فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۶۱ تا ۴٬۵۸۰ مورد از کل ۵۲٬۷۱۷ مورد.
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
111 - 143
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در صدد شناسایی و معرفی ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های مفهوم مغضوبیت فرد در سازمان، پیش آیندها و پس آیندهای آن و طراحی مدل برای آن ها است . پژوهش از نظر هدف بنیادی، از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی و بر اساس ماهیت داده ها از نوع پژوهش های کیفی است . برای رسیدن به اهداف ذکر شده از روش دلفی استفاده شد و برای گردآوری داده ها، پرسشنامه های محقق ساخته اولیه (شامل پاسخ های 5 گزینه ای طیف لیکرت و یک پرسش باز برای ارائه پیشنهادها) در اختیار 15 نفر از اساتید دانشگاهی و مدیران اجرایی خبره قرار گرفت که آن ها نیز با استفاده از روش نمونه گیری غیر احتمالی هدف دار انتخاب شدند. نتایج اجماع شده خبرگان دلفی پس از چهار دور رفت و برگشت پرسشنامه ها و اخذ نظرات اصلاحی که درنهایت منجر به تناسب مدل و ترکیب عوامل آن شد به قرار زیر هستند: مفهوم مغضوبیت فرد در سازمان دارای دو بعد روان شناختی- اجتماعی «11 شاخص» و فیزیولوژیک- اقتصادی «8 شاخص» است. پیش آیندهای مغضوبیت فرد در سازمان دارای ابعاد سه گانه عوامل فردی، گروهی و سازمانی است که عوامل فردی با پنج مؤلفه «توانایی پایین، شخصیت نامتعادل، ادراک و تصمیم غلط، ارزش ها و نگرش های ناپسند، انگیزش پایین، جمعاً 32 شاخص» عوامل گروهی با پنج مؤلفه «مشارکت تیمی غلط، ارتباطات غیر اصولی، ناهماهنگی با رهبر، رفتارهای سیاسی ناپسند ، تعارض و مذاکرات دغل کارانه، جمعاً 31 شاخص» و عوامل سازمانی با سه مؤلفه «ساختار انعطاف ناپذیر، فرهنگ سازمانی ناعادلانه و خشک، ناهماهنگی با تغییر و تحولات جمعاً 11 شاخص» به اجماع خبرگان رسیدند. پس آیندهای مغضوبیت فرد در سازمان نیز با دو بُعد تبعات فردی «7 شاخص» و تبعات سازمانی «9 شاخص» به اجماع خبرگان رسیدند. در انتها مدل مغضوبیت فرد در سازمان ارائه شده است.
The Innovative Technique of AD/AC and ZP/ZR Appraising of Malaysia’s Zakat Fund Practice in The Presence of Covid-19 Pandemic: The Case of Fully, Partially and Non-Privatized State Zakat Institutions(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Technology innovation affects both the public and private non-financial sectors, the zakat institution (Islamic social finance) included. The institution uses an online system to communicate with zakat payers and zakat recipients to ensure its effectiveness in terms of collection and distribution. This research focuses on the adoption of a technique known as AD/AC and ZP/ZR, which is mainly utilized by partially and non-privatized State zakat institutions in Malaysia. To this end, three (3) techniques pertaining to appraising the performance of Malaysia’s Zakat institutions in managing Zakat funds were established. The analysis also includes the adverse impact of Covid-19 pandemic on the performance of zakat collection of the respective zakat institutions in Malaysia. In this relation, a quantitative approach was adopted using the primary and secondary data collected from JAWHAR and various states’ zakat institutions. By utilizing a technique of online data collection and applying the AD/AC as well as ZP/ZR methods, the performance of Malaysia’s zakat institutions is appraised. Furthermore, with the help two (2) ratios and eight (8) scenarios the performance of the innovative technique of AD/AC and ZP/ZR for zakat collection and disbursement, efficiency and sustainability of zakat institutions in Malaysia were evaluated. The results show that most zakat institutions, particularly those that deal with zakat payments, have begun to use the technique AD/AC and ZP/ZR within their organizations. The performance of zakat institutions in all states in terms of zakat distribution and disbursement do not have a consistent trend for the period 2016-2020. However, there is still a dearth of technology being used for zakat disbursements and fund reporting. From the observed data, with 2016 being the exception, for each remaining year, a state in Malaysia is ranked as the best technology performer or the most efficient. Selangor - fully privatized state (2017), Pulau Pinang - fully privatized state (2018), Federal Territory - partially privatized state (2019) and Negeri Sembilan-partially privatized state (2020) are the most efficient for the respective year. The sustainability of each zakat institution in Malaysia in the presence of Covid-19 pandemic was ascertained as well. Interestingly, contrary to the efficiency result, all non-privatized states (Kedah, Sabah and Kelantan) and one partially privatized state (Negeri Sembilan) were sustainable in coping with Covid-19 pandemic, while all fully privatized states (Selangor and Pulau Pinang) were not. Overall, it was conjectured that the technique AD/AC as well as ZP/ZR would help to improve the operations of zakat institutions to become more efficient and successful in distributing zakat fund to the poor. However, as zakat collecting and distribution involved millions of records, its management is still debatable by all parties.
تاثیر نوآوری سبز بر عملکرد مالی - زیست محیطی مجتمع فولاد مبارکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت توسعه سبز سال ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
158 - 172
حوزه های تخصصی:
ارتقای مستمر عملکرد مالی - زیست محیطی از جمله اهداف راهبردی برای سازمانها محسوب می گردد لذا پژوهش حاضر با هدف « بررسی تاثیر نوآوری سبز بر عملکرد مالی - زیست محیطی مجتمع فولاد مبارکه» انجام گرفته است؛ نوع پژوهش ،از نظر روش، توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی است ماهیت آن کاربردی و از لحاظ زمانی مقطعی می باشد. جامعه آماری این پژوهش ،کلیه مدیران بخش مالی مجتمع فولاد مبارکه به تعداد182 نفر است که با استفاده از روش سرشماری همگی انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری تحقیق، پرسشنامه های استاندارد برای متغیرهای نوآوری سبز، عملکرد مالی - زیست محیطی و افشای اطلاعات محیطی(به عنوان متغیر تعدیلگر) بود که روایی صوری و محتوایی و پایایی آن در سطح اطمینان 0/95 مورد تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای Spss26 و Smart Pls3 انجام گردید. برای بررسی نرمال بودن داده ها از آزمون کولموگروف اسمیرنوف و برای آزمون فرضیات از روش معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد در مجتمع فولاد مبارکه، نوآوری سبز بر عملکرد مالی - زیست محیطی شرکت تاثیر معنادار دارد؛ ولی افشای اطلاعات محیطی رابطه نوآوری سبز و عملکرد مالی - زیست محیطی را تعدیل نمی کند. در نهایت پیشنهادهایی برای بهبود عملکرد مالی - زیست محیطی مجتمع فولاد مبارکه براساس نوآوری سبز ارائه گردید.
تجربیات بین المللی در زمینه ارزشیابی کیفیت برنامه درسی تربیت معلم
منبع:
مدیریت دانشگاهی سال ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
19 - 1
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تجربیات بین المللی در زمینه ارزشیابی کیفیت برنامه درسی تربیت معلم است. روش پژوهش مروری – کتابخانه ای بوده است. یافته ها برخی تجربیات بین المللی را نشان داد که می توان از این تجربیات در دانشگاه فرهنگیان استفاده کرد. از جمله تجربیات می توان به چندین طرح یونسکو (موسسه ابتکار آموزش معلم برای کشورهای جنوب صحرای آفریقا؛ شبکه معلم آمریکای لاتین و کارائیب و...)؛ موسسه استرالیا برای آموزش و رهبری مدرسه؛ تجربه سنگاپور جهت تضمین کیفیت در آموزش معلمان،؛ شاخص های ارزشیابی سیستم های آموزش معلمان بین المللی (انگلستان)؛ سایت موسسه تحقیقاتی دانشگاه های عمومی امریکا، مکزیک و کانادا؛ شورای ملی اعتباربخشی آموزش معلمان در ایالات متحده آمریکا؛ شورای ملی ارزشیابی و اعتباربخشی هند اشاره کرد. در اکثر کشورها اعطای اعتبار مراکز تربیت معلم، به مراکزی واگذار می شود که می توانند باعث کیفیت حداکثری در سیستم آموزشی شوند، اعطای اعتبار می تواند طیف 3 تا 5 ساله را در بر داشته باشد و پس از زمان در نظر گرفته شده، موسسه تربیت معلم تحت ارزشیابی مجدد قرار می گیرد. عدم دخالت سازمان های دولتی در برنامه مراکز تربیت معلم وجود دارد و مؤسساتی ارزشیابی بیرونی را برعهده دارند. شیوه های متنوع و مختلف ارزیابی درونی و بیرونی کیفیت مورداستفاده قرار می گیرد و در برخی کشورها مؤسسات اعتباربخشی و ارزیابی کیفیت مستقل از تربیت معلم هستند.
ارائه الگوی شرایط و الزامات پیاده سازی استراتژی باز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
245 - 264
حوزه های تخصصی:
با توجه به تغییر روند استراتژی، تغییر و تحول سریع دانش و کارآمدی کمتر رویکردهای سنتی به استراتژی، لازم است تا سازمان ها برای بقاء به جمع آوری پیوسته داده های مناسب از محیط خارجی و داخلی و تبدیل آن ها به استراتژی هایی کارآمد اقدام کنند و رویکرد جدیدی را در پیاده سازی استراتژی های خود اتخاذ نمایند. استراتژی باز، رویکردی برای گشودن مرزهای مستحکم سازمان و به جریان انداختن دانش از طریق ذی نفعان داخلی و خارجی است تا سازمان ها از این طریق بتوانند با افزایش مشارکت و شفافیت اطلاعات و استفاده از ابزارهای فناوری اطلاعات به ایده های استراتژیک بیشتر و کارآمدتری دست پیدا کنند. به کارگیری این رویکرد الزامات خاصی را می طلبد. از این رو هدف این پژوهش شناسایی الزامات پیاده سازی استراتژی باز در قالب الگویی نظام مند است. در این راستا تحقیق از نظر فلسفه پژوهش تفسیری و توسعه ای است. رویکرد آن استقرایی، روش شناسی کیفی و روش گردآوری داده ها میدانی و کتابخانه ای است. راهبرد این پژوهش نظریه داده بنیاد است و با بهره گیری از رویکرد ظاهرشونده (گلیزری) که از طریق مصاحبه عمیق با 12 نفر از خبرگان برنامه ریزی استراتژیک صورت گرفت. یافته ها شامل 9 مقوله (توافق استراتژیک، بازنگری استراتژیک، فرآیندسازی جذب ایده، فرهنگ سازی استراتژیک، گفتمان سازی استراتژیک، شناخت استراتژیک، فناوری های ارتباطی استراتژیک، آمادگی و حمایت استراتژیک و تناسب استراتژیک) است. در نتیجه سازمان ها با شناخت این الزامات می توانند زمینه ای را برای پیاده سازی استراتژی باز فراهم آورند و در این زمینه تصمیمات لازم و مناسب با این رویکرد را اتخاذ نمایند.
رابطه بین حسابداری ذهنی و کیفیت گزارشگری مالی با رویکرد معاملات همزمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
157 - 182
حوزه های تخصصی:
سرمایه گذاران برای اتخاذ تصمیمات مالی و تحلیل رویدادهای اقتصادی به نحوه گزارشگری مالی و افشای اختیاری اطلاعات از سوی واحدهای تجاری حساسیت ویژه ای دارند؛ اما طی دهه های اخیر، رفتارهای خلاف قاعده ای در بازارهای مالی به وجود آمده است که نظریه های مالی کلاسیک قادر به توضیح و تبیین آنها نیستند.. به همین رو، مفاهیمی مانند حسابداری ذهنی که در زمینه مالی - رفتاری مطرح شده است، بیش از پیش توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده است. اگرچه نظریه حسابداری ذهنی به منظور توضیح تصمیم گیری های مشتری و خانوار ایجاد شده بود، اما ایده های آن برای تهیه کنندگان و استفاده کنندگان گزارش های مالی و افشاگری های اختیاری نیز اجراشدنی هستند. سه ویژگی اصلی نظریه حسابداری (یعنی کدگذاری، طبقه بندی و ارزیابی) با ویژگی های اصلی گزاشگری مالی و افشاگری اختیاری مطابقت دارند. جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه شرکتهای فعال پذیرفته شده در بورس که به روش حذف سیستماتیک در فاصله زمانی 1390 الی 1396 انخاب شد.و با انجام نحلیل رگرسیون مشخص گردید که حسابداری ذهنی رابطه منفی و معکوس با کیفیت گزارشگری مالی دارد همچنین کیفیت گزارشگری مالی رابطه معکوس با حسابداری ذهنی دارد.
تجربه های مؤثر در توسعه تفکر استراتژیک مدیران: رویکردی پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
666 - 695
حوزه های تخصصی:
هدف: تفکر استراتژیک مدت هاست که نقطه کانونی موفقیت سازمان ها شناخته شده است و به عنوان یک قابلیت شناختی، می تواند با تضمین استمرار مزیت های رقابتی، سازمان ها را به سمت مدیریت مؤثرتر تغییرات محیطی هدایت کند. تفکر استراتژیک از دیرباز به عنوان یکی از الزامات مدیریت ارشد در نظر گرفته شده است. با افزایش پیچیدگی محیطی، این توانایی در سطوح پایین تر سازمان ها نیز لازم است. این قابلیت به مدیران کمک می کند تا ضمن درکِ وقایع آینده، آن ها را پیش بینی و کنترل کنند و به جای تأثیر گرفتن از تغییرات، آن ها را تحت تأثیر قرار دهند. پژوهش در زمینه نحوه توسعه تفکر استراتژیک اندک است. از دیدگاه های مختلفی می توان بررسی کرد که تفکر استراتژیک چگونه توسعه می یابد و مدیران چگونه به متفکران استراتژیک ماهر تبدیل می شوند. پژوهش حاضر قصد دارد که توسعه تفکر استراتژیک را از منظر تجربه بررسی کند. هدف این پژوهش، شناسایی و تبیین تجربه ها و ویژگی های مؤثر آن ها در توسعه تفکر استراتژیک مدیران صنعت فناوری های مالی (فین تک) در ایران است.
روش: پژوهش حاضر بر اساس روش پژوهش کیفی و رویکرد پدیدارشناسی توصیفی انجام شد. تمرکز اصلی تحلیل پدیدارشناختی، بررسی تجربه است و هدف آن، توصیف تجربه به همان صورتی است که در زندگی رخ داده است. برای شناسایی تجربه های مدیران در توسعه تفکر استراتژیک، از مصاحبه های نیمه ساختار یافته برای گردآوری داده ها استفاده شد که با اهداف این مطالعه مطابقت داشت و به مشارکت کنندگان اجازه داد تا تجربه خود را از موضوع در دست مطالعه بازسازی کنند. برای انتخاب مشارکت کنندگان، از روش های غیراحتمالی و هدفمند قضاوتی و گلوله برفی استفاده شد. ۱۴ مدیر ارشد حوزه فناوری مالی، به عنوان مشارکت کنندگان در پژوهش انتخاب شد. برای تحلیل داده ها روش کلایزی به کار گرفته شد که مراحل آن عبارت است از: پیاده سازی و مکتوب کردن مصاحبه ها و خواندن چندباره آن ها، استخراج گزاره های معنادار، صورت بندی معانی برای گزاره های معنادار، سازمان دهی معانی صورت بندی شده و ایجاد دسته ها، خوشه ها و تم ها، صورت بندی توصیف جامع در قالب گزاره هایی برای دستیابی به ساختار بنیادین پدیده و رجوع به مشارکت کنندگان و اعتبارسنجی یافته ها و در صورت نیاز، اصلاح آن ها.
یافته ها: این پژوهش به شناسایی هفت تجربه مؤثر در توسعه تفکر استراتژیک مدیران صنعت فناوری مالی در ایران و ویژگی های این تجربه ها منجر شد. این تجربه ها عبارت اند از: گشودگی در برابر تجربه، حمایت مربیان، راهبری موقعیت های خطیر، تمرکز بر توسعه فردی، شبکه سازی و ارتباطات گسترده، به چالش کشیده شدن توسط یک موقعیت بحرانی و شکست و ناکامی به مثابه ابزار توسعه. نتایج با استفاده از مراجعه مجدد به مشارکت کنندگان و تأیید آنان اعتبارسنجی شد.
نتیجه گیری: این پژوهش در امتداد پژوهش هایی قرار دارد که بر نقش تجربه در یادگیری تأکید کرده اند. پژوهش حاضر در حوزه صنعت فناوری مالی در ایران انجام شد و نتایج حاصل از تحلیل داده ها و تأیید آن توسط مشارکت کنندگان، نقش تجربه در توسعه تفکر استراتژیک را تأیید کرد.
مدل توسعه قابلیت تجاری سازی و انتقال تکنولوژی در صنعت نفت و گاز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های تجاری سازی تکنولوژی در صنایع نفت و گاز جهت انتقال تکنولوژی به دیگر بنگاه ها است. با وجود اسناد بالادستی متعدد در صنعت نفت و علی رغم وجود قابلیت های بالقوه تکنولوژیکی در این صنعت، درآمدزایی حاصل از تجاری سازی تکنولوژی و خلق ثروت ناشی از انتقال آن به دیگر سازمان ها، موضوعی مغفول بوده است. این پژوهش از حیث هدف کاربردی و رویکرد آن نیز کیفی است. اجرای پژهش حاضر بر اساس مراحل تئوری داده بنیاد شامل کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی است. به این منظور، علاوه بر استخراج مفاهیم پایه بر اساس مطالعه مقالات، کتب و پایان نامه ها، از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته با 11 نفر از مدیران ارشد وزارت نفت، بیش از 200 کد باز در 46 طبقه بندی احصاء شد. در نهایت، 10 مؤلفه اصلی در قالب مدل کیفی تجاری سازی تکنولوژی شناسایی شد.
بررسی تاثیر کیفیت منابع انسانی بر عملکرد کارکنان با تاکید بر نقش میانجی فضیلت سازمانی در شرکت توسعه منابع انرژی صبا باتری تهران
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به موضوع بررسی تاثیر کیفیت منابع انسانی بر عملکرد کارکنان با تاکید بر فضیلت سازمانی پرداخت. روش این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ روش توصیفی و همبستگی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها یک تحقیق کمی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان سازمان توسعه منابع انرژی صبا باتری تهران به تعداد 400 شرکت در سال 1401 می باشند نمونه آماری کارکنان با استفاده از جدول مورگان و کرجسی با روش تصادفی ساده به تعداد 196 نفر برآورد شد. فضیلت سازمانی با پرسشنامه 15 سوالی کمرون و همکاران (2004)، عملکرد کارکنان با پرسشنامه 37 سوالی عملکرد کارکنان لاری و همکاران (2004) و کیفیت منابع انسانی با پرسشنامه 126 سوالی سالاریه و همکاران (1399) سنجش شدند. سطح کیفیت منابع انسانی 6/45%، فضیلت سازمانی 4/68% و عملکرد کارکنان 8/70% بود. نتایج حاصل از تحلیل معادلات ساختاری با نرم افزار PLS نشان داد که کیفیت منابع انسانی به طور مستقیم به میزان 25% بر عملکرد کارکنان و به میزان 32% بر فضیلت سازمانی اثرگذار بود و فضیلت سازمانی به طور مستقیم به میزان 62% عملکرد کارکنان را تبیین نمود، همچنین کیفیت منابع انسانی بر عملکرد کارکنان با نقش میانجی فضیلت سازمانی به میزان 45% تاثیر گذاشت.
بررسی تأثیر شفافیت اطلاعات مالی بر درگیری شغلی کارکنان فروشگاه های زنجیره ای پوشاک (مطالعه موردی فروشگاه های زنجیره ای پوشاک ملیسام)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی تحقیق حاضر بررسی تأثیر شفافیت اطلاعات مالی بر درگیری شغلی کارکنان فروشگاه های زنجیره ای پوشاک ملیسام تبریز پرداخته شد. برای این منظور شفافیت اطلاعات مالی بر اساس تعریف مهرآذین و همکاران و درگیری شغلی نیز طبق تعریف کلانتری و همکاران مشخص و در این راستا سه فرضیه تنظیم گردیده است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کارکنان فروشگاه های زنجیره ای پوشاک ملیسام تبریز می باشد که تعداد 50 نفر می باشد. حجم نمونه آماری با استفاده از رابطه کوکران 44 نفر برآورد و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات دو پرسشنامه های استاندارد شفافیت اطلاعات مالی و درگیری شغلی می باشد که پس از سنجش روایی و پایایی، در اختیار نمونه آماری قرار داده شد. بدین ترتیب که برای طبقه بندی، تلخیص و تفسیر داده های آماری از روش اماری توصیفی و در سطح استنباطی برای آزمون فرضیه های تحقیق از آزمون های کلموگروف- اسمیرنف، r پیرسون و رگرسیون استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها، نشان می دهد که بین شفافیت اطلاعات عمومی و شفافیت گزارشهای مدیریتی ارائه شده به کارکنان با درگیری شغلی کارکنان در فروشگاه های زنجیره ای پوشاک ملیسام تبریز رابطه معنی دار وجود ندارد. ولیکن شفافیت گزارشهای ارائه شده به کارکنان با درگیری شغلی کارکنان رابطه معنی داری دارد.
الگوسازی بعد دانشی در نظام نوآوری با رویکرد فراترکیب و دیماتل خاکستری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دانش سازمانی سال ششم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۱
183 - 241
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی مدل ها و ادبیات علمی حول نقش دانش در نظام نوآوری به استخراج مدلی از بعد دانشی نظام نوآوری جهت ارائه در یک سازمان نظامی پرداخته و نحوه تعاملات بین اجزای مدل را کشف می نماید. پارادایم تحقیق تفسیری، با رویکرد کاربردی و توسعه ای، با استراتژی قیاسی- استقرائی و روش آمیخته شکل گرفته است. جمع آوری داده های پژوهش بصورت کتابخانه ای و میدانی و روش نمونه گیری بصورت نظری بود. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی مقالات علمی موجود در پایگاه های پژوهشی بودند و به صورت تمام شمار مورد بازبینی قرار گرفتند. در بخش کمی نیز جامعه آماری شامل خبرگان حوزه نوآوری و تحصیلکردگان دانشگاهی بودند. در این پژوهش ابزار گرداوری داده شامل بررسی اسناد و مدارک و همینطور ماتریس ورودی روش دیماتل در قالب پرسشنامه مورد استفاده قرار گرفتند. جامعه پژوهش در بخش کیفی شامل اسناد علمی مشخص با روش نمونه گیری نظری مورد بازبینی قرار گرفت. همینطور در بخش کمی جامعه پژوهش خبرگان این حوزه با روش نمونه گیری هدفمند مورد توجه قرار گرفتند. در این پژوهش با استفاده از رویکرد فراترکیب مبتنی بر رویکرد باروسو و ساندلوفسکی که شامل هفت گام اساسی است و کنکاش پژوهش های گذشته که با توجه به معیارهای ورودی شامل مقالات علمی با درجه مشخص و بعد از سال 2000 میلادی ، مفاهیم استخراج شده و در نهایت اجزای بعد دانشی نظام نوآوری شناسایی شدند. این اجزا که پس از غربالگری منابع، از 48 منبع گرداوری گردیدند، در قالب 84 کد استخراج گردید که در بطن ده مضمون اساسی جای دهی شدند. این مضامین در قالب مقولات سه گانه پژوهش، یادگیری و مدیریت دانش بعد دانشی نظام نوآوری را شکل دادند. مدل استخراج یافته طی یک پرسشنامه توسط 10 نفر از خبرگان یک سازمان نظامی مورد نظر قرار گرفته و بومی شد. در ادامه با استفاده از روش دیماتل به بررسی نحوه اتصال اجزا و بررسی کنش های متقابل بین آن ها در بین خبرگان یک سازمان نظامی پرداخته شد. اعتبار پژوهش در بخش کیفی با روش حیاتی و کاپای کوهن و در بخش کمی با مراجعه به خبرگان مورد تایید قرار گرفت. نتایج نشان داد که دو متغیر "مقدمات یادگیری" و "صیانت از دانش" به عنوان عواملی که بیشترین میزان مجموع اثرگذاری و اثر پذیری را دارا هستند( به ترتیب با مقادیر 2.0841 و 1.5240) در مجموعه عوامل به عنوان بازیگران مهمی شناخته می شوند. همچنین دو متغیر "مقدمات یادگیری" و " آموزش" دارای بیشترین مقدار تاثیر گذاری خالص(کسر میزان اثرگذاری از اثر پذیری) در مجموعه این عوامل، به ترتیب با مقادیر 0.9726 و 0.2763، را دارا بودند. از این رو این دو عامل به عنوان بیشترین تحریک کننده مجموعه عوامل به شمار آمده و نیاز است در طرحریزی ها مورد توجه قرار گرفته شوند.
Efficiency Analysis of Banking Sector in Presence of Undesirable Factors Using Data Envelopment Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Banks play an important role in the growth and development of any economy. A profitable banking system enhances economic stability and efficiency to mitigate the impacts of sudden macroeconomic shocks. To be more efficient and profitable, banks need to recognize the factors underpinning their performance. Accrued liabilities are one of the factors that hinder the profitability of banks. There are several methods to assess banks' profitability with their own pros and cons. Among them, data envelopment analysis (DEA) has been recommended as one of the most common approaches to evaluate different efficiencies including cost efficiency, revenue efficiency, technical efficiency, and finally profitability. The availability of prices/weights of inputs and outputs provides financial managers with significant information for evaluating efficiencies and assists them in decision-making and strategy development processes. This study mainly aims to analyze banks' profitability by considering accrued liabilities resulting from undesirable factors, for which relevant data were collected from 33 branches of a commercial bank in Gilan province, Iran based on managerial and weak disposability. The results illustrated that only three branches were graded one in three dimensions of efficiency, namely technical, cost and revenue, and profitability. Besides, it was suggested that the lack of these efficiencies was not correlated with the branches' profitability.
بررسی عوامل مؤثر بر رفتارهای غیراخلاقی سازمان یار حسابداران: تئوری مبادله اجتماعی و تئوری شناخت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۷)
103 - 128
حوزه های تخصصی:
اغلب سازمان ها شاهد وقوع رفتارهای غیراخلاقی هستند؛ اما اغلب شکل خاصی از رفتارهای غیراخلاقی مورد غفلت قرار گرفته است. این نوع از رفتارهای غیراخلاقی که با هدف کمک و نفع رساندن به سازمان و اعضای آن صورت می گیرند، به عنوان رفتارهای غیراخلاقی سازمان یار شناخته می شوند. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر انجام رفتارهای غیراخلاقی سازمان یار توسط حسابداران است. در این پژوهش از تئوری مبادله اجتماعی به منظور تبیین جنبه سازمان یار این نوع رفتارها و از تئوری شناخت اجتماعی برای تبیین جنبه غیراخلاقی آنها استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش را مدیران مالی و حسابداران شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تشکیل می دهند. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه استاندارد از 181 نفر از مدیران مالی و حسابداران در سال 1402 جمع آوری شده است و از مدل سازی معادلات ساختاری برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردیده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها حاکی از آن است که سازه عدالت سازمانی ادراک شده تأثیر مثبت و معناداری بر سازه های تبادل اجتماعی مثبت و هویت سازمانی دارد. افزون بر این سازه های تبادل اجتماعی مثبت و هویت سازمانی دارای تأثیر مثبت و معناداری بر رفتارهای غیراخلاقی سازمان یار هستند، اگرچه در این پژوهش شواهدی از اثر تعدیلی سازه های اعتقاد به عمل متقابل مثبت و هویت اخلاقی در رابطه بین سازه های تبادل اجتماعی مثبت و هویت سازمانی با رفتارهای غیراخلاقی سازمان یار یافت نشد. نتایج این پژوهش بیانگر این است که استفاده هم زمان از تئوری های مبادله اجتماعی و شناخت اجتماعی می تواند چارچوب مناسبی برای تبیین رفتارهای غیراخلاقی سازمان یار حسابداران فراهم آورد
شناسایی و طبقه بندی ابعاد و مولفه های تفکر انتقادی در آموزش حسابداری با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی قیاسی ساخت یافته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
85 - 106
حوزه های تخصصی:
استدلال خردمندانه درباره آن چه که افراد به آن باور دارند و آن چه که انجام می دهند را تفکر انتقادی می گویند. ﭘﺮورش ﻗﺪرت ﺗﻔﻜﺮ یﻜی از اهداف اصلی آﻣﻮزش ﻣﺤﺴﻮب ﻣیﺷﻮد. تفکر انتقادی امروزه از نظر اندیشمندان به عنوان خروجی اصلی آموزش عالی معرفی شده و آموزش تفکر پایه اصلی ظهور آن می باشد. هدف پژوهش حاضر شناسایی و طبقه بندی ابعاد و مولفه های تفکر انتقادی در آموزش حسابداری می باشد. برای این منظور با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی قیاسی ساخت یافته، ابعاد و مولفه های تفکر انتقادی استخراج و با استفاده از نرم افزار Nvivo نسخه 10 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته شد؛ همچنین با بهره گیری از فرآیند دلفی فازی، با استفاده از پرسشنامه از نظرات کارشناسی 10 نفر از خبرگان (اساتید حسابداری عضو هیات علمی دانشگاه)، به غربالگری مولفه های شناسایی شده پرداخته شد.پژوهش حاضر در سال 1398 و 1399 انجام پذیرفت. یافته های بدست آمده حاکی از شناسایی 2 بعد مهارتی و گرایشی، 11مولفه و همچنین 149 زیر مولفه برای تفکر انتقادی می باشد که در نهایت تعداد 8 مولفه و 77 زیر مولفه از نظر خبرگان با اهمیت تر شناخته شد. مولفه های شناسایی شده در پژوهش حاضر می توانند راه گشای مناسبی برای استفاده از تفکر انتقادی در آموزش حسابداری باشند.تفکر انتقادی به عنوان یک پیامد مطلوب آموزشی می تواند فراگیران حسابداری را به سمت درک بهتر مطالب و حرکت به فراسوی محتوای کتاب های درسی سوق دهد.
رویکردی نوین در پیشبینی درماندگی مالی با به کارگیری اطلاعات مبتنی بر شبکه مالی و روش ترکیبی درخت تصمیم تقویت گرادیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت دارایی و تامین مالی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۲)
113 - 140
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش بر آن است که با اضافه کردن متغیرهای مربوط به شبکه مالی، عملکرد الگوی درخت تصمیم تقویت گرادیان را که شاخص هایش با الگوریتم بهبودیافته گرگ خاکستری بهینه شده است، با الگو های منتخب در حوزه پیش بینی درماندگی مالی ارزیابی کند.روش: الگوی پیشنهادی این پژوهش روی داده های 123 شرکت تولیدی پذیرفته شده در بورس و فرابورس ایران در بازه زمانی 2015 تا 2021 اجرا شد. ابتدا شبکه مالی تشکیل شد و سپس با ترکیب متغیرهای مبتنی بر شبکه با برخی نسبت های مالی و با استفاده از الگوی درخت تصمیم تقویت گرادیان که شاخص های آن با الگوریتم بهبودیافته گرگ خاکستری بهینه شده است، درماندگی مالی شرکت ها پیش بینی شد.نتایج: الگوی درخت تصمیم تقویت گرادیان با اضافه شدن متغیرهای مربوط به شبکه مالی هم ازنظر دقت و هم ازنظر خطای نوع یک عملکرد بهتری در مقایسه با دو الگوی k نزدیک ترین همسایه و رگرسیون لجستیک از خود نشان داد. شرکت های با مرکزیت بینابینی و مرکزیت درجه زیاد، کمتر مستعد قرارگرفتن در شرایط درماندگی مالی هستند و برعکس. در شرایطی که نسبت فراوانی نمونه های هر طبقه از طبقات دیگر بسیار متفاوت باشد، استفاده از روش درخت تصمیم تقویت گرادیان بسیار کارآمد خواهد بود.نوآوری: برای نخستین بار متغیرهای مربوط به شبکه مالی با نسبت های مالی، ترکیب شد و ازطریق روش نوین درخت تصمیم تقویت گرادیان که شاخص هایش با الگوریتم گرگ خاکستری بهبودیافته بهینه شده، درماندگی مالی پیش بینی شد.
Investigating the effect of risk on the return of the insurance industry in the Iranian economy using generalized conditional autoregression models, ARIMA-GARCH / TARCH and beta coefficient(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Objective: A study of the movement of the insurance industry returns shows that the movement of income returns was less than the movement of the insurance industry. The movements of lower income returns than the movements of paid losses of the insurance industry in the economy are due to various variables, including the management of the insurance industry, part of which is due to risk recognition. Which helps managers in the insurance industry, to the extent of tolerable and intolerable risks in the acceptance or non-acceptance of various swimming risks, and by managing them play an important role in marketing and increasing the demand for insurance and in general, In line with the optimal growth of the insurance industry. Methodology: This study, using generalized conditional autoregression models, ARIMA-GARCH / TARCH and beta coefficient, has evaluated the impact of risk on the return of the insurance industry in the Iranian economy during the period 1350-1398. Results: The results showed that there is a significant relationship between the study of the impact of risk on the return of Basma industry. Also in this research, systematic risk has been investigated using the beta coefficient method. Since the result of the impact of risk on the return on income of the insurance industry is 67%. Because the obtained beta coefficient is less than one and greater than zero. This result indicates that the income of the insurance industry is smaller than the general trend of market movement and risk aversion
Approach of Maximal Overlap Discrete Wavelet Transforms to Stock Return in the Iran Capital Market(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The main purpose of this study is to determine the real and dynamic relationship between returns and stock market fluctuations in different time horizons so that its key results can measure the predictive power of returns and stock market fluctuations in determining the level of economic activity of investors. Accurate measurement of these relationships helps investors predict stock market movements in the future and Develop, plan and implement their own investment strategies in each time horizon. In this research Maximal overlap discrete wavelet transform has been used to investigate the relationships between industries return fluctuations and stock main indices in different time horizons from 2011 to 2020 have been estimated. The results showed that the wavelet variance of the rate of return varies in different industries. The return of investment companies on various time scales is equal to the investment return of the banking industry. The variance of the total index is less on different time scales than the value of the cash index.
Provide an improved factor pricing model using neural networks and the gray wolf optimization algorithm(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The issue of asset pricing in the market is one of the most important and old issues in the financial world. Factor pricing models seek to be able to determine a significant relationship between return on assets based on the risk parameters of that asset. A wide range of factors can be found in the literature that can be an element for measuring the risk of an asset, but the big question is which of these models will work better. The factors studied in this research include factors that cover market risk, valuation risk, psychological (technical) market risk, profit quality risk, profitability, investment, etc. In this study, we have tried to Using machine learning techniques and optimization tools is a way to derive adaptive-robust nonlinear models that can reduce the risk of model error as much as possible. In this research, two models have been developed. In the first model, using the feature extraction technique and optimization of models based on neural network, a non-linear and adaptable model has been developed for each asset. In the second approach, a portfolio of improved neural network-based models is used in the first stage, which can be used to minimize the risk of model error and achieve a model that is resistant to different market conditions. Finally, it can be seen that the development of these models can significantly improve the risk of error and average error of the model compared to traditional CAPM approaches and the Fama and French three-factor model.
تدوین چارچوبی در راستای آسیب شناسی مدیریت توسعه پایدار گردشگری در ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال سوم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
221 - 237
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، آسیب شناسی مدیریت توسعه پایدار گردشگری و ارائه چارچوبی برای این موضوع بوده که به صورت توصیفی پیمایشی و کاربردی انجام شده است. به این منظور، در ابتدا با بررسی ادبیات تحقیق و پیشینه پژوهش، چارچوب نظری تحقیق تدوین گردید. بر اساس این چارچوب، مدل مفهومی پژوهش ارائه و فرضیات تحقیق نیز تدوین شدند. به منظور آزمون فرضیات تحقیق، جامعه آماری شامل مدیران و کارشناسان ستاد مرکزی وزارت گردشگری، در نظر گرفته شدند که بالغ بر 90 نفر بوده اند و به جای نمونه گیری، تمام شماری انجام شده است. در ادامه، پرسشنامه هایی که روایی و پایایی آنها تأیید شد، بین 90 نفر توزیع شده و با توجه به عدم نرمال بودن توزیع داده ها، از روش حداقل مربعات جزیی و نرم افزار اسمارت پی ال اس3 برای تحلیل های آماری استفاده شد. بر اساس مقادیر معنی داری مربوط به فرضیات، همگی تأیید شدند. میزان تأثیر آسیب اجتماعی در ایجاد مانع توسعه پایدار گردشگری برابر با ۵۶۸/۰، میزان تأثیر آسیب اقتصادی در ایجاد مانع توسعه پایدار گردشگری برابر ۷۲۲/۰، میزان تأثیر آسیب نهادی بر ایجاد مانع در توسعه پایدار گردشگری برابر با ۵۸۷/۰ و میزان تأثیر آسیب زیست محیطی بر ایجاد مانع در توسعه پایدار گردشگری برابر با ۸۰۵/۰ می باشد.
ارائه مدل تعاملی عوامل مؤثر بر موفقیت سیستم مدیریت سلامتی، ایمنی و محیط زیست ( مورد مطالعه : شرکت نفت پاسارگاد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل تعاملی عوامل مؤثر بر موفقیت سیستم مدیریت سلامتی، ایمنی و محیط زیست در شرکت نفت پاسارگاد انجام شده است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، توسعه ای و از نظر روش انجام تحقیق، از نوع توصیفی- تحلیلی و از گونه ی مدل سازی می باشد. با استفاده از منابع در دسترس عموم (149 نفر) و همچنین نظرات خبرگان (20 نفر)، با استفاده از 2 نوع پرسشنامه که از طریق تحلیل عامل اکتشافی ماتریس همبستگی، روایی و پایایی پرسشنامه ارزیابی شده و 24 عامل در 4 حوزه سازه، فردی- سازمانی، مکانیکال و الکتریکال شناسایی گردیده است. سپس با استفاده از روش دیماتل و رویکرد ساختاری تفسیری اقدام به تعیین روابط بین آنها و رتبه بندی آنها گردیده و با استفاده از رویکرد ساختاری تفسیری (ISM) اقدام به سطح بندی معیارها شده است. همچنین به کمک تکنیک دیمتل فازی شدت روابط، اثرگذاری و اثرپذیری معیارها بررسی گردید. یافته های تحقیق با رویکرد FDEMATEL نشان داد، ایمنی سازه، ایمنی الکتریکال و صرفه جویی در مصرف انرژی در مکانیکال به ترتیب اثرگذارترین عوامل و وجود اقدامات کنترلی، صرفه جویی در مصرف انرژی و توجه به ملاحظات منطقه ای از کم اهمیت ترین عوامل اثرگذار می باشند. از طرفی یافته های تحقیق با رویکردISM نشان میدهد ملاحظات منطقه ای مکانیکال و رفاه الکتریکال در گروه وابسته، عواملی هستند که دارای قدرت نفوذ کم ولی وابستگی شدید میباشند و عوامل حفاظت از محیط زیست مکانیکال، صرفه جویی در انرژی الکتریکال و سلامتی مکانیکال در آینده نگری، عواملی هستند که دارای قدرت نفوذ قوی ولی وابستگی ضعیف میباشند.