تعلیم و تربیت استثنایی
تعلیم و تربیت استثنایی سال چهاردهم 1393 شماره 3 (پیاپی 125) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی با کم توانی ذهنی بر اساس سبک فرزندپروری مادران آنها بود. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه مورد مطالعه را تمامی مادران کودکان پیش دبستانی با کم توانی ذهنی شهر شیراز تشکیل می داد که از میان آن ها 58 نفر با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند و پرسش نامه سبک فرزندپروری مادران (رابینسون و همکاران، 1995) و مقیاس مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی با کم توانی ذهنی (شهیم و یوسفی، 1378) را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون چندگانه نشان داد که سبک فرزندپروری استبدادی و سهل گیرانه پیش بینی کننده مثبت و معنی دار مشکل رفتاری ترس، مشکل رفتار اجتماعی و پرخاشگری است (05/0>P). همچنین یافته های پژوهش نشان داد که سبک فرزندپروری اقتداری پیش بینی کننده منفی و معنی دار مشکل رفتاری ترس، مشکل رفتار اجتماعی و پرخاشگری است (05/0>P). شایان ذکر است که در این پژوهش بین سبک استبدادی، سبک اقتداری و سبک سهل گیرانه با مشکل نارسایی توجه همبستگی معنی داری مشاهده نشد. با توجه به یافته های به دست آمده طراحی کارگاه های آموزشی در مورد سبک های فرزندپروری و اثرات هر یک از آن ها بر فرزندان بسیار ضروری است تا از این طریق بتوان با تغییر نگرش مادران و بهبود روابط اعضای خانواده مشکلات رفتاری دانش آموزان با کم توان ذهنی را کاهش داد.
بررسی اثر آموزش از طریق محتوای الکترونیکی (چند رسانه های آموزشی) بر یادگیری درس علوم پایه ششم دانش آموزان دختر آسیب دیده شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر سنجش تاثیر استفاده از چند رسانه های آموزشی بر یادگیری درس علوم فراگیران آسیب دیده شنوایی می باشد. بدین منظور 30 نفر از فراگیران آسیب دیده شنوایی پایه ششم مدارس استثنایی شهرستانهای استان تهران به شیوه خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و در 2 گروه آزمایش و کنترل مورد بررسی قرار گرفتند. برای بررسی ابتدا از آزمون محقق ساخته در پیش آزمون استفاده شد سپس محتوای الکترونیکی طراحی و مناسب سازی شده در 24 جلسه ی 45 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل طبق شیوه های معمول آموزش دیدند. پس از اتمام دوره، آزمون محقق ساخته مجددا برای هر 2 گروه اجرا و با استفاده از آزمون آماری کوواریانس داده ها مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج این پژوهش نشانگر آن است که به کارگیری چندرسانه های آموزشی در بهبود یادگیری درس علوم دانش آموزان آسیب دیده شنوایی موثر بوده است.
بررسی و مقایسه تعلل ورزی تحصیلی در دانش آموزان معلول جسمی – حرکتی، ناشنوا و نابینا با توجه به نقش جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علل ورزی آموزشی یکی از شایع ترین مشکلات در سطوح مختلف تحصیلی است. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقایسه تعلل ورزی آموزشی در بین دانش آموزان ناشنوا ، نابینا و معلولین جسمی – حرکتی است. بررسی حاضر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی و از نوع مقطعی- مقایسه ای است. این مطالعه در سال تحصیلی 92 -91 در شهر اصفهان و بر روی دانش آموزان ناشنوا ، نابینا و معلول جسمی – حرکتی سنین 15 – 10 سال انجام گرفت. تعداد 90 دانش آموز (30 نفر ناشنوا، 30 نفر نابینا، 30 نفر معلول جسمی- حرکتی) به روش نمونه گیری تصادفی از نوع خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. جهت سنجش میزان تعلل ورزی این دانش آموزان از مقیاس تعلل ورزی استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA)استفاده گردید. در خرده مقیاس های تعلل ورزی در امتحانات و تعلل ورزی در تکالیف بین سه گروه تفاوت معنادار بود و معلولین جسمی – حرکتی تعلل ورزی بالاتری را نشان دادند(05/0 > p ). در خرده مقیاس تعلل ورزی در تهیه گزارش تحقیق تفاوت معنادار بین گروهها مشاهده نشد(05/0 < p). علاوه بر این تفاوتی در تعلل ورزی دو جنس یافت نشد(05/0 < p). با توجه به یافته های پژوهش حاضر ضرورت توجه به تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان با نیازهای خاص به ویژه معلولین جسمی حرکتی به عنوان یکی از ابعاد مهم تاثیر گذار در عملکرد تحصیلی آن ها بیش از پیش مطرح می گردد.
بررسی رابطه بین برتری طرفی و عملکرد ارتباطی با سن دانش آموزان مبتلا به اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نقایص زبانی و ارتباطی، همچنین مشکلاتی در برتری طرفی اندام هادر اختلال اتیسم می تواند با سن افراد اتیستیک مرتبط باشند. هدف این پژوهش بررسی برتری طرفی اندامها و عملکردارتباطی در دانش آموزان مبتلا به اتیسم در ارتباط با سن آنها می باشد. روش بررسی: این پژوهش توصیفی تحلیلی و از نوع مقطعی مقایسه ای است و 40 دانش آموز مبتلا به اتیسم با میانگین سنی ده سال و 8ماه (انحراف استاندارد2سال و 5ماه) با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از پرسشنامه ی ارزیابی عملکردارتباطی و چک لیست مشاهده ای ارزیابی برتری طرفی اندام ها برای گردآوری اطلاعات استفاده گردید و افراد مورد مطالعه در دو گروه یک سو توان و دو سوتوان و همچنین از نظر سنی در دو گروه کمتر از 13 سال و 13سال و بیشتر قرار گرفتند .جهت بررسی فرضیه ها از آزمون Friedman k2و آزمون (independent samples t- test ) T-testاستفاده شد. یافته ها: مقایسه دانش آموزان اتیستیک در دو گروه سنی کمتر و بیشتر از 13 سال نشان داد ، در گروه سنی 13سال و بالای آن گرایش به یک سوتوانی در دو اندام دست و گوش بیشتر است (p<0.05)ولی در دو اندام پا و چشم تفاوت معنا داری مشاهده نگردید (p>0.05). داشتن عملکردارتباطی بهتر در گروه سنی 13سال و بالای آن ، مشهود است ( (p<0.05. نتیجه گیری: می توان به اقدامات توانبخشی درتثبیت برتری طرفی اندام ها به ویژه در سنین پایین تر ،در جهت ایجاد زمینه لازم برای بهبود قابلیت های زبانی و ایفای نقش ارتباطی بهتر، اهمیت و اولویت داد.
برنامه والد – کودک فرانک؛ نسخه ایرانی برنامه مامان غازه برای کودکان کم شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه والد کودک فرانک ،برنامه والد کودک مامان غازه با استفاده ازگفتارنشانه دار فارسی است . این برنامه برای والدین کودکان کم شنوای زیرسه سال بکارمی رود و براساس اصول شفاهی پایه ریزی شده است. برنامه والد-کودک مامان غازه تجربه ای گروهی برای والدین و نوزادان و خردسالان است که تاکید آن برلذتی است که با استفاده از شعرها ،لالایی ها وقصه ها بدست می آید. .والدین در این برنامه مهارتها و اعتماد به نفس لازم را بدست می آورند که آنان را قادر می سازد الگوهای خانوادگی مثبتی را در دوره بحرانی کودکی فرزندشان ایجاد کنند و تجربیات زبانی و ارتباطی زودهنگام را در محیطی سالم در اختیار آنان قراردهند.این برنامه را می توان به روشهای گوناگونی اجرانمود . و برای یک گروه ویژه یا بطور عمومی برای گروه های بزرگتر. برنامه مادر-کودک فرانک(مامان غازه) بصورت جلسات هفتگی برای والدین و کودکانشان تشکیل می شود.برنامه والد-کودک فرانک(مامان غازه) را می توان به عنوان یک برنامه مداخله زودهنگام موثر برای نوزادان کم شنوا بکارگرفت که همه جنبه های روانشناسی ،شنوایی شناسی و توانبخشی را برای نوزادان تازه شناسایی و والدینشان دربردارد
رویکردهای نظری و کاربردی در اختلال های اضطرابی در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش مروری با مراجعه به مقالات و منابع روانشناختی مرتبط با موضوع و مطالعه و کنکاش آنها به جمع بندی و نتیجه گیری در مورد اختلال های اضطرابی در کودکان، علل به وجود آمدن این اختلال ها و روش های مداخله اقدام شده است. اختلال های اضطرابی از شایع ترین اختلالات دوران کودکی هستند که بسیاری از درمان گران به آن توجه ویژه داشته اند. برای مداخله در این اختلال ها دو نظریه شناختی- رفتاری و نظریه آدلری دو شیوه مطرح در این ارتباط هستند. شیوه ی شناختی- رفتاری که راهبردهایی را برای مقابله با اختلال های اضطرابی ارایه می دهد بیشتر جنبه ی درمانی و نظریه آدلری از این نظر که به شیوه های فرزند پروری و نوع الگو سازی والدین می پردازد بیشتر جنبه ی پیشگیرانه دارد.
ماهیت و طبقه بندی اختلالات خواندن (نقدی بر پیشنهادات (DSM- 5) برای این اختلال)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله دانش و آگاهی های موجود در مورد اختلالات خواندن در کودکان را مرور کرده و آن را با پیشنهادات موجود در طبقه بندی آنها در "" DSM- 5"" ارتباط می دهد. عموما دو شکل مختلف از اختلالات خواندن در کودکان که ناشی از مشکلات زبانی هستند، وجود دارد. نارساخوانی (همانطور که در (DSM- 5) تعریف شده است) یا مشکل رمزگشایی که مربوط به کودکانی است که در تسلط بر ایجاد رابطه بین الگوی هجی کردن حروف و تلفظ کلمات دارای مشکل هستند. به طور مشخص این کودکان با صدای بلند و آهسته و در عین حال غلط می خوانند و مشکلات بیشتری نیز در هجی کردن را تجربه می کنند. نارساخوانی ظاهرا از ضعف در مهارت های واج شناختی (صداهای گفتاری) بوجود می آید و با تدریس آوایی نظام مند در ترکیب با آموزش آگاهی واج شناختی قابل بهبود است. شکل اصلی دیگر از مشکلات خواندن، اختلال درک خواندن است. این کودکان با صدای بلند و در عین حال درست و روان می خوانند اما مشکلاتی در فهم آنچه خوانده اند، دارند. به نظر می رسد اختلال درک خواندن ناشی از ضعف در گستره مهارت های زبان شفاهی شامل دانش واژه شناسی ضعیف، مهارت های دستوری ضعیف و مشکلاتی در ادراک زبان شفاهی باشد. در این مقاله پیشنهاد می شود که حذف آسیب درک خواندن از (DSM- 5) یک مشکل جدی است که باید پیگیری و اصلاح شود. هر دو نوع نارساخوانی و اختلال درک خواندن اساسا هم بعد هستند و ارتباط زیادی با دیگر اختلالات زبانی دارند. در این مقاله بحث می شود که شناخت ارتباط بین اختلالات خواندن و زبانی الزام مهمی برای ارزیابی و درمان است و اشاره می شود که درجه بالای هم بودی بین اختلالات خواندن و دیگر اختلالات به ظاهر مجزا (مانند اختلال نقص توجه ، بیش فعالی و اختلالات حرکتی ) چالش های مهمی برای درک این اختلالات بوجود می آورد.