آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۲

چکیده

فرایند همسایگی ایران و روسیه در نیمه سده شانزدهم آغاز و تا اواخر همان سده عملی شد. در این فاصله دو طرف دیپلماسی را با پشتوانه دشمنان مشترک و انگیزه های تجاری به کار گرفتند. از دهه های نخست همسایگی نشانه های توسعه طلبی روس ها در زمین های قفقازی ایران آشکار شد. قلمروی که در بخش عمده دوره یادشده در اشغال عثمانی بود. در نیمه اول سده هفدهم با بازیابی حاکمیت ایران بر قلمرو قفقازی اش و تداوم تکاپوهای روسیه در رخنه به داغستان و گرجستان، ظرفیت های تنش آشکار شد. با این حال، توازن قوای دو طرف مانع بحرانی شدن شرایط بود. این وضعیت تا قدرت گیری پتر در واپسین سال های سده هفدهم ادامه داشت. در این نوشتار کوشیدیم که تحول روابط ایران و روسیه از تلاش برای همکاری نظامی تا بروز درگیری های مستقیم و غیرمستقیم در سده هفدهم را بررسی کنیم. روش نوشتار، توصیفی تحلیلی بر مبنای تحلیل داده های استخراج شده از منابع دست اول و پژوهش های معتبر است. در این نوشتار می کوشیم به این پرسش پاسخ دهیم که چرا در فرایند شکل گیری روابط ایران و روسیه با وجود پیشران های همکاری، ظرفیت های تنش به بروز درگیری هایی بین دو طرف منجر شد؟ نتیجه این بررسی نشان می دهد که روسیه درسده هفدهم قدرت رویارویی مستقیم با ایران را نداشت. در نتیجه، در حاشیه خزر از تحرک های آزاردهنده اتباع خویش به ویژه قزاق های دُن بهره می برد و در موضوع های قفقازی نیز با برقراری ارتباط و جذب حاکمان محلی، به ویژه ناراضی ها از ایران و قلعه سازی در زمین های حائل بین قلمرو خویش و ایران مشغول پیشروی بود. هدف اصلی روسیه تسلط بر بخش راهبردی راهروی شمال جنوب در دریا و خشکی بود.

تبلیغات