مقالات
حوزه های تخصصی:
با شیوع بیماری «کرونا» و سپس بحران همه گیری آن، اخبار مربوط به این بیماری ویروسی در صدر عموم رسانه های جهان قرارگرفته و تبدیل به موضوع مهم روز شد. تا قرن 21 میلادی که موجی از بیماری هایی با ویژگی های مشابه نظیر «سارس»، «آنفلوانزای خوکی» و «مرس» در مناطقی از جهان گسترش یافت، درکی درخور از موضوعات این چنینی وجود نداشت. حقوق بین الملل به عنوان حقوق حاکم بر جامعه جهانی، وظیفه وضع قواعدی را جهت تنظیم مناسبات فرامرزی میان واحدهای سیاسی عهده دار است ولی تعاریف قدیمی از این شاخه از حقوق، باتوجه به توسعه دامنه موضوعات و تابعان آن جامعیت خود را ازدست داده بود لذا دچار تحول گردید. در آثارجدید حقوق بین الملل ضوابطی برای تعیین مکلفان جدید مطرح شده ولی تاکنون ملاک و ضابطه ای برای موضوعات نوظهورآن بیان نشده است؛ که موضوع بحث ما دراین پژوهش حول همین موضوع است چراکه به نظرمی رسد رسیدن ویروس کرونا به مرحله پاندمی امکان چنین کاری را فراهم ساخته باشد. اصولاً این واقعه به ما نشان داد که باید به تنظیم قواعدی فراتراز حاکمیت کشورها پرداخت که درمواردی نظیراین، نه تنها برای کشورها، بلکه برای کلیه بازیگران صحنه بین الملل، الزام آور تلقی شود؛ همان گونه که در برخورد با مسائلی نظیر «حقوق بشر» و «حقوق محیط زیست» شاهد چنین توسعه ای بوده ایم.
تکنوکراسیِ فناورانه: بازنماییِ نظری «دیپلماسی علم و فناوری» در زمانه اپیدمی کرونا
حوزه های تخصصی:
با توجه به تحولات بین المللی، دیگر دولت ها بازیگران اصلی نظام بین الملل تلقی نمی شوند، علاوه بر دولت ها سایر بازیگران غیر رسمی از جمله دانشگاه ها و سازمان های بین المللی که بنیانی علمی دارند-از جمله سازمان بهداشت جهانی(WHO)- در سیاست گذاری های جهانی اثرگذار می باشند. از جهتی امروزه شاهد تحریم های یک جانبه و چندجانبه علیه کشورهایی چون ایران هستیم و بهره برداری از مکانیسم های بین المللی برای رفع چنین محدودیت هایی بالاخص در وضعیت همه گیریِ جهانی کروناویروس بیش از پیش ضروری به نظر می رسد. از آنجایی که در وضعیتِ پاندمیِ کروناویروس، دولت ها ملی عمل می کنند اما ویروس مرز نمی شناسد لذا اتخاذ یک پلتفرم مبتنی بر همکاری جهانی لازم به نظر می رسد. این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی-تحلیلی محسوب می گردد و از روش کتابخانه ای و با استفاده از رویکردهای مختلف جهت تبیین موضوع استفاده می شود. در این پژوهش سعی بر آن است تا به عمده ترین فرصت ها و چالش هایی که «دیپلماسی علم» در اختیار کشورها قرار می دهد پرداخته شود؛ نهایتا واکاوی چیستی، چرایی و اهمیت دیپلماسی علم و فناوری برای ایجاد و تقویت سیستم های سلامت یکپارچه و نیز ظرفیت سازی برای آمادگی در مقابل بحران ها، دسترسی عادلانه و همگانی به خدمات بهداشتی با کیفیت، مهمترین هدف این نگاره در نظر گرفته می شود.
راهبرد نظامی دفاعی ایران در برابر شکل گیری ائتلاف نظامی عربی در منطقه خلیج فارس با تأکید بر مقوله های امنیتی
حوزه های تخصصی:
در سال های منتهی به سال 2020 میلادی، منطقه ژئوپلیتیکی جنوب غرب آسیا متأثر از برخی عوامل ژئوپلیتیکی مثل تلاش برخی کشورهای عربی برای شکل دهی به یک ائتلاف نظامی عربی آبستن تحولات فراوانی شد که زمینه های تنش و درگیری را در منطقه افزایش داده است. ائتلاف نظامی عربی مورد اشاره که متأثر از زمینه های ژئوپلیتیکی در منطقه طرح ریزی و دنبال می شود، این سئوال را در ذهن ها ایجاد کرده است که تهدیدهای امنیتی برآمده از این تلاش ها علیه امنیت جمهوری اسلامی ایران چیست و راهبرد نظامی دفاعی ایران در برابر چنین تلاش هایی چگونه باید باشد؟ پژوهش حاضر که برمبنای نظریه نو واقع گرایی، به شناسایی و تحلیل عوامل ژئوپلیتیکی مؤثر بر این ائتلاف نظامی پرداخته، تلاش کرده است تا متناسب با شرایط موجود به کنکاش در رابطه با مناسب ترین راهبردهای برخورد جمهوری اسلامی ایران در برابر شکل گیری چنین ائتلافی بپردازد. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که مقامات ایرانی لازم است ضمن افزایش توانمندی های نظامی دفاعی در برابر هر گونه تهدید از سوی کشورهای حاشیه خلیج فارس، همچنین تلاش کنند تا با بهره برداری از فرصت های دینی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی نسبت به کاهش زمینه های تنش در خلیج فارس و اعتمادزایی دوطرفه اقدام کنند.
واکاوى الگوى سیاست خارجى کشور بحرین
حوزه های تخصصی:
کشور بحرین یکى از کشورهاى کوچک اما پر اهمیت در منطقه خلیج فارس است که على رغم اینکه 70 درصد جمعیت آن را شیعیان تشکیل مى دهند تحت حکومت 30 درصد جمعیت سنى قرار دارد و سالهاست که رژیم آل خلیفه بر این کشور حکومت مى کنند. سیاست خارجى این کشور و ساختارهاى شکل دهنده به آن موضوعى است که در آثار پژوهشى مختلف چندان دقیق مورد بررسى قرار نگفته است لذا در این مقاله بر آن هستیم که به طور دقیق به واکاوى ساختارهاى شکل دهنده به سیاست خارجى این کشور بپردازیم .سوال اصلى که در این پژوهش به دنبال پاسخ به آن هستیم این است که مهمترین ساختارهاى شکل دهنده به سیاست خارجى تعاملى-تقابلى بحرین چه ساختارهایى هستند و الگوى حاکم بر سیاست خارجى این کشور چیست؟ فرضیه مطرح شده در پاسخ به سوال مزبور نیز این است که ساختارهاى جمعیتى-فرهنگى، اقتصادى، نظامى-امنیتى و سیاسى ویژه بحرین سبب به وجود آمدن تضاد ها و تعاملاتى در عرصه روابط خارجى این کشور شده اند و سبب شده اند که سیاست خارجى این کشور در بردارى از تعامل تا تقابل شکل گیرد. روش مورد استفاده در این پژوهش روش تبیینى است و در راستاى گردآورى داده ها از مهمترین اسناد موجود در کتابخانه ای،اندیشکده ها و همین طور روش پیمایش کیفى بهره گرفته شده است.
هژمونیک گرایی و رویکردهای سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا بر مبنای معانی سه گانه هژمونی
حوزه های تخصصی:
مفهوم هژمونی از جمله مفاهیمی است که امروزه در ادبیات نظری روابط بین الملل کاربرد وسیعی یافته است. کاربرد وسیع مفهوم هژمونی در نوشته ها و ادبیات تئوریک روابط بین الملل من را برآن داشت تا ضمن تبارشناسی مفهوم لغوی و تئوریک هژمونی، به تحلیل ماهیت هژمونیک گرایی ایالات متحده آمریکا در عرصه ی نظام بین الملل پساجنگ سرد در عرصه نظری و عملی بپردازم. دغدغه اصلی این نوشتار آن است که بر مبنای رویکردهای سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا، ماهیت هژمونیک گرایی آن کشور در نظام بین الملل پساجنگ سرد چگونه قابل تحلیل است. در پاسخ برآنم که با تمرکز بر رویکردهای سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا و معانی سه گانه هژمونی، ماهیت هژمونیک گرایی آن کشور در نظام بین الملل پساجنگ سرد عبارتست از هژمونی کیندلبرگری، رویکرد ویلسونی در دوره بیل کلینتون؛ هژمونی یونانی، رویکرد جکسونی در دوره جورج بوش؛ هژمونی گرامشیانی، رویکرد جفرسونی در دوره باراک اوباما و هژمونی یونانی، رویکرد هامیلتونی در دوره دونالد ترامپ. لذا در این راستا با استفاده از روش کتابخانه ای با توجه به رویکرد توصیفی تحلیلی به تبیین موضوع مذکور خواهم پرداخت.
تاثیر ارتقاء سیاست گذاری های انرژی های فسیلی در افزایش امنیت جمهوری اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
انرژی در حیات اقتصاد صنعتی جوامع، نقش زیربنایی ایفاء می کند، هرگاه انرژی به مقدار کافی در دسترس باشد، توسعه اقتصادی نیز میسر خواهد بود. سیاست خارجی و سیاست بین الملل تحت تاثیر عوامل مختلفی شکل می گیرد. از جمله الزامات توسعه در کشور اتخاذ دیپلماسی مناسب در راستای تامین امنیت انرژی است. بی تردید منابع فسیلی نقشی انکار ناشدنی را در توسعه صنعت و به طبع آن رشد جوامع ایفا کرده اند. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی در صدد پاسخ به این سوال است که بهبود سیاست گذاری در حوزه انرژی(سوخت های فسیلی)چه تاثیری در امنیت ایران دارد؟ سوخت های فسیلی و دسترسی پایدار به این منابع در قالب امنیت انرژی از مهم ترین عوامل در سنجش قدرت کشورها در نظام بین الملل محسوب می شود، بنابراین در این مقاله سعی بر این است که با به کارگیری نظریه نئومرکانتیلیسم در بخش انرژی و نیز نظریه مدل های تصمیم گیری در بخش سیاستگذاری به اثبات فرضیه ایران می تواند با تنوع بخشی به سبد انرژی های اولیه و بهره گیری از انرژی های تجدیدپذیر، امنیت را ارتقاء بخشد، رسید.
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و نظریه اسلامی روابط بین الملل: گذار از نظریه های غربی
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران تحولی جدی در روابط بین الملل پدید آورد. با این تحول، نظریه های رایج در روابط بین الملل از تحلیل سیاست خارجی ایران عاجز ماندند. زیرا با پیروزی انقلاب اسلامی عنصر جدیدی به نام مذهب وارد عرصه سیاست خارجی شد. عاملی که هیچکدام از نظریه های مذکور قادر به تحلیل نقش آن نبودند. برای رفع این نقیصه از مناظره چهارم روابط بین الملل نظریه سازه انگاری متولد شد. ولیکن از آنجا که دارای مبانی غربی است قادر به تحلیل سیاست خارجی ایران در همه عرصه های روابط بین الملل نیست. سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با رویکردی اسلامی، انتقادی و تجدید نظرطلب نیازمند ارائه نظریه ای بومی و اسلامی است. در این راستا، نظریه اسلامی روابط بین الملل بهترین دریچه برای تحلیل و تبیین سیاست خارجی ایران در راستای امت محوری و استقرار نظم جهانی عادلانه می باشد. این پژوهش با شناسایی اصول 14 گانه نظریه اسلامی روابط بین الملل در پی پاسخ به این پرسش اساسی است که چگونه کاربست نظریه اسلامی روابط بین الملل برای تحلیل و تبیین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران امکان پذیر است؟
آینده حضور آمریکا در خلیج فارس در پرتو تحولات نظام موازنه قدرت در منطقه
حوزه های تخصصی:
خلیج فارس بنا به موقعیت ژئوپلیتیک آن از دیرباز مورد توجه قدرت های جهانی بوده و امروزه نیز به عنوان یکی از مهمترین مناطق جهان نقش به سزایی در تولید انرژی ایفا می نماید، بنابراین تلاش برای اعمال نفوذ در این منطقه به یکی از سیاست های راهبردی قدرت های جهانی تبدیل گردیده و حضور ایالات متحده در منطقه در همین راستا تبئین گردیده است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که، راهبرد آتی ایالات متحده وآینده حضور این دولت در منطقه خلیج فارس بر چه اساسی خواهد بود. نتیجه آنکه؛ به نظر می رسد سیاست ایالات متحده در منطقه خلیج فارس، در حال تغییر باشد و سیاستمداران آمریکایی قصد دارند با اتخاذ رویکردی جدید به جای استفاده از سیاست هایی که بیشتر برایشان هزینه های سنگین به بار آورده و موجب از بین رفتن سرمایه های این کشور گردیده است، سیاست هایی را در پیش گیرند که علاوه بر تأمین منافع بلندمدت آنها، مشکلات داخلی ناشی از سیاست خارجی را حل و فصل نماید. از همین رو پیشنهاد می شود جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از بازیگران اصلی منطقه خلیج فارس با استفاده از ظرفیت های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و با بهره گیری از الزامات پیش روی به دنبال ایفای نقش موثرتری در منطقه باشد.
موانع روشنفکران مشروطه در زمینه سازی حوزه عمومی به عنوان مقدمه ای برای دموکراسی ایران
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش سعی بر آن است تا نقش روشنفکران دوران مشروطه در شکل گیری حوزه عمومی را بررسی کرده و به ایران پرسش پاسخ دهد که چرا روشنفکران ایرانی نتوانسته اند فرهنگ گفت وگوی، انتقادی را به عنوان مقدمه ای برای دموکراسی در ایران به پدیده ای همگانی به تعبیرها بر ماس تبدیل کنند؟ یافته های این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی، توصیفی و با بهره گیری از گردآوری کتابخانه ای به این نتیجه رسیده است که سرشت خودکامه حکومت در ایران قدرت قدرتمندان در به کرسی نشاندن آرای خود، تسلط مداری و پرداختن به فرعیات و ظواهر به جای اصل و بنیان توسط روشنفکران این دوره تاریخی (مشروطه) مانع از آن شد تا فرهنگ گفت وگو، انتقادی مقدمه همگانی برای دمکراسی در ایران شود.
آینده پژوهی روابط همگرایانه یا واگرایانه ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا تا سال 2030 در مسائل مهم بین الملل
حوزه های تخصصی:
منافع ملی جوهره اصلی سیاست بین الملل و قدرت نیز ابزار اصلی در نیل به اهداف محسوب می شود. توجه به روابط ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا و بررسی مواضع آن ها لازم و ضروری می باشد. در پژوهش حاضر که از لحاظ طرح تحقیق، آینده نگر است، پس از انجام تجزیه و تحلیل های لازم روی مواضع مقامات و سیاستمداران اروپایی و آمریکایی و انجام تحلیل محتوا، در 3 بخش کلی به 9 عنوان سناریونگاری در رابطه با زمینه های همگرایی و واگرایی دو قدرت بزرگ تا سال 2030 پرداخته شده است. بخش های کلی سناریونگاری شده عبارتند از: تحولات آینده ساختار نظام بین الملل، تروریسم و سلاح های کشتارجمعی، خاورمیانه و روند صلح اعراب و اسراییل. نتایج نشان داد که ابعاد همگرایانه و واگرایانه در روابط اتحادیه اروپا با آمریکا بستگی به حوزه منافع آن ها دارد. حوزه هایی که دارای منافع مشترک هستند شاهد همگرایی و حوزه هایی که منافعی متعارض دارند، شاهد واگرایی خواهیم بود.