فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
با توجه به راهبرد جمهوری اسلامی در سیاست خارجی با شعار نه شرقی نه غربی و مقابله با استکبار جهانی ، دولت های متخاصم از جمله آمریکا از هیچ گونه موازنه ای دریغ نمی کنند. ترور سردار قاسم سلیمانی نیز یکی از همین دست مسائل می باشد که در مقابل این مسأله موضوع «انتقام سخت» مطرح گردید. از آنجا که مفهوم انتقام سخت برای اولین بار توسط آیت الله خامنه ای مطرح گردید، هدف اصلی پژوهش تبیین اصول انتقام سخت، مبتنی بر اندیشه دفاعی آیت الله خامنه ای می باشد(مسئله) این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی در صدد پاسخ به این مسئله است: در اندیشه حضرت آیت الله خامنه ای، چه اصولی نسبت به انتقام سخت وجود دارد؟ (روش) با بررسی اندیشه ایشان در خصوص انتقام سخت، نتایج مقابل حاصل شده است: با توجّه به مبانی مفروض برای انتقام سخت، مانند توحید، عدالت خداوند، معاد وهدف مندی خلقت، علو وبرتری اسلام و نفی سبیل، اصولی بر آن مترتب می شود. این اصول در واقع بایدها و نبایدهای کلی است، که از مبانی استخراج می شوند که برخی از مهمترین اصول انتقام سخت عبارت اند از: اصل انتقام گرفتن، ظلم ستیزی، دفع فتنه، قانون گرایی، توازن تهدید، عدالت در انتقام، عدم استفاده از سلاح کشتار جمعی، اصل مقابله به مثل، حفظ کرامت و جان انسان، مردم پایگی است. (نتایج)
پیش ران ها و پس ران های داخلی حضور عراق در محور مقاومت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محور مقاومت عنوانی است که در سال های اخیر توانسته است خود را به عنوان یکی از اصلی ترین بازیگران فراملی مؤثر بر تحولات سیاسی-امنیتی منطقه غرب آسیا معرفی کند. عراق به عنوان یکی از کشورهای عضو این محور نقش مهمی در پیشبرد اهداف آن دارد. مسائل مختلفی در محیط داخلی عراق بر نقش آفرینی این کشور در محور مقاومت تأثیر گذار است که فهم آنها باعث درک بهتر جایگاه این کشور در منطقه امنیتی خاورمیانه خواهد شد. از دیگر سو رقابتهای پیچیده و گسترده ای توسط بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای در محیط داخلی عراق وجود دارد که بر اهمیت این کشور به عنوان یکی از اولویتهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران می افزاید. سوال اصلی این پژوهش را میتوان بدین صورت بیان نمود: پیشران ها و پس ران های محیط داخلی عراق که بر جایگاه این کشور در محور مقاومت تأثیرگذار است چیست؟ این پژوهش به دلیل ماهیت کاربردی آن فرضیه آزما نیست. روش گردآوری داده ها در این پژوش، استفاده از اسناد کتابخانهای و مصاحبه نخبگانی غیرساخت مند است. همچنین نظریه مجموعه امنیتی منطقهای با تمرکز بر الگوهای دوستی/ دشمنی به عنوان چارچوب نظری مورد استفاده قرار گرفته است.
طراحی الگوی محاسباتی اعتماد سیاسی به جمهوری اسلامی ایران با کمک داده کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
128 - 160
حوزه های تخصصی:
سنجش اعتماد سیاسی جهت ایجاد ثبات جامعه در رخدادها ضروری است. این پژوهش تلاش دارد الگوی محاسباتی اعتماد سیاسی را به کمک کلان داده های 1649 متغیر در حوزه های مختلف، برآمده از کنشگری شهروندان ایران مبتنی بر «کلان داده های مشاهداتی» به دست آورد. روش پژوهش، ترکیبی از روش کمی و کیفی (با غلبه روش کمی) است؛ ازاین رو ابتدا به بررسی مفهوم، ابعاد و متغیرهای اعتماد سیاسی مبتنی بر روش تحلیل اسنادی و با ابزار فیش برداری پرداخته شد. سپس مطابق سازه نظری مفهوم اعتماد سیاسی، متغیرهای مرتبط به کمک مصاحبه با خبرگان استخراج شده و آنگاه جهت تجزیه وتحلیل کلان داده ها، روش KDD مورد بهره برداری قرار گرفت. همچنین با کمک یادگیری ماشین دو روش تحت نظارت و بدون نظارت در داده کاوی تحلیل شده و با توجه به دو معیار ریسک کمتر و مطلوبیت بیشتر، بهترین الگوریتم انتخاب شد. با بررسی های انجام شده یادگیری با نظارت ذیل طبقه بندی و الگوریتم شبکه عصبی «Neural Net» بهترین مدل معرفی شد. سپس با ابزار IBM SPSS Modeler به «طبقه بندی» داده ها در چهار گام، غربال سازی، کشف داده های همبسته، نرمال سازی و مدل سازی صورت گرفت. لازم به ذکر است در مرحله مدل سازی ضرایب تأثیرگذاری 13 متغیر به دست آمده از مراحل گذشته، استخراج شده و نیز نسبت آن ها در شبکه عصبی مطابق تأثیر لایه های میانی (لایه های مخفی) بر اعتماد سیاسی مبتنی بر شبکه عصبی نشان داده شد.
ارتش پاکستان و سیاست خارجی (مطالعه موردی: بحران کشمیر، بحران دیوراند و تروریسم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۱
112 - 136
حوزه های تخصصی:
امروزه نفوذ و دخالت نظامیان پاکستان در سیاست به یک روند عادی تبدیل شده است. در طول تاریخ ۷۵ ساله این کشور، هیچ دولتی نتوانسته است دوره پنج سال خود را تکمیل کند. این امر جایگاه بالای نظامیان در ساختار سیاسی این کشور را نشان می دهد. هدف از مقاله حاضر، بررسی تأثیرگذاری نظامیان بر راهبردهای سیاست خارجی پاکستان است. بر این اساس، این پژوهش با استفاده از روش کیفی و رویکرد توصیفی- تحلیلی به دنبال پاسخ به این سؤال است که ارتش پاکستان چگونه بر راهبرد های سیاست خارجی این کشور تأثیرگذار بوده است؟ در پاسخ به سؤال مذکور این فرضیه مطرح شده است که «ارتش پاکستان با کنترل سه راهبرد اصلی سیاست خارجی یعنی ضرورت موازنه سازی داخلی و خارجی در برابر هند، مسأله دیوراند و ضرورت عدم شکل گیری دولت قوی در افغانستان و مبارزه با تروریسم توانسته است جایگاه عالی خود در ساخت سیاسی این کشور را حفظ نموده و به بازیگر اصلی در سیاستگذاری خارجی تبدیل شود». گردآوری منابع به صورت کتابخانه ای و استفاده از مجلات تخصصی و سایت های معتبر اینترنتی بوده است.
آمریکای در حال دگرگونی: روندهای داخلی و چرخش در سیاست خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۰)
131 - 157
حوزه های تخصصی:
پیروزی غیرمنتظره دونالد ترامپ در نوامبر ۲۰۱۶ ترمزی در برابر تکانه منطقه ای و بین المللی برآمده از برجام بود. برجام می توانست سرآغازی برای همکاری های بیشتر بین المللی در منطقه غرب آسیا، به ویژه در مبارزه با داعش، باشد. با این حال، خروج آمریکا از توافق برجام، مانایی و پایایی آن را بطور جدی به خطر انداخت. مهم تر آن که، تصمیم ترامپ در خروج از برجام به اعمال مجدد تحریم ها علیه ایران انجامید، امری که با استقبال برخی کشورهای منطقه نیز روبرو گشت. از سوی دیگر، اتفاقاتی نظیر سقوط پهپاد آمریکا بدست نیروهای ایران و راهزنی دریایی بریتانیا بر شدت و گستره این تنش ها افزود. شهادت سردار قاسم سلیمانی و همچنین شهید ابومهدی المهندس، که توانایی دگرگون سازی چیدمان قدرت در غرب آسیا را داشتند، منطقه را در معرض چالش های نوینی قرار داده است. با افزایش احتمال حضور ترامپ در کارزار ریاست جمهوری ایالات متحده در سال آینده و افزایش حضور تندگراهای محافظه کار در ساخت قدرت آمریکا، نیاز به شناخت استراتژی او و در گام بعد در پیش گرفتن استراتژی هوشمندانه علیه آن از سوی ایران، امری حیاتی خواهد بود. این پژوهش به این سؤال می پردازد که مبانی و رویکرد استراتژی آمریکا در دوره ریاست جمهوری ترامپ در قبال ایران چه بود؟ و این رییس جمهور در تقابل با ایران چه استراتژی هایی را برگزید؟ برای پاسخ به این پرسش از روش ردیابی فرایند و گردآوری داده های کتابخانه ای و سایت های اینترنتی استفاده شده است. مقاله پیش رو تلاشی در تابانیدن نور بر اهداف و استراتژی پیچیده آمریکا و ارائه پیشنهادهایی برای برخورد و پایداری در برابر آن است.
تصویر مطلوب آمیخته بازاریابی در تمدن نوین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی انقلاب اسلامی سال ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۲)
95 - 123
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش جاری، بررسی تصویر مطلوب آمیخته بازاریابی در تمدن نوین اسلامی بوده است. روش مورد استفاده در این پژوهش، مرور بر ادبیات و همچنین استفاده از روش کیفی تحلیل اسناد بوده است. یافته ها بیان گر این بوده است، عناصر آمیخته بازاریابی که آن را P4 می نامند و شامل 1) قیمت، 2) محصول، 3) پیشبرد محصول(ترفیع) و 4) کانال های توزیع است، در دیدگاه اسلام تا حدودی زیادی با دیدگاه مبتنی بر بازاریابی متعارف نظام سرمایه داری متفاوت است و تعریف خاص به خود را دارد. نتایج پژوهش نمایانگر این بوده که آمیخته بازاریابی در تمدن نوین اسلامی، شامل محصول اسلامی، قیمت اسلامی، ترفیع اسلامی و توزیع اسلامی است، که هر کدام بر اساس موازین و تعالیم اسلامی، دارای مختصات و ویژگی هایی می باشد. هدف پژوهش جاری، بررسی تصویر مطلوب آمیخته بازاریابی در تمدن نوین اسلامی بوده است. روش مورد استفاده در این پژوهش، مرور بر ادبیات و همچنین استفاده از روش کیفی تحلیل اسناد بوده است. یافته ها بیان گر این بوده است، عناصر آمیخته بازاریابی که آن را P4 می نامند و شامل 1) قیمت، 2) محصول، 3) پیشبرد محصول(ترفیع) و 4) کانال های توزیع است، در دیدگاه اسلام تا حدودی زیادی با دیدگاه مبتنی بر بازاریابی متعارف نظام سرمایه داری متفاوت است و تعریف خاص به خود را دارد. نتایج پژوهش نمایانگر این بوده که آمیخته بازاریابی در تمدن نوین اسلامی، شامل محصول اسلامی، قیمت اسلامی، ترفیع اسلامی و توزیع اسلامی است، که هر کدام بر اساس موازین و تعالیم اسلامی، دارای مختصات و ویژگی هایی می باشد.
مدل چرخش فرهنگی در جامعه شناسی سیاسی ایران در دو دهه اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعه شناسی سیاسی در طول تاریخ تحولات زیادی را تجربه کرده است که آخرین نمونه از این تحولات، چرخش فرهنگی می باشد. چرخش فرهنگی در جامعه شناسی سیاسی ممکن است در همه جوامع یکسان نباشد و از یک جامعه با جامعه دیگر متفاوت باشد. مقاله بدنبال این است که نشان دهد تا چه اندازه چرخش فرهنگی در جامعه شناسی سیاسی ایران در دو دهه اخیر حادث شده و به چه مولفه هایی وابسته است. اگر چرخش فرهنگی در جامعه شناسی سیاسی ایران حادث شده تا چه اندازه ساخت سیاسی و اجتماعی در آن سهم دارد. داده های این پژوهش با استفاده از نظریات متنوع جدید، مصاحبه های نیمه ساختاریافته، پرسش نامه خبره، فیش نویسی از متون و اسناد گردآوری شده است. همچنین تکنیک دلفی فازی به عنوان چهارچوب روشی مقاله بکار برده شده است. ارزیابی های صورت گرفته نشان داد چرخش فرهنگی در ایران حادث و 21 مولفه شناسایی شده است. این مولفه ها می توانند بعنوان یک مدل در سنجش میزان چرخش فرهنگی در جامعه شناسی سیاسی ایران استفاده شوند. اگر جامعه شناسی سیاسی را رابطه دولت و ساخت اجتماعی در نظر بگیریم، 20 مولفه از 21 مولفه شناسایی شده مربوط به ساخت اجتماعی و 1 مولفه مربوط به ساخت سیاسی می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد در جامعه شناسی سیاسی ایران، گردش و تحول بنیادینی که اتفاق افتاده در ساخت اجتماعی بوده و ساخت سیاسی دچار تغییرات بنیادینی نشده است.
سازوبرگ ایدئولوژی در سیاست گذاری آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
679 - 651
حوزه های تخصصی:
در بیرون از جعبه سیاه نظام سیاسی، میدانی از نیروهای متعارض وجود دارد که نبرد میان کنشگران و ذی نفعان به علت ایدئولوژی های مختلفی که دارند بر فرایند سیاستگذاری عمومی، و تدوین سیاست ها تأثیر دارد. بیرون از نظام سیاسی مراکز قدرت و نهادها وجود دارند که هریک مدعی تعیین دستور کار برای سیاست های آموزشی اند. این کنشگران محیط بیرونی چنان توانمندند که بیشتر به شکل ایدئولوژیک سیاست های آموزشی را تعیین می کنند و ورودی های نظام آموزشی را شکل می دهند. دو پرسش پژوهشی عبارت اند از: 1. چه کنشگرانی در بیرون از نظام سیاسی در چرخه سیاستگذاری آموزش وپرورش در ایران نقش دارند؟ 2. هریک از این کنشگران با چه ایدئولوژی ای و چه نوع مطالباتی را دنبال می کنند؟ در فرضیه بیان می شود که میدان سیاستگذاری در ایران از سازوکارهای حزبی، صنفی و اندیشکده ای برای اثرگذاری بازیگران و شکل دهی به حوزه عمومی اثربخش بهره مند نیست، در نتیجه تنها مطالبات ذی نفعان و بازیگران همراستا با ایدئولوژی نظام سیاسی در دستور کار سیاسی قرار می گیرد. برای پاسخ به این پرسش از چارچوب نظری ترکیبی از نظریه حوزه عمومی، سازوبرگ ایدئولوژیک دولت و میدان منازعه برگرفته از اندیشه های هابرماس، آلتوسر و بوردیو استفاده شده است. با بهره گیری از روش انتقادی، ورودی های نظام سیاستگذاری آموزش وپرورش که نوعی مطالبات کنشگران و ذی نفعان در میدان قدرت و حوزه عمومی است، تحلیل خواهد شد. یافته های پژوهش نشان دهنده وجود کاستی اساسی در میدان ذی نفعان آموزش وپرورش است که فرایند سیاستگذاری را یکسویه ساخته است. در نهایت، راهکارهای سیاستی همچون تقویت حوزه عمومی و استفاده بهینه از ظرفیت انجمن های علمی، تشکل ها و اصناف ذی نفعان ارائه می شود.
دیپلماسی دیجیتال ابزار قدرت سازی دولت ها باهدف تدوین راهبرد برای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸ (پیاپی ۷۷)
219 - 268
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین نقش دیپلماسی دیجیتال به عنوان ابزار قدرت سازی دولت ها است. رویکرد ترکیبی، ارائه مدل محقق ساخته با نگاه قدرت سازی رسانه های نوین و تدوین راهبرد این پژوهش را متمایز از غیر می کند مضاف براینکه محقق به انجام کامل تحقیق از طریق مجازی وفادار بوده است. از تکنیک دلفی برای شناسایی شاخص ها و از تکنیک دیمتل برای مدلسازی استفاده گردید. برای آزمون مدل اکتشافی و تحلیل میزان اثرات متقابل متغیرها از تکنیک حداقل مربعات جزئی استفاده شد. جمع آوری اطلاعات، تلفیقی از روش های اسنادی، میدانی و ابزار اندازه گیری پرسش نامه ساختارمند و در قالب طیف لیکرت و پرسشنامه آنلاین می باشد. جامعه آماری متشکل از دیپلمات ها، خبرنگاران و اساتید علوم سیاسی و ارتباطات، با حجم نمونه 15 نفر در بخش کیفی و 60 نفر در بخش کمی است که با نمونه گیری گلوله برفی مجازی انتخاب شدند. یافته ها نشان داد نقش رسانه های نوین، میانجی گری کامل انتقال قدرت به دیپلماسی است و این رسانه ها با ارتباط برخط میان کاربران، ارتباط سازی و شبکه سازی کرده و با کنشگری، تصویرسازی، عملیات روانی، روایت مطلوب خود را تولید و با جهت دهی و جریان سازی، موجب تقویت همگرایی کاربران شده و در نهایت با ایجاد حس تعلق موجب هویت سازی گردیده و برای دستگاه دیپلماسی فرصت سازی می کند.
امنیت عمومی مردم محور و حکمرانی امنیتی خوب: درس آموزی برای ارائه پیشنهادهای سیاستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
790 - 761
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی در این پژوهش درک بهتر عوامل و شرایطی است که سیاست گذاران را در زمینه مبارزه با چالش های سنتی و نوین تأثیرگذار بر امنیت عمومی مردم-محور توانمند می سازند یا محدود می کنند. از اولویت های اصلی سیاستگذاری کمابیش همه دولت ها آمادگی برای دفاع در برابر تهدیدهای نظامی سنتی بوده است، هرچند که باید بیش از هر چیزی برای رفع نیازهای رفاهی و امنیتی شهروندان بکوشند. آنها باید تعیین سیاست ها را با رویکردی انسان محور و آینده نگر بر پایه بهترین شواهد علمی موجود و واقعیت های فنی و کاربردی قرار دهند. پرسش های پژوهشی عبارت اند از: 1. چگونه می توان در چارچوب نظریه حکمرانی خوب بخش امنیتی، به تأمین امنیت عمومی مردم محور کمک کرد؟ 2. چرا همبستگی امنیت-توسعه-مردم سالاری باید در سیاستگذاری امنیتی مردم محور در نظر گرفته شوند؟ 3. برای رویارویی با چالش ها و تهدیدهای امنیتی در محیط های امنیت ملی و بین المللی ناپایدار چه درس هایی از الگوهای حکمرانی می توان آموخت؟ در فرضیه اصلی استدلال می شود که حکمرانی خوب بخش امنیتی (با ویژگی های مهم پرهیز از دولت محوری، مشارکت معنادار همه کنشگران دولتی و غیردولتی، مسئولیت پذیری، پاسخگویی شفاف، اثربخشی دادگرانه و فراگیر) به موفقیت بیشتر در سیاست های تأمین امنیت عمومی انسان محور می انجامد. از تحلیل مقایسه ای مطالعه های موردی در گزیده ای از پژوهش های پیشین، و داده های گردآوری شده بر پایه تازه ترین افکارسنجی ها و شاخص های ادراک شهروندان از حکمرانی و امنیت برای درس آموزی از تجربه کشورهایی که حکمرانی خوب امنیتی را برگزیده اند، استفاده می شود، و پیشنهاد های سیاستی مؤثری برای مبارزه با چالش های امنیت عمومی مردم-محور ارائه می شوند.
تحلیل انتقادی گفتمان اسلام سیاسی امام خمینی (ره) و تأثیر آن بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۵
71 - 86
حوزه های تخصصی:
با پیروزی انقلاب اسلامی سیاست خارجی مبتنی بر آموزه های اسلامی ایرانی جایگزین سیاست خارجی پیشین گشت. امام خمینی (ره) به عنوان بنیان گذار انقلاب اسلامی دیدگاه خاصی پیرامون قانون اساسی و سیاست خارجی داشته اند که یک تحول عمیق در ساختار سیاست خارجی کشور ایجاد کرده و در این پژوهش با عنوان گفتمان اسلام سیاسی مورد بررسی قرار گرفته است.(طرح مساله)این مسأله که گفتمان اسلام سیاسی امام خمینی (ره) در تدوین و تکوین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران چه جایگاه و نقشی داشته است به عنوان سوال اصلی پژوهش مطرح می گردد.(سؤال اصلی) سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در لایه های مختلف آن عموماً تحت تأثیر آراء امام خمینی (ره) خصوصاً دال مرکزی گفتمان اسلامی سیاسی ایشان یعنی "اسلام گرایی" بوده است و شاخص های کلان سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برگرفته از اندیشه های ایشان بوده است.(فرضیه)یافته های پژوهش به شیوه ای توصیفی تحلیلی و با نگاهی تحلیلی انتقادی نشان می دهد که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر اساس استکبارستیزی، نفی سبیل وعزتمندانه میباشد. (یافته های تحقیق)چارچوب نظری تحقیق براساس نظریه گفتمان تنظیم شده است و روش تحقیق در این پژوهش کتابخانه ای بوده و داده ها از کتاب ها، مقالات و اسناد معتبر استخراج گردیده اند.(چارچوب نظری وروش)
تئوری های حاکم بر قراردادهای نفتی از منظر آرای داوری بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۹)
169 - 189
حوزه های تخصصی:
رویه داوری های بین المللی که از نیمه دوم قرن بیستم توسط تابعان و ذینفعان عمده منابع نفتی یعنی شرکت های نفتی و کشورهای نفت خیز ایجاد شد، باعث صدور آرای مهمی گردید که به مثابه رویه قضایی در حقوق بین الملل تثبیت شد و نقشی مهم و راهگشا درقراردادها و اختلافات بعدی ایفا کرد؛ از جمله این آراء می توان به رأی های صادره در پرونده های بی پی و لیامکو و تاپکو علیه لیبی، آجیپ علیه کنگو، سافیر علیه شرکت ملی ایران و دعاوی نفتی بین آمریکا وایران خصوصا دعوای آموکو و کنسرسیوم اشاره کرد. در چنین چشم اندازی سؤال این است که رویه-های داوری بین المللی در اختلافات قراردادهای نفتی، توانسته اند به عنوان تئوری های ثابت، راهگشای حل اختلافات بعدی باشند؟ برای پاسخ به این پرسش با بررسی تحلیلی و تبیینی تئوری ها و نظریات داوران در مورد قوانین برخی کشورها، رویه های داوری قراردادهای نفتی در طول زمان و استفاده از ابزار کتابخانه ای ، اسناد و منابع اینترنتی جهت گردآوری داده ها، به این نتیجه می رسیم که آراء و استدلال های داوران، نه تنها توانسته اند اختلافات در حوزه های نفت را به شکل چشمگیری حل کنند، بلکه باعث گردیده اند، با ریشه یابی دقیق و کسب تجربیات فراوان هر چند گران از بوجود آمدن مجدد این اختلافات جلوگیری نمایند. علاوه بر آن علیرغم کم وکاستی ها و اختلافات نظری داوران در رویه های داوری، این رویه ها کماکان، الهام بخش حل اختلافات، میان شرکت های نفتی و کشورهای میزبان گردیده اند.
بازنمایی امر منازعه در روابط ایران و عربستان(1397- 1392)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران و عربستان از تأثیرگذارترین و مهم ترین کشورهای منطقه خاورمیانه و در حوزه ی بزرگ تر جغرافیایی و عقیدتی جهان اسلام هستند که به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی، روابط خصمانه و تقابل گرایانه ای در قبال دیگری در پیش گرفتند. رویکردهای متفاوت دو کشور در مسائل منطقه ای و جهانی، تلاش دو کشور برای تبدیل شدن به قدرت اول منطقه، تبدیل شدن دو کشور به عنوان نمادی از قطب های مذهبی شیعه و سنی، مواضع طرفین در خصوص بحران های منطقه ای باعث شد تا رابطه ای نه چندان مثبتی بین دو کشور حاکم باشد و در مواردی منجر به تنش و نزاع گردد. در همین راستا، نگارندگان به دنبال پاسخ به این سوال اساسی هستند که چرا به رغم همگونی مذهبی و منافع منطقه ای دو کشور ایران و عربستان همچنان بر دشمنی های خود اصرار ورزیده اند؟ در پاسخ به سوال پژوهش بر اساس چارچوب نظری امنیت هستی شناختی این فرضیه مطرح می شود که پایبندی دو کشور ایران و عربستان سعودی بر دشمنی خود با دیگری به امری عادی تبدیل شده که منافع آنها را به نحوی مطلوب تر برای آنها تأمین می کند و هر دو کشور نمی خواهند با تغییر نگاه خود به دیگری این روند عادی را برهم زده براین اساس منازعه آنها بعد هویتی (سازه انگارانه) و هستی شناسی دارد. روش تحقیق در این پژوهش، تفسیری و شیوه گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای و مقالات، سایت ها و... می باشد.
Nurturing Human Beings According to Imam Khomeini's Mystical Anthropology in the Islamic Revolution(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The present study aims to explore the mystical and divine thoughts of Imam Khomeini in the field of mystical and prophetic anthropology, and to explain the role of monotheistic education in human nurturing and its effects on society. Imam Khomeini's ideas on contemporary human development were demonstrated during the Islamic Revolution. Therefore, this paper uses a descriptive method to examine and explain the evolutionary path of mystical anthropology from Imam Khomeini's view to clarify the characteristics of human development in his school. Imam Khomeini sought to establish a tangible and profound relationship between Islamic metaphysical ontology, time, history, and society during the Islamic Revolution. By establishing the Islamic Republic system, he achieved such a connection and unity in terms of tangible, external, political, historical aspects. He, as a religious political leader, offer a practical and applicable Quranic anthropology that emphasizes human development in the Islamic Revolution, with an awareness of contemporary human needs and modern and post-modern developments. The Imam has a unique perspective and analysis by knowing the Quranic anthropology and earthly anthropology, linking the fixed innate needs of humans with variable social needs. In this regard, he considers knowledge, nurturing, spiritual and moral education of humans, and self-improvement as a prerequisite for societal transformation and social developments.
آسیب شناسی گذار به دموکراسی در مصر، در سال های 1950 تا 2020(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست غیردموکراتیک، حضور پایدار نیروهای نظامی در عرصه سیاسی و اقتصادی، نهادینگی آموزه های اقتدارگرایی، نبود پیوند بین اندیشه های ایدئولوژیکی و راهبردی و کاربرد نمادین دموکراسی در تاریخ سیاسی مصر، سیاست ورزی را به امتیاز انحصاری حاکمیت و نیروهای نظامی تبدیل کرد. این شیوه حکمرانی با دگرستیزی و تلاش برای محدودیت سیاست، ضمن تلقی جنبش های دموکراسی خواه به مثابه تخلیه انرژی های فرسوده کنش های جمعی، به بازدارنده ای در گذار به دموکراسی تبدیل شد. برگرفته از نوع ساخت قدرت و رفتارهای کارگردانان اصلی بازی سیاست از یک سو و چرخه پایدار اقتدارگرایی پوپولیستی، شبه دموکراسی و نواقتدارگرایی از سوی دیگر، ناکامی تجربه دموکراتیک مصر و شکنندگی گذار به سوی دموکراسی به مثابه پیروزی ساختار بر کارگزار انگاشته می شود. این پرسش مطرح است که چرا گذار به دموکراسی در مصر ناکام بوده است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که سیاست ورزی و حکمرانی در مصر مبتنی بر لیبرالیسم غیردموکراتیک است؛ این گونه که با وجود ظهور آموزه های شبه لیبرالی در دوره های مختلف، هرگز زیست سیاسی دموکراتیک در مصر نهادینه نشد. با الهام از منطق جامعه شناسی تاریخی و نظریه گذار به دموکراسی، فرضیه را با روش تحلیلی و تاریخی به آزمون می گذاریم. یافته های پژوهش نشان می دهد چرخه اقتدارگرایی پوپولیستی، شبه اقتدارگرایی، شبه دموکراسی و نواقتدارگرایی در مصر، نشان می دهد فراغت از آموزه های دموکراتیک، نهادینگی عادت واره های اقتدارگرا و نبود فرهنگ دموکراتیک در زیست سیاسی مصر سبب ناکامی جنبش های دموکراسی خواه خواهد شد.
تحلیل روابط ایران وعربستان از منظر نظریه "واکنش های زنجیره ای"
منبع:
غرب آسیا سال ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
89 - 98
حوزه های تخصصی:
واکنش های زنجیره ای به گونه ای رفتار متوالی بازیگران عرصه بین المللی اطلاق میشود که در آن، کنش بازیگری منجر به واکنش دیگری شده و در نهایت مناسبات آنها را در مسیری خاص قرار میدهد. این رفتارهای سلسله وار عمدتا همتراز یا گسترده تر خواهد بود و بر پایه درک آنها از نیات یکدیگر شکل میگیرد. کنشگری عربستان و ایران در سالهای اخیر از قطع روابط تا برقراری مجدد آن مسیری را طی کرده که عمدتا از برداشت آنها از نیات یکدیگر نشات گرفته است. همواره فراز و فرود های روابط ایران و عربستان در منطقه خاورمیانه تاثیرات قابل توجه ای بر مناسبات کلی منطقه داشته است. هویت مذهبی و زبانی متفاوت و اقتصاد غیر مکمل و نگاه امنیتی طرفین بر کنشگری آنها در برابر یکدیگر، روابط این دو قدرت منطقه ای به سمتی کشانده تا در بهترین شرایط رقیب یکدیگر باشند. هدف مقاله حاضر بررسی و تحلیل مناسبات دو کشور از منظر "واکنش زنجیره ای" است و در پی پاسخ به این سوال هستیم که فهم دو کشور از رفتار یکدیگر چگونه منجر به توالی واکنش ها گردیده و در نهایت چگونه بر مناسبات آنها موثر بوده است. این گونه به نظر میرسد که درک دو کشور از رفتار یکدیگر در گذشته منجر به توالی واکنش های منفی شده که درنهایت به قطع روابط آنها منجر گردیده و از طرف دیگر تلاش ها در جهت کاهش تنش ها و درک مشترک هزینه بیشتر روابط خصمانه به نسبت روابط عادی، موجب تمایل دوطرف به برقراری مجدد روابط شده است.
کاهلی استراتژیک آمریکا: زمینه سازی برای پخته گی رفتاری متحدین در غرب آسیا
حوزه های تخصصی:
از آغازین دومین دهه قرن بیست و یکم، غرب آسیا بر روی ریل متفاوتی قرار گرفته است. هر چند که جوهره رفتاری بازیگران ملی و فرا ملی دچار دگرگونی نشده است اما آنچه برجستگی یافته این مهم می باشد که عملکرد بازیگران فراملی، فهم به شدت متفاوتی از ظرفیت ها و فرصت ها در میان کشورهای منطقه بالاخص متحدین آمریکا بوجود آورده است. این به معنای قرار گرفتن در سطح ادراکی بالاتر و به تبع آن استقلال رفتاری بیشتر در تعریف منافع و اولویت بندی ها در قلمرو سیاست خارجی می باشد. کاهلی استراتژیک آمریکا در منطقه که از دوران اوباما کلید زده شد و تلاش چین برای بسط حوزه نفوذ خود به این جغرافیا شرایط امنیتی متفاوتی را به وجود آورده تا کشورهای منطقه بسترسیاسی نوینی را در خصوص شکل دادن به تصمیمات برای خود میسر بیابند. سوالی که مطرح می شود این گونه ترسیم می گردد که آمریکا به عنوان نافذترین و مداخله گر ترین بازیگر در غرب آسیا چه سیاستی را برای حفظ موقعیت خود بسنده یافته و بازیگران منطقه ای برای تحکیم و بسط جایگاه خود چه رفتارهایی را پی گرفته اند؟ انتخاب گزینه مسئولیت پذیری محدود (کاهلی استراتژیک)به عنوان سیاست کلی آمریکا در منطقه که فرصت نقش آفرینی فزون تر برای دیگر بازیگران مطرح فراملی فراهم آورده به ضرورت الزام و قدرت مانور فراوانی برای بازیگران ملی در غرب آسیا برای تدوین رفتارها و شکل دادن به مناسبات بین بازیگری در تامین بهینه منافع ملی به وجود آورده است.
شناسایی عوامل داخلی و خارجی موثر بر توسعه فناوری رایانه کوانتومی در ارتش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۸
91 - 117
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، شناسایی عوامل داخلی و خارجی موثر بر توسعه فناوری رایانه کوانتومی در ارتش جمهوری اسلامی ایران است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی - تحلیلی، است. جامعه آماری این تحقیق تعداد ۳۰ نفر از اساتید هیئت علمی گروه فیزیک دانشگاه های افسری ارتش، مدیران و کارشناسان سازمان علوم و تحقیقات ارتش که در زمینه فناوری رایانه کوانتومی در حال فعالیت می باشند. به علت محدود بودن تعداد افراد جامعه نمونه، استفاده شده کل جامعه می باشد. داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و آزمون فریدمن تجزیه وتحلیل شد. یافته ها پس از تجزیه وتحلیل آنها در ماتریس سوات مشخص شد که جایگاه راهبردی فناوری رایانه کوانتومی در منطقه محافظه کارانه قرار دارد. باتوجه به نتایج تحقیق می توان این گونه نتیجه گیری کرد که از مهم ترین اولویت های راهبردی لازم برای توسعه فناوری رایانه کوانتومی در ارتش عبارت اند از: نقاط ضعف عدم تناسب بودجه و مأموریت محوله در ارتش، در نقاط قوت تمرکز بر رشته های با کاربرد نظامی در ارتش، در فرصت ها در امکان بهره برداری از امکانات مراکز پژوهشی در سطح ملی دانست.
بازنمایی شهید قاسم سلیمانی از دیدگاه کاربران شبکه های اجتماعی معاند (مطالعه موردی: بی بی سی فارسی در بستر توییتر و اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۴
29 - 52
حوزه های تخصصی:
ترور شهید قاسم سلیمانی و تلاش نظام سلطه در اقناع افکار عمومی و موجهه نمودن این واقعه هولناک با کمک فضای رسانه و سایبری بسیار روشن است. نوشتار پیش رو با توجه به روش کمی به تحلیل دیدگاه کاربران شبکه های اجتماعی توییتر و اینستاگرامِ خبرگزاری بی بی سی فارسی در بازه زمانی اول بهمن 1396 الی اول شهریور 1399 پرداخته است و با تحلیل محتوا نسبت به اخبار انتشار یافته در مورد شهید سلیمانی و نظرات مخاطبین آن در صدد شناخت اقدامات نرم دشمنان در مواجهه با مقاومت اسلامی و محور مقاومت می باشد. اهمیت و ضرورت در برنامه ریزی سیاست گذاران فرهنگی و عملیات رسانه ای در جنگ نرم بقدری مؤثر است که می تواند در تعریف صحنه میدانی و شخصیت ها مقاومت نقش کلیدی داشته و در مقابله با اقدامات دشمن در بازسازی و تعریف غیر واقعی و معکوس از محور مقاومت و شهید سلیمانی، نقشی ممتاز در برابر تحریف حقیقت را ایفاء نماید.
شهید سلیمانی و جهت گیری دکترین دفاعی-امنیتی ج.ا.ایران با تاکید بر: کنشگری فعال و مدل« تصمیم گیری بینش فوق العاده»
حوزه های تخصصی:
راهبرد کلان دفاعی هر کشور در دکترین دفاعی و امنیتی آن تجسم و تبلور می نماید. نخبگان امنیتی برای نیل به این مهم دکترین دفاعی کشور را متناسب با سطح تهدیدات باالفعل و باالقوه برنامه ریزی و عملیاتی می کنند.وضعیت ناامنی در محیط پیرامونی باعث شده است که نخبگان تصمیم ساز در حوزه دکترین دفاعی-امنیتی شاخص امنیت سازی،رویکرد کنشگری صریح و ایده محور در محیط پرآشوب پیرامونی را محوریت راهبرد دفاعی کشور قرار دهند. بدین توضیح که هر گونه انفعال در حوزه های امنیتی منجر به سرریزی ناامنی و آشوب از محیط پیرامونی به محیط داخلی می شود. فرماندهان ارشد نظامی بعنوان تصمیم سازان حوزه امنیتی با ترسیم و طراحی خطوط دفاعی در این امر مهم نقش محوری را ایفا می کنند.سپهبد سردار شهید حاج قاسم سلیمانی به عنوان شخصیتی که با استعداد و بینش فوق العاده،با تصمیمات راهبردی خود ضریب امنیت ملی ج.ا.ایران را به بالاترین سطح در تاریخ کشور ارتقا داد.بنحوی که ایشان را معمار امنیت و ثبات راهبردی ایران قلمداد می کنند.در مقاله حاضر بطور مشخص تاثیر شهید سلیمانی بر چگونگی ساختار،ماهیت و ابعاد الگوی امنیت راهبردی ج.ا.ایران مورد بررسی قرار می گیرد.پرسش اصلی مقاله براین موضوع تاکید دارد:تفکر راهبردی شهید سلیمانی چه تاثیراتی بر جهت گیری دکترین امنیتی ج.ا.ایران داشته است؟فرضیه مقاله معطوف به این گزاره است:شهید سلیمانی با تثبیت شاخص های:«امنیت جویی فزاینده،تحرک ژئوپلیتیک،بازدارندگی فعال،عمق بخشی استراتژیک،پیوستگی قدرت سخت و نرم،کنشگری فعال راهبردی و ایده محور»بر جهت گیری دکترین دفاعی-امنیتی ج.ا.ایران تاثیر مستقیم و تعیین کننده داشته است.یافته های مشخص تحقیق نشان می دهد که:«دکترین دفاعی-امنیتی ج.ا.ایران متاثر از تفکر خردمندانه شهید سلیمانی در قالب الگوی ثابت رئالیسم ایرانی ،از منظر دولت واقع گرایی دارای شیفت درون پاردایمی از رویکرد انعکاسی و واکنش گرایانه به رویکرد کنشگرایانه امنیتی فعال و صراحت راهبردی در مقابله به مثل متناسب با تهدیدات بوده است».