مقالات
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در بیانیه گام دوم انقلاب تأکیدی جدی بر نقش جوان مؤمن و انقلابی در شکل دهی آینده درخشان جمهوری اسلامی ایران داشته اند. با توجه به این که بخشی عظیم از پلیس جمهوری اسلامی ایران را نیز جوانان تشکیل می دهند. پلیس جوان علاوه بر شایستگی های حرفه ای خود باید از شایستگی های عمومی مختلفی نیز بهره مند باشد. بر این اساس هدف پژوهش دستیابی به الگویی جامع از پلیس جوان مؤمن و انقلابی بر اساس فرمایش های مقام معظم رهبری (مدظله العالی) است. روش : پژوهش از نوع کیفی است که با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی عرفی استقرایی منابع مکتوب و سخنرانی های معظم له (از سال 1358 تا پایان 1398)، به صورت تمام شمار بررسی شد. برای بررسی اعتبار مؤلفه های احصاء شده توسط نگارندگان، نتایج در قالب جدولی به خبرگان ارائه و پس از انجام اصلاحات در دور دوم موافقت همگان با مؤلفه ها به دست آمد و روایی نیز با توجه به ماهیت تحقیق، روشن است. یافته ها: امید و اعتماد به نفس، معنویت اسلامی و مکارم اخلاقی، جهاد، مقاومت، وحدت، فعالیت سیاسی، هویت و استقلال، انقلابی گری، بصیرت سیاسی، کار علمی، حضور و پیشرفت علمی، جهاد علمی، منطق و استدلال و آگاهی، نخبگی، اقتصاد و سازندگی، خانواده، مسئولیت پذیری، نشاط، خط شکنی، امید، هوش و استعداد، کار و تلاش، کاردانی، آرمان گرایی و واقع بینی مهمترین مؤلفه های پلیس جوان مؤمن و انقلابی بر اساس بیانات مقام معظم رهبری (مدظله العالی) است. نتیجه گیری: برای شکل گیری پلیس جوان مؤمن و انقلابی از نگاه معظم له، جوانان شاغل در پلیس باید در ابعاد مختلف دینی و اعتقادی، اجتماعی، سیاسی و علمی و گزاره های ذکر شده آنها در یافته ها ارتقاء یابند و به سطح مطلوب برسند.
بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر بر پدیده سرقت های خرد در شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پدیده سرقت به عنوان یک عمل مجرمانه یکی از معضلات عمده جوامع بشری است که در این میان سرقت های خرد در مقایسه با سایر سرقت ها دارای فراوانی قابل توجهی می باشند. از این رو پلیس همواره به دنبال راهی بوده تا با شناخت عوامل اجتماعی ارتکاب به سرقت، راهکار هدفمندی جهت مقابله با آن ارائه کند. از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر پدیده سرقت خرد در شهر همدان انجام پذیرفت. روش تحقیق: در این پژوهش، از روش توصیفی از نوع پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل سارقین دستگیر شده توسط آگاهی ف.ا.ا همدان می باشند که از طریق نمونه گیری در دسترس و کل شماری همه 76 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن به روش محتوایی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ 92/0 محاسبه گردید. جهت تحلیل داده ها نیز از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی نظیر؛ میانگین، آزمون کالموگرف-اسمیرنوف، آزمون T تک گروهی و فریدمن استفاده شده است. یافته ها و نتایج: یافته ها نشان داد مهم ترین عوامل موثر بر سرقت عبارتنداز؛ بی نظمی فیزیکی با میانگین 92/38، کنترل اجتماعی 02/26، همنشینی با افراد خلافکار 19/21، دینداری 57/40 و آنومی (بی هنجاری) 42/18. بدین صورت که میانگین بی نظمی فیزیکی و کنترل اجتماعی براساس داده ها معنی دار نمی باشد و با توجه به مقایسه میانگین مشخص شد متغیرهای مذکور به اندازه ای نبوده که مانع از سرقت سارقان باشد. اما نتایج متغیرهای همنشینی با افراد خلافکار و میزان دینداری معنی دار می باشد لذا تاثیرگذاری آن ها تبیین شد و در نهایت تصریح گردید میانگین آنومی بیشتر از میانگین بوده و سارقان آنومی بالایی جهت اقدام به سرقت گزارش کرده اند. نتیجه گیری: بنابراین از آنجا که عوامل موثر احصاء شده باعث ایجاد انگیزه و کشش مجرمانه در فرد می شوند، شناخت دلایل ارتکاب سرقت می تواند در وهله اول به پیشگیری از سرقت کمک نموده و در وهله دوم، با ارائه مجموعه آموزش ها و آگاهی سازی اجتماعی و برنامه ریزی و طراحی صحیح شهری براساس نتایج بی ن ظمی فیزیکی و کنترل اجتماعی، موجب منفعل سازی کانون های جرم خیز شده و اقدامات پلیس را مؤثر گرداند.
تحولات حقوق نظامی متاثر از منشور حقوق شهروندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : حقوق نظامی یکی از گرایش های بسیار مهم در قلمرو حقوق کیفری و بحث برانگیز در مقایسه با آموزه های حقوق شهروندی است. حقوق جزای نظامی هنگامی که با آموزه های نوین حقوق شهروندی برخورد می کند، وجوه افتراق و اشتراک متعددی میان این دو حوزه پدیدار می شود که پرداختن به آن از نظر علمی دارای اهمیت است. ازآنجایی که ضابطان دادگستری به ویژه مأموران ناجا یکی از مشمولین اصلی حقوق نظامی به شمار می آیند و از سویی به عنوان بازوان اجرایی حقوق عامه با آموزه های حقوق شهروندی ارتباط پیدا می کنند، جهت تبیین حقوق و تکالیف آنان در چارچوب منشور، اقتضا دارد بایسته های حقوق شهروندی نسبت به حقوق نظامی مورد سنجش قرار گیرد. روش: روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی - تحلیلی است که اطلاعات اولیه از طریق کتابخانه ای گردآوردی شده است. پس از تحلیل داده های اولیه نتایج حاصل از مطالعه نظری در مباحث حقوق شهروندی و حقوق نظامی به دست آمده است. یافته ها : یافته های این پژوهش حکایت از آن دارد که حقوق نظامی همواره تحت تأثیر آموزه های حقوق شهروندی قرار داشته است، بر این اساس با تلفیق بایسته ها و الزامات حقوق شهروندی نسبت به حقوق نظامی مشاهده می شود در برخی موارد بین این دو حوزه اشتراک ها و پیوندهایی وجود داشته و در برخی موارد تضادها و تزاحم هایی دیده می شود. نتیجه گیری : اگرچه تحولات صورت گرفته در قوانین موضوعه، به نفع آموزه های حقوق شهروندی بوده و در این رابطه تدوین منشور حقوق شهروندی نهاد ریاست جمهوری و برخی قوانین مرتبط نیز بر حقوق نظامی تأثیر داشته، لکن شایسته است حقوق نظامی نیز در این حوزه بیشتر موردتوجه قانونگذار قرار گیرد.
رویکرد پیش بینانه به جرایم تروریستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تروریسم موجب گسترش خشونت، تهدیدِ امنیت، اثرات منفی بر ابعاد اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جوامع مختلف، رشد فزاینده ناامنی در جهان شده و در نتیجه، حساسیتِ کنش گران عدالت کیفری از جمله پلیس، به این موضوع را به دنبال داشته است. در سال های اخیر پلیس با رویکردی پیش بینانه در چارچوب مدیریت جرم شناختی خطر جرم، به صورت عمده به دنبال پیش بینی جرم تروریستی و شناسایی متغیرهای پُرخطر؛ شامل افرادی یا مکان هایی است که بیشتر در معرض ارتکاب جرم قرار دارند. روش: روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است که اطلاعات اولیه آن از طریق منابع کتابخانه ای گردآوری شده اند. پس از تحلیل داده های اولیه، نتایج حاصل از مطالعه نظری به دست آمد. بر این اساس، سعی شده تا با ارائه برخی مدل ها موضوع به طور دقیق تری تبیین شود. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که پلیس با سیاست های کنترل جرایم تروریستی امروزه بیشتر به سمت پیش بینی از طریق مدل های آماری و اطلاعاتی و در شکلِ جدید آن از طریق هوش مصنوعی رفته است. هم چنین، گروه ها و مکان های پُرخطر، مانند مهاجران و مکان های پُرازدحام در اولویت رویکردهای پلیسی به جرایم تروریستی است. نتیجه گیری: پیش بینی جرم و شناسایی متغیرهای خطرزای تروریستی نقش مؤثری در شناخت زمینه های ارتکاب جرم تروریستی توسط پلیس دارند. بر این اساس، گسترش اعمال تروریستی و سپس، امنیت گرایی موجب نفوذِ سیاست های عوام گرایانه در رویکردهای پلیسی برای شناسایی برخی متغیرها مانند قرار دادنِ مهاجران یا مکان های پُر ازدحام در گروه متغیرهای پُرخطر شده است. در نهایت، تمرکز پلیس ایران بایید با کاهش رویکردهای واکنشی به سمت پیش بینی و شناسایی خطرهای تروریستی با روش ها و مدل های اطلاعاتی و آماری حرکت نمایند که می تواند در کاهش جرایم تروریستی تأثیرگذار باشد.
پایش سرمایه اجتماعی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران (مورد مطالعه: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: سرمایه اجتماعی نیروی انتظامی ج.ا.ا نقش مهمی در پیشبرد اهداف نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران دارد، تلاش برای ارتقای این سرمایه یکی از مهم ترین دغدغه های مسئولان نیروی انتظامی ج.ا.ا را شکل داده است. این پژوهش درصدد پاسخ گویی به این سؤال بوده که میزان سرمایه اجتماعی نیروی انتظامی ج.ا.ا در شهر تهران چقدر است؟ روش: این پژوهش با روش پیمایشی به سنجش میزان سرمایه اجتماعی نیروی انتظامی ج.ا.ا پرداخت. جامعه آماری کلیه شهروندان 18 سال به بالای ساکن شهر تهران بودند. حجم نمونه، با بهره گیری از روش کوکران 600 نفر انتخاب تعیین شد و از روش خوشه ای چند مرحله ای و از خوشه بندی ده گانه محلات شهر تهران استفاده شد و از هر خوشه یک محله و از هر محله بلوک هایی انتخاب و با روش نمونه گیری تصادفی به صورت حضوری پرسشنامه ها تکمیل شد. به منظور سنجش اعتبار سازه ای مؤلفه های سازنده سرمایه اجتماعی نیروی انتظامی ج.ا.ا، از مدل معادلات ساختاری لیزرل استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از این بود که سرمایه اجتماعی نیروی انتظامی ج.ا.ا در شهر تهران از متوسط بالاتر است. همچنین نتایج بررسی مؤلفه های سرمایه اجتماعی نیروی انتظامی ج.ا.ا مانند میزان مشروعیت، مقبولیت و پذیرش مردمی پلیس، میزان اعتماد مردم به پلیس، میزان اقتدار پلیس و آمادگی مشارکت با پلیس و وجهه و منزلت پلیس نیز از نظر پاسخ گویان مورد مطالعه در حد متوسط اندکی رو به بالا ارزیابی شده است. نتیجه گیری: سرمایه اجتماعی نیروی انتظامی ج.ا.ا محصول تعامل سه جانبه نهادهای سیاسی (مشروعیت و مقبولیت قانونی پلیس)، نهادهای اجتماعی (مشارکت اجتماعی) و نهادهای فرهنگی (اعتماد به پلیس) است.
الگوی سیستم های نرم مدیریت به منظور پیشگیری از قاچاق کالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: افزایش قاچاق در جامعه سبب آسیب های فراوانی به اقتصاد شده است. نیروی انتظامی از مهم ترین ارگان های جامعه است که در راستای حفظ امنیت و تعالی جامعه گام برمی دارد. با توجه به اهمیت پیشگیری از قاچاق، پژوهش حاضر به ارائه چارچوب مدیریت سیستم های نرم برای پیشگیری از قاچاق کالا پرداخته است. روش: پژوهش حاضر از حیث هدف، کاربردی و با رویکرد توصیفی - تحلیلی است که با دریافت نظرات ۱۵ نفر از خبرگان دانشگاهی و انتظامی با ابزار مصاحبه انجام شده و تحلیل یافته ها بر مبنای «روش شناسی سیستم های نرم» صورت گرفته است. یافته ها: پژوهش حاضر ضمن شناخت و معرفی مسئله قاچاق کالا به عنوان مسئله مهم موجود درون جامعه، با اتکا به روش شناسی موصوف، با تعیین تعاریف ریشه ای، تدوین مدل مفهومی، مقایسه دنیای واقعی با دنیای مفهومی و تعیین راهکارها به تدوین چارچوب مدیریت با رویکرد روش شناسی سیستم های نرم برای مقابله با مسائل موجود پرداخته است. نتیجه گیری: استفاده از روش شناسی سیستم های نرم موجب ارائه چارچوبی جامع در راستای مدیریت پیشگیری از قاچاق کالا در نیروی انتظامی گردید و بر اساس آن مفهومی نو از جهان بینی، مشتریان، فرآیندها، مالکان و محدودیت ها ارائه شد. این مدل شامل مؤلفه هایی در دنیای مفهومی و دنیای واقعی است. مؤلفه های دنیای مفهومی عبارت است از: شناسایی مبادی ورودی و خروجی قاچاق - تدوین قوانین مستحکم و قوی - تقویت تجهیزات ورودی - نیروی انسانی متعهد - تقویت فرهنگ و اعتقادات مردم و کارکنان - شناسایی جاذبه های مالی - عدالت اقتصادی - مدیریت نرم - کنترل قاچاق. این مؤلفه ها در دنیای واقعی نیز بررسی و با یک پایش و ارزیابی و مقایسه، مدل نهایی ارائه شد.
تأثیر فعالیت های شورای معتمدان پلیس در پیشگیری از توزیع مواد مخدر (مورد مطالعه: شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: باتوجه به گسترش رویکردهای مشارکت محوری در رفع عوامل آسیب زای محلی، شورای معتمدان پلیس از سال 1393 برابر دستورالعمل معاونت اجتماعی ناجا فعال شد؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر فعالیت های شورای معتمدان پلیس در پیشگیری از توزیع مواد مخدر در قزوین انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی – تحلیلی است که به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری شامل: 1. فرماندهان و مدیران لایه یک شهرستان و استان، کلانتری های سطح شهر قزوین و مسئولان استان و شهرستان قزوین بالغ بر 54 نفر و 2. شهروندان قزوینی به تعداد 673000 نفر»، حجم نمونه جامعه اول به صورت تمام شمار و جامعه دوم، براساس رابطه کوکران، 384 نفر به صورت نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، دو پرسش نامه محقق ساخته «فعالیت های شورای معتمدان» و «پیشگیری از توزیع مواد مخدر» است. برای بررسی روایی ابزار از روایی صوری و پایایی با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد و مقدار 87/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش در بخش توصیفی از آماره های فراوانی، میانگین و نسبت و در بخش استنباطی از آزمون های آماری کولموگروف اسمیرنوف و رگرسیون ساده و چندگانه استفاده شد. یافته ها: با توجه به یافته های پژوهش، ارتباط معناداری بین متغیر مستقل فعالیت های معتمدان محلی و متغیر پیشگیری از توزیع مواد مخدر در شهر قزوین وجود دارد و به صورت معناداری با افزایش فعالیت های شورای معتمدان، توزیع مواد مخدر کاهش پیدا می کند. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش، با افزایش یک واحد بر فعالیت های معتمدان محلی، پیشگیری از توزیع مواد مخدر در شهر قزوین به میزان 828/0 واحد افزایش می یابد، بنابراین اهتمام و حمایت بیشتر از فعالیت های شورای معتمدان پلیس، پیشگیری از توزیع مواد مخدر در سطح شهر قزوین را تقویت خواهد کرد.
فراتحلیل پژوهش های تبیین عوامل جامعه شناختی موثر بر سوءمصرف مواد مخدر (با تاکید بر همنشینی با معتادین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: در سال های اخیر، اعتیاد و سوءمصرف مواد مخدر به دلیل پیامدهای سوئی که در حوزه های اجتماعی، اقتصادی، روانی و حتی سیاسی داشته، به یکی از مهم ترین مسائل اجتماعی کشور بدل شده و به تبع آن و با هدف برنامه ریزی و سیاست گذاری در جهت حل بحران، با جمع بندی و ترکیب یافته های پژوهش ها این حوزه با هدف شناسایی و تبیین مهمترین عوامل موثر، همراه با ارایه راهکارهای مرتبط به دنبال رفع مساله است. روش: پژوهش حاضر به روش فراتحلیل کمی صورت گرفته است. جامعه آماری، شامل کلیه پژوهش های انجام شده از سال 1383 تا پایان سال 1399 شمسی در زمینه موضوع مورد مطالعه است. از طریق نمونه گیری هدفمند، 28 پژوهشی که دارای ویژگی های مناسب برای ورود به فراتحلیل بودند، انتخاب شدند. یافته ها: اندازه اثر برآورد شده در نمونه های مورد پژوهش 44/0 بود که بر اساس نظام تفسیری کوهن در محدوده اطمینان سطح متوسط ارزیابی می شود. در نهایت، می توان گفت فارغ از تفاوت جوامع آماری مورد مطالعه تحقیقات، معاشرت با دوستان معتاد بر سوءمصرف مواد مخدر یا گرایش بر آن، تأثیر مثبت دارد. نتیجه گیری: افراد معتاد به دلیل محیط زندگی خود و نیز افرادی که با آنها در ارتباط (معتادین) هستند، در معرض یادگیری رفتارهای انحرافی (اعتیاد) قرار می گیرند و بر این اساس، نزدیکان و همسالانی که اعتیاد داشته باشند، تشکیل خرده فرهنگی می دهند که در مقابل فرهنگ حاکم ایستادگی کرده و تأثیر زیادی بر تشکیل و تقویت نگرش افراد در اعتیادشان گذاشته و احتمال نجات فرد از اعتیاد را به شدت کاهش می دهد.