زن و جامعه (جامعه شناسی زنان سابق)
زن و جامعه (جامعه شناسی زنان سابق) سال پنجم بهار 1393 شماره 1 (پیاپی 17) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مطالعات جامعه شناسان نشان می دهد که نقش زن خانه دار پیچیده است، به این معنا که گروهی از زنان آن را ارضاکننده می دانند گروهی دیگر آن را یکنواخت و آزار دهنده ارزیابی می کنند. این مقاله که مبنا بر پژوهش است، میزان رضایت زنان نسبت به خانه داری را ارزیابی می کند. مبنای نظری این پژوهش نظریه ی رضایت ""مازلو"" است که نیازهای انسان را برای هماهنگی با شرایط کار در سه دسته خلاصه می کند: «سطح اول: نیازهای حیاتی و زیستی؛ سطح دوم: نیاز های ارتباطی؛ سطح سوم: نیاز به شکوفا شدن استعدادها» بر این اساس، هرکاری که سطوح بالاتری از نیازها را تامین کند، کارکنان آن دارای رضایت بیش تری هستند. روش تحقیق، کیفی و کمی (پیمایشی) است. حجم نمونه ی نهایی 390 نفر بوده است که 300 نفر آن را زنان خانه دار و 90 نفر دیگر را نیز زنان شاغل تشکیل می دهند. این نمونه ها با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از مناطق بیست گانه ی شهر تهران انتخاب شده اند. نتایج تحقیق بیانگر آن است که زنان شاغل و خانه دار کار خانه را به کاری واقعی تعریف می کنند و انتظاراتی که از کار دارند این است که اولاً استقلال مالی و امنیت خاطر آنان را حفظ کند که شامل همان نیازهای سطح اول رضایتمندی شغلی است. در مرحله ی بعد کار هم باعث پیوندشان با دیگران شود و آن ها را از انزوا دور نماید و هم نتیجه ی کارشان در اختیار کسی (همسر) قرار گیرد که به او عشق می ورزند که با نیازهای سطح دوم رضایتمندی مطابقت دارد و نهایتاً این که کار، توان و استعداد آن ها را به کار گیرد که همان نیازهای سطح سوم رضایتمندی است.
اثر بخشی آموزش به شیوه ی رویکرد راه حل محور بر افزایش میزان سازگاری اجتماعی و حل بحران هویت نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثر بخشی آموزش به شیوه ی رویکرد راه حل محور بر سازگاری اجتماعی وحل بحران هویت نوجوانان دختر در بندرعباس می باشد. این پژوهش به روش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی نوجوانان دختر شهر بندرعباس می باشد. نمونه ی پژوهش شامل 20 نفر درگروه آزمایش و 20 نفر در گروه کنترل است که از بین 89 نفری که از میان 318 نفر تکمیل کننده پرسشنامه، نمره ی پایینی در پرسشنامه های بحران هویت و سازگاری اجتماعی اخذ کرده بودند، با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب گردیده اند. پرسش نامه ی بحران هویت و سازگاری اجتماعی به همراه اطلاعات دموگرافی آزمودنی ها جهت گردآوری داده ها استفاده شده است .داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج نشان داد آموزش به شیوه ی رویکرد راه حل محور بر سازگاری اجتماعی وحل بحران هویت نوجوانان دختر اثر مثبت و معنادار داشته است.
بررسی عوامل اجتماعی- خانوادگی مؤثر بر فرار دختران از منزل در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرار از منزل، از جمله رفتارهای ناسازگارانه ای است که از کودکان و نوجوانان سر می زند و با توجه به پیامدهای سوء آن، یکی از آسیب های خانوادگی و اجتماعی جامعه شناخته می شود. آسیبی که می تواند بهداشت روانی فرد و جامعه را تحت تاثیر قرار دهد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی دختران فراری و دختران عادی از نظر متغیرهای اجتماعی خانوادگی انجام شد. مطالعه ی حاضر با روش مورد- شاهدی انجام شد. بدین منظور 30 نفر از دختران فراری در مرکز خدمات اورژانس اجتماعی یزد، که تمام شماری شدند و 30 نفر از دختران عادی که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، مورد مقایسه قرار گرفتند. با توجه به یافته های این پژوهش، پیشنهاد می شود خانواده ها به آسیب پذیری دختران نوجوان توجه داشته باشند و جامعه نیز آگاهی خود را نسبت به نیازهای روحی و عاطفی دختران بالا ببرد.
بررسی رابطه ی مهارت های ارتباطی، الگوهای ارتباطی و سبک های حل تعارض با صمیمیمت زناشویی در زنان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی مهارت های ارتباطی، الگوهای ارتباطی و سبک های حل تعارض با صمیمیت زناشویی در زنان شهر اصفهان می باشد. به این منظور از میان کلیه ی زنان متأهل شهر اصفهان در سال 1391، تعداد 200 زن به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند که به پرسشنامه های صمیمیت زوجین اولیاء، مهارت های ارتباطی کوئین دام، الگوهای ارتباطی(CPQ) و سبک های اداره ی تعارض بین فردی(ICMSI) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها، از روش همبستگی استفاده شد.نتایج همبستگی نشان داد که همه ی پنج بعد مهارت های ارتباطی (قاطعیت در کلام، بینش نسبت به فرایند ارتباط، درک پیام، کنترل عواطف، گوش دادن) با صمیمیت زناشویی همبستگی مثبت معنادار دارند. هم چنین همه ی ابعاد الگوهای ارتباطی (سازنده ی متقابل، اجتنابی متقابل و توقع/ کناره گیری) در زنان با صمیمیت زناشویی همبستگی معنادار دارند. بین هر پنج سبک حل تعارض، به جز سبک اجتنابی نیز با صمیمیت زناشویی زنان همبستگی معنادار وجود دارد.
بررسی عوامل پیش برنده و بازدارنده ی توسعه ی کارآفرینی زنان روستایی (مطالعه ی موردی: زنان روستایی بخش میان کوه شهرستان اردل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، باهدف بررسی عوامل پیش برنده و بازدارنده ی توسعه ی کارآفرینی زنان روستایی بخش میان کوه شهرستان اردل انجام گرفته است. روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی بوده که جهت گردآوری داده ها از مطالعات اسنادی و میدانی استفاده شده است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر را کلیه ی زنان روستایی بخش میان کوه (8381N=) تشکیل می دهند که 254 نفر به عنوان نمونه ی مورد مطالعه انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری اطلاعات میدانی، پرسشنامه ای بود که روایی صوری و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت. با استفاده از تحلیل عاملی، شش عامل به عنوان عوامل پیش برنده و بازدارنده ی توسعه ی کارآفرینی زنان روستایی بخش میان کوه استخراج و نام گذاری شد. نتایج نشان داد که این عوامل به ترتیب 824/71 درصد و 784/67 درصد از واریانس عوامل پیش برنده و بازدارنده ی توسعه ی کارآفرین را در بین زنان روستایی مورد مطالعه، تبیین می کنند. هم چنین، نتایج پژوهش نشان داد که سهم عوامل پیش برنده، مؤثرتر از عوامل بازدارنده بوده و در نتیجه با ایجاد زمینه ی لازم می توان با تقویت عوامل پیش برنده و فائق آمدن بر عوامل بازدارنده، به توسعه ی کارآفرینی در بین زنان روستایی در بخش میان کوه کمک کرد.
مدل یابی معادله ی ساختاری مدیریت ریسک در بین زنان برنج کار شهرستان ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر در مدیریت ریسک در بین زنان برنج کار شهرستان ساری و طراحی مدل انجام شد. جامعه ی آماری تحقیق 1677نفر از زنان برنج کار شهرستان ساری می باشند. نمونه گیری تصادفی طبقه ای در این مطالعه به کاربرده شد و 248 انتخاب شدند. روش شناسی پژوهش، ترکیبی از روش های کمی و توصیفی- استنباطی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از SPSS 16 و Smart PLSاستفاده شد. میانگین سن زنان مورد مطالعه 68/46 سال بوده است. میانگین سابقه ی کار برنج کاری زنان روستایی 17/26 سال بود. مدل به دست آمده بیانگر آن بود که 2/19 درصد از واریانس استفاده از روش های مدیریت ریسک توسط زنان برنج کار شهرستان ساری توسط پنج متغیر منابع دریافت اطلاعات، منابع وام گیری، میزان مشکلات مالی در زمینه ی برنج کاری، سابقه ی کار برنج کاری و سطح تحصیلات زن برنج کار تبیین می شود و با توجه به ضرایب مسیر، میزان مشکلات مالی در زمینه ی برنج کاری، بیش ترین اثر را بر استفاده از روش های مدیریت ریسک توسط زنان برنج کار شهرستان ساری داشت.
سهم امید به آینده ی معلمان زن در پیش بینی شادکامی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شواهدی در دست است که نشان می دهد امید به آینده در به زیستی و داشتن زندگی معنادار، تاثیر به سزایی دارد. شادکامی نیز به عنوان یکی از جنبه های مهم روانشناختی در سال های اخیر مورد توجه روانشناسان قرار گرفته، نقش و اهمیت باورها و تصور افراد از توانایی های خود در شئون زندگی، بیش از پیش روشن گردیده است. هدف پژوهش حاضر، تعیین سهم امید به آینده ی معلمان در پیش بینی شادکامی دانش آموزان بود. روش مطالعه ی حاضر از نوع همبستگی می باشد که در سال 91-90 در بین مدارس راهنمایی دخترانه ی شهرستان قائم شهر انجام شد. روش نمونه گیری در این پژوهش تصادفی خوشه ای است. بدین منظور381 نفر از دانش آموزان دختر مدارس راهنمایی دخترانه ی شهرستان قائم شهر به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه ی شادکامی ""آکسفورد"" (Oxford) و به ازای هر ده دانش آموز یک معلم مربوط به همان پایه (کلا 38 نفر) پرسشنامه ی امیدواری"" اشنایدر""(Snyder) را پر کردند. داده ها با استفاده از آزمون (t) و ضریب همبستگی ""پیرسون"" تحلیل شد. با توجه به یافته های پژوهش، بین امید به آینده ی معلمان زن و میزان شادکامی دانش آموزان دختر، رابطه وجود دارد و امید به آینده ی معلمان می تواند شادکامی دانش آموزان را به طور موثر پیش بینی کند.
بررسی رابطه بین مؤلفه های سرمایه ی روان شناختی و کیفیت زندگی زناشویی در بین زوجین شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی سرمایه ی روانشناختی و کیفیت زندگی زناشویی در بین زوجین شهر اصفهان انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و ماهیتی، از نوع توصیفی همبستگی است. جامعه ی آماری آن شامل کلیه ی متاهلان ساکن در شهر اصفهان (1392) بود. این پژوهش با روش نمونه گیری در دسترس انجام شد. بدین طریق تعداد 75 زوج از اعضای جامعه انتخاب شدند و به وسیله ی پرسشنامه ی سرمایه ی روانشناختی ""لوتانز"" و همکاران(2007) و پرسشنامه ی کیفیت زندگی زناشویی ""فلچر"" (2000) مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها در سطح استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و آزمون t) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که سرمایه ی روانشناختی و کیفیت زندگی زناشویی، دارای همبستگی منفی (73/0 =r) می باشند. هم چنین بین مؤلفه های سرمایه ی روانشناختی و کیفیت زندگی زناشویی نیز رابطه ی منفی دیده شد. در تحلیل رگرسیون، مؤلفه ی خودکارآمدی و تاب آوری پیش بینی کننده ی کیفیت زندگی زناشویی بودند. (p<./05)