فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۸۰۳ مورد.
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
184 - 220
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل مؤثر بر زندگی مصرفی افراد جامعه، ارزش ها است که به مثابه پدیده ای اجتماعی، نقش اساسی در شکل گیری، کنترل و پیش بینی کنش ها و گرایش های افراد جامعه دارد و عنصری محوری در ساختار فرهنگی جوامع به شمار می روند؛ لذا هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین نقش کنش اقتصادی و ارزش های مؤثر بر الگوی رفتار مصرفی است که با سه مؤلفه مصرف ارتباطی، مصرف انفعالی و مصرف ابداعی سنجش شده است. این پژوهش با روش پیمایشی بر روی 370 نفر از شهروندان شهر اصفهان اجرا شد که با روش نمونه گیری خوشه ای و بر مبنای مناطق 15 گانه اصفهان انتخاب شده بودند. نتایج نشان داد که کنش اقتصادی و تقویت خود تأثیر مستقیم، و تمایل به تغییر و محافظه کاری تأثیر غیرمستقیم بر الگوی رفتار مصرفی دارند. به طورکلی نتایج پژوهش بیانگر آن است که شهروندان اصفهانی بیشتر مصرف گرا هستند و مصرف آنان بیشتر انفعالی و در مرحله بعدی ابداعی بوده است؛ لذا الگوی رفتار مصرفی، یک مسئله چندوجهی است که ابعاد فردی، اجتماعی و اقتصادی را به طور همزمان در برمی گیرد که وجه فردی و اقتصادی آن بیشتر در نمونه مورد مطالعه، نمود داشته است. در پایان پیشنهادهایی برای سیاست گذاری در این زمینه در سطح خرد و کلان ارائه شده است.
بررسی تطبیقی نقش میانجی هویت شهری و هویت محله در تأثیر کالبد شهری بر فرهنگ شهروندی در شهرهای کاشان و یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
103 - 145
حوزه های تخصصی:
امروزه مبحث هویت شهری و محله ای از مسائل مهم شهرها است. کم توجهی به مؤلفه های هویتی شهرها در شرایط کنونی باعث عدم مشارکت شهروندان در فعالیت های اجتماعی و پایین بودن احساس تعلق مکانی شده است و از نتایج این امر، موجب تضعیف بسیاری از رفتارهای شهروندان است. در این بین، کیفیت ویژگی های کالبد شهر بر زیست ساکنان تأثیر دارد. در این راستا پژوهش حاضر در پی بررسی تطبیقی نقش میانجی هویت شهری و هویت محله در تأثیر کالبد شهری بر فرهنگ شهروندی در شهرهای کاشان و یاسوج می باشد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و اطلاعات با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری شد. حجم نمونه با محاسبه فرمول کوکران 384 پرسشنامه و به تناسب جمعیت جامعه آماری، برای شهر کاشان 266نفر و شهر یاسوج 118نفر توزیع گردید. نتایج نشان داد که در میان شاخص های کالبد شهری عامل (مبلمان، معابر و خوانایی شهر) در شهر کاشان با وزن 93/0 و عامل حمل ونقل شهری در شهر یاسوج با وزن 81/0 و در بین شاخص های فرهنگ شهروندی به صورت مشترک عامل مسئولیت پذیری اجتماعی در شهر کاشان با وزن 81/0 و در شهر یاسوج با وزن 79/0 بیشترین بارهای عاملی به خود اختصاص داده اند. همچنین بین کالبد شهری و فرهنگ شهروندی در شهر کاشان 33/0 و در شهر یاسوج 21/0 رابطه معناداری وجود دارد. در همین رابطه متغیر هویت شهری با میانجی گر کامل و متغیر هویت محله با میانجی گر جزئی در شهرهای کاشان و یاسوج را توانسته اند نقش ایفا نمایند.
بی قدرتی و تله فقر و محرومیت اجتماع حاشیه نشین به مثابه چالشی برای حکمرانی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با اتخاذ رویکرد مردم نگاری انتقادی در پی فهم وضعیت اجتماع حاشیه نشین شهر خرم آباد است که از این طریق روایت های غالب افراد از تجربه زندگی در اجتماع حاشیه نشین را ارائه نماید و درنهایت با در نظر گرفتن شرایط و اقتضائات بومی منطقه، تحلیلی واقع بینانه متناسب با بافت محلی ارائه دهد. در این راستا از نمونه گیری هدفمند بهره گرفته شده است و داده ها با استفاده از ابزارهای مشاهده مشارکتی و مصاحبه های نیمه ساخت یافته گردآوری و با تکنیک تحلیل مضمون تجزیه وتحلیل شده اند. در این فرآیند تعداد 21 مصاحبه در هفت محله حاشیه نشین شهر خرم آباد انجام شده است. پس از کدگذاری مصاحبه ها، 109 کد اولیه و 11 مضمون سازمان دهی استخراج شده است تا درنهایت مضمون فراگیر تحقیق تحت عنوان «بی قدرتی و تله محرومیت اجتماع حاشیه نشین» شناسایی و انتخاب شود. استدلال مقاله این است که بی قدرتی و تله محرومیت اجتماع حاشیه نشین در شهر خرم آباد ناشی از سلسله مراتب نابرابر در نظام برنامه ریزی و اجرا و سازمان دهی ناصحیح اجتماعات است. ازاین رو برای بهبود وضعیت اجتماع حاشیه نشین، اتخاذ رویکرد حکمرانی شهری عدالت بنیان و اصلاح نحوه سازمان دهی جامعه شهری لازم و ضروری است.
بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و رفتار محیط زیستی ساکنان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
25 - 52
حوزه های تخصصی:
مجموعه ای از مسائل محیط زیستی به ویژه در کلان شهرها ضرورت پرداختن به موضوع های محیط زیستی را ضروری می سازد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی رفتار محیط زیستی ساکنان 18 سال به بالای کلانشهر شیراز و ارتباط آن با متغیرهای سرمایه اجتماعی و ابعاد آن، جنسیت و سن بود. از روش پژوهش پیمایشی و ابزار پرسشنامه ساختمند جهت گردآوری داده ها استفاده شده است. نمونه مورد مطالعه، 1045 نفر از ساکنان شهر شیراز بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی از نوع خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای ارزیابی اعتبار پرسشنامه از تحلیل عاملی و برای تعیین پایایی آن، از هماهنگی درونی ابزار به روش آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد با توجه به مقدار ضریب همبستگی (246/0) در سطح معناداری 99 درصد بین رفتار محیط زیستی و سرمایه اجتماعی ساکنان کلانشهر شیراز و رفتار محیط زیستی آن ها رابطه مثبت و معناداری در سطح 99 درصد وجود دارد. ابعاد سرمایه اجتماعی (انسجام اجتماعی، هنجارمندی، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و تعامل اجتماعی) نیز ارتباط مثبت و معناداری با رفتار محیط زیستی داشتند؛ اما بین اعتماد بین شخصی و رفتار محیط زیستی ارتباط معناداری مشاهده نشد. سن ارتباط مثبت و معناداری در سطح 99 درصد با رفتار محیط زیستی نشان داد. بین رفتار محیط زیستی پاسخگویان با توجه به جنسیت آن ها تفاوت معناداری در سطح 95 درصد وجود داشت. پژوهش نشان داد که زنان رفتار محیط زیستی مسئولانه تری دارند. تدوین و اجرای سیاست های تقویت کننده سرمایه اجتماعی برای پیگیری منافع جمعی همچون محیط زیست، ضرورت انکارناپذیر است.
تحلیلی بر رابطه حقوق شهری و شکل گیری سرمایه روانشناختی مثبت گرایی (مطالعه موردی: شهر قائن/ استان خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
53 - 77
حوزه های تخصصی:
امروزه شهروندی به منزلتی اساسی برای حیات سیاسی و اجتماعی جوامع تبدیل شده و حقوق شهری به عنوان مجموعه حقوق و امتیازات شهروندان که وظیفه تأمین آن ها بر عهده دولت و مدیریت شهری است، نقش محوری در تحقق شهروندی و شکوفایی استعدادها، توانایی ها، باورها و نگرش های شهروندان دارد. با توجه به اهمیت و نقش حقوق شهری در تحقق شهروندی و ارتقاء توانایی، نگرش و شایستگی شهروندان، هدف از پژوهش حاضر بررسی چگونگی نقش و تأثیر حقوق شهری بر شکل گیری سرمایه روانشناختی مثبت گرایی در شهر قائن است. روش تحقیق در پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی و همبستگی بوده که در راستای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آزمون میانگین عددی و پیرسون در نرم افزار SPSS استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق نیز شامل شهروندان قائن (19 تا 65 سال) است که بر اساس روش کوکران 384 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شده است و دسترسی به آنها بر اساس الگوی تصادفی ساده است. همچنین روایی و اعتبار متغیرها بر اساس مطالعات اسنادی و مصاحبه با اساتید دانشگاهی مورد تأیید قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که در ابعاد چهارگانه حقوق شهری یعنی حقوق اجتماعی، سیاسی، مدنی و فرهنگی، تنها بعد حقوق سیاسی و در بین ابعاد سرمایه روانشناختی مثبت گرایی یعنی خودکارآمدی، امیدواری، خوش بینی و تاب آوری، تنها بعد خودکارآمدی دارای وضعیت مطلوبی در شهر قائن می باشند. همچنین نتایج نشان می دهد بین متغیرهای حقوق شهری و سرمایه روانشناختی مثبت گرایی در سطح اطمینان 95 درصد و با ضریب پیرسون 694/0 رابطه معناداری وجود دارد. در بین ابعاد حقوق شهری نیز بیشترین اثرگذاری بر شکل گیری سرمایه روانشناختی مثبت گرایی مربوط به حقوق اجتماعی و حقوق مدنی بوده است.
بررسی تفاوت احساس تعلق، احساس رضایت و احساس امنیت در مجتمع های مسکن مهر دولتی و خودمالکی در داخل و خارج محدوده شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۸
77 - 106
حوزه های تخصصی:
در پی سیاست مسکن مهر در ایران، از سال ۱۳۸۶ مجتمع های مسکونی مختلفی در سرتاسر کشور ساخته شد. مسکن علاوه بر تأمین سرپناه، باید نیازهای اجتماعی ساکنان را نیز برآورده نماید که حاصل آن را می توان به صورت احساس رضایت، احساس امنیت و احساس تعلق در ساکنان آن ها مشاهده کرد. با توجه به اینکه برخی از مجتمع های مسکن مهر، دولتی و برخی دیگر خودمالکی بودند؛ برخی در داخل محدوده و برخی دیگر در خارج محدوده شهر بودند، در این مطالعه به مقایسه احساس رضایت، احساس امنیت و احساس تعلق ساکنان در مجتمع های مسکن مهر مختلف (داخل/خارج محدوده و دولتی/خودمالکی) پرداخته شده است. بر این اساس، تمام مجتمع های مسکن مهر بزرگ در دو شهر بابل و بابلسر (درمجموع ۱۳ مجتمع) انتخاب شدند که بر اساس روش نمونه گیری طبقه بندی شده، تعداد ۳۴۶ پرسشنامه به روش سیستماتیک در این مجتمع ها تکمیل شد. به دلیل اینکه توزیع داده ها نرمال نبود، برای مقایسه متغیرها در مجتمع های مختلف، از آزمون های ناپارامتریک کراسکال- والیس و من- ویتنی و برای بررسی رابطه آن ها از آزمون همبستگی اسپیرمن استفاده شد. نتیجه تحقیق نشان داد که تفاوت احساس امنیت/رضایت/تعلق میان مجتمع های داخل و خارج محدوده معنادار است و هر چه از داخل به سمت خارج محدوده برویم از میزان احساس امنیت/رضایت/تعلق کاسته می شود؛ اما تفاوت معناداری میان مجتمع های دولتی و خودمالکی وجود ندارد.
تبیین تأثیر دین داری بر اعتماد اجتماعی دانش آموزان (مطالعه موردی: دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر مهریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
78 - 102
حوزه های تخصصی:
اعتماد اجتماعی یکی از بنیادی ترین عناصر استحکام و همبستگی جوامع است. این مسئله در بین دانش آموزان که نسل های آتی هر جامعه ای هستند، از اهمیت بیشتری برخوردار است. یکی از عواملی که با توجه به نظام فرهنگی-ارزشی حاکم بر جامعه ایرانی نقشی پررنگ در اعتماد اجتماعی دانش آموزان دارد، دین داری است. بر این اساس، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر دین داری بر اعتماد اجتماعی دانش آموزان پرداخت. روش تحقیق از نوع پیمایش بود. جامعه آماری، دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر مهریز بودند که تعداد 250 نفر از آن ها با استفاده از شیوه نمونه گیری طبقه ای متناسب حجم انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده های پژوهش پرسشنامه بود. یافته های پژوهش نشان داد که سطح اعتماد اجتماعی دانش آموزان بالاتر از حد متوسط است. اعتماد اجتماعی در بین دانش آموزان پسر به طور معناداری بالاتر از دانش آموز دختر است. برآورد رگرسیون خطی بیانگر این است که اثر متغیر دین داری بر اعتماد اجتماعی دانش آموزان برابر با مقدار (40/0 = Beta) و به لحاظ آماری معنادار است. با این حال، تفاوت معناداری بین دانش آموزان پسر و دختر به لحاظ میزان اثر متغیر دین داری بر اعتماد اجتماعی وجود ندارد. به عبارت دیگر، متغیر جنس اثر متغیر دین داری بر اعتماد اجتماعی را تعدیل نمی کند.
بررسی عوامل مؤثر بر شکل گیری شهروندی زیست محیطی (نمونه مورد مطالعه، مقوله عدم تفکیک زباله در شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
1 - 24
حوزه های تخصصی:
در حوزه شهروندی زیست محیطی، هر شهروند بایستی وظایف و مسئولیت های خود را پذیرا باشد. بی توجهی به این امر، نمونه روشنی از ناهنجاری اجتماعی است. یکی از مسئولیت های اساسی شهروندان، تفکیک و تحویل به موقع زباله ها است. چرا که اگر شهروندان به این وظیفه خود عمل نکنند، مشکلات زیست محیطی و اجتماعی فراوانی ایجاد خواهدشد که یکی از مهمترین آنها، آلودگی محیط و حضور زباله گردها در سطح شهر می باشد. برای بررسی وضعیت شهروندی زیست محیطی، در حوزه مشارکت در مدیریت پسماندهای شهری بر اساس معیار میزان تفکیک زباله در شهر مشهد، این تحقیق به شیوه توصیفی و تحلیلی و در قالب رویکرد تلفیقی ارزش، باور و هنجار استرن به انجام رسید. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه تهیه شده توسط محقق بهره برداری به عمل آمد. جامعه آماری ساکنین شهر مشهد(3 میلیون و 600 هزار نفر) بودند. بر این اساس، حجم نمونه آماری 385 نفر برآورد شد. نتایج تحقیق نشان داد که شهروندی زیست محیطی در این شهر حداقل بر اساس معیار تفکیک زباله و تحویل به موقع آن، شکل نگرفته و این عامل با متغیرهایی چون نگرش منفی نسبت به زباله، اعتقاد به برتری انسان، ضعف آگاهی و شناخت، نظارت های جمعی اندک، مسئولیت گریزی، خودخواهی، منش فردی نامناسب، مسکن ویلایی، دسترسی نامناسب به امکانات و زیرساختهای شهری و حاشیه نشینی، رابطه معناداری دارد. تحلیل نهایی نشان داد که متغیرهای وارد شده به مدل، تقریبا نیمی از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کنند.
الگوی ساماندهی حاشیه شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
184 - 220
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگو پارادایمی ساماندهی حاشیه شهر کرمان انجام شد. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی از لحاظ روش کیفی از نوع گراندد تئوری (اشتراوس وکوربین) است. جامعه هدف در این مطالعه مسئولان ساماندهی حاشیه شهر کرمان بود که با حجم نمونه 18 نفر اشباع مفهومی حاصل شد. روش نمونه گیری هدفمند و ابزار تحقیق در این پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته است. پایائی با روش توافق درون موضوعی 78/0 به دست آمد و روائی صوری متن مصاحبه توسط خبرگان تأیید شد. یافته های به دست آمده شامل 56 مقوله در کدگذاری باز و 45 مقوله کدگذاری محوری و 5 مقوله کدگذاری گزینشی است. نتایج نشان داد که شیوه ساماندهی حاشیه شهر در حال حاضر شامل تخریب؛ تخلیه؛ بهسازی (کندومحدود به اقدامات ناکافی) اجرا شده است؛ ولی این اقدامات نتوانسته کارساز باشد. راهبردهای ساماندهی حاشیه شهر که توسط خبرگان پیشنهاد داده شد شامل اجرای طرح کمربند سبز شهر کرمان؛ از بین رفتن تعارض منافع ارگان ها؛ بهسازی همراه با توانمندسازی و مشارکت افراد حاشیه؛ استفاده از کارشناسان در اجرای طرح ها؛ مشخص شدن قوانین ساماندهی و لازم اجرا شدن آن ها؛ قرار دادن ملک به شرط تملک است.
تأثیرات اجتماعی احداث مجموعه های فرهنگی و هنری (نمونه موردی: تئاتر شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۹
113 - 144
حوزه های تخصصی:
اوقات فراغت جزئی جدایی ناپذیر از زندگی روزمره است. حکومت ها در تلاشند با ایجاد مراکز تفریحی و فرهنگی، فضای سالمی برای برآوردن این نیاز فراهم نمایند. در همین راستا شناسایی عوامل مؤثر در جهت افزایش تقاضای فضای فرهنگی در اجرای موفق این مراکز و درنتیجه رضایت شهروندان نقش مهمی دارد. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است: ساخت تئاتر شهر کرج چه تأثیراتی را در پی خواهد داشت و چگونه می توان از تأثیرات منفی احتمالی کاسته و بر تأثیرات مثبت آن افزود؟ رویکرد روشی این پژوهش، ترکیبی و برای گردآوری داده ها از روش های کمی و کیفی استفاده شده است. در راستای اهداف پژوهش، تأثیراتی شناسایی شده در 5 بعد اجتماعی، فرهنگی، محیطی- کالبدی، اقتصادی و روانشناختی دسته بندی و با بهره گیری از نظرات متخصصان (روش دلفی) اهمیت هر یک از متغیرها مشخص شده است. تنش فرهنگی، طولانی شدن فرایند ساخت، متکدیان و کودک کار، تغییر طراحی و غلبه کاربری تجاری، مخالفت برخی نهادها و سازمان ها، افزایش هزینه ساخت و نگهداری، سرقت و دزدی، افزایش اجاره بهای مسکن، آلودگی هوا و صوتی، تجمع ارازل و اوباش، انحصار فضا به نفع گروهی خاص و کاهش امنیت (رتبه حداکثری)، افزایش دستفروشی، نزاع و درگیری، و کاهش احساس تعلق اجتماعی (رتبه بالا) و خالی از سکنه شدن محله و کاهش رضایت شهروندی (در رتبه معتدل) به عنوان مخاطرات این پروژه شناسایی شده است.
تحلیل رابطه محل سکونت، سرمایه اجتماعی شبکه ای با آسیب های اجتماعی جوانان (مورد مطالعه: جوانان محله خزانه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
221 - 254
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق تحلیل رابطه محل سکونت، سرمایه اجتماعی شبکه ای با آسیب های اجتماعی بود که در بین جوانان 29-18 ساله محله خزانه تهران به اجرا درآمد. چارچوب نظری با تلفیق نظریه های کلمن، پاتنام، بوردیو، لین، فوکویاما، ساترلند و نیومن شکل گرفت. روش پیمایش، تکنیک پرسشنامه محقق ساخته، جامعه آماری کلیه جوانان (29-18 سال) بودند که از آخرین سرشماری سال 1395 مرکز آمار ایران استخراج شد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران (384) تعیین شد. نمونه گیری طبقه ای مبتنی بر جنس بود. واحد مطالعه نیز دختر یا پسر جوان ساکن در محله خزانه بود. برای پایایی یک نمونه 30 تایی از پرسشنامه ها در بین جامعه اجرا شد و مقدار آلفای کرونباخ آن بالاتر از 0.70 به دست آمد. فرضیات با استفاده از آزمون تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار LESREL8.8 و آزمون مقایسه میانگین و تحلیل واریانس با استفاده از نرم افزار spss26 انجام شد. نتایج آزمون تحلیل مسیر نشان داد سازه محل سکونت در بعد محیط کالبدی، آموزشی و بهداشتی و سازه محل سکونت در بعد گذراندن اوقات فراغت و امکانات رفاهی با سرمایه اجتماعی شبکه ای دارای ارتباط معنادار است و با احتمال 99 درصد سازه سرمایه اجتماعی شبکه ای با آسیب اجتماعی در بین جوانان ساکن در محله خزانه شهر تهران ارتباط معنادار دارد. نتایج آزمون تحلیل واریانس نیز رابطه تعداد سال های سکونت در محل، مساحت منزل مسکونی، تعداد اتاق ها، امکانات آموزشی- بهداشتی و رفاهی را با آسیب اجتماعی را تأیید کرد.
بررسی جامعه شناختی نقش گردشگری پایدار بر توسعه اقتصادی-اجتماعی شهر سمیرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
198 - 225
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: گردشگری پایدار شهری مراکز اصلی رشد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در هر کشوری هستند که خود را به عنوان جذاب ترین نقاط برای ایجاد ثروت، کار، خلاقیت و نوآوری اثبات کرده اند. هدف این پژوهش بررسی جامعه شناختی نقش گردشگری پایدار بر توسعه اقتصادی-اجتماعی شهر سمیرم در سال 1401 بود.روش: این پژوهش با استفاده از روش پیمایش و با ابزار پرسشنامه صورت گرفته است. جامعه پژوهش را شهروندان 18 تا 60 ساله ساکن شهر سمیرم تشکیل داده اند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 350 نفر تعیین شد و با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب شدند.یافته ها: برای تحلیل داده های پژوهش، از آزمون های ضریب همبستگی با نرم افزار spss24 و تحلیل معادلات ساختاری با نرم افزار Amos25 استفاده شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ، محاسبه و مناسب ارزیابی شد که بر اساس آن ضریب متغیرهای پژوهش و ابعاد آن بیش از 0.7 بود. در این پژوهش با به کارگیری آمار استنباطی رابطه متغیرهای امنیت گردشگران، شبکه حمل و نقل، امکانات تفریحی و برنامه ریزی با متغیر وابسته پژوهش، توسعه اقتصادی-اجتماعی سنجیده شد که رابطه همه متغیرها مورد تائید قرار گرفت. نتایج نشان داد که این متغیرهای امنیت گردشگران، شبکه حمل و نقل، امکانات تفریحی و برنامه ریزی با متغیر وابسته پژوهش، توسعه اقتصادی-اجتماعی رابطه معنی داری دارند. با استفاده از نرم افزار Amos25 و رسم مدل مقدار تغییرات متغیر وابسته به وسیله متغیرهای مستقل تبیین شد.
تحلیل تولید فضاهای شهری از منظر امر سیاسی با رویکرد نظریه شبکه کنشگر (نمونه مطالعاتی اراضی عباس آباد تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
111 - 141
حوزه های تخصصی:
تولید فضای شهری، یک مسئله پیچیده و چندبعدی است که در آن فضا به عنوان یک محصول اجتماعی و یک عامل سیاسی به حساب می آید. در این پژوهش، با استفاده از نظریه کنشگر-شبکه (ANT) که یک رویکرد جامعه شناختی برای تحلیل روابط میان کنشگران انسانی و غیرانسانی است، رابطه بین فضا و قدرت در شهر مورد بررسی قرار گرفته است. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و تحلیل شبکه های قدرتی (کنشگران) که در تولید فضاهای شهری نقش دارند، است. روش پژوهش، مطالعه موردی است و مورد مطالعاتی آن، اراضی عباس آباد تهران است که یکی از بزرگ ترین پروژه های توسعه شهری در ایران به شمار می آید. داده های پژوهش از طریق روش های مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهده میدانی جمع آوری شده و با روش توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد که در اراضی عباس آباد، دولت و سازمان های وابسته به آن، با استفاده از قدرت سیاسی و اقتصادی خود، شبکه های قدرت را تشکیل داده و سایر کنشگران را از مشارکت در تولید فضا محروم کرده اند. همچنین مشخص شده است که شبکه کنشگران و قدرت در این منطقه، به هیچ وجه متناسب با نیازها و خواسته های شهروندان نبوده و حتی نقش متخصصان و بخش خصوصی در تولید فضا نیز تحت تأثیر امر سیاسی قرار گرفته است.
تبیین جامعه شناختی تأثیر عدم ابراز وجود و ابراز بیان بر احساس محرومیت نسبی (مورد مطالعه: منطقه 13 شهر اصفهان )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
134-147
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی تأثیر عدم ابراز وجود و ابراز بیان بر احساس محرومیت نسبی انجام شد. پژوهش حاضر پیمایشی و به لحاظ ماهیت نیز توصیفی و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته و در طیف لیکرت است. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه افراد 15 سال به بالای ساکن منطقه 13 شهر اصفهان بودند. بر اساس فرمول کوکران در سطح خطای 5 درصد، 384 نفر نمونه تعیین شد ولی با توجه به تعداد توزیع 420 پرسشنامه، مجموعاً 400 پرسشنامه صحیح پُر شده بود که مبنای تحلیل قرار گرفت. روش نمونه گیری در دسترس بود. بعد از تأیید روایی ابزار سنجش با تحلیل عاملی تأییدی و پایایی که با ضریب آلفای کرونباخ به دست آمد، تجزیه و تحلیل داده ها انجام شد. در بخش توصیفی از آماره های پراکندگی و مرکزی نظیر میانگین و انحراف معیار استفاده شد. نرم افزار مورد استفاده spss نسخه 25 بود. برای آزمون فرضیه ها از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نرم افزار مورد استفاده با توجه به توزیع غیرنرمال بودن داده ها، Smart Pls نسخه سوم بود. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد: عدم ابراز بر محرومیت نسبی تأثیر مثبتی دارد(t-value=30.449, β=0.692.). عدم ابراز بیان بر محرومیت نسبی تأثیر مثبتی دارد (t-value=84.064, β=0.835.).
رتبه بندی محلات شهر تهران با تأکید بر تحقق شهر خلاق با استفاده از نظریه ریچارد فلوریدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
81-106
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد توصیف و تبیین ارائه الگوی شهر خلاق در کلان شهر تهران است. چارچوب نظری پژوهش، متأثر از نظریه ریچارد فلوریدا است. با توجه به مؤلفه های مورد بررسی، نوع تحقیق، کاربردی و روش بررسی آن توصیفی - تحلیلی بوده و داده های مربوط به شاخص های شهر خلاق به طور نمونه و محدود (150)نفر از کارشناسان با استفاده از داده های ثانویه، تهیه پرسش نامه و مصاحبه از شهروندان با 19 فاکتور از شاخص های شهر خلاق رتبه بندی و سطح بندی شده اند. جمعیت آماری مناطق 22 گانه شهر تهران است. با توجه به نتایج به دست آمده از مدل تاپسیس، مناطق در سه سطح برخوردار، نیمه برخوردار، فرو برخوردار مورد سنجش قرار گرفت که نتایج نشان می دهد: مناطق 4، 5، 6، 2، 22 با میانگین ضریب 0.695 سطح اول یعنی سطح برخورداری از میزان تحقق پذیری شهر خلاق را به خود اختصاص دادند. مناطق 1، 14، 15، 8، 3، 12، 11، 10، 20،21 با میانگین ضریب 0.404 سطح دوم؛ یعنی متوسط (نیمه برخوردار) را کسب کردند. مناطق 7، 18، 16، 13، 19، 17، 9 با میانگین ضریب 0.223 در سطح سوم (محروم) قرار گرفتند همچنین بر اساس نتایج مدل تحلیل شبکه، شاخص نوآوری با میزان (0.265) بیشترین تأثیر را در حرکت یک محله به سمت محله خلاق در شهر تهران را داراست. اما در میان شاخص های تأثیرگذار در حرکت به سمت شهر خلاق، شاخص های کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی به ترتیب با میزان 0.035 و 0.032 کمترین نقش و تأثیرگذاری را در تحقق شهر خلاق تهران دارا هستند.
تبیین دیالکتیک فضا و مفهوم حق به شهر از منظر نظریه های انتقادی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
179 - 220
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری را نمی توان تنها برساخته ای طبیعی در بستر فرایند رشد و تکامل تاریخی شهرها در نظر گرفت؛ بلکه این فضاها همواره از طریق عوامل متعدد و چندگانه ای همچون سرمایه، سیاست و جامعه سازمان دهی مجدد و بازتولید می شوند. این در حالی است که امروزه با توجه به تسلط سیاست های نئولیبرالیستی و سرمایه محور بر فضاهای شهری، ابعاد اجتماعی تولید فضا نادیده گرفته شده است. ازاین رو این مقاله با ماهیت بنیادی مبتنی بر نظریه انتقادی شهری و با اتخاذ روشی توصیفی- تحلیلی کوشش کرده است تا با تبیین دیالکتیک فضایی در رابطه با نقش سیاست، سرمایه و اجتماع در تولید فضا، اثرات آنها را بر فضا و جامعه شهری آشکار سازد. شیوه گردآوری داده های پژوهش از طریقه مطالعات کتابخانه ای و اسنادی است و تجزیه وتحلیل موضوعات با به کارگیری تحلیل های کیفی- انتقادی بر پایه نظریه انتقادی شهری صورت پذیرفته است. یافته های این تحقیق آشکار می سازد که سیاست های اقتصادی مسلط بر فضاهای اجتماعی شهرها، معضلاتی همچون بحران مسکن و کالایی شدن آن در بازار آزاد، سوداگری در بخش مستغلات شهری، تضعیف نقش دولت در برنامه ریزی فضایی و اجتماعی شهر، تشدید پدیده زاغه نشینی، حکمرانی محلی سرمایه محور، طبقاتی شدن جامعه، قطبی شدن فضای شهری و نیز نادیده انگاری مفهوم حق به شهر را در پی داشته است. در ادامه این پژوهش با به کارگیری نظریه حق به شهر لوفور و پیوند آن با مفهوم پراکسیس شهری به عنوان یک کنش اجتماعی به دنبال ارائه یکسری از راهبردهای اجتماع محور است و در پایان نتیجه می گیرد که کنش ها و مطالبه گری شهروندان در غالب یک سازمان یافتگی اجتماعی می تواند در مقابل این سیاست های اقتصادی سرمایه محور و مسلط بر فضاهای شهری یک راهبردی مؤثر و جایگزین باشد.
رابطه مؤلفه های فرهنگی و شکوفایی شهر با تأکید بر مناطق حاشیه نشین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
36 - 64
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مؤلفه های فرهنگی و شکوفایی شهر با تأکید بر مناطق حاشیه نشین است. روش پژوهش از لحاظ هدف از نوع کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری اطلاعات از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش تمامی شهروندان بالای 18 سال ساکن در مناطق حاشیه نشین شهر اردبیل می باشند. برای نمونه گیری از شیوه نمونه گیری چندمرحله ای و برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد. تعداد نمونه آماری برابر 384 نفر برآورد گردید. برای تحلیل اطلاعات از نرم افزار Spss و برای تحلیل فرضیات از آزمون های پیرسون، رگرسیون و t تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج نشان داد که وضعیت مؤلفه های شکوفایی شهر (بهره وری، کیفیت زندگی، زیرساخت ها، پایداری محیطی و دربرگیرندگی و شمول اجتماعی) کمتر از حد متوسط است. همچنین بین مؤلفه های فرهنگی و شکوفایی شهر رابطه معناداری وجود دارد. نتایج نشان داد که متغیر ارزش ها و باورها با بیشترین میزان تأثیر با بتای (70/0)، الگوهای انگیزشی (32/0)، سبک زندگی (24/0) و تحمل ابهام با کمترین میزان تأثیر با بتای (16/0) متغیر شکوفایی شهر با تأکید بر مناطق حاشیه نشین شهر اردبیل را پیش بینی می کنند.
شناسایی تجربه زیسته، دیدگاه ها، دلایل و انگیزه های مردم از مشارکت در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافت های فرسوده که زمانی محور تمرکز جمعیت و اقتصاد بودند امروزه به نقاطی کم بازده در تعاملات اجتماعی و اقتصادی تبدیل شده اند که نیازمند مداخله برای بهسازی و نوسازی هستند. در پژوهش حاضر، باهدف شناسایی تجربه زیسته، دیدگاه ها، دلایل و انگیزه های مردم از مشارکت در بهسازی و نوسازی در 4 منطقه از شهر تهران (مناطق 10، 11، 12 و 17) که بیشترین سهم از بافت فرسوده را دارند تدوین شد. روش تحقیق کیفی- کمی (پرسش نامه و مصاحبه) با بهره گیری از رهیافت توصیفی–تحلیلی است. در ساحت کمی از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای استفاده شد و با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و فرمول کوکران حجم نمونه 368 نفر تعیین شد و در ساحت کیفی جهت فهم تجربه زیسته ساکنین بافت و توصیف آن از روش گراندد تئوری که دارای ویژگی های منحصر به فرد بوده و زمینه ساز شکل گیری نگاه متفاوت و جدید در بررسی موضوعات جامعه شناسی شهری می گردد و از سویی در تحقیقات و تجارب داخلی مغفول مانده استفاده شد، لذا با بهره گیری از این روش و نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به مرحله اشباع نظری 15 نفر جمعیت پژوهشی تعیین گردید. یافته های پژوهش گویای آن است که عوامل مؤثر بر مشارکت مردمی از قبیل اعتمادسازی، تمایل به مشارکت و امکانات و خدمات در ساماندهی محلات فرسوده شهر تهران نقش مؤثری داشته، به گونه ای که در ساحت کمی، از مجموع 368 پاسخ دهنده بیشترین سهم مشارکتی در گروه سنی بین 30 تا 50 سال (76 درصد) و با اکثریت جنسیتی مردان (89 درصد) بود. بر اساس نظریات کنش و مشارکت بالاتر بودن سطح مشارکت مردان برخاسته از ساختارهای فرهنگی سنتی ساکنین مبنی بر حذف و یا کمرنگ بودن نقش زنان است که بالتبع ضمن عدم آگاهی به طور مستقیم بر سطح مشارکت آنها اثرگذار است. میانگین میزان مشارکت، آگاهی و اطلاع رسانی و توانمندسازی پاسخ دهندگان به ترتیب 2.10و 2.27 و 2.35 است که از حد وسط طیف لیکرت (3) کمتر است که این میزان از عدم کارآمدی و هدفگذاری برنامه های توسعه پنجم وششم است. در بخش ساحت کیفی، میزان مشارکت ساکنین قدیمی به دلیل بیشتر بودن تجربه زیسته از سکونت در محلات و دارابودن حس تعلق بیشتر به دلیل مالکیت بر املاک تجاری و مسکونی انتخاب شدند، زیرا اشراف جامع تری از فرایند اجرای برنامه ها در این محلات دارند. احصاء نظرات و یافته ها نشان داد بدون در نظر گرفتن نقش و سهم مشارکتی ساکنین بافت در بهسازی و نوسازی نمی توان امید چندانی به اثربخشی فعالیت برنامه ها داشت.
تبیین اثر احساس امنیت اجتماعی، دینداری، احساس نابرابری اجتماعی بر تحمل اجتماعی در فضای شهری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحمل اجتماعی از عناصر اساسی روابط اجتماعی سالم است. این مفهوم در زندگی پرتنش کلان شهرها به عنوان هسته اصلی رشد در زمینه های اقتصاد، سیاست و فرهنگ اهمیت ویژه ای دارد و در صورت کاهش آن، جامعه در سطوح مختلف، دچار مسائل و مصائب بسیاری می شود. پژوهش حاضر به بررسی رابطه احساس امنیت اجتماعی، دین داری، احساس نابرابری اجتماعی با تحمل اجتماعی می پردازد. که با تکیه بر نظریات وگت، چونگ، دورکیم، راولز انجام شده است. روش انجام تحقیق به صورت پیمایشی است و جامعه آماری شامل شهروندان بالای 20 سال ساکن شهر اصفهان، در سال 1399-1400 به تعداد 1454186 نفر است. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار Gpower تعداد 461 نفر محاسبه شده است که با روش نمونه گیری طبقه ای با توجه به ویژگی های جامعه آماری بر اساس پایگاه اجتماعی – اقتصادی در مناطق 15 گانه اصفهان، مناطق 3،4،9،6،15 به صورت تصادفی انتخاب شد و پرسشنامه بین آنها توزیع گردید. یافته ها نشان می دهد که میانگین تحمل اجتماعی شهروندان در حد پایین طیف مورد بررسی بوده است. نتایج آزمون همبستگی پیرسون بیان می دارد که بین متغیرهای احساس امنیت اجتماعی (345/0) و دین داری (308/0) با متغیر تحمل اجتماعی رابطه معنادار و مستقیم ، بین متغیر احساس نابرابری اجتماعی (308/0-) با متغیر تحمل اجتماعی رابطه معنادار و معکوس وجود دارد. بر اساس نتایج به دست آمده از مدل معادلات ساختاری می توان گفت بین متغیرهای احساس امنیت اجتماعی و احساس نابرابری اجتماعی با متغیر تحمل اجتماعی طبق مدل مفهومی تدوین شده ارتباط معناداری وجود دارد و در یک رابطه ساختاری هستند. اما در مورد دین داری بر تحمل اجتماعی معنادار نبود. متغیر احساس امنیت اجتماعی با اثر مستقیم (28/0) بیشترین مقدار واریانس ارتقا تحمل اجتماعی را تبیین کرده است.
تحلیل راهبردی رویکردهای توسعه اجتماعی- فرهنگی شهرها (مطالعه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
1 - 41
حوزه های تخصصی:
شهرها به دنبال تقویت مسائل اجتماعی-فرهنگی خود رویکردهای متنوعی ازجمله توسعه پایدار و تاب آوری و... را اتخاذ می کنند. هدف پژوهش حاضر گزینش بهترین رویکرد توسعه اجتماعی-فرهنگی در شهر اصفهان است که ازنظر هدف توسعه ای-کاربردی و از حیث ماهیت توصیفی -تحلیلی و علی-پیمایشی است. بدین منظور پیمایشی در شهر اصفهان انجام شد. داده ها با استفاده از روش اسنادی-کتابخانه ای و پرسشنامه گردآوری شد. جامعه آماری کارشناسان و متولیان برنامه ریزی و توسعه امور شهری در شهر اصفهان هستند که از بین آنها، 62 نفر از مسئولان برنامه ریزی و توسعه امور شهری و 50 نفر از کارشناسان به روش گلوله برفی انتخاب و پرسشنامه بین آنها توزیع گردید. با استفاده از تکنیک های تاپسیس، کوپراس فازی، آرآس فازی مناطق پانزده گانه اصفهان اولویت بندی شدند و با تکنیک SWOT نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید پیش روی توسعه اجتماعی-فرهنگی شناسایی شد. یافته های حاصل از تکنیک های تاپسیس، کوپراس فازی و آرآس فازی نشان می دهد که باید مناطق 2، 7، 9، 11، 13، 14 و 15 در اولویت برنامه ریزی قرار گیرد و در تکنیک سوات راهبردهای گسترش فعالیت های بشردوستانه و حس انسان دوستی، حمایت از اقشار آسیب پذیر، ایجاد اشتغال پایدار، تأمین زیرساخت های موردنیاز در مناطق شهری، به کارگیری سیاست های تشویقی مسکن و بازنگری در طرح ها و برنامه های توسعه شهری تأثیرگذارترین راهبرد ها هستند.