زن و جامعه (جامعه شناسی زنان سابق)
زن و جامعه سال هشتم زمستان 1396 شماره 4 (پیاپی 32) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی نقش استراتژی شش سیگما در بهبود کیفیت خدمات کتابخانه های دانشگاه آزاد اسلامی از دیدگاه کتابداران زن این واحد های دانشگاهی در منطقه یک بوده است. نوع پژوهش توصیفی - تحلیلی و روش پژوهش پیمایشی است. جامعه پژوهش تمامی کتابداران زن شاغل در کتابخانه های دانشگاه آزاد اسلامی منطقه یک در س ال 94-1393 است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه اصول شش سیگما ""پاند و هالپ"" (2004) بوده است. اعتبار ابزار از راه اعتبار صوری و پایایی آن با استفاده از ضریب لفای کرونباخ محاسبه شده و در پاسخ به سؤالات و آزمون فرضیه ها از واریانس یک سویه و تی تک نمونه ای و مستقل استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش کتابداران با تحصیلات بالاتر و رشته تحصیلی کتابداری توجهی بیش تر به مولفه های تمرکز واقعی بر مشتری، مدیریت مبتنی بر حقایق و داده ها و مدیریت کنشی در افزایش کیفیت خدمات کتابخانه داشته اند. در بررسی اصول اجرایی شش س یگما در کتابخانه های م ورد مطالع ه مشخص شد که تمامی متغیرهای شش سیگما در کتابخانه های م ورد بررس ی از دیدگاه کتابداران زن به گونه ای معنی دار از حد بهینه بیش تر است.
بررسی اثر بخشی آموزش مبتنی بر بخشودگی بر ابعاد سازگاری زنان پس از طلاق شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکست در برآورده سازی نیازهای اساسی زوجین در فرآیند ازدواج می تواند باعث از دست رفتن معنای زندگی و طلاق شود. باقی ماندن جنبه های هیجانی می تواند زوجین را درگیر نگه دارد. با توجه به این مسئله افراد باید پیش و پس از طلاق برای ساختن زندگی جدید خود کمک شوند. بخشایش فرآیندی است که شامل تغییر در هیجان و نگرش در مورد یک متخلف است. این پژوهش به بررسی مقدار اثر بخشی بخشایش درمانی بر مقدار سازگاری پس از طلاق بر زنان مطلقه پرداخت. جامعه آماری شامل زنان مطلقه ساکن در شهر شیراز در سال1394 بودند. نمونه گیری به شیوه تصادفی صورت گرفت و30 نفر به صورت تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسش نامه 100 سوالی سازگاری پس از طلاق فیشر بود. روش تحلیل آماری کوواریانس بود. نتایج نشان دهنده تفاوت معنی دار دو گروه کنترل و آزمایش در مولفه های سازگاری پس از طلاق بودند. یافته ها نشان دادند که روش آموزش مبتنی بر بخشایش بر سازگاری پس از طلاق زنان مطلقه موثر است.
نقش عوامل شناختی و اجتماعی در پیش بینی رفتار خوردن آشفته دختران نوجوان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش پیش بینی رفتار خوردن آشفته بر اساس طرح واره های ناسازگار اولیه و میزبان الگوگیری از ارزش های القایی به وسیله رسانه ها در دانش آموزان دختر شهر شیراز می باشد. روش این پژوهش همبستگی است. از میان تمامی دختران دانش آموزان مقطع دبیرستان شهر شیراز تعداد 200 دانش آموز به شیوه خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و پرسش نامه طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ، آزمون بازخورد خوردنگارنر و گارفینکل (1979) و الگوگیری از ارزش های غربی را تکمیل نمودند. پس از حذف پرسش نامه های مخدوش تعداد 190 پرسش نامه به نرم افزار SPSS وارد و مورد تحلیل قرار گرفتند. ضرایب بدست آمده بر اساس آزمون همبستگی پیرسون نشان دهنده ارتباط مثبت و معنادار حوزه های طرح واره ها بویژه درحوزه خودگردانی/عملکرد مختل، دیگر جهت مندی و محدودیت مختل با رفتار خوردن آشفته بود. هم چنین، الگو گیری از ارزش های غربی بویژه درونی سازی الگوهای ایده آل ارتباطی معنادار با افزایش رفتار خوردن آشفته داشت. نتایج رگرسیون گام به گام نشان دادند که دو حوزه خودگردانی/عملکرد مختل و دیگر جهت مندی همراه با درونی سازی الگوها تبیین کننده معنادار واریانس رفتار خوردن آشفته بودند.
بررسی انواع همسر آزاری در مناطق شهری و روستایی استان اردبیل و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی انواع همسرآزاری در مناطق شهری و روستایی استان اردبیل و عوامل مؤثر بر آن در تابستان و پاییز 1394 شمسی با استفاده از روش پیمایش پرداخته است. نمونه های مورد مطالعه 1100 نفر از زنان مناطق شهری و روستایی استان اردبیل بودند که با استفاده از نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده بودند. بمنظور سنجش همسرآزاری از پرسش نامه استاندارد حاج یحیی که برای نخستین بار در سال 2000 میلادی در فلسطین اجرا شده بود، به عنوان ابزار سنجش استفاده گردید.گردآوری داده های پاسخگویان از راه مراجعه مستقیم پرسشگران زبده به صورت مصاحبه انجام شد. نتایج پژوهش نشان دادند؛ همسر آزاری در استان اردبیل به مقدار 6/29 درصد بوده است که در این بین، همسرآزاری مالی با 2/33 درصد بیش ترین نوع همسرآزاری و همسرآزاری فیزیکی با 2/27 درصد کم ترین نوع همسرآزاری بوده است، مقدار همسرآزاری روانی حدود 29 درصد و همسرآزاری جنسی حدود 2/29درصد در سطح استان محاسبه شد. نتایج تحلیل رگرسیون تبیین عوامل مؤثر بر همسر آزاری، نشان دادند متغیرهای مستقل؛ دخالت خویشاوندان در زندگی زوجین، تحریک شوهر از سوی همسر، اعتماد بین زوجین و یادگیری خشونت در خانواده مبدأ به ترتیب بیش ترین نقش را در همسر آزاری داشته اند.
جو مسموم سازمانی و تمایل به ترک شغل: تبیین نقش میانجی گر استرس شغلی و فرسودگی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جو سازمانی سالم می تواند باعث بهبود تعاملات و عملکرد سازمانی شده و برعکس جو ناسالم و مسموم ممکن است محیطی پر از سوءظن و استرس بوجود آورده و اثرات منفی را بر عملکرد افراد و سازمان داشته باشد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر جو مسموم سازمانی بر تمایل به ترک شغل صورت گرفت. هم چنین، نقش میانجی گر دو متغیر استرس و فرسودگی شغلی نیز در رابطه بین جو مسموم و تمایل به ترک شغل مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش از جهت هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی از نوع پیمایشی است.جامعه آماری پژوهش شامل 150 نفر از پرستاران زن بیمارستان علی ابن ابی طالب شهرستان رفسنجان و ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بود. رویایی و پایایی پرسش نامه با استفاده از روایی صوری، روایی سازه و هم چنین، محاسبه آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت و تایید شد. روش نمونه گیری نیز تصادفی ساده بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از روش تحلیل عاملی تأییدی و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دادند که جو مسموم سازمانی به گونه مستقیم در ایجاد تمایل به ترک شغل و فرسودگی شغلی تأثیری ندارد، ولی در ایجاد استرس شغلی تأثیری مثبت و معنادار دارد. هم چنین، بر اساس نتایج پژوهش مشخص شد استرس شغلی در ایجاد فرسودگی شغلی تأثیری مثبت و معنادار داشته، ولی در تمایل به ترک شغل تأثیری ندارد. نتایج پژوهش نشان دادند جو مسموم سازمانی به صورت غیرمستقیم و با در نظر گرفتن نقش میانجی گر استرس و فرسودگی شغلی باعث تمایل به ترک شغل می شود.
واکاوی تاثیر آگاهی های اجتماعی بر مقدار توانمندی زنان روستایی (بخش زنجانرود شهرستان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه سعی شد تاثیر آگاهی های اجتماعی بر مقدار توانمندی زنان روستایی بخش زنجانرود شهرستان زنجان بررسی شود. برای اجرای این پژوهش از روش پژوهش کیفی -کمی استفاده شد. جامعه بخش کیفی این پژوهش را افراد صاحب نظر در زمینه آگاهی های اجتماعی زنان روستایی تشکیل دادند. پژوهشگر بمنظور طراحی گویه های آگاهی اجتماعی پرسش نامه به مصاحبه با این افراد پرداخت. جامعه آماری بخش کمی این پژوهش را 15455 از زنان روستایی شهرستان زنجان تشکیل دادند که تعداد 386 نفر به تناسب و با روش تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از ابزار پرسش نامه محقق ساخته گرد آوری گردید که روایی آن به وسیله اعضای هیئت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه رازی تایید و پایایی آن در بخش آگاهی اجتماعی و ابعاد توانمندی نیز با استفاده از پیش آزمون و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 79/0 تایید شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 16مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. روی هم رفته، بر اساس نتایج مقدار آگاهی اجتماعی 58 درصد از زنان در حدی متوسط بود. زنان روستایی در زمینه مسایلی همچون زمان حق استفاده زن از حق حبس و اجرت المثل کم ترین آگاهی را داشتند، اما در زمینه مسایلی از قبیل تعیین محل سکونت و مقدار ارث دریافتی دختر بیش ترین آگاهی را داشتند. یافته ها حاکی از مقدار متوسط توانمندی زنان روستایی (میانگین کل 8/2 از 5) بود. بمنظور تعیین مقدار تاثیر متغیر مستقل آگاهی اجتماعی بر متغیر وابسته توانمندی از رگرسیون خطی بهره گیری شد. نتایج پژوهش نشان دادند که متغیر مستقل توان تبیین 43 درصد از تغییرات متغیر وابسته یعنی توانمندی را دارد.
مطالعه خود ارزیابی سلامت میان سالمندان ساکن شهرهای شیراز و یاسوج سال 1394(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلامت درک شده راهی است برای بررسی وضعیت سلامت افراد که اطلاعات کامل در حیطه های بیولوژیکی، ذهنی، عملکردی و معنوی از سلامت فرد را مشخص می کند. بررسی وضعیت سلامتی افراد از نگاه خودشان یک سنجه مهم از نظر وضعیت سلامت عمومی جامعه است. خودارزیابی سلامت توسط فرد یک شاخص شناخته شده بین المللی است که برای سنجش وضعیت سلامت افراد در پژوهش های سلامت همگانی و اپیدمیولوژی دارای کاربردی گسترده است. هدف از این پژوهش مطالعه خود ارزیابی سلامت میان سالمندان ساکن شهر شیراز و یاسوج است. جامعه آماری این پژوهش را افراد سالمند بالای 65 سال ساکن شهر شیراز و یاسوج تشکیل داده است و برای گردآوری داده ها تعداد 760 نفر (400 نفر در شیراز، 360 نفر در یاسوج) از آنان را به عنوان نمونه به شیوه نمونه گیری خوشه ایی مرحله ای انتخاب شده اند. در این پژوهش روش پیمایش مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها از راه نرم افزار رایانه ای SPSS در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام گرفت. میانگین و انحراف معیار چهار بعد سلامت سالمندان مورد پژوهش 95/14± 18/75 بود که 8/63 درصد آن ها وضعیت سلامت ادراک شده خود را در حد متوسط ارزیابی نمودند. متغیرهای جمعیتی مانند سن، تحصیلات، وضعیت اشتغال، وضعیت تاهل، قومیت، تعداد فرزندان، طبقه اقتصادی- اجتماعی، سابقه بیماری با خودارزیابی سلامت سالمندان رابطه ای معنی دار داشتند. بین جنس و خودارزیابی سلامت رابطه ای معنی دار وجود نداشت. هم چنین، متغیرهای فرهنگی و اجتماعی مانند رفتارهای سلامت، حمایت اجتماعی، عزت نفس، مصرف رسانه، ارتباط و صمیمیت با فرزندان و ارتباط با دوستان با خودارزیابی سلامت رابطه ای معنی دار داشتند. آماره ضریب تعیین 2R نیز نشان می دهد که حدود چهل درصد تغییرات متغیر وابسته یعنی)خودارزیابی سلامت( توسط هفت متغیر مستقل که در معادله باقی مانده اند و شامل عزت نفس، سابقه بیماری، تعداد فرزندان، رفتار سلامت، قومیت، تحصیلات، حمایت اجتماعی هستند تبیین می شود.این که فرد نسبت به خود چه احساسی داشته باشد و برای خود چه مقدار ارزش و اهمیت بداند، می تواند بر خودارزیابی سلامت تاثیر بگذارد این مطالعه نشان داد، وضعیت سلامت سالمندان شهر شیراز و یاسوج در حد متوسط بوده که نیازمند حمایت خانواده ها و مسئولان می باشند و وضعیت سلامت سالمندان شهر شیراز و یاسوج از عوامل فرهنگی- اجتماعی تاثیر می پذیرد.
بازسازی معنایی مدیریت چهره در بین دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با استفاده از پارادایم تفسیری به بازسازی معنایی مدیریت چهره در بین دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت می پردازد. در پارادایم تفسیری و رویکرد کیفی بر اصالت ذهنیت، معنا و تعریف شخصی از واقعیت تأکید می شود، واقعیت اجتماعی به وسیله مردم در زندگی روزمره تعریف و ساخته می شود. روش شناسی پژوهش کیفی است. گردآوری داده ها با روش مصاحبه عمیق انجام گرفته و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و نظری با سی و هفت نفر از دانشجویان مصاحبه عمیق انجام گرفته است و برای تحلیل داده ها از روش نظریه مبنایی استفاده شده است. هدف از تحلیل نتایج تهیه یک مدل معنایی برای مدیریت چهره است. یافته های بدست آمده شامل10 مقوله عمده ( برداشت و ارزیابی از خود، تصویر ذهنی از چهره و بدن، فشار و الگوی هنجاری، پذیرش اجتماعی، مدیریت چهره، بسترهای فرهنگی و اجتماعی، فرهنگ مصرفی، خود نمایی، پاداش ها و هزینه های فردی و اجتماعی) و مقوله هسته ای ( تمایل و عمل به ظاهر گرایی منفعتی در متن اجتماعی فرهنگی دانشگاه) می باشد.
بررسی عوامل مرتبط با هویت اجتماعی زنان مورد مطالعه: زنان بخش مرکزی شهرستان پاسارگاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی این پژوهش شناسایی عوامل مرتبط با هویت اجتماعی زنان شهرستان پاسارگاد است. روش پژوهش پیمایش می باشد. شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای است. حجم نمونه شامل 377 نفر زن واقع در سن 18 تا 64 سال بخش مرکزی شهرستان پارساگاد بوده است. ابزار پژوهش در این پژوهش پرسش نامه محقق ساخته است. با استفاده از نظریه های گیدنز و تاجفل 9 فرضیه مطرح شد و ارتباط متغیرهای: 1-سن ، 2- تحصیلات، 3- ساعات مطالعه، 4-داشتن مهارت های فردی، 5- رضایت از زندگی، 6- وضعیت اشتغال، 7-شرکت در مجالس مذهبی، 8-عضویت در گروههای ورزشی و 9-وضعیت تاهل، با هویت اجتماعی زنان مورد مطالعه قرار گرفت. اعتبار این پژوهش صوری و روایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرنباخ 85/0 محاسبه شد. نتایج بدست آمده از تحلیل دو متغیره داده ها نشان داد که ارتباط تمامی متغیرها به جز متغیر عضویت در گروههای ورزشی با متغیر هویت اجتماعی زنان معنا دار است. نتایج بدست آمده از تحلیل چند متغیره داده ها با استفاده از رگرسیون گام به گام نشان می دهد که 4 متغیر رضایت از زندگی، ساعات مطالعه، شرکت در مجالس مذهبی و داشتن مهارت های فردی؛ بترتیب وارد معادله رگرسیونی شده و بر متغیر هویت اجتماعی تاثیرگذار بودند. این چهار متغیر روی هم 33/0 از متغیر واریانس وابسته را تبیین کردند.
عوامل کاهش طرد شدن اجتماعی زنان روستایی مطالعه موردی: زنان روستایی شهرستان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی عوامل کاهش طرد شدن اجتماعی زنان روستایی شهرستان اردبیل می باشد. این پژوهش، از لحاظ هدف توسعه ای، و از لحاظ ماهیت توصیفی و پیمایشی و نیز از نوع تحلیلی است. در این پژوهش روش گرد آوری داده ها برای پاسخ گویی به سئوالات پژوهش، به دو صورت اسنادی (داده های ثانویه) و پیمایشی (داده های اولیه) و ابزار مورد استفاده در روش پیمایشی پرسش نامه و مصاحبه بوده است. روایی صوری پرسش نامه به وسیله پانل کارشناسان تایید شد. مطالعه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد30 پرسش نامه انجام گرفت و با داده های کسب شده و استفاده از فرمول ویژه آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS، پایایی بخش های گوناگون پرسش نامه پژوهش 86 /0 الی 90/0 بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج روش تحلیل عاملی نشان داد مهم ترین عوامل کاهش طرد شدن اجتماعی زنان در منطقه مورد مطالعه شامل چهار مولفه (تقویت شبکه های اجتماعی و سرمایه اجتماعی، تقویت سرمایه روان شناختی و رضایت مندی اجتماعی، توانمندسازی اقتصادی و بهبود کیفیت زندگی و تقویت زیرساخت فرهنگی و اهتمام به آموزش) است که مقدار واریانس و واریانس تجمعی تبیین شده به وسیله این چهار عامل 12/71می باشد. در نهایت، با توجه به تحلیل نتایج پیشنهادهای کاربردی ارایه شده است.
بررسی روابط چندگانه میان رضایت از زندگی، رضایت زناشویی و رضایت جنسی با بهبود کیفیت زندگی زناشویی زنان متاهل شهرستان آباده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی روابط بین رضایت از زندگی، رضایت زناشویی و رضایت جنسی بابهبود کیفیت زندگی زناشویی زنان متاهل شهرستان آباده است. نوع این پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و از نظر روش اجرا، توصیفی- همبستگی بوده است. جامعه آماری شامل زنان متاهل شهرستان آباده بوده است که تعداد 150نفر به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های رضایت زناشویی انریچ، رضایت از زندگی دینر، کیفیت ابعاد رابطه ادراک شده زناشویی فلیچر و همکاران و عملکرد جنسی زنان روزن و همکاران استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن ومدل معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج حاصل از ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد، رضایت از زندگی، ابعاد رضایت زناشویی و ابعاد رضایت از عملکرد جنسیبا بهبود کیفیت زندگی زناشویی زنان به گونه جداگانه رابطه ای معنی دار دارد، ولی نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان دادند هیچ کدام از متغیرهای رضایت زناشویی، رضایت از زندگی و عملکرد جنسی در چارچوب یک مدل با ابعاد کیفیت ادراک شده زنان، رابطه چندگانه ندارد.
عوامل اجتماعی موثر بر گرایش زنان به جراحی زیبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عوامل اجتماعی موثر بر گرایش زنان به جراحی زیبایی هدف پژوهش بود. در این پژوهش، از دیدگاههای صاحبنظران گوناگون از جمله دیدگاه گافمن، ترنر، وبلن ، بوردیو و هومنز استفاده شد. جامعه آماری پژوهش زنان 18 سال به بالای ساکن مناطق 2 و 9 شهر تهران بودند که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 183 نفر انتخاب شده اند. این پژوهش از لحاظ روش یک پژوهش پیمایشی است که در آن از روش پرسش نامه برای گردآوری داده ها استفاده شده است. نتایج نشان داد بیش ترین درصد پاسخگویان به مقدار کم تا زیاد به جراحی زیبایی تمایل نشان دادند. بین مقدار گرایش زنان به جراحی زیبایی و فشار اجتماعی، گرایش به جنس مخالف، منزلت اجتماعی و درآمد زنان رابطه معنادار مستقیم وجود داشت. زنان خانه دار بیش از زنان شاغل و دانشجو به جراحی زیبایی گرایش داشتند. بین مقدار گرایش زنان به جراحی زیبایی و سن و تحصیلات رابطه معنادار ملاحظه نشد.
کارآیی مشاوره زناشویی براساس الگوی اعتباریابی انسان در کاهش تعارضات و افزایش رضایت زناشویی زوجین جانباز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پ ژوهش بمنظور تعیین کارآیی مشاوره زناشویی براساس الگوی اعتباریابی انسان در کاهش تعارضات زناشویی و افزایش رضایت زناشویی زوجین جانباز شهر زنجان انجام گرفت. پژوهش با روش نیمه آزمایشی اجرا شد. از بین 36 زوج مراجعه کننده به مرکز مشاوره براساس فراخوان محقق، نمونه پژوهشی 30 زوج انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. به وسیله پرسش نامه رضایت زناشویی و تعارضات زناشویی پیش آزمون گرفته شد. زوجین گروه آزمایش طی 8 جلسه مطابق با الگوی اعتباریابی انسان مورد مشاوره قرار گرفتند و گروه کنترل در حالت انتظار بودند. پس از پایان جلسه ها، از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان دادند مشاوره زناشویی براساس الگوی اعتباریابی انسان به گونه ای معنی دار مقدار تعارضات زناشویی در بین زوجین جانباز را کاهش و رضایت زناشویی آن ها را افزایش داد (001/0p<). باتوجه به کارآمدی مشاوره زناشویی براساس الگوی اعتباریابی انسان پیشنهاد می شود کاربست این الگو با تاکید بر خودارزشمندی زوجین در زندگی زناشویی بمنظور کاهش تعارضات زناشویی و حتی افزایش رضایت زناشویی در مراکز مشاوره مدنظر مشاوران و روان شناسان قرار گیرد.
بررسی داوری های اخلاقی با تاکید بر تفاوت های جنسی در آراء آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی جنسیت پذیری یا عدم جنست پذیر بودن داوری اخلاقی به شیوه کتابخانه ای و با روش توصیفی- تحلیلی می پردازد. افزون برآن در پی پاسخ به سوال، ملاک و معیار داوری اخلاقی در زنان و مردان است. از آن جا که مبنای داوری بر پایه عقل است، سوالی مطرح می شود که آیا عقل به تنهایی برای داوری کفایت می کند؟ از بررسی دیدگاه روان شناسان، فلاسفه اخلاق و فمینیست ها و تطبیق آن با دیدگاه آیت الله جوادی آملی نتایجی بدست آمد؛ از جمله آن که ملاک و معیار زنان و مردان در قضاوت، با توجه به عدم تفاوت در بعد ادراکات عاطفی و قدرت عقلانی آن ها، به نوع نگرش آن ها باز می گرددکه هرچند در شیوه بررسی موضوع داوری با هم متفاوتند، اما نتیجه داوری می تواند یکسان باشد. بنابراین، می توان ادعا کرد که داوری اخلاقی جنسیت پذیر نبوده و هر یک از دو جنس زن و مرد در حل مشکلات و مسایل اخلاقی قادر به داوری اخلاقی هستند؛ هرچند نوع عملکردشان متفاوت باشد.