زن و جامعه (جامعه شناسی زنان سابق)
زن و جامعه سال نهم تابستان 1397 شماره 2 (پیاپی 34) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
بانوان سرپرست خانواده به دلیل تغییر نقش با فشارهای زیادی مواجه می شوند که این فشارها بر کارکرد اجتماعی و اقتصادی آنها نیز تأثیر می گذارد و کیفیت زندگی آنها را کاهش می دهد. تحقیق حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های تنظیم هیجانی بر راهبردهای تنظیم هیجانی و کیفیت زندگی بانوان سرپرست خانواده انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه بانوان سرپرست خانوار زیر 50 سال که دارای حداقل سواد سیکل و عضو بنیاد شهید شهرستان بجنورد می باشند را تشکیل دادند. از میان جامعه تقریباً 350 نفری، به طور تصادفی ساده نمونه ای به حجم 30 نفر انتخاب و در دو گروه کنترل و آزمایش جایگزین شدند. پس از انتخاب تصادفی گروه های آزمایش و کنترل، آموزش تنظیم هیجان بر روی گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای اجرا گردید. شرکت کنندگان پرسشنامه های تنظیم هیجانی و کیفیت زندگی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. داده های به دست آمده با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های تنظیم هیجان، سلامت روان بانوان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل را افزایش داده است. همچنین آموزش این مهارت ها توانسته است استفاده از راهبردهای مثبت را افزایش و استفاده از راهبردهای منفی در این بانوان را کاهش دهد. آموزش مهارت تنظیم هیجان می تواند توانایی افراد را در موقعیت های هیجانی افزایش داده و منجر به افزایش عملکرد کیفیت زندگی شود.
پیش بینی دلزدگی زناشویی بر اساس بدکارکردی های جنسی در زنان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی دلزدگی زناشویی براساس بدکارکردی جنسی در زنان متاهل شهر شیراز به مرحله اجرا در آمده است. به منظور دسترسی به هدف فوق از بین زنان متاهل شهر شیراز، 300 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شواهد مربوط به اعتبار و پایایی ابزارهای تحقیق که عبارتند از: پرسشنامه دلزدگی زناشویی ( پاینز )، پرسشنامه بد کارکردی جنسی (نوبره و پینتو – گویا ) نشان می دهد که اعتبار و پایایی ابزارهای پژوهش در حد قابل قبولی بود. داده های حاصل از پرسشنامه ها با استفاده آمار توصیفی(میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی ( ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه به روش همزمان ) مورد تحلیل قرار گرفت. نتیجه حاصله نشان داد که ابعاد لذت و تمایل جنسی به عنوان گناه، باورهای وابسته به سن و تقدم عاطفه بر لذت جنسی قادر هستند خستگی جسمی را پیش بینی کنند. همچنین ابعاد محافظه کاری جنسی، لذت و تمایل جنسی به عنوان گناه، باورهای وابسته به سن، باورهای خودپنداره جسمی و تقدم عاطفه بر لذت جنسی قادر هستند خستگی عاطفی را پیش بینی کنند. علاوه بر این، ابعاد لذت و تمایل جنسی به عنوان گناه، باورهای وابسته به سن، باورهای خودپنداره جسمی و تقدم عاطفه بر لذت جنسی قادر هستند خستگی روانی را پیش بینی کنند.
تببین مدل ارتقاء عدالت جنسیتی در جوامع اسلامی از دیدگاه نهج البلاغه بر اساس نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه ی حاضر در پی ارائه مدلی جهت ارتقاء عدالت جنسیتی در جوامع اسلامی از دیدگاه نهج البلاغه است. به جهت عدم کفایت مبانی ارائه شده توسط نظریه های مختلف در کشورهای دیگر از جمله جنبش فمینیسم در کشورهای غربی و تجویز آن به کشورهای دیگر و مشکلات عدیده ای که این مکتب در جوامع مختلف حتی جوامع غربی ایجاد کرد واز طرفی به دلیل ارائه نشدن مدلی برای برقراری عدالت جنسیتی در جوامع اسلامی، محققین با به دست آوردن داده های متناسب با زمینه ی مورد مطالعه،از روش کیفی نظریه مبتنی بر زمینه استفاده نمودند. داده ها،از طریق مطالعه ی خطبه ها، نامه ها و حکمت های نهج البلاغه گردآوری شد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات، با طبقه بندی مفاهیم، مقوله های فرعی و محوری و یافتن مقوله ی هسته ای، با استفاده از سه نوع کدگذاری: باز، محوری و انتخابی، مقوله های شکل دهنده ی عدالت جنسیتی و روابط آن ها در قالب مدل پارادایمی ظهور یافت که شامل شرایط علّی (3 مقوله)، مقوله ی محوری (عدالت جنسیتی)، راهبرد (8مقوله)، شرایط زمینه ای (3مقوله)، شرایط مداخله گر (1مقوله) و پیامدها (2مقوله) می شوند.
بررسی نقش تربیت اخلاقی در رعایت حجاب دانشجویان دختر دانشگاه کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تربیت اخلاقی در رعایت حجاب دانشجویان دختر دانشگاه کاشان انجام شده است. این پژوهش از نظر اجرا توصیفی همبستگی می باشد. جامعه آماری، کلیه دانشجویان دختر دانشگاه کاشان در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد در سال تحصیلی 95-1394 به تعداد 3252 نفر بود که از میان آن ها با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم 344 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته تربیت اخلاقی و حجاب استفاده شده است. سنجش روایی سازه ای با استفاده از آماره KMO برای تربیت اخلاقی 94/0 و برای حجاب 91/0 و پایایی پرسشنامه ها از طریق آلفای کرونباخ برای تربیت اخلاقی 95/0 و برای حجاب 92/0 برآورد شده است. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی(فراوانی، درصد، کمینه و بیشینه، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی(رگرسیون، مدل معادلات ساختاری، آزمون t و F ) با کمک نرم افزار SPSS22</sub> و </sub>AMOS22</sub> انجام شد. یافته ها حاکی از آن است که متغیر تربیت اخلاقی توانسته است 44/77 درصد از تغییرات حجاب را پیش بینی کند. نتایج تحلیل داده ها نشان از معنادار بودن نقش تربیت اخلاقی و هر یک از مؤلفه های آن در رعایت حجاب دانشجویان دارد. بر این اساس هر چه هر یک از مؤلفه ها تقویت شود میزان رعایت حجاب مناسب تر خواهد (05/0 p<).
تحلیل جنسیتی سرمایه اجتماعی و سلامت روان در سطح محله (مطالعه موردی شهروندان 18 سال و بالاتر شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تفاوت میزان سرمایه اجتماعی و سلامت روان در محلات شمال و جنوب شهری بر حسب جنسیت و همچنین مطالعه تأثیر سرمایه اجتماعی بر سلامت روان می باشد. تحقیق حاضر به روش پیمایش اجرا شده و اطلاعات با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. جامعه آماری تحقیق، شامل افراد 18 سال و بالاتر شهر ساری می باشد و حجم نمونه 450 نفر می با شد. یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که میزان سرمایه اجتماعی محله ای در محلات شمال و جنوب شهر ساری دارای تفاوت معنادار می باشد. به این صورت که میانگین سرمایه اجتماعی در محلات جنوب شهر (3.58از5) بیشتر از محلات شمال شهر (1.78از5) می باشد. همچنین میانگین سلامت روان در محلات شمال و جنوب شهر دارای تفاوت معناداری می باشد. به طوری که محلات جنوب شهر از سلامت روان بالاتری نسبت به محلات شمال شهر برخوردار می باشند. میانگین سرمایه اجتماعی و سلامت روان در بین زنان و مردان در محلات شمال و جنوب شهر ساری تفاوت معناداری وجود دارد. یافته ها نشان می دهد که مردان از سلامت روان بالاتری نسبت به زنان برخوردار می باشند؛ در حالی که زنان میانگین بالاتری از سرمایه اجتماعی محله ای را به خود اختصاص داده اند.
جایگاه زنان در گفتمان رهبران انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران با ظهور و بروز یک تحول گفتمانی در جامعه ایران قابل شناسایی است. این انقلاب نه تنها در وضعیت جامعه ایران نمایان گر تحولی گفتمانی و معنایی بود، بلکه توانست با ایجاد یک پیوند نشانه و معنای جدیدی را به منصه ظهور برساند. پژوهش حاضر در راستای شناخت مشخصه های این تحول گفتمانی به مطالعه نظریه پردازان اصلی این انقلاب: یعنی امام خمینی(ره) و آیت الله خامنه ای می پردازد و با توجه به محدودیت پژوهش برای مطالعه تمام جوانب تحلیل گفتمان رهبران انقلاب، یکی از چالش بر انگیزترین مباحث این گفتمان یعنی جایگاه و مقام زنان از منظر رهبران انقلاب انتخاب شده است. در همین راستا سوال ما از این قرار است: آیا در فرمایشات رهبران انقلاب اسلامی در ستایش و توصیف و تکریم جایگاه زنان خط فکری واحدی مشاهده می شود؟ یافته ها حاکی از آن است که با توجه به تحلیل گفتمان بیانات و فضای عقیدتی رهبران انقلاب که پیروی از آموزه های اسلامی را سرلوحه رویکرد و رفتار خود قرار داده اند، می توان بر عظمت مقام زنان و تجلیل از دستاوردهای آن ها تاکید کرد. همچنین رهبران انقلاب به صورت مداوم با مقولاتی چون ارزش های اسلامی، انسانیت، برابری، مقام مادر، شجاعت، حق و تکلیف قائل شدن برای مشارکت در تعیین سرنوشت زنان تاکید می کردند و با ترفیع جایگاه زن در همه شئون زندگی فردی، اجتماعی و سیاسی، معتقدند زنان باید عهده دار وظیفه ساخت و حفاظت از نظم سیاسی مبتنی بر اسلام و ارزش های الهی باشند.
شناسایی عوامل موثر بر ایجاد سقف شیشه ای زنان شاغل در ستاد شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ایران بر اساس رویکرد تفسیری-ساختاری (ISM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش با درک این موضوع از راه تحلیل تفسیری-ساختاری (ISM) در پی طراحی مدلی مبتنی بر دسته بندی و تفکیک عوامل موثر بر ایجاد سقف شیشه ای کارکنان زن شاغل در ستاد شرکت ملی پخش فراورده های نفتی ایران می باشد. این پژوهش در یک بازه زمانی یک ساله بین آذر ماه 1395 تا دی ماه 1396 انجام شد. روش شناسی پژوهش ترکیبی می باشد که در بخش کیفی مبتنی بر شناسایی عوامل موثر بر ایجاد سقف شیشه ای از راه بررسی مبانی نظری و تئوریک و انجام تحلیل دلفی با مشارکت 20 کارشناس به عنوان اعضای پانل می باشد و در بخش کمی نیز از راه تشکیل ماتریس خودتعاملی ساختاری در پی مدل سازی ساختاری و تفسیری می باشد که در این بخش تعداد 30 نفر از کارشناسان منابع انسانی (داخل و خارج از شرکت) مشارکت کردند. نتایج پژوهش نشان می دهند که اساسی ترین عامل سقف شیشه ای زنان در ستاد شرکت ملی پخش فراورده های نفتی ایران بر اساس مدل طراحی شده، نبود قوانین حمایتی است که این شاخص مربوط به مولفه اصلی علل برون سازمانی و مولفه فرعی علل سیاسی و مقرراتی در نتایج دلفی بودند. هم چنین، در بالاترین سطح و در واقع کم اثرترین عامل بر ایجاد سقف شیشه ای، شاخص نبود جو مناسب برای کار زنان، از علل ساختاری مولفه اصلی درون سازمانی می باشد.
تحلیل مشروعیت شرط عدم طلاق با نگاه به مقاصد شریعت در حوزه خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرط عدم طلاق در عقد نکاح، می تواند از وقوع بسیاری از طلاق ها جلوگیری نماید؛ به این معنا که زوج، ضمن عقد نکاح، متعهد گردد جز در موارد خاص، همسر خویش را طلاق ندهد. فقها، پیرامون مشروعیت شرط مذکور، نظرات متفاوتی ارائه نموده اند لیکن موضوع این مقاله تحلیل اعتبار شرط عدم طلاق با توجه به مقاصد شریعت می باشد. توجه به مقاصد شریعت در آراء فقهای امامیه جایگاه مهمی دارد و فقهای مقصدگرا ضمن اشاره به امکان کشف مقاصد شریعت، مقاصد مختلفی برای جعل نکاح ذکر کرده اند. این مقاله با توجه به مقاصد شریعت در نکاح، با شیوه توصیفی تحلیلی به بررسی مشروعیت شرط عدم طلاق پرداخته و شرط عدم طلاق را با لحاظ شرایطی، موافق مقصد شارع در حوزه خانواده می داند.
کندو کاوی در سیستم معانی ذهنی مدیران و درمانگران زنان مصرف کننده مواد مخدر در استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه کند و کاوی در سیستم معانی ذهنی مدیران و درمانگران زنان مصرف کننده مواد مخدر درباره علل اعتیاد زنان به مواد مخدر در استان کرمانشاه است. روش این تحقیق، کیفی از نوع نظریه بنیادی است. نمونه این پژوهش 14 نفر از مدیران ستادها، شورا ی مبارزه با موادمخدر و درمانگران زنان مصرف کننده مواد مخدر در استان کرمانشاه هست که به دو روش نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه عمیق و بدون ساختار استفاده شده است. از تجزیه و تحلیل داده ها سه مقوله مفهومی اصلی با عنوان تسهیل کننده درونی، تسهیل کننده ارتباطی و تسهیل کننده بیرونی به دست آمد که مقوله های مفهومی اصلی از 9 مقوله فرعی ضعف اعتقادات مذهبی و اخلاقی، لذت گرایی کاذب، کسب منفعت آسان، عدم آگاهی از مضرات مواد، خرده فرهنگ استفاده مواد در جشن ها و مناسبات، باورهای عامیانه در مورد خواص دارویی، دسترسی آسان، ضعف قانون و بیکاری ساخته شده است. براساس مقوله هسته پژوهش، شرایط مبارزه کنونی تحت عنوان کاهش عرضه خیلی جواب گو نیست؛ باید روش کاهش تقاضا، برنامه های آمورزشی، برنامه های اقتصادی برای تغییر و بازنگری در قوانین مدنظر قرار گیرد.
نقش میانجی مدیریت استعداد در رابطه مدیریت دانش و نگرش به تغییر سازمانی (مطالعه موردی؛ دبیران زن دوره متوسطه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی مدیریت استعداد در رابطه مدیریت دانش و نگرش به تغییر سازمانی انجام شد. روش تحقیق، توصیفی و طرح پژوهشی همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دبیران زن مقطع متوسطه ناحیه 4 شیراز بود که با استفاده از شیوه تصادفی ساده190 نفر به عنوان نمونه آماری جهت مطالعه انتخاب شد . برای گردآوری داده های پژوهش از سه پرسشنامه استاندارد مدیریت دانش، نگرش به تغییر سازمانی و مدیریت استعداد استفاده شد . روایی پرسشنامه ها با استفاده از روایی محتوایی و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ بررسی و مورد تایید قرار گرفت . داده های تحقیق پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزارهای آماری LISREL و SPSS و آزمون مدل معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج الگویابی معادلات ساختاری نشان داد رابطه بین مدیریت دانش و نگرش به تغییر سازمانی با میانجی گری مدیریت استعداد مثبت و معنی دار می باشد. با توجه به شاخص های نیکویی برازش، مدل ارائه شده مناسب بوده و قابل تعمیم به جامعه آماری می باشد .
بررسی موانع توسعه کارآفرینی زنان در ایران با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه زنان نقش مهمی در زمینه کسب و کار دارند. یکی از مهم ترین این کسب و کارها کارافرینی است که سهم بسزایی در رشد اقتصادی کشورها دارد و ضروری است که شرایط مناسب برای خوداشتغالی و توسعه کارآفرینی زنان فراهم گردد. بدیهی است که در مسیر توسعه فعالیت های کارآفرینانه زنان، موانع و مشکلات گوناگونی وجود دارد که شناسایی و رفع آنها منجر به تسهیل کارآفرینی خواهد شد. مطالعه موانع کارآفرینی زنان به شناسایی محدودیت های موجود، اصلاح مسیر آتی و در نهایت افزایش کارآیی فردی و اجتماعی آنان کمک می کند. هدف از این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی موانع توسعه کارآفرینی زنان در ایران است. در این راستا، موانع فردی، محیطی، زیربنایی، شروع و ادامه کار، سازمانی و شغلی شناسایی شده و در ادامه این موانع از دیدگاه زنان کارآفرین ایران و اساتید رشته کارآفرینی اولویت بندی شده اند. اولویت بندی موانع از دیدگاه خبرگان، با روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی انجام شده است. نتایج نشان داد مهمترین موانع کارآفرینی زنان، از نظر مردان موانع زیربنایی و از نظر زنان عوامل محیطی است.
اعتماد اجتماعی و هویت اجتماعی ؛ باز اندیشی در هویت اجتماعی زنان تحصیلکرده مورد مطالعه دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هویت اجتماعی از عوامل متعددی متأثر است که اعتماد اجتماعی یکی از آن عوامل است. با توجه به تغییر و گسترش جایگاه و عرصه های حضور زنان در جامعه و دانشگاه ها، هدف از مطالعه حاضر بررسی رابطه بین اعتماد اجتماعی و هویت اجتماعی(سنتی، مدرن و پست مدرن)5577 نفر از دانشجویان زن مقاطع کارشناسی تا دکتری دانشگاه تبریز در سال 1394 بوده است. این پژوهش با استفاده از روش پیمایش اجرا گردیده است. چارچوب نظری پژوهش با بهره گیری از نظریات گیدنز، زتومکا، افه، جنکینز، تدوین شده است. روش نمونه گیری طبقه ای و تصادفی ساده بود. داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته از یک نمونه 360 نفری از دانشجویان زن مقطع مختلف دانشگاه تبریز جمع آوری گردیده و برای برآورد اعتبار از دو روش اعتبار محتوا و اعتبار سازه استفاده شده است. با توجه به نتایج، در ابعاد هویت، بالاترین میانگین در بعد هویت سنتی با میانگین4/2 و هویت مدرن با میانگین 03/2 می باشد. اعتماد اجتماعی زنان تحصیلکرده در شاخص اعتماد تعمیم یافته، بالا است و معادل 5/80، و در شاخص اعتماد نهادی، پایین است. براساس یافته ها، اعتماد اجتماعی با هویت مدرن و پست مدرن زنان تحصیلکرده رابطه دارد. همچنین پایگاه اقتصادی - اجتماعی با هویت های مدرن و پست مدرن رابطه معنی دار دارد. میزان کفایت مدل با آزمون دوربین واتسون انجام شده که نشان دهنده یک مدل مناسب است. با استفاده از مدل رگرسیون خطی چند گانه، متغیرهای سن، رشته تحصیلی، مقطع تحصیلی،اعتماد فردی و اعتماد نهادی می توان 36% از واریانس هویت اجتماعی را تبیین نمود.
تحلیل جامعه شناختی عوامل موثر بر خشونت خانگی علیه زنان (مورد مطالعه: زنان متاهل شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل اجتماعی موثر بر خشونت خانگی علیه زنان در شهر ارومیه می باشد. برای تببین تئوریک مسئله از نظریه های منابع در دسترس، جامعه پذیری جنسیتی، تضاد و ناسازگاری پایگاهی، نظریه ستمگری و سرمایه اجتماعی بهره گرفته شده است. روش تحقیق پژوهش حاضر از نوع پیمایشی بوده و جامعه آماری شامل کلیه زنان متاهل 49-15 شهر ارومیه در سال 1394 می باشد که از این تعداد، با استفاده از فرمول کوکران و بر اساس شیوه نمونه گیری خوشه ای 381 نفر به عنوان حجم نمونه جهت گردآوری اطلاعات انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بوده و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS استفاده شده است. برای حصول اطمینان از اعتبار ابزار مورد استفاده در تحقیق حاضر، از روش اعتبار سازه و اعتبار صوری استفاده شده است. همچنین آلفای کرونباخ روشی است که برای محاسبه پایایی مقیاس های تحقیق مورد استفاده قرار گرفته است. یافته ها حاکی از آن است که رابطه خطی بین متغیرهای حمایت اجتماعی، احساس امنیت، سرمایه اجتماعی و اقتدار نامشروع مرد در خانواده با خشونت علیه زنان مورد تایید واقع شده است، نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که متغیرهای مانده در مدل رگرسیونی توانستند 5/24 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نمایند و در این بین، متغیر اعمال قدرت از سوی مرد در خانواده بیشترین سهم را در تبیین متغیر خشونت علیه زنان داشته است.
زن آرمانی؛ زن فتانه در آثار: سیمین دانشور، شهرنوش پارسی پور،غزاله علی زاده، منیرو روانی پور و بلقیس سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرداختن به ادبیات داستانی که خود به نوعی سرگذشت پرفراز و نشیب زندگی جوامع بشری است، در حقیقت هویدا ساختن اندیشه های انسانی نویسندگانی است که برآنند تا بازتاب زندگانی اجتماعی و فردی مردمان عصر خویش را به تصویر کشند و در لابه لای آن، خواسته ها، افتخارات، اندوه ها و دل تنگی های بشری را به نمایش بگذارند. در این میان نگارش داستان توسط زنان نشانه ی بسیار مهمی از تحول اجتماعی، فرهنگی و انسانی است که در عرصه ی زندگی زنان در ایران رخ داده است. زنانی که می کوشند تا از زبان قشرهای گوناگون جامعه، به بیان آلام، آرزوها و مطالبات جامعه انسانی خویش بپردازند و تصویری را که جامعه به واسطه شرایط برای آنان خلق می کند، از زن فتانه تا زن آزمانی به تصویر کشند. بدین منظور در این مقاله کوشیده شده تا بر اساس شیوه تحلیلی توصیفی به تبیین جایگاه زن در ادبیات داستانی معاصر ایران پرداخته شود.