زن و جامعه (جامعه شناسی زنان سابق)
زن و جامعه سال دوازدهم تابستان 1400 شماره 2 (پیاپی 46) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با رویکرد نظریه بنیانی، به مطالعه کیفی پدیده تن فروشی و شیوع روابط نامشروع و بی بندباری جنسی در جامعه که منجر به پدیده «فروپاشی» گردیده و بررسی شرایط علًی، شرایط مداخله گر، زمینه ها، استراتژی ها و پیامدهای استراتژی های بکار رفته، می پردازد. چیرگی و استیلای انحرافات جنسی بنا بر نظر اندیشمندان علوم اجتماعی، از مهم ترین عوامل گرایش به جرم و بزهکاری می باشد. هدف از این پژوهش، بررسی زمینه های وقوع جرم، استراتژی ها و پیامدهای استراتژی های بکار رفته، توسط زنان زندانی در زندان مرکزی تهران می باشد.روش : با استفاده از روش گرندد تئوری و تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته، با 14 زن که سابقه بازگشت مجدد به زندان داشته اند، از طریق نمونه گیری هدفمند، مصاحبه عمیق صورت گرفت. بعد از مصاحبه دهم، اشباع مفهومی حاصل گردید. برای اطمینان خاطر، انجام مصاحبه تا نفر چهاردهم، ادامه یافت. داده ها با استفاده از مدل پارادایمی اشتروس و کوربین، مقوله بندی و سپس مدل پارادایمی آن ترسیم گردید.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که، نارضایتی از ازدواج، گرایش به دوست ناباب و تنگناهای مالی، از جمله علل انحراف در این زنان می باشد. فقر، محیط نامناسب خانوادگی، خلأهای عاطفی، آسیب های عمیق دوران کودکی و فقر فرهنگی از عوامل مداخله گر در این انحراف، می باشند که راهبردهایی چون، همانندسازی انحرافی، کجروی برای بقا، ازدواج درمانی و قتل نفس را در پی دارد. برخی از پیامدهای این راهبردها، از هم پاشیدگی خانوادگی، طرد اجتماعی و فروپاشی می باشد.
مرور نظام مند عوامل زمینه ساز طلاق توافقی زوجین دهه اخیر در ایران (98 - 1388)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف شناسایی عوامل زمینه ساز طلاق توافقی به شیوه مرور نظام مند صورت گرفته است. جهت گردآوری داده ها از روشتحلیل اسنادی استفاده گردید، جمعیت مورد مطالعه پژوهش شامل تمامی تحقیقات کمّی و کیفی منتشرشده (1398-1388)بود و جمعاً 192 پژوهش کمّی و کیفی مورد بررسی قرار گرفت و از این تعداد،56 پژوهش به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. اطلاعات به دست آمده با ابزار چک لیست محقق ساخته و تلخیص مطالب در قالب جداول ارائه شد. یافته ها نشان داد: سه دسته عوامل به عنوان زمینه ساز طلاق توافقی با عنوان فردی، بین فردی و فرا فردی نقش دارند، بدین ترتیب که در ابعاد فردی، به ترتیب عوامل ویژگی های شخصیتی و روانی(بیماری های روانی، چشم وهم چشمی، ضرب و شتم،دروغ گویی،سوءظن و بدبینی،خیانت، خشونت اخلاقی و رفتاری، عدم صبر و گذشت، تصویر مثبت از پیامدهای طلاق، منبع کنترل و تاب آوری، آرمان گرایی زوج)، اعتیاد، روابط جنسی، اعتقادات مذهبی، تحصیلات؛ در ابعاد بین فردی، به ترتیب عامل ضعف در مهارت های ارتباطی، عوامل خانوادگی، دخالت اطرافیان، روابط قبل از ازدواج و در ابعاد فرا فردی نیز، به ترتیب عوامل مربوط به فرهنگ(آشنایی و شناخت شتابزده،نبودن آموزش های مناسب قبل از ازدواج، اختلاف فرهنگی و طبقاتی، ازدواج اجباری،چندهمسری،) عوامل اقتصادی(بیکاری، درآمد کم،اشتغال ناپایدار،کسب درآمد از راه های نادرست، نداشتن مسکن و بدهکاری)، شبکه های ماهواره ای و مجازی، عوامل اجتماعی(پایگاه اجتماعی، فقدان مهارت های اجتماعی، نگرش منفی جامعه نسبت به خانه داری زنان و روابط عاطفی و احساسی با جنس مخالف) و سبک زندگی(صنعتی شدن و شهرنشینی) مؤثر بودند.
کنش پذیری سوژه زن در تحولات تاریخ معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر این است تا نشان دهد زنان با گذشت زمان به عنوان حاملان حرکت های اومانیسیتی، به جای عدم کنش پذیری در مقابل ساختار مذکر به سوژه های سر به راهی در ساختار مذکر تبدیل شده اند و به جای تاکید بر ساختار غیر جنسیتی و نقد نابرابری های ساختار اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مذکر، خود به عنوان جزیی از ساختار، حضور در ساختار را به عنوان یک وظیفه اجتماعی برای خود در نظر گرفته اند. روش: روش تحقیق تحلیلی و توصیفی است و چارچوب نظری تحقیق مارکسیسم ساختارگرا است.یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که جنبش های دفاع از حقوق زنان گرچه در اعتراض به برخی نابرابری ها در صورتبندی های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی شکل گرفته است، اما اعتراضات زنان هم موجبات گسترش مشارکت زنان در زندگی سیاسی و فرهنگی را هموار نکرده است و هم این اعتراضات، زنان را به سوژه های متوهم و سربه راهی تبدیل کرده است.
مطالعه کیفی خشونت علیه زنان بلوچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: خشونت خانگی علیه زنان خطر قابل توجهی برای سلامتی زنان، خانواده و جامعه به همراه دارد. بررسی و مطالعه این موضوع در بین زنان بلوچ دارای پیچیدگی ها ی روش شناسی و فرهنگی می باشد .این مطالعه با بهره گیری از رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی به بررسی خشونت علیه زنان در میان زنان بلوچ در شهرستان ایرانشهر می پردازد.روش : نمونه مورد مطالعه شامل 18 نفر از زنانی است که به دادگستری ایرانشهر مراجعه کرده اند و با اشباع نظری در حجم نمونه و با روش نمونه گیری هدفمند و نمونه گیری نظری که خاص روش شناسی کیفی می باشد به دست آمده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها و رسیدن به نظریه نهایی از روش شناسی نظریه زمینه ای بهره گرفته شده است . یافته ها: نتایج این پژوهش سیزده مقوله عمده، مردسالاری ، سایه طلاق ، اعتیاد ، پدرمکانی، ننگ طلاق، اردواج اجباری ، ازدواج مجدد و تهدید به آن ، انواع خشونت ها علیه زنان ، خشونت خانواده ی شوهر ، سیاست محتاطانه ی خانواده ی مشارک کننده ، تحمل خشونت ، انروا و کناره گیری ، طلاق ابزار قدرت مردان و یک مقوله هسته مردسالاری ، گفتمان قدرت و خشونت علیه زنان می باشد.
پیش بینی ابعاد هویت یابی دختران بر اساس عزت نفس وابعاد تصویر بدنی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی ابعاد هویت یابی بر اساس عزت نفس و تصویر بدنی دختران انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دبیرستان مناطق 2 و 12 شهر تهران در سال تحصیلی 96-95، تعداد نمونه با فرمول کلاین 308نفر برآورد گردید. نمونه گیری بروش خوشه ای تصادفی یک مرحله ای انجام شد. از پرسشنامه های ابعاد هویت- نسخه چهارمAIQ-IV، عزت نفس کوپر اسمیت و روابط چند بعدی بدن- خود(MBSRQ)، استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها بکمک ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام صورت گرفت. یافته ها نشان داد که ابعاد هویت یابی دختران بر اساس عزت نفس و تصویر بدنی آنها قابل پیش بینی است، عزت نفس نوجوانان با گرایش هویت شخصی رابطه مثبت معنادار داشته ولی با گرایش هویت ارتباطی و اجتماعی رابطه معناداری نبود. هم چنین تمام ابعاد هویت (شخصی، ارتباطی و اجتماعی) با مولفه گرایش به ظاهر تصویر بدن رابطه معناداری دارند. گرایش هویت ارتباطی با مؤلفه های گرایش به ظاهر (01/0p <، 28/0r=)، ارزیابی تناسب (05/0p <، 13/0r=) و گرایش به تناسب (05/0p <، 13/0r=) تصویر بدن رابطه معنی دار داشته و گرایش هویت اجتماعی با گرایش به ظاهر (01/0p <، 36/0r=) رابطه مثبت و معنی دار داشت.
مطالعه تطبیقی بازتاب خبری مفهوم زن و سیاست در روزنامه های کیهان و جمهوری اسلامی (1397- 1357)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی به روش تحلیل محتواست که با هدف مقایسه بازتاب خبری مفهوم زن و سیاست در دو روزنامه کیهان و جمهوری اسلامی، بین سالهای 1357 تا 1397 صورت گرفت. بدین منظور شمارگان مختلف این دو روزنامه، در طی40 سال، در موضوعات مختلف با هم مورد مقایسه قرارگرفت. روش اجرای این پژوهش با بهره گیری از مقوله بندی، کدگذاری، و شمارش تعداد تکرارهایِ موارد مورد بررسی بود. سپس با بهره گیری از نرم افزارSPSS این پژوهش به انجام رسید. یافته های پژوهش حاکی از آن بودکه روزنامه کیهان به طرز معناداری، بیشتر از روزنامه جمهوری اسلامی به بررسی مفهوم زن و سیاست و بازتاب آن پرداخته است. همچنین دیگر یافته ها حاکی از آن بودکه؛ درمجموع تعداد اخبار و موضوعات رویدادگرا با 7/79درصد (1124 مورد) به مراتب بیشتر از مباحث موضوع گرا که با 3/21درصد (285 مورد) به صورت مفهومی و موضوعی به بازتاب زن و سیاست پرداخته بودند و از عمق کمتری برخوردار بودند، موجود بود. این پژوهش همچنین نشان داد که موضوع زنان و تحول مفهومی آن با سیاست، در اولویت اخبار روزنامه های مورد مطالعه نبوده است. ولی در برخی از برهه های زمانی، بسته به اینکه روزنامه دارای تم فکری اصولگرا یا اصلاح طلب بوده؛ تعداد موارد تکرار بصورت معناداری تغییر نموده است.
کاوش کیفی بسترها و پیامدهای اعتیاد زنان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مطالعه و درک بسترها و پیامدهای اعتیاد زنان انجام شده است. روش انجام پژوهش، نظریه زمینه ای می باشد و مشارکت کنندگان، تعداد 25 نفر از زنان بهبود یافته خراسان جنوبی هستند که در مرحله ترک اعتیاد بسر می بردند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته به دست آمده و تا مرحله اشباع نظری ادامه یافته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که تجربه چالش های بنیادین همچون طلاق و ازدواج مجدد والدین، فروپاشی خانواده، خشونت خانگی و اعتیاد والدین، از جمله شرایط علی گرایش زنان به مصرف مواد مخدر هستند. جبر و محدویت های مضاعف در زمینه انتخاب همسر و ازدواج های تحمیلی و همچنین ترک تحصیل به اجبار خانواده، عوامل و شرایط زمینه ای اعتیاد زنان، محسوب می شوند. عوامل مداخله گر مصرف مواد توسط زنان نیز شامل حلقه ها و تله های اعتیاد می باشد که در آن، اعتیاد، نتیجه یک توطئه خانوادگی است و علاوه بر آن، شامل سابقه طولانی مدت مصرف مواد در خانواده و زندگی در یک فضای آلوده به مواد مخدر و مصرف تفننی و تفریحی مواد با دوستان و آشنایان می باشد. پیامدهای اعتیاد برای زنان نیز شامل طرد و تنبیه از طرف خانواده و اطرافیان، انزوا و عزلت و گرایش به یک اقتصاد غیر رسمی، مبتذل و بی پایه می باشد که می تواند زمینه ساز انواع دیگری از انحرافات اجتماعی باشد.
نقش و کارکرد اجتماعی زنان در بومی سروده ها (مطالعه موردی بومی سروده های منطقه کهگیلویه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از کارکردهای شعر، بازنمود تیپ های مختلف جامعه است. از آنجا که شعر عامه در پیوند با زندگی مردم است، برای نشان دادن انواع تیپ های اجتماعی، ظرفیت و توانایی بیشتری دارد. اشعار عامه و بومی سروده ها با توجه به تفاوت های بینادین فرمی و محتوایی نسبت به اشعار کلاسیک، درباری و محافل روشنفکری؛ به واقعیت زندگی توده مردم نزدیک تر است و ازین رهگذر بستر مناسبی برای مطالعه رفتارهای اجتماعی به شمار می رود. از آنجا که بومی سرودها سراینده مشخص ندارند و در موقعیت های مختلف زندگی از جمله سوگ، سرور، حین انجام کارها و فعالیت ها به کار می روند، به سادگی نمی توان گفت که ماهیت آنها زنانه است یا مردانه و یا اینکه زنان و مردان کدام یک نقش فعال تری در این میان، برعهده دارند؛ اما می توان گونه های ایفای نقش، کارکرد و میزان حضور ایشان را با توجه به انواع اشعار موجود مشخص کرد. این پژوهش در پی تبیین جایگاه زنان روستایی و دستاوردهای آنان با توجه به محیط و گروه هایی است که در آن فعالانه زندگی می کنند؛ همچنین نتایج حاصل از آن می تواند به درک بیشتر ما از هستی اجتماعی زنان در مناطق روستانشین کهگیلویه کمک کند. در این پژوهش با استفاده از روش تحقیق میدانی همراه با مطالعات کتابخانه ای بومی سروده های مورد نظر جمع آوری شده و با تکیه بر جامعه شناسی ادبیات از جمله رویکرد جامعه شناسی گلدمن مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. شیوه ارائه مطالب با استفاده از روش توصیفی تحلیلی بر اساس مطالعه موردی منطقه کهگیلویه در استان کهگیلویه و بویراحمد بوده است.
مقایسه اثربخشی درمان های شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و پذیرش و تعهد بر انعطاف پذیری کنشی در زنان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان های شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و پذیرش وتعهد بر انعطاف پذیری کنشی در زنان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی شهر بجنورد در سال 1398بودند که بااستفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 45 زن انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه آزمایشی و یک گروه کنترل(هرگروه 15زن) قرار گرفتند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های اضطراب اجتماعی ترنر وهمکاران (1989) و انعطاف پذیری کنشی کانر و دیویدسون(2003) استفاده شد. روش پژوهش آزمایشی باطرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. گروه های آزمایشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی(8 جلسه 90دقیقه ای) و پذیرش وتعهد(8 جلسه 90دقیقه ای) قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد، هر دو درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و پذیرش وتعهد بر افزایش انعطاف پذیری کنشی در زنان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی اثربخش بودند(0.01p <) و بین اثربخشی درمان های شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و پذیرش وتعهد بر افزایش انعطاف پذیری کنشی در زنان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی، تفاوت معناداری وجود نداشت(0.05p>). بنابراین می توان از این درمان درجهت افزایش انعطاف پذیری کنشی در افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بهره برد.
بررسی اثربخشی درمان بافت نگر انصاف محور مبتنی بر نظریه بوزورمنی-نایج بر افزایش کیفیت و کاهش تعارضات زناشویی در زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رویکرد درمانی بافت نگر انصاف محور (مبتنی بر نظریه بوزورمنی-نایج) بر افزایش کیفیت زناشویی و کاهش دلزدگی زناشویی در زوجین دارای تعارضات زناشویی بود.روش : روش این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون پسآزمون، با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل همه زوج هایی بود که در سال 1398- 1397 به دفتر مشاوره و خدمات روان شناختی خصوصی زیر نظر سازمان نظام روانشناسی و مشاوره در شهر ارومیه مراجعه داشتند پرسشنامه های مورد استفاده شامل مقیاس کیفیت زناشویی فرم تجدیدنظر شده باسبی و همکاران (RDAS) و پرسشنامه تعارضات زناشویی تجدیدنظر شده ثنایی و همکاران (MCQ-R) بود. پس از همتاسازی، آزمودنی ها در دو گروه (آزمایش و کنترل) هر گروه 8 زوج گماشته شدند. سپس برای گروه آزمایشی 10جلسه روان درمانی با رویکرد بافت نگر انصاف محور صورت گرفت و پیگیری پس از 3 ماه انجام گرفت. برای تحلیل داده ها و فرضیه ها از روش آزمون آماری «تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر» و نرم افزار SPSS استفاده گردید.یافته ها: نتایج نشان داد، اثربخشی رویکرد درمانی بافت نگر انصاف محور بر افزایش «کیفیت زناشویی» و کاهش «تعارضات زناشویی» با گروه کنترل در سطح (001/0p<) تفاوت معنادار وجود دارد و اثربخشی درمان با گذشت زمان پایدار است. بنابراین می توان گفت در درازمدت حس عدالت و انصاف در رابطه منجر به بهبودی پایدار کارکردهای خانواده می گردد.
ارزیابی بروندادهای علمی پژوهشگران زن وابسته به دانشگاه یزد با استفاده از نمایه استنادی کلاریویت آنالیتیکس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی بروندادهای علمی پژوهشگران زن وابسته به دانشگاه یزد با استفاده از نمایه استنادی کلاریویت آنالیتیکس بین سال های 2010 تا 2019 انجام گرفته است. این تحقیق از نوع کاربردی ست و با روش توصیفی-پیمایشی، با کمک شاخص های علم سنجی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 4084 مدرک از پژوهشگران دانشگاه یزد طی سال های 2010 تا 2019 می باشد که در پایگاه استنادی کلاریویت آنالیتیکس نمایه شده است. یافته های پژوهش نشان داد روند انتشار تولید علم در سال های 2010 تا 2018 به صورت صعودی و در سال های 2018 تا 2019 به صورت خطی می باشد. همچنین، پژوهشگران زن در دانشگاه یزد تمایل زیادی به همکاری با پژوهشگران دانشگاه آزاد اسلامی دارند. شبکه ارتباط علمی کشورها نیز نشان داد بعد از ایران، هند با 79 زوج علمی، بیشترین ارتباط را با سایر کشورها برقرار کرده است. پژوهشگران زن در دانشگاه یزد تمایل بسیار زیادی به مشارکت با پژوهشگران ایالات متحده آمریکا دارند. موضوعات مهندسی، ریاضیات و فیزیک پرکاربردترین حوزه ها در تولیدات زنان وابسته به این دانشگاه می باشند. بررسی موضوعات داغ در پژوهش های زنان دانشگاه یزد با روش هم رخدادی واژگان نیز نشان داد کلیدواژه های "فیزیک" و "مجموعه فازی" با بیشترین رخداد نقاط قرمز نقشه را کسب کرده اند. نشریه journal of high energy physics با چاپ 90 مدرک بیشترین استفاده را میان زنان دانشگاه مذکور داراست. همچنین پژوهشگران زن این دانشگاه جهت تولید اطلاعات علمی، از دو زبان انگلیسی و عربی استفاده کرده اند.
مدل علی گرایش به طلاق عاطفی بر اساس تمایز یافتگی خود با میانجی گری دلزدگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طلاق عاطفی مهمترین عامل ناامیدی خانواده است و باعث ایجاد شکاف عاطفی خانواده می شود. هدف از این مطالعه - تدوین مدل علی گرایش به طلاق عاطفی بر اساس تمایز یافتگی خود با میانجی گری دلزدگی زناشویی بود.پژوهش حاضر با توجه به هدف آن از نوع کاربردی و شیوه ی اجرای آن توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره بهزیستی شهرستان قصرشیرین بودند. که از میان آنها به روش تصادفی چند مرحله ای و با استفاده از نمونه های در دسترس 100 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. سپس داده های مورد نظر با استفاده از پرسشنامه های طلاق عاطفی گاتمن (1999)، تمایز خود (DSI-SF) دریک (2011) و دلزدگی زناشویی پاینز (1996) جمع آوری شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری نشان دادند بین گرایش به طلاق عاطفی بر اساس تمایز یافتگی خود با میانجی گری دلزدگی زناشویی رابطه معنی داری بودند.یافته ها نشان داد دلزدگی زناشویی رابطه بین گرایش به طلاق عاطفی و تمایزیافتگی خود را میانجی گری می کند. دلزدگی زناشویی به عنوان عوامل مهم و تأثیرگذار بر سطح ارتقا سلامت روانی مطرح است و با شناسایی عوامل به همراه برنامه ریزی مناسب می تواند منجر به کاهش طلاق عاطفی و افزایش خودتمایزیافتگی شود.
شناسایی علل طلاق زنان فاقد فرزند (مرحله ابتدایی چرخه زندگی زناشویی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل طلاق و تهیه و ساخت پرسشنامه عوامل طلاق در مرحله ابتدایی چرخه زندگی زناشویی زنان انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان مطلقه در مرحله ابتدایی چرخه زندگی زناشویی (متأهل فاقد فرزند) بودند که حداقل 6 ماه تجربه زندگی مشترک داشتند. در پژوهش حاضر چهار نمونه به روش نمونه گیری در دسترس مورد استفاده قرار گرفت که نمونه اول جهت یافتن عوامل اولیه و تدوین پرسشنامه (25 نفر)، نمونه ی دوم برای بررسی پایایی و روایی ابزار (50 نفر)، نمونه اصلی به منظور انجام تحلیل عامل اکتشافی (200 نفر) و نمونه ی چهارم به منظور انجام تحلیل عامل تأییدی (200 نفر) انتحاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه طلاق در مرحله ابتدایی چرخه زندگی زناشویی بود که پس از تحلیل نتایج این پژوهش ساخته و مورد تأیید قرار گرفت. طرح پژوهش، همبستگی از نوع تحلیل ماتریس کوواریانس بود که برای تحلیل نتایج از روش تحلیل عامل اکتشافی (EFA) و تحلیل عامل تأییدی (CFA) استفاده شد. نتایج تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی نشان داد که عوامل طلاق در مرحله ابتدایی چرخه زندگی زناشویی از نظر زنان طلاق گرفته شامل مشکلات جنسی و روابط زناشویی، نداشتن مهارت های زندگی لازم، مشکلات خانواده مبدأ و عدم بلوغ عاطفی؛ مشکلات اقتصادی و مشکلات فرهنگی و عدم شناخت، می باشند. شناسایی عوامل طلاق به عنوان الگو و مسیری برای زوج های جوان، و در نهایت باعث ارتقای سلامت عمومی جامعه می باشد.
بازدارنده های شخصی و نهادی به مثابه زیربنای سقف شیشه ای در ارتقای زنان در سازمان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حضور زنان در ساختارهای سازمانی بیش از پیش شده است ولی به نسبت در پست های میدیریتی کمتر دیده می شوند. هدف این پژوهش شناخت بازدارنده های مکمل سقف شیشه ای در ارتقای زنان به پست های مدیریتی است. روش پژوهش بر مبنای پارادایم تفسیری، رویکرد استقرایی و روش کیفی می باشد. داده های پژوهش نیز با ابزار مصاحبه به دست آمد و با استفاده از نرم افزار Maxqda10 تحلیل آن صورت پذیرفت. همچنین تحلیل داده ها به کمک تکنیک تحلیل مضمون انجام شد. جامعه آماری پژوهش کارمندان و مدیران شهرداری تهران و نمونه آن 19 نفر شامل 14 زن و 5 مرد می باشد. یافته ها نشان داد که موانع مشارکت و ارتقای زنان به جز عوامل و فرایندهای سازمانی، بازدارنده های شخصی و بازدارنده های نهادی نیز هستند. بازدارنده های سازمانی شامل موانع در فضای رسمی و فضای غیررسمی می شود. بازدارنده های شخصی شامل عوامل خانوادگی، نگرشی و مهارتی زنان و بازدارنده های نهادی شامل عملکرد دولت و نقش فرهنگ عمومی جامعه می باشد.
بررسی نقش جنسیت در شکل گیری هویت جنسی از دیدگاه آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر ضمن ارائه تعریفی از مفهوم هویت جنسی، قبول و تحسین جنسیت کودکان از سوی اطرافیان، آموزش نقش جنسی به کودکان از همان اوایل کودکی و نیز نفی تبعیض جنسیتی بین کودکان را از ارکان اصلی تربیتی در شکل گیری هویت مناسب جنسی می داند. این مقاله با روشی توصیفی و تحلیلی و با هدف تبیین نگاه آیات و روایات در بررسی نقش متغیر جنسیت در تربیت، عمده ترین الزامات تربیتی را در شکل گیری هویت جنسی دختران و پسران بررسی نموده است. داده پردازی مقاله کتابخانه ای همراه با استناد به آیات و روایات است و نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که جهت حصول تربیتی سالم و کارآمد باید جنسیت کودکان را فارغ از نگاه های فرهنگی و سوگیری های جنسیتی به عنوان رکن مهم تربیتی مورد دقت قرار داد. بر اساس یافته های این پژوهش نگاه تساوی طلبانه به جنسیت و نیز توقع یکسان در ارائه نقش جنسیتی، نگاهی ناصحیح و به دور از واقعیات تکوینی کودکان و مخلّ امر تربیت است.