زن و جامعه (جامعه شناسی زنان سابق)
زن و جامعه (جامعه شناسی زنان سابق) سال هفتم بهار 1395 شماره 1 (پیاپی 25) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف نقش سرمایه اجتماعی بر توانمندسازی زنان مرکبات کار شهرستان ساری انجام شد. روش شناسی پژوهش، ترکیبی از روش های کمی و توصیفی- استنباطی بود. نمونه گیری تصادفی طبقه ای در این مطالعه به کاربرده شد و 128 نفراز زنان مرکبات کار انتخاب شدند. برای تجزیه تحلیل داده ها ازSPSS 16 استفاده شد. آلفا کرونباخ سوالات پرسشنامه 87/0 بدست آمد. میانگین سن و سابقه کار باغداری زنان مرکبات کار مورد مطالعه به ترتیب 88/49 و 66/25 سال بود. میانگین میزان سرمایه اجتماعی و توانمندسازی زنان مرکبات کار شهرستان ساری در حد زیاد می باشد. رگرسیون بیانگر آن بود که 8/9 درصد از واریانس توانمندسازی زنان مرکبات کار شهرستان ساری بوسیله ی سرمایه اجتماعی تبیین می شود. برای تقویت توانمندسازی زنان مرکبات کار توصیه می گردد به متغیرهای سرمایه اجتماعی مانند استفاده زنان مرکبات کار از وسایل ارتباط جمعی، استفاده مرکبات کاران از توصیه های مرکبات کاران دیگر، کمک گرفتن زنان مرکبات کاران از یکدیگر در امور شخصی و خانوادگی، استفاده از دهیار و اعضای شورای روستا برای کمک به زنان مرکبات کار و بالا بردن اطلاعات زن مرکبات کار از ماشین آلات مدرن باغی توجه گردد.
رابطه ی آگاهی از حقوق شهروندی و کیفیّت زندگی در بین زنان 44-25 سال شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیّت زندگی در ایران بویژه در بین زنان، در وضعیّت مطلوبی نیست. با توجه به اینکه تحقق کیفیت زندگی در شاخص های عینی و ذهنی، پیوند نزدیکی با آگاهی شهروندان از حقوق شهروندی شان دارد، این تحقیق تلاش کرده است تا رابطه آگاهی از حقوق شهروندی و کیفیت زندگی را مورد بررسی قرار دهد. روش انجام پژوهش، پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق، زنان 25-44سال شهر شیراز می باشد که 400 نفر به عنوان نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق جهت سنجش کیفیت زندگی، پرسشنامه کیفیّت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL) است و ابزار تحقیق جهت سنجش آگاهی از حقوق شهروندی، پرسشنامه پژوهشگر ساخته و مشتمل بر سه بُعد حقوق مدنی، حقوق سیاسی و حقوق اجتماعی با استناد به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است که با استفاده اعتبار محتوا تعیین اعتبار شده و با استفاده از آزمون مجدّد، تحلیل پایایی گردید. نتایج توصیفی تحقیق نشان می دهند، کیفیّت زندگی زنان در سطح متوسّط است. نتایج تحلیلی تحقیق نشان دادند، رابطه معنادار و مثبتی بین آگاهی از حقوق شهروندی و کیفیت زندگی وجود دارد. به علاوه، در بین متغیّرهای زمینه ای و جمعیّتی، تنها متغیّر تحصیلات دانشگاهی رابطه معناداری با کیفیت زندگی دارد. نتیجه گیری این تحقیق این است که در راستای ارتقای کیفیّت زندگی زنان باید آگاهی آنان از حقوق شهروندی شان که در قانون اساسی کشور انعکاس یافته است، افزایش یابد.
اثربخشی آموزش تقویت مقابله زوجی بر مقابله زوجی، سبک های حل تعارض، گفتگوی غیر مؤثر و امنیت صمیمانه در زوج ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی آموزش تقویت مقابله زوجی بر مقابله زوجی، سبک های حل تعارض، گفتگوی غیر مؤثر و امنیت صمیمانه در زوج ها بود. روش این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و کنترل و جامعه آماری زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اهواز در سال 1393 هستند که از بین آنها به روش نمونه گیری داوطلب- دردسترس و با استفاده از مصاحبه و ملاک های ورود و خروج 30 زوج انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (15 زوج) و کنترل (15 زوج) جای گرفتند. ابزارهای پژوهش عبارت اند از: پرسشنامه ی مقابله ی زوجی بودنمن، پرسشنامه سبک حل تعارض، پرسشنامه ی گفتگوی غیرموثر کوردک و پرسشنامه تجدید نظر شده امنیت صمیمانه کوردووا. داده ها با استفاده از بررسی میانگین ها و روش تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. بر اساس یافته های به دست آمده می توان به این نتیجه دست یافت که آموزش تقویت مقابله زوجی توانسته است بر متغیرهای مقابله زوجی، سبک های حل تعارض، گفتگوی غیر مؤثر و امنیت صمیمانه در زوج های شرکت کننده اثر داشته باشد.
اثربخشی موسیقی آرام و بی کلام برسلامت معنوی نوجوانان دختر شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی اثربخشی موسیقی آرام و بی کلام برسلامت معنوی دختران نوجوان انجام شد. طرح پژوهش این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با روش پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر سال دوم متوسطه شهر شیراز بود. با روش نمونه گیری در دسترس یک دبیرستان در سطح شهر شیراز انتخاب و30 دانش آموز پس از همتا سازی، به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش وکنترل قرار گرفتند. برای آزمودنی ها 8 جلسه30 دقیقه ای موسیقی درمانی غیرفعال به صورت شنیدن آهنگ های آرامبخش و بی کلام برگزار گردید. سلامت معنوی نوجوانان دختر قبل و پس از اجرای مداخله موسیقی درمانی با استفاده از پرسش نامه سلامت معنوی (پولوتزین والیسون) سنجیده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین گروه کنترل و آزمایش در میزان سلامت معنوی تفاوت معنادار وجود دارد و فرضیه ای پژوهش مبنی بر تاثیر موسیقی درمانی بر سلامت معنوی نوجوانان تائیدگردید. براساس نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که موسیقی آرام و بی کلام به طور معنادار و اثربخش سلامت معنوی نوجوانان دختر را افزایش می دهد
بررسی اثربخشی مداخله مبتنی بر آموزش مهارت های زندگی بر کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنان سرپرست خانوار در معرض آسیب های مختلف روانشناختی و اجتماعی هستند که کیفیت زندگی آنها را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف از این پژوهش، بررسی اثر بخشی مداخله مبتنی بر آموزش مهارت های زندگی بر کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش اداره بهزیستی شهرستان میبد بود. این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی از نوع طرح های دوگروهی پیش آزمون و پس آزمون با گروه گنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان بی سرپرست تحت پوشش اداره بهزیستی شهرستان میبد تشکیل می دادند که تعداد 30 نفر از این افراد با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل به صورت تصادفی جایگزین شدند. سپس گروه آزمایش طی دوازده جلسه دو ساعته، دو بار در هفته، تحت آموزش مهارت های زندگی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ آموزشی را دریافت نکردند. هر دو گروه قبل و بعد از اجرای آموزش، به تکمیل پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی پرداختند. در نهایت داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون کوواریانس چند راهه (مانکووا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های زندگی در افزایش کیفیت زندگی شرکت کنندگان گروه آزمایش تاثیر معنی داری داشت. این تأثیر در هر چهار زیر مقیاس این متغیر نیز معنی دار بود. با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت که برای ارتقای کیفیت زندگی زنان بی سرپرست می توان از آموزش مهارت های زندگی استفاده کرد.
بررسی شواهد وضعیت اجتماعی زنان در متون منتخب ادب فارسی (شاهنامه، بانوگشسپ نامه، خسرو و شیرین، گل و نوروز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آثار ادبی و مسائل اجتماعی با هم ارتباطی تنگاتنگ دارند؛ چنانکه با بررسی آثار بزرگ ادبی می توان به نکات ظریف اجتماعی در کنار آن پی برد. از جمله مسائل مهمی که همواره ذهن بشر را به خود مشغول داشته است، نقش اجتماعی زنان در طول تاریخ می باشد.
در این پژوهش به جستجو و تأمل درباره ی حقایق اجتماعی که در مورد زنان در متون ادبی منتخب بیان شده است پرداخته ایم؛ چنانکه دیده می شود بر اساس این تحقیقات بسیاری از حقایق تاریخی و ادبی با هم همسو می باشند. به این ترتیب با کمک آثار ادبی، می توان بسیاری از زوایای تاریک وضعیت اجتماعی زنان را روشن ساخت.
در این پژوهش روش تحقیق، روش توصیفی- تحلیلی می باشد. با مطالعه و بررسی چهار اثر شاهنامه، بانوگشسپ نامه، خسرو و شیرین و گل و نوروز به جمع آوری شواهد لازم پرداخته ایم. امید است که با این پژوهش به نتایج ارزنده ای در باب وضعیت اجتماعی زنان دست یابیم و دریچه ای تازه برای ادامه مطالعات ادبی- جامعه شناسی به روی خوانندگان گشوده شود.
مطالعه ای کیفی از پدیده خودسوزی زنان شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خودکشی به عنوان نابودکردن آگاهانه خویش برای رهایی از موقعیت غیرقابل تحمل تعریف شده است و در واقع یکی از پدیده های تاسف آوری است که دارای ابعاد شناخته شده ی روانی، اجتماعی، فرهنگی، بیولوژی و پیامدهای اقتصادی، انسانی می باشد. اقدام به خودکشی به روش خوسوزی خشن ترین و دردناک ترین روش درجهت پایان دادن به زندگی است، خودسوزی مرگ یک زندگی است؛ زندگی زنانی که پس از سال ها صبر و انتظار در تلخی های زندگی، جز خودسوزی طریق دیگری را برای رهایی ندیده اند. هدف این پژوهش مطالعه پدیده خودسوزی در بین زنان شهر ایلام با استفاده از روش کیفی می باشد که برای این رسیدن به این منظور، مصاحبه های عمیقی با 12 نفر از اقدام کنندگان به خودسوزی در سال های اخیر انجام گرفت. پشتوانه نظری ما در این پژوهش نگاهی به دو نظریه می باشد یکی تئوری خودکشی دورکیم؛ با این ادعا که خودسوزی زنان ایلامی روایتی از خودکشی تقدیر گرایانه دورکیمی می باشد. و دیگری دیدگاه فمنیست ها و توجه به اینکه فرهنگ مردسالار حاکم بر جامعه ایلام بیش ترین نقش را در آسیب رساندن زنان به خود ایفا می کند. یافته های این مطالعه کیفی ضمن بیان عناصر عمومی پدیده خودسوزی از قبیل کم سوادی، بیکاری و نظایر آن، مقوله های خاصی نیز به دست داد این مقوله ها عبارتنداز: الگوهای جنسیتی سنتی (در قالب مردسالاری و تعصب گرایی، خشونت خانگی)، برچسب زدن، محرومیت، و افسردگی زنان خودسوز. مقوله های مذکور با استناد به داده های مصاحبه ای بیانگر ماهیت چند بعدی پدیده خودسوزی زنان در شهر ایلام می باشد.
ارزیابی تأثیر مؤلفه های توانمندسازی روانشناختی بر مشارکت اجتماعی زنان در سازمان های اجتماع- محور: کاربرد معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنان روستایی نقش عمده ای در فعالیت های تولیدی دارند. این زنان در امور گوناگون در جوامع روستایی مشارکت دارند و در جریان تولید اقتصاد در سطوح ملی و خانواده نقش مهمی ایفا می کنند که از آنها به عنوان کلید دستیابی به توسعه روستایی نام می برند. این تحقیق توصیفی- همبستگی با هدف ارزیابی تأثیر مولفه های توانمندسازی روانشناختی بر مشارکت اجتماعی زنان در سازمان های اجتماع- محور در شهرستان کنگاور انجام شد. جامعه آماری تحقیق را زنان روستاهای شهرستان کنگاور تشکیل دادند که در سازمان های اجتماع محور فعال بودند و حجم نمونه 168 نفر تعیین شد. در این تحقیق از روش تمام شماری استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل دادها از نرم افزارSPSS19 و Amos22 استفاده شد. براساس یافته ها 71 درصد از تغییرات مشارکت اجتماعی زنان در سازمان های اجتماع محور را مولفه های توانمندسازی تعیین می کنند. آزمون تحلیل واریانس فریدمن گویای آن است که بین مولفه های توانمندسازی اختلاف معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل همبستگی نشان می دهد که بین سواد و درآمد و میزان اراضی و میزان ارتباطات و استفاده از اینترنت و روزنامه و رسانه های انبوهی با مشارکت اجتماعی زنان در سازمان های اجتماع محور رابطه مثبت معنی داری در حد 0.01 و 0.05 وجود دارد.
بررسی مقایسه ای بهزیستی روان شناختی و دل زدگی زناشویی و ابعاد آنها در زنان شاغل و غیر شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به حضور روزافزون زنان در عرصه اجتماع و اهمیت سلامت روانی آنها و ارتباط آن بازندگی زناشویی، این تحقیق با هدف مقایسه بهزیستی روان شناختی و دل زدگی زناشویی زنان شاغل و غیر شاغل در سال 1393 انجام شده است.
روش: به همین منظور تعداد 175 نفر از معلمان ابتدائی شاغل در مدارس شهر کرج و 175 نفر زنان خانه دار شهر کرج به صورت خوشه ای و تصادفی انتخاب شده است. سپس آنان با استفاده از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف و دل زدگی زناشویی پاینز مورد ارزیابی قرار گرفتند. پس از جمع آوری داده ها از روش های آمار توصیفی و آزمون تی مستقل برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد.
یافته ها: تحلیل های آماری گویای آن بود که زنان شاغل بهزیستی روانشناختی بالاتری برخورداربودند (p<0/01)؛ ولی در دلزدگی زناشویی این تفاوت در زنان خانه دار بیشتر بود (p<0/05). همچنین زنان شاغل در همه مولفه های بهزیستی روانشناختی به غیر از مولفه های رشد شخصی و خود مختاری از زنان خانه دار وضعیت بهتری داشتند. مقایسه ابعاد دلزدگی زناشویی نشان داد زنان شاغل فقط در بعد دلزدگی روانی تفاوت معنی داری با زنان خانه دار داشتند و در ابعاد دیگر تفاوت معنی داری بین این دو گروه وجود نداشت.
بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد اگر شغل دارای ویژگی منفی مثل ساعات کاری طولانی و استرس و فشارهای زیاد نباشد تأثیرات مثبتی بر بهزیستی روان شناختی زنان دارد. از سوی دیگر اشتغال باعث خستگی و دل زدگی زناشویی بیشتری در زنان شاغل نشده بود، لذا فراهم نمودن زمینه های مشارکت اجتماعی و اشتغال زائی متناسب با شأن زنان در تأمین بهزیستی آنان مؤثر است.
اثربخشی برنامه آموزش مهارت جرأت ورزی بر میزان کمرویی و خودپنداره کلی دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف تاثیر آموزش جراتمندی بر میزان کمرویی و خود پنداره کلی دختران نوجوان مقطع متوسطه اول انجام شد. روش این پژوهش، شبه آزمایشی با طرح مطالعه پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل نامعادل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان سال اول مقطع متوسطه اول شهر کرمانشاه بودند که از این جامعه به روش نمونه گیری در دسترس دو کلاس پایه اول دوره اول متوسطه انتخاب شد. به یک کلاس 32 نفره مهارت جراتمندی آموزش داده شد و کلاس دیگر به عنوان گروه کنترل که سابقه شرکت درکلاس های آموزش جراتمندی را نداشتند در نظر گرفته شد. ابزار گرد آوری داده ها شامل پرسشنامه خودپنداره بک و کمرویی چیک بریکز بود. در گروه آزمایش مهارت جراتمندی به مدت 4 جلسه آموزش داده شد. جهت تجزیه و تحلیل دادها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین میانگین نمره پس آزمون کمرویی و خوپنداره گروه آزمایش با گروه کنترل تفاوت آماری معناداری وجود دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت جراتمندی در کاهش میزان کمرویی و بهبود خودپنداره دانش آموزان دختر نوجوان تاثیر مثبت دارد و با توجه به اینﮐﻪ آﻣﻮزش مهارت های زﻧﺪﮔﯽکوتاه مدت را به آسانی می توان در مدارس اجرا نمود توصیه می گردد برنامه آموزشی مدون در برنامه های مدارس گنجانده شده و با مشارکت ﻣﺸﺎوران و رواﻧﺸﻨﺎﺳﺎن در ﻣﺪارس اجرا گردد.
بررسی مطالبات اجتماعی زنان در جراید عصر مشروطه (با تأکید بر نامه نگاری های زنان در روزنامه ی ایران نو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی مطالبات اجتماعی زنان در مطبوعات عصر مشروطه با تأکید بر روزنامه ایران نو در سال 1327 قمری 1288 شمسی و شمارگان سال نخست این روزنامه می باشد. روزنامه ای که باچاپ نگارش های زنان که بیشتر رویکرد مطالبه گری حقوق اجتماعی آنان را دارد نقشی اساسی در بیداری، آگاهی و به ثمر رسیدن، مطالبات اجتماعی زنان ایرانی را داشته است. این پژوهش به روش اسنادی و با شیوه توصیفی- تحلیلی گردآوری شده است. اهمیت پرداختن به این دوره نیز به دلیل حضور فعال اجتماعی زنان برای نخستین باربه شکل شبه صنفی می باشد. دوره ای که زنان به مطرح کردن درخواست های اجتماعی خود می پردازند که در این بین ایجاد مدارس برای دختران و تلاش برای فراهم کردن زمینه های سوادآموزی دختران از اصلی ترین یافته ها و نتیجه گیری های آنان بوده است. این تحقیق به ثمر رسیدن تلاش اجتماعی زنان و احقاق حقوق اجتماعی آنان را در شکل ایجاد مدارس دخترانه نشان می دهد.
بررسی عوامل جامعه شناختی مؤثر بر میزان مزاحمت های خیابانی مورد مطالعه شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی عوامل جامعه شناختی مؤثر بر میزان مزاحمت های خیابانی در شهر کرمانشاه است که با روش توصیفی از نوع پیمایشی انجام و داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و با نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. جامعه آماری مورد مطالعه دختران و زنان 15 تا 49 سال شهر کرمانشاه که در زمان پژوهش به استناد آمار سال 1390 تعداد کل آنها 20325 نفر می باشند. از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای استفاده به عمل آمد. نتایج ضریب همبستگی نشان می دهد که بین بی نظمی اجتماعی، محرومیت نسبی، میزان دینداری و میزان تأثیرگذاری دوستان رابطه معنادار وجود دارد. هم چنین نتایج مقایسه میانگین ها نشان می دهد که پایگاه اقتصادی اجتماعی، وضعیت تأهل و همراه داشتن در رفتن به خیابان بر میزان مزاحمت های خیابانی تأثیر معناداری دارد. نتایج رگرسیون چند متغیره نیز نشان می دهد که چها متغیر میزان محرومیت نسبی (364/0Beta=)، تأثیرگذاری دوستان (272/0Beta=)، میزان دینداری (199/0-Beta=) و متغیر بی نظمی اجتماعی (168/0Beta=) به ترتیب میزان اهمیتی که در تبیین متغیر وابسته داشتند، وارد معادله شده و توانستند روی هم رفته 57 درصد از تغییرات درونی متغیر وابسته را تبیین نمایند.
ارزیابی عملکرد مؤسسه ی قرآنی بیت الأحزان در تغییرات فرهنگی زنان روستایی (مورد: شهرستان ممسنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ به عنوان مجموعه ای از خاستگاهِ اندیشه، هنجارها، عادات و باورهای جوامع انسانی که ضمن ایجاد قوام و پویایی جامعه؛ بازگوکننده تاریخ و هویت ساکنین یک کشور می باشد، در گذر زمان و با تکیه بر آموزش و ارتباط میان انسانها دائماً دستخوش تحول شده است. در این میان باورهای فرهنگی روستانشینان به دلیل داشتن ارتباط محدود با دیگر جوامع و نیز حاکم بودن سنت بر زندگی آنها در طی تاریخ کمتر دچار تغییرات بنیادین گشته است. پژوهش پیش رو با رویکردی کاربردی به بررسی و سنجش عملکرد مؤسسه قرآنی- فرهنگی بیت الأحزان در تغییرات فرهنگی زنان روستاییِ دهستان فهلیان از توابع شهرستان ممسنی می پردازد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و ابزار گردآوری داده ها تهیه پرسشنامه و مصاحبه می باشد. جامعه آماری شامل 438 نفر از زنان روستایی است؛ که از بین آنها تعداد 120 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شده اند. به منظور تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق، ابتدا پرسشنامه ها کدگذاری شدند، سپس داده های کدگذاری شده به نرم افزار spss انتقال داده شد. جهت سنجش سؤالات از آزمون T تک نمونه ای و برای آزمون فرضیه ها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن می باشد که مؤسسه بیت الأحزان بیشتر در زمینه تربیت و آموزش کودکان موفق بوده است، به طوری که رضایت بیش از90 درصد از زنان نمونه را به همراه داشته است. همچنین در زمینه های برگزاری کلاس های قرآن خوانی، مداحی و نیز برگزاری سفرهای زیارتی زنان روستایی رضایتمندی بالای80 درصد داشته اند. در نهایت با ضریب همبستگی 985/0رابطه معناداری بین برگزاری کلاس ها و جلسات فرهنگی توسط سازمان مردم نهاد بیت الأحزان و ایجاد تغییر نسبی در باورها و ارزش های فرهنگی جامعه زنان روستایی مشاهده گردید.