زن و جامعه (جامعه شناسی زنان سابق)
زن و جامعه (جامعه شناسی زنان سابق) سال ششم زمستان 1394 شماره 4 (پیاپی 24) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه، مقایسه سبک زندگی سلامت محور در بین زنان شاغل آموزش و پرورش با غیر شاغلین می باشد. روش این تحقیق پیمایشی است. جامعه آماری زنان شاغل آموزش و پرورش مقطع ابتدایی ناحیه یک یزد در سال 1392 است. که بر اساس فرمول کوکران تعداد 120 نفر از آنها به عنوان نمونه به روش تصادفی انتخاب شده است. هم چنین برای مقایسه سبک زندگی بین شاغلین و غیر شاغلین تعداد 120 نفر از خواهران این زنان که غیر شاغل بوده اند نیز از آنها این اطلاعات جمع آوری گردیده است. ابزار اصلی جمع آوری داده ها پرسشنامه استاندارد LSQاست. که به روش مصاحبه حضوری اطلاعات آن جمع آوری شده است. اعتبار آن از طریق اعتبار صوری و پایایی ابزار از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شده است. برحسب یافته های پژوهش بین سبک زندگی سلامت محور زنان شاغل و غیر شاغل رابطه معنادار وجود دارد. اما بین این سبک زندگی و وضعیت سکونت رابطه معناداری مشاهده نشد. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی نشان می دهد که بین سن و بعد خانوار با سبک زندگی رابطه معناداری وجود ندارد. اما بین تحصیلات و سبک زندگی رابطه معنادار وجود دارد. تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان می دهد به ترتیب تحصیلات و سن، 10 درصد تغییرات سبک زندگی سلامت محور را تبیین می کند.
مطالعه نقش واسطهای اعتماد بین زوجین در تاثیرگذاری دخالت خویشاوندان بر شوهر آزاری(مورد مطالعه: مردان متاهل کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشونت خانگی از قدیم الایام، موضوع چالش برانگیزی در بین خانواده ها بوده است، آنچه که عمدتا بیشتر از گذشته مطمح نظر بوده، خشونت علیه زنان است، ولی واقعیت این است که شوهر آزاری نیز به مجموعه خشونت های خانگی اضافه شده است؛ چیزی که گهگاه نمود آن به نوعی در سپهر اجتماعی شهری مشهود است. به همین خاطر این مقاله در نظر دارد ضمن سنجش میزان شوهر آزاری در بین مردان متاهل شهر تبریز، به برخی از عوامل موثر بر آن پرداخت نماید. روش تحقیق با رویکرد کمی نگاشته شده و از این حیث با اتکا به پارادایم پوزیتویستی تلاش داشته است با کاربرد پرسشنامه، هدف یاد شده را در بین 270 نمونه آماری منتخب از شهر تبریز به روش نمونه گیری چند مرحله ای بررسی نماید. نتایج یافته ها حکایت از وجود شوهر آزاری در جامعه آماری مورد بررسی ( ولو متوسط به پایین) داشته است. هم چنین در بین متغیرهای مهم تاثیر گذار ضمن اینکه متغیر دخالت خویشاوندان بیش ترین تاثیر را بر میزان شوهر آزاری داشته ، متغیر اعتماد اجتماعی بین زن و شوهر نیز با تاثیر پذیری از متغیر یاد شده، اثر شایان توجهی را بر متغیر وابسته گذاشته است؛ طوری که در مجموع متغیرهای مورد استفاده توانسته اند 56 درصد از واریانس تغییرات متغیر شوهر آزاری را تبیین کنند. این مورد می تواند زنگ خطر را برای متولیان امور فرهنگی و اجتماعی در ارتباط با احتمال ایجاد خدشه در ثبات خانوادگی به صدا در آورد.
مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه و بینش شناختی در زنان متقاضی طلاق و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف مقایسه ی طرحواره های ناسازگار اولیه و بینش شناختی در زنان متقاضی طلاق و زنان عادی انجام شد. روش: این پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود. نمونه این پژوهش شامل 100 نفر (50 زن متقاضی طلاق مراجعه کننده به واحد مشاوره دادگستری شهرستان سمنان و 50 زن ساکن در سمنان که هیچ گاه دادخواست طلاق ارائه نداده بودند) بوده است که با توجه به ملاک های ورود به این پژوهش بر اساس نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. این دو گروه از لحاظ متغیرهای سن، وضعیت اجتماعی- اقتصادی، محل سکونت و تعداد سال های زندگی مشترک با یکدیگر همتا شدند. در این پژوهش از پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ، بینش شناختی بک و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (به منظور تعیین گروه عادی) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد گروه زنان متقاضی طلاق در بیش تر طرحواره ها به استثنای طرحواره های تائید جویی / جلب توجه، استحقاق / بزرگ منشی با گروه زنان عادی تفاوت داشتند و هم چنین در بینش شناختی بین دو گروه در خرده مقیاس اطمینان به خود تفاوت وجود داشت ولی در خرده مقیاس خود اندیشمندی تفاوت معناداری میان دو گروه وجود نداشت. نتیجه گیری: طرحواره های ناسازگار اولیه و بینش شناختی می توانند از جمله عواملی باشند که منجر به بروز اختلافات زناشویی می شوند. بر پایه این الگو می توان به استناد رویکردی پیشگیرانه در زمینه طلاق در این امر مداخله نمود و در محیط های بالینی و مشاوره ای برای کمک به همسران مشکل دار و در آستانه طلاق به کارگرفت.
رابطه بین تعارضات زناشویی والدین با رشد قضاوت اخلاقی و رضایت از زندگی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف تبیین رابطه بین تعارض زناشویی والدین با رشد قضاوت اخلاقی و رضایت از زندگی دانش آموزان اجرا شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر سال سوم دوره اول متوسطه و والدین آنها در شهر مرودشت بوده است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از فهرست مدارس دارای رشته علوم انسانی، تعداد 7 مدرسه، و از هر مدرسه یک کلاس بطور تصادفی تعیین و دانش آموزان و والدین آنها بعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تعارض زناشویی والدین (2008 Sanayi, Barati & Boostsni,) و رشد قضاوت اخلاقی (1998 Dorganasinha Mir Varma,) و رضایت از زندگی (Dienner, 1989) بودند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری ضریب همبستگی و رگرسیون گام به گام نشان داد که بین تعارض زناشویی والدین و رشد قضاوت اخلاقی و رضایت از زندگی دانش آموزان و نیز بین مولفه های تعارض زناشویی (افزایش واکنش هیجانی، افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود، کاهش رابطه فردی با خویشاوندان همسر و دوستان، جدا کردن امور مالی از یکدیگر و کاهش ارتباط موثر با رشد قضاوت اخلاقی و رضایت از زندگی دانش آموزان رابطه معکوس و معنادارری وجود دارد.) هم چنین ابعاد تعارضات زناشویی قادر به پیش بینی میزان رشد قضاوت اخلاقی و رضایت از زندگی دانش آموزان است و از این ابعاد، متغییر واکنش های هیجانی نسبت به دیگر ابعاد پیش بینی کننده قوی تری برای رشد قضاوت اخلاقی و رضایت از زندگی می باشد.
بررسی عوامل جامعه شناختی مؤثر بر میزان مزاحمت های خیابانی مورد مطالعه شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی عوامل جامعه شناختی مؤثر بر میزان مزاحمت های خیابانی در شهر کرمانشاه است که با روش توصیفی از نوع پیمایشی انجام و داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و با نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. جامعه آماری مورد مطالعه دختران و زنان 15 تا 49 سال شهر کرمانشاه که در زمان پژوهش به استناد آمار سال 1390 تعداد کل آنها 20325 نفر می باشند. از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای استفاده به عمل آمد. نتایج ضریب همبستگی نشان می دهد که بین بی نظمی اجتماعی، محرومیت نسبی، میزان دینداری و میزان تأثیرگذاری دوستان رابطه معنادار وجود دارد. هم چنین نتایج مقایسه میانگین ها نشان می دهد که پایگاه اقتصادی اجتماعی، وضعیت تأهل و همراه داشتن در رفتن به خیابان بر میزان مزاحمت های خیابانی تأثیر معناداری دارد. نتایج رگرسیون چند متغیره نیز نشان می دهد که چها متغیر میزان محرومیت نسبی (364/0Beta=)، تأثیرگذاری دوستان (272/0Beta=)، میزان دینداری (199/0-Beta=) و متغیر بی نظمی اجتماعی (168/0Beta=) به ترتیب میزان اهمیتی که در تبیین متغیر وابسته داشتند، وارد معادله شده و توانستند روی هم رفته 57 درصد از تغییرات درونی متغیر وابسته را تبیین نمایند.
مشارکت سیاسی زنان در ایران و عوامل موثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق، جلوه های مشارکت سیاسی و عوامل موثر بر آن را در بین زنان ایران با استناد به تحلیل ثانوی نتایج طرح پیمایشی ""بررسی علل افزایش قبولی دختران در کنکور سراسری با تاکید بر پیامدهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن[1]"" در سال 1384 واکاوی نموده است. نتایج حاکی از آن است که میانگین مشارکت سیاسی در هر دو گروه زنان دارای تحصیلات دانشگاهی و شاغل و زنان بدون تحصیل دانشگاهی و غیر شاغل بسیار کم می باشد. برازش خوب مدل نظری بویژه در بین گروه زنان شاغل و دانشگاهی حاکی از آن است که مشارکت سیاسی زنان این گروه بیش از همه تابع سطح آگاهی های سیاسی و نگرش آنان به سیاست است و نگرش به سیاست به عنوان متغیر واسطه ای تابع سطح آگاهی های سیاسی، احساس نابرابری جنسیتی در حوزه سیاست، اعتماد به نهادهای حکومتی و مسئولین کشور و در مرتبه آخر متاثر از سرمایه اجتماعی و بویژه فعالیت های انجمنی است. می توان اذعان داشت که توانمندسازی و کاهش انسداد اجتماعی در بحث توسعه، که ترکیبی از سه مولفه آگاهی، توان تصمیم گیری و سازماندهی است اگر به حوزه مشارکت سیاسی زنان تعمیم داده شود، مستلزم افزایش آگاهی سیاسی، افزایش توان تصمیم گیری سیاسی و سازماندهی سیاسی زنان است. لذا افزایش تحصیلات، ورود به عرصه اشتغال و افزایش بسترهای روابط انجمنی می تواند در افزایش مشارکت سیاسی زنان تاثیرگذار باشد.
بررسی رابطه بین باور به سقف شیشه ای و موفقیت ذهنی کارکنان زن در شهرداری شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق، بررسی رابطه بین باور به سقف شیشه ای و موفقیت ذهنی کارکنان زن در شهرداری شیراز است. روش این تحقیق، از منظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی است و طرح تحقیق به صورت توصیفی- همبستگی به شیوه پیمایشی است، جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان زن در شهرداری شیراز با تعداد 600 نفر کارمند می باشد که جهت برآورد حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد، که 229 نفر مناسب این تحقیق بودند. از نرم افزار Spss استفاده گردید که ابتدا مشخصات توصیفی متغیرهای تحقیق نظیر درصد فراوانی کمینه- بیشینه بدست آمد. پس از ارائه ماتریس همبستگی از روش رگرسیون چند متغیره جهت تعیین سهم متغیرهای پیش بین در متغییر ملاک استفاده گردید.
کلیدی ترین نتایج این پژوهش این است که: بین باور به سقف شیشه ای زنان و موفقیت ذهنی و هم چنین ابعاد آن ارتباط منفی و معناداری وجود دارد. هم چنین بین بعد تاب آوری از سقف شیشه ای و موفقیت ذهنی و ابعاد آن ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد و بین بعد انکار کردن سقف شیشه ای و موفقیت ذهنی و ابعاد آن رابطه مثبت ومعناداری وجود دارد. بین بعد کناره گیری سقف شیشه ای و موفقیت ذهنی و ابعاد آن رابطه منفی و معناداری وجود دارد و بعد پذیرش با موفقیت ذهنی و ابعاد آن شامل رضایت شغلی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. هم چنین بعد تاب آوری از سقف شیشه ای بیش ترین نقش را در تبیین موفقیت ذهنی دارد.
بررسی رابطه میان سرمایه اجتماعی و احساس امنیت زنان در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امنیت یکی از ضروریات زندگی انسان در جامعه می باشد. زنان نیز به علت موقعیت ویژه اجتماعی و فیزیولوژیکی به شدت زندگی اجتماعیشان وابسته به احساس امنیت ایشان است. تحقیقی که پیش رو است در تلاش است تا تحلیلی از رابطه سرمایه اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی را در زنان را ارائه دهد. در این راستا تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری تلفیقی خوشه ای و طبقه بندی شده بر اساس سن و جنس در شهر تهران و براساس مناطق 22گانه شهرداری، تدوین یافته است. نمونه تحقیق در حدود 2000 نفر بوده است که 903 نفر را زنان تشکیل داده اند و در این مقاله اطلاعات مربوط به زنان مورد بررسی قرار گرفته است و تحلیل اطلاعات توسط نرم افزارهای آماری spss 19، amoss 17 ، همراه بوده است. در این تحقیق سطوح اعتماد و مشارکت در دو سطح درون و برون گروهی مورد سنجش قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که اعتماد نهادی بیش ترین تاثیر مستقیم (286/0) را براحساس امنیت زنان دارد و پس از آن متغیرهای مشارکت سیاسی و اعتماد عمومی به ترتیب تاثیراتی در حدود (174/0) و (145/0) را بر احساس امنیت دارند. در این تحقیق سطوح مشارکت در ابعاد (مدنی،خیریه ای، مذهبی) نیز مورد بررسی قرار گرفته است که تاثیر مستقیم هیچ کدام بر احساس امنیت زنان معنادار نمی باشد.