فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۶۱ تا ۴٬۹۸۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان هیجان مدار بر شکست عشقی و رضایت از زندگی در دانشجویان دانشگاه آزاد رودهن انجام شد. روش پژوهش، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه آزاد رودهن در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای40 نفر دانشجوی دختر و پسر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند (هر گروه 20 نفر). سپس گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 2 ساعته تحت درمان هیجان مدار قرار گرفتند. در این مطالعه، ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه های شکست عشقی (راس، 1999) و رضایت از زندگی (داینر و همکاران، 1985) بود که قبل و بعد از درمان، اجرا گردید. داده های جمع آوری شده، با استفاده از نرم افزار Spss نسخه 25 و روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان هیجان مدار گروهی، باعث کاهش معنادار نشانگان شکست عشقی و افزایش رضایت از زندگی در مرحله پس آزمون نسبت به پیش آزمون در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شد (001/0>p). بنابراین می توان از این درمان به عنوان یک درمان مکمل در کنار سایر درمان های روان شناختی برای بهبود نشانگان شکست عشقی و افزایش رضایت زندگی این افراد استفاده گرد.
The Role of Health Hardiness and Anxiety on Immune System and Quality of Life Patients with HIV
حوزه های تخصصی:
The pattern of change in HIV from fatal diseases to chronic diseases due to improvement of treatment made a new challenge for diagnosis and care for the needs of people who live with HIV. This study reviews the role of health hardiness and anxiety on the immune system and quality of life in HIV patients. 125 men with HIV infected through injection participated in this study. They were asked to complete the revised health hardiness inventory, Spielberg state-trait anxiety inventory, and WHOQOL-brief. Data from four times of cd4 experiment with three-month intervals was obtained from the dossier. Data analysis was conducted using Pearson correlation, dependent t-test, multiple regression, and logistic regression. Results of this study show no statistically significant relationship between health hardiness, anxiety, and the immune system. The regression analysis indicates that the total score of quality of life with health hardiness and anxiety was statistically significant (0.0001). Subscales of perceived health (β=0.302), state anxiety (β=-0.305) and trait anxiety (β=-0.449) in equation relative to prediction quality of life were statistically significant (0.0001). Health hardiness and anxiety are not associated with a lowered immune system. The patients with higher anxiety had lower quality of life and those with higher health hardiness had higher quality of life
اثربخشی رویکرد درمان متمرکز بر شفقت بر فرا هیجان منفی، تحمل آشفتگی و عملکرد جنسی در زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
444 - 459
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی رویکرد درمان متمرکز بر شفقت بر فراهیجان منفی، تحمل آشفتگی و عملکرد جنسی در زنان نابارور انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان نابارور در شهر اصفهان در سال 1400 بودند. حجم نمونه پژوهش شامل 30 نفر از زنان نابارور بودند که با روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به ملاک های ورود و خروج مطالعه انتخاب شدند. گروه آزمایش مداخله رویکرد درمان متمرکز بر شفقت گیلبرت (2009) را 12 جلسه 90 دقیقه ای هفتگی دریافت نمود. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس فراهیجان میتمنسگرابر و همکاران (2009)، پرسشنامه عملکرد جنسی راسن و همکاران (2000)، پرسشنامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) بود. داده ها با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار spss نسخه 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که در پس آزمون بین گروه های آزمایش و گواه از نظر فراهیجان منفی (89/10=F، 003/0=P)، تحمل آشفتگی (83/10=F، 001/0>P) و عملکرد جنسی (16/8=F، 008/0=P) تفاوت معنی داری وجود داشت. به عبارت دیگر، مداخله رویکرد درمان متمرکز بر شفقت باعث بهبود میزان فراهیجان منفی، تحمل آشفتگی و عملکرد جنسی در زنان نابارور شد. نتیجه گیری: منطبق با یافته های پژوهش حاضر می توان مداخله رویکرد درمان متمرکز بر شفقت را به عنوان یک روش کارا جهت بهبود فراهیجان منفی، تحمل آشفتگی و عملکرد جنسی در زنان نابارور پیشنهاد داد.
مقایسه اثربخشی درمان راه حل مدار کوتاه مدت و طرحواره درمانی بر سبک های هویت و اضطراب اجتماعی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
474 - 501
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان راه حل مدار کوتاه مدت و طرحواره درمانی بر سبک های هویت و اضطراب اجتماعی دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل و از نظر نوع داده کمی بود. جامعهآماری شامل دانش آموزان مقطع دوم متوسطه استان البرز در سال تحصیلی 1398-1399 بودند، که تعداد 60 نفر به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب و در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (20 نفر برای هر گروه) جایگزین شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد اضطراب اجتماعی (کانور و همکاران، ۲۰۰۰) و سبک هویت (برزونسکی، 1992) استفاده شد. پس از اتمام هشت جلسه راه حل مدار گروهی و هشت جلسه طرحواره درمانی گروهی در گروههای آزمایشی، مجدداً پرسشنامههای مذکور بلافاصله و پس از سه ماه به ترتیب به عنوان پس آزمون و پیگیری در گروهها تکمیل شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر از طریق نرم افزار SPSS-V21 انجام پذیرفت. یافتهها: نشان داد بین اثربخشی درمان راه حل مدار کوتاه مدت و طرحواره درمانی بر سبک های هویت نوجوانان در طول زمان تفاوت وجود داشت و این درمان ها در طول زمان پایدار بود؛ همچنین بین اثربخشی درمان راه حل مدار کوتاه مدت و طرحواره درمانی بر اضطراب اجتماعی نوجوانان در طول زمان تفاوت وجود دارد و درمان راه حل مدار کوتاه مدت در متغیر اضطراب اجتماعی بیشتر از طرحواره درمانی اثربخش بود. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که درمان مذکور می تواند در کاهش نگرانی از تصویر بدنی و اضطراب اجتماعی دانش آموزان به عنوان مداخلات روانشناسی استفاده شود.
اثربخشی درمان تلفیقی طرحواره و ذهن آگاهی بر سلامت روان و شادکامی زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
521 - 540
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان تلفیقی طرحواره و ذهن آگاهی بر سلامت روان و شادکامی در زنان متأهل شهر کرج انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی است و برای جمع آوری داده ها از طرح پیش آزمون-پس آزمون و مرحله پیگیری با یک گروه آزمایش و یک گروه گواه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را زنان مراجعه کننده به خانه های سلامت شهر کرج در سال 1400 تشکیل دادند که از بین آن ها، 30 نفر بر اساس روش نمونه گیری داوطلبانه و در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در یک گروه آزمایش (15 زن) و یک گروه گواه (15 زن) گمارده شدند. گروه آزمایش درمان تلفیقی طرحواره و ذهن آگاهی فن ورسیویک و همکاران (2014) به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه گواه در لیست انتظار ماندند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل سلامت روان گلدبرگ (1972) و شادکامی آرگیل و لو (1990) بودند. داده ها با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان تلفیقی طرحواره و ذهن آگاهی بر سلامت روان (47/15=F، 001/0 =P) و شادکامی (12/12=F، 001/0 =P) موثر است و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود (05/0=P). نتیجه گیری: بنابراین نتایج پژوهش اثربخشی کاربست درمان تلفیقی طرحواره و ذهن آگاهی را بر افزایش سلامت روان و شادکامی در زنان متأهل را تائید کرد.
ساخت و اعتباریابی پرسشنامه کمی بالندگی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷)
567 - 589
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش شناسایی ابعاد و مولفه های بومی مبتنی بر جامعه اسلامی و زن مسلمان ایرانی همچنین شناسایی ابعاد و مولفه های بومی بالندگی و تولید ابزاری دقیق برای سنجش این ابعاد است. روش پژوهش: روش پژوهش در این مقاله ترکیی است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل کارشناسان و صاحبنظران حوزه زنان سرپرست خانوار است. نمونه آماری بخش کیفی 15 نفر بود که حجم آن به روش اشباع نظری تعیین شد. در بخش کمی نیز جامعه آماری تمام زنان سرپرست خانوارکشور بود که با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر تعیین شد به خاطر اطمینان بیشتر نمونه آماری به 458 نفر ارتقا یافت. یافته ها: نتایج نشان داد بالندگی زنان سرپرست خانوار دارای 3 بعد کلی (بینش، دانش و منش) و 7 عامل (ایمان، تکریم نفس، شناخت خود، شناخت محیط، مهارت زندگی، چندنقشی بودن، مدیریت رفتار) وبار عاملی بدست آمده در همه ابعاد بالاتر از 0.70 و قابل قبول است. نتیجه گیری: بالندگی زنان دارای پیچیدگی نظری و عملیاتی است و نمیتوان ادعا نمود که مدل استخراج شده یک مدل کامل و بی نقص است اما تا کنون ابزار سنجشی بومی برای بالندگی زنان سرپرست خانوار وجود نداشته، این تحقیق میتواند گامی نخست برای پژوهش در این زمینه باشد.
مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان مبتنی پذیرش وتعهد برکاهش اضطراب و ناامیدی زنان پس از طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷)
617 - 635
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، تعیین مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان مبتنی پذیرش و تعهد برکاهش اضطراب و ناامیدی در زنان پس از طلاق بوده است. روش پژوهش: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری اطلاعات شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و مرحله پیگیری با گروه گواه می بابودشد. جامعه آماری این پژوهش زنان مطلقه شهر تهران بود که بر اساس ارزیابی اولیه از طریق پرسشنامه اضطراب بک (1990) و ناامیدی بک (1974) غربالگری و 30 زن با نمره بالا انتخاب و در سه گروه آزمایش و گواه به صورت تصادفی کاربندی شدند. گروه آزمایش طرحواره درمانی بر اساس پروتکل یانگ و همکاران (2003) و گروه آزمایش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اساس پروتکل هیز (2006) هشت جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله قرار گرفتند و گروه گواه در حالت انتظار قرار گرفت. داده های جمع آوری شده از سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با استفاده از نرم افزار SPSS و از طریق واریانس اندازه های مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد طرحواره درمانی بر نمره اضطراب (88/6=F، 021/0 =P) و ناامیدی (00/8=F، 001322/0 =P) و مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نمره اضطراب (00/7=F، 022/0 =P) و ناامیدی (20/7=F، 020/0 =P) در زنان پس از طلاق موثر بوده و این تاثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار گزارش شد (05/0=P)؛ همچنین آزمون تعقیبی نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد نسبت به طرحواره درمانی اثربخشی بیشتری دارد. نتیجه گیری: بنابراین توجه به طرحواره درمانی و پذیرش / تعهد در محیط های مشاوره و روان درمانی برای کاهش اضطراب و ناامیدی در زنان مطلقه از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
طراحی مدل رفتار درونی سازی نوجوانان بر اساس محیط خانواده با نقش میانجی پاسخ های مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
573 - 594
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل رفتار درونی سازی نوجوانان بر اساس محیط خانواده با نقش میانجی پاسخ های مقابله ای انجام شد. روش پژوهش: در روش پژوهش توصیفی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم منطقه 3 شهر تهران در سال 1400 بودند. تعداد افراد نمونه 400 دانش آموز بودند که با روش خوشه ای (4 مدرسه) انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل سیاهه اختلالات رفتاری کودک (آخنباخ، 1991)، پرسشنامه محیط خانواده (رادولف موس و پرنیس موس، 1976) و پرسشنامه راهبردهای مقابله ای (لازاروس و فولکمن، 1988) بودند. داده های گردآوری شده با روش مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار است. نتایج نشان داد محیط خانواده اثر مستقیم بر رفتار درونی سازی نداشته است، رابطه محیط خانواده با رفتار درونی سازی به صورت مستقیم برابر (42/1- = t و 08/0-=β) است. نتیجه گیری: فرضیه مطرح شده در ارتباط با وجود اثر مستقیم محیط خانواده بر رفتار درونی سازی نوجوانان با 95 درصد اطمینان رد می شود. همچنین اثر غیرمستقیم محیط خانواده بر رفتار درونی سازی نوجوانان به واسطه راهبردهای مقابله ای با 95 درصد اطمینان تایید می شود (P<0.05).
مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و درمان شناختی- رفتاری بر اضطراب در خانواده های داغدیده در اثر کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۹) مجموعه مقالات کووید- ۱۹
416 - 431
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و درمان شناختی- رفتاری بر اضطراب در افراد داغدیده در اثر کرونا انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه خانواده های داغدیده در اثر کرونا در سال 1400-1399 در شهرستان چالوس، بود که از بین آنان 45 نفر به روش نمونه گیری هدفمند طبق معیارهای ورود و خروج انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) 15 نفری جایگزین شدند. گروه اول 9 جلسه درمان هیجان مدار، گروه دوم 9 جلسه درمان شناختی- رفتاری دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پرسشنامه های اضطراب بک (BAI؛ بک، 1988) در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری جهت جمع آوری داده ها توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان دادند که درمان هیجان مدار و درمان شناختی- رفتاری بر کاهش اضطراب افراد داغدیده مؤثر است و همچنین در مقایسه دو درمان، درمان هیجان مدار نسبت به درمان شناختی- رفتاری بر کنترل اضطراب اثربخش تر بود (05/0>p). نتیجه گیری: از یافته های این پژوهش نتیجه گیری می شود که می توان از درمان هیجان مدار جهت کنترل اضطراب در افراد داغدیده استفاده کرد.
مقایسه ی ویژگی های سرشت و منش شخصیت، کنترل خشم و تعصبات قومی در بین افراد بومی و غیر بومی شهر یاسوج سال 1400(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی ویژگی های سرشت و منش شخصیت، کنترل خشم و تعصبات قومی افراد بومی و غیربومی شهر یاسوج در سال 1400 پرداخته است. این تحقیق از نوع پژوهش های علی- مقایسه ای، روش نمونه گیری به صورت خوشه ای ساده بوده است. اعضای نمونه،300 نفر (دو گروه بومی و غیربومی) جهت بررسی وارد تحقیق شدند. برای جمع آوری داده های تحقیق از مقیاس خشم اسپیلبرگر (STAXI-2) (1998)، پرسشنامه ی تعصب بهرمان (s.c.1392/2013)، پرسشنامه ی سرشت و منش (کونینگر، 1987) استفاده شد. یافته های پژوهش با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-24 و روش تحلیل واریانس چند متغیره و تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بر اساس نتایج تحلیل آنوا از بین مؤلفه های سرشت مقیاس"نوجویی" بین افراد غیربومی و افراد بومی تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0≤P) و دیگر مؤلفه های سرشت تفاوت معناداری یافت نشد. بین میانگین نمرات تعصبات (نژادی، جنسیتی، مذهبی، قوم مدارانه و تعصب قومی) در گروه های افراد بومی و غیربومی بیشتر و تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0˂P) و نیز بین میانگین مؤلفه ی حالت خشم، و صفت خشم و کنترل خشم در گروه های افراد غیربومی و بومی تفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0≤P). در بین اعضای گروه در میزان کنترل خشم تفاوتی یافت نشد اما افراد بومی در مقیاس تعصبات قومی، دارای تعصب بیشتری بوده و همچنین در میزان منش نوجویی افراد غیربومی بیشتر بود و در دیگر متغیرهای سرشت و منش تفاوتی یافت نشد. در نتیجه می توان بیان کرد که در سرشت و منش و کنترل خشم در افراد بومی و غیربومی تفاوت دارند و فقط در نوجویی افراد غیربومی نمره ی بالاتری گرفتند و در میزان تعصبات، افراد بومی دارای نمره ی بالاتری نسبت به افراد غیربومی بودند. بنابراین در مدارس، اجتماع، سیاست گذاری ها بر میزان افزایش مهارت های کنترل خشم و بهبود صفات شخصیتی در گروه های بومی و غیربومی می توان بدون حساسیت به مسأله ی بومی گرایی سیاست گذاری انجام داد و در زمینه ی تعصبات افراد بومی که باعث عدم انعطاف پذیری روان شناختی افراد می شود برنامه های ویژه ی آموزشی و فرهنگی صورت داد.
پیشبینی نوموفوبیا براساس ویژگی های شخصیتی و کیفیت خواب: نقش واسطه ای افکار اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه ی ویژگی های شخصیتی و کیفیت خواب با نوموفوبیا با توجه به نقش واسطه ای افکار اضطرابی است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه ی آماری این پژوهش را تمامی دانشجویان کارشناسی دانشگاه خوارزمی تهران در سال 1398-1399 تشکیل دادند که از این بین تعداد 303 نفر (133 دختر، 170 پسر) به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ی نوموفوبیا (NMP-Q)، عوامل شخصیتی (NEO-FFI)، افکار اضطرابی (ANTI) و کیفیت خواب پیتزبورگ (PSQI) بود. در سطح یافته های استنباطی رابطه بین متغیرها با آزمون همبستگی پیرسون و مدل پژوهش با تکنیک تحلیل مسیر آزمون شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS 26 و AMOS 24 انجام شد. در این پژوهش رابطه ی مستقیم سه ویژگی شخصیتی روان رنجوری، برون گرایی و گشودگی به تجربه با افکار اضطرابی معنی دار بود. هم چنین روان رنجوری، توافق پذیری، وظیفه شناسی، کیفیت خواب و افکار اضطرابی با نوموفوبیا به طور مستقیم ارتباط دارد. رابطه ی غیرمستقیم روان رنجوری، گشودگی به تجربه و کیفیت خواب معنی دار بود اما اثر غیرمستقیم برون گرایی، توافق پذیری، وظیفه شناسی بر نوموفوبیا معنی دار نبود. نتایج نشان داد ویژگی های شخصیتی و کیفیت خواب به عنوان متغیرهای مستقل و افکار اضطرابی به عنوان متغیر واسطه، عامل مهمی در پیشبینی نوموفوبیا است. بنابراین با توجه به این متغیرها می توان برنامه هایی برای پیشگیری، اعمال مداخلات و کنترل نوموفوبیا طرح ریزی نمود.
الگوی مفهومی شخصیت ضد اجتماعی در منابع اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین و ارائه الگوی مفهومی شخصیت ضداجتماعی در منابع اسلامی انجام شد. روش پژوهش، تحلیل کیفی محتوای متون دینی بود که این روش برای فهم و استنباط آموزه های روان شناختی از منابع اسلامی کاربرد دارد؛ بدین منظور نخست واژه ها و گزاره هایی که با شخصیت ضداجتماعی ارتباط داشتند، از منابع اسلامی گردآوری شد که نتایج این مرحله حدود 450 مفهوم و گزاره بود که به نظر می رسید با شخصیت ضد اجتماعی ارتباط دارند. در مرحله بعد، مفاهیم و گزاره هایی که کمتر با شخصیت ضداجتماعی ارتباط داشتند، کنار گذاشته شدند و واژه ها و گزاره های باقیمانده با استفاده از اصول پیش پردازش متن مانند هم معنایی، چندمعنایی، تقابل معنایی و حوزه واژگانی به منظور دستیابی به مؤلفه های شخصیت ضد اجتماعی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. یافته ها در این مرحله، نُه مؤلفه خودبزرگ بینی، بی احترامی به دیگران، بدبینی نسبت به دیگران، هوسرانی و شهوت گرایی، زیرپاگذاشتن حقوق دیگران، توطئه گری اجتماعی، سرکشی و طغیانگری، آسیب رسانی اجتماعی، بی پروایی و وقاحت را برای شخصیت ضداجتماعی به دست داد. هر یک از این مؤلفه ها، خود دارای چند زیرمؤلفه بودند که به طور کلی 58 زیرمؤلفه استخراج و به تأیید کارشناسان رسید. سپس علت ها و پیامدهای مربوط به هر مؤلفه شخصیت ضداجتماعی در منابع اسلامی به دست آمد و الگوی مفهومی آن با توجه به روبط بین مولفه ها ترسیم شد.
خطاهای شناختی در همسرگزینی
حوزه های تخصصی:
همان گونه که اصل ازدواج و تشکیل خانواده برای جوانان ضرورت دارد، دقت در انتخاب همسر مناسب نیز امری ضروری و حیاتی است؛ با این وجود برخی افراد در انتخاب همسر، دچار خطاهای شناختی می شوند که بر فرایند همسرگزینی آن ها تأثیر می گذارد و منجر به یک انتخاب نامناسب می شود. خطای هاله ای، خطای تعصب، خطای نادیده انگاری حقایق، خطای ناروا مسئولیت دهی، خطای کامل گرایی، خطای مقایسه های کاذب، خطای خودفریبی، خطای پیش داوری و غرض ورزی ها، خطای خرافی، خطای زودباروی و خطای انتخاب یک فرد به نیت فراموش کردن یک فرد دیگر، از مهم ترین خطاهای شناختی در همسرگزینی است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی کوشیده است به بررسی خطاهای شناختی در همسرگزینی که یکی از انواع خطاهای همسرگزینی است، بپردازد.
Writing Formative Assessment for IELTS Preparation Courses: Investigating Iranian Teachers’ Knowledge and Beliefs(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
IELTS preparation courses have gained significant popularity in Iran in the past decade. Although teachers in such an exam-oriented context have started to use formative assessment to improve their writing instruction, their knowledge and beliefs about assessment for learning are still a myth. This mixed-methods study investigated Iranian IELTS teachers’ beliefs and knowledge about the four main aspects of formative assessment of writing in preparation courses for IELTS Writing task 2. Thirty-nine IELTS teachers provided answers to a 23-item questionnaire focusing on four areas: feedback, self-assessment, peer-assessment, and using assessment results for day-to-day classes, to illustrate how frequently they use such techniques. In the next stage, six of the teachers sat for an interview to provide their reasons for using/not using such techniques. The results showed that the teachers have good feedback literacy and make use of some self-assessment techniques such as rubric orientation while they did not value or know enough about how they can involve their students in their own learning process. The teachers seemed to overestimate their role in their students’ learning process while considering the students as somewhat incapable of monitoring their own progress and achievement, which is a crucial aspect of formative assessment. These findings have implications for teacher professional development and further formative assessment programs to be conducted in Iran.
A Qualitative Evaluation of an Online Teacher Training Program in Iran: EFL Teachers’ Perceptions(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
With the rapid growth of online education, many language teachers are seeking to gain the necessary skills and knowledge to teach English language courses online. This study investigates the effectiveness of an online training program designed to enhance the pedagogical competencies of teacher trainees in online environments. A qualitative approach was adopted, and four experienced teacher trainers and 25 student-teachers who participated in the program during different semesters were selected as participants for in-depth, semi-structured interviews. The findings reveal that while both trainers and student-teachers expressed some level of satisfaction with the program's quality, some areas required improvement. The program's strengths included its well-organized course structure, comprehensive training on online platforms, and effective development of online teaching materials. However, participants reported a lack of training on different teaching methods, writing skill, and adequate real teaching practice for future online teachers. These results have significant implications for online teacher training programs in general. Although the online format has numerous advantages, it also poses particular challenges for teacher education. To better prepare teachers for the unique demands of online teaching, future online language teacher training programs should address these challenges. The insights gained from this study can inform the development of more effective online training programs and contribute to the advancement of online educational policies and reforms.
English Teachers’ Perception of Teacher Supervision: A qualitative study in an Iranian context(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Supervising teachers, as a basic component of an educational plan, has positive effects on teachers’ classroom behaviors. Following the tenets of Sociocultural theory of mind, this qualitative study delvd into the perception of EFL teachers regarding their worldviews of what supervision is and what it must be like. For this purpose, 25 participants (10 supervisors,10 in-service teachers, and 5 pre-service teachers) were recruited and interviewed. Their responses to a semi-structured interview were recorded by mobile phone, transcribed, and then translated into English for ease of interpretation. To analyze the data, thematic analysis was used. The emerged themes showed that the participants preferred supervision with feedback which is constructive, timely, with effective solution in challenging situations, effective in identifying tecaher’s strengths and weaknesses, suggestive and non-judgemental. They also believed that supervision must be with no imposition, with prior notice, with a checklist, in a relaxed atmosphere, with a competent supervisor and without supervisor presence. Criticizing the running model of supervision, they believed that the feedback offered is judgemental and inappropriate, offers no solution to the problems, and has no purpose for improvement. Finally, some valuable implications for TTC holders, supervisors, and on-the-job mentors, and also several recommendations for further research are presented.
بررسی نقش میانجی مهارت های ارتباطی در رابطه میان سبک های دل بستگی با بی رمقی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازوکار رابطه سبک های دل بستگی با بی رمقی زناشویی در پژوهش های پیشین مورد غفلت واقع شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی مهارت های ارتباطی در رابطه بین سبک های دل بستگی با بی رمقی زناشویی انجام شده است. روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش همه افراد متأهل شهر همدان در سال 1399 بود. افراد نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 327 نفر متأهل به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های دل بستگی (Collins & Read, 1990)، مهارت های ارتباطی (Queendom, 2001) و بی رمقی زناشویی (Pines, 1996)، پاسخ دادند. به دلیل شیوع ویروس کرونا، پرسشنامه ها به صورت الکترونیکی تهیه شد و در گروه ها و کانال های شبکه های اجتماعی مجازی قرار داده شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS تجزیه وتحلیل شدند. نتایج همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر نشان داد سبک دل بستگی ایمن با مهارت ارتباطی (60/0β=)، سبک دل بستگی اضطرابی با مهارت ارتباطی (29/0-β=) مهارت ارتباطی با بی رمقی زناشویی (34/0β=)، سبک دل بستگی اجتنابی با بی رمقی زناشویی (99/0β=) و سبک دل بستگی اضطرابی با بی رمقی زناشویی (52/1β=) رابطه معنی داری داشتند (01/0> P). همچنین، یافته ها نشان داد مسیر غیرمستقیم سبک دل بستگی ایمن و اضطرابی با میانجی گری مهارت ارتباطی با بی رمقی زناشویی معنی دار است (01/0> P). از سوی دیگر اثر غیرمستقیم سبک دل بستگی اجتنابی با میانجی گری مهارت ارتباطی معنی دار نبود. نتایج نشان می دهد در یک رابطه زناشویی میزان مهارت ارتباطی هر یک از زوجین و نوع سبک دل بستگی که در افراد شکل گرفته، در بی رمقی زناشویی زندگی مشترکشان مؤثر است.
ارتباط فرزندپروری هلیکوپتری با بهزیستی روان شناختی و سلامت روان در بزرگسالی در حال ظهور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
428 - 441
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط فرزندپروری هلیکوپتری با عملکرد تحصیلی، بهزیستی روان شناختی و سلامت روان در بزرگسالی در حال ظهور بود. روش: روش پژوهش حاضر همبستگی بود. جامعه پژوهش را کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه تربت حیدریه تشکیل داده بود که از بین آن ها ۲۱۹ نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه فرزندپروری هلیکوپتری، بهزیستی روان شناختی و سلامت روان استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین فرزندپروری هلیکوپتری با بهزیستی روان شناختی و سلامت روان دانشجویان رابطه منفی معناداری وجود دارد (05/0p<). نتیجه گیری: به نظر می رسد که فرزندپروری هلیکوپتری با ایجاد خلل در فرایند طبیعی رشد در اوایل بزرگسالی، بهزیستی روان شناختی و سلامت روان دانشجویان را تحت تأثیر قرار می دهد.
ویژگی های روان سنجی پرسشنامه کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در نوجوانان مبتلابه بیماری قلبی مادرزادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۰)
490 - 508
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین ویژگی های روان سنجی پرسشنامه کیفیت زندگی مرتبط با سلامت نوجوانان ایرانی مبتلابه بیماری های قلبی مادرزادی بود. شرکت کنندگان 180 نفر نوجوانان 13 تا 18 سال مبتلابه بیماری های قلبی مادرزادی و والدین آن ها که مراجعه کننده به بیمارستان تخصصی قلب شهید رجایی بودند. ابزار پژوهش پرسشنامه های کیفیت زندگی مرتبط با سلامت (PedsQL™) و کیفیت زندگی نسخه عمومی (PedsQL™) و بخش اضطراب فراگیر پرسشنامه CSI-4 استفاده شدند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش های تحلیل عاملی اکتشافی، آلفا کرونباخ و همبستگی پیرسون برای بررسی روایی و اعتبار پرسشنامه استفاده شد. یافته های تحلیل عاملی اکتشافی حاکی از 7 عامل در پرسشنامه کیفیت زندگی مرتبط با سلامت گزارش نوجوان و پرسشنامه کیفیت زندگی مرتبط با سلامت گزارش پروکسی بود.. پرسشنامه کیفیت زندگی مرتبط با سلامت نسخه نوجوان و پروکسی از روایی و اعتبار قابل قبولی در جامعه ایرانی برخوردار است و می تواند در ارزیابی کیفیت زندگی آن ها مورداستفاده قرار گیرد.
اثر باورهای انگیزشی و تعلل ورزی بر خودتنظیمی با نقش واسطه ای کمک طلبی در مورد دانش آموزان دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۰)
519 - 529
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای کمک طلبی در رابطه ی بین خودتنظیمی با تعلل ورزی و باورهای انگیزشی انجام شد. تعداد 300 نفر از دانش آموزان دختر وپسر دوره ی اول متوسطه (هفتم, هشتم, نهم) شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده و به مقیاس های خودتنظیمی تحصیلی بوفارد (1995), کمک طلبی ریان و پنتریچ (1997), تعلل ورزی تاکمن (1998) و راهبردهای انگیزشیMSLQ (1990) پاسخ دادند. روش پژوهش حاضر در طرح های توصیفی-همبستگی از نوع تحلیل مسیر قرار گرفت. یافته ها نشان داد, باورهای انگیزشی بر کمک طلبی و خودتنظیمی و کمک طلبی بر خودتنظیمی اثر مثبت معنادار و تعلل ورزی بر خودتنظیمی و کمک طلبی و باورهای انگیزشی اثر منفی معنادار دارد. همچنین کمک طلبی در رابطه ی بین خودتنظیمی و تعلل ورزی و باورهای انگیزشی نقش واسطه ای ایفا می کند. براساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت تعلل ورزی و باورهای انگیزشی به واسطه ی کمک طلبی می توانند خودتنظیمی را در دانش آموزان دستخوش تحول سازند. لذا می توان این پژوهش را در سطح خانواده هم بررسی کرد تا بتوان به عوامل موثر بر خودتنظیمی در درون خانواده هم نیز پی برد.