پژوهش های حسابداری مالی
پژوهش های حسابداری مالی سال 15 پاییز 1402 شماره 3 (پیاپی 57) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
شناسایی عوامل مؤثر بر ریسک سقوط قیمت سهام و درک روابط بین این پدیده و عوامل زمینه ای آن به واسطه تأثیر بر تصمیمات مرتبط با سرمایه گذاری و تخصیص بهینه منابع حائز اهمیت است. هدف این پژوهش، سنجش ریسک سقوط قیمت سهام و همسویی آن با حباب های قیمتی مبتنی بر ساختار قیمت گذاری منطقی سهام در بازار سرمایه ایران است. به منظور بررسی و تحلیل فرضیه پژوهش، داده های مربوط به 30 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1390 تا 1401، استخراج و برای آزمون فرضیه پژوهش استفاده شدند. در این پژوهش ابتدا مدل سنجش سقوط قیمت سهام برای شرکت های نمونه برآورد شد. سپس کارایی و اعتبار مدل، با آزمون کوپیک سنجش و ارزیابی و در سطح اطمینان 95 درصد تأیید شد. در ادامه، پس از برآورد مدل های قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای، به منظور سنجش هم سویی ریسک سقوط قیمت سهام با حباب های مبتنی بر ساختار قیمت گذاری منطقی سهام، از آزمون های بارتلت، لون و براون - فورساید استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهند بین واریانس ریسک سقوط قیمت سهام با حباب های مبتنی بر ساختار قیمت گذاری منطقی سهام در شرایط محیطی کشور ما هم سویی وجود ندارد. به عبارت دیگر، در کشور ما شرایط سقوط قیمت سهام همراستا با حباب های قیمتی شکل گرفته مبتنی بر قیمت گذاری منطقی سهام نیست.
پاسخگویی عمومی مؤسسات حسابرسی: واکاوی دیدگاه حسابرسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی و استخراج دیدگاه حسابرسان درباره پیشران ها و پسران های پیش روی مؤسسات حسابرسی در پاسخگویی به ذینفعان گزارش های حسابرسی است. پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد تحلیلتم انجام شده است. شرکای مؤسسات حسابرسی مشارکت کنندگان پژوهش حاضر بودند که به روش گلوله برفی انتخاب شدند. داده ها ازطریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان جمع آوری شدند و تا زمان دستیابی به اشباع نظری ادامه یافت. در پژوهش حاضر، پس از انجام 17 مصاحبه، اشباع نظری محرز شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهند از دیدگاه خبرگان، شاخصه های انجمن های حرفه ای فعال، جایگاه اجتماعی حسابرسان، تمایل به هم ریختی با صنعت، علامت دهی، روحیه ریسک پذیری، پاسخ خواهی ذینفعان، بستر قانونی، عوامل ساختاری و کمیته حسابرسی فعال به عنوان پیشران های پاسخگویی و شاخص های طرح دعاوی حقوقی، ارتقای انتظارات ذینفعان، منابع مالی ناکافی، نشت اطلاعاتی، کیفیت حسابرسی و ناهمگونی ادراکات نهادهای ناظر به عنوان پسران های ایجاد شفافیت و پاسخگویی به ذینفعان گزارش های حسابرسی مطرح شدند. این پژوهش بینش ارزشمندی برای توسعه مبانی نظری پاسخگویی به ذینفعان در مؤسسات حسابرسی فراهم می کند. این موضوع می تواند به حرفه حسابرسی و تدوین کنندگان استانداردها برای بهبود بستر قانونی برای تقویت نظارت در مؤسسات حسابرسی آنها کمک کند.
طراحی مدل ترکیبی فرایند سلسله مراتبی- برنامه ریزی آرمانی برای بهینه سازی نقدینگی بانک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین وظایف مدیران بانک ها، مدیریت نقدینگی می باشد و هدف این پژوهش، طراحی و اجرای مدل ریاضی ترکیبی فرایند سلسله مراتبی- برنامه ریزی آرمانی جهت مدیریت نقدینگی بانک می باشد. به این منظور، ابتدا مدل مفهومی ترسیم و سپس با توجه به اطلاعات صورت های مالی بانک، متغیرهای مدل تعریف شد. با توجه به وجود اهداف متعدد و متضاد و متفاوت بودن اهمیت نسبی هر یک از اهداف، از تکنیک مدل-ساز برنامه ریزی آرمانی استفاده شد. با توجه به وزنی بودن نوع مدل آرمانی، اهمیت نسبت های موثر بر نقدینگی بانک در تابع هدف با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی محاسبه شد. مدل حل و نتایج تحلیلی آن به مقامات بانک ارایه گردید. در نهایت، میزان اثربخشی مدل پیشنهادی از طریق هفت سوال کلان مرتبط با 7 بعد ارزیابی از 30 خبره بانک مورد نظرسنجی و تایید قرار گرفت. با توجه به شباهت سیستم های بانکی در کشور، بکارگیری الگو و مدل پیشنهادی این پژوهش می توان با تعدیلاتی اندک، زمینه های لازم جهت مدیریت کارآمد نقدینگی را در سایر بانک ها نیز فراهم کرد.
حسابرسی در عصر دیجیتال: کاربست روش های دلفی فازی و ماباک در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیجیتالی شدن اقتصاد، چالش ها و فرصت هایی را برای حرفه حسابرسی ایجاد کرده و حسابرسان ملزم به سازگاری با آنها هستند. این مطالعه به بررسی تغییرات مورد انتظار در حرفه از دیدگاه خبرگان حسابرسی در ایران تا پانزده سال آینده می پردازد. این تغییرات در پنج بخش درک مخاطبان گزارش حسابرسی، رابطه حسابرس و صاحبکار، مقررات گذاری، تغییرات ساختاری و رویه های حسابرسی و مشخصه های حرفه بررسی شده است. 27 تغییر پیش بینی شده در قالب پنج بخش از طریق مطالعه پیشینه استخراج شد. با بکارگیری روش نمونه گیری هدفمند، 26 نفر از خبرگان حسابرسی در سال 1402 به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت غربال تغییرات از روش دلفی فازی استفاده شد. سپس پیش بینی های غربال شده، از طریق پرسش نامه اولویت سنجی و روش تصمیم گیری ماباک رتبه بندی شدند. به اعتقاد خبرگان، حسابرسی مستقل به سمت رویکرد حسابرسی کامل و مستمر تکامل خواهد یافت. اما این تغییر منجر به حذف کامل ریسک های حسابرسی نخواهد شد. شکاف زمانی بین شرایط جدید و استاندارد گذاری در حسابرسی وجود خواهد داشت. حسابرسان درگیر وظایفی با ارزش افزوده بیشتر شده و شغل های زیادی در حرفه از بین خواهد رفت. مخاطبان گزارش حسابرسی اعتماد بیشتری به رویه های اتوماتیک نسبت به رویه های دستی داشته و انتظار رویکرد آینده نگر از حسابرسی دارند. اما محتوای اطلاعاتی گزارش حسابرسان در حوزه هایی نظیر ارزش گذاری دارایی های نامشهود و ریسک های آینده محور صاحبکار کاهش خواهد یافت. خبرگان معتقدند درحالی که مدل های کنونی حق الزحمه حسابرسی در آینده مناسب نخواهد بود اما تنش میان صاحبکار و حسابرس افزایش نمی یابد. به باور خبرگان فناوری های جدید در ایران جایگزین حسابرسان نخواهند شد، بلکه به کمک آنها خواهند آمد.
بررسی عوامل مؤثر بر رفتارهای غیراخلاقی سازمان یار حسابداران: تئوری مبادله اجتماعی و تئوری شناخت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اغلب سازمان ها شاهد وقوع رفتارهای غیراخلاقی هستند؛ اما اغلب شکل خاصی از رفتارهای غیراخلاقی مورد غفلت قرار گرفته است. این نوع از رفتارهای غیراخلاقی که با هدف کمک و نفع رساندن به سازمان و اعضای آن صورت می گیرند، به عنوان رفتارهای غیراخلاقی سازمان یار شناخته می شوند. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر انجام رفتارهای غیراخلاقی سازمان یار توسط حسابداران است. در این پژوهش از تئوری مبادله اجتماعی به منظور تبیین جنبه سازمان یار این نوع رفتارها و از تئوری شناخت اجتماعی برای تبیین جنبه غیراخلاقی آنها استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش را مدیران مالی و حسابداران شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تشکیل می دهند. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه استاندارد از 181 نفر از مدیران مالی و حسابداران در سال 1402 جمع آوری شده است و از مدل سازی معادلات ساختاری برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردیده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها حاکی از آن است که سازه عدالت سازمانی ادراک شده تأثیر مثبت و معناداری بر سازه های تبادل اجتماعی مثبت و هویت سازمانی دارد. افزون بر این سازه های تبادل اجتماعی مثبت و هویت سازمانی دارای تأثیر مثبت و معناداری بر رفتارهای غیراخلاقی سازمان یار هستند، اگرچه در این پژوهش شواهدی از اثر تعدیلی سازه های اعتقاد به عمل متقابل مثبت و هویت اخلاقی در رابطه بین سازه های تبادل اجتماعی مثبت و هویت سازمانی با رفتارهای غیراخلاقی سازمان یار یافت نشد. نتایج این پژوهش بیانگر این است که استفاده هم زمان از تئوری های مبادله اجتماعی و شناخت اجتماعی می تواند چارچوب مناسبی برای تبیین رفتارهای غیراخلاقی سازمان یار حسابداران فراهم آورد
تاثیر عدم قطعیت اقتصادی و افزایش سرمایه گذاری بر سرعت تعدیل اهرم مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اهداف شرکت ها، تنظیم ساختار سرمایه بهینه است. به دلیل هزینه های مبادله، ساختار سرمایه واقعی همیشه از بهینه منحرف می شود و تعدیل نمی تواند بلافاصله انجام پذیرد. از این رو، بررسی عوامل موثر بر سرعت تعدیل اهرم مالی می تواند حائز اهمیت باشد. هدف این پژوهش بررسی تاثیر عدم قطعیت اقتصادی و افزایش سرمایه گذاری بر سرعت تعدیل اهرم مالی است. برای آزمون فرضیه ها نمونه ای شامل 130 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1395 تا 1401 انتخاب و با استفاده از رگرسیون چندگانه و داده های تابلویی، به بررسی فرضیه ها پرداخته شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان می دهد عدم قطعیت اقتصادی در شرکت های با اهرم مالیِ بیش از حد، تاثیر مثبت و معنادار بر سرعت تعدیل اهرم مالی دارد، اما در شرکت های با اهرم مالی کمتر از حد، این تاثیر معنادار نیست. همچنین شرکت های دارای اهرم مالی بیش از حد در دوره های افزایش سرمایه گذاری نسبت به دوره های عادی، سرعت تعدیل اهرمی آهسته تری دارند. اما دوره های افزایش سرمایه گذاری بر سرعت تعدیل اهرم مالی در شرکت های با اهرم مالی کمتر از حد، تاثیری ندارد. علاوه بر این نتایج نشان داد که در شرایط افزایش سرمایه گذاری، شرکت های دارای اهرم مالی بیش از حد با عدم قطعیت اقتصادی پایین، سرعت تعدیل اهرم مالی نزدیک به صفر دارند و در شرکت های با اهرم مالی کمتر از حد، در دوره های افزایش سرمایه گذاری، عدم قطعیت اقتصادی تاثیری بر سرعت تعدیل اهرم مالی ندارد.