فاطمه محمدنیای قرایی

فاطمه محمدنیای قرایی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۸ مورد از کل ۸ مورد.
۱.

تحلیل فضایی و تبیین مدل مکانیابی کاربری های آسیب پذیر در مقابله با بحران های غیرطبیعی (نمونه موردی: شهر مشهد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: کاربری آسیب پذیر مدل مکان یابی مدیریت بحران تحلیل فضایی شهر مشهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 635 تعداد دانلود : 69
به موازات پیشرفت دانش بشر در عرصه های مختلف، احتمال آسیب پذیری آن ها در برابر بحران های طبیعی و انسانساخت به نحو محسوسی افزایش یافته است. یکی از موضوعات مهم از دیدگاه مدیریت بحران، شناسایی مکان های مناسب جهت استقرار کاربری های آسیب پذیر به منظور کمک رسانی سریع در زمان بحران است. مقاله حاضر به دنبال مکانیابی این کاربری ها بر اساس معیار های کارآمد در شهر مشهد است. روش مطالعه حاضر توصیفی و مکانیابی است و از نظر هدف کاربردی می باشد. جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و اسناد و آمار منتشر شده بوده است. معیارهای متعددی با استفاده از نظر کارشناسان خبره تعیین گردید و تعیین درجه اهمیت معیارها و زیرمعیارها و اولیت بندی کابری های آسیب پذیر با کمک روش تحلیل عاملی تاییدی و تحلیل سلسله مراتبی و نرم افزارهای مربوطه انجام شد. باستناد تلفیق لایه های مختلف اطلاعاتی، امکان تعیین درجه آسیب پذیری فراهم گردید لذا براساس تحلیل های صورت گرفته، برخی پهنه های آسیب پذیر، وضعیت مناسبی از منظر معیارها نداشته لذا معیارهای ترکیبی مطابق با وضعیت شهر شامل مطلوبیت، سازگاری و غیره برای بهبود شرایط مکانیابی ارائه و مدل متناسب با این امر پیشنهاد گردید.
۲.

تحلیل فضایی عناصر مکانیابی در اراضی پیراشهری مشهد (نمونه موردی توس، مهرگان و شهرک باهنر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مکانیابی بافت ناکارآمد نواحی منفصل پیراشهری مشهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 757 تعداد دانلود : 956
در دهه های اخیر کلانشهر مشهد از گسترش و رشد افقی عظیمی برخوردار بوده و ضمیمه شدن روستاهای پیرامون آن به شهر امری معمول بوده است. در همین راستا، مناطق به تازگی شهرنشین شده واقع در حاشیه های شهر که محل اتصال حومه به شهر تلقی می شوند و پیراشهر نامیده شده در قالب توسعه منفصل صرفا سه ناحیه شهری شامل توس، شهرک شهید باهنر و مهرگان شکل گرفته اند. لذا پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر روش های اسنادی و پیمایشی به دنبال تاثیر مکانیابی اراضی نواحی پیراشهری منفصل در شهر مشهد بر کنترل یا تسریع در روند بافت ناکارآمد و همچنین تعیین ناحیه پیراشهری منفصل در شهر مشهد با موفقیت بیشتر در زمینه تحقق عناصر مکانیابی اراضی (شامل عناصر جمعیتی، اجتماعی و فرهنگی-عناصر اقتصادی-عناصر اداری، دفاعی و امنیتی-عناصر جغرافیایی، طبیعی و زیست محیطی-عناصر فضایی- کالبدی) می باشد. نتایج حاصل با استفاده از آزمون تی زوجی و تحلیل واریانس یکطرفه نشان داد نواحی پیراشهری منفصل شهری در ابعاد اقتصادی، کیفیت زندگی، خدمات رفاهی بعد از الحاق از وضعیت بهتری برخوردار شده اند، اما در زمینه زیست محیطی و اجتماعی تغییرات منفی رخ داده است، ناحیه توس در شاخص کیفیت زندگی و شهرک باهنر در شاخص اجتماعی از وضعیت بهتری برخوردار بوده اند. همچنین نتایج حاصل از تاپسیس فازی نشان داد در نواحی پیراشهری منفصل، ناحیه منفصل توس در کنترل رشد بافت ناکارآمد و تحقق عناصر مکانیابی اراضی از عملکرد مطلوبتری نسبت به شهرک شهید باهنر و شهرک منفصل مهرگان برخوردار بوده است و می بایست به منظور جلوگیری از رشد و گسترش بافت های ناکارآمد در شهرک شهید باهنر و شهرک مهرگان، در حوزه برنامه ریزی تمهیدات لازم را بویژه در حوزه های زیست محیطی و اجتماعی مدنظر قرارداد.
۳.

بررسی تاثیر مؤلفه های مکانی بر تولید فضای معنویت مبنا در مقیاس شهری (مورد پژوهی: منطقه ثامن شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تولید فضای شهری شهرسازی معنویت مبنا معادلات ساختاری کلانشهر نمونه موردی مشهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 761 تعداد دانلود : 220
روش انجام پژوهش بصورت امیخته اکتشافی از نوع تدوین طبقه بندی است. جامعه اماری این تحقیق در بخش کیفی شامل خبرگان(21 مصاحبه فردی و 2 مصاحبه گروهی) و در بخش کمی 384 پرسشنامه که با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. پژوهش در بخش کیفی ابتدا با فرامطالعه عمیق اسناد موجود و سپس مصاحبه با خبرگان اقدام به شناسایی شاخص های موثر بر تولید فضای معنویت مبنا در مقیاس شهری از روش نظریه زمینه ای نمود. خروجی این مرحله شناسایی 23شاخص در قالب 8 بعد اصلی و زیر بعد بود. در گام دوم به جهت برقراری ارتباط و توالی بین ابعاد بدست امده و اراِئه مدل از روش مدل سازی ساختاری استفاده گردید که بر اساس نظرات خبرگان و تجزیه و تحلیل های صورت گرفته، مدل تولید فضای معنویت مبنا احصا گردید. نتایج نشانگر این است که مولفه های پایداری، ساختار مدیریتی و عدالت بیشترین تاثیر و مولفه معاصر سازی دانش نظری اخرین رتبه به لحاظ میزان تاثیرگذاری از دیدگاه خوانش مخاطب را داراست. دستاورد این پژوهش جایگذاری مفهومی تعادل بخش به چرخه تولید فضاست که با ساختارسازی و تعیین میزان تاثیر مولفه های مکانی در تولید فضای معنویت مبنا، ابهامات و کاستی های نظام برنامه ریزی شهری خصوصا در شهرهای با پشتوانه هویتی معنوی را کاهش خواهد داد.
۴.

مدلسازی خطای بصری«تغییر اندازه در مناظر شهری» بر ادراک نقاط کانونی شهر، مطالعه موردی: کریدور بصری پیاده راه آیت الله طبسی به حرم مطهر امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خطای بصری رؤیت پذیری نقاط کانونی منظر شهری میدان دید عمق و فاصله ادراکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 327 تعداد دانلود : 657
رؤیت پذیری نقاط کانونی، حاصل اطلاعات تصویری بر شبکیه چشم و چگونگی ادراک فرم است. تدوین اصول رؤیت پذیری نقاط کانونی، مستلزم شناخت فضای بصری در «بعد افق» و «بعد فاصله» و سیگنال های محیط زمینه ای است. سؤال اصلی این پژوهش این است که چگونه می توان با محاسبه خطای بصری و تأثیرات عناصر پیش زمینه (مزاحم)، نقاط کانونی (نشانه شهری) را جانمایی کرد؟به طور کلی هدف این پژوهش، تدوین روشی است که با استفاده از آن می توان به وسیله شیوه آرایش ابنیه و طراحی فضای شهری و معماری، بر رؤیت پذیری نقاط کانونی شهر افزود. این پژوهش از نظر ماهیت و روش علی و از نظر هدف، توسعه ای است. جهت سنجش ارتباط میان ساختار کالبدی، ادراک بصری و محاسبه میزان خطای بصری، از مدلسازی هندسی و تکنیک واقعیت مجازی، استفاده شد. نمونه موردی نقطه کانونی و نشانگر حرم مطهر رضوی و ساختمان های پیاده راه «آیت الله واعظ طبسی»، با نرم افزار sketch up، مدلسازی شد.  نتایج پژوهش نشان داد که نقطه ای (M) در کریدور بصری نقطه کانونی وجود دارد که در آن براساس دید دوچشمی، ارتفاع نقطه کانونی و نشانگر، برابر، و قبل از M ارتفاع نقطه کانونی بزرگتر و بعد از آن کوچکتر ادراک می شود. از این رو براساس محاسبات هندسی موقعیت نقطه M با توجه به ارتفاع نقطه کانونی- نشانگر و فاصله نقطه کانونی تا نشانگر مدلسازی شد و صحت آن با توجه به تکنیک واقعیت مجازی، پیاده راه آیت الله واعظ طبسی به سمت حرم مطهر امام رضا(ع)، مورد تأیید قرار گرفت. از این رو، چیدمان نشانه های شهری باید متناسب با این موضوع در فضای شهری صورت گیرد.
۵.

تدوین ابزار سنجش میزان انطباق محیط سکونت شهری با نیاز شهروندان به فعالیت فیزیکی و کاربست آن در محله حجاب مشهد

کلید واژه ها: کیفیت محیط سکونت سلامت فعالیت فیزیکی محله حجاب مشهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 358 تعداد دانلود : 910
رشد شهرنشینی طی دهههای اخیر، موجب افزایش نابرابری های بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی در مقیاس وسیع بین ساکنان بسیاری از شهرها شده است، از میان مهم ترین پیامدهای آن، می توان به کم تحرکی شهروندان در سراسر دنیا و ایران اشاره نمود. عدم فعالیت فیزیکی، به عنوان یکی از مسائل مهم سلامت عمومی، با محیط سکونت و فعالیت های روزانه شهروندان در ارتباط است، و از آنجا که معیارهای مشخص و قطعی برای اندازه گیری آن در محیط شهری وجود ندارد، لذا جهت سنجش نحوه تأثیرگذاری فعالیت فیزیکی بر کیفیت محیط سکونت شهری، تدوین معیارهایی ضروری به نظر می رسد. بدین منظور معیارهای بدست آمده از مطالعات نگارندگان، در قالب چارچوب نظری، ابزار سنجش را مشخص نمود. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر نخست، تدوین ابزار سنجش کیفیت محیط سکونت شهری با تأکید بر فرصت های فعالیت فیزیکی و سپس بررسی معیارهای حاصل در محدوده مطالعاتی (محله حجاب مشهد) می باشد. پژوهش حاضر توصیفی - تحلیلی است، لذا گردآوری مبانی نظری با استفاده از مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته و در ادامه از طریق تدوین پرسشنامه، ابزار بدست آمده در محله حجاب مورد ارزیابی قرار گرفت و داده های حاصل با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل آماری شد. با توجه به نتایج، تحلیل عاملی تأیید می کند که اولاً، موضوع فعالیت فیزیکی شهروندان از چهار متغیر عملکردی، دسترسی، اجتماعی و زیبایی شناختی تأثیر می پذیرد. ثانیاً با توجه به نتایج تحلیل و اندازه تأثیر هر کدام از متغیرها بر متغیر فعالیت فیزیکی می توان نتیجه گرفت که عامل عملکردی بیشترین تأثیر را بر کیفیت محیط سکونت شهری با تأکید بر فرصت های فعالیت فیزیکی شهروندان دارد. عامل دسترسی، عامل اجتماعی و عامل زیبایی شناختی به ترتیب به عنوان دیگر معیارهای مؤثر بر میزان فعالیت فیزیکی شهروندان می باشند.
۶.

ذهنیّت سنجی ساکنان محله های جدید و برنامه ریزی شده در ارتباط با مؤلفه های کیفیت زندگی (نمونه موردی: محله جاهدشهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت زندگی (عینی و ذهنی) محله های برنامه ریزی شده محله جاهدشهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 354 تعداد دانلود : 191
توجه صرف به رشد شهرها و بازماندن از رویکردهای توسعه ای نسبت به شهرها موجب به وجود آمدن پدیده ماکروسفالی در آنها شده است و این موضوع تأثیر مستقیم در سطح کیفیت زندگی در شهرها دارد. نکته قابل توجه در مواجهه با کیفیت زندگی، در نظر گرفتن آن در همه ابعاد (ذهنی و عینی) است تا بتواند به صورت جامع مورد ارزیابی قرار گیرد؛ از این رو، مقاله حاضر با هدف تحلیل و بررسی کیفیت زندگی (دو بُعد عینی و ذهنی) در محله های برنامه ریزی شده شهری به دنبال ارتقای کیفیت زندگی در این دست از محله ها از طریق افزایش مؤلفه های محیطی است. محله مورد مطالعه، محله جاهدشهر واقع در منطقه 12 شهر مشهد است. معیارها و شاخص های کیفیت عینی و ذهنی زندگی در 4 سطح به صورت سلسله مراتبی تدوین شده اند. روش مورد استفاده از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش توصیفی- تحلیلی است. گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته و با استفاده از فرمول کوکران تعداد 372 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده و روش توزیع پرسشنامه تصادفی ساده است. در تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای  SPSSو AMOS استفاده شده است. با توجه به نتایج به دست آمده، میزان کیفیت ذهنی زندگی در محله جاهدشهر از نظر ساکنان درحد متوسط رو به ضعیف (فقط در بخش حمل و نقل خوب) و میزان کیفیت عینی زندگی در حد متوسط رو به بالا (فقط در مؤلفه های امنیت اجتماعی و اوقات فراغت متوسط روبه ضعیف) ارزیابی شده است.
۷.

میل به خلوت جویی و ادراک ازدحام در محیط های شهری: تحلیلی مقایسه ای میان زنان در خرده فرهنگ های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خلوت ازدحام خرده فرهنگ زنان ایرانی محیط شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 207 تعداد دانلود : 943
خلوت، فرآیندی برای تعیین مرز میان افراد است و فرد به واسطه آن بر تعامل خود با دیگران نظارت می کند. نیاز به خلوت در انسان ها عمومیت دارد ولی شیوه پاسخ به آن متأثر از متغیرهایی چون فرهنگ، سن، جنس، محیط فیزیکی و... است. تفاوت این نیاز از فرهنگی به فرهنگ دیگر سبب می شود برخی از فرهنگ ها میل بیشتری به خلوت نسبت به سایرین داشته باشند. تفاوت ها در میل به خلوت جویی صرفاً محدود به فرهنگ ها نمی شود، بلکه خرده فرهنگ ها را نیز در بر می گیرد.  ایران، از جمله کشورهایی است که دارای خرده فرهنگ های متنوع با حالت های مختلف پاسخگویی به خلوت است. اما تاکنون تحقیقاتی در زمینه بررسی تفاوت ها و شباهت های میان خرده فرهنگ های این کشور در میل به خلوت جویی و سازوکارهای رسیدن به آن در محیط های شهری انجام نشده است. از این رو، این مقاله به دنبال بررسی تفاوت های بین فرهنگی میان زنان گیلکی، کرد، آذری و یزدی در میل به خلوت جویی و ادراک ازدحام است. برای رسیدن به این اهداف از ابزار پرسشنامه استفاده گردید. حدود هزار و 174 زن پرسش شونده به صورت اتفاقی در پارک های شهر (رشت)، ملت (سنندج)، باغمیشه (تبریز) و آزادگان (یزد) برای تکمیل پرسشنامه انتخاب شدند. این پرسشنامه توسط آزمون های خی دو (Chi-square Test )، ضریب همبستگی پیرسون ( Pearson Correlation Coefficient ) ، تحلیل واریانس یک طرفه (Analysis of Variance (ANOVA)) و تحلیل واریانس چند متغیره (Multivariate Mnalysis of Variance (MANOVA)) مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان دهنده آن است که سطح خلوت مطلوب در زنان یزدی و آذری بیشتر از سایر زنان است. در صورتی که خلوت کسب شده در زنان گیلکی بیش از سایر خرده فرهنگ هاست. به عبارتی، یزدی ها (صحرایی گرم و خشک) و آذری ها (کوهستانی سرد) در زمره فرهنگ های غیرارتباطی و گیلکی ها (معتدل خزری) و کردها (کوهستانی بسیار سرد) در زمره فرهنگ های ارتباطی اند. صرف نظر از نوع فرهنگ، سطح خلوت مطلوب و کسب شده به ادراک ازدحام افراد وابسته است.
۸.

Investigating Cross-Cultural Differences in the Privacy Regulation and Perception of Crowding (Northern and Kurdish Women in Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Privacy Crowding culture Iranian women

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 619 تعداد دانلود : 35
This study investigated cross-cultural differences in the privacy regulation and perception of crowding among two Iranian sub-cultures (Kurdish and Northern women).The primary purpose of this study was to exامینe whether Northern and Kurdish women differed in their desired and achieved levels of privacy in parks. The second purpose of this study was to investigate the relationships between the desired and the achieved levels of privacy and the experience of crowding. The final purpose was to describe the cultural differences in the experience of crowding between Northern and Kurdish women. The research methodology was designed on interview and questionnaire. A random size of 600 Kurdish and Northern women was selected in Sanandaj and Rasht cities. Moreover, to exامینe the survey Chi-Square Test, Independent Sample Test and Analysis of variance were conducted. The results show that Kurdish women desired more privacy in public spaces than Northern women. Regardless of culture, women’s desired and achieved privacy levels have associations with the level of perceived crowding in public spaces. These findings assist environmental designers to present strategies for achieving privacy in relation to Iranian sub-cultures.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان