فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۵۲٬۷۱۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
با وجود نقش اساسی بیمه زندگی بر رشد و توسعه رفاهی کشورها، در مقایسه با میانگین جهانی، این نوع بیمه سهم پایینی در سبد خرید بیمه ای مردم ایران دارد. در این شرایط، بهبود سواد بیمه ای جامعه می تواند به تحریک گرایشات مثبت بیمه ای کمک کند. با این حال، اندک پژوهش های انجام شده در ایران صرفاً بر اندازه گیری سواد بیمه ای متمرکز شده اند و اطلاعات کمی در مورد تأثیر سواد بیمه ای بر تمایل به خرید و حفظ بیمه نامه های زندگی وجود دارد. لذا، مطالعه حاضر به بررسی تأثیر مستقیم و غیرمستقیم سواد بیمه ای بر قصد خرید بیمه زندگی پرداخته است. این ﭘﮋوهﺶ هدفی کاربردی و ماهیت و روشی توصیفی-پیمایشی دارد. جامعه آماری پژوهش خریداران بیمه زندگی شرکت بیمه سرمد در سال 1402 به تعداد 98625 نفر بودند. حجم نمونه با جدول مورگان 384 نفر تعیین شد. داده ها با پرسشنامه استاندارد و روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک طی یک پیمایش آنلاین گردآوری و با تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار Smart PLS 3 تحلیل شد. یافته ها نشان داد سواد بیمه ای به طور مستقیم و غیرمستقیم از طریق افزایش مزایا و کاهش ریسک درک شده محصول، همچنین بهبود اعتماد و تقویت نگرش مطلوب مصرف کنندگان، موجب افزایش قصد خرید بیمه زندگی می گردد. شرکت های بیمه از طریق معماری انتخاب مصرف کننده می توانند بر انتخاب ها تأثیر بسزایی داشته باشند. لذا سیاست گذاران باید اطمینان حاصل کنند که سواد بیمه در برنامه های آموزشی آحاد جامعه گنجانده شود. برنامه ها با تمرکز بر ایجاد دانش، مهارت ها و نگرش های بیمه ای افراد به افزایش ضریب نفوذ بیمه کمک می کند.
ارائه چارچوب مفهومی شکل گیری هواخواهی برند با تاکید بر نقش دلبستگی برند و عشق به برند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هواخواهی برند از جمله مفاهیم نوینی است که به خصوص با توسعه رسانه های اجتماعی وارد عرصه برندسازی شده است؛ هواخواهی برند بیانگر تبلیغ یک برند از طریق بازاریابی دهان به دهان-اغلب از طریق کانال های رسانه های اجتماعی- است. از این رو جهت درک بهتر این مفهوم و عوامل موثر بر آن لازم است تحقیقات بیشتری صورت گیرد. از این رو در پژوهش حاضر به ارائه چارچوب مفهومی شکل گیری هواخواهی برند با تاکید بر نقش دلبستگی برند و عشق به برند پرداخته می شود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف در حیطه تحقیقات کاربردی می باشد. همچنین پژوهش حاضر بر اساس ماهیت و روش، یک پژوهش توصیفی-پیمایشی است که از لحاظ زمانی به شکل مقطعی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق کلیه مشتریان برند نوین چرم می باشد چون اطلاع دقیقی از حجم جامعه وجود ندارد، جامعه آماری به صورت نامحدود در نظر گرفته شد. جهت تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد. با استفاده از فرمول جامعه نامحدود کوکران نمونه ای به حجم 384 نفر از مشتریان از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. برای مطالعات مقدماتی داده های ثانویه از منابع کتابخانه ای معتبر، سایت های قابل استناد گردآوری شده و در ادامه برای جمع آوری داده های اولیه این پژوهش، ابزار پرسشنامه به کار گرفته شده است. پرسشنامه مورد استفاده از منابع استاندارد طراحی شده است که شامل 5 بعد و 25 گویه می باشد. پرسشنامه به شکل الکترونیکی به وسیله پلتفرم های اجتماعی (اینستاگرام، واتساپ، تلگرام، ایتا) و وب سایت های در دسترس توزیع شد. روایی پرسشنامه با روش محتوایی و همچنین روایی سازه ارزیابی شد
شناسایی عوامل موثر بر تمایل فروشنده به فساد در واحد فروش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فساد به عنوان پدیده اجتناب ناپذیر و نابه هنجار، از گذشته تا به امروز وجود داشته است و به نظر می رسد در هرجایی که میزانی از اختیار نهفته است، وجود فساد، یک امر اجتناب ناپذیر تلقی می شود. هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی عوامل موثر بر تمایل فروشندگان به فساد در واحد فروش می باشد. پژوهش حاضر از نظر روش، جز تحقیقات کیفی، ازنظر رویکرد، اکتشافی، از نظرهدف، کاربردی، از نظر پارادایم، تفسیرگرایی و روش تجزیه وتحلیل آن، تحلیل تم می باشد. جامعه آماری این پژوهش 15 نفر از خبرگان و فعالان حوزه فروش با بیش از هفت سال سابقه ی کاری مرتبط تحقیق هستند. برای انتخاب مشارکت کنندگان از شیوه نمونه گیری هدفمند قضاوتی و از راهبرد گلوله برفی استفاده شد و با پیروی از قاعده اشباع نظری با 15خبرگان واحد فروش مصاحبه انجام گردید. ابزارگردآوری داده ها، مصاحبه عمیق می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده های مصاحبه از روش تحلیل تم و از راهبرد براون و کلارک استفاده شده است. برای بررسی روایی و پایایی پژوهش، از روش قابلیت اطمینان و شیوه بازخورد مشارکت کننده استفاده شده است. تحلیل مصاحبه ها منجر به شناسایی سه مقوله فراگیر شد که عبارت است از:1. عوامل فردی( شامل اعتقاد ضعیف به اخلاقیات و خصیصه های شخصیتی) می باشد. 2. عوامل ارتباطاتی (شامل عوامل بین فردی نامناسب و ارتباط سازمانی ضعیف) قرار می گیرد. 3. عوامل سازمانی( شامل شرایط نامناسب شغلی، فرآیندکاری نامناسب، نظارت ضعیف و نظام پرداخت غیرمنصفانه) قرار می گیرد؛ که در مجموع تعداد 3مضمون فراگیر،8 مضمون سازمان دهنده و 32 مضمون فرعی در فرایند تجزیه و تحلیل داده ها شناسایی گردید.
شناسایی چالش ها و فرصت های ناشی از به کارگیری حسابداری تورمی در محیط گزارشگری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
182 - 221
حوزه های تخصصی:
هدف: حسابداری تورمی در بهبود فرایند گزارشگری واحدهای تجاری در شرایط تورمی که با تورم های مزمن و دورقمی روبه رو هستند، نقش مهمی دارد. تحقق این موضوع نیازمند توجه به چالش ها و فرصت های به کارگیری حسابداری تورمی است؛ بنابراین چالش های به کارگیری حسابداری تورمی اهمیت بسیار زیادی دارد. در همین راستا، فرصت هایی نیز برای به کارگیری حسابداری تورمی ایجاد می شود. این پژوهش با هدف تعیین چالش ها و فرصت های به کارگیری حسابداری تورمی در ایران، در راستای پیاده سازی استانداردهای بین المللی حسابداری صورت گرفته است.
روش: روش پژوهش توصیفی است. در راستای هدف پژوهش داده ها از طریق توزیع پرسش نامه محقق ساخته بین ۲۳۹ نفر از استفاده کنندگان از صورت های مالی، تهیه کنندگان صورت های مالی، حسابرسان مستقل و اعضای هیئت علمی دانشگاه ها گردآوری شدند. دوره زمانی گردآوری داده ها، فصل های پاییز و زمستان ۱۴۰۱ و بهار سال ۱۴۰۲ بوده است. تجزیه وتحلیل آماری با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و به کمک نرم افزارهای آموس و اس پی اس اس انجام شده است.
یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش چالش های به کارگیری حسابداری تورمی به ترتیب عبارت اند از: محیط اقتصادی و گزارشگری مالی، مباحث آموزشی و اجرایی، موضوعات حسابرسی و اطمینان بخشی و مباحث نهادی و زیرساختی. همچنین مؤلفه های مباحث حسابرسی و اطمینان بخشی، مباحث نهادی و زیرساختی، محیط اقتصادی و گزارشگری مالی و مباحث آموزشی و اجرایی، فرصت های به کارگیری حسابداری تورمی در محیط گزارشگری ایران شناسایی شد.
نتیجه گیری: به کارگیری حسابداری تورمی در بخش های آموزشی و اجرایی، حسابرسی و اطمینان بخشی، نهادی و زیرساختی و اقتصادی و گزارشگری مالی با چالش هایی روبه رو است. بخش های حسابرسی و اطمینان بخشی، نهادی و زیرساخت ها، اقتصادی و گزارشگری مالی و آموزشی و اجرایی، از فرصت های به کارگیری حسابداری تورمی در ایران است؛ به بیانی دیگر، به کارگیری حسابداری تورمی در ایران چالش های بسیار جدی دارد؛ اما فرصت های به کارگیری حسابداری تورمی بیشتر است و به منظور پذیرش و به کارگیری آن، باید اقدامات کافی برای رفع چالش ها انجام شود. به منظور به کارگیری حسابداری تورمی، علاوه بر اینکه محیط اقتصادی و گزارشگری مالی، عوامل حسابرسی و اطمینان بخشی و همچنین، عوامل نهادی و زیرساختی اهمیت دارد، بایستی به آموزش متصدیان و تهیه کنندگان اجرایی نیز توجه شود. به کارگیری حسابداری تورمی، حسابرسی و اطمینان بخشی صورت های مالی، ارتقای جایگاه واحدهای گزارشگری، شفافیت محیط اقتصادی و مالی و مباحث آموزشی و اجرایی را افزایش می دهد.
بررسی تأثیر عوامل شناختی و عاطفی بر پاسخ رفتاری مصرف کنندگان در تبلیغات رفتاری آنلاین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 33
حوزه های تخصصی:
هدف: امروزه به دلیل رشد سریع تکنولوژی، دنبال کردن رفتار مصرف کنندگان در فضای اینترنت امکان پذیر شده است. در نتیجه برای مدیران بازاریابی این فرصت فراهم آمده است که تبلیغات خود را به گونه ای سفارشی کنند تا با نیازها و شخصیت مصرف کننده هم سو باشد. هرچند این ویژگی، باعث می شود که نگرانی مصرف کننده از بابت حریم خصوصی افزایش پیدا کند. بعضی از محققان روی جنبه های مثبت تبلیغات رفتاری آنلاین تمرکز کرده اند؛ درحالی که بعضی دیگر، به موشکافی نتایج منفی آن پرداخته اند. با توجه به آنچه بیان شد، این پژوهش به دنبال بررسی تأثیر عوامل شناختی و عاطفی روی پاسخ رفتاری مصرف کنندگان به تبلیغات رفتاری آنلاین است تا هر دو جنبه مثبت و منفی این شیوه از تبلیغ را بررسی کند.
روش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی است و ماهیتی توصیفی پیمایشی دارد. جامعه آماری آن، دانشجویان دانشگاه های تهران است که در شش ماه گذشته یک تبلیغ رفتاری آنلاین مشاهده کرده اند. ۳۸۵ پرسش نامه به روش در دسترس بین اعضای نمونه توزیع شد. در ابتدای پرسش نامه، از طریق یک سؤال غربالگری، افرادی که در شش ماه گذشته تجربه مشاهده این گونه تبلیغات را داشتند، برای پاسخ به ادامه سؤال ها انتخاب شدند. از این میان ۲۹۹ نفر تبلیغات رفتاری آنلاین را مشاهده کرده بودند و به سؤال های پرسش نامه پاسخ دادند. برای آمار توصیفی، از نسخه ۲۶ نرم افزار اس پی اس اس و به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس ۳ استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان می دهد که شخصی سازی ادراک شده، پاسخ رفتاری به تبلیغ را افزایش می دهد و متغیرهای ارتباط ادراک شده و مزاحمت ادراک شده این رابطه را میانجی می کنند. همچنین کنترل اطلاعات، بر مزاحمت ادراک شده و نگرانی حریم خصوصی تأثیر منفی دارد. دانش ترغیب بر نگرانی حریم خصوصی در جهت مثبت تأثیر دارد؛ مصرف کنندگانی که سطوح بالاتری از دانش ترغیب دارند، نسبت به تبلیغات رفتاری آنلاین با نگرانی حریم خصوصی بیشتری مواجهند. یافته ها مبنی بر این است که کاهش نگرانی حریم خصوصی، باعث می شود که نگرش به تبلیغات رفتاری آنلاین بهبود یابد و به دنبال آن، پاسخ رفتاری به تبلیغ افزایش پیدا کند.
نتیجه گیری: تبلیغات رفتاری آنلاین، به دلیل مربوط بودن به نیاز مصرف کننده و همچنین، کاهش مزاحمت ادراک شده، باعث افزایش پاسخ رفتاری می شود (به ترتیب سازوکار مثبت مستقیم و غیرمستقیم). این روش رویکرد مناسبی برای افزایش میزان پاسخ به تبلیغات آنلاین است. فراهم کردن امکان کنترل اطلاعات برای کاربران، مزاحمت ادراک شده و نگرانی حریم خصوصی را کاهش می دهد. می توان با انتقال پیام به مخاطبان هدف در خصوص مزایای تبلیغات رفتاری آنلاین، نگرانی حریم خصوصی را در این گونه تبلیغات کاهش داد؛ در نتیجه نگرش به آن بهبود پیدا می کند و باعث افزایش پاسخ رفتاری به آن خواهد شد. بر خلاف یافته های بعضی از پژوهش های گذشته، تأثیر نگرانی حریم خصوصی بر پاسخ رفتاری به تبلیغ معنادار نشد. این اتفاق شاید به دلیل ماهیت تبلیغ رفتاری آنلاین باشد؛ زیرا در مقایسه با تبلیغ شخصی سازی شده، از اطلاعات متفاوتی برای سفارشی کردن تبلیغ استفاده می کند. تبلیغ رفتاری آنلاین، مانند شمشیر دولبه است؛ اما تأثیر جنبه نامطلوب آن (نگرانی حریم خصوصی) در مقایسه با جنبه مطلوب آن (ارتباط ادراک شده) آنچنان قوی نیست. یافته های این پژوهش افزونه ای به ادبیات موجود در حوزه تبلیغات شخصی سازی شده و به ویژه تبلیغات رفتاری آنلاین است و به تصمیم های بازاریابان، مدیران برند و آژانس های تبلیغاتی، برای افزایش اثربخشی پیام های ارتباطی خود کمک خواهد کرد.
طراحی و اعتبارسنجی مدل خط مشی گذاری با رویکرد دولت باز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
339 - 376
حوزه های تخصصی:
هدف: دولت باز پدیده جدیدی است که در سال های اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است. دولت باز در آینده نقش مهمی ایفا خواهد کرد تا مدیریت بازتر و پاسخ گوتر شود، هزینه ها را کاهش و کارایی را افزایش دهد، سیستم اقتصادی را تقویت و بی تعادلی های اجتماعی را برابر کند. دولت باز شفافیت و مشارکت را ترویج می کند تا امکان نظارت مؤثر را فراهم آورد. افشای کامل، فوری و گسترده داده های عمومی، به دولتی پاسخ گو و شفاف منجر می شود. این پژوهش به منظور ارتقای اثربخشی نظام خط مشی گذاری در کشور اجرا شده است. در این پژوهش بیان می شود که پیاده سازی دولت باز در کشور ضروری است و کلیه سازمان های دولتی و خصوصی، می توانند از پیامدهای دولت باز بهره مند شوند. هدف اصلی پژوهش حاضر، طراحی و اعتبارسنجی مدل خط مشی گذاری با رویکرد دولت باز، در آموزش عالی است.
روش: روش پژوهش توصیفی پیمایشی است. پژوهش با روش کیفی و کمی انجام شده است. در بخش کیفی، ۱۰ نفر از کارشناسان مدیریت دولتی دانشگاه سیستان و بلوچستان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری پژوهش در بخش کمی، اعضای هیئت علمی و کارمندان اداری دانشگاه سیستان و بلوچستان بودند. به کمک فرمول کوکران، حجم نمونه ۲۷۹ نفر تعیین شد و نمونه ها با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی نسبی انتخاب شدند. پس از بررسی مبانی نظری، ابعاد و مؤلفه های دولت باز و پیشایندها و پیامدهای آن شناسایی شدند و الگوی پژوهش طراحی شد. برای اعتبارسنجی الگوی پژوهش، از پرسش نامه طراحی شده در قالب مقیاس لیکرت استفاده شد. داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری، مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزئی و به کمک نرم افزار اسمارت پی ال اس تجزیه وتحلیل شدند.
یافته ها: براساس یافته های پژوهش، پیشایندهای دولت باز در آموزش عالی عبارت اند از: عوامل ساختاری (فناوری اطلاعات، خط مشی گذاری، فنی و عملیاتی، مالی و بودجه و ساختار سازمانی)، عوامل رفتاری (رهبری و مدیریت، منابع انسانی، آموزش و عدالت سازمانی) و عوامل زمینه ای (اجتماعی فرهنگی، قانونی حقوقی، سیاسی و اطلاعاتی). ابعاد دولت باز نیز عبارت اند از: شفافیت، مشارکت، همکاری و داده باز. پیامدهای دولت باز در آموزش عالی عبارت اند از: ابعاد ارتقای پاسخ گویی (سازمانی، قانونی و حرفه ای)، بهبود عملکرد سازمانی (بهبود عملکرد اجتماعی، بهبود عملکرد اقتصادی و بهبود نوآوری) و کاهش فساد آکادمیک (کاهش جعل داده، کاهش تقلب و کاهش تخلف).
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که پیشایندهای دولت باز، بر پیاده سازی دولت باز تأثیر مثبت و معناداری دارد. پیاده سازی دولت باز بر پیامدهای دولت باز، تأثیر مثبت و معناداری می گذارد. همچنین مشخص شد که در سطح اطمینان ۹۵ درصد، ابعاد دولت باز با دولت باز ارتباط مثبت و معناداری دارند. مدیران و خط مشی گذاران و کارمندان دولت، برای بهبود کیفیت تصمیم گیری و سیاست گذاری و ارائه خدمات عمومی بهتر، می توانند از نتایج پژوهش استفاده کنند. همچنین محققان و فعالانی که از اطلاعات و داده های دولت باز، برای ایجاد دانش در قالب های مختلف استفاده می کنند، می توانند از نتایج پژوهش بهره مند شوند.
طراحی مدل منابع انسانی نوآور مبتنی بر حمایت سازمانی ادراک شده (مورد مطالعه: سازمان های دولتی قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
377 - 421
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از اجرای این پژوهش، طراحی و ارائه مدل منابع انسانی نوآور، مبتنی بر حمایت سازمانی ادراک شده و به طور خاص، در سازمان های دولتی قزوین است.
روش: روش پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت داده ها، آمیخته اکتشافی (کیفی کمی)، بر حسب هدف، از نوع کاربردی و از نظر روش اجرا، از نوع توصیفی پیمایشی است. بخش کیفی با بهره گیری از روش تحلیل مضمون کلارک و براون با رویکرد قیاسی صورت گرفت. نمونه آماری در بخش کیفی با به کارگیری روش غیراحتمالی، از نوع هدفمند بود و برای این بخش ۱۱ نفر از خبرگان دانشگاهی و سازمانی انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی مدیران، معاونان و کارشناسان سازمان های دولتی قزوین بودند. نمونه گیری بخش کمّی با انتخاب ۴ سازمان دولتی از نوع امور حاکمیتی، زیربنایی، اقتصادی و اجتماعی، فرهنگی و خدماتی در استان قزوین صورت پذیرفت و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران ۲۲۰ نفر به دست آمد. روش نمونه گیری در بخش کمّی در غربالگری آغازین، به صورت هدفمند و در ادامه، به صورت ترکیبی از نوع خوشه ای، طبقه ای و تصادفی ساده انجام گرفت. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختارمند و پرسش نامه محقق ساخته بوده است. در بخش کیفی برای تحلیل داده ها و کدگذاری مضامین اولیه مستخرج از ادبیات نظری و مصاحبه با خبرگان، از کدگذاری سه گانه محوری، گزینشی و باز با بهره گیری از نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. برای تحلیل داده ها در بخش کمّی نیز، از نرم افزار اس پی اس اس، برای اعتبارسنجی مدل از تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزار اسمارت پی ال اس و برای شناسایی ترکیب بهینه مضامین حمایت سازمانی ادراک شده و منابع انسانی نوآور، از نرم افزار متلب استفاده شد.
یافته ها: یافته های پژوهش حاضر در گام نخست، شناسایی مضامین حمایت سازمانی ادراک شده و منابع انسانی نوآور در سطوح فراگیر، سازمان دهنده، پایه و کدهای اولیه بود و در گام بعدی، تفاوت مضامین مستخرج از ادبیات نظری و پیشینه پژوهش با مضامین به دست آمده از مصاحبه با خبرگان شناسایی شد. مدل نهایی پژوهش حاضر، بر اساس شاخص های بومی دولتی، همچون ارزش های اخلاقی و انسانی متناسب با بافت فرهنگی حاکم بر فضای اداری ایران و همچنین، مبتنی بر منابع و مراجع موجود در قوانین، مقررات و اسناد طراحی شد.
نتیجه گیری: مهم ترین دستاورد این پژوهش، ارائه الگوی چندسطحی برای سنجش میزان ترکیب بهینه عوامل حمایت سازمانی و منابع انسانی نوآور در سازمان های دولتی قزوین بود که به طور پویا با توجه به مقادیر متغیرهای ورودی، متغیر خروجی را پیش بینی می کند. پیاده سازی و اجرای این مدل در سازمان های دولتی قزوین را می توان کاربردی و مفید دانست.
ارائه چارچوبی برای تحلیل ظرفیت جذب خوشه های نوآوری با رویکرد SNA (مطالعه موردی: ناحیه نوآوری دانشگاه صنعتی شریف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
99 - 116
حوزه های تخصصی:
هدف: ارزیابی جایگاه دانشی و مدل ظرفیت جذب شرکت ها در خوشه های نوآورانه، جریان دانشی را برای دستیابی به عملکرد نوآورانه شفاف و تسهیل می کند. در همین راستا، اهمیت خوشه های نوآوری در چرخه اقتصاد جهانی در صنایع مختلف، در ایران حائز اهمیت است. دانشگاه صنعتی شریف، به واسطه جایگاه علمی و دسترسی به منابع دانشی، در زمینه استقرار خوشه های نوآوری بستر مناسبی دارد؛ زیرا نزدیکی به صنایع مختلف و کارخانجات آن ها از یک سو و جذب و پرورش خبرگان کشوری از سوی دیگر، جایگاه ویژه ای به آن می دهد، همچنین بستر را برای جریان دانش بین حوزه های دانشی و حوزه های کسب وکاری فراهم می کند.
روش: بر اساس آنچه بیان شد، دانشگاه صنعتی شریف جزء پیشگامان ایجاد بستر خوشه برای استارتاپ ها و شتاب دهنده هاست. همچنین با توجه به مطالعات روز این حوزه، رشد خوشه های نوآوری، جزء سیاست های جاری در کشورهای مختلف است. در این مقاله متغیر اصلی، سنجش ظرفیت جریان دانش و توان بهره مندی واحدها از دانش های موجود و سرریز شده در سطح خوشه هاست که با توجه به رویکرد نوآورانه محورشان، لاجرم دانش برای آن ها اصلی ترین ورودی است. با توجه به همین موارد، بررسی همه حوزه های دانشی و کسب وکاری فعال در خوشه، به ارزیابی نیاز دارد؛ از این رو روش تحقیق در این پژوهش، تحلیل شبکه اجتماعی است که گراف روابط با رویکردهای مختلف را برای ارزیابی جریان دانشی ارائه می دهد. هرچند تاکنون تحلیل ظرفیت جذب بیشتر، بر حوزه شرکت ها متمرکز بوده است و صرف نظر از بستر جغرافیایی و ارتباطات دانشی خارج از سازمانی که شرکت داشته، تحلیل و بررسی شده است که در این نگاه، نقش بیرونی شرکت چندان در کانون توجه قرار نمی گرفت و همین موضوع، به نادیده گرفته شدن اثرگذاری و اثرپذیری دانشی هر سازمان نیز منجر می شد.
یافته ها: در این مقاله به بررسی جایگاه شناختی و نقش حوزه های فناوری ناحیه نوآوری دانشگاه صنعتی شریف، در حوزه ارتباطات دانشی می پردازیم و با شناسایی و استخراج نقش هر حوزه در خوشه نوآوری، از روش تحلیل شبکه اجتماعی (SNA)، ظرفیت جذب و مدل های ارتباطات دانشی بین حوزه های فناوری در داخل خوشه را مدنظر و بررسی می کنیم. از آنجایی که بهبود ظرفیت جذب حوزه های فناوری، به ارتقای سطح عملکرد نوآورانه آن ها منجر می شود، شناسایی و بهبود جریان دانشی در بین حوزه های فناوری امری مهم در بهبود بستر نوآورانه خوشه های نوآوری است. در این پژوهش به بررسی وضع موجود ابعاد ظرفیت جذب (اکتساب، تطبیق، انتقال و بهره برداری) در درون خوشه نوآوری و وضعیت این ابعاد در سطح بیرونی آن پرداخته شده است. این بررسی از طریق شناسایی و استخراج جایگاه شناختی هر حوزه فناوری در داخل خوشه که براساس ارتباطات دانشی ورودی به خروجی از هر حوزه شناسایی می شود و نوع ارتباطات و تعاملات دانشی با خارج از خوشه که به شکل گیری نقش های دروازه بان فناوری، ستاره ها و ایزوله ها منجر می شود، انجام شده است.
نتیجه گیری: از طریق روش تحلیل شبکه اجتماعی و محاسبه درجه ورودی و خروجی دانش و درجه بینابینی، با استخراج نقش هر حوزه فناوری در داخل و خارج از خوشه، مدل ظرفیت جذب آن شناسایی شد و با بهره مندی از نظر خبرگان و مستندات مندرج در ادبیات موضوع، راه کارهای ارتقای شبکه دانشی شناسایی و طی سازوکار گذار برای بهبود شرایط ارائه می شود.
ارائه الگوی خط مشی گذاری خوب در حوزه آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
49 - 74
حوزه های تخصصی:
ظهور مسائل جدید و پیچیدگی آنها، موجب شده است موضوعی با عنوان خط مشی گذاری خوب مطرح شود. لذا هدف از انجام پژوهش حاضر، ارائه الگوی خط مشی گذاری خوب در حوزه آموزش عالی می باشد. پژوهش حاضر، از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق از نوع توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری مورد مطالعه پژوهش، اساتید، دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد و دکتری گرایش تصمیم گیری و خط مشی گذاری عمومی است. نمونه آماری با توجه به حجم جامعه تحقیق و براساس جدول مورگان 80 نفر می باشند. ابزار سنجش پژوهش شامل مطالعات کتابخانه ای و چهار پرسشنامه می باشد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار پی ال اس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. باتوجه به مطالعات کتابخانه ای، پیشینه ادبیات و مصاحبه، مدل مفهومی پژوهش شامل عوامل بنیادی_ساختاری، زمینه ای_موقعیتی، میانجی _واسطه ای و پیامدهای خط مشی گذاری خوب شناسایی شد. در مرحله دوم پژوهش، به منظور آزمون مدل روابط بین متغیرها مورد آزمون قرار گرفت و نتایج پژوهش نشان داد که اثر متغیرهای بنیادی_ساختاری خط مشی بر متغیرهای میانجی_واسطه ای خط مشی (277/0)، اثر متغیرهای زمینه ای_موقعیتی خط مشی بر متغیرهای میانجی_واسطه ای خط مشی (670/0) و اثر متغیرهای میانجی_واسطه ای خط مشی بر پیامدهای خط مشی گذاری خوب (686/0) می باشد و می توان گفت که متغیرهای بنیادین_ساختاری خط مشی و متغیرهای زمینه ای_موقعیتی خط مشی بر پیامدهای خط مشی گذاری خوب از طریق متغیرهای میانجی _واسطه ای خط مشی تاثیر مثبت و معناداری دارند.
فراحکمرانی، گامی در ارتقای الگوی حکمرانی؛ مورد مطالعه: صنعت پتروشیمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۳
1 - 32
حوزه های تخصصی:
علیرغم نقاط قوت حکمرانی عمومی جدید، پژوهشگران ضرورت حکمرانی بر حکمرانی شبکه ای یا فراحکمرانی و تضمین تحقق منافع عامه و اثربخشی فعالیت های بازیگران شبکه را متذکر شده اند. اما بعضی از اندیشمندان، فراحکمرانی را حکمرانی بر هر رویه حکمرانی دانسته اند که موضوع تحقیق پیش رو می باشد. این پژوهش در جستجوی تبیین الگوی فراحکمرانی نظام حکمرانی موجود صنعت پتروشیمی و رفع چالش های مرتبط با فقدان راهبردی مرکزی می باشد. استخراج الگو با کمک روش داده بنیاد ساخت گرا و از طریق انجام مصاحبه های عمیق با 22 نفر (نمونه گیری گلوله برفی و اقتضای نمونه گیری نظری) از خبرگان، مدیران و صاحب نظران در بخش های عمومی، خصوصی و مردم نهاد صنعت وکد گذاری اولیه، متمرکز و یادداشت های تحلیلی انجام گردید. 20 مقوله تئوریک یافت شده در سه دسته طراحی، راهبری و ارزیابی و با ارتباطی سیستماتیک، الگوی فراحکمرانی صنعت را به تصویر کشیده است. نتایج این پژوهش فراحکمران را مسئول طراحی نظام حکمرانی صنعت در قالب تبیین ترکیب حکمرانی و نقش بازیگران، سیاستگذاری و برنامه ریزی کلان صنعت؛ راهبری آن از طریق تدوین الزامات و معیارهای کارکردی و حرفه ای، تعبیه چارچوب ها و اعمال هماهنگی و اطمینان از هم راستایی فعالیت ها با برنامه های کلان، تسهیل منابع مالی، اطلاعاتی و زیرساخت ها و هم چنین تلاش جهت توانمندسازی و چاره جویی دانسته که نهایتا نیز ارزیابی این نظام را با پاسخگو کردن بازیگران در قبال تحقق سیاست ها، برنامه های کلان، الزامات و معیارها، اخذ بازخورد ها و مطالبه اصلاحات و در صورت لزوم اجبار به انجام می رساند. اعمال فراحکمرانی، از طریق اصلاحاتی در اسناد بالادستی و ساختار و تجدید نظر در وظایف واحدهای سازمانی (در سطوح متفاوت) ستاد وزارت نفت و شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران، امکان پذیر می باشد.
واکاوی نقش مولفه های سرمایه اجتماعی بر تبیین بدبینی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۳
33 - 64
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، واکاوی نقش مولفه های سرمایه اجتماعی بر تبیین بدبینی سازمانی به عنوان چالش رفتاری در دانشگاه های پیام نور استان گیلان می باشد. پژوهش حاضر از حیث روش؛ کمی، با منطق قیاسی می باشد و از حیث هدف، کاربردی و توسعه ای است. جامعه آماری پژوهش، مراکز دانشگاه پیام نور در استان گیلان به تعداد23 مرکز انتخاب شدند که در مجموع تعداد منابع انسانی ( اساتید هیات علمی و کارکنان اداری) 588 نفر بوده و به روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 220 نفر بر اساس فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه پژوهشگر ساخته می باشد.که پرسش نامه مورد استفاده از مطالعه اکتشافی به دست آمده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش میانگین، انحراف معیار در بخش آمار توصیفی توسط نرم افزار آماری SPSS23 و در بخش آمار استنباطی از روش مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Smart PLS3 بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که عوامل ساختاری، مراوده ای و کارکردی سرمایه اجتماعی بر بدبینی سازمانی تأثیر گذار بوده و و آنرا تببین می کند و همچنین در بین عوامل شناسایی شده بیشترین شدت مربوط به مولفه ی مراوده ای، با میزان ضریب تأثیر 672/0- و بار عاملی 840/0 می باشد. دستاورد ویژه پژوهش حاضر نشان دهنده ی این اهم است که با ارتقای روابط و افزایش مراودات در میان کارکنان و اساتید و حمایت مدیریت از چنین ارتباطی، زمینه بروز بدبینی تا حد زیادی کاهش می یابد. بر این اساس، از حیث کاربرد، می توان ادعا نمود که با تکیه بر عناصر سه گانه سرمایه اجتماعی می شود میزان بدبینی سازمانی را در دانشگاه پیام نور استان گیلان کاهش داد. همچنین از حیث نوآوری پژوهشی داخلی با چنین مضمونی در کشور از منظر موضوعی و مکانی دیده نشده است.
ارایه الگویی برای تبیین عوامل موثر برتمایل اهدای آنلاین در راستای تامین مالی جمعی سازمان های مردم نهاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۳
115 - 146
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از مهمترین چالش های سازمانهای مردم نهاد تامین مالی می باشد. این سازمانها بدلیل نداشتن بودجه دولتی، از کمک های مردمی برای ادامه فعالیت و تحقق بخشیدن به اهداف و چشم اندازهای خیرخواهانه خود استفاده می کنند. با گسترش و استفاده روز افزون از پلت فرم های اهدای آنلاین در جهان، هنوز سازمان های مردم نهاد در ایران نتوانستهاند بخوبی از این فرصت جهت رفع چالش های مالی خود استفاده کنند. این مساله قابل ملاحظه ای است که جای بررسی و تحقیق دارد. این مطالعه به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ اجرا کیفی با رویکرد فراترکیب در نهایت ۲۷ مقاله بعد از غربالگری استفاده شده است. در این راستا اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از تجربیات مدیران مالی، کارشناسان خیریه ا و تحقیقات پیشین با روش تحلیل محتوا کدگذاری شد. مولفه ها با 55 کد باز توصیفی، 36 مضمون پایه و 12 مضمون سازمان دهنده دسته بندی گردید. سپس پایایی و اعتبار مدل بررسی و در قالب مدل نهایی ارائه شد. نتایج نشان داد که این مولفه ها بطور مستقیم و غیرمستقیم برتمایل اهدای آنلاین در راستای تامین مالی جمعی سازمان های مردم نهاد موثرهستند. این مولفه ها به وضوح بیان می کنند که ارائه به موقع و شفاف اطلاعات مالی و فعالیت های موثرسازمانهای مردم نهاد، حمایت عاطفی و اجتماعی افراد، سهولت استفاده، حفظ حریم خصوصی، اعتماد و اصل موضوع طرح و پروژه به شیوه صحیح است که می تواند سبب موفقیت تامین مالی سازمانهای مردم نهاد گردد.
بررسی اثر مقررات گذاری بر کارایی شرکت های بیمه؛ رویکرد رگرسیونی پویا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲
155 - 172
حوزه های تخصصی:
پیشینه و اهداف: یکی از موضوعات بسیار مهم که توجه اقتصاددانان را طی دهه های گذشته به خود جلب کرده است، نقش و اهمیت نظام مالی در رشد اقتصادی کشورهاست. صنعت بیمه یکی از اجزای مهم بازارهای مالی است. ازاین رو، ثبات و کارایی صنعت بیمه به عنوان یک بازار مالی برای اقتصاد کشور امری ضروری است. یکی از مهم ترین تغییرات در صنعت بیمه ایران، مقررات گذاری های صورت گرفته در سال های اخیر است. یکی از اهداف اصلی مقررات گذاری رفع شکست بازار و بهبود کارایی است. این پژوهش به دنبال بررسی اثر این مقررات گذاری ها بر کارایی شرکت های بیمه در ایران است.روش شناسی: جامعه مورد مطالعه 27 شرکت بیمه در سطح کشور هستند و آمار مربوطه برای سال های 1385-1400 گردآوری شده است. این مطالعه در دو مرحله صورت گرفته است. در مرحله اول، با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها کارایی شرکت های بیمه با رویکرد بوت استرپ اندازه گیری شده است. فرض ضمنی روش تحلیل پوششی داده های سنتی این است که ورودی ها و خروجی ها قطعی هستند. اما خروجی یک بیمه گر لزوماً قطعی نیست. برای حل این مشکل، می توان با استفاده از رویکرد بوت استرپ ویژگی های آماری را برای این روش به دست آورد. در مرحله دوم، برای بررسی اثر مقررات گذاری بر کارایی، با توجه به مطالعات بررسی شده، هدف مطالعه حاضر و شرایط صنعت بیمه ایران، عوامل مؤثر بر کارایی تعیین و مدل رگرسیونی تعریف شده است. سپس، مدل رگرسیونی پویا با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته برآورد شد و آزمون های مربوطه اعتبار نتایج مدل را تأیید کردند. برای محاسبه کارایی و برآورد مدل از نرم افزارهای متلب و ایویوز استفاده شده است.یافته ها: مهم ترین یافته پژوهش معنی دار بودن اثر مقررات گذاری بر کارایی است. همچنین ضریب متغیرهای مقررات گذاری، سهم بازار و خصوصی بودن شرکت بیمه به ترتیب 066/0-، 041/0 و 306/0 برآورد شده اند.نتیجه گیری: نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که مقررات گذاری اثر منفی بر کارایی بیمه گران داشته و به کاهش کارایی آن ها منجر شده است، اما سهم بازار و خصوصی بودن شرکت بیمه اثر مثبت بر کارایی داشته اند. در پایان پیشنهادهایی برای بهبود کارایی بیمه گران ارائه شده است.
نمایش کیفیت حسابرسی از طریق افشای عمومی و داوطلبانه شاخص های کیفیت حسابرسی
حوزه های تخصصی:
موانع شناسی رفتاری در پیاده سازی طرح های تحولی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
55 - 71
حوزه های تخصصی:
موانع متعددی برای پیاده سازی طرح های تحولی وجود دارد. مهم ترین آن ها موانع رفتاری در سازمان ها است. بررسی موانع بیشتر قائم به فرایند، تهیه و تدوین، ابعاد فنی و توجیهی طرح های تحولی محوریت اصلی بوده امّا مراحل اجرا و پیاده سازی این طرح ها نادیده گرفته شده است. به همین منظور، هدف پژوهش شناخت موانع رفتاری مرحله پیاده سازی طرح های تحولی در بانک شهر است. پژوهش از نظر هدف توسعه ای و از نظر نوع روش توصیفی- اکتشافی است. راهبرد پژوهش نظریه داده بنیاد مبتنی بر رهیافت ظاهرشونده گلیزر است. مشارکت کنندگان در پژوهش، شامل مدیران ارشد و اعضای هیأت مدیره، مجریان و کارشناسان خبره بانک شهر است که با منطق اشباع نظری با 13 نفر مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. شیوه تحلیل داده ها کدگذاری باز، انتخابی و نظری بوده است. یافته های پژوهش بیان می کند که موانع رفتاری پیاده سازی طرح های تحولی در بانک شهر در سه دسته کلی موانع قبل برنامه ریزی، موانع حین برنامه ریزی و موانع زمان پیاده سازی برنامه ریزی قرار می گیرند که هر یک از مقولات، مفاهیم و کدهای مشخصی تشکیل شده اند. در پیاده سازی طرح های تحولی موانع شناسایی شده باید به دقت درنظر گرفته شوند.
ارائه راهبردهای نگاشت شناختی حفظ مشتریان موسسات مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
73 - 91
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروز با افزایش رقابت و گذر از اقتصاد سنتی، مشتریان به محور اصلی تمام فعالیت های سازمان بدل شده اند. هدف این پژوهش ارائه الگوی کاربردی برای حفظ مشتریان فعلی و جذب مشتریان جدید در یک موسسه مالی است که این امر به طور مستقیم بر سودآوری و بقای سازمان موثر است. بنابراین از مبانی و مولفه های اثربخشی تبلیغات در جذب و نگهداری مشتریان در موسسات مالی بهره گرفته شد. بدین منظور شاخص های اصلی موثر بر عملکرد سازمان از مبانی نظری پژوهش استخراج گردید. سپس با استفاده از نظرات افراد خبره این شاخص ها بررسی و پالایش شدند. در گام بعدی برای مشخص شدن میزان تاثیر متغیرها بر یکدیگر از روش نگاشت شناختی فازی استفاده شد. این امر با کمک نرم افزار نت درا انجام پذیرفت. با استفاده از این نرم افزار ضرایب اهمیت هر یک از متغیرهای پژوهش استخراج گردید. از ضرایب به دست آمده برای متغیرهای پژوهش به عنوان ورودی قسمت شبیه سازی استفاده شد. فرایند شبیه سازی در نرم افزار ونسیم صورت گرفت و بر اساس آن نمودار علت و معلول، دیاگرام جریان و سناریوهای پیشنهادی مطرح شدند. در نهایت نیز الگوی اثربخشی تبلیغات در حفظ و نگهداری مشتریان ارائه شد. با توجه به سناریوهای مطرح شده، مشخص شد در بازه زمانی مورد مطالعه میزان جذب مشتریان از این طریق به میزان تقریبی 40 درصد افزایش داشته است. بدین منظور با افزایش بودجه آموزش کارکنان، استفاده از فناوری اطلاعات و تبلیغات مناسب و همچنین افزایش مشارکت کارکنان شاهد افزایش چشمگیر جذب مشتریان خواهیم بود که تاثیر مستقیمی بر افزایش سودآوری سازمان خواهد داشت.
تاثیر نویزهای محیطی بر قصد خرید مصرف کننده در بازاریابی رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
157 - 179
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه شناخت تمایل به خرید و مصرف شرطی مهم و اساسی در رونق کسب وکارها و بنگاه های اقتصادی است، هدف این پژوهش بررسی تاثیر نویزهای محیطی، همانند: نوع و ارزش محصول، محتوا و نحوه طراحی پیام بر قصد و رفتار خرید مشتریان در بازاریابی رسانه های اجتماعی می باشد. این تحقیق از بعد هدف کاربردی بوده و از لحاظ رویکرد تحقیق ابتدا کیفی و پس از آن کمی و دارای استراتژی توصیفی پیمایشی می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه ی مشتریان فروشگاه های مواد غذایی تهران بوده و نمونه آماری این تحقیق شامل 384 نفر از مشتریانی بوده است که در زمان انجام تحقیق قصد خرید مواد غذایی از فروشگاه داشتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه می باشد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری با نرم افزار Smart PLS استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که نویزهای محیطی، همانند: نوع و ارزش محصول، محتوا و نحوه طراحی پیام اثر مثبت و معناداری بر رفتار مصرف کننده دارند، همچنین متغیرهای محتوا و نحوه طراحی پیام، نوع و ارزش محصول اثر مثبت و معناداری بر قصد خرید دارند ولی برخلاف تحقیقات انجام یافته متغیر پیام های ترغیب کننده اثر منفی بر قصد خرید دارد. رفتار مصرف کننده نیز اثر مثبت و معناداری بر قصد خرید دارد. نقش میانجی متغیر رفتار مصرف کننده برای روابط نوع و ارزش محصول و محتوا و نحوه طراحی پیام با قصد خرید مشتریان مورد تایید قرار گرفت.
ارائه چارچوب ارزیابی اکوسیستم کارآفرینی پارک های علم و فناوری کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
181 - 208
حوزه های تخصصی:
مفهوم اکوسیستم کارآفرینی به معنای اندیشه و عمل برای طراحی سیاست های کارآفرینی بکار گرفته شده است هدف این تحقیق ارائه چارچوب ارزیابی اکوسیستم کارآفرینی پارک های علم و فناوری است. این پژوهش به صورت کیفی و بر مبنای نظریه داده بنیاد سیستماتیک می باشد. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته شامل 15 نفر از خبرگان حوزه کارآفرینی و پارک های علم و فناوری کشور تا رسیدن به اشباع نظری صورت گرفت و نمونه گیری از نوع هدفمند به روش نظری وگلوله برفی انجام شد. روایی از روش لینکلن و گوبا و پایایی از طریق پایایی باز آزمون و توافق بین دو کدگذار انجام شد. تحلیل داده ها نیز با رویکرد استراس و کوربین در سه مرحله کد گذاری باز، محوری و گزینشی انجام شد. چارچوب ارائه شده حاکی از آن است که عوامل علی ( ویژگی ساختارهای محلی، سیاست های کارآفرینی و شاخص های کارآفرینی محلی)، عوامل زمینه ای ( منابع مالی، انسانی، زیرساخت فیزیکی و ناملموس، ظرفیت سازی، ترویج، توانمندسازها)، عوامل مداخله گر (سازگاری، حذف تنش، تاب آوری)، راهبردها (تعاملات درون و برون اکوسیستمی)، پیامدها ( خلق ثروت، نیروی کار، کسب و کارها) و پدیده محوری، ارزیابی اکوسیستم کارآفرینی پارک های علم و فناوری (با شاخص های حمایت گری ، واسطه گری، فرصت سازی فناورانه، کمک به بهره برداری از فرصت، ماهیت اکوسیستم) می باشد. چارچوب پیشنهادی می تواند به عنوان مبنایی برای ارزیابی اکوسیستم کارآفرینی ایجاد شده یا توسعه پارک های علم و فناوری مورد استفاده قرار گیرد.
مدل کنترل استراتژیک در صنعت کشتی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
209 - 231
حوزه های تخصصی:
شرکت های کشتی سازی برای موفقیت بر رقبای خارجی و داخلی خود علاوه بر تکیه بر مزیت های رقابتی، نیازمند دانش عمیق در حوزه کنترل استراتژیک در صنعت خود هستند. البته بیشتر آنها شناخت کافی از مباحث استراتژی، برنامه ریزی استراتژیک و کنترل استراتژیک در محیط رقابتی، متلاطم و پیچیده خود ندارند. تحقیق حاضر درصدد طراحی مدل خاص برای تبیین کنترل استراتژیک در صنعت کشتی سازی ایران بر اساس نظریه داده بنیاد است. داده های تحقیق با مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته از هشت نفر از مدیران و کارشناسان صنعت کشتی سازی گردآوری شده است. داده های حاصل از مراحل مصاحبه های باز و نیمه ساختار یافته با نرم افزار MAXQDA نسخه 12 تحلیل شد، پس از عبور از بخش تحقیق کیفی و دستیابی به طراحی مدل کنترل استراتژیک، بخش کمّی تحقیق آغاز شده و در این بخش از روش های دلفی و مدل سازی ساختاری تفسیری استفاده شد. با بهره گیری از مدل سازی ساختاری تفسیری مهمترین عوامل اثرگذار در کنترل استراتژیک و سطح اثرگذاری و اثرپذیری آن ها بر کنترل استراتژیک صنعت کشتی سازی تبیین شدند. لذا کنترل استراتژیک دربردارنده اهرم های کنترلی: کنترل تحدیدى،کنترل آگاهى هاى ویژه، کنترل تعهد به مشتری،کنترل اثربخشى، کنترل قابلیت هاى استراتژیک،کنترل رضایت مشترى، کنترل مهارت ها، کنترل محتوای استراتژی، کنترل سیاسى، کنترل وظیفه اى، کنترل فرهنگى، کنترل تعاملى، کنترل اجراى استراتژی است . کنترل اثربخش و رضایت مشترى جزو تاثیرگذارترین عوامل در شکل گیری کنترل استراتژیک صنعت کشتی سازی شناخته شدند.
طراحی مدل حاکمیت شرکتی در نظارت اثربخش بر تسهیلات اعطایی بانک ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
279 - 298
حوزه های تخصصی:
بانک ها به دنبال این هستند تا بتوانند در چارچوب حاکمیت شرکتی، نظارت اثربخشی را بر تسهیلات اعطایی داشته باشند. زیرا یکی از مهم ترین آسیب های حال حاضر در نظام بانکی، عدم مصرف صحیح تسهیلات اعطایی است که منجر به انحراف تسهیلات می شود و هرگونه ضعف و کوتاهی در این خصوص باعث بلوکه شدن منابع بزرگی از بانک ها و کاهش سرعت پول می گردد. از این رو هدف اصلی این پژوهش، طراحی مدل حاکمیت شرکتی در نظارت اثربخش بر تسهیلات اعطایی بانک ها است که مطالعه موردی این پژوهش، بانک ملی ایران است. پژوهش حاضر از نوع کیفی می باشد. جامعه خبرگان مورد مطالعه، برخی مدیران ارشد بانک ملی ایران در شهر تهران می باشند. این خبرگان به روش نمونه گیری هدفمند، و به صورت گلوله برفی انتخاب و تا رسیدن به حد اشباع نظری با دوازده تن از آنان مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام پذیرفته است. روایی مدل با روش بازبینی توسط خبرگان و پایایی، با روش بازآزمون بررسی گردیده است و با استفاده از روش تحلیل مضمون، پنجاه مضمون فرعی، بیست و یک مضمون سازمان دهی شده و ده مضمون فراگیر شناسایی گردیده است. یافته های پژوهش نشان می دهد به کارگیری این مدل به بانک ملی کمک خواهد کرد تا با شناسایی دقیق مفاهیم حاکمیت شرکتی مرتبط با تسهیلات بانکی، نظارت اثربخشی بر پرداخت تسهیلات انجام دهند.