زن و جامعه (جامعه شناسی زنان سابق)
زن و جامعه سال دهم تابستان 1398 شماره 2 (پیاپی 38) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به قصد راه بُردن به تجربه و درک دختران از شکاف نسلی با والدین خود، به روش نظریه ی مبنایی با 57 نفر از این افراد، مصاحبه ی نیمه ساخت یافته و تعاملی انجام داد. نتایج این پژوهش نشان داد که شرایط علّی مانند: استقلال عمل، خودشیفتگی، مخاطره گرایی، خودمرجعی، مصرف گرایی، تضاد جنسیتی و صمیمیت سیال، روابط دختران با والدین آنان را دچار شکاف نموده است. در این میان طولانی شدن اقامت در خانواده و بی سازمانی خانوادگی به مثابه ی زمینه ی تسهیل گر و تحصیلات دانشگاهی، دوست محوری و استفاده از فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی به منزله ی شرایط مداخله گر عمل کرده اند. استراتژی دختران در این شرایط شامل: مقاومت و طغیان می باشد. بر اساس مطالعه ی حاضر، هم گرایی ارزشی، تعدیل، انقطاع نسلی، ارتکاب به نابهنجاری های اجتماعی و انزوا و داغ بی اعتباری از نتایج احتمالی شکاف می باشد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش تعهد بر کیفیت زندگی مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر در برگیرنده ی کلیه ی مادران دارای کودکان مبتلا به اوتیسم شهر قم در سال 1396 بود. با توجه به نیمه آزمایشی بودن طرح، نمونه ای به حجم 30 بیمار (هر گروه 15 نفر) با توجه به معیارهای شمول از بین افراد جامعه آماری به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. اعضای نمونه به صورت جایگزینی تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه ی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی بود. سپس آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 8 جلسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت نمودند و گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکردند . هر دو گروه در مرحله ی پیش آزمون و پس آزمون، پرسش نامه ی پژوهش را تکمیل کردند .برای تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی مادران دارای کودکان مبتلا به اوتیسم تأثیر معناداری دارد. (01/0 > P) به نظر می رسد این مداخله درمانی برای سلامت روانی مادران دارای کودک اوتیسم کاربردی باشد.
شناسایی مؤلفه های توانمندسازی مدیران زن درآموزش و پرورش و ارائه ی الگوی مناسب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی و شناسایی مؤلفه های توانمندسازی مدیران زن در آموزش و پرورش استان خراسان شمالی و ارائه ی الگوی مناسب می باشد. روش پژوهش از نوع کیفی و کمّی و جامعه آماری شامل مدیران زن در آموزش و پرورش استان خراسان شمالی بود. برای نمونه گیری در بخش مطالعه ی کیفی از نمونه گیری هدفمند و در بخش کمّی از نمونه گیری تصادفی استفاده شد. در بخش کیفی تعداد 12 نفر در فرآیند مصاحبه و در بخش کمی با حجم جامعه 355 نفر، به صورت تصادفی ساده،183 نفر به عنوان نمونه در این پژوهش مشارکت داشتند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مصاحبه و پرسش نامه ی محقّق ساخته بود. و بعد از تأیید روایی ( قضاوت صاحب نظران و اساتید) و پایایی (محاسبه آلفای کرونباخ 92/0 ) در مدارس استان خراسان شمالی توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شد. در آمار توصیفی از شاخص مرکزی و پراکندگی مثل میانگین، انحراف معیار و در بخش استنباطی از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی در سطح اطمینان 95% با نرم افزارهای اس پی اس اس 18 و لیزرل 80/8 انجام گرفت. بر اساس تجزیه و تحلیل داده های کیفی حاصل از مصاحبه های عمیق و اکتشافی و کدگذاری و تحلیل محتوای متن مصاحبه ها و در عین حال مطابقت آن ها با مبانی نظری، نتایج پژوهش در بخش کیفی بیانگر آن بود که در شناسایی مؤلفه های توانمند سازی مدیران زن، 10 مؤلفه در بعد اقتصادی، 10 مؤلفه در بعد سیاسی، 16 مؤلفه در بعد اجتماعی و 17 مؤلفه در بعد روانی را شامل می شد. در بخش کمّی پژوهش، یافته ها نشان داد که در بعد اقتصادی، مؤلفه ی سنوات و سابقه ی خدمت با بالاترین بار عاملی 92/0، در بعد سیاسی هم مؤلفه ی تلاش برای کسب حقوق برابر با بالاترین بار عاملی 90/0 ،در بعد اجتماعی مؤلفه ی تجربه ی شغلی با بالاترین بار عاملی 95/0، در بعد روانی مؤلفه ی وجود جو اعتماد و صمیمیت بین افراد با بالاترین بار عاملی95/0 از کل واریانس ها را تبیین و سایر متغیرها نیز هر کدام به ترتیب در درجات بعدی اهمیت قرار گرفتند. هم چنین الگوی نهایی پژوهش، با شاخص های برازش، ضرایب استاندارد مورد تأیید قرار گرفت. میزان ضریب تأثیر ابعاد در مؤلفه های توانمند سازی مدیران زن به تنهایی بالاترین ضریب تأثیرگذاری در بعد اجتماعی و روانی با 85/0 و کمترین در بعد سیاسی با73/0، بود.
حقوق ممتازه ی جامعه ی زنان نسبت به مردان، در فقه اسلام و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی مجموعه ی مقررات فقه اسلام و حقوق ایران روشنگر این است که نه تنها عدالت حقوقی میان جامعه ی زنان و مردانحکم فرما است؛ بلکه محقق در این راستا با احکامی مواجه می شود که قانونگذار، به صورت کاملاً جانبدارانه ای زنان جامعه را مورد حمایت ویژه قرار داده است . برخلاف رویکرد فمینیسم نسبت به تعامل اسلام با جامعه ی زنان، کمیّت و کیفیت این مقررات، تا حدی است که حتی احتمال تبعیض جنسیتی در اسلام به نفع زنان به ذهن متبادر می شود.بهره مندی از حقوقِ مطالبه ی نفقه، مهریه، جهیزیه، اجرت المثل ایام زوجیت، اجرتِ رضاع و شیردهی، نحله، متاع به معروف، اولویت در حضانت اطفال، امکان الزام مرد به داشتن فرزند، حق تقدم در دریافت مهریه و نفقه نسبت به سایر طلبکاران و عدم تکلیف درخصوص شرکت در جنگ، نمازجماعت، انجام وظایف خارج از منزل و انجام خدمت عمومی از جمله امتیازات ویژه ای هستند که در اسلام و حقوق ایران، صرفاً به زنان جامعه اختصاص یافته است.از دیگر نتایج تقریر چنین قواعد حمایتی،وضعِ تکالیف محدودترو سهل تر برای جنس مؤنث نسبت به جنس مذکر در حوزه ی قوانین است. مقاله ی حاضر، با روش توصیفی - تحلیلی، درصدد پاسخ گویی به انتقادات فمینیسم به رویکرد اسلام به جنس زن از بعد فقهی و حقوقی است و با ارائه ی مستندات، به نقد ادله ی مخالفان در خصوص موضوعات ارث، دیه، حق طلاق، قضاوت، شهادت، ولایت پدر بر دختر در ازدواج که از دیدگاه ایشان، به عنوان مهم ترین تبعیضات میان زن و مرد در حوزه ی مقررات شرعی و قانونی تلقی گردیده، پرداخته شده است.
تحلیل عوامل اثرگذار بر توان مندسازی زنان روستایی دریافت کننده ی اعتبارات خرد در شهرستان نهاوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام تحقیق حاضر شناخت عوامل تأثیرگذار بر توان مندسازی اقتصادی و اجتماعی زنان دریافت کننده ی اعتبارات خرد در شهرستان نهاوند و تعیین میزان اثرات مستقیم و غیرمستقیم هر یک از متغیرها بر میزان توان مندی آنان می باشد. تحقیق مذکور از نوع مطالعات پیمایشی و ابزار مورد استفاده ی گردآوری اطلاعات، پرسش نامه بود. جامعه آماری زنان دریافت کننده ی وام های خرد شهرستان نهاوند، در سال های 1389 تا 1393، می باشند (N= 200). حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 130 نفر تعیین شد. نمونه گیری به صورت طبقه ای با انتساب متناسب انجام شد. پایایی و روایی پرسش نامه، به ترتیب با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و روش اعتبار محتوایی مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS انجام شد. طبق نتایج آمار توصیفی 4/55 درصد، علی رغم دریافت وام، خانه دار و بدون شغل بودند. بر اساس نتایج تحلیل مسیر متغیرهای اثرگذار بر توان مندسازی زنان به ترتیب عبارتند از: نگرش افراد نسبت به اعتبارات خرد، میزان نظارت نهاد پرداخت کننده ی اعتبار بر نحوه ی مصرف وام، میزان مصرف وام در فعالیت های توان مندساز، آموزش نهاد پرداخت کننده در خصوص مصرف اعتبار و مبلغ کل وام دریافتی.
بررسی زمینه های تغییر و تحوّل در حقوق و جایگاه زنان در آغاز قرن چهاردهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تحولات جایگاه زنان در دوره های مختلف تاریخی و نیز بیان زمینه های تغییر در حقوق و جایگاه آنان در جوامع اسلامی در آغاز قرن چهاردهم هجری است که بر اساس روش تاریخی تحلیلی، از نوع تحلیل محتوا می باشد. ظهور دین اسلام سرآغاز تحولاتی عظیم در حقوق و جایگاه زنان بود. زنان در دوران پیامبر(ص) در تمامی عرصه های اجتماعی فعالیت و اظهارنظر می نمودند؛ اما این دوران عزّت، چندان به طول نینجامید و پس از وفات پیامبر(ص) عواملی همچون بازگشت به سنت های جاهلی، رواج فساد، آمیزش با فرهنگ های بیگانه، رواج اندیشه های مردسالارانه، ظهور دیدگاه های افراطی، نگاه ابزاری به زنان و بی توجهی به آموزش آنان، زمینه های انحطاط در جایگاه زنان را در جامعه فراهم نمود و زن ارزش، احترام و جایگاه اجتماعی اش را از دست داد. با آغاز قرن چهاردهم هجری عواملی همچون ظهور انقلاب صنعتی و فرانسه، رواج مباحث تجددگرایانه، استعمار و استبداد و مبارزه با آن، ظهور سرمایه داری و شهرنشینیِ زنان، پیشرفت های بشر در تکنولوژی های جدید، احتیاج مبرم به اصلاحات در امپراتوری عثمانی، علاوه بر ایجاد تحولات گسترده در جوامع اسلامی، بار دیگر زمینه های تحوّل در حقوق و جایگاه زنان را پس از دوره ی رکود فراهم نمودند و سبب ایجاد تغییرات گسترده ای در حقوق آنان گردید.
عدم ثبت ازدواج از نظرگاه فقهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازدواج پیمانی الهی است و یکی از مهم ترین و پیچیده ترین قرارداد های اجتماعی به شمار می رود و تأثیرات عمیق و طویل المدت بر زندگی زوجین و فرزندان آنان و حتی سایر بخش های جامعه برجای می گذارد و ثبت آن مانند تمامی قرار دادهای اجتماعی، می تواند موجب استحکام آن باشد و از سوء استفاده ی طرفین و تخلف از وظایف و بسیاری از مشکلات دیگر پیشگیری کند، اما اهمیت ثبت هر قرارداد نباید مجوز افراط در این موضوع و جرم انگاری آن باشد، زیرا ممکن است جرم انگاری عدم ثبت ازدواج، هزینه های دیگری را بر جامعه تحمیل کند که از هزینه ی عدم ثبت بیشتر باشد و به شکل دیگری موجب سستی بنیان خانواده و تضییع حقوق زوجین باشد.سیاست کیفری ایران در طول زمان های گذشته در خصوص جرم انگاری عدم ثبت ازدواج فراز و نشیب های زیادی را پشت سر گذاشته و نگرش های مختلف و متفاوت و بعضاً متضادی را از خود بروز داده است و در چنین شرایطی، مراجعه به علوم دینی و بررسی فقهی و شرعی مسأله می تواند راهگشا باشد و در کاهش چالش ها و ارائه ی موضعی اطمینان بخش در این مسأله به قانون گزاران مدد برساند. این تحقیق می کوشد، ماده ی 49 قانون حمایت خانواده که عدم ثبت ازدواج را جرم تلقی کرده و برای آن مجازات مقرر کرده است، با نگرشی فقهی مورد نقد قرار داده و دلایل جرم انگاری عدم ثبت ازدواج را در اثبات مدعا غیر وافی دانسته و عدم تطبیق این ماده با شرع اطهر را به اثبات برساند.
پیش بینی سبک های فرزندپروری مادران بر اساس طرحواره های اولیه و سبک های دلبستگی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سبک های فرزندپروری مادران بر اساس طرحواره های اولیه و سبک های دلبستگی آنان انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، مادران دارای نوزاد تولد یافته در شش ماهه ی اول سال 1394 شهر جهرم بودند که با استفاده از روش تصادفی ساده، نمونه ای به حجم 326 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه ی سبک های فرزندپروری بامریند، پرسش نامه ی طرحواره ی یانگ و پرسش نامه ی سبک های دلبستگی کولینز و رید استفاده شد. برای ارزیابی اطلاعات از آزمون معنا داری ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون چند متغیره به شیوه ی گام به گام استفاده گردید. نتایج نشان داد تمامی طرحواره های اولیه با سبک های فرزندپروری سهل گیرانه و استبدادی رابطه ی مستقیم معنادار و تنها طرحواره ی خودگردانی و عملکرد مختل با سبک فرزندپروری مقتدرانه رابطه ی معکوس معنادار دارد. سبک های دلبستگی اجتنابی و دو سوگرا با سبک های فرزندپروری سهل گیرانه و استبدادی، رابطه ی مستقیم معنادار دارد و سبک دلبستگی ایمن با سبک فرزندپروری استبدادی رابطه ی معکوس معنادار و با سبک فرزندپروری مقتدرانه رابطه ی مستقیم معنادار دارد. طرحواره ی خودگردانی و عملکرد مختل قادر به پیش بینی مثبت سبک فرزندپروری سهل گیرانه و پیش بینی منفی سبک فرزندپروری مقتدرانه، طرحواره های بریدگی و طرد و گوش به زنگی بیش از حد قادر به پیش بینی مثبت سبک فرزندپروری استبدادی و طرحواره دیگرجهت مندی قادر به پیش بینی مثبت سبک فرزندپروری مقتدرانه می باشند. سبک دلبستگی دو سوگرا توانایی پیش بینی مثبت سبک های فرزندپروری سهل گیرانه و استبدادی و سبک دلبستگی ایمن توانایی پیش بینی منفی سبک استبدادی و پیش بینی مثبت سبک فرزندپروری مقتدرانه دارد. نتیجه این که، سبک های فرزندپروری مادران، متأثر از طرحواره های اولیه و سبک های دلبستگی آنان است.
بررسی تجربه زیسته ی زنان در رابطه با نقش های محول و نقش های محقق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر درباره ی نقش زنان و چالش های مشارکت آن ها در سازمان های مردم نهاد (NGO) می باشد. با وجود برخی موانع فرهنگی و قانونی، برخی گزینه ها و بسترهای فرهنگی همواره مشوق و مقوم حضور تأثیر گذار آن ها بوده است. روش گرد آوری داده ها به صورت پیمایشی از طریق پرسش نامه انجام گرفته، که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 333 نفر از زنان عضو در سازمان های مردم نهاد استان لرستان مورد پرسش قرار گرفتند. با استفاده از نرم افزار AMOS ، معیارهای برازندگی مدل معادلات ساختاری برآورد و تأیید فرضیه ها بررسی شده است. بر طبق نتایج، بین فعالیت در سازمان مردم نهاد و نزدیکی نظام و زیست جهان، رابطه ی معنی داری وجود دارد. فعالیت در سازمان های مردم نهاد با حضور داوطلبانه گره خورده است و حضور داوطلبانه یعنی انعطاف پذیری در پذیرش نقش ها و فعالیت ها که به کل زندگی اعضا تسری پیدا می کند. برآیند نظریه های به کار گرفته شده در این تحقیق از جمله نظریه ی هابرماس، نشان می دهد، انسان قادر است با رویکرد انتخاب گرانه، همواره در جهان زندگی گام بردارد، اگر چه ظاهراَ نظام اقتصادی-اجتماعی به طرق گوناگون در قالب نقش های اجتماعی از بدو تولد تا پایان زندگی، خلق چنین ارتباط و کنشی را سلب می کند.
بررسی گرایش زنان روستایی به اشتغال (مورد مطالعه: زنان روستایی شهرستان نجف آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی گرایش زنان روستایی به اشتغال پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش، زنان روستایی 15- 64 سال ساکن در روستاهای شهرستان نجف آباد بود که با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه برآورد شد و 180 نفر از زنان روستایی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی با انتساب متناسب انتخاب شدند. در این مطالعه، ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه ی محقق ساخته بود که برای روایی ابزار تحقیق، از روش اعتبار محتوایی استفاده گردید و مورد تأیید اساتید دانشگاه تهران قرار گرفت و پایایی آن با محاسبه ی ضریب آلفای کرونباخ (8/0<α) تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله ی نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد، گرایش به اشتغال بیش از نیمی از زنان روستایی متوسط رو به بالا بود. هم چنین یافته ها نشان داد که بین میزان گرایش گروه های مختلف زنان روستایی به اشتغال بر اساس وضعیت تأهل، عضویت در نهادهای روستا، دریافت وام، وضعیت اشتغال تفاوت معنی دار وجود نداشت. نتایج تحقیق هم چنین حاکی از آن بود که بین میزان مطالعه در روز و نیز نظر همسر/پدر نسبت به اشتغال زن و گرایش زنان روستایی به اشتغال، رابطه ی مثبت معنی دار و بین میزان مرد سالاری در خانواده و گرایش زنان روستایی به اشتغال، رابطه ی منفی معنی دار وجود داشت؛ در حالی که بین میزان آزادی تحرک اجتماعی و گرایش آنان به اشتغال، رابطه معنی دار نبود. افزون بر این، زنان روستایی 20 سال و پایین تر و نیز زنان روستایی با سطح تحصیلات بالاتر گرایش بیشتری به اشتغال داشتند.
نگرش جنسیتی و عوامل مؤثر بر آن (مطالعه ی تطبیقی میان کشوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیوند تنگاتنگ تفاوت های جنسیتی با مسأله ی نابرابری و قدرت، جامعه شناسی جنسیت را به یکی از مهم ترین حوزه های جامعه شناختی بدل ساخته است. ازمسائل اصلی این حوزه، سیطره ی گفتمان نابرابرانه ای است که به جنسیت با معیارهای ایدئولوژیک مردسالارانه می نگرد. در این چارچوب، مقاله ضمن بررسی مقایسه ای نگرش جنسیتی، با استناد به ابزارهای نظری مفهومیِ «گفتمان مردسالاری» و «گفتمان مدرن» به تبیین نگرش های جنسیتی متفاوت می پردازد. استدلال مقاله این است که گفتمان فراگیر و تاریخی مردسالاری که مولد نگرش نابرابر جنسیتی است، درتقابل با گفتمان مدرن و دستاوردهای برابری خواهانه ی آن به چالش کشیده شده است. این فرضیه به شیوه ی تجربی با بررسی رابطه ی «مدرنیزاسیون» (اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و جنسیتی) و شاخص «نگرش جنسیتی» مورد آزمون قرار گرفته است. از نظر روش شناختی، مطالعه با تحلیل ثانویه ی داده هایی از 80 کشور جهان در فاصله ی سال های 2005 تا 2014 به اجرا درآمده است. در بخش نتایج توصیفی وضعیت کشورهای جهان به لحاظ نگرش جنسیتی ارزیابی و در طیفی از «نگرش کاملاً برابرخواهانه» تا «نگرش کاملاً مردسالارانه» به پنج خوشه ی متفاوت تفکیک شده اند. بررسی رابطه ی شاخص های مدرنیزاسیون با شاخص نگرش جنسیتی مؤید مفروضات نظری است. کشورهای با رتبه ی بالاتر در شاخص های مدرنیزاسیون، نگرش جنسیتی «برابرخواهانه» و بالعکس کشورهای درسطوح پائین تر، نگرش «مردسالارانه» به جنسیت دارند. از یافته های دیگر این مطالعه اثر تعیین کننده ی متغیر «اسلام» بر نگرش جنسیتی است.
بررسی و تحلیل شخصیت زن در اشعار داستانی فروغ فرخ زاد با تکیه بر تأثیر و تأثر دیدگاه جامعه شناختی شاعر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گونه های ادبیات غنایی در شعر معاصر مانند شعر کلاسیک وجود دارد. این گونه ها در جریان های کلاسیک و نوکلاسیک و نیمایی معاصر حضور پررنگی دارند. گونه های متفاوت در شعر معاصر با تغییراتی نوین دیده می شود که یکی از آنها اشعار داستانی است که در شعر معاصر به خصوص در جریان نیمایی به دو شاخه ی شنیداری و تصویری تقسیم می شود، در شعر معاصر با تصویرسازی های تازه به سمت اشعار نمایشی حرکت می کند و از نقالی سنتی به صحنه ی نمایشی تغییر می کند. در جریان نیمایی یا آزاد، فروغ فرخ زاد نماینده ی زنان شاعر معاصر می باشد. او در اشعار داستانی خود به خلق شخصیت های زنانه با تیپ های مختلف می پردازد. مقاله ی حاضر حاصل تحلیل و بررسی دیوان اشعار فروغ با روش توصیفی -تحلیلی و مطالعه ی کتابخانه ای پیکربندی شده است. اشعار این شاعر به صورت مقایسه ای تحلیل شده اند. شخصیت زنان در اشعار داستانی فروغ تحت تأثیر تحولات فکری و شخصیت فردی شاعر هستند. از نظر جامعه شناختی، حرکت زنان سنتی جامعه و تغییرشان به زنان اجتماعی را می توان در اشعار او مورد توجه قرار داد. تحولات شخصیتی و اجتماعی و بینشی زنان در اشعار داستانی او نشان دهنده ی چهره ی زنان معاصر در راستای جامعه ی مدرن و مفهوم متغیر فمینیسم در زمان معاصر شاعر می باشد.
بررسی اثر توسعه فضای مجازی بر مشارکت زنان در اقتصاد ایران (مطالعه ی موردی اشتغال زنان و نرخ باروری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعه ی ایران طی دهه های گذشته تحت تأثیر جهانی شدن و گسترش فناوری های نوین قرار گرفته است. در جریان این تأثیرگذاری ها، دگرگونی هایی در ابعاد زندگی مردم به وجود آمده است که مواردی چون کاهش شکاف جنسیتی، افزایش نرخ مشارکت زنان، کاهش نرخ باروری از تبعات آن دانسته شده است. در این راستا ارتباط فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) و شدّت تغییرات آن بر جامعه جهت سیاست گذاری های آینده می تواند بسیار مهم باشد که می توان به ارتباطات میان باروری-فاوا و اشتغال-فاوا (در ارتباط با زنان) اشاره نمود. در این مطالعه به بررسی اثر توسعه ی فضای مجازی بر اشتغال زنان و نرخ باروری در ایران، با استفاده از داده های استانی و روش داده های ترکیبی (تلفیقی) در چارچوب معادلات همزمان به روش حداقل مربعات دو مرحله ای برای دوره ی زمانی 1393-1387 پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که بین نرخ های باروری و مشارکت زنان رابطه ای معکوس وجود دارد و با گسترش فضای مجازی، نرخ مشارکت زنان افزایش می یابد؛ اما گسترش فضای مجازی بر خلاف انتظار، بر نرخ باروری تأثیر مثبت و معناداری داشته است. در علت یابی این موضوع می توان به شرایط اجتماعی حاکم بر کشور و قابلیت های فاوا در تسهیل فرزندآوری اشاره نمود.
پیش بینی سلامت روان بر اساس ویژگی های شخصیتی و تصویر بدنی در دانش آموزان دختر نوجوان متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلامت روان یکی از متغیرهای مهم و اساسی در حوزه ی روان شناسی و علوم تربیتی است که عوامل مختلفی در رابطه با آن مورد مطالعه قرار گرفته اند. هدف این مطالعه، پیش بینی سلامت روان بر اساس متغیر های ویژگی شخصیتی و تصویربدنی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان دختر دوره ی دوم متوسطه ی شهرستان سپیدان بود، که در سال تحصیلی 97-96 مشغول به تحصیل بودند. نمونه ی پژوهش 248 دانش آموز دختر متوسطه که به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش، پرسش نامه پنج عامل شخصیتی فرم کوتاه نئو کاستا و مک کری (1992)، مقیاس روابط چند بعدی بدن- خود کش (1997) و پرسش نامه ی سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر (1979)، بودند. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود بین ویژگی های شخصیتی برون گرایی، تجربه پذیری، توافق و وجدان گرایی با سلامت روان دانش آموزان دختر، رابطه یمثبت و معنادار و بین روان رنجوری و سلامت روان، رابطه ی منفی و معنادار وجود دارد(01/0P<). ویژگی شخصیتی روان رنجوری، برون گرایی و وجدان گرایی 19 درصد از واریانس سلامت روان را پیش بینی می کند. نتایج هم چنین نشان داد، بین تصویر بدنی و سلامت روان نیز رابطه ی معنادار وجود دارد (05/0P<). مؤلفه ی رضایت از بدن و جهت قیافه 11درصد از واریانس سلامت عمومی را پیش بینی می کند. بنابراین می توان گفت، ویژگی های شخصیتی و تصویر بدنی نقش مهمی در سلامت روان دختران دانش آموز دارند. 09177180107
تحلیل جامعه شناختی عوامل موثر بر گرایش به حجاب (مطالعه ی موردی: گرایش به حجاب در بین زنان 18 تا 32 ساله شهرستان لالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با استفاده از رویکرد پیمایشی و بر اساس نظریات گزینش عقلانی، برچسب زنی های ناسنجیده، یادگیری کجروی و خرده فرهنگ ها مورد تحقیق قرار گرفته است . نمونه آماری پژوهش بر اساس فرمول کوکران، تعداد300 نفر اززنان 18 تا 32 ساله مقیم در شهرستان لالی بوده،که به صورت غیر احتمالی و با روش هدفمند گزینش شده اند. در این تحقیق متغیرهایی نظیر سن، شغل، میزان دینداری، تربیت خانواده و میزان استفاده از رسانه های گروهی بر متغیر وابسته ی نگرش به حجاب مورد سنجش و تحلیل قرار گرفت. با توجه به پارامتریک و رابطه ای بودن سطح فرضیات(به جز فرضیه ی اول) از آزمون هایی نظیر ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون دو متغیری و جهت تجزیه و تحلیل فرضیه ی پارامتریک اول از آزمون تحلیل واریانس دو طرفه بین آزمودنی ها بهره برده شد . در نتیجه به جز متغیر رسانه های جمعی، بین سایر متغیرهای مستقل دیگر نظیر: شغل، میزان دینداری، تربیت خانواده و سن با نگرش به مقوله ی حجاب رابطه ی مثبت، مستقیم و معناداری وجود دارد.