زن و جامعه (جامعه شناسی زنان سابق)
زن و جامعه سال یازدهم پاییز 1399 شماره 3 (پیاپی 43) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی تأثیر مداخله ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر سازگاری زناشویی، کیفیت رابطه والد- فرزندی و شفقت ورزی به خود در کارکنان زن دانشگاه شیراز در سال 1398 بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی، با شیوه پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه مورد مطالعه تمامی کارکنان زن دانشگاه شیراز بود که بر اساس روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 40 نفر انتخاب شدند. 20 نفر در گروه آزمایش و 20 نفر در گروه کنترل به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش، برنامه ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس را در 8 جلسه دریافت کردند. در حالی که برای گروه کنترل این آموزش ارائه نشد. از مقیاس سازگاری زناشویی، مقیاس رابطه والد- فرزند و پرسشنامه شفقت به خود استفاده شد. یافته های به دست آمده از تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد که مداخله ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر ابعاد رضایت زوجی، توافق زوجی و ابراز محبت زوجی در مقیاس سازگاری زناشویی تأثیر معناداری داشت. در مقیاس رابطه والد- فرزندی نیز، مداخله مورد نظر، بر زیر مقیاس وابستگی و تعارض تأثیر معناداری داشت و یافته ها تأثیر این مداخله را بر ابعاد بهوشیاری، همانندسازی افراطی، اشتراکات انسانی و انزوا در مقیاس شفقت خود نشان دادند. یافته های پژوهش نشانگر اهمیت ذهن آگاهی به عنوان یکی از مداخله های مؤثر در رابطه با سازگاری زناشویی، تعامل رابطه والد- فرزند و شفقت ورزی به خود است.
بررسی فقهی و حقوقی تبعیض شغلی زنان با تأکید بر امنیت شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنان بخش عظیمی از شاغلان جامعه را تشکیل می دهند، امروزه کار و فعالیت زنان، در عرصه های اقتصادی، فکری، فرهنگی و اجتماعی یک ضرورت است. شغل نقشی مؤثری در برقراری آرامش و امنیت آدمی دارد. در حقیقت امنیت شغلی، احساسِ داشتن یک شغل مناسب، اطمینان از تداوم آن در آینده، فقدان عوامل تهدید کننده و شرایط مناسب کاری در آن شغل است. امنیت اشتغال زنان، زمانی احساس می شود که حمایت قوی در برابر تبعیض، بی عدالتی یا اخراج ناعادلانه وجود داشته باشد، رفع تبعیض و نابرابری شغلی و امنیت؛ از مهم ترین مطالبات زنان می باشد. این نوشتار در صدد واکاووی فقهی و حقوقی امنیت و عدم تبعیض جنسیتی نسبت به زنان در حوزه کار و اشتغال است. متون فقهی و حقوقِ کار، هرگونه تبعیض و دوگانگی در شغل و کار را نفی نموده و استثمار زنان و ایجاد تبعیض، تفاوت زنان و مردان و تحقیر آن ها را نکوهش نموده است. . . . .
بررسی مدیریت بدن در بین زنان و تأثیر آن بر نگرش آن ها نسبت به باروری (مورد مطالعه: زنان در سنین باروری شهر جهرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مدیریت بدن در بین زنان و تأثیر آن بر نگرش آن ها نسبت به باروری انجام شده و برای نیل به این هدف از روش پیمایش استفاده شده است. جامعه ی آماری تحقیق حاضر را زنان متأهل 49-15ساله ی ساکن در شهرستان جهرم تشکیل داده اند، که 400 نفر از آنان با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای مورد بررسی قرار گرفته اند. داده های این پژوهش در نیمه دوم سال 1397 و با ابراز جمع آوری شده است. برای تعیین اعتبار پرسشنامه از روش اعتبار صوری، و برای تعیین پایایی آن، از آلفای کرونباخ استفاده شده است. نتایج پژوهش در دو بخش توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزار SPSS 24 ارائه شده است که بر این اساس نتایج حاکی از آن است که متغیر مستقل این تحقیق یعنی مدیریت بدن (مدیریت ظاهر بدن و تناسب اندام) بر نگرش زنان نسبت به باروری موثر است. در واقع متغیر مستقل (مدیریت بدن کل)، 166/0 درصد از متغیر وابسته را تبیین کرده است. در بین ابعاد نیز بعد مدیریت ظاهر بدن تاثیر بیشتری داشته و میزان تبیین آن برابر با 154/0 می باشد. یافته های تحقیق با نتایج مشابه مقایسه گردیده و در نهایت پیشنهادهایی ارائه شده است.
بررسی دیدگاه زنان کارآفرین ایرانی به فشارهای نهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اقتصاد رقابتی و مبتنی بر بازار دنیای کنونی که با تغییرات سریع و شتابان بین المللی همراه است، از کارآفرینی به منزله موتور توسعه اقتصادی یاد می شود. به علت تاثیرات مثبت کارآفرینی، بسیاری از کشورهای درحال توسعه از جمله ایران، کارآفرینی را به عنوان راه حل اساسی برای ضعف رشد اقتصادی، افزایش نرخ بیکاری و ناتوانی بخش خصوصی و دولتی در فراهم آوردن شغل مناسب برای فارغ التحصیلان دانشگاهی، برگزیده اند. هدف اصلی این پژوهش شناسایی فشارهای نهادی وارد شده بر زنان کارآفرین ایرانی و دیدگاه آن ها به این فشارها و همچنین زمینه این پاسخ هاست. این پژوهش از نظر نتیجه، بنیادین و ازنظر هدف اکتشافی است. جامعه مورد پژوهش را کارآفرینان زن تقدیر شده در جشنواره های زنان کارآفرین استانی و کشوری در سه استان گلستان، مازندران و هرمزگان تشکیل می دهند و شرکت کنندگان در پژوهش به روش گلوله برفی انتخاب شده اند. پس از جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته، تجزیه و تحلیل داده ها با رویکرد جهت دار و به روش کدگذاری سه مرحله ای انجام شد. براساس نتایج بدست آمده، فشارهای اختصاصی بر زنان کارآفرین در بعد تنظیمی شامل فشار از سوی مسئولین، در بعد هنجاری شامل فشار از سوی مردان جامعه و فشار از سوی خانواده و در بعد تشخیصی شامل وظایف زن، خودکم بینی و نادیده گرفتن خود می شود. آنان همچنین در پاسخ فشارهای تنظیمی استراتژی های مصالحه، اجتناب و مبارزه، در پاسخ به فشارهای هنجاری از استراتژی های مصالحه، اجتناب، مبارزه و دستکاری کردن و در پاسخ به فشارهای تشخیصی استراتژی تساهل را استفاده می کنند.
ارائه الگویی از بقای زنان در ازدواج های نارضایتمند؛ یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زوج ها ممکن است رابطه زناشویی باثباتی داشته باشند ولی از آن به هیچ عنوان رضایتی نداشته باشند و مجبور باشند چنین رابطه ای را تحمل کنند. متأسفانه چنین ازدواج هایی آسیب های فراوانی بر روی زوج ها و خصوصاً زنان دارد. از این رو پژوهش حاضر باهدف ارائه الگویی از بقای زنان در ازدواج های نارضایتمند انجام شد. پژوهش حاضر کیفی و مبتنی بر روش تئوری زمینه ای بود. جامعه پژوهش شامل تمامی زن های نارضایتمند از ازدواج شهر بندرعباس با حداقل 5 سال سابقه زندگی مشترک در سال 1397 بودند. 21 زن به روش نمونه گیری نظری و مبتنی بر روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و انتخاب نمونه ها تا مرحله اشباع نظری پیش رفت. داده ها بر اساس مصاحبه نیمه ساختاریافته و شاخص رضایت زناشویی (IMS) گردآوری شدند. برای تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. نتایج کدگذاری به شناسایی 14 مقوله انجامید که در مدل پارادایمی ارائه شد. نتایج تحلیل نشان داد که زنان ناراضی از رابطه زناشویی ممکن است به علت وابستگی های موجود ازدواج نارضایتمند خود را حفظ کنند و به منظور سازگاری با شرایط موجود از راهبردهای مختلفی استفاده کنند. بر اساس نتایج به دست آمده، مجموعه ای از عوامل درون فردی، بین فردی و اجتماعی می تواند تبیین کننده بقای زنان در ازدواج های نارضایتمند باشد. نتایج این پژوهش می تواند دارای تلویحات کاربردی در آسیب شناسی و توانمندسازی در حوزه زنان و خانواده باشد.
اثربخشی مشاوره گروهی شناختی رفتاری بر باورهای ناکارآمد ازدواج و تعهد زناشویی زنان متقاضی عمل زیبایی صورت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش نیمه آزمایشی حاضر با هدف بررسی اثربخشی مشاوره گروهی شناختی رفتاری بر باورهای ناکارآمد ازدواج و تعهد زناشویی زنان متقاضی عمل زیبایی صورت انجام شد. جامعه آماری شامل زنان متاهل متقاضی زیبایی صورت در یکی از کلینیک های زیبایی شهر مشهد در سه ماهه سوم سال 1396 بود. نمونه آماری مورد نیاز این پژوهش به صورت داوطلبانه از بین مراجعین متاهل دو کلینیک زیبایی در پاییز 96 به طور تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش (16 نفر) و کنترل (16 نفر) قرار داده شدند. مشاوره گروهی شناختی رفتاری، به صورت گروهی و طی 10 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا گردید. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش پرسشنامه باورهای ناکارآمد ازدواج و تعهد زناشویی بودند. یافته ها نشان داد که مشاوره گروهی شناختی رفتاری بر باورهای ناکارآمد ازدواج زنان متقاضی عمل زیبایی صورت تأثیر معنی داری داشته است. با توجه به مجذور ایتای سهمی، می توان گفت مشاوره گروهی شناختی رفتاری، 5/23 درصد از واریانس باورهای ناکارآمد ازدواج زنان متقاضی عمل زیبایی را تبیین می کند. همچنین مشاوره گروهی شناختی رفتاری بر تعهد زناشویی زنان متقاضی عمل زیبایی صورت تأثیر معنی داری داشته است و با توجه به مجذور ایتای سهمی، می توان گفت مشاوره گروهی شناختی رفتاری، 5/34 درصد از واریانس تعهد زناشویی زنان متقاضی عمل زیبایی را تبیین می کند. بنابراین با توجه به اثربخشی این روش مداخله، اجرای آن به منظور بهبود زندگی زنان پیشنهاد می گردد.
مدل سازی عوامل مؤثّر بر ایجاد تبعیض جنسیّتی در مدیریّت ورزش کشور از دیدگاه کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق مدلسازی عوامل مؤثّر بر ایجاد تبعیض جنسیّتی در مدیریّت ورزش کشور از دیدگاه کارکنان اداراه ورزش و جوانان استان یزد بود. این تحقیق به لحاظ نحوهی گردآوری دادهها توصیفی و از نوع پیمایشی می باشد، همچنین از لحاظ ماهیّت و هدف اجرا کاربردی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیّه کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان یزد بودند، که تعداد آنها 251 نفر در سال 1398 بود، با توجّه به محدود بودن تعداد جامعه به منظور مدلسازی مورد نظر در پژوهش، تعداد کلّ جامعه به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. ابزار گردآوری داده ها در این تحقیق پرسشنامه ی محقّق ساخته بود که روایی صوری آن توسط 8 تن از اساتید صاحب نظر و روایی سازه آن توسط تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن از طریق روش آلفای کرونباخ 0.85 تأیید گردید. براساس نتایج آزمون مدل تحقیق به ترتیب عوامل اجتماعی، فرهنگی، سیّاسی و قانونی، سازمانی، شخصیّتی و فردی در ایجاد تبعیض جنسیّتی در سازمان های ورزشی مؤثّر می باشند. در انتخاب مدیران ارشد در سازمان های ورزشی باید انتخاب براساس توانایی و کارایی افراد، در اولویّت قرار داشته باشد.
بررسی شالوده های اندیشه فارابی در نگاه فرا جنسیتی به زن در طرح مدینه فاضله او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش اصلی مقاله حاضر "بررسی تفکر فراجنسیتی به زن در جامعه مطرح شده از نظر فارابی" است. به عبارت دیگر هدف این است که روشن شود؛ شالوده های فکری فارابی در طرح مدینه فاضله او نسبت به زن؛ چیست؟ فلسفه سیاسی برای زنان در زندگی سیاسی، وظیفه هایی را ترسیم می کند و این در حالی است که فارابی نیز به عنوان فیلسوف برتر زمان خویش ارتباطی عمیق میان اندیشه های فلسفی یونانی با دستورات و آموزه های دین اسلام برقرار نموده است. همچنین فارابی به تأسی از حکمای یونان، انسان را مدنی بالطبع می داند و با نگاهی انسان مدار و فضیلت محور و تقریباً فارغ از جنسیت به شخصیت زن می پردازد. این مقاله به روش توصیفی و تحلیلی به بررسی آراء فارابی درباره ی جایگاه زن در جامعه مدنی مطلوب پرداخته است.در آثار فارابی واژه هایی مثل نساء و نسوان و رجال کمتر مشاهده می شود. وی همواره از واژه هایی عام و فراگیر در نظریه های فلسفی خود استفاده کرده است یعنی وی در تفاضل بین ابناء بشر جنسیت را محور تفکیک قرار نمیدهد. در نگاه انسان شناسی او جنسیت مداخله ی در انسانیت ندارد. تا بدین وسیله دیدگاه فرا جنسیتی خود را به تصویر بکشد.
اثربخشی درمان پردازش مجدد هولوگرافیک بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و تکانشگری زنان اقدام کننده به خودکشی شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان پردازش مجدد هولوگرافیک بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و تکانشگری زنان اقدام کننده به خودکشی شهر ایلام در سال 1397 بود. روش: پژوهش حاضر به روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت. از بین کلیه زنان اقدام کننده به خودکشی شهر ایلام که در سال 1397 به بیمارستان شهید مصطفی خمینی (ره) ارجاع داده بودند، تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت کاملا تصادفی در دو گروه مداخله ای و کنترل (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی (CERQ-P)، مقیاس تکانشگری بارت (BIS) و پکیج درمان پردازش مجدد هولوگرافیک (Katz, 2005). داده ها با استفاده نرم افزار SPSS-21 و توسط شاخص های توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل آزمون کوواریانس چند متغیری نشان داد که درمان پردازش مجدد هولوگرافیک تاثیر معنی داری بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و تکانشگری زنان اقدام کننده به خودکشی دارد (000/0, p< 619/537=F).. نتایج آزمون کوواریانس تک متغیری نشان داد که بین پس آزمون دو گروه در راهبردهای تنظیم شناختی هیجان سازگارانه (00۰/0>p , 441/147=F)، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان نا سازگارانه (000/0, p< 707/235=F) و تکانشگری (000/0, p< 679/1170=F) تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: درمان پردازش مجدد هولوگرافیک برای شرایط استرس و آسیب زا و شرایط بحرانی از قبیل اقدام به خودکشی مثمر ثمر است.
ارزیابی نقش شبکه های اجتماعی مجازی در توانمند سازی زنان(مطالعه موردی؛ شهر باغملک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه شبکه های اجتماعی به محلی برای حضور اقشار مختلف جامعه، به ویژه زنان و مکان تبادل آرا و افکار آنان جهت تأمین نیازهای مناسب با زندگی اجتماعی زنان و توانمندسازی آنان تبدیل شده است. درواقع، افزایش اطلاعات مجازی کاربران زن و آگاهی آن ها از نقش اطلاعات در توانمندسازی و نقش آفرینی بالاتر، آن ها را به مشارکت بیشتر در دنیای مجازی واداشته است. به همین منظور پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش شبکه های اجتماعی مجازی در توانمندسازی زنان شهر باغملک تدوین شده است. رویکرد حاکم بر این پژوهش، به لحاظ هدف، کاربردی - نظری و به لحاظ ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. داده های نظری پژوهش به روش کتابخانه ای از طریق کتب موجود و مقالات جمع آوری شد. همچنین اطلاعات میدانی با استفاده از پرسشنامه، گردآوری و به وسیله نرم افزار SPSS.22 تجزیه وتحلیل شد. نتایج پژوهش بیانگر این است که مدل مفروض تدوین شده توسط داده های پژوهش حمایت می شوند، به عبارت دیگر برازش داده ها به مدل برقرار و همگی شاخص ها دلالت بر مطلوبیت مدل معادله ساختاری دارند. همچنین نتایج پژوهش نشان دهنده تأثیر مستقیم و بالای متغیر شبکه های اجتماعی مجازی بر توانمندسازی اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی و اطلاعاتی زنان است. برآوردهای مربوط به آزمون فریدمن بیانگر این است که در حوزه ی توانمندسازی اقتصادی، متغیر ارتقاء روحیه کارآفرینی؛ در حوزه ی توانمندسازی اجتماعی– فرهنگی، متغیر بهبود نظرات و ایده ها و در حوزه ی توانمندسازی اطلاعاتی، متغیر اخبار و حوادث در رتبه اول قرار دارند.
بررسی اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر افزایش شادکامی و بهزیستی روان شناختی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر روان درمانی مثبت نگر بر افزایش شادکامی و بهزیستی روان شناختی زنان مطلقه شهر سرابله انجام شد. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. شرکت کنندگان پژوهش عبارت بودند از 24 زن مطلقه که با روش نمونه گیری تصادفی از بین 48 زن مطلقه شهر سرابله که پرونده آنها در واحد اورژانس اجتماعی بهزیستی شهرستان چرداول وجود داشت انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخلات روان درمانی مثبت نگر قرار گرفتند، در حالی که گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. جهت سنجش متغیرها از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف(1989) و پرسش نامه احساس شادکامی آکسفورد(1989) استفاده شد. داده ها با آزمون کواریانس تک متغیره مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل در هر دو متغیر تفاوت معنی دار وجود دارد، یعنی روان درمانی مثبت نگر منجر به افزایش شادکامی و بهزیستی روان شناختی زنان مطلقه گردید. یافته های پژوهش ضرورت کاربرد روان درمانی مثبت-نگر را در راستای افزایش شادکامی و بهزیستی روان شناختی زنان مطلقه خاطر نشان می سازد.
تحلیل جامعه شناختی فردگرایی در بین زنان و مردان و عوامل مرتبط با آن (مطالعه موردی: افراد 30 سال به بالای شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فردگرایی به عنوان یکی از مفاهیم دوران مدرنیته و با توجه به پیامدهای فراوان در جامعه امروزی، توجه محققین زیادی را به خود جلب کرده است. مطالعه حاضر نیز به بررسی مقایسه ای وضعیت فردگرایی و عوامل مرتبط با آن در بین زنان و مردان پرداخته است. نظریه فردگرایی زیمل به عنوان چهارچوب نظری تحقیق مورد توجه قرار گرفته است جامعه آماری شامل تمامی شهروندان 30 سال به بالای شهر شیراز اعم از زنان و مردان می باشد. با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 385 نفر با سطح خطای 5 درصد تعیین شد. روش نمونه گیری در این تحقیق، طبقه ای چند مرحله ای بوده است. ابزار جمع آوری اطلاعات نیز پرسشنامه بوده است. نتایج نشان داد که میزان فردگرایی 61.5 درصد از پاسخگویان در حد متوسط می باشد. همچنین 22.4 درصد فردگرایی پایین و 16.1 درصد نیز دارای فردگرایی بالا بوده اند. نتایج حاصل از آمار استنباطی نشان داد که تنها دو متغیر با فردگرایی رابطه آماری معناداری نداشته است. این دو متغیر، وضعیت تأهل و میزان درآمد است. دیگر متغیرها یعنی سن، اعتقادات مذهبی، جنسیت، مقطع تحصیلی، پایگاه اجتماعی- اقتصادی و میزان استفاده از رسانه های ارتباط جمعی با میزان فردگرایی ارتباط آماری معناداری مشاهده شد. در نتیجه فرضیات مربوط به وضعیت تأهل و درآمد رد شده و سایر فرضیات پژوهش، مورد تأیید قرارگرفته است. نتایج حاصله نشان می دهد که با اطمینان 99 درصد میزان فردگرایی بین زنان و مردان متفاوت می باشد.
شناسایی علل و پیامدهای گرایش زنان به مد با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از پدیده هایی که امروزه به صورت امری فراگیر درآمده و درگیری ذهنی بالایی برای زنان و جوانان ایجاد کرده، مدگرایی است. بدین جهت، هدف از انجام این پژوهش شناسایی علل و پیامدهای گرایش زنان به مد با استفاده از نظریه داده بنیاد است. پژوهش از نظر روش اجرا، کیفی، از بعد هدف، بنیادی و روش مورد استفاده، نظریه داده بنیاد است. جامعه آماری تحقیق تعداد30622 نفر از دانشجویان خانم دارای سن 30-18 سال ساکن شهرهای خرم آباد می باشد. که با استفاده از روش نمونه گیری نظری، در این پژوهش پاسخ های دریافتی پس از مصاحبه تعداد نمونه با 24 نفر به اشباع رسید. در تئوری داده بنیاد از رهیافت نظام مند که با اثر استراوس و کوربین شناخته می شود، درواقع کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده گردیده است. برای دستیابی به روایی و پایایی این پژوهش، توافق بین دو کدگذار(دانشجو و استاد راهنما) وجود داشته و نیز نتایج این تحقیق را به افراد با شرایط مشابه؛ یعنی دانشجویان خانم جوان دیگر نیز تعمیم داد. نتایج مقاله نشان داد که رفتارهای رقابتی، عوامل اجتماعی، تأیید و تحسین دیگران، تعلق و تأثیرات گروه ها، مدگرایی برای لذت بردن، خصوصیات روان شناختی، درگیری ذهنی با مد، کمبودها، عوامل موقعیتی، نمایش قدرت، فرهنگ و سبک زندگی، ایده آل گرایی، برندگرایی و عوامل بازاریابی و شبکه های اجتماعی بر مدگرایی مؤثر بوده که این عوامل در 5 دسته شرایط محوری، علی، زمینه ای، مداخله گر و راهبردی و همچنین پیامدهای مدگرایی دسته بندی و در نهایت مدل علل و پیامدهای گرایش زنان به مد با استفاده از نظریه داده بنیاد ارائه گردید.
مطالعه جامعه شناختی میزان خشونت علیه زنان در خانواده و عوامل موثر برآن(مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشونت خانگی واقعیتی است که در همه جوامع وجود دارد و عوامل گوناگونی بر آن تأثیر دارد. به دلیل شیوع این پدیده در خانواده ها مطالعه حاضر بنا دارد به بررسی رابطه بین همسرآزاری(خشونت علیه زنان)در خانواده و عوامل اجتماعی مؤثر برآن بپردازد. هدف این تحقیق شناخت میزان و نوع این پدیده در شهر کرمانشاه می باشد. جامعه آماری این پژوهش ،زنان متأهل شهر کرمانشاه می باشد که حداقل یکسال از ازدواج آنها گذشته باشد.نمونه گیری در این تحقیق براساس نمونه گیری خوشه ای واز جمعیت نمونه(200 نفر) اطلاعات توسط پرسشنامه همراه با مصاحبه جمع آوری شد.برطبق یافته های پژوهش بین تصوراقتدارگرایانه مرد از نقش خود و خشونت علیه زنان رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد.همچنین رابطه معکوسی بین میزان خشونت علیه زنان و میزان مذهبی بودن زنان و مردان وجود دارد و رابطه معکوسی بین میزان تحصیلات زن و مردان و خشونت خانگی علیه آنان وجود دارد.براساس معادله رگرسیون، متغیر تصور سلطه گرایانه مرد و میزان انجام کارهای خانه توسط زن تأثیر مثبتی بر خشونت علیه زنان دارند و متغیر مذهبی بودن مرد تأثیر منفی و معکوسی برخشونت علیه زنان دارد.همچنین مقادیر بتا نشان میدهد که متغیرتصور سلطه گرایانه مرد از خود بیشترین تأثیر(35/0)را بر متغیر وابسته دارد، در مرتبه بعد(میزان مذهبی بودن مرد 17/0-) و سپس میزان انجام امور منزل توسط زن(15/0) قرار دارد.
بررسی مقایسه ای مشارکت ورزشی بانوان در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به سلامتی زنان به عنوان نیمی از جمعیت که سهم مهمی از نیروی کار را تشکیل می دهند و رسالت مهم فرزندآوری را نیز بر عهده دارند، از اهمیت زیادی برخوردار است. بر این اساس مشارکت زنان در فعالیت های ورزشی یکی از راه های مهم تأمین سلامت روانی و جسمانی آنهاست. هدف این تحقیق، بررسی مقایسه ای مشارکت ورزشی بانوان در سطح استان گلستان و تحلیل نقش تفاوت های فرهنگی در مشارکت ورزشی بانوان بوده است. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات توصیفی – همبستگی مبتنی بر روش پیمایشی بوده و تکنیک جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری تمامی زنان 15 تا 50 ساله مناطق روستایی و شهری استان بر اساس سرشماری سال 1395 تعداد 573057 نفر زن بود از آن 600 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. همچنین برای تحلیل یافته ها از آزمون T مستقل و لاندا استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان داد بطور کلی میزان مشارکت ورزشی بانوان در حد پایین است. کیفیت مشارکت ورزشی بیشتر بصورت فعالیت های ورزشی غیر رسمی و نامنظم است. پاسخگویان، بیشترین تشویق به فعالیت های ورزشی را از سوی اعضای خانواده، دوستان، همسایه ها و فامیل دریافت می کردند. همچنین بر اساس اظهارات پاسخگویان تاثیر کمبود امکانات زیرساختی بر فعالیت های ورزشی و تفاوت نحوه توزیع فضاها و امکانات ورزشی در سطح استان در سطح 95 درصد معنادار بوده و شدت این تاثیر در اغلب شهرستان ها در حد متوسط و در شهرستان گنبد و بویژه گمیشان در حد متوسط به بالاست.