زن و جامعه (جامعه شناسی زنان سابق)
زن و جامعه سال دوازدهم پاییز 1400 شماره 3 (پیاپی 47) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف : مقاله پیش رو بر آن است تا با رویکردی توصیفی تحلیلی و با استفاده از داده های خام و دو درصد سرشماری سال 1395، وضعیت جمعیتی، اجتماعی و اقتصادی خانوارهای زن سرپرست در ایران را مورد بررسی قرار دهد. روش : این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش بررسی، توصیفی _ تحلیلی است که در آن به تجزیه و تحلیل داده ها به صورت مقطعی پرداخته شده است. منابع داده ها شامل داده های خام دو درصد سرشماری سال 1395 است که توسط مرکز آمار ایران گردآوری شده. آزمون های مجذور خی دو در مورد ارتباط متغیرها با جنسیت سرپرست خانوار انجام شد. درنهایت، داده ها با استفاده از مدل رگرسیونی لوجیت تحلیل شدند. یافته ها : نتایج نشان داد که نسبت زنان سرپرست خانوار در کشور طی دو دهه اخیر افزایش 3/4 درصدی داشته است. استان های سیستان بلوچستان و کردستان به ترتیب بیشترین و کمترین درصد زنان سرپرست خانوار را دارند. این افزایش برای خانوارهای تک نفره زن سرپرست نیز بوده است. بیشترین درصد این خانوار در استان خراسان جنوبی و کمترین آن در استان کهگیلویه و بویراحمد بوده اند. بیش از 27 درصد خانوارهای زن سرپرست، هیچ فرد باسوادی در خانوار خود نداشته اند. همچنین86 درصد زنان سرپرست بیکار و 14 درصد آن ها شاغل بودند که در مقایسه با مردان سرپرست خانوار، شکاف گسترده ای بین این دودسته از خانوارها وجود دارد.
تدوین چارچوب الزامات و شرایط تحقق شایستگی ها و قابلیت های زنان: مطالعه موردی زنان استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف این پژوهش، شناسایی الزامات و شرایط تحقق توسعه توانمندسازی زنان بر اساس شایستگی های زنان جامعه ایرانی می باشد. روش : روش پژوهش حاضر، کیفی از نوع مطالعه موردی می باشد. مشارکت کنندگان بالقوه این پژوهش شامل متخصصان و اعضای هیأت علمی در رشته های مختلف تعلیم و تربیت (علوم تربیتی)، جامعه شناسی، حقوق و روانشناسی و همچنین زنان نمونه استان فارس (مدیران زن و مادران نمونه) بودند، که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری 13 نفر از متخصصان و 15 نفر از زنان و مادران نمونه شهر که تصدی مدیریتی داشتند، انتخاب شدند. روش جمع آوری داده ها مصاحبه عمیق و مطالعه اسناد مرتبط با موضوع پژوهش بود. جهت بررسی الزامات و شرایط تحقق توسعه توانمندسازی زنان بر اساس شایستگی های زنان جامعه ایرانی از روش تحلیل شبکه مضامین استفاده شد. یافته ها : در نتیجه الزامات و شرایط تحقق توسعه توانمندسازی زنان در قالب 5 مؤلفه سازمان دهنده آموزشی- پرورشی، سیاسی- اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و فضای خانوادگی تدوین گردید. به منظور اعتباریابی نتایج کیفی از تکنیک های قابل قبول بودن و قابل اعتماد بودن استفاده شد.
رهبری زنان: رویکردی به سوی شکستن سقف شیشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر رهبری زنان: رویکردی به سوی شکستن سقف شیشه ای است. زنان یکی از سرمایه های با ارزش هر کشور به خصوص در کشورهای در حال توسعه هستند. در حقیقت مشارکت جدی زنان کلید رشد و ترقی این کشورها محسوب می شود. شکاف جنسیتی به تدریج در چند دهه گذشته کاهش داشته است اما نابرابری های قابل توجهی بخصوص در امر رهبری زنان همچنان وجود دارد. درک ما از رهبران زن به ویژه اینکه چگونه آن ها رهبر می شوند به دلیل کمبود فعالیت های انتقادی بر رهبری زنان، عدم برابری دائمی برای زنان در محل کار و انگیزه شخصی برای کمک به پیشرفت زنان و کمبود تحقیقات تجربی محدود گردیده است. ازآنجایی که بررسی انتقادی به منظور درک بهتر از هدایت رهبری، چگونگی درک یادگیری رهبری و چگونگی توسعه رهبران زن هدفمند و مهم است؛ ما قصد داریم بحث رهبری زنان را از دیدگاه کلیشه ای به طرف دیدگاهی ظریف تر و دقیق تر از اینکه چگونه زنان رهبری می کنند؛ سوق دهیم. یافته ها نشان می دهد شرایط فرهنگی حاکم بر جامعه همچنان علائمی را در سطح جامعه به نمایش می گذارد که مانع ارزش گذاری واقعی فعالیت زنان در جامعه می شود. نتایج پژوهش های متعدد نشان می دهد، با وجود تمامی تلاش هایی که در سرتا سر دنیا بر کسب شرایط مساوی و رفع نابرابری های اجتماعی میان مردان و زنان صورت گرفته ولی مشکلات زنان در اموری مانند نابرابری، خشونت و… همچنان ادامه دارد.
اثربخشی آموزش توانمندی های روان شناسی مثبت بر امید به زندگی نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : روان شناسی مثبت گرا یکی از جدیدترین شاخه های روان شناسی است. این زمینه ی خاص از روان شناسی بر موفقیت انسان تمرکز دارد و به دنبال کمک به افراد برای شادکامی است. روانشناسی مثبت گرا علمی است که به جای توجه به ناتوانی ها و ضعف های بشری، روی توانایی هایی از قبیل شاد زیستن ، لذت بردن، قدرت حل مسأله و خوش بینی متمرکز است؛ لذا هدف از پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش توانمندی های روانشناسی مثبت بر امید به زندگی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان نجف آباد بود. روش : طرح پژوهش حاضر، پیش آزمون/ پس آزمون با گروه کنترل بود. پس از ارزیابی نمرات امید به زندگی در نمونه اولیه، 53 نفر از افرادی که در امید به زندگی نمرات پایینی داشتند مشخص و سپس از بین آنها به صورت تصادفی ساده 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 8 هفته (جلسه) در جلسات آموزش گروهی توانمندی های روانشناسی مثبت شرکت کردند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : نتایج نشان داد آموزش توانمندی های روانشناسی مثبت باعث افزایش معنادار امید به زندگی در دانش آموزان می شود. همچنین آموزش توانمندی های روانشناسی مثبت توانست سبب افزایش نمرات در بُعد تفکر راهبردی در نوجونان دختر شود.
بررسی تطبیقی وکالت طلاق به زوجه در حقوق ایران و فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طلاق و مسائل مرتبط با آن، همواره یکی از موضوعات اساسی و چالش برانگیز نظامهای حقوقی در جوامع مختلف محسوب می شود.هدف این نوشتار، واکاوی فقهی و حقوقی وکالت زنان در طلاق و مقایسه آن با نظام حقوقی فرانسه می باشد. این پژوهش، پژوهشی کاربردی بوده و روش مورد استفاده، روش توصیفی- تحلیلی است. بر اساس یافته های این تحقیق،رویکرد حقوق ایران و فرانسه در خصوص طلاق، با وجود قرابت در بسیاری از موارد، با توجه به تفاوت مبانی در این زمینه متفاوت می باشد. در حقوق موضوعه ایران به تبعیت از مبانی فقه امامیه، حق طلاق به صورت انحصاری در اختیار مرد می باشد ولی در گذر زمان و با تغییر ساختار جوامع، جهت کنترل و تعدیل این حق در حقوق ایران، وکالت زوجه در طلاق با شرایطی به استناد منابع فقهی پذیرفته شده است. در مقابل در حقوق فرانسه بحث وکالت در اجرای صیغه طلاق با نظر کنترلی قاضی امور زناشویی پذیرفته شده است و با توجه به تبعیت حقوق فرانسه از نظریه طلاق به عنوان انحلال قرارداد ازدواج و قائل شدن حق طلاق برای طرفین عقد ازدواج،بحث توکیل زوجه در انشای طلاق مفهومی نداشته و به منزله شرطی بی فایده می باشد. مقایسه مبانی فکری، سیر تحولات اجتماعی و همچنین بررسی دیدگاههای مختلف این دو مکتب حقوقی می تواند در شناسایی تنگناها و چالش ها و راههای برون رفت و در نهایت پیشگیری از تاثیر عوامل مخرب در بنیان خانواده موثر باشد.
اثربخشی بهزیستی درمانی گروهی بر بهزیستی روان شناختی، تنظیم شناختی هیجان، نگرانی و تاب آوری زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنان سرپرست خانوار بخش قابل توجهی از افراد جامعه را تشکیل می دهند و پژوهش ها میزان سلامت روانی این گروه از زنان را نسبت به زنان دیگر کمتر گزارش کرده اند. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بهزیستی درمانی(WBT) بر بهزیستی روان شناختی، تنظیم شناختی هیجان، نگرانی و تاب آوری زنان سرپرست خانوار بود. روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون–پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه آماری شامل کلیه زنان سرپرست خانوار شهر شیروان بود که در دامنه سنی 20 تا 49 سال قرار داشتند. نمونه این پژوهش شامل 30 نفر بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. مداخله به شیوه گروهی بود بدین صورت که صرفا برای گروه آزمایش 8 جلسه هفتگی بهزیستی درمانی انجام شد. ابزار پژوهش عبارت بود از: پرسشنامه های تاب آوری کانر و دیویدسون، نگرانی پنسیلوانیا، تنظیم شناختی هیجانی گارنفسکی و بهزیستی روان شناختی ریف. در ادامه با بهره گیری از SPSS تحلیل کواریانس تک متغیری انجام شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بهزیستی درمانی باعث افزایش میزان تاب آوری، راهبردهای سازگار تنظیم شناختی هیجان، بهزیستی روان شناختی و کاهش نگرانی گروه آزمایش شده است هرچند کاهش معنادار راهبردهای ناسازگار تنظیم شناختی هیجانی را در پی نداشته است.
بررسی تاثیر رهبری هوشمند بر رفتارشهروندی سازمانی معلمان و کارکنان زن مدارس دخترانه دره شهر و آبدانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر رهبری هوشمند بر رفتارشهروندی سازمانی معلمان و کارکنان زن مدارس دخترانه دره شهر و آبدانان می باشد. این تحقیق، باتوجه به هدف، کاربردی و به لحاظ گردآوری داده از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه معلمان و کارکنان زن مدارس دخترانه دره شهر و آبدانان است که در زمان انجام تحقیق 942 نفر می باشند. در این تحقیق برای اندازه گیری حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و حجم نمونه 273 نفر تعیین شد. ابزار اصلی گردآوری داده ها پرسشنامه است که شامل پرسشنامه سیدانمانلاکا (2002) برای سنجش رهبری هوشمند و پرسشنامه پودساکف و همکاران (1990) برای سنجش رفتارشهروندی سازمانی می باشد. تحلیل مدل ساختاری و آزمون فرضیه ها ازطریق مدل سازی معادلات ساختاری با روش حداقل مربعات جزئی، با استفاده از نرم افزار smart pls3 انجام شد. نتایج آزمون فرضیه های تحقیق، حاکی از آن است که رهبری هوشمند بر رفتارشهروندی سازمانی تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین نتایج حاصل از فرضیه های تحقیق نشان داد که ابعاد رهبری هوشمند شامل بعد عقلایی، بعد هیجانی و بعد معنوی نیز بر رفتارشهروندی سازمانی تاثیر مثبت و معناداری دارند.
بررسی نمود کهن الگوی آنیموس در شعر ژاله قائم مقامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : یونگ، روانِ ناخودآگاهِ انسان را متشکّل از دو قطب متقابل مؤنّث و مذکّر آنیما و آنیموس می داند. کهن الگوی آنیما نیمه زنانه در روان مرد و آنیموس نیمه مردانه در روان زن است. این کهن الگوها تحتِ تأثیر روابط و رفتارهای خانواده در وجود هر شخص شکل می گیرند و تحتِ شرایط اجتماع و زندگی وی، می توانند تغییراتی در شخصیّت او به دنبال داشته باشد. یگانگی با این کهن الگوها موجب تکامل انسان خواهد شد و استیلای هر یک از این قطب های متقابل در فرد، سلسله ای از ویژگی ها را پدید می آورد که از منظر روان شناسی قابل بررسی اند. این تصویرها در آثار هنرمندان به صورت ناخودآگاه خود را نشان می دهند. قائم مقامی شاعربانوی معاصر، نیز ناخودآگاه این کهن الگوها را در اشعارش به اشکال مختلف(مثبت و منفی) بروز داده است. روش : پژوهش حاضر، با هدف راهیابی به لایه های پنهان اندیشه های ژاله قائم مقامی با استفاده از نقد روانشناختی و بهره گیری از تفکّرات یونگ، می کوشد با روش توصیفی – تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، همه نمودها و جلوه های مثبت و منفی کهن الگوی آنیموس را در دیوان قائم مقامی استخراج و بسامد آنها به صورت نمودار بیان کند. یافته ها : بر پایه یافته ها، در اشعار ژاله بسامد جنبه مثبت آنیموس در مقایسه با جنبه منفی، بالاتر است؛ به طوری که 74.74درصد یافته ها پیرامون نمود مثبت آنیموس است و 25.26درصد از یافته ها، نشان از جنبه های منفی آنیموس هستند. شکل گیری اولیه این کهن الگوها به هنگام حضور قائم مقامی در خانواده مثبت است؛ امّا با ازدواج و شروع زندگی زناشویی وی، نمود های منفی آن ها آغاز می شود و پس از شکست در ازدواج و جدایی او از فرزند، به اوج خود می رسد.
طراحی الگوی هویت سازی برند های پوشاک برای بانوان: تحلیل محتوای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : این پژوهش به هدف طراحی الگوی هویت سازی برندهای پوشاک برای بانوان انجام شد. مواد و روش ها: روش پژوهش این مطالعه، از منظر هدف؛ کاربردی، از نظر ماهیت؛ اکتشافی-تحلیلی، از منظر روش شناسی گردآوری اطلاعات نیز شیوه کیفی با استفاده از رویکرد تحلیل محتوای کیفی از نوع قراردادی و فن مصاحبه عمیق (بدون طرح پرسش های تعقیبی) بود که در سال 1399 بین تعداد 8 نفر مشارکت کننده؛ با حداکثر تنوع حرفه (4 حرفه مرتبط با صنعت پوشاک)، در قالب نمونه گیری هدفمند، با رضایت آگاهانه و تا رسیدن به مرز اشباع داده های نظری انجام شد. مدت زمان مصاحبه ها بین 40 تا 60 دقیقه بود و جهت تحلیل داده ها از نرم افزارAtlas.ti نسخه 7 و جهت ارزیابی و صحت داده ها (پایایی)؛ از چهار معیار مقبولیت، قابلیت اطمینان، قابلیت انتقال و قابلیت تائیدی پیشنهادیGuba بهره گرفته شد. یافته ها: پس از پیاده سازی مصاحبه ها، 248 کد اولیه تعیین شد و با استفاده از فرایند بازبینی مقوله ها و زیر مقوله ها، همچنین تغییرات مکرر در عنوان مقولات و ارتباط مقوله ها با زیرمجموعه مقوله ها، مضامین محتوایی شناسایی شدند. 4 مقوله، به همراه 8 زیر مجموعه مرتبط، شامل معرفی فرهنگ بومی ،حمایت های دولتی از تولید پوشاک متناسب با فرهنگ ایرانی، توجه به ارزش های پوششی در تبلیغات و طراحی برگرفته از البسه قومیت های ایرانی، به عنوان مضامین محتوایی در امر طراحی یک الگوی مناسب هویت سازی برندهای پوشاک برای بانوان تدوین شدند. بحث و نتیجه گیری : نتایج مشخص کرد که بها دادن به سنت های اصیل بومی ایرانی و حمایتی دولتی از تولیدکنندگان از طریق اعطای مشوق های مالی به تولیدکنندگان پوشاک اصیل ملی و بومی ایرانی که با ارزش های مذهبی و ملی ایرانی سازگار است، می تواند مسیر موفقی در راستای شکل گیری هویت برندهای پوشاک برای بانوان ایجاد نماید.
مقایسه جنسیتی تأثیر سرمایه فرهنگی بر مدیریت بدن (مورد مطالعه ساکنان 15 تا 65 سال شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف این پژوهش بررسی تفاوت اثرگذاری سرمایه فرهنگی بر مدیریت بدن در میان ساکنان بزرگسال شهر شیراز است. روش : این مطالعه از نوع کمّی است که با روش پیمایش و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه انجام شده است. نمونه مورد مطالعه ۳۹۸ شهروند( 18 تا 65 ساله ) شهر شیراز بوده که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. تحقیق حاضر بر مبنای چارچوب نظری برگرفته از آراء" بوردیو" به تبیین تأثیر سرمایه فرهنگی بر مدیریت بدن و نظریه فمینیستی برای توضیح تفاوت های جنسیتی تدوین شده است. یافته ها : نتایج تحقیق حاکی از فزونی پرداختن زنان به مدیریت بدن و اهمیت جنسیت در تبیین مدیریت بدن است ، همچنین سرمایه های فرهنگی عینیت یافته و تجسم یافته بر مدیریت بدن زنان و سرمایه فرهنگی عینیت یافته بر مدیریت بدن مردان تأثیر مثبت دارد؛ درحالی که سرمایه فرهنگی نهادینه شده تأثیری بر مدیریت بدن هیچ یک از دو گروه ندارد.
بررسی جامعه شناختی عوامل موثر برضرب و جرح و قتل عمد در زندان زنان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف از تدوین این مقاله بررسی عوامل درون و برون سازمانی موثر بر شکل گیری خشونت در زندان زنان شهر کرمان است که با توجه به گستردگی مفهوم خشونت،در مورد خاص آن یعنی ضرب و جرح و قتل عمد مورد توجه قرار گرفته است. روش : روش این تحقیق روش پیمایشی است و برای جمع آوری اطلاعات از تکنیک های مصاحبه و پرسشنامه استفاده شده است ، تعداد جامعه آماری تحقیق برابر با 127 نفر (کل زندانیان زن در زندان مرکزی کرمان در سال 99) بوده است که 104 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. چارچوب نظری تحقیق براساس نظریه فروید، تئوری ناکامی – پرخاشگری دولارد ، دوب ، میلر و سیرز ،نظریه یادگیری اجتماعی باندورا، نظریه کنترل اجتماعی هیرشی و نظریه باتامز می باشد. یافته ها : حاکی از آن است که بیشترین تاثیر علی و مستقیم را متغیر سیستم کنترل در زندان بر خشونت در زندان در بین زنان دارد.این ضریب منفی و برابر با 269/0- است. پس از آن محرومیت و ناکامی با تاثیری در حدود263/0،کنترل اجتماعی با تاثیری در حدود234/0 بر خشونت در زندان تاثیرگذارند. نتیجه گیری: نتایج مدلسازی معادلات ساختاری تحقیق حاکی از آن است که بیشترین تاثیر علی و مستقیم را متغیر سیستم کنترل در زندان بر خشونت در زندان در بین زندانیان دارد. پس از آن محرومیت و ناکامی در مرحله دوم قرار می گیرد. این امر نشان می دهد که ریشه اصلی خشونت زنان در زندان به عقده های روحی و تمایلات سرکوب شده ایشان در بیرون از زندان قرار دارد. یعنی از یک طرف دلیل اصلی خشونت در بین زنان تحت تاثیر عوامل برون از زندان قرار دارد و از طرف دیگر سیستم کنترل در زندان می تواند از میزان خشونت بکاهد.
مدل علی اختلال خوردن براساس خودشیء انگاری، اجتناب تجربه ای و کمال گرایی با نقش واسطه ای نگرانی از تصویر بدنی در جامعه زنان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : اضافه وزن تحت تاثیر عوامل بیولوژیکی و ژنتیکی قرار دارد. یکی از متغیرهایی که با اضافه وزن در ارتباط می باشد، اختلال خوردن است. این مطالعه با هدف مدل علی اختلال خوردن براساس خودشیء انگاری، اجتناب تجربه ای و کمال گرایی با نقش واسطه ای نگرانی از تصویر بدنی در جامعه زنان دارای اضافه وزن انجام شد. روش : مطالعه ی حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل زنان دارای اضافه وزن با شاخص توده ی بدنی (28BMI≥) شهرستان کنگاور بود که در سال 1398به باشگاه های ورزشی و مراکز بهداشت مراجعه کرده بودند. تعداد 450 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار سنجش مقیاس های استاندارد اختلالات خوردن (EDDS)، خودشیء انگاری (SO)، پذیرش و عمل (AAQ-II) و کمال گرایی چند بعدی تهران (TMPS) بود. برای تحلیل داده ها از آزمون مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزارهایSPSS و Amos استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد که کمال گرایی، اجتناب تجربه ای و خودشیء انگاری متغیرهای برونزادی هستند که هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم بر متغیر درونزاد اختلال خوردن اثر می گذارند و اثر سایر متغیرهای برونزاد بر متغیر درونزاد خوردن فقط به شکل مستقیم است. همچنین، متغیر میانجی در ارتباط بین متغیرهای پیش بین و ملاک دارای اثر جزئی معنی دار می باشد. نتیجه گیری : خودشیء انگاری، اجتناب تجربه ای و کمال گرایی می تواند پیش بینی مناسبی برای اختلال خوردن در زنان از طریق نگرانی از تصویر بدنی در آنها باشد.
تحلیل کیفی انواع صمیمیت مخدوش شده در زنان در آستانه طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف تحقیق حاضر واکاوی انواع صمیمیت مخدوش شده در زنان در آستانه طلاق بود. هیچ تحقیق قبلی، صمیمیت مخدوش شده را از دریچه زوج های در آستانه طلاق بررسی نکرده است. بنابراین ، این مطالعه کیفی تلاشی برای بررسی انواع صمیمیت های مخدوش شده در زوج های ایرانی است و عوامل حساس به فرهنگ را معرفی می کند. روش : روش پژوهش کیفی با فن مصاحبه عمیق بوده است. نمونه مورد مطالعه، بانوان در آستانه طلاق بوده که به مرکز مشاوره "بهار نکو" وابسته به نهاد نمایندگی در دانشگاه علوم پزشکی شیراز مراجعه داشتند. نمونه گیری به طور هدفمند انجام شده است، حجم نمونه به شیوه اشباع 30 نفر برآورد شده است. مصاحبه ها با روش نظریه پدیدار گشته از تجربه تحلیل شده و در طی سه مرحله کد گذاری باز و محوری و گزینشی تعداد 233 مفهوم23 مقوله و 42 زیر مقوله بدست آمد. یافته ها : یافته ها نشان میدهد علیرغم اعلام بسیاری از پژوهشها که صمیمیت عاطفی را مفهوم هسته ای پدیدار گشته در صمیمیت مخدوش شده در زنان درآستانه طلاق می دانند؛ در این بررسی مشخص شد که صمیمیت عاطفی مفهوم هسته ای مدل پارادایمی بوده و به نوبه خود مخدوش شدن آن تحت تاثیر مخدوش شدن صمیمیت ارتباطی (صمیمیت در گفتار، توجه صمیمانه) و صمیمیت روانشناختی (صمیمیت فکری، صمیمیت شخصیتی، صمیمیت پور نو مجازی) است. مقوله های زمینه ساز و مداخله گر در مخدوش شدن صمیمیت در زنان در آستانه طلاق عبارتند از: صمیمیت معنوی، صمیمیت اجتماعی (صمیمیت تفریحی ، صمیمیت در رفتار اجتماعی)، صمیمیت ذهنی، صمیمیت زمانی و صمیمیت جنسی . پیامدهای مورد انتظار در فهم زنان از برقراری روابط صمیمانه، رسیدن به ثبات زناشویی، ارضاء نیازها ، آرامش در زندگی مشترک، سعی در تقویت صمیمیت، ایجاد عشق و علاقه به همسر، پایبندی به اصول و ارزش ها و تقویت تعهد نسبت به همسر است.
بررسی رابطه شیوه های فرزندپروری و پرخاشگری: نقش واسطه گری غلبه اجتماعی و توجه اجتماعی در دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی پیشایندهای شناختی اجتماعی پرخاشگری در قالب یک مدل علی است. طرح پژوهش از نوع همبستگی و معادلات ساختاری است. روش: جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان نوجوان دختر متوسطه دوم شهر یاسوج در سال تحصیلی 98-1397 تشکیل دادند که تعداد 245 نفر از آنان از راه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس شیوه های فرزندپروری بامریند، مقیاس غلبه اجتماعی پراتو، سیدانوس، استالوورث و مال، مقیاس میزان توجه اجتماعی رید و آکینو و مقیاس پرخاشگری باس و پری استفاده شد. برای تحلیل داده ها از معادلات ساختاری و برای بررسی نقش واسطه گری از دستور بوت استراپ در AMOS استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد، فرزندپروری آسان گذاری هم دارای اثر مستقیم و هم اثر غیرمستقیم با واسطه گری گرایش به غلبه اجتماعی و اجتناب از غلبه اجتماعی بر پرخاشگری بود. فرزندپروری استبدادی نیز دارای اثر غیرمستقیم با واسطه گری گرایش به غلبه اجتماعی و اجتناب از غلبه اجتماعی بر پرخاشگری بود. فرزندپروری دموکراتیک نیز دارای اثر غیرمستقیم با واسطه گری اجتناب از غلبه اجتماعی و توجه اجتماعی بر پرخاشگری بود.
بررسی عوامل محیطی موثر بر احساس امنیت زنان در شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : تغییرات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دهه های اخیر باعث افزایش حضور زنان در فضای شهری شده است. این عامل باعث شده تا موضوع امنیت و به ویژه احساس امنیت زنان در شهر و عوامل تاثیرگذار برآن، مورد توجه محققان قرار گیرد. هدف این پژوهش، بررسی نقش متغیرهای محیطی در احساس امنیت زنان در فضای شهری می باشد. روش : این تحقیق، یک بررسی پیمایشی – موردی، از نظر وسعت، چهنانگر و از نظر زمانی مقطعی می باشد. جامعه آماری زنان 15-40 ساله شهر سبزوار و نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران 366 برآورد گردید که در پرسشگری نهایی تعداد 408 نمونه گردآوری و تحلیل گردید. عرصه تحقیق، 22 محدوده از بافت های پنج گانه (مرکزی، میانی، غیررسمی، برنامه ریزی شده و پیرامونی) شهر سبزوار می باشد. یافته ها : بر اساس نتایج تحقیق، تعلق مکانی و تراکم ادراکی دو متغیر محیطی بودند که به طور مستقیم بر احساس امنیت زنان تاثیر گذار بودند. متغیرهای اختلاط کاربری، خوانایی و سابقه سکونت به طور غیرمستقیم و با میانجیگری تعلق مکانی بر احساس امنیت زنان تاثیر گذار بودند و بی نظمی محیطی، تنها متغیری بود که هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم بر احساس امنیت زنان تاثیر داشته است. تراکم جمعیت تنها متغیری بود که هیچگونه تاثیری چه مستقیم و چه غیرمستقیم بر احساس امنیت زنان نداشت. نتایج رگرسیون گام به گام و تحلیل مسیر نشان داد که تعلق مکانی به تنهایی 12.5 درصد احساس امنیت زنان را تبیین می کند. با اضاف شدن متغیرهای تراکم ادراکی، بی نظمی محیطی و خوانایی، میزان تبیین واریانس متغیر وابسته به 20.7 درصد افزایش می یابد. کاهش کوری جنسیتی در تصمیم سازی ها و مشارکت دادن زنان در برنامه ریزی ها، می تواند زمینه را برای افزایش احساس امنیت زنان فراهم نماید.