فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۰۱ تا ۴٬۲۲۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
منبع:
راهبرد سال بیست و نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۹۴
67-96
حوزه های تخصصی:
الگو نقشه جامعی برای حرکت در مسیر تعالی است و از این رو بررسی ابعاد و مؤلفه های تأثیرگذار بر الگوی پیشرفت و توسعه با تأکید بر اسلامی و ایرانی بودن از اهمیت بالایی برخوردار است. الگوی پیشرفت باید کاملا منطبق بر محیط آینده باشد تا بتواند از ناهمواری های آینده عبور کند و اثرگذار باشد. مساله این است که بسیاری از سندهایی که در کشور تنظیم می شوند قابلیت اجرا ندارند و اغلب ظرفیت اجرایی شدن ندارند. علت هم این است که آرمان هایی که در این سندها آمده با آرمان های نسل بعدی که قرار است این سندها را اجرا کنند، همخوانی ندارند. به عبارتی ارزش شناختی ما با ارزش شناختی نسل بعدی متفاوت است. همچنین بررسی آثار و پیامدهای توسعه در کشور ما نشان می دهد که توسعه به سبک غربی از یک سو نتوانسته باعث توسعه و پیشرفت کشور گردد و از سوی دیگر نیز باعث کمرنگ شدن ارزش های اسلامی-ایرانی نیز شده است. دلیل این امر را باید در تفاوت بین مبانی، اقتضائات و غایات توسعه با مبانی و غایات جامعه ی اسلامی ایران جستجو کرد، لذا این امر ضرورت طراحی الگویی متناسب با جامعه اسلامی و ایرانی را ایجاب می کند. در این پژوهش با شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار بر الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت به طراحی الگوی پیشرفت و توسعه متناسب با جامعه اسلامی ایران پرداخته می شود. در این پژوهش، که تاکید بر اجرایی شدن الگو در آینده است، ابتدا با مرور ادبیات نظری به بررسی مفاهیمی همچون پیشرفت، توسعه، الگوی اسلامی - ایرانی و همچنین ارتباط الگوی اسلامی- ایرانی با مفهوم پیشرفت و توسعه پرداخته می شود. روش کاربردی مقاله روش کتابخانه ای، در چارچوب رویکرد تحلیلی - توصیفی و با کمک داده های خبرگانی معطوف به آینده می باشد. در این پژوهش، با توجه به بیانات مقام معظم رهبری شاخص های الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت در 6 حوزه شاخص های سیاسی، اقتصادی، علم و فناوری، زیست محیطی، توسعه انسانی و شاخص اجتماعی و فرهنگی طبقه بندی و در نهایت مدل مفهومی جهت اجرای الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت با توجه به این شاخص ها طراحی و ارائه گردیده است.
شناسایی فراروندهای فضای سایبر موثر بر آینده دیپلماسی عمومی (با رویکرد تحلیل ساختاری، تاثیر متقابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال بیست و نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۹۴
97-129
حوزه های تخصصی:
سئوال اصلی و هدف اصلی تحقیق حاضر،شناسایی فراروندهای موثر بر آینده دیپلماسی عمومی است. بنابراین پس از انجام مطالعات کتابخانه ای و بررسی اسناد و منابع معتبر، فهرستی از فراروندها و روندهای کلیدی فضای سایبر موثر بر آینده دیپلماسی عمومی شناسایی شد، سپس با بهره گیری از روش های آینده نگاری، روش تحلیل ساختاری/ تاثیرات متقابل، ماتریس تاثیر متقابل طراحی گردید و با اخذ نظر 12نفر از خبرگان و اجماع نظرات آنان درباره تاثیرگذاری عوامل بر یکدیگر وارد ماتریس شد.با تحلیل داده های به دست آمده از ماتریس با استفاده از نرم افزار میک مک، میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری هرکدام از عوامل و پراکنش عوامل از جمله پایدار و ناپایدار، مشخص و ارزیابی شده است و تمامی روندها در قالب متغیرهای استراتژیک و تعیین کننده یا متغیرهای تأثیرگذار ، متغیرهای دو وجهی، متغیرهای تأثیرپذیر یا وابسته ، متغیرهای مستقل و متغیرهای تنظیمی دسته بندی گردیدند و نهایتا براساس تحلیل های نرم افزاری صورت گرفته روندهای راهبردی موثر شناخته و مشخص شدند که عبارتنداز: ترویج هوش مصنوعی، افزایش اتصالات، ظهور مدل های نوین در کسب وکار، تهدیدات خارجی، جهانی شدن، حمایت از سرمایه فکری، تجارت جهانی، ثبات سیاسی، تغییرات گفتمانی، موزانه قوا، ارتباطات استراتژیک، افزایش رسانه های شبکه های مجازی، ارتباطات اقتصادی و ارتباطات فرهنگی و اجتماعی؛ این متغیرها به عنوان بازیگران اصلی در آینده دیپلماسی عمومی محسوب می شوند.
شناخت راهبرد رسانه های فارسی زبان بیگانه، در مدیریت تصویرِ نهاد ولایت فقیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال بیست و نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۹۴
197-228
حوزه های تخصصی:
با گسترش اهمیت رسانه ها در دیپلماسی عمومی جهانی، برخی کشورهای متخاصم اقدام به راه اندازی رسانه های فارسی زبان کرده اند. هر رسانه ای برای عملیات رسانه ای پیرامون موضوعات مدنظر خود، الگوی راهبردی دارد که براساس آن عمل می کند. این راهبردها، علاوه بر مشخص کردن هدف نهایی و جهت گیری کلان رسانه، به عنوان نقشه راهی است تا رسانه را در مسیر هدف اصلی خود قرار دهد. لذا شناخت راهبردهای عملیات رسانه ای این شبکه ها، برای مقابله با آن ها، حائزاهمیت است. دراین میان، نهاد ولایت فقیه، به عنوان یکی از نهادهای حیاتی نظام جمهوری اسلامی ایران، همواره مورد هجمه رسانه های مذکور بوده است. پژوهش حاضر با تمرکز بر نهاد ولایت فقیه، بر آن بوده تا مختصات راهبردی انگاره ارائه شده از این نهاد را ذیل شبکه های ماهواره ای فارسی زبان شناسایی و تبیین کند. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، ذیل نظریه بازنمایی، به تحلیل محتوای مضامین مرتبط با نهاد ولایت فقیه در یک بازه زمانی ده ساله (1387-1397) و در یازده رسانه فارسی زبان پرداخته است. نتایج این تحقیق نشان داد که راهبرد اصلی این رسانه ها به گونه ای است که از پنج بنیان مهم این نهاد اعتبارزدایی می کند. این راهبرد شامل اعتبارزدایی از شخص حقیقی ولی فقیه، بنیان دینی و فکری این نهاد، وجه مردمی ولایت فقیه، پشتوانه قانونی و نهایتاً جنبه کارکردی نهاد ولایت فقیه است. این اعتبارزدایی به گونه ای صورت می پذیرد که در نهایت منجر به مشروعیت زدایی از این نهاد شده و لزوم حذف آن به مخاطب القا شود.
تحلیل بازیگر در پژوهشهای راهبردی : مطالعه موردی کردستان عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۲ (پیاپی ۶۲)
155 - 186
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی بررسی مساله استقلال کردستان عراق از منظر منافع و راهبرد بازیگران اثرگذار با بهره گیری از رویکرد تحلیل بازیگر و روش مکتور است. پرسش اصلی این است که در خصوص مساله استقلال کردی در عراق چه همگرایی ها و هم پوشانی هایی در منافع و راهبردهای بازیگران کلیدی وجود دارد و این وضعیت به چه نحوی استقلال کردی را متاثر می سازد؟ در روش مکتور به تحلیل روابط بین بازیگران و ارزیابی روابط بین بازیگران و راهبردها پرداخته می شود. در این مقاله ابتدا بازیگران و راهبردهای اصلی در مساله استقلال کردی شامل 11 بازیگر اصلی و 14 راهبرد کلیدی شناسایی شد و سپس نمودارها و گراف های تولیده شده مورد تحلیل قرار گرفت. مهمترین نتایج بدست آمده در خصوص مساله استقلال کردستان شامل اثرگذارترین و اثرپذیرترین بازیگران، رقابت پذیری بازیگران در مساله استقلال کردی؛ و بیشترین حساسیت و میزان همگرایی و واگرایی بازیگران درباره راهبردهاست. نتیجه مهم اینکه حساسیت بازیگران اثرگذار و اجماع نسبی در مخالفت با تشکیل دولت کردی، تجزیه عراق و نگرانی از شکل گیری کردستان بزرگ و تشدید بی ثباتی و وخامت امنیت منطقه ای در روند شکل گیری دولت کردی به مفهوم وجود موانع جدی در مقابل کردهای عراق است.
بسترهای فروپاشی گفتمان کهن سلطنت مطالعه موردی ناکارآمدی دو وقته عدالت و آزادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۲ (پیاپی ۶۲)
187 - 216
حوزه های تخصصی:
گفتمان کهن سلطنت برای بیش از هزار سال بر عرصه سیاسی ایران استیلا داشت. در این گفتمان شاه ظل الله به عنوان دال مرکزی است؛ آزادی جایگاهی ندارد و مفهوم عدالت نیز مبتنی بر شخص شاه است. اما در عصر پیشامشروطه بتدریج ضد گفتمان کهن سلطنت در ایران شکل می گیرد. بر این اساس سوال پژوهش این است: چه زمینه هایی باعث فروپاشی گفتمان کهن سلطنت (و به طور خاص دال تهی آزادی و دال شناور عدالت) و صورتبندی آنها در قالب گفتمان مشروطه شد؟ این مقاله در پی آن است تا نشان دهد که بروز بحران و بی نظمی عمومی در ایران عصر قاجار از یک طرف و آشنایی ایرانیان با گفتمان مشروطیت در غرب و وقته گفتمانی آن چون عدالت و آزادی، زمینه حاشیه رفتن گفتمان کهن سلطنت و طرد معانی پیشین عدالت و آزادی به حوزه گفتمانگی شد. برای دستیابی به این مهم این مقاله از روش شناسی گفتمان لاکلا و موفه بهره می برد.
موئلفه های اصلی اندیشه سیاسی شیخ اسماعیل محلاتی در توجیه سازگاری دین و مشروطه خواهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۲ (پیاپی ۶۲)
217 - 250
حوزه های تخصصی:
شیخ اسماعیل محلاتی که به عالمی نواندیش در حوزه نجف مشهور بود با آغاز جنبش مشروطه خواهی و بعد از استقرار آن در ایران به همراه سایر علمای برجسته آن حوزه مانند آخوند خراسانی، مازندرانی، نایینی و طهرانی به حمایت و دفاع از مشروطه برخاست. او همزمان با دایر بودن مجلس دوره اول و حدود یک سال قبل از کتاب تنبیه الامه و تنزیه المله نائینی، رساله ای با عنوان «لئالی المربوطه فی وجوب المشروطه» نوشت که تمامی آن در دفاع از مشروطه و در پاسخ به مخالفان شرعی آن بود. دغدغه اصلی شیخ اسماعیل محلاتی چگونگی از بین بردن نظام استبدادی سپس مهار کردن و نظارت بر عملکرد حکومت بود. گفتمان اندیشه سیاسی محلاتی در این رساله حول سه محور اساسی شکل گرفته است: تحدید قدرت، قدرت ملت و دیانت و عقلانیت هر یک از مولفه های سه گانه فوق دارای عناصری می باشند که از ترکیب و هم پوشانی آنها با یکدیگر می توان به ماهیت و ذات هر مولفه پی برد. در مجموع این مولفه ها دارای یازده عنصر اساسی می باشند. این مقاله با رویکرد تاریخی وتحلیلی در تلاش است تا وجوه مختلف اندیشه های سیاسی محلاتی را در دفاع از جنبش مشروطه خواهی ایران تبیین نماید.
آسیب شناسی اقتصادی و سیاسی دولت های رانتیر در خاورمیانه، مطالعه موردی کویت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ششم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۱
139 - 177
حوزه های تخصصی:
دولت های رانتیر به دلیل وابستگی شدید به درآمدهای رانتی، در جنبه های اقتصادی و سیاسی خود دچار آسیب هایی شده اند و به نظر می رسد این آسیب پذیری خصلت لاینفک دولت های مذکور است. دولت های رانتیر در وجه سیاسی به دلیل تفکیک منابع درآمدی خود از جامعه دارای خصلتی اقتدارگرا و غیردموکراتیک می باشند. در وجه اقتصادی نیز ویژگی بارز این نوع دولت ها؛ تک محصولی، اقتصادی تورم زا همراه با بیکاری و کسری بودجه می باشد. این پژوهش با مطالعه موردی کویت، بسان دولتی رانتیر درصدد آنست به آسیب شناسی اقتصادی و سیاسی آن بپردازد. در وجه اقتصادی؛ کویت برای تنوع در اقتصاد تک محصولی خود، تلاش هایی کرده است اما همچنان بخش قابل توجهی از اقتصاد آن از درآمدهای نفتی عاید می شود. وِیژگی دولت رانتیری ازجمله کویت، توام بودن اقتصاد آن با کسری بودجه، تورم و بیکاری است. این ویژگی به زعم خود سبب شد به تدریج به سمت اقتصادی وارداتی و وابسته، گرایش پیدا کند. یافته های پژوهشی نشان می دهد عامل اصلی بی ثباتی در اقتصاد کویت، نوسانات قیمت نفت از یکسو و وابستگی شدید به درآمدهای نفت از سوی دیگر بوده است. در وجه سیاسی هم ویژگی اصلی این دولت، عدم مالیات ستانی و عدم نمایندگی است که آن را به سمت دولتی اقتدارگرا و غیردموکراتیک سوق می دهد؛ زیرا دولتمردان این کشور با حمایت های مالی درصدد خرید سیاسی و به تعویق انداختن دموکراسی هستند. به نظر می رسد با تداوم چنین بحران هایی، دولت کویت با چالش های سیاسی و اقتصادی مشهودی درآینده خود روبرو شود.
تاثیر هویت ملی و قومی بر نگرش سیاسی (مطالعه موردی شهروندان شهرستان خوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال شانزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۲)
515 - 538
حوزه های تخصصی:
بررسی نگرش سیاسی شهروندان مسئله ای است که در جامعه ما از جایگاه خاصی برخوردار است؛ چراکه نگرش ها مقدمه شکل گیری رفتارها و کنش های افراد هستند. ازسوی دیگر، موضوع اهمیت یافتن هویت های ملی و قومی در عصر جهانی شدن، مهم ترین موضوع جامعه شناسی سیاسی در محسوب می شود. در این راستا، به نظر می رسد یکی از عواملی که می تواند بر روی نگرش سیاسی افراد تاثیرگذار باشد، هویت های ملی و قومی افراد می باشد. با توجه به اینکه تاکنون داده مستند تجربی در این خصوص ارائه نشده است، سنجش هرچند اجمالی این موضوع ضروری به نظر می رسد. با توجه به این امر، هدف این پژوهش بررسی تاثیر هویت های ملی و قومی بر روی نگرش سیاسی افراد می باشد. جامعه آماری این پژوهش شهرستان خوی در استان آذربایجان غربی است که در حدود 398 نفر از افراد ساکن در این شهرستان با روش نمونه گیری سهمیه ای مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان می دهد که اولا منطبق با نظریات مید میان هویت ملی و هویتی قومی، نه تضاد، بلکه نوعی ارتباط مثبت وجود دارد که بالاتر رفتن هر کدام از آنها با تقویت هویت دیگر همراه است. ثانیا هرچند این دو نوع هویت، انطباق خوبی باهم دارند، اما تاثیرات آنها بر روی نگرش سیاسی شهروندان متفاوت می باشد. در این راستا، یافته ها حاکی از آن است درحالیکه افزایش هویت ملی باعث گرایش شهروندان به اصول گرایی می شود، اما هویت قومی احتمال تمایل افراد به گروه های سیاسی اصلاح طلب در جامعه مذکور را تقویت می نماید.
رابطه نظام اداری و توسعه سیاسی در جمهوری اسلامی ایران (با بهره گیری از الگوی نظری جاگورایب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
629 - 649
حوزه های تخصصی:
بدیهی است که هر جامعه ای برای دوام و پایداری، انتظام و پیشرفت، رفاه و امنیت خود به حکومت احتیاج دارد و حکومت نیز به سازمان ها و نظام اداری کارامد برای تحقق اهداف و رسالتش نیازمند است. ازاین رو، در صورت سالم بودن، کارایی و چابکی، نظام اداری می تواند بازو و ابزار اجرایی مؤثر و موفقیت آمیزی برای تحقق اهداف و سیاست های دولت باشد و نقش مهم و اساسی در توسعه و پیشرفت، تأمین رضایت شهروندان و حمایت آنها از نظام سیاسی ایفا کند. این تحقیق رابطه نظام اداری و توسعه سیاسی در جمهوری اسلامی ایران را بدون تأکید بر دوره خاصی، با بهره گیری از الگوی نظری جاگورایب، بررسی می کند. بنابراین سؤال اصلی آن عبارت است از: «چه رابطه ای بین نظام اداری و توسعه سیاسی در جمهوری اسلامی ایران وجود دارد؟». فرضیه آن نیز چنین تدوین شده است: «نظام اداری کارامد در جمهوری اسلامی ایران می تواند با تأثیرگذاری بر ثبات، برابری و مشارکت سیاسی موجبات رشد و تحکیم توسعه سیاسیرا فراهم آورد». با این ملاحظات، این پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی و روش جمع آوری داده ها نیز کتابخانه ای است. یافته های تحقیق نشان داد که رفع آسیب ها و تحول در نظام اداری کشور موجب افزایش ظرفیت نظام سیاسی برای پاسخگویی، برابری، ثبات و مشارکت سیاسی و متقابلاً گسترش نهادهای سیاسی و تقویت توان پاسخگویی نظام سیاسی و برابری و ثبات و مشارکت سیاسی در آن موجب سلامت و چابکی و کارامدی نظام اداری خواهد شد.
ورزش و سیاست در ایران؛ روایتی از قوم گرایی نژادگرا در بستر ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
669 - 683
حوزه های تخصصی:
ورزش مدرن همواره به عنوان ابزاری فرهنگی مورد بهره برداری سیاسی قرار گرفته است. از مهم ترین کارویژه های سیاسی- فرهنگی ورزش، جهت دهی بهافکار عمومی، نشر چهره ای کارامد از حاکمیت و در نهایت ملت سازی است. اما ورزش، صرفاً در خدمت دولت های ملی نیست، بلکه این ظرفیت را داراست تا ابزاری در دست اقلیت ها و گروه های قومی در هر سیستم سیاسی نیز باشد که از آن در جهت بیان آرمان های جدایی طلبانه و تقویت همگرایی قومی بهره ببرند. برخی جریان های قوم گرا به ویژه محافل پان ترکیست در داخل ایران نیز توانسته اند از این ابزار بهره برداری کنند. این جریان در دهه اخیر و به ویژه از سال 1388 به این سو، با صعود تیم تراکتورسازی تبریز به رقابت های جام خلیج فارس، رشته پرطرفدار فوتبال و تجمع هواداران این تیم را محملی برای بسیج سیاسی و پیشبرد اهداف خود قرار داده است. پژوهش حاضر در پی رفتارشناسی و بررسی ادبیات جریان مذکور برای عمومی سازی گفتمان قوم گرایی خواهد بود.
مطالعه عوامل اجتماعی مؤثر بر مشارکت سیاسی مردم استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
215 - 243
حوزه های تخصصی:
مشارکت سیاسی به معنای فعالیت و تلاش مردم برای سهیم شدن در ساختار قدرت سیاسی، ایجاد تعامل بین مردم و حاکمیت است که یکی از ارکان های مهم نظام سیاسی در اداره کشور تلقی می شود. استان ایلام سطح مشارکت بالاتری را در ده دوره انتخاباتی تجربه نموده است. این پژوهش قصد دارد، عوامل اجتماعی مؤثر بر مشارکت سیاسی مردم استان ایلام را بررسی نماید. روش آن، پیمایش، ابزار آن پرسشنامه بوده و از جامعه آماری ۴۱۰۹۴۹ نفر، از طریق فرمول کوکران 384 نمونه به روش خوشه ای تصادفی طبقه ای انتخاب شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که سطح مشارکت سیاسی مردم در سطح بالا (43.2) است. طبق نتایج آزمون پیرسون بین متغیر اعتماد سیاسی (0.481)، انسجام سیاسی-اجتماعی (0.445)، آگاهی اجتماعی-سیاسی (0.548)، تعلق طایفه ای-ایلی (0.583)، تعلق مذهبی (0.259)، محرومیت نسبی (0.201) مصرف رسانه های جمعی (0.643)، تعلق جناحی-سیاسی (0.465) با مشارکت سیاسی رابطه معنی داری وجود داشته و ضریب تبیین تصحیح شده برابر با 0.549 است.
آسیب شناسی سیاستگذاری در حمایت از محیط زیست بر اساس آموزه های دینی و مقررات بین المللی
منبع:
راهبرد سیاسی سال چهارم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۴
1 - 27
حوزه های تخصصی:
درعصر حاضر یکی از دغدغه های مشترک جامعه جهانی، جلوگیری ازتخریب محیط زیست و بررسی روشهای حفاظت از آن است به گونه ای که سازمان ملل یکی از مهمترین مولفه های حمایت از امنیت انسانی را امنیت زیست محیطی قلمداد کرده است؛ اهمیت این موضوع از منظر همه جوامع، به حدی است که ضرورت حفاظت از محیط زیست در اسناد مختلف داخلی، منطقه ای وبین المللی، به کرات مورد توجه وتاکید بوده است. از آنجا که تامین هدف حفاظت از محیط زیست درگرو اتخاذ یک سیاست جنایی منسجم وکارآمد در قبال جرایم زیست محیطی است، در این تحقیق با تمرکز برآسیب شناسی قوانین و سیاستهای کیفری ایران، تلاش شده تا ضمن نقد قوانین، یکی از مهمترین بخش های سیاست جنایی، یعنی سیاست کیفری در قبال جرائم زیست محیطی را مورد نقد قرارداده و در پرتو آن با درک خلاها و کاستی های سیاست کنونی، زمینه اتخاذ یک سیاست کیفری مطلوب و کارآمد فراهم شود. در این تحقیق که از طریق مطالعه کتابخانه ای و به روش توصیفی – تحلیلی صورت گرفته، مشخص شد که سیاست کیفری ایران در قبال جرائم زیست محیطی به مواردی نظیر تشتت قوانین، خلا ضمانت اجرا های کارآمد، ناکارآمدی دچار است.
بررسی چیستی و ابعاد انقلاب در آرای سیداحمد فردید
منبع:
راهبرد سیاسی سال چهارم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۴
195 - 220
حوزه های تخصصی:
انقلاب، پدیده ای ناظر به تغییرات در عرصه ی اجتماع و سیاست است که تحت تأثیر مبانی فکری قرار دارد. جریان فکری و سیاسی فردید و پیروان وی، بر اساس مبانی فکری و حکمی خود به طور خاص از آرای هایدگر ونیز ابن عربی تأثیر پذیرفته است، بر آن است که ادوار تاریخی از حیث دلالت های معنایی مندرج در آن بر اساس یکی از این اسماء قابل توضیح است. بر همین مبنا این دیدگاه بر اساس حکمت تاریخ، سعی دارد از قید و بند اومانیسم دوران مدرن رها گردیده و افقی معنوی بر اساس نسبتی جدید با خداوند و نیز وجود را طرح نماید. یکی، موضوع انقلاب است که هم به لحاظ مفهومی و هم از حیث توجه فردید به دو واقعه ی مهم مشروطه و انقلاب اسلامی حائز اهمیت است. در این نوشتار، بر اساس نگاهی گذرا به مبانی فکری فردید و به طور مشخص نگاه هستی شناسی و نیز رویکرد وی به تاریخ و آنچه وی از آن با عنوان حوالت تاریخی یاد نموده است، به بازخوانی دیدگاه وی در مورد انقلاب منظومه ی فکری وی و چالش ها و فرصت های طرح این موضوع از سوی وی به ویژه در افق امکانات پیش روی آینده و در انداختن طرحی نو در تفکر پس فردایی عالم پرداخته می شود.
عامل های مؤثر بر شکل گیری صف آرایی روسیه و عراق (2011 تا 2018)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روابط عراق و اتحاد شوروی از دهه 1970 گسترش یافت و عراق به عنوان یکی از مهم ترین متحدان این ابرقدرت در خاورمیانه (غرب آسیا) محسوب می شد. فروپاشی نظام شوروی و پایان جنگ سرد، منجر به پایان اتحاد میان عراق دوران صدام حسین و روسیه نشد و این دو کشور در دهه 1990 با وجود فرازونشیب ها به همکاری ادامه دادند؛ اما حمله ایالات متحد آمریکا به عراق و سرنگونی رژیم بعث در سال 2003 نقطه پایانی بر اتحاد روسیه و عراق بود. بدین ترتیب در سال های 2003 تا 2011 شاهد ایفای نقش حداقلی روسیه در عراق پس از صدام بودیم. به نظر می رسد با شروع خیزش های عربی و سرایت ناآرامی ها به سوریه و سپس عراق و به دنبال آن اشغال بخش وسیعی از سرزمین عراق توسط داعش، صف آرایی جدیدی میان روسیه و عراق شکل گرفته است. بنابراین این پرسش مطرح می شود که چه تحول هایی بر شکل گیری صف آرایی میان روسیه و عراق بین سال های 2011 تا 2018 تأثیر گذشته است. فرضیه نوشتار این است که خیزش های عربی (2011) و به دنبال آن تحول های منطقه خاورمیانه، به ویژه بحران سوریه موجب شکل گیری تهدیدهای داخلی و خارجی علیه امنیت وجودی دولت مرکزی عراق شد؛ در برابر چنین تهدیدهایی ایالات متحد آمریکا (در دوره اوباما) به عنوان مهم ترین و قدرتمندترین متحد عراق، بی میل به همکاری و حمایت حداکثری از دولت عراق بود؛ بنابراین در شرایطی که ادراک رهبران روسیه نسبت به جایگاهشان در نظام بین الملل در مقایسه با دهه 1990 و 2000 تغییر یافته است، تحول های منطقه خاورمیانه و نظام بین الملل فرصتی مناسب را پیش روی روسیه نهاد تا بار دیگر در عراق نقش آفرینی کند.
از تلاش برای ائتلاف تا تیرگی مناسبات؛ تحول روابط ایران و روسیه در سده هفدهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرایند همسایگی ایران و روسیه در نیمه سده شانزدهم آغاز و تا اواخر همان سده عملی شد. در این فاصله دو طرف دیپلماسی را با پشتوانه دشمنان مشترک و انگیزه های تجاری به کار گرفتند. از دهه های نخست همسایگی نشانه های توسعه طلبی روس ها در زمین های قفقازی ایران آشکار شد. قلمروی که در بخش عمده دوره یادشده در اشغال عثمانی بود. در نیمه اول سده هفدهم با بازیابی حاکمیت ایران بر قلمرو قفقازی اش و تداوم تکاپوهای روسیه در رخنه به داغستان و گرجستان، ظرفیت های تنش آشکار شد. با این حال، توازن قوای دو طرف مانع بحرانی شدن شرایط بود. این وضعیت تا قدرت گیری پتر در واپسین سال های سده هفدهم ادامه داشت. در این نوشتار کوشیدیم که تحول روابط ایران و روسیه از تلاش برای همکاری نظامی تا بروز درگیری های مستقیم و غیرمستقیم در سده هفدهم را بررسی کنیم. روش نوشتار، توصیفی تحلیلی بر مبنای تحلیل داده های استخراج شده از منابع دست اول و پژوهش های معتبر است. در این نوشتار می کوشیم به این پرسش پاسخ دهیم که چرا در فرایند شکل گیری روابط ایران و روسیه با وجود پیشران های همکاری، ظرفیت های تنش به بروز درگیری هایی بین دو طرف منجر شد؟ نتیجه این بررسی نشان می دهد که روسیه درسده هفدهم قدرت رویارویی مستقیم با ایران را نداشت. در نتیجه، در حاشیه خزر از تحرک های آزاردهنده اتباع خویش به ویژه قزاق های دُن بهره می برد و در موضوع های قفقازی نیز با برقراری ارتباط و جذب حاکمان محلی، به ویژه ناراضی ها از ایران و قلعه سازی در زمین های حائل بین قلمرو خویش و ایران مشغول پیشروی بود. هدف اصلی روسیه تسلط بر بخش راهبردی راهروی شمال جنوب در دریا و خشکی بود.
راهبرد نظامی دفاعی ایران در برابر شکل گیری ائتلاف نظامی عربی در منطقه خلیج فارس با تأکید بر مقوله های امنیتی
منبع:
راهبرد سیاسی سال چهارم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
41 - 64
حوزه های تخصصی:
در سال های منتهی به سال 2020 میلادی، منطقه ژئوپلیتیکی جنوب غرب آسیا متأثر از برخی عوامل ژئوپلیتیکی مثل تلاش برخی کشورهای عربی برای شکل دهی به یک ائتلاف نظامی عربی آبستن تحولات فراوانی شد که زمینه های تنش و درگیری را در منطقه افزایش داده است. ائتلاف نظامی عربی مورد اشاره که متأثر از زمینه های ژئوپلیتیکی در منطقه طرح ریزی و دنبال می شود، این سئوال را در ذهن ها ایجاد کرده است که تهدیدهای امنیتی برآمده از این تلاش ها علیه امنیت جمهوری اسلامی ایران چیست و راهبرد نظامی دفاعی ایران در برابر چنین تلاش هایی چگونه باید باشد؟ پژوهش حاضر که برمبنای نظریه نو واقع گرایی، به شناسایی و تحلیل عوامل ژئوپلیتیکی مؤثر بر این ائتلاف نظامی پرداخته، تلاش کرده است تا متناسب با شرایط موجود به کنکاش در رابطه با مناسب ترین راهبردهای برخورد جمهوری اسلامی ایران در برابر شکل گیری چنین ائتلافی بپردازد. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که مقامات ایرانی لازم است ضمن افزایش توانمندی های نظامی دفاعی در برابر هر گونه تهدید از سوی کشورهای حاشیه خلیج فارس، همچنین تلاش کنند تا با بهره برداری از فرصت های دینی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی نسبت به کاهش زمینه های تنش در خلیج فارس و اعتمادزایی دوطرفه اقدام کنند.
تأثیر خیزش چین بر نظم مالی بین المللی(2008-2018)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از جنگ جهانی دوم، ایالات متحده آمریکا و شرکای آن یک نظم بین المللی چندجانبه بر محور فضای باز اقتصادی، نهادهای چندجانبه، همکاری امنیتی و همبستگی دمکراتیک با هدف تثبیت نظم اقتصادی جهانی، تقویت همکاری و حمایت از تجارت آزاد را سازمان دهی کردند که از آن با عنوان نظم برتون وودز یاد می شود. در این میان رشد پرشتاب اقتصادی چین پس از دهه 1980و اتخاذ سیاست های اقتصادی عمل گرایانه در سطح بین المللی، به ویژه پس بروز بحران مالی سال 2008، مبادلات تجاری ومالی جهانی و نظم اقتصادی برتن وودز را به شدت تحت تأثیر قرار داده است که هدف این مقاله نیز بررسی ابعاد تأثیر گذاری ظهور این قدرت جدید و اقدامات آن، بر نظم مالی بین المللی است. مقاله نشان می دهد که چین از طریق مشارکت فعال در نظم جهانی لیبرال، در راستای تقویت جایگاه خود در نظم نهادی مالی بین المللی حرکت کرده که نتیجه آن به چالش کشیده شدن موقعیت مسلط ایالات متحده در نظم مالی بین المللی بوده است. مقاله افزایش نفوذ چین در رویه های رسمی و غیررسمی تصمیم گیری در صندوق بین المللی پول، اضافه شدن یوآن به سبد حق برداشت مخصوص (SDR) این صندوق، توافقات گسترده مبادلات دوجانبه ارزی چین با دیگر کشورها بر مبنای یوآن،ایجاد پترو یوآن در برابر پترو دلار و حضور فعال پکن در سیاست گذاری در نهاد مالی گروه 20 را به عنوان شواهد این تحول در نظم مالی بین المللی بررسی و تحلیل کرده و نشان داده است که سمت وسوی این تغییر در مسیر ظهور تدریجی یک نظم مالی بین المللی جدید با برجسته تر شدن ویژگی های چینی در آن و نه تغییر بنیادین نظم مالی بین المللی است.
ممنوعیت پیوسته سازی سرزمینی و نظریه جدایی چاره ساز در بحران کریمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصل حق مردم به تعیین سرنوشت خود از قواعد بنیادین حقوق بین الملل است، این اصل در حقوق بین الملل موضوعه دربرگیرنده نفی اشغالگری و استعمارزدایی است. اما نظریه ای نیز به نام جدایی چاره ساز مطرح شده است که در صورت به دست آوردن شرایط و به عنوان آخرین راهکار، برای گروه های جمعیتی در درون یک کشور امکان توسل به جنبه خارجی حق تعیین سرنوشت وجود دارد. اما بعضی کشورها نیز با توسل به نظریه جدایی چاره ساز در عمل، سرزمین کشورهای دیگر را اشغال و مناطقی از آن کشور را تجزیه می کنند و به طور رسمی یا عملی به کشور خود پیوسته می سازند. از این رو، نوعی تضاد و تنش میان ممنوعیت پیوست سرزمینی به عنوان یک قاعده آمره حقوق بین الملل که از حق تعیین سرنوشت نیز تأثیر می پذیرد با نظریه جدایی چاره ساز، پدیدار شده است. در این میان، دولت روسیه با توسل به نظریه جدایی چاره ساز، شبه جزیره کریمه را از اوکراین جدا و به خاک خود ملحق کرده است. با وجود این، این پرسش مطرح می شود که آیا جدایی کریمه از اوکراین جدایی چاره ساز بوده یا نوعی اکتساب سرزمین به زور در پوشش آیین جدایی چاره ساز است ؟ در پاسخ، این فرضیه مطرح می شود که منع اشغال و ممنوعیت پیوسته سازی سرزمینی از قواعد آمره حقوق بین الملل و مصادیق حق تعیین سرنوشت هستند و نظریه جدایی چاره ساز نمی تواند خدشه ای به این قواعد وارد سازد.
مساله ی «مشروعیت» در اندیشه و کارنامه ی اسلام گرایانِ پیرو ولایت فقیه در افغانستان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۹۱
101 - 124
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اسلام سیاسی ولایت فقیهی (خط امامی) در افغانستان است. به این ترتیب به تشریح این فرضیه خواهیم پرداخت که در افغانستان، اسلام گرایانِ پیرو نظریه ی ولایت فقیه در سه دهه ی پایانی قرن بیستم، هرچند در مشروعیت زدایی از مخالفان توفیقاتی داشتند، اما در امر مشروعیت سازی نهایتا ناکام ماندند. یافته های پژوهش که در چارچوب روش تحلیل «تاریخ فکری» هیوز انجام می شود، نشان می دهد که اسلام گرایان ولایت فقیهی در افغانستان، در زمینه های تاریخی، اعتقادی، سیاسی و بیرونی معطوف به مساله ی مشروعیت قد علم کردند و در حوزه ی مشروعیت زدایی و مشروعیت سازی روندهای خاصی را پیمودند. آنان در رشد آگاهی فکری شیعیان و افزایش نقش سیاسی ایشان، تاثیرات مهمی برجای گذاشتند و در رابطه با «صدور انقلاب» و معرفی «ولایت فقیه» در افغانستان گام های مهمی برداشتند. درعین حال، در برخی موارد به دلیل بی تجربگی و خودمحوری، در محاق جنگ های درون فرقه ای قرار گرفتند و در خلق مشروعیتی پایدار ناکام ماندند.
نسبت میان حاکمیت الهی و حق حاکمیت انسان در پذیرش یا عدم پذیرش اراده ی تشریعی خداوند(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از مبانی مهم مردم سالاری اسلامی، مقوله ی حق حاکمیت انسان و حق تعیین سرنوشت اوست. مساله ی اصلی پژوهش این است که آیا حق حاکمیت و تعیین سرنوشت انسان در منظومه ی معارف اسلامی این اجازه را به افراد می دهد تا خارج از چارچوب اراده ی الهی و مستند به حق خود، تشکیل حاکمیت دهند؟ بررسی این مساله با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از تحلیل مفهوم حق نشان می دهد که در نظام حقوقی اسلام، حق، لزوماً در جهت فعلیت دادن به استعدادهای موجود صاحب حق پدیدار می شود و منشأ آن نیز اراده ی الهی است. لذا هیچ حقی، از جمله حق تعیین سرنوشت، نمی تواند با غایت استکمالی عالم معارض باشد. به عبارت دیگر، استیفای حق تعیین سرنوشت نمی تواند نتیجه ای هم چون عدم پذیرش اراده ی الهی و مقررات شریعت را موجب شود. حق حاکمیت انسان ذیل آزادی تشریعی او معنا پیدا می کند نه آزادی تکوینی. اگرچه انسان ها تکویناً آزاد و مختارند تا برای زندگی اجتماعی خود هر جهتی را انتخاب کنند، ولی تشریعاً چنین حقی ندارند.