مقالات
حوزه های تخصصی:
درعصر حاضر یکی از دغدغه های مشترک جامعه جهانی، جلوگیری ازتخریب محیط زیست و بررسی روشهای حفاظت از آن است به گونه ای که سازمان ملل یکی از مهمترین مولفه های حمایت از امنیت انسانی را امنیت زیست محیطی قلمداد کرده است؛ اهمیت این موضوع از منظر همه جوامع، به حدی است که ضرورت حفاظت از محیط زیست در اسناد مختلف داخلی، منطقه ای وبین المللی، به کرات مورد توجه وتاکید بوده است. از آنجا که تامین هدف حفاظت از محیط زیست درگرو اتخاذ یک سیاست جنایی منسجم وکارآمد در قبال جرایم زیست محیطی است، در این تحقیق با تمرکز برآسیب شناسی قوانین و سیاستهای کیفری ایران، تلاش شده تا ضمن نقد قوانین، یکی از مهمترین بخش های سیاست جنایی، یعنی سیاست کیفری در قبال جرائم زیست محیطی را مورد نقد قرارداده و در پرتو آن با درک خلاها و کاستی های سیاست کنونی، زمینه اتخاذ یک سیاست کیفری مطلوب و کارآمد فراهم شود. در این تحقیق که از طریق مطالعه کتابخانه ای و به روش توصیفی – تحلیلی صورت گرفته، مشخص شد که سیاست کیفری ایران در قبال جرائم زیست محیطی به مواردی نظیر تشتت قوانین، خلا ضمانت اجرا های کارآمد، ناکارآمدی دچار است.
آیونز و همگرایی امنیتی در منطقه اقیانوس هند: زمینه ها و چالش ها
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر منطقه گرایی جهت بهره برداری از ظرفیت کشورهای عضو برای دستیابی به اهداف و منافع مشترک از اهمیت بسزایی برخوردار شده است. بگونه ای که در مناطق مختلف جهان شاهد ظهور سازمان ها و نهادهای مختلف منطقه ای هستیم. در همین ارتباط، ابعاد گوناگون اهمیت منطقه اقیانوس هند سبب شده است، تا تامین امنیت این منطقه در دستور کار دولت های ساحلی نظیر جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد و در نتیجه نهادهایی جهت امنیت سازی منطقه ای ایجاد گردد. از جمله نهادهایی که در راستای تامین امنیت دریایی در منطقه اقیانوس هند شکل گرفته است آیونز می باشد. با توجه به این موضوع، سوال اصلی پژوهش بر این مبنا شکل گرفته است که علل و زمینه های همگرایی امنیتی کشورهای عضو آیونز کدامند و این کشورها در توسعه همکاری منطقه ای با چه چالش ها و محدودیت هایی مواجه هستند؟ روش پژوهش تحلیلی- تبیینی است و از رهیافت نظری همگرایی جهت تبیین موضوع استفاده شده است. فرضیه اصلی بر مبنای این انگاره قرار گرفته است که درک یکسان نسبت به مسائل منطقه ای و همچنین نگرانی ها و موضوعات مشترک محیطی و منطقه ای زمینه همگرایی کشورها و نهایتا تاسیس آیونز را فراهم ساخته است.
نقش طالبان بر تولید و تجارت مواد مخدر در افغانستان
حوزه های تخصصی:
افغانستان بزرگ ترین تولیدکننده مواد مخدر در جهان است و علیرغم اینکه کشوری است که محصور در خشکی بوده و فاقد منابع و ذخایر معدنی است ولی با وجود این شرایط، در منطقه از جایگاه مهمی برخوردار است؛ از جمله همسایگی با قدرت های جهانی مثل چین و روسیه و مجاورت با قفقاز که افغانستان را به یکی از مناطق مهم برای دستیابی به اهداف گروه های تروریستی و کشورهایی همچون آمریکا تبدیل کرده است. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی نقش گروه تروریستی طالبان در حمایت از تولید خشخاش و مواد مخدردر افغانستان پرداخته است. در افغانستان گروه های تروریستی مختلفی فعالیت می کنند. اکثر این گروه های تروریستی از درآمدهای به دست آمده از تولید و قاچاق مواد مخدر در راستای اهداف تروریستی خود استفاده می کنند. مهم ترین گروه های تروریستی فعال در افغانستان طالبان، داعش و القاعده هستند که در این پژوهش، ضمن اشاره به نقش گروه تروریستی طالبان در حمایت از تولید خشخاش و مواد مخدر در افغانستان و میزان زمین های زیر کشت خشخاش در مناطق تحت کنترل این گروه ، تأثیر تجارت مواد مخدر بر فعالیت طالبان در افغانستان تبیین و مورد بررسی علمی قرار خواهد گرفت.
بررسی عوامل تاثیر گذار بر سیاستگذاری خارجی و امنیتی آمریکا در دوران دونالد ترامپ در حوزه بین الملل
حوزه های تخصصی:
با روی کار آمدن ترامپ در آمریکا شاهد تغییرات در سیاست خارجی این کشور در حوزه بین الملل بودیم یکی از عوامل داخلی موثر در پیروزی ترامپ حمایت گسترده سفیدپوستان طبقه کارگر بود که همواره در آمریکا مغفول می مانند و عامل موثر دیگر وضعیت اقتصادی موجود در آمریکا در زمان انتخابات بود. بهره برداری از شرایط نامطلوب اقتصادی و طرح شعار احیای عظمت آمریکا بخش زیادی از بدنه جامعه آمریکا را مجذوب خود نموده .بنابراین سؤال اصلی این مقاله که به روش توصیفی و تحلیلی مباشد این است که مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر سیاستگذاری خارجی و امنیتی آمریکا چیست؟ شخصیت سنجی ترامپ، ارزیابی مواضع سیاست خارجی، تحلیل نحوه تعامل وی با نهادهای سیاستگذاری خارجی و نیز تحولات درونی آنها، به عنوان فرضیه استدلال می شود که ویژگی های شخصیتی ترامپ، موجب ارتقاء جایگاه «متغیر فردی» بر دیگر عوامل تأثیرگذار سیاست خارجی آمریکا یعنی، متغیرهای سیستمی، بوروکراتیک، اجتماعی و نقشی شده است. پوپولیسم اقتدارگرایانه»، «خودشیفتگی»، «انتقام جویی» و «ناسازگاری» ویژگی های برجسته شخصیت ترامپ است که «خودمحوری» نهفته در او را آشکار می سازد؛ این ویژگی های فردی ترامپ وزن و نسبت میان نهادهای بوروکراتیک سیاست خارجی را تحت تأثیر قرار داده و اینک نهادهایی کاملاً همسو با نظرات رئیس جمهور شکل گرفته است.
برسازه گرایی، مدرنیته غربی و سیاست خارجی زمانه هاشمی رفسنجانی
حوزه های تخصصی:
مسئله نوشتارِ پیش رو، آزمودن نسبت بین «مولفه های منبعث از مدرنیته غربی» در فرهنگ سیاسی ایرانِ پسا-انقلاب اسلامی و «سیاست خارجی زمانه هاشمی رفسنجانی» است. با روی کار آمدن دولت هاشمی رفسنجانی و اشراف کامل بر اقتضائات زمانی به این نتیجه رسید که لزوما باید از رویکرد پراگماتیسم در سیاست خارجی جهت رسیدن به اهداف استفاده کرد. دولت مذکور نسبت به قدرت ساختاری غرب در ساختار دانش، ساختار مالی، ساختار امنیتی، ساختار تولید و ... آشنایی داشت، لذا تصمیم گیرندگان تصمیم را بر آن داشتند که با اتخاذ سیاست تنش زدایی و تعامل سازنده از روابط با کشورهای غربی به بهره های اقتصادی نائل شوند. از این رو، برای درک چرایی و چگونگی تدوین سیاست خارجی دوره سازندگی در این پژوهش سعی شده است تا مدرنیته غربی را به صورتی برساخت گرایانه مورد واکاوی و تاثیر آن بر سیاست خارجی این محدوده تاریخی جمهوری اسلامی ایران بررسی نماید. به طور کلی، این پژوهش این پرسش را مطرح می نماید که: مدرنیته غربی به عنوان یکی از سه ضلع فرهنگی هویت ملی ایران چگونه باعث قوام و دوام سیاست خارجی دوره هاشمی رفسنجانی شده است؟ برای پاسخ به پرسش اصلی این پژوهش این فرضیه را مطرح می نماییم که از میان نظریه ها و رهیافت های تئوریک متکثر و متعدد برای بررسی ساختار داخلی و خارجی رویکرد برساخت گرایی بهتر از بقیه یارای آن را دارد تا بتواند تحولات سیاست خارجی دوره مورد بررسی را تبیین نماید. از این جهت سعی شده است ساختار و بافتار مقاله با زمینه برساختی مورد ارزیابی قرار گیرد.
بررسی و مقایسه مولفه های توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشورهای آسیای میانه عضو گروه اسلام گرایی افراطی (مورد مطالعه: گرایش به داعش)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر درصدد بررسی و مقایسه شاخص های توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشورهای آسیای میانه عضو گروه اسلام گرایی افراطی (مورد مطالعه: گرایش به داعش) بوده است. از این منظر داده های پژوهش با استفاده از روش کمی و از نوع تحلیل ثانویه و نیز پرسشنامه معکوس با رجوع به آمار و ارقام شاخص های توسعه توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی منتشر شده در سایت موسسه مطالعات بین الملل فنلاند (2015) گردآوری و با استفاده از نرم افزارSPSS18 در دو بخش تحلیل توصیفی و تحلیل استنباطی مورد آزمون و تحلیل قرار گرفته است. به منظور اعتبار سنجی ابزار از اعتبار محتوایی صوری کیفی و جهت پایایی سنجی ابزار از قابلیت تکرارپذیری بواسطه استفاده از ضریب پایایی استفاده شده است که میزان آن بالای 8/0 برآورد شده است. یافته های پژوهش نشان داده است که اولا بین مولفه های توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشورهای آسیای میانه که داعش از میان آنها عضوگیری نموده است تفاوت معناداری در سطح خطای 01/0 مشاهده شده استp <0/01)). دوما بین اولویت گرایش به اسلام گرایی افراطی (گروه داعش) در کشورهای آسیای میانه بر حسب مولفه های توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی تفاوت معناداری در سطح خطای 01/0 مشاهده شده است p <0/01)). بدین ترتیب توسعه اقتصادی با میانگین رتبه 58/3، توسعه فرهنگی با میانگین رتبه 58/2، توسعه سیاسی با میانگین رتبه 21/2 و توسعه اجتماعی با میانگین رتبه 36/1 بوده است. لذا می توان چنین گفت که مولفه عدم توسعه یافتگی اقتصادی بیشترین نقش و مولفه عدم توسعه یافتگی اجتماعی کمترین نقش را در گرایش به اسلام گرایی افراطی (گروه داعش) در کشورهای آسیای میانه داشته است.
آینده پژوهی سیاست امنیت انرژی چین در «آسیای غربی»
حوزه های تخصصی:
از جمله قدرت های نوظهوری که طی سالیان گذشته روند صنعتی شدن فزآینده ای را تجربه کرده است جمهوری خلق چین می باشد.ودیپلماسی امنیت انرژی را برای آینده خود تعریف نمود.که بهترین گزینه برای تأمین انرژی آن کشور، منطقه راهبردی خلیج فارس است. سؤال این است که جمهوری خلق چین در آوردگاه راهبردی خلیج فارس با چه فرصت ها و چالش هایی روبرو است؟ و اینکه استراتژی پکن در مواجهه با فرصت ها و چالش های پیش رو چگونه ارزیابی می شود؟ در راستای پاسخ به پرسش مزبور سعی شده است تا استراتژی پکن در منطقه خلیج فارس در سه سطح جهانی، منطقه ای و داخلی مورد واکاوی قرار گیرد. بدین ترتیب که در سطح جهانی بزرگ ترین مسئله،نفوذ وحضور مؤثر ایالات متحده درمنطقه است؛بدین منظور که رویکرد چین به کشورهای آسیای غربی رارفتار این کشور با ایالات متحده و ادراک چینی ها از اهداف امریکا در منطقه تشکیل می دهد.درسطح منطقه ای نیز چین با رقابت کشورهای زیرسیستم آسیای غربی مواجه است؛ که در این سطح چینی ها به دنبال اعتمادبخشی است.اما در سطح داخلی مهم ترین بحث به ویژه در سال های اخیر تحولات سیاسی در کشورهای آسیای غربی و مسائل مرتبط با مناقشه های دولت ها با ملت های خود درمنطقه بوده است که به نحو بالقوه ای این پتانسیل را داراست که امنیت انرژی چین را که یکی از مهم ترین دلایل حضور پکن در خلیج فارس است با چالش های ژرفی مواجه کند.
جامعه مدنی و توسعه حقوق بین الملل
حوزه های تخصصی:
گسترش رفتارهای خلاف عرف و قواعد بین المللی از سوی دولت ها بعنوان نقش آفرینان اصلی حقوق بین الملل و سیاست زدگی سازمان ملل متحد علی الخصوص شورای امنیت و سایر سازمان های بین المللی، صلح جهانی را با مخاطره مواجه ساخته است، جنگ های پایان ناپذیر و متمادی در خاورمیانه، رقابت تسلیحاتی بین قدرت های بزرگ جهانی، نسل کشی مسلمانان بوسنی، روهینگیا و ایغورها در چین، جنایت های مکرر علیه بشریت در آفریقا، تخریب گسترده محیط زیست، رشد فزاینده خشونت علیه اقلیّت های قومی و دینی، نقض فاحش و سیستماتیک حقوق بشر در بسیاری از کشورهای جهان، تحریم های یک جانبه و ... شاهدی بر ناکارآمدی حقوق بین الملل وستفالیایی است.امروزه جامعه مدنی جهانی، ضرورت زیست بین المللی است. در این جهان نوین، نیاز به عبور از مفاهیم پذیرفته شده جهان وستفالی هستیم. یعنی در سیاست جهانی دیگر سامانه ای چون یک دولت محلی توان پاسخگویی به نیازهای امروزین انسان ها را ندارد و نیاز به بازنگری در حقوق بین الملل و پیشنهاد یک پیمان وستفالی نوین که در آن بازیگران غیردولتی جامعه جهانی ، دارای قدرت های تقنینی-اجرایی شوند، یکی از کاربردی ترین راه چاره برای مقابله با بحران های بزرگی است . بنابراین؛ آیا جامعه مدنی می تواند با نقش آفرینی در حقوق بین-الملل، موجب برون رفت از وضعیت فعلی و تعدیل و کنترل کجروی دولت ها از قواعد و قوانین حقوق-بین الملل باشد؟
بررسی چیستی و ابعاد انقلاب در آرای سیداحمد فردید
حوزه های تخصصی:
انقلاب، پدیده ای ناظر به تغییرات در عرصه ی اجتماع و سیاست است که تحت تأثیر مبانی فکری قرار دارد. جریان فکری و سیاسی فردید و پیروان وی، بر اساس مبانی فکری و حکمی خود به طور خاص از آرای هایدگر ونیز ابن عربی تأثیر پذیرفته است، بر آن است که ادوار تاریخی از حیث دلالت های معنایی مندرج در آن بر اساس یکی از این اسماء قابل توضیح است. بر همین مبنا این دیدگاه بر اساس حکمت تاریخ، سعی دارد از قید و بند اومانیسم دوران مدرن رها گردیده و افقی معنوی بر اساس نسبتی جدید با خداوند و نیز وجود را طرح نماید. یکی، موضوع انقلاب است که هم به لحاظ مفهومی و هم از حیث توجه فردید به دو واقعه ی مهم مشروطه و انقلاب اسلامی حائز اهمیت است. در این نوشتار، بر اساس نگاهی گذرا به مبانی فکری فردید و به طور مشخص نگاه هستی شناسی و نیز رویکرد وی به تاریخ و آنچه وی از آن با عنوان حوالت تاریخی یاد نموده است، به بازخوانی دیدگاه وی در مورد انقلاب منظومه ی فکری وی و چالش ها و فرصت های طرح این موضوع از سوی وی به ویژه در افق امکانات پیش روی آینده و در انداختن طرحی نو در تفکر پس فردایی عالم پرداخته می شود.
سیاست خارجی ایالات متحده در قبال مصر پس از کودتای السیسی
حوزه های تخصصی:
روابط استراتژیک ایالات متحده با مصر در زمان انور سادات بود که به اوج رسید و پس از مذاکرات صلح در کمپ دیوید (سپتامبر 1978) بود که همکاری های نظامی و اقتصادی مصر و آمریکا شدت گرفت و دو کشور روابط نزدیکی برقرار کردند. منافع ایالات متحده در مصر شامل تأمین امنیت اسرائیل و حفظ معاهده صلح 1979، مبارزه با تروریسم و کنترل بنیادگرایی، مقابله با توسعه نفوذ روسیه در مصر و منطقه خاورمیانه، حفظ دروازه ورود آمریکا به منطقه و رهبری آن برجهان عرب و بهبود روابط دوجانبه به منظور حفظ ثبات و توازن قدرت در منطقه و همکاری های نظامی می باشد. سؤالی که نگارندگان پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با بکارگیری نظریه واقع گرایی تدافعی درصدد پاسخ به آن برآمده اند این است که سیاست خارجی آمریکا در قبال مصر پس از روی کار آمدن السیسی چگونه بوده است و آمریکا چه اهدافی را دنبال می کند؟ در پاسخ می توان به این نکته اشاره کرد که سیاست خارجی آمریکا بهره برداری از کشور مصر در جهت منافع خود می باشد و رویکرد آمریکا دنبال کردن سیاستی دوگانه و همراه با تناقض بوده است؛ آمریکا از یک سو شعار دموکراسی خواهی می دهد از سویی دیگر به تائید دولت السیسی پرداخت چراکه اولویت اول وی تضمین ثبات و آرامش، حفظ پیمان صلح با اسرائیل و حفظ جایگاه خود در مصر است. روابط ایالات متحده و مصر باهدف حفظ ثبات منطقه، حفظ معاهده صلح بین مصر و اسرائیل 1979 و بهبود روابط دوجانبه است.