مقالات
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نقش محوری شهرها و به ویژه کلان شهرها به مثابه موتور توسعه، آن ها را آماج تمرکز و تراکم جمعیت، فعالیت و نیز کانون چالش ها و مسائل فزاینده ای کرده است. بخش عمده ای از این چالش ها معطوف به امنیت انسانی بوده است. هدف تحقیق حاضر، تبیین ضرورت استقرار مدیریت یکپارچه شهری به منظور ارتقا امنیت انسانی در این کلان شهرها بوده است. روش: تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی تحلیلی بوده و داده های موردنیاز از طریق روش های اسنادی و کتابخانه ای جمع آوری شدند. در تحلیل داده ها، علاوه بر روش های توصیفی تفسیری، از تحلیل های آماری و فضایی (مبتنی بر GIS) استفاده شد. یافته ها: 18 کلان شهر و مادر شهر منطقه ای در حدود 34 درصد جمعیت کل و 5/45 درصد جمعیت شهری ایران را در خود جای داده اند. به علاوه 52 درصد جمعیت کل و 2/76 درصد جمعیت شهری کشور در فاصله 51 کیلومتری این شهرها ساکن شده اند. آن ها بیشترین نقش را در تولید ناخالص داخلی و تولید ارزش افزوده در کشور داشته اند. نظام حکمروایی در این شهرها نیز دچار تفرق گرایی بخشی و فضایی کارکردی بوده است. نتیجه گیری: انباشت سرمایه و تراکم جمعیت در کلان شهرها، امنیت انسانی ساکنان آن ها را در معرض مخاطرات طبیعی و انسانی گوناگونی قرار داده است. به علاوه نظام اداره ناپایدار تفرق گرای این شهرها، کارایی لازم برای را در بهبود امنیت انسانی نداشته و به دلیل تضاد منافع و ناهماهنگی در مدیریت مخاطرات فرا قلمروی ناتوان بوده است. ازاین رو استقرار حکمروایی مطلوب و یکپارچه برای رفع چالش های محتوایی و رویه ای در اداره کلان شهرها و ارتقا امنیت اجتماعی و انسانی آن ها، ضروری است.
تبیین الگوی ارتقای مدیریت استعداد در دانشگاه علوم انتظامی امین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : ایجاد شرایطی که در آن مهارت های فرماندهان مستعد شناسایی و در حوزه های مناسب استفاده شود. هدف اصلی پژوهش تبیین الگوی ارتقای مدیریت استعداد فرماندهان صف دانشگاه علوم انتظامی امین بوده است. روش: از لحاظ هدف کاربردی و از نظر نوع توصیفی- پیمایشی و از نظر روش جمع آوری داده ها کیفی بود. جامعه آماری شامل کلیه خبرگان دانشگاه علوم انتظامی امین بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انجام گردید ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که از تکنیک فن دلفی و بارش فکری نیز استفاده شد. روش تجزیه وتحلیل با استفاده از کدگذاری بود و همچنین از نرم افزار MAXQDA استفاده گردید. یافته ها: الگوی به دست آمده شامل پنج بعد، سیزده مؤلفه و 87 شاخص بود که اولاً دارای پنج بعد مشخص بود ثانیاً شش مؤلفه جدید برای آن استخراج شد که برخی از آن ها مانند بعد تعالی و سه مؤلفه جانشین پروری، وفاداری سازمانی، تجربه مدیریتی/ سازمانی آن در الگوهای مشابه دیده نشد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده به مسئولین پیشنهاد می گردد که از ابعاد جانشین پروری، وفاداری سازمانی و تجربه مدیریتی در مدیریت استعداد فرماندهان استفاده گردد.
چالش های قلمرو کیفری در رسیدگی به تخلفات کارکنان نیروهای مسلح با تأکید بر هیئت های انضباطی پلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به نوآوری های قانون جدید تشکیل هیئت های انضباطی رسیدگی به شکایات و تخلفات کارکنان نیروهای مسلح و دستورالعمل اجرایی آن، در رسیدگی به تخلفات کارکنان نیروهای مسلح رعایت موازین دادرسی منصفانه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. وجود چالش های مهم قانونی در رسیدگی به تخلفات انضباطی نظامیان، ایجاب می کند که چالش های موصوف از حیث «مطابقت با معیارها و تضمینات دادرسی منصفانه» مورد بررسی و واکاوی قرار گیرد و بر اساس یافته ها و داده های تحقیق، راهکارها و پیشنهادهای متناسب ارائه گردد. مهم ترین هدف این پژوهش عبارت است از: «شناسایی چالش های موجود در مقررات دادرسی تخلفات نیروهای مسلح با تأکید بر هیئت های انضباطی پلیس و ارائه راه حل ها و سازوکارهای کارآمد در پرتو معیارها و تضمینات دادرسی منصفانه». روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و موضوع آن نظری است. بر همین اساس تحقیق با روش کیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسنادی مانند کتاب ها، مقاله ها و قوانین صورت گرفته است. ارائه مطالب نیز به سبک توصیفی و تحلیلی می باشد. یافته ها و نتایج: بر اساس داده های تحقیق، کلیات معیار ها و تضمینات دادرسی منصفانه در دادرسی تخلفات نیروهای مسلح و هیئت های انضباطی ناجا پذیرفته شده است، اما در این مورد چالش های مهم و جدی وجود دارد. نتیجه پژوهش نشان می دهد که مهم ترین چالش های رسیدگی به تخلفات کارکنان نیروهای مسلح از منظر معیار ها و تضمینات دادرسی منصفانه عبارت است از: ساختار و ترکیب هیئت های انضباطی، محدودیت در انتخاب وکیل و شرایط خاص وکالت، توسعه رسیدگی غیابی و غیر تناظری، عدم پیش بینی حق واخواهی محکوم علیه از آرای غیابی هیئت های انضباطی و محدودیت حق تجدید نظرخواهی. در ساختار هیئت های انضباطی نیروی انتظامی اکثر مقامات پیشنهاد دهنده تنبیه حسب مورد عضو هیئت های بدوی و یا تجدید نظر هستند که این امر اصل بی طرفی را تحت تأثیر قرار می دهد. در موضوع وکالت نیز متهم به تخلف یا شاکی الزاماً وکیل یا نماینده خود را باید از بین کارکنان حقوقی شاغل یا بازنشسته ناجا انتخاب کنند. همچنین نتیجه تحقیق حکایت از آن دارد که در رسیدگی به تخلفات کارکنان نیروهای مسلح تضمینات کافی برای رعایت معیارهای دادرسی منصفانه پیش بینی نشده است.
بررسی عوامل انتظامی مؤثر بر سرقت های خرد در شهر مشهد و راهکارهای مبارزه با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : سرقت پدیده ای است که امنیت مالی و جانی افراد را تهدید می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل انتظامی مؤثر بر سرقت های خرد در شهر مشهد و ارائه راهکارهای نوین مبارزه با آن انجام شده است. روش : تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی است و به روش پیمایشی – تحلیلی انجام شده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق، شامل کلیه کارشناسان و مسئولین دست اندرکار پیشگیری، کشف و مبارزه با سرقت های خرد باسابقه بیش از 5 سال اشتغال در پلیس آگاهی و کلانترهای سطح شهر مشهد بوده که حجم نمونه به تعداد 96 نفر محاسبه شده است. پس از ورود داده ها در نرم افزار spss ضریب آلفای کرونباخ برای آزمون پایایی در این تحقیق نمره 96/. به دست آمده است. یافته ها : برابر بررسی های صورت گرفته باتوجه به یافته های مربوط به شاخص عوامل انتظامی مؤثر بر سرقت های خرد مشخص می شود میانگین شاخص فوق 48/4 می باشد که بیانگر آن است که عوامل انتظامی مؤثر بر سرقت های خرد بالاتر از حد متوسط می باشد. با توجه به ضریب تعیین و تأثیر می توان گفت که چهار عامل نداشتن پاس های ثابت با وزن بتای (241/0)، حضور نگهبان محله با وزن بتای (177/0)، آموزش عوامل انتظامی با وزن بتای (149/0)، فناوری های نوین با وزن بتای (142/0) به ترتیب بیشترین عامل انتظامی مؤثر بر سرقت های خرد اثری تعیین کننده تری دارد. نتیجه گیری: در منطقه مورد بررسی نتایج نشان می دهد، توجه به مسائلی از جمله داشتن های پاس های ثابت، حضور مستمر نگهبان محله، آموزش عوامل انتظامی و استفاده از فناوری های نوین می تواند تأثیر بسزایی در کاهش سرقت های خرد ایفا نماید.
بررسی عوامل تأثیرگذار بر یادگیری کارکنان نیروی انتظامی (موردمطالعه: پایگاه دریابانی شهرستان بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر یادگیری سازمانی کارکنان سازمان ناجا (موردمطالعه: پایگاه دریابانی شهرستان بندرعباس) انجام شده است. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی که به صورت پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری کلیه کارکنان پایگاه دریابانی نیروی انتظامی شهرستان بندرعباس بودند که 170 نفر از کارکنان از طریق فرمول کوکران به روش نمونه گیری 2 تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته عوامل مؤثر بر یادگیری سازمانی ناجا و پرسشنامه استاندارد سنگه مبتنی بر طیف پنج ارزشی لیکرت بود که روایی و پایایی آن ها تأیید شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که عوامل رهبری مناسب، فضای تعمیقی، بومی سازی، تعادل بین کار و خانواده، مدیریت زمان و تجربه اندوزی بر یادگیری سازمانی کارکنان پایگاه دریابانی نیروی انتظامی شهرستان بندرعباس تأثیر مثبت و معنی داری در سطح 05/0 داشته است. همچنین رهبری مناسب بیشترین تأثیر و مدیریت زمان کمترین تأثیر را در سطح 05/0 داشته است. نتیجه گیری: عوامل رهبری مناسب، فضای تعمیقی، بومی سازی، تعادل بین کار و خانواده، مدیریت زمان و تجربه اندوزی بر یادگیری سازمانی کارکنان پایگاه دریابانی نیروی انتظامی شهرستان بندرعباس تأثیر مثبتی داشت.
طراحی الگوی مدیریت هیجان نیروهای یگان ویژه پلیس (مورد مطالعه: استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نداشتن مهارت مدیریت هیجان ها و به طور ویژه کنترل خشم، باعث تجربه احساسات منفی، تحمل روابط پر تنش، رفتار محتاطانه، اجتناب از حضور در محیط های مأموریتی و کاهش رضایت شغلی در نیروهای یگان ویژه می گردد؛ این پژوهش، به منظور طراحی الگوی مدیریت هیجان نیروهای یگان ویژه استان کردستان انجام شده است. روش شناسی: این تحقیق از نوع «کیفی» است که با روش داده بنیاد انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق را اساتید روان شناسی، کارشناسان و نخبگان یگان ویژه تشکیل دادند که به صورت هدفمند از این جامعه تا رسیدن به حد اشباع تعداد 10 نفر انتخاب گردیدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از کدگذاری سه مرحله ای سطح باز، محوری و گزینشی استفاده شده است. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس نظریه پردازی داده بنیاد نشان داد که مدیریت هیجان یگان ویژه پلیس متشکل است از ده مفهوم: تنظیم هیجان (6 شاخص)، تنش و استرس در یگان ویژه (5 شاخص)، اعتمادبه نفس (5 شاخص)، تعهد سازمانی (6 شاخص)، نگرش معنوی (5 شاخص)، رضایت شغلی (4 شاخص)، تاب آوری (4 شاخص)، عملکرد تیمی (3 شاخص)، خلاقیت (5 شاخص) و انگیزش (3 شاخص). نتیجه گیری: آنچه به عنوان نتیجه تحقیق استنتاج گردید این است که در الگوی مدیریت هیجان یگان ویژه، سه مؤلفه «اعتمادبه نفس»، «خلاقیت» و «نگرش معنوی» در کنار شرایط مداخله گری چون رضایت شغلی، تعهد سازمانی و عملکرد تیمی در بستر عامل زمینه ای استرس و تنش بر مؤلفه اصلی آن یعنی شناخت و تنظیم هیجان تأثیر می گذارند که افراد بهره مند از شناخت و تنظیم هیجان به مدد راهبرد تاب آوری به انگیزش دست می پایند؛ انگیزشی که پس از تشکیل با مؤلفه اصلی الگوی مدیریت هیجان یعنی شناخت و تنظیم هیجان ارتباط تعاملی برقرار می کند.
بررسی تعامل پلیس با شهروندان و جامعه ناشنوایان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: در هر جامعه ای با هر زبانی گروهی از افراد باهم زندگی می کنند که قادر به استفاده از زبان نیستند. ازنظر جامعه این افراد دارای معلولیت هستند. بدین معنی که قادر به شنیدن، ادای کلمات و استفاده از زبان متداول نیستند. این افراد با زبان اشاره با یکدیگر و با افراد جامعه ارتباط برقرار می کنند؛ بنابراین تعامل پلیس با افرادی که دارای معلولیت شنیداری هستند، بسیار مهم و تأثیرگذار است که هدف این پژوهش بررسی تعامل پلیس با شهروندان و جامعه ناشنوا نایان بوده است. روش پژوهش: روش تحقیق به صورت تحلیل مفهومی و اسنادی بوده و برای گردآوری داده ها به منظور دستیابی به نتایج تحقیق، از ابزار کتابخانه ای، اینترنت، کتب و مقالات علمی فارسی و لاتین و پایان نامه های مرتبط با موضوع تحقیق استفاده شده است. یافته ها: در یافته های پژوهش به بررسی نظریه های زبانشناسی و چهارچوب مفهومی مرتبط با ناشنوایان، نظریه فلسفی و ادبی در رابطه با ناشنوایان، نظریه جامعه شناسی تعامل با ناشنوایان و تأثیر مؤلفه های آموزشی در تعامل بین پلیس، شهروندان و ناشنوایان با محوریت پاسخ به دو سؤال مرتبط به تحقیق پرداخته شده است. نتایج: حاکی از آن است که پلیس با شهروندان و جامعه ناشنوایان در ارتباط است و تعامل دارد و در حقیقت هر چه تعامل این دو قشر به درستی صورت گیرد باعث افزایش امنیت شهروندان ناشنوا در جامعه می شود. آموزش هم در حوزه پلیس و هم در جامعه ناشنوایان نقش اساسی و حیاتی دارد. جایگاه این قشر جامعه باید مشخص و بر اساس آن برنامه ریزی و رفتار شود. هرچقدر تعامل میان پلیس، شهروندان و افراد با ناتوانایی شنیداری بیشتر شود درصد خطا و اشتباه کم و احساس امنیت بالا می رود.