مقالات
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: شبکه های اجتماعی مجازی نقش بسیارمهمی در ارایه و اجرای برنامه های سیاسی، امنیتی، مذهبی و بسترسازی افکار عمومی برای تأمین امنیت عمومی ایفا می کنند که از این جهت حائز اهمیت هستند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش شبکه های اجتماعی مجازی در ارتقاء امنیت عمومی شهر قم صورت گرفته است. روش: این پژوهش به صورت توصیفی – تحلیلی از نوع پیمایش انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه کاربرانی است که در شهر قم از شبکه های اجتماعی مذهبی استفاده می کردند. به دلیل بزرگی جامعه، براساس فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان حجم نمونه به روش نمونه گیری غیراحتمالی سهمیه ای انتخاب شدند. یافته ها و نتایج: یافته های تحلیلی پژوهش از دیدگاه کاربران بیانگر وجود رابطه معنادار در سطح اطمینان 95 درصد بین متغیرهای مورد مطالعه در ارتقاء امنیت عمومی شهر قم هستند. ارتباطات تعاملی کاربران اعم از ایجاد تعامل و گفتگوی دو سویه، مشارکت های اجتماعی فعالانه برای تبادل نظر و همکاری های دوجانبه با پلیس صورت بگیرد، شاخص تأثیرگذاری در ارتقاء و توسعه امنیت عمومی است. همچنین، کاربران با اشتراک علاقه مندی ها و خواسته های مرتبط با امنیت عمومی و با انتقاد و ارزیابی از نحوه فعالیت پلیس و اعلام نظرات (سازنده و آزاد) به واسطه ناشناس بودن تعامل کنندگان در شبکه های اجتماعی مذهبی می توانند در ارتقاء امنیت عمومی نقش آفرینی کنند، کاربران معتقدند که گرایش های مذهبی متغیر تأثیرگذار دیگری در ارتقاء امنیت عمومی است و تعامل کنندگان با شیوه های عمل خود در شبکه های مزبور اعم از نحوه جذب و جمع آوری اطلاعات، نظارت بر نوع محتوای تولید شده و دسته بندی اطلاعات برای ارائه به پلیس می توانند در ارتقاء امنیت عمومی مشارکت کنند. در شبکه های اجتماعی مذهبی نوعی هم پیوندی اجتماعی در بین کاربران ایجاد شده به طوری که کاربران با راه اندازی اجتماعات برخط در شبکه های مذهبی در تعامل و همسو با فعالیت های پلیس و با توجه به ویژگی بسیج کنندگی و هم افزایی شبکه های اجتماعی، احساس وابستگی و تعامل درون گروهی خود را با پلیس در شبکه های اجتماعی مذهبی افزایش داده و این رویکرد می تواند در ارتقاء امنیت عمومی مؤثر و مفید باشد، از سوی دیگر مطرح شدن مسائل مدنی افراد جامعه در شبکه های اجتماعی مجازی اعم از موضوعات فرهنگی، مصالح و مطالبات عمومی، حقوق شهروندان مرتبط با امنیت و مسایل اجتماعی قبل از بحران زا و امنیتی شدن آنها در شبکه های اجتماعی مجازی متغیر تأثیرگذار دیگری در ارتقاء امنیت عمومی است.
رویکرد فعالانه در فرایند تحقیقات مقدماتی؛ مبانی و جلوه ها با نگرشی تطبیقی در حقوق ایران، فرانسه و آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با استفادة روزافزون مجرمان از وسایل و امکانات پیشرفته و برخلاف این روند، استفادة مأموران از روش های سنتی کشف جرم، دستگاه عدالت کیفری با چالش هایی اساسی درخصوص کشف جرایم نوین و سازمان یافته مواجه شده است و این امر توجه برخی کشورها را در به کارگیری رویکردهای فعالانه برای مقابله با این جرایم جلب کرده است. این مقاله رویکرد فعالانه در فرایند تحقیقات مقدماتی را در سه کشور ایران، فرانسه و آمریکا بررسی می کند. روش : این مقاله ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت داده ها، کیفی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. یافته ها و نتایج: بررسی نشان داد که در قوانین و رویة قضایی ایران، به صورت موردی، نمونه-هایی از تحقیقات فعالانه وجود دارد، با این وجود نظر واحدی درخصوص تحقیقات فعالانه در حقوق کیفری ایران وجود ندارد. در حقوق کیفری فرانسه، در بیشتر موارد، سازوکارهای دقیقی توسط قانون گذار برای انجام این نوع تحقیقات پیش بینی شده است، که در عین حفظ امنیت جامعه و ضرورت مقابله با مجرمان سازمان یافته، حقوق و آزادی های شهروندان نیز حفظ می شود. قوانین و رویة قضایی آمریکا، توسل به این قبیل تحقیقات را با گستردگی بیشتری نسبت به حقوق و رویه ایران و فرانسه پذیرفته است.
تأثیر رسانه های جمعی در وقوع و گسترش نزاع های فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نزاع های فردی همانند بسیاری از جرایم دیگر معلول عوامل گوناگونی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر محتوای رسانه های جمعی بر وقوع و گسترش نزاع های فردی و به عبارت دیگر تعیین سهم رسانه های ارتباط جمعی در میان سایر عوامل اجتماعی اثرگذار (مانند خانواده، وضعیت اقتصادی- اجتماعی، محل و محیط زندگی) بر وقوع و گسترش نزاع های فردی است. روش: این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایش بر روی 210 نفر از مراجعه کنندگان به کلانتری ابوذر (فلاح) مورد بررسی قرار گرفت. روش گردآوری اطلاعات میدانی و ابزار آن پرسش نامه محقق ساخته است. برای سنجش روایی پرسش نامه، از روش منطقی و برای سنجش پایایی آن از روش آلفای کرونباخ، استفاده شد. آلفای کل برابر با 89/0 بوده است. یافته ها: ضریب همبستگی پیرسون با اطمینان 99/. نشان داد که سطح معناداری متغیر «رسانه های جمعی» با مقدار آماره ضریب آزمون تی برابر 714/. و سطح معناداری 000/. معنادار بوده و ضریب بتای متغیر یادشده 412/. است. نتایج: پژوهش حاضر با تأکید بر همبستگی عوامل مؤثر با نزاع های فردی مشخص کرد که «رسانه های جمعی» به عنوان متغیر مستقل بر وقوع نزاع های فردی تا اندازه زیادی تأثیرگذار بوده است. این به این معناست که رسانه های جمعی بر مخاطبان هم تأثیرات مثبت (تولید و پخش برنامه هایی برای آگاهی مردم از پیامدهای منفی نزاع های فردی، دعوت از کارشناسان، ارائه گزارش های علمی و پخش فیلم های مستند از صحنه های نزاع های فردی) و هم تأثیرات منفی (ازطریق ذی حق جلوه دادن جوانان و نوجوانان و الگوسازی ازطریق رسانه ها) دارد.
تأثیر عوامل اجتماعی- فرهنگی بر تمایل به مصرف مشروبات الکلی در میان جوانان استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مصرف مشروبات الکلی یکی از ناهنجاری های اجتماعی است که عوامل بسیاری در گرایش شهروندان به آن مؤثر هستند. در سال های اخیر مصرف مشروبات الکلی نه تنها رشد قابل توجهی داشته بلکه به سنین پایین و جنس زن نیز سرایت گسترده داشته است. در این راستا، هدف مطالعه حاضر تبیین عوامل مؤثر بر تمایل به مصرف مشروبات الکلی در استان کردستان است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل جوانان 18 تا 29 ساله شهرهای بانه و سنندج هستند و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 342 نفر برآورد شده و به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته روا (براساس نظر خبرگان) و پایا (براساس ضریب آلفای کرونباخ =87/0) بوده و داده ها با کمک نرم افزار «اس.پی.اس.اس» و آزمون همبستگی تحلیل شدند. یافته ها و نتایج: نتایج نشان دهنده وجود ارتباط معنادار بین متغیرهای وضعیت آنومیک فردی، امید به آینده، در دسترس بودن مشروبات، پایبندی دینی و سابقه مصرف خانوادگی و متغیر «گرایش به مصرف مشروبات الکلی» است. همچنین متغیرهای امید به آینده، کنترل و نظارت خانواده، پیوندهای افتراقی، پایبندی دینی و مذهبی (فردی و خانوادگی)، حدود 68 درصد از واریانس گرایش به مصرف مشروبات الکلی در جامعه هدف را تبیین می کنند.
باز توزیع اختیارات نهادهای کشف و تحقیقِ جرم در نظام حقوقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: توزیع اختیارات در فرایند رسیدگی کیفری نسخه کوچک شده تفکیک قوا است. هدف از توزیع اختیارات در فرایند رسیدگی کیفری، ارتقای دقت و سلامت این فرایند و کاهش استبداد قضایی است. هدف این تحقیق ارائه یک مدل مطلوب از اختیارات نهادهای کشف و تحقیق جرم، انطباق وضعیت موجود در نظام حقوقی ایران با مدل مطلوب و ارائه راهکارهای قابل اجرا برای نِیل به وضع مطلوب است. روش تحقیق: این تحقیق به شیوه توصیفی-تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های تحقیق: در مدل مطلوب فرایند رسیدگی کیفری، شش نهادِ کشف جرم، تعقیب جرم، تحقیق جرم، نظارت بر تحقیقات، رسیدگی به جرم و اجرای رأی قطعی، به صورت مستقل اقدام می کنند. در این میان، نهاد کشف جرم دغدغه های امنیتی دارد و اختیارات آن ناظر به گردآوری ادله اثباتی، دستگیری مظنون و تحقیق از شهود و مطلعان در صحنه جرم است. بهترین گزینه نهاد کشف جرم، پلیس اداری است. نهاد تحقیق جرم جایگاه بی طرف دارد و صرفاً اختیارات انجام تحقیقات جنایی برای احراز واقعیت، گردآوری ادله اثبات دعوا و دستگیری مظنون را عهده دار است و در راستای تضمین حقوق و آزادی های شهروندی و ارتقای صحتِ عمل نهاد تحقیق، این نهاد هیچ گونه اختیار عملی در صدور مجوز بازرسی و دستگیری ندارد و صدور هرگونه مجوز سالب یا محدودکننده حقوق و آزادی های شهروندی با قاضی ناظر تحقیقات است. بهترین گزینه نهاد تحقیق جرم، پلیس قضایی است. نتیجه گیری: برای نیل به وضع مطلوب ضروری است پلیس اداری و پلیس قضایی به عنوان نهادهای مستقل کشف و تحقیق جرم شناسایی شوند، دادستان به اختیارات تعقیب جرم عقب نشینی کند، قاضی ناظر تحقیقات برای تضمین حقوق و آزادی های شهروندی شناسایی شود و نسخه کوچک شده رسیدگی تدافعی با رعایت تساوی سلاح ها در مرحله پیش دادرسی اجرا شود.
بررسی اثربخشی آموزش های عملی دانش آموختگان کارشناسی ارشد فرماندهی و مدیریت انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نیروی انتظامی یکی از سازمان هایی است که عملکرد آن بر بهبود همه ابعاد زندگی اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و حتی اقتصادی شهروندان تأثیر چشم گیری دارد. هدف اصلی این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش های عملی دانش آموختگان دوره 21 کارشناسی ارشد رشته فرماندهی و مدیریت دانشکده فرماندهی و ستاد دانشگاه علوم انتظامی امین بر عملکرد مدیریتی آنان است. روش: این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی بوده که با استفاده از روش تحقیق توصیفی– تحلیلی انجام شده است. جامعه آماری شامل تمام دانش آموختگان دوره 21 کارشناسی ارشد فرماندهی و مدیریت و فرماندهان و مدیران مستقیم آنان به تعداد 96 نفر بوده که از روش نمونه گیری تمام شمار استفاده شده است. در این پژوهش پس از شناسایی متغیرهای تحقیق با استفاده از دو پرسش نامه «ویژه دانش آموختگان» و «ویژه فرماندهان»، اطلاعات موردنیاز جمع آوری شد. یافته ها: با ورود داده های موردنیاز به محیط نرم افزار «اس.پی.اس.اس» و با استفاده از آزمون های آماری مربوطه، به تحلیل داده های گردآوری شده پرداخته شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که تأثیر آموزش های عملی بر دانش حرفه ای دانشجویان 905/3، بر بینش حرفه ای دانشجویان 8895/3 و بر مهارت حرفه ای دانشجویان 86684/3 بوده است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از تحلیل داده ها بیانگر آن است که آموزش های عملی دافوس در هر سه بعد ارتقاء دانش حرفه ای، بینش حرفه ای و مهارت حرفه ای دانش آموختگان موثر هستند، ولی این آموزش ها بیشترین تأثیر را بر ارتقاء دانش حرفه ای دانشجویان داشته است. نتایج کلی حاصل از تحقیق نشان داد که آموزش های عملی ارائه شده به دانشجویان بر عملکرد مدیریتی آنان تأثیر معنا داری دارد
بهبود مدل ارزیابی بلوغ مبتنی بر شاخص های عوامل اساسی موفقیت برای الگویِ مدیریت دانش مشتری الکترونیکی در دولت الکترونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مهمترین مراحل قبل از اجرای یک راهبرد مبتنی بر فناوری مانند مدیریت دانش مشتری الکترونیکی، بررسی آمادگی سازمان جهت اجرای آن است، چرا که با این کار سازمان درک روشنی از هر سطح بلوغ پیدا کرده و منافع سرمایه گذاری های آینده خود را درک خواهد کرد. این مقاله قصد دارد جایگاه مدیریت دانش مشتری الکترونیکی را دفاتر پلیس +10 ارزیابی نماید. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع روش، توصیفی- تحلیلی است و در اجرای آن از ترکیب شیوه های کیفی و کمی بهره گرفته شده است. در بخش کیفی پژوهش، عوامل اساسی موفقیت با روش دلفی و در بخش کمی پژوهش، سطوح بلوغِ شاخص های عوامل اساسی موفقیتِ ""مدیریت دانش مشتری اجتماعی""، با کمک آزمون «خی دو» و روش «مجموع وزنی» استخراج شده است. در ادامه ارزیابی بلوغ در پلیس +10 انجام شده است. جامعه و نمونه آماری این پژوهش را به ترتیب مراحل اجرا 17، 51 و 38 نفر از کارشناسان خبره در زمینه خدمات الکترونیک ناجا (پلیس +10) تشکیل داده اند و داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Expert choice تحلیل شده اند. یافته ها: در این پژوهش مدل ارزیابی بلوغ مدیریت دانش مشتری اجتماعی بر اساس شاخص های عوامل اساسی موفقیت ارائه شد و 83 شاخص برای 11 عامل اساسی موفقیت بین سطوح دوم تا پنجم بلوغ توزیع شدند. نتایج: این مدل به عنوان مرجع تحلیل عمیق از آمادگی سازمان برای به کارگیری مدیریت دانش مشتری اجتماعی و بهبود آن، در سازمان های ارائه دهنده خدمات الکترونیک از جمله پلیس +10 کاربرد دارد. نتایج نشان داد خدمات الکترونیک ناجا (پلیس +10)، در سطح اول و دوم بلوغ قرار دارد.