زن و جامعه (جامعه شناسی زنان سابق)
زن و جامعه سال هشتم تابستان 1396 شماره 2 (پیاپی 30) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار انجام گرفت. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی زنان سرپرست خانوار زیر پوشش کمیته امداد امام خمینی شهر رشت در سال 1394 تشکیل دادند (687 =N) که از بین آن ها، به روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 30 نفر انتخاب و به گونه تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. به گروه آزمایش، 8 جلسه برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی آموزش داده شد. برای گردآوری داده ها در دو مرحله پیش و پس آزمون از پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون آماری کواریانس تک متغیره و چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که فرضیه های پژوهش مبنی بر تأثیر برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار مورد تایید قرارگرفته است به گونه ای که زنان سرپرست خانوار گروه آزمایش نسبت به زنان گروه کنترل نمره های بیش تری در پس آزمون کیفیت زندگی بدست آوردند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار مؤثر است. لذا می توان از آن به عنوان ابزاری سودمند برای بهبود کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار استفاده کرد.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نستوهی و کیفیت زندگی زنان قربانی خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نستوهی و کیفیت زندگی زنان قربانی خشونت خانگی انجام شد. این پژوهش شبه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری را تمامی زوجین جوان زیر پوشش کمیته امداد شهرستان قوچان تشکیل می داد. نمونه آماری این گونه تهیه شد که پس از اعلان عمومی و فراخوان، 91 خانم به صورت داوطلبانه شرکت کردند. در ابتدا پرسش نامه خشونت خانگی(Mohseni Tabrizi et al, 2013) بمنظور غربالگری اجرا و از بین زنانی که دارای بالاترین مقدار خشونت خانگی بودند (37 زن انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (19 نفر) و گروه کنترل (18 نفر) قرار گرفتند و هم چنین، آزمودنی ها به پرسش نامه نستوهی و کیفیت زندگی(SF-36) پاسخ دادند و درمان شناختی رفتاری گروهی، برای گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد و گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. یافته های پژوهش نشان دادند که درمان گروهی شناختی رفتاری بر نستوهی و کیفیت زندگی زنان قربانی خشونت خانگی، تأثیر دارد. از آن جا که خانواده درمانی شناختی رفتاری بر نستوهی و کیفیت زندگی زنان قربانی خشونت خانگی اثربخش و مطلوب بود، اجرای این روش مداخله را بمنظور بهبود روابط زوجین و بهبود عملکرد خانواده توصیه می شود.
شناسایی عوامل مؤثر بر قصد و نیت رهبری و کارآفرینی دانشجویان دختر (مورد مطالعه: دانشجویان رشته مدیریت دانشگاههای دولتی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقش بانوان در رهبری امور گوناگون و توانایی آنان در کارآفرینی و راه اندازی کسب و کارهای نوین، در این پژوهش تلاش شده عواملی که بر قصد و نیت رهبری و کارآفرینی بانوان مؤثر است مورد بررسی قرار گیرد. پس از طراحی مدل مفهومی پژوهش، پرسش نامه پژوهش به وسیله پژوهش گران طراحی شد. پایایی پرسش نامه به وسیله ضریب آلفای کرونباخ و روایی آن به وسیله نظر خبرگان و تحلیل عاملی مورد تایید قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان دختر رشته مدیریت دانشگاههای شهر تهران می باشند. با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه به مقدار 315 نفر برآورد شد. داده ها به وسیله نرم افزار ایموس مورد تحلیل قرار گرفتند و نتایج پژوهش نشان دادند انگیزه رهبری و کارآمدی رهبری بر قصد و نیت رهبری تأثیر مثبت و معنادار دارد؛ شبکه های اجتماعی و کارآمدی کارآفرینی بر قصد و نیت کارآفرینی تأثیر مثبت و معنادار دارد؛ افزون بر این ها، مشخص شد که کارآمدی رهبری و انگیزه رهبری و کارآمدی رهبری و کارآمدی کارآفرینی دارای تأثیر مثبت و معنادار بر یکدیگرند. افزون بر این نتایج، مشخص شد که حمایت های مالی و انگیزه کارآفرینی بر قصد و نیت کارآفرینی تأثیر معناداری ندارد؛ هم چنین، شبکه های اجتماعی بر قصد و نیت رهبری تأثیری معنادار ندارد.
پیش بینی کیفیت روابط زناشویی بر اساس باورهای ارتباطی، ذهن آگاهی و انعطاف پذیری روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش پیش بینی کیفیت روابط زناشویی بر اساس باورهای ارتباطی، ذهن آگاهی و انعطاف پذیری روان شناختی است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان متاهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز در سال 95-94 می باشد که با استفاده از تعداد مولفه (متغیرهای) پژوهش حجم نمونه مورد نیاز 260 نفر برآورد و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها چهار پرسش نامه استاندارد سازگاری زناشویی باسبی و همکاران (1995)، باورهای ارتباطی آیدلسون و اپشتاین (1982)، پرسش نامه پنج وجهی ذهن آگاهی بائر و همکاران (2006) و پرسش نامه عمل و پذیرش بوند و همکاران (2007) بود که برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از آن ها از همبستگی و رگرسیون استفاده شد. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان دادند که بین باورهای ارتباطی، ذهن آگاهی، انعطاف پذیری روان شناختی و کیفیت روابط زناشویی رابطه معنی دار وجود دارد. به گونه ای که نتایج رگرسیون چندگانه به شیوه هم زمان نشان داد که تاثیر باورهای ارتباطی، ذهن آگاهی و انعطاف پذیری روان شناختی در پیش بینی کیفیت روابط زناشویی معنی دار است و به ترتیب باورهای ارتباطی، ذهن آگاهی و انعطاف پذیری روان شناختی کم ترین تا بیش ترین تاثیر را در پیش بینی کیفیت روابط زناشویی داشتند.
مطالعه خود ارزیابی سلامت میان سالمندان ساکن شهرهای شیراز و یاسوج سال 1394(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلامت درک شده راهی است برای بررسی وضعیت سلامت افراد که آگاهی کامل در حیطه های بیولوژیکی، ذهنی، عملکردی و معنوی از سلامت فرد را مشخص می کند. بررسی وضعیت سلامتی افراد از نگاه خودشان سنجه ای مهم از نظر وضعیت سلامت عمومی جامعه است. خودارزیابی سلامت به وسیله فرد یک شاخص شناخته شده جهانی است که برای سنجش وضعیت سلامت افراد در پژوهش های سلامت همگانی و اپیدمیولوژی دارای کاربردی گسترده است. هدف از این پژوهش مطالعه خود ارزیابی سلامت میان سالمندان ساکن شهر شیراز و یاسوج است. جامعه آماری این پژوهش را افراد سالمند بالای 65 سال ساکن شهر شیراز و یاسوج تشکیل داده است و برای گردآوری داده ها تعداد 760 نفر (400 نفر در شیراز، 360 نفر در یاسوج) از آنان را به عنوان نمونه به شیوه نمونه گیری خوشه ایی مرحله ایی انتخاب شده اند. در این پژوهش روش پیمایش مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها از راه نرم افزار کامپیوتری SPSS در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام گرفت. میانگین و انحراف معیار چهار بعد سلامت سالمندان مورد پژوهش 95/14± 18/75 بود که 8/63 درصد آن ها وضعیت سلامت ادراک شده خود را در حد متوسط ارزیابی کردند. متغیر های جمعیتی مانند سن، تحصیلات، وضعیت اشتغال، وضعیت تاهل، قومیت، تعداد فرزندان، طبقه اقتصادی- اجتماعی، سابقه بیماری با خودارزیابی سلامت سالمندان رابطه ای معنی دار داشتند. بین جنس و خودارزیابی سلامت رابطه ای معنی دار وجود نداشت. هم چنین، متغیرهای فرهنگی و اجتماعی مانند رفتارهای سلامت، حمایت اجتماعی، عزت نفس، مصرف رسانه، ارتباط و صمیمیت با فرزندان و ارتباط با دوستان با خودارزیابی سلامت رابطه ای معنی دار داشتند. آماره ضریب تعیین 2R نیز نشان می دهد که حدود 40 درصد تغییرات متغیر وابسته یعنی)خودارزیابی سلامت( به وسیله هفت متغیر مستقل که در معادله باقی مانده اند و شامل عزت نفس، سابقه بیماری، تعداد فرزندان، رفتار سلامت، قومیت، تحصیلات، حمایت اجتماعی هستند تبیین می شود.این که فرد نسبت به خود چه احساسی داشته باشد و برای خود چه مقدار ارزش و اهمیت بداند، می تواند بر خودارزیابی سلامت تاثیر بگذارد. این مطالعه نشان داد که وضعیت سلامت سالمندان شهر شیراز و یاسوج در حد متوسط بوده که نیازمند حمایت خانواده ها و مسئولان می باشند و وضعیت سلامت سالمندان شهر شیراز و یاسوج از عوامل فرهنگی- اجتماعی تاثیر می پذیرد.
اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر خودکارآمدی زنان دارای اختلال شخصیت وابسته شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال شخصیت الگوی پایداری از رفتار و تجربه درونی است که با انتظارات فرهنگی به میزان قابل ملاحظه ای مغایرت دارد، فراگیر و انعطاف ناپذیر است، در دوران نوجوانی یا بزرگسالی آغاز می شود، در طی زمان پایدار است و به پریشانی و اختلال منجر می شود یکی از انوع اختلالات شخصیت، اختلال شخصیت وابسته است. این به واقع سازگارانه و طبیعی ست که آدمیان نیازمند برقراری ارتباط با دیگران و یاری گرفتن از آن ها باشند، اما در افراد دارای اختلال شخصیت وابسته این نیازهای وابستگی بیش از اندازه بوده و می توانند کاملاً مشکل ساز باشند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر خودکارآمدی زنان دارای شخصیت وابسته است. بدین منظور از میان زنان مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره شهر تهران تعداد 30 نفر که بر اساس آزمون میلون (MCMI) دارای شخصیت وابسته بودند به صورت در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروههای آزمایش و گروه کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش در معرض 10 جلسه رفتار درمانی دیالکتیکی و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. پیش از انجام مداخلات و بلافاصله پس از انجام مداخلات هر دو گروه به وسیله آزمون خودکارآمدی عمومی شرر مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد در بین گروه های آزمایش و کنترل، با ثابت نگه داشتن اثر پیش آزمون، تفاوت معنادار وجود دارد (P
نقش شیوه های مقابله مذهبی در بهزیستی روان شناختی زنان سرپرست خانوار شهرستان هشترود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش شیوه های مقابله مذهبی در بهزیستی روان شناختی زنان سرپرست خانوار شهر هشترود در سال 93- 1392 انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان سرپرست خانوار زیر پوشش سازمان بهزیستی شهر هشترود به تعداد 210 نفر بودند که بر اساس جدول مورگان، 106 نفر به عنوان نمونه پژوهش به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های مقابله مذهبی (افلاک سیر و گلمن، 2011) و بهزیستی روان شناختی(طبسی وزنجانی، 2005) استفاده شد. پایایی ابعاد پرسش نامه مقابله مذهبی بین 79/0 تا 89/0 و ابعاد پرسش نامه بهزیستی روان شناختی ﺑیﻦ 62/0 ﺗﺎ 90/0 ﮔﺰارش ﺷﺪه اﺳﺖ. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که بین ابعاد مقابله مذهبی مثبت و بهزیستی روان شناختی رابطه مثبت معنادار ( 001/0p=) و بین ابعاد مقابله مذهبی منفی با بهزیستی روان شناختی ( 001/0p=) رابطه منفی معنادار وجود داشت. نتایج رگرسیون نشان داد که از بین مؤلفه های مقابله مذهبی ارزیابی خیرخواهانه پیش بینی کننده مثبت برای بهزیستی روان شناختی (001/0p= و 42/0 Beta= ) و احساس منفی نسبت به خداوند (001/0p= و 22/0- Beta= ) پیش بینی کننده منفی برای بهزیستی روان شناختی بود. از نتایج چنین برداشت می شود که ﺷﻌﺎﺋﺮ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﻧﻘشی ﻣﻬﻤ در افزایش بهزیستی روان شناختی ایفا میﮐﻨﺪ. بنابراین، ﭘﯿﺸﻨﻬﺎد ﻣﯽ ﺷﻮد ﻣﺪاﺧﻼت و اﻗﺪاﻣ ها در راستای ارتقا بهزیستی روان شناختی زنان با توجه به شیوه مقابله مذهبی فعال و ارزیابی خیرخواهانه اﻧﺠﺎم ﮔﯿﺮد.
رابطه بین هوش هیجانی، سلامت روان و استرس شغلی مادران با سلامت روان دانش آموزان دختر متوسطه دوره اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین هوش هیجانی، سلامت روان و استرس شغلی مادران با سلامت روان دانش آموزان دختر متوسطه دوره اول بوده است. به لحاظ هدف، این پژوهش از نوع کاربردی و برای اجرای آن از روش همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر متوسطه دوره اول دبیرستان شاهد دالکی ناحیه یک شیراز در سال تحصیلی 1394-95 به تعداد 300 نفر بوده است. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و مطابق با جدول مورگان تعداد 169 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده است، که در نهایت، تعداد 140 پرسش نامه گردآوری شد. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های هوش هیجانی شوت و همکاران (1998)؛ پرسش نامه استرس شغلی استاینمتز(1977) و مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس(DASS.، لاویبوند و لاویبوند، 1995) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان دادند که بین هوش هیجانی و سلامت روان مادران با سلامت روان فرزندان رابطه ای معنادار وجود ندارد. بین استرس شغلی مادران و سلامت روان فرزندان رابطه معنادار و منفی وجود دارد. استرس شغلی مادران قادر به پیش بینی سلامت روان فرزندان می باشد.