کاربست نظریه انتقادی در چرخه سیاست گذاری آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست گذاری عمومی به معنای دولت در اجرا است؛ یعنی در موضوعات عمومی، دولت چه تصمیماتی برای چه گروه هایی با چه ابزارهایی می گیرد و چه نتایجی از این تصمیمات حاصل می کند. سیاست گذاری آموزش به معنای طراحی و اجرای سیاست هایی است که دولت در زمینه آموزش به کار می گیرد. آموزش، نهاد جامعه پذیری برای دولت است و به همین علت دولت ها از آموزش به عنوان کالایی عمومی در راستای بازتولید مشروعیت استفاده می کنند. بررسی سیاست گذاری آموزش فراتر از رویکردهای پوزیتیویستی مرسوم در علم سیاست گذاری عمومی، با بهره گیری از نظریات انتقادی در علم نظری سیاست، هدف این مقاله است. بدین منظور با استفاده از روش انتقادی سعی شده است چرخه سیستمی سیاست گذاری آموزش بر اساس نظریه انتقادی نظم بخشی شود. چرخه سیستمی سیاست گذاری مراحلی از قبیل ورودی سیستم، طراحی، اجرا، خروجی، ارزیابی و بازخورد دارد که در این مقاله سعی شده است با بهره گیری از نظریه های انتقادی یورگن هابرماس، پی یر بوردیو و لوئی آلتوسر چرخه سیستمی سیاست گذاری آموزش از منظر انتقادی بررسی شود. یافته های مقاله نشان می دهد نظریه انتقادی، رویکردی است در پاسخ به ناکارآمدی های نظریه مرسوم پوزیتیویستی و سعی می کند با اصطلاحات حوزه عمومی، خرد ارتباطی، میدان های قدرت و سازوبرگ ایدئولوژیک حکومت، فضایی جدید برای سیاست های آموزشی سامان دهد.