۱.
زمینه و هدف: آگاهی داشتن از این موضوع که از مجموع 40 بلای طبیعی، امکان بروز بیش از 30 نوع آن در کشور ایران متصور است، توجه جدی مسئولین و مردم به این تهدیدات غیرقابل انکار را ضروری می سازد و از آنجا که نیروهای انتظامی در تمام شرایط، وظیفه حفظ نظم و امنیت را به عهده دارد و در وضعیت های بحران ناشی از حوادث غیرمترقبه (به خصوص سیل) فعالیت تمام دستگاه ها، سازمان ها و نهادها مرهون همکاری فراجا است، بنابراین پژوهش حاضر می کوشد به این پرسش پاسخ دهدکه الگوی راهبردی مدیریت انتظامی حین وقوع بحران ناشی از مخاطرات طبیعی (با تأکید بر سیل) توسط پلیس چگونه است؟ روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است و از نظر گردآوری داده ها در زمره پژوهش های کیفی– اکتشافی محسوب می شود. جامعه آماری خبرگان، مدیران وکارشناسان پلیس در حوزه مدیریت بحران استان لرستان است. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری هدفمند قضاوتی، برای گردآوری داده ها از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده، در این روش، بعد از انجام 15 مصاحبه، عوامل اصلی و فرعی در مصاحبه های قبلی تکرار می شد و پژوهش گر به اشباع رسید. داده های کیفی لازم جمع آوری و با استفاده از روش تحلیل تماتیک مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: کدهای فرعی و اصلی حاصل از مصاحبه های انجام شده با خبرگان، مدیران و کارشناسان حوزه مدیریت بحران در فرماندهی انتظامی استان لرستان بر اساس داده های استخراج شده در مجموع 127 شاخص است و در نهایت در قالب 11مؤلفه و 3 مقوله (شناسایی، پاسخ و بازیابی، پی جویی و تجسس) مدیریت انتظامی در زمینه حین وقوع بحران سیل، شناسایی و طبقه بندی شدند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد؛ پیاده سازی الگوی طراحی شده در حین وقوع بحران در سه بعد شناسایی، پاسخ و بازیابی و پی جویی و تجسس در حوادث ناشی از بحران سیل موجب انجام بهینه و صحیح وظایف و جلوگیری از سردرگمی در ساعات اولیه شروع بحران شده و پلیس می تواند به عنوان سازمانی تأثیرگذار با نقشی قابل ملاحظه و اثربخش در مدیریت بلایا ظاهر شود و در نتیجه کاهش هزینه ها، بهبود عملکرد پلیس و وحدت رویه در مدیریت انتظامی بحران های طبیعی را به دنبال خواهد داشت.
۲.
هدف: این پژوهش شناسایی اقدامات اساسی پیشگیری از جرم کلاهبرداری در محیط کسب و کار مبتنی بر پیشگیری وضعی، اجتماعی و کیفری و تعیین اولویت بندی در بین آنها به منظور برنامه ریزی هدفمند و صرفه جویی منابع است. روش: این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، آمیخته (کیفی و کمی) که در بخش کیفی با انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در بخش کمی با طراحی پرسش نامه محقق ساخته صورت گرفته است و روایی آن به صورت صوری و در روش کیفی اعتبار سنجی آن از طریق تشکیل جلسات با خبرگان و کارشناسان و در نهایت با گرفتن نظرات اساتید راهنما و مشاور انجام شده است. پایایی روش کمی با محاسبه ضریب آلفای کرنباخ به میزان 0. 6 سنجیده شده است. جامعه آماری کیفی شامل: مدیران و کارشناسان انتظامی و قضات متخصص در حوزه کلاهبرداری با روش نمونه گیری هدف مند است. حجم نمونه کیفی 17 نفر و کمی تعداد 149 نفر هستند. داده های آماری با بهره گیری از تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون بارتلت و شاخص کی. ام. اٌ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته ها: سه بعد پیشگیری مقدار شاخص کی. ام. اٌ بیش از 8/0 و سطح معنی داری آزمون بارتلت نیز کمتر از 05/0 بوده که این موارد نشان دهنده مطلوبیت آنان بوده و این اطمینان از کافی بودن حجم نمونه است. نتایج: در بعد پیشگیری وضعی، 7 عامل: ارتقاء زیرساخت های کشور در راستای احراز هویت افراد، یکپارچه سازی بانک های اطلاعاتی جرم کلاهبرداری، تدوین فرایندها و نظامند کردن فعالیت های کسب و کار و... ؛ در بعد پیشگیری اجتماعی، 4 عامل: جلب اعتماد مردم و آگاه سازی از جرم کلاهبرداری توسط پلیس، آموزش و اطلاع رسانی آخرین شگردهای پیشگیری از جرم کلاهبرداری و ...؛ در بعد پیشگیری کیفری تعداد 4 عامل: تجزیه و تحلیل علمی جرم کلاهبرداری، بهینه سازی و استفاده از افراد توانمند پلیس برای پیشگیری از جرم کلاهبرداری و... احصاء شدند.
۳.
زمینه و هدف : جرایم فضای مجازی شامل هر کنش یا اقدامی است که از طریق فضای مجازی و با استفاده از ابزارهای اتصال به این فضا صورت گرفته و حقوق مشخص شده برای افراد را نقض می کند. پژوهش حاضر با هدف تحلیل و بررسی عوامل مؤثر (پیشران های) وقوع جرم در فضای مجازی با استفاده از رویکرد آمیخته انجام گرفت. روش : این پژوهش در زمره پژوهش های آمیخته با رویکرد کیفی و کمی است که از نظر هدف، کاربردی و حیث ماهیت و روش، توصیفی پیمایشی است . یافته ها : بر اساس قضاوت و نظرسنجی از خبرگان شانزده عامل به عنوان عوامل مؤثر وقوع جرم در فضای مجازی معرفی شده است. همچنین یافته ها نشان می دهد که ضعف سواد دیجیتالی کاربران، نیازهای احساسی، مالی و اطلاعاتی افراد، ضعف فرهنگی، کمبود قوانین و مقررات مناسب و بازدارنده، ناکارآمدی سیستم های ایمنی، تورم و نقایص اقتصادی، افزایش بیکاری و خطر پایین دستگیری مهمترین عوامل مؤثر در بروز رفتارهای مجرمانه در فضای مجازی هستند. نتیجه گیری : جرم در فضای مجازی یکی از مهمترین معضلاتی است که در دهه های اخیر به شدت جوامع بشری را با تهدید مواجه ساخته است. شناخت عوامل زمینه ساز در بروز این گونه جرائم می تواند تا حد قابل توجهی از ارتکاب این جرایم در جامعه جلوگیری کند.
۴.
زمینه و هدف: برای کشورها، کسب جایگاه مناسب در مسابقات نظامیان جهان اهمیت بسیاری دارد؛ تا جایی که کشورها از این رقابت مسالمت آمیز به عنوان ابزاری در معادلات بین المللی استفاده می کنند. از این رو پژوهش حاضر در صدد است با شناسایی شاخص های مؤثر بر کامیابی کاروان ورزشی نظامیان، زمینه موفقیت ایران را برای حضور در دوره های بعدی فراهم کند. روش: روش پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش کیفی است که از راهبرد تحلیل مضمون استفاده شده است. جامعه پژوهش شامل متخصصین و صاحب نظران حوزه ورزش نظامیان (مدیران، معاونان و کارشناسان تربیت بدنی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، مربیان، سرپرستان و ورزشکاران عضو تیم های قهرمانی و کاروان ورزشی نظامیان جمهوری اسلامی ایران) بودند. روش نمونه گیری در این پژوهش هدفمند و با توجه به سطح اشباع داده ها با تعداد 17 نفر از افراد جامعه مصاحبه شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که شاخص های مؤثر بر کامیابی کاروان ورزشی نظامیان شامل دو مضمون فراگیر راهبردی و اجرایی و هشت مضمون سازمان دهنده شامل مدیریتی، منابع مالی و اقتصادی، تحقیق و توسعه، تجهیزات و امکانات، منابع انسانی، پشتیبانی و تدارکات، فرهنگی-اجتماعی و سیاسی است. نتیجه گیری: عوامل زیادی بر موفقیت تیم ها و کاروان ورزشی جمهوری اسلامی ایران در رقابت های سیزم تأثیر گذارند؛ بنابراین، مدیران، مسئولان، برنامه ریزان و متولیان ورزش نظامیان باید به این عوامل توجه ویژه ای داشته باشند تا بتوانند زمینه موفقیت هرچه بیشتر کاروان ورزشی نظامیان جمهوری اسلامی ایران را در میادین بین المللی فراهم کنند.
۵.
زمینه و هدف : اهمیت روزافزون کاهش تکرار جرم و تجربه توسل بسیاری از کشورها به پیاده سازی آموزش محکومان به مثابه واکنش اصلی در مقابل جرائم در راستای اصلاح و درمان محکومان بیش ازپیش آشکار شده است. لذا این پژوهش با هدف بررسی تأثیر ظرفیت های انتظامی در پیاده سازی کیفرهای آموزش مدار بر اصلاح محکومان انجام شده است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی، از نظر روش کمی و از نوع پیمایشی- همبستگی است که در آن داده ها با استفاده از ابزار پرسش نامه محقق ساخته گردآوری شده است. نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفیِ طبقه ای انتخاب که حجم نمونه برابر جدول مورگان برای خبرگان تعداد 80 نفر و برای زندانیان تعداد 97 نفر بوده که برای اطمینان از داده های مربوط به زندانیان، تعداد 3 نفر دیگر به حجم نمونه اضافه و جمعاً 100 نفر در نظر گرفته شد. روایی پرسشنامه طبق نظر خبرگان اصلاح و تأیید شد. پایایی پرسشنامه نیز با ضریب آلفای کرونباخ 7/0 تأیید شد. برای آزمون داده ها از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف و برای بررسی تأثیر متغیرهای معرفی شده توسط پژوهش گر، از روش معادلات ساختاری استفاده و از نرم افزارهای spss19 و AMOOS برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: طبق یافته های پژوهش، شاخص های تعیین کننده ای چون اثربخشی الگوی انتظامی آموزشی، نیازسنجی الگوی انتظامی آموزشی، مجازات جایگزین حبس و عملکرد فرماندهی انتظامی، اجرای الگوی انتظامی آموزشی، نهادهای مرتبط با تعیین مجازات، ارزشیابی الگوی انتظامی آموزشی، تغییر رفتار مجرمان در اثر تدابیر انتظامی آموزشی، آسیب شناسی دوره های موجود غیرانتظامی و کیفیت محتوای الگوی انتظامی آموزشی از جمله تدابیر مؤثر در جهت احیا و ارتقای جایگاه کیفرهای آموزش مدار در راستای اصلاح محکومان است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، لزوم مشارکت اجرایی نهادهای مداخله گر در جرم و استفاده از ظرفیت های انتظامی مورد تأکید است. لذا در راستای اعمال کیفرهای نوین و عمدتاً جایگزین زندان، آموزش و اصلاح محکومان مستلزم اصلاح ساختاری انتظامی و قضایی و در نهایت تشکیل هنجارستان ضروری است.
۶.
زمینه و هدف: تحقق رویکرد محله محور به ویژه در حوزه پیشگیری از جرم نیازمند سبک مدیریت و الزاماتی است که پیاده سازی آن را آسان نماید. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر رهبری مشارکت جو بر تحقق رویکرد پیشگیرانه پلیس محله محور با نقش میانجی دانش سازمانی انجام شده است. روش: پژوهش حاضر کاربردی و به روش توصیفی-تحلیلی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را مدیران لایه اول کلانتری های تهران بزرگ به عنوان نمونه آماری به شکل طبقه ای و تصادفی انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسش نامه استاندارد رهبری مشارکت جو و پرسش نامه محقق ساخته در حوزه پلیس محله محور و دانش سازمانی در طیف پنج درجه ای لیکرت جمع آوری شد. پایایی پرسش نامه از طریق آزمون آلفای کرونباخ و روایی آن از طریق روایی صوری مورد تأیید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری با کمک نرم افزارهای لیزرل و SPSS21 استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که 78% درصد از تغییرات رویکرد پیشگیرانه پلیس محله محور و 94% از تغییرات دانش سازمانی توسط رهبری مشارکت جو پیش بینی می شود. تأثیر دانش سازمانی بر اجرای رویکرد پیشگیرانه پلیس محله محور معادل 88% مثبت و معنی دار است. از طرفی تأثیر غیرمستقیم رهبری مشارکت جو بر پیاده سازی رویکرد پیشگیرانه پلیس محله محور به میزان 73% درصد تعیین شد. نتیجه گیری: برای پیاده سازی رویکرد پیشگیرانه پلیس محله محور باید نسبت به تقویت شاخص های سبک مدیریت مشارکت جو که به طور مستقیم بر تحقق پلیس محله محور و از طریق دانش سازمانی نیز اجرای آن را تسهیل می کند، اقدام نمود. از طرفی تقویت شاخص های دانش سازمانی در سازمان نیز به پیاده سازی رویکرد پلیس محله محور کمک می کند.
۷.
زمینه و هدف : امروزه سازمان ها همواره در جستجوی یافتن راه هایی برای مقابله با تغییرات و افزایش کیفیت محصولات و خدمات و همچنین بهره وری در کسب وکار خود هستند. مدیریت عملکرد موضوعی است که از طریق ایجاد همدلی بین کارکنان و هم سویی بین اهداف کارکنان و اهداف سازمان می کوشد تا با هدایت کارکنان در دست یابی به اهداف سازمانی، بهره وری نیروی انسانی و بهره وری سازمان را افزایش دهد؛ بنابراین واکاوی عملکرد فردی در قالب شناسایی مؤلفه های آن هدف این پژوهش است. روش: پژوهش از نظر هدف کاربردی، از حیث ماهیت داده ها کیفی و از نظر روش نمونه گیری هدفمند و بر مبنای اصل اشباع نظری است. این پژوهش در دسته پژوهش های کیفی جای دارد و با روش تحلیل مضمون انجام شده است. جامعه آماری خبرگان را مدیران، فرماندهان پلیس پیشگیری در سطح فراجا و استان فارس و اساتید دانشگاه علوم انتظامی امین، تشکیل دادند و برابر اصل اشباع نظری حجم نمونه به 40 نفر رسید، داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری شدند و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار مکس کیو دا استفاده شد. یافته ها: بر اساس پژوهش برای مدیریت عملکرد فردی تحقیق 6 مؤلفه (خودارزیابی، بهبود فردی، خصوصیات فردی، معنویت فردی، آشنایی به انتظارات از کارکنان و حرفه گرایی) و 30 شاخص شناسایی شده است. نتایج: شاخص های شناسایی شده جزو عواملی هستند که در صورت تحقق و پیاده سازی آنها عملکرد فردی در سازمان ارتقا پیدا نموده و در مجموع باعث تقویت عملکرد سازمانی خواهد شد.
۸.
زمینه و هدف : مقام معظم رهبری (مدظله العالی) لازمه حفظ اقتدار ملی را نگاه جامع و صحیح به مسائل دفاعی، اقتصادی و فرهنگی عنوان می کنند. تحقیق حاضر با هدف ارائه الگوی اقتدارِ ملیِ مقابله با قاچاق مواد مخدر؛ با تأکید بر اندیشه معظم له صورت پذیرفت. روش : روش تحقیق حاضر ترکیبی بود. مشارکت کنندگان در بخش کیفی که بر اساس روش تحلیل مضمون صورت گرفت، شامل 18 نفر خبرگان آگاه به موضوع تا زمان رسیدن به اشباع نظری و در بخش کمی کارشناسان خبره دستگاه های عضو کمیته مقابله و مبارزه با ورود و عرضه مواد مخدر و به تعداد 42 نفر بوده که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 36 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. برای محاسبه پایایی نتایج حاصل از بخش کیفی از روش دو کدگذار با نتیجه نهایی 88 درصد و برای محاسبه پایایی نتایج حاصل از پرسش نامه بخش کمی از ضریب آلفای کرونباخ با نتیجه نهایی 89 درصد استفاده شد. به جهت تحلیل داده های کیفی از نرم افزار MAXQDA و برای تحلیل داده های حاصل از بخش کمی از نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها : در فرایند تدوین الگوی اقتدارِ ملیِ مقابله با قاچاق مواد مخدر؛ می توان تعداد 3 مضمون فراگیر، 9 مضمون سازمان دهنده و 40 مضمون پایه ای را مد نظر داشت. نتایج : برابر نتایج به دست آمده، مؤلفه های 1- ارتقاء قدرت دفاعی، تقسیم کار بین نیروهای مسلح و سایر دستگاه ها، 3- ابزارهای نوین دفاعی، 4- فرهنگ کار جهادی، 5- جهاد دانش محوری، 6- تقویت جبهه فرهنگی دینی و انقلابی، 7- کاهش نرخ بیکاری، 8- تکیه بر اقتصاد مقاومتی و 9- ترویج عدالت اقتصادی، می توانند نقش بسزایی در مقابله با قاچاق مواد مخدر داشته باشند.