فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۳۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی اثربخشی موسیقی آرام و بی کلام برسلامت معنوی دختران نوجوان انجام شد. طرح پژوهش این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با روش پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر سال دوم متوسطه شهر شیراز بود. با روش نمونه گیری در دسترس یک دبیرستان در سطح شهر شیراز انتخاب و30 دانش آموز پس از همتا سازی، به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش وکنترل قرار گرفتند. برای آزمودنی ها 8 جلسه30 دقیقه ای موسیقی درمانی غیرفعال به صورت شنیدن آهنگ های آرامبخش و بی کلام برگزار گردید. سلامت معنوی نوجوانان دختر قبل و پس از اجرای مداخله موسیقی درمانی با استفاده از پرسش نامه سلامت معنوی (پولوتزین والیسون) سنجیده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین گروه کنترل و آزمایش در میزان سلامت معنوی تفاوت معنادار وجود دارد و فرضیه ای پژوهش مبنی بر تاثیر موسیقی درمانی بر سلامت معنوی نوجوانان تائیدگردید. براساس نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که موسیقی آرام و بی کلام به طور معنادار و اثربخش سلامت معنوی نوجوانان دختر را افزایش می دهد
فضاهای فراغتی شهری و زنانگی های جدید- محمد سعید ذکایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فراغتی شدن و مصرفی شدن فزاینده زندگی در کلان شهرها آثار گسترده ای را بر هویت های جنسیتی وارد می سازد. ترکیبی از شرایط محلی و جهانی در کنار ویژگی های کالبدی شهر، تنوع و سیالیت در الگوهای رفتار جنسیتی را دامن می زنند. مقاله حاضر در سنت مطالعات فرهنگی با مرور تجارب زنان و دختران جوان از مواجهه با میدان های فراغتی عمومی شهری به دنبال نشان دادن آثار متفاوت فضاهای فراغتی و مصرفی بر هویت یابی های زنانه است. نتایج مطالعه نشان می دهد که نمایش های جنسیتی دختران در شهر تغییرپذیر و منطبق با الگویی است که امتداد آن از عاملیت و انتخاب گری بیشتر در مصرف فضا تا انفعال و احتیاط در مواجهه با آن نوسان دارد. تفکیک اجتماعی و تغییرات ساختاری و کالبدی شهر در کنار تغییرات ارزشی و سبک های زندگی جدید، مروج قالب های رفتاری جدید در شهر است که می توان آن ها را زنانگی های رقیق نامید. زنانگی های رقیق که الگویی هم سطح بینانه و چالش گرانه را در مشارکت های فضایی جستجو می کنند، مسیر تحول ارزش های زنانگی در کلان شهر بشمار می آیند و دلالت های مهمی در درک زنان از زیست شهری و حق به شهر دارند.
رابطه علی رنج ادراک شده با رضایت زناشویی از طریق میانجی گری، مهربانی، اعتماد، عدالت، همدلی و بخشش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی مؤلفه های مدل تعارض و بازسازی رابطه زناشویی، ارائه شده توسط ملز، بکن باخ و گاتریک، از طریق روش تحلیل مسیر است. جامعه آماری این پژوهش کارمندان متأهل دانشگاه شهید چمران اهواز بودند. از این جامعه تعداد 200 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. که در نهایت 180 پرسشنامه به صورت کامل بدست آمد. از شرکت کنندگان خواسته شد که مقیاس فضل (GRACE) پاتریک و همکاران (2013)، مقیاس اعتماد (TS) رمپل، هولمز و زانا (1980)، مقیاس صفات همدلی باتسون (BEA) باتسون و همکاران (1983)، مقیاس رضایت زناشویی دوطرفه تجدید نظر شده (RDAS) بوبسی، کرین، لارسون و کریستین (1995)، مقیاس اخلاق رابطه ای (RES) هارگریو، جنینگز و آندرسون (1991) و مقیاس حل روابط بین فردی (IRRS) هارگریو و سلز (1997) را تکمیل نمایند. نتایج پژوهش نشان داد که، فضل، عدالت، اعتماد، همدلی و بخشش به رضایت از رابطه زناشویی منجر می شوند. تحلیل مسیر، رابطه بین بیشتر متغیرهای تحقیق را تأیید کرد. همچنین، نتایج تحلیل نشان داد که مسیر متغیرهای اعتماد و عدالت با بخشش به سمت رضایت زناشویی پیش بین و معنی دار نیستند. اما در عوض اعتماد و عدالت نقش خود را به عنوان میانجی از طریق تأثیرگذاری فضل بر آنان با رضایت از رابطه نشان دادند.
رابطه سبک های دلبستگی، ویژگی های شخصیتی و بخشودگی با نگرش به روابط فرا زناشویی در متأهلین شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة بین سبک های دلبستگی، ویژگی های شخصیتی و بخشودگی با نگرش به روابط فرا زناشویی در متأهلین شهرکرمانشاه انجام شده است. روش: در این پژوهش که از نوع همبستگی بود 600 نفر از متأهلین شهر کرمانشاه با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه نگرش به روابط فرا زناشویی، مقیاس 5 عاملی شخصیت (NEO)، پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسال کولینز و رید (RAAS) و پرسشنامه بخشش ری را تکمیل کردند. داده ها توسط همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد بین سبک های دلبستگی با نگرش به روابط فرازناشویی رابطة مثبت معنادار (01/0>p) و بین ویژگی های شخصیتی، برونگرایی، گشودگی، سازگاری، وجدانی با نگرش به روابط فرا زناشویی رابطه منفی معناداری وجود دارد (01/0>p). همچنین بین ویژگی شخصیتی، روان آزردگی با نگرش به روابط فرازناشویی رابطه مثبت معنادار (01/0>p) و بین بخشودگی با نگرش به روابط فرازناشویی رابطه منفی معناداری وجود دارد (01/0>p). نتیجه گیری: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که سبک های دلبستگی، ویژگی های شخصیتی و بخشودگی همگی با هم توانایی تبیین 31 درصد نگرش به روابط فرازناشویی را دارند. با توجه به نتایج پژوهش، سبک های دلبستگی، ویژگی های شخصیتی و بخشودگی می توانند نگرش به روابط فرازناشویی را تحت تأثیر قرار دهند.
تبیین الگوی مفهومی در فرایند سازگاری با خانواده همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه الگویی مفهومی در زمینه عوامل و بسترهای شکل دهنده عدم سازگاری زنان با خانواده همسر و شرایط و متغیرهای واسطه ای ایجاد این عدم سازگاری و راهبردهای افراد برای مدیریت این روابط و افزایش سازگاری است. پژوهش مبتنی بر رویکرد کیفی و روش نظریه مبنایی انجام شد و اطلاعات مورد نیاز برای پژوهش از طریق نمونه گیری نظری و در هر مرحله با توجه به تحلیل داده های پیشین از بین هفده نفر از زنان متأهلی که حداقل یک سال تجربه ارتباط و زندگی نزدیک با خانواده همسرشان داشتند، گردآوری شد. پس از تجزیه و تحلیل مصاحبه ها، دو طبقه نظری عوامل زمینه ساز شکل گیری فرایند عدم سازگاری با خانواده همسر (ذیل سه شناسه محوری ""چگونگی شناخت، اسناددهی و پردازش اطلاعات توسط فرد""، ""چگونگی ارتباط های بین فردی زوج با خانواده گسترده"" و ""چگونگی ارتباط های بین فردی زوج با زوج"") و هم چنین راهبردهای مقابله ای در جهت سازگاری با خانواده همسر (ذیل چهار شناسه محوری ""راهبردهای مقابله ای شناختی""، ""راهبردهای مقابله ای ارتباطی""، ""راهبردهای مقابله ای ساختاری"" و ""راهبردهای مقابله ای دینی"") صورت بندی شد. یافته ها در بررسی و ارزیابی ابعاد و عوامل بسترساز ناسازگاریها با خانواده همسر بیانگر وجود ارتباطات چندگانه و به هم پیچیده ای از موضوعات مختلف فردی و بین فردی است که همین امر لزوم توجه زوج درمانگران و مشاوران را به اهمیت این مسائل در درمان ناسازگاریهای زوجی با خانواده همسر می رساند.
پیش بینی الگوهای ارتباطی زناشویی به وسیله عمل به باورهای دینی و سلامت روان در زنان شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی گمان، شناخت و استفاده درست از روش های دست یابی به برقراری رابطه سالم در زندگی زناشویی می تواند نقشی مهم در رضایت زوج ها و بهبود کیفیت زندگی به همراه داشته باشد. از این رو، این پژوهش با هدف بررسی پیش بینی الگوهای ارتباطی زوج ها به وسیله عمل به باورهای دینی و سلامت روان در زنان شاغل دانشگاه خوارزمی تهران انجام گرفته است. نمونه پژوهش را 162 از کارکنان زن متاهل دانشگاه خوارزمی که در سال 93-92 مشغول به کار بودند و به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند، تشکیل می دهد و سه پرسش نامه الگوهای ارتباطی (CPQ) و عمل به باورهای دینی و سلامت روان (GHQ-28) در مورد آن ها اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش آمار توصیفی و آزمون رگرسیون گام به گام و از روش نرم افزار spss21 انجام گرفت. یافته ها نشان دادند که عمل به باورهای دینی و سلامت روان با الگوی ارتباطی سازنده متقابل رابطه مثبت و معنا دار (01/0 > p) و با الگوهای ارتباطی اجتنابی و توقع / کناره گیر رابطه ای منفی و معنادار داشت. بر اساس نتایج این پژوهش، می توان به اهمیت نقش عمل به باورهای دینی و سلامت روان در زندگی زناشویی و ارتباطات زوج ها در کارکنان زن دانشگاه خوارزمی به عنوان عاملی مهم برای رویارویی با تعارضات و اختلافات در زمینه الگوهای ارتباطی پی برد.
رابطه کنجکاوی با بهزیستی ذهنی زنان متاهل: نقش واسطه ای ، صمیمیت و رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه کنجکاوی با بهزیستی ذهنی زنان متاهل: نقش واسطه ای ، صمیمیت و رضایت زناشویی هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه کنجکاوی با صمیمیت و رضایت زناشویی و بهزیستی ذهنی در زنان متاهل بود. بدین منظور 265 نفر از زنان متاهل شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه کنجکاوی و اکتشاف، مقیاس صمیمیت، مقیاس سنجش رابطه، مقیاس رضایت از زندگی و مقیاس عاطفه مثبت و منفی بود. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که کنجکاوی بر رضایت زناشویی ، عاطفه مثبت و رضایت از زندگی اثر مستقیم دارد. همچنین کنجکاوی از طریق تاثیر بر صمیمیت اثر غیر مستقیم و معنی داری بر رضایت زناشویی ، رضایت از زندگی و عاطفه مثبت دارد. تاثیر مستقیم صمیت بر رضایت زناشویی و تاثیر غیر مستقیم آن بر رضایت از زندگی و عاطفه مثبت نیز معنی دار بود. بطور کلی یافته های پژوهش بیانگر اهمیت نقش واسطه ای صمیمیت و رضایت زناشویی در فرایند رابطه بین کنجکاوی و بهزیستی ذهنی زنان است.
تصور از بدن و پذیرش اجتماعی آن (مطالعه ای تجربی در میان دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بدن زمینه ای برای جایگذاری نشانگان هویت بخش و واسطه ای برای تنظیم و برقراری برهم کنش های اجتماعی است. از این رو، تصور افراد از بدن خود و درکی که از بدن مطلوب و پذیرفته شده دارند، نقش مهمی در چگونگی مواجهة آن ها با بدنشان دارد. مطالعة حاضر به دنبال توصیف و تحلیل رابطة انعطاف پذیری تصور از بدن با پذیرش اجتماعی آن است. روش این پژوهش، پیمایشی و جامعة آماری آن شامل دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور تهران است و 415 نفر از این جامعه به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب گزینش شده اند. نتایج این مطالعه، وجود همبستگی معکوس بین ابعاد سه گانه پذیرش اجتماعی بدن شامل پذیرش عام (عمومی)، پذیرش در گروه های همسال و پذیرش سازمانی با متغیر تصور از بدن را نشان می دهد که میزان آن در بعد عمومی 312/0- و قوی تر از دو بعد دیگر است. نمرة کلی متغیر پذیرش اجتماعی بدن نیز دارای همبستگی 341/0- با متغیر تصور از بدن است. همچنین بررسی ها نشان دهندة رابطة معنادار متغیرهای سن، مقطع تحصیلی و وضعیت اشتغال با متغیر تصور از بدن است. مطابق یافته ها متغیرهای زمینه ای، رابطه معناداری با متغیر پذیرش اجتماعی بدن ندارند.
تفاوت های جنسیّتی در شخصیت و هیجان خواهی دانشجویان دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنسیّت متغیر مهمی است که تأثیر آن بر شخصیت و هیجان خواهی در پژوهش های مختلفی بررسی شده است. نتایج این پژوهش ها در برخی موارد متناقض است که می تواند نشان از نقش فرهنگ بر این روابط باشد. لذا، پژوهش حاضر با هدف، بررسی تفاوت های جنسیّتی در پنج عامل بزرگ شخصیت و هیجان خواهی در دانشجویان دانشگاه تهران اجرا شد. نمونه ای شامل 177 دانشجوی مقطع کارشناسی (دختر= 108، پسر=69) به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی از دانشکده های مختلف دانشگاه تهران انتخاب شدند و به پرسشنامه پنج عاملی شخصیت کاستا و مک کری (1992) و مقیاس هیجان خواهی نسخه پنجم زاکرمن (1978) پاسخ دادند. براساس یافته ها، تفاوت معناداری میان دختران و پسران در پنج عامل بزرگ شخصیت وجود داشت. دختران نمرات معنادار بالاتری در گشودگی به تجربیات و توافق پذیری نسبت به پسران کسب کردند. همچنین، تفاوت معناداری در هیجان خواهی دختران و پسران به دست آمد. پسران به طور معناداری نمرات بالاتری در زیر مقیاس های هیجان طلبی و ماجراجویی، نابازداری و حساسیت به ملالت، نسبت به دختران کسب کردند
بررسی نقش واسطه ای سبک حل تعارض غیر سازنده در رابطه سلامت خانواده اصلی با عدالت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزیابی اثرات مستقیم و غیر مستقیم سلامت خانواده ی اصلی از طریق نقش واسطه ای سبک حل تعارض غیر سازنده برعدالت زناشویی انجام شد. نمونه ی پژوهش شامل 240 معلم زن متأهل شهرستان ممسنی بود که به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه های سلامت خانواده اصلی، ادراک انصاف و سبک های حل تعارض را تکمیل کردند. لازم به ذکر است که از سنجه ادراک انصاف برای ارزیابی عدالت زناشویی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از ابزار 18 Spss و Amos استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان داد سلامت خانواده ی اصلی به طور مستقیم با عدالت زناشویی رابطه ی معنادار دارد. همین طور سلامت خانواده ی اصلی به طور غیر مستقیم و از طریق نقش واسطه ای سبک حل تعارض غیر سازنده با عدالت زناشویی رابطه ی معنادار دارد. به این ترتیب سبک حل تعارض غیر سازنده توانست نقش واسطه ای بین سلامت خانواده ی اصلی با عدالت زناشویی ایفا کند. به عبارت دیگر سلامت خانواده ی اصلی علاوه بر اثر مستقیم بر عدالت زناشویی، از طریق نقش واسطه ای سبک حل تعارض غیرسازنده نیز بر عدالت زناشویی اثر دارد. قابل ذکر است که اثر مستقیم بیش تر از اثر غیر مستقیم بود. از این رو هر دو مسیر در مدل پژوهشی تأیید شد.
بررسی رابطه سبک های دلبستگی و سلامت عمومی با رضایتمندی زناشویی در کارکنان زن متاهل دانشگاه تربیت مدرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبک های دلبستگی و سلامت عمومی با رضایتمندی زناشویی در کارکنان زن متاهل دانشگاه تربیت مدرس انجام شده است.طرح پژوهش از نوع پس رویدادی بوده که ضمن آن گروه نمونه را، 110 زن متاهل از بین کارکنان زن متاهل دانشگاه تربیت مدرس که به روش انتخاب تصادفی انتخاب شده اند، تشکیل داده اند که ابزار پژوهش، پرسشنامه های مقیاس زوجی اینریچ، مقیاس دلبستگی بزرگسالان (RAAS) و سلامت عمومی (GHQ) از گلدبرگ و هیلر را تکمیل کردند. داده های خام به دست آمده از نمره گذاری پرسشنامه ها، مورد تحلیل های آمار توصیفی و استنباطی قرار گرفت.نتایج نشان داد، کسانی که دارای سبک دلبستگی نزدیکی به بیشترین میزان و کسانی که دارای سبک دلبستگی اضطراب هستند به کمترین میزان از رضایتمندی زناشویی کلی برخوردار می باشند. همچنین بین سلامت عمومی کارکنان زن با رضایتمندی زناشویی آنها رابطه معنی داری وجود داشت.
مقایسه سبک زندگی سلامت محور در بین گروه های مختلف زنان شهر یزد (باتاکید برزنان شاغل وغیر شاغل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه، مقایسه سبک زندگی سلامت محور در بین زنان شاغل آموزش و پرورش با غیر شاغلین می باشد. روش این تحقیق پیمایشی است. جامعه آماری زنان شاغل آموزش و پرورش مقطع ابتدایی ناحیه یک یزد در سال 1392 است. که بر اساس فرمول کوکران تعداد 120 نفر از آنها به عنوان نمونه به روش تصادفی انتخاب شده است. هم چنین برای مقایسه سبک زندگی بین شاغلین و غیر شاغلین تعداد 120 نفر از خواهران این زنان که غیر شاغل بوده اند نیز از آنها این اطلاعات جمع آوری گردیده است. ابزار اصلی جمع آوری داده ها پرسشنامه استاندارد LSQاست. که به روش مصاحبه حضوری اطلاعات آن جمع آوری شده است. اعتبار آن از طریق اعتبار صوری و پایایی ابزار از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شده است. برحسب یافته های پژوهش بین سبک زندگی سلامت محور زنان شاغل و غیر شاغل رابطه معنادار وجود دارد. اما بین این سبک زندگی و وضعیت سکونت رابطه معناداری مشاهده نشد. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی نشان می دهد که بین سن و بعد خانوار با سبک زندگی رابطه معناداری وجود ندارد. اما بین تحصیلات و سبک زندگی رابطه معنادار وجود دارد. تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان می دهد به ترتیب تحصیلات و سن، 10 درصد تغییرات سبک زندگی سلامت محور را تبیین می کند.
بررسی تأثیر آموزش آمادگی برای ازدواج بر انتظارات زناشویی و مؤلفه های آن در دختران عقد کرده شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش بررسی تأثیر آموزش آمادگی برای ازدواج بر انتظارات زناشویی و مؤلفه های آن در دختران عقد کرده شهر اصفهان بود. روش این تحقیق نیمه تجربی بوده و از طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه گواه استفاده شده است. جامعه آماری کلیه دختران مراجعه کننده به یکی از فرهنگسراهای شهر اصفهان و نمونه 60 نفر از دختران عقد کرده بودند که از بین داوطلبان ثبت نام کننده در این طرح انتخاب (این افراد نمرات بالاتری نسبت به سایر افراد در پرسشنامه انتظارات زناشویی کسب کردند) و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری مورد استفاده در پژوهش، پرسشنامه انتظارات زناشویی بود. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد که آموزش آمادگی برای ازدواج بر انتظارات زناشویی دختران و مؤلفه های آن شامل: انتظار از همسر به عنوان دوست و حامی، انتظار از زندگی زناشویی و انتظار از یک رابطه ایده آل، در مرحله پس آزمون به صورت معناداری اثر گذار بود (p<0/005). بنابراین می توان گفت آموزش آمادگی برای ازدواج در جهت بهبود انتظارات زناشویی و ابعاد آن مؤثر است.
نقش واسطه ای سبک های دلبستگی در انتقال خشونت از خانواده اصلی به خانواده فعلی در زنان مراجعه کننده به مراکز قانونی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی نقش واسطه ای سبک های دلبستگی در انتقال خشونت از خانواده اصلی به خانواده فعلی در زنان خشونت دیده مراجعه کننده به مرکز قانونی شهر شیراز بود. تعداد 283 زن خشونت دیده مراجعه کننده به مراکز قانونی شهر شیراز به شیوه دردسترس برگزیده شدند و به سه پرسشنامه سبک های دلبستگی، سنجش خشونت علیه زنان، سنجش خشونت در خانواده اصلی پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش الگویابی معادلات ساختاری و برای بررسی اثرات واسطه ای در الگویژوهش از آزمون بوت استراپ استفاده شد. یافته ها نشان داد که خشونت در خانواده اصلی هم دارای اثر مستقیم بر خشونت در خانواده فعلی و هم دارای اثر غیرمستقیم بر آن با واسطه گری سبک های دلبستگی اجتنابی و اضطرابی است. سبک دلبستگی اجتنابی و اضطرابی واسطه انتقال خشونت از خانواده اصلی به خانواده فعلی است.
تعیین اثربخشی آموزش روش های معماهای زندگی واقعی و شفاف سازی ارزش ها بر انتظارات هیجانی و تصمیم گیری اخلاقی دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق، با هدف بررسی اثربخشی آموزش روش های معماهای زندگی واقعی و شفاف سازی ارزش ها بر تصمیم گیری اخلاقی و انتظارات هیجانی دختران نوجوان صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش را کلیه ی دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان شهر یاسوج در سال تحصیلی
1393-1392تشکیل می دادند. گروه نمونه شامل90 دانش آموز دختر بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه (30) نفری جایگزین شدند. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی (پیش آزمون- پس آزمون) با گروه کنترل بود. همه گروه ها سناریوهای انتظارات هیجانی و تصمیم گیری اخلاقی (Malti & Keller, 2011 (، را به عنوان پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. گروه های آزمایش به طور مجزا 8 جلسه70 دقیقه ای تحت آموزش به کمک روش های معماهای زندگی واقعی و شفاف سازی ارزش ها قرار گرفتند و گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس چند متغیری (MANCOVA) حاکی از این است که مقدار F چند متغیری (65/6) در سطح (p<0/000)معنی دار می باشد. لذا می توان گفت که: روش های آزمایشی (آموزش معماهای زندگی واقعی و شفاف سازی ارزش ها) با کنترل اثر پیش آزمون، بر متغیرهای وابسته (سبک انتظارات هیجانی و تصمیم گیری اخلاقی) موثر بودند.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی روایتی و زوج درمانی رفتاری تلفیقی بر تاکتیک های حل تعارض زنان قربانی خشونت همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر زوج درمانی روایتی و زوج درمانی رفتاری تلفیقی بر بهبود تاکتیک های حل تعارض زنان قربانی خشونت مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اهواز بود. بدین منظور 45 زوج از زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره ی شهر اهواز با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی ساده در سه گروه گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از فرم ایرانی مقیاس شیوه های برخورد در تعارضات زناشویی استفاده شد. جلسات درمانی هفته ای یکبار و بر اساس پروتکل درمانی برای گروه های آزمایش اجرا شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که بین زوجین گروه های آزمایش و کنترل در تاکتیک های حل تعارض تفاوت معناداری وجود دارد و فرضیه های پژوهش مبنی بر تاثیر زوج درمانی های روایتی و رفتاری تلفیقی بر بهبود تاکتیک های حل تعارض تایید شد. براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که مداخلات زوج درمانی باعث تغییر تاکتیک های حل تعارض می شود.
بررسی رابطه بین مؤلفه های سرمایه روان شناختی و کیفیت زندگی زناشویی در بین زوجین شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق، با هدف بررسی رابطه سرمایه روانشناختی و کیفیت زندگی زناشویی در بین زوجین شهر اصفهان انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و ماهیتاً از نوع توصیفی همبستگی است. جامعه آماری آن شامل کلیه ی متاهلین ساکن در شهر اصفهان (1392) بود. این پژوهش با روش نمونه گیری در دسترس انجام شد. بدین طریق تعداد 75 زوج از اعضای جامعه انتخاب و بوسیله پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز و همکاران (2007) و پرسشنامه کیفیت زندگی زناشویی فلچر (2000) مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها در سطح استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و آزمون t) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که سرمایه روانشناختی و کیفیت زندگی زناشویی دارای همبستگی منفی
(73/0=r) می باشند. هم چنین بین مؤلفه های سرمایه روانشناختی و کیفیت زندگی زناشویی نیز رابطه منفی دیده شد. در تحلیل رگرسیون، مؤلفه خودکارآمدی و تاب آوری پیش ببینی کننده کیفیت زندگی زناشویی بودند (p<./05).
زنانگی و ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره سیزدهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۴۳)
حوزه های تخصصی:
زنانگی و ورزش هر دو سازه های اجتماعی و رفتارهای فرهنگی هستند و در همبستگی با بستر اجتماعی شکل می گیرند. در این پژوهش سعی بر آن بود که از تجربه زیسته زنان ورزشکار استفاده شد. بنابراین، با رویکرد کیّفی و با تکنیک مصاحبه در میدان پژوهش اجرا شد. نمونه مورد مطالعه از مجموع مصاحبه با 36 نفر از دختران و زنان با طیف سنی 46 -14 سال شهر تهران تشکیل شد که در دو نوع متفاوت ورزش های رزمی و ایروبیک سابقه ورزشی حرفه ای و غیر حرفه ای دارند. آنچه در طی پژوهش مشخص می شود این است که پس از انتخاب ورزش و استمرار در پرداختن در آن عاملیتی مشترک و اعتماد به نفس در افراد پرورش پیدا می کند که هر دو گروه این افراد دست به خلّاقیّت در متن می زنند. تلفیق ظرافت و خشونت در عین گزینش صفات متضاد مثل ظرافت و قدرت و همچنین سوژه گی بدن های ورزشکاری، نشان از این عاملیت و خلّاقیّت دارد و این ورزشکاران از این طریق معنای زنانگی را وسعت می بخشند و فضا را برای خلّاقیّت و گزینشگری کنشگر اجتماعی باز می کنند. همچنین نقش پررنگ عاملیت تا حدی است که عوامل اجتماعی مؤثر در این حوزه را نیز در می نوردد
حمایت شبکه های اجتماعی غیررسمی و رضایت از اوقات فراغت زنان متأهل شاغل در شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر به بررسی تأثیر حمایت شبکه های اجتماعی غیر رسمی و قوت پیوند (صمیمیت) بر رضایت از اوقات فراغت زنان متأهل شاغل می پردازد. برای بررسی این رابطه، از مدل تأثیر مستقیم حمایت اجتماعی و نظریه منابع اجتماعی استفاده شده است. این مطالعه با روش پیمایش و با استفاده از پرسش نامه انجام گرفته است. جامعه آماری را زنان متأهلِ شاغل (55- 20) شهر اردبیل در سال 1390 تشکیل می دهند. حجم نمونه 356 نفر است که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد. ضریب آلفای 0.69 برای متغیر رضایت از اوقات فراغت و 0.73 برای متغیر حمایت اجتماعی نشان دهنده پایایی مناسب برای این ابزارها بوده و این متغیرها از اعتبار صوری (نظر اساتید) برخوردار هستند. یافته ها نشان می دهد که میزان رضایت زنان از اوقات فراغتشان نزدیک به حد متوسط، میزان قوت پیوند در حد متوسط و میزان حمایت دریافتی پایین تر از حد متوسط است. در ارتباط با انواع شبکه ها، خویشاوند و دوست، بیشترین میزان و همسایگی، کمترین میزان حمایت را داشته اند. علاوه بر آن، در میان انواع حمایت ها، حمایت اطلاعاتی بیشترین تأثیر را بر روی متغیر وابسته داشته است. نتایج رگرسیون نیز نشان می دهد که متغیرهای پایگاه اقتصادی- اجتماعی، قوت پیوند و حمایت اجتماعی متغیرهای تأثیرگذار بر رضایت شغلی زنان متأهل شاغل می باشند.