره خورد تا پردازش های مالی هوشمندانه تری به مدیران جهت تصمیم گیری های هوشمندانه ارائه می کند. نتایج استفاده از روش های یادگیری ماشین ثابت نبوده و پیش بینی دقیق در مورد نتایج حاصل از تجربه مشتریان برای الگوریتم های یادگیری ماشین چالش برانگیزاست. تلاش های زیادی در خصوص مدیریت تجربه مشتری انجام شده است ولی، چارچوب تلفیقی فناوری مالی در تعامل باهوش مصنوعی و یادگیری ماشین در مفهوم سازی تجربه مشتری که می تواند دانش تجربه مشتری را موجب شود، موضوعی است که کمتر به آن پرداخته شده است. این مقاله، با بررسی 75 مقاله و جمعبندی آن در 41 مقاله پژوهشی، موضوع پژوهش حاضر را موردبررسی قرار داده است. جهت پیش بینی ارائه نظریه ،روش تحقیق، تئوری بنیادین می باشد. هدف این مقاله،پوشش شکاف مطالعاتی ازطریق ارائه یک چارچوب تلفیقی است که مسیر کلی برای انجام و مطالعه پژوهش های حوزه فناوری مالی و هوش مصنوعی، در استخراج و مدیریت دانش تجربه مشتریان را در برمی گیرد. یافته ها نشان می دهند که مطالعات انجام شده در سه محور فوق را می توان به پنج بخش اصلی نوآوری طبقه بندی کرد که شبکه های ایجاد ارزش از تجربه مشتریان را در چارچوب تلفیقی فناوری مالی، یادگیری ماشین و تجربه مشتری ارائه می کند. یافته ها، مسیر خوبی برای پرداختن به برخی محدودیت ها در پژوهش های فناوری های مالی و هوش مصنوعی برای مدیریت دانش تجربه مشتریان از طریق امکان ارائه الگو عملکرد مشتریان را فراهم می کنند.