مقاله حاضر با طرح چگونگی تحقّق امر گردشگری در روستاها به دنبال
انگیزشی است که در خور موضوع و متناسب با مسایل واقعی جاری در یک محیط
روستایی باشد. در این راستا ابتدا به معرفی ابعاد و ظرفیتهای محیطی یک
روستا پرداخته شده است تا از این منظر امکان فراخوانده شدن روستا به عنوان
یک زمینه مناسب جهت بازدید و گردش به نحوی توجیه شود.
در ادامه موضوع گردشگری به مثابه یک تجربه خودآ گاه در محیط ناخودآ گاه
روستا با ماهیت ویژه ای معرفی می شود که حاکی از شیوه ای تازه در مواجهه با
یک محیط روستایی است؛ در این خصوص تلاش میشود تجربه ای شکل گیرد
تا اثرات این تضاد دوسویه را به نحوی شایسته با فراهم کردن امکان تحقّق هر دو
واقعیت به سازگاری مطلوب سوق دهد. در این رویکرد آنچه مورد تأ کید و اهمیت
بوده طرح پرسشی خودآ گاه از آموزه های محیطی ناخودآ گاه است که می تواند
پاسخی مناسب در تناظر با مسایل امروز قلمداد شود. در نتیجه تجربه مذکور
تا حدود زیادی به درک شایسته از جوهره هر آنچه در روستا رخ می دهد و فهم
بن مایه های تشکیل دهنده آن وابسته است.