فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۸۶۱ تا ۴٬۸۸۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز (آذر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۷
۱۹۱۲-۱۸۹۵
حوزه های تخصصی:
زمینه: ابتلا به عفونت اچ آی وی پدیده ی اجتماعی جدیدی است که تقریباً همه ابعاد سلامت روانی، جسمانی، اجتماعی و اقتصادی فرد را در زندگی تحت تأثیر قرار می دهد. یکی از مشکلات زندانیان با اچ آی وی مثبت، سطح پایین نظم جویی هیجان و سازگاری اجتماعی پایین است که منجر به کیفیت زندگی پایین در آن ها می شود. همچنین تحقیقات نشان می دهد آموزش گروهی مفاهیم تئوری انتخاب بر بسیاری مشکلات روانشناختی بیماران اچ آی وی مؤثر بوده است. هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی برنامه آموزش گروهی مفاهیم تئوری انتخاب بر راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان و سازگاری اجتماعی در زندانیان اچ آی وی مثبت بود. روش: این پژوهش، یک مطالعه ی نیمه تجربی چهار گروهی سالمون بود که ترکیبی از طرح های پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و طرح پس آزمون با گروه گواه در آن استفاده شد. بدین منظور، از میان زندانیان اچ آی وی مثبت زندان مرکزی شیراز در سال 1399، 60 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور مساوی و تصادفی در دو گروه آزمایش و دو گروه گواه (هر گروه 15 نفر) به تصادف جایگزین شدند. گروه های آزمایش طی 9 جلسه ی 90 دقیقه ای (یک جلسه در هفته)، در برنامه ی آموزش گروهی مفاهیم تئوری انتخاب (گلاسر، 2012) شرکت کردند، در حالی که گروه های گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. شرکت کنندگان با استفاده از مقیاس راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2001) و پرسشنامه سازگاری اجتماعی بل (1961) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها نیز، با استفاده از تحلیل واریانس دو راهه تحلیل شد. یافته ها: یافته های به دست آمده حاکی از آن بود که آموزش گروهی مفاهیم تئوری انتخاب بر افزایش سازگاری اجتماعی و بهبود مؤلفه های ملامت خویش، پذیرش، نشخوارگری، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت، دیدگاه پذیری، فاجعه سازی و ملامت دیگران در زندانیان اچ آی وی مثبت مؤثر بوده است (0/05 >P). نتیجه گیری: به نظر می رسد آموزش گروهی مفاهیم تئوری انتخاب به واسطه تأثیر تکنیک های کنترل، نیازهای بنیادین، رفتار کلی، دنیای مطلوب، سیستم ادراکی، سیستم خلاق رفتاری و مسئولیت پذیری در بهبود راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان و سازگاری اجتماعی زندانیان اچ آی وی مثبت می تواند در نمونه های بیشتر و فرهنگ های متفاوت مورد نظر توجه محققین قرار گیرد.
تأثیر برنامه آموزشی نشاط معنوی بر ترس از شکست و امنیت روانی ورزشکاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز (آذر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۷
۱۷۴۲-۱۷۲۹
حوزه های تخصصی:
زمینه: پیشینه تحقیقات در روانشناسی ورزشی نشان می دهد، کاهش احساس امنیت روانی احتمالا باعث کاهش موفقیت و بنابراین موجب ترس و اضطراب می گردد. در نتیجه روانشناسان ورزشی بر برنامه های آموزشی برای غلبه بر کاهش احساس امنیت روانی و ترس تأکید کرده اند. هدف: هدف از انجام این پژوهش تأثیر برنامه آموزشی نشاط معنوی بر ترس از شکست و امنیت روانی ورزشکاران بود. روش: در این مطالعه شبه تجربی با طرح تحقیق پیش آزمون – پس آزمون، 46 ورزشکار زن به صورت مشارکت داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه برنامه آموزشی نشاط معنوی و کنترل قرار گرفتند. شرکت کنندگان در پیش آزمون و پس آزمون اقدام به تکمیل پرسشنامه های احساس امنیت روانی (ادموندسون، 1999) و ترس از شکست (کانوری و همکاران، 2002) نمودند. مرحله مداخله در 28 جلسه یک ساعته انجام گرفت. این پروتکل تلفیقی از پروتکل نشاط معنوی (هشت جلسه)، هوشیاری در لحظه (ده جلسه) و پذیرش و آگاهی (ده جلسه) (مهری ورنیاب، 1396) بود. در این مدت شرکت کنندگان گروه کنترل به فعالیت های روزمره خود می پرداختند. داده ها به روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری و تک متغیری تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که برنامه آموزشی تقویت نشاط معنوی بر کاهش ترس از شکست (یعنی کاهش عزت نفس، ترس از داشتن آینده ای نامعلوم، ترس از ناراحت شدن افراد مهم، ترس از تجربه شرم و خجالت و ترس از دست دادن علاقه افراد مهم) ورزشکاران تأثیر معنی داری دارد (0/05 P<). همچنین نتایج نشان داد که برنامه آموزشی تقویت نشاط معنوی بر افزایش احساس امنیت روانی ورزشکاران تأثیر معنی داری دارد (0/05 P<). نتیجه گیری: بر این اساس می توان گفت، برنامه نشاط معنوی بر کاهش ترس از شکست و افزایش احساس امنیت روانی ورزشکاران مؤثر بوده و آگاهی متخصصان از این برنامه در جهت کاهش ترس از شکست و ارتقای امنیت ورزشکاران حائز اهمیت است.
ارائه مدل روابط ساختاری احساس انسجام و مسئولیت پذیری باعملکرد شغلی کارکنان از راه میانجی گری هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۷
129 - 142
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش ارائه مدل روابط ساختاری احساس انسجام و مسئولیت پذیری با عملکرد شغلی کارکنان از راه میانجی گری هوش هیجانیبود.
روش بررسی: این پژوهش به صورت توصیفی و از نوع همبستگی، بر روی 400 نفر از تمامی کارکنان شرکت توسعه خدمات دریایی و بندری سینا و سازمان بنادر و دریانوردی بوشهر در سال 1399 انجام گرفت. تعداد نمونه های مورد مطالعه بر اساس مدل کلاین و به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه عملکرد شغلی پاترسون(1992)، احساس انسجام فلنسبرگ-مدسن و همکاران(2006)، مسئولیت پذیری اجتماعی کارول(1991) و هوش هیجانی شات و همکاران(1998) بود. تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS و آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و روش مدل معادلات ساختاری تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که احساس انسجام و مسئولیت پذیری اجتماعی و هوش هیجانی بر عملکرد شغلی اثر مستقیم دارد (01/0>P). هم چنین، بر اساس یافته های این پژوهش، مدل اصلاح شده از برازش مطلوبی برخوردار بود (071/0=RMSEA، 911/0=GFI، 952/0=IFI و 05/0>P-value) و مسیر غیرمستقیم مسئولیت پذیری اجتماعی از راه نقش میانجی هوش هیجانی بر عملکرد شغلی معنادار بود (001/0) اما مسیر غیرمستقیم احساس انسجام از راه نقش میانجی هوش هیجانی معنادار نبود(650/0).
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، مدل ارزیابی شده از برازندگی مطلوبی برخوردار است و گامی مهم در برای شناخت عوامل مؤثر بر عملکرد شغلی کارکنان شرکت سینا و اداره بنادر و دریانوردی است.
نقش ذهن آگاهی، کمال گرایی ناسازگار و عاطفه مثبت در پیش بینی هماهنگی خود با هدف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی نقش ذهن آگاهی، کمال گرایی ناسازگار و عاطفه مثبت در پیش بینی هماهنگی خود با هدف انجام شد. روش این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه شامل 100 نفر از دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی 1399-1400 بود که به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های ذهن آگاهی، کمال گرایی ناسازگار، عاطفه مثبت و هماهنگی خود با هدف استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام تجزیه وتحلیل شدند. در رگرسیون گام به گام، در گام اول متغیر ذهن آگاهی، وارد و در گام دوم، متغیر کمال گرایی ناسازگار اضافه شد و درنهایت، این مدل رگرسیونی توانست 37درصد از واریانس هماهنگی خود با هدف را پیش بینی کند. متغیر عاطفه مثبت نیز به دلیل عدم قدرت پیش بینی کنندگی وارد معادله رگرسیونی نشد. این یافته ها شواهد جدیدی را بر اهمیت انتخاب اهداف خودهماهنگ در زندگی و شناسایی عوامل مؤثر بر این انتخاب ارائه می دهد.
اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر نظام رفتاری تلفیقی بر تعارضات زناشویی، صمیمیت زوجین و کارکردهای خانواده در زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر نظام رفتاری تلفیقی بر تعارضات زناشویی، صمیمیت زوجین و کارکردهای خانواده در زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر ماهشهر بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش عبارت بود از تمامی زوج هایی که به دلیل مشکلات زناشویی، به مراکز مشاوره شهر ماهشهر در سال 99-98 مراجعه کردند. از میان جامعه آماری تعداد 60 زوج به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و در ادامه این تعداد به روش نمونه گیری تصادفی در دو گروه آزمایشی (40 زوج) و یک گروه کنترل (20) زوج داده شدند. برای یک گروه زوج درمانی مبتنی بر نظام رفتاری تلفیقی به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای، به صورت هفتگی اجرا شد. به منظور گردآوری داده های پژوهش از پرسش نامه تعارضات زناشویی (MCQ)، صمیمیت زناشویی (MQI) و پرسش نامه کارکرد خانواده (FAD) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چند متغیری (مانکوا) استفاده شد. یافته ها: نتایج بدست آمده از تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش نشان داد که زوج درمانی مبتنی بر نظام رفتاری تلفیقی بر کاهش تعارضات زناشویی، بهبود صمیمیت زوجین و کارکردهای خانواده موثر بوده است (05/0>P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان گفت زوج درمانی مبتنی بر نظام رفتاری تلفیقی از جمله درمان های موثر در کاهش تعارضات زناشویی، بهبود صمیمیت زوجین و کارکردهای خانواده زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره است.
اثربخشی مشاوره گروهی ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی بر اعتیاد به اینترنت و اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به عواقب خطرناک و شیوع اعتیاد به اینترنت و اهمالکاری تحصیلی و پیامدهای آنها در میان نوجوانان و دانش آموزان، هدف از مطالعه حاضر یررسی اثربخشی مشاوره گروهی ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی بر اعتیاد به اینترنت و اهمالکاری تحصیلی در دانش آموزان متوسطه دوم بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری دو ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامیِ دانش آموزان پسر مقطع دوم متوسطه شهرستان تاکستان در سال تحصیلی 1400_1399 بود. نمونه مورد نظر شامل 30 دانش آموز پسر مقطه متوسطه دوم بود که به روش خوشه ای چند مرحله ای تصادفی انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی (PASS) و پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ (IAQ) استفاده شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری و اندازه گیری مکرر با نرم افزار 26 SPSS- استفاده شد. نتایج بیانگر این بود مشاوره گروهی ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی در کاهش اعتیاد به اینترنت در مراحل پس آزمون و پیگیری موثر بود(P<0.01). همچنین مشاوره گروهی ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی در کاهش اهمالکاری تحصیلی در مراحل پس آزمون و پیگیری موثر بود(P<0.01). باتوجه به یافته ها می توان بیان کرد که مشاوره گروهی ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی در کاهش اعتیاد به اینترنت و اهمالکاری تحصیلی در دانش آموزان متوسطه دوم موثر می باشد.
روانشناسی شخصیت؛ تاثیر جریانات فکری چالش مدرنیسم، ناسیونالیسم و اسلام گرایی در دو شخصیت اصیل مشروطه (کسروی و تقی زاده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدرنیسم از صدر مشروطه تا امروز به عنوان بازیگر اصلی موثر جریان ها در ایران بوده است . نفوذ عقل گرایی و احساس تعلق و سروری به دنیا که بر گرفته از پوزیتویسم قرن نوزدهم بوده باعث ترک خوردن سنت در جامعه ایران گردید . چالش مدرنیته با اسلام گرایی و ناسیونالیسم ایرانی ، جریان ها و گفتمان های مختلفی را در جامعه ایجاد نمود . جریان روشنفکری سکولار نمونه ای از این چالش می باشد . بطور نمونه تحول روانشناسی در دو شخصیت روحانی سید احمد کسروی و سید حسن تقی زاده قابل مشاهده می باشد این دو نفر در یک خانواده روحانی سنتی متولد شده و در اثر این تحول رخت روحانیت را بر انداخته پرچمدار تجددطلبی می شوند . دیدگاه ها و مواضع هر سه جریان اسلامگرایی ، تجدد طلبی و ناسیونالیسم ایرانی در چالش میان سنت و تجدد در حین و پس از مشروطه برای اولین بار در ایران ظهور یافت.
اثربخشی آموزش رفتارهای خودمراقبتی بر سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت و کنترل هموگلوبین A1C بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۶
91 - 100
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش رفتارهای خودمراقبتی بر رفتارهای ارتقا دهنده سلامت و کنترل هموگلوبین A1C بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود. جامعه مورد مطالعه شامل تعداد 30 نفر مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به کلینیک دیابت پارسیان واقع در شهر مشهد بوده که در مطالعه ی کارآزمایی بالینی حاضر به روش هدفمند انتخاب و بر اساس روش تصادفی طبقه بندی در دو گروه مداخله (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. برنامه ی آموزش گروهی طراحی شده در گروه مداخله طی 6 جلسه ی 60 دقیقه ای به مدت 12 هفته اجرا گردید؛ در حالی که گروه کنترل، مراقبت های معمول کلینیک را دریافت کردند. داده ها با استفاده از فرم سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت و اطلاعات جمعیت شناختی و بیماری و مقیاس تجدیدنظرشده رفتارهای خودمراقبتی دیابت و آزمایش هموگلوبین گلیکوزیله در بدو ورود به مطالعه و 12 هفته بعد، جمع آوری شدند و با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺷﺪند. یافته ها نشان داد که در مراحل پس آزمون و پیگیری بین گروه های آزمایش و کنترل در متغیرهای سبک زندگی ارتقادهنده سلامت و هموگلوبین A1C تفاوت معناداری وجود دارد؛ یعنی آموزش رفتارهای ارتقادهنده سلامت باعث کاهش معنادار هموگلوبین A1C و افزایش رفتارهای ارتقادهنده سلامت شده است. با اجرای برنامه های آموزش خودمراقبتی با استفاده از روش های متنوع و آموزش به کمک افراد متخصص می توان میزان کیفیت زندگی و خودمراقبتی افراد مبتلا به دیابت فاقد رفتارهای خودمراقبتی را بهبود بخشید و میزان قند خون آنان را کاهش داد.
Cognitive-behavioral therapy (CBT) in the form of Emotive Behavior Therapy (REBT) Intervention on irrational Beliefs and Anxiety of adolescent girls with social anxiety(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The current study used cognitive-behavioral therapy (CBT) in the form of rational emotive behavior therapy (REBT) intervention on irrational beliefs and anxiety of adolescent girls with social anxiety. A quasi-experimental design was utilized in this study, which involved a control group, a pre-test, and a post-test of samples taken from clinics in Tehran, of which 28 adolescent girls with social anxiety were selected through a purposive sampling method from November to January 2020. There were 14 participants in each of the experimental and control groups. Afterward, they were randomly assigned to experimental and control groups. The Hamilton Anxiety Rating Scale (HARS) and The Attitudes and Belief Scale 2 (ABS-2) were applied as pre-intervention phases. The experimental group (n=14) was treated with rational-emotive behavior therapy, for ten weekly 90 minutes sessions, while the control group (n=14) did not receive any treatment. As part of descriptive statistics, we used indices such as means and standard deviations that assessed central and dispersion. The test for inferential statistics was the repeated measure ANCOVA. Statistical analysis was performed using SPSS software (version 25). The significance level of the analysis was 0.05. Considering the results, there was a significant difference between the pretest and post-test results for irrational belief (89.44±34.82) and anxiety (81.67±27.09)indicating that the experimental group’s post-test scores were higher relative to their pre-test scores. Moreover, the experimental group’s post-test scores of anxiety decreased from the pre-test (81.67±27.09) to the post-test (52.48±15.54).
The Impact of Brief Imago-based skills training on Self-Compassion, Life Quality and Marital Commitment of Women Who Filed for Divorce in Neishabour City(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The objective of the present study was to investigate the effect of brief imago-based skills training on self-compassion, quality of life and marital commitment of women who filed for divorce. The research method was quasi-experimental with pretest-posttest and follow-up design. The population included all women who filed for divorce, either referring or were referred to the psychological and counseling centers under the supervision of Welfare Organization in Neishabour. The sample was selected purposively. Then, 30 women were randomly assigned to the experimental and the control groups (i.e., each group included 15 participants). Data collection instruments included Neff’s Self-Compassion Scale (2003), World Health Organization’s short form of Quality of Life Scale (1989) and Adams and Jones’ Marital Commitment Questionnaire (1997). Data analysis was performed through multiple analyses of variance using SPSS software (version 25). The results showed that brief imago-based skills training positively affected self-compassion, quality of life, and marital commitment of women who filed for divorce. Furthermore, the effectiveness of imago-based skills training in self-compassion, quality of life, and marital commitment of women who filed for divorce was sustained. As a result, this treatment can be used by psychologists, counselors, and clinicians in psychological interventions related to self-compassion, quality of life, and marital commitment of women who filed for divorce.
The Effectiveness of Image Relationship Therapy on Cohesion - Family Flexibility and Happiness of Couples with Emotional Divorce
حوزه های تخصصی:
Objective The aim of this study was the effectiveness of Image Relationship Therapy on family cohesion and flexibility and happiness of couples with emotional divorce.
Methods The method of the present study is Semi-experimental before and after the experiment with a control group. The statistical population includes all couples in Qom who had an emotional divorce. Using the purposive sampling method, 100 couples were selected and an emotional divorce questionnaire was administered to them. A total of 30 couples were selected to participate in this study and were randomly assigned to two experimental groups (15 couples) and a control group (15 couples). Data collection tools include the Guttman Emotional Divorce Scale, the Olson Family Cohesion Questionnaire, and the Tagrian Couple Happiness Questionnaire. Hendrix Image Relationship training package was performed on the experimental group in 10 sessions of 90 minutes per week. The obtained data were calculated by analysis of covariance with SPSS -22 software and then analyzed by the researcher.
Results The results showed that there was a significant difference between the control and experimental groups (P≤0.05); in other words, Communication Imaging Training increased Cohesion - Family Flexibility and Happiness of couples with emotional divorce.
Conclusion As a result, communication imaging training can be used as an intervention to increase the flexibility and happiness of couples seeking divorce.
بررسی رابطه باورهای هوشی و اهمال کاری تحصیلی با واسطه گری شناخت اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اهمال کاری تحصیلی یکی از بحث های مهمی است که در سال های اخیر مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته و از آن به عنوان یک عادت بد و یک مشکل رفتاری و نوع خاصی از اهمال کاری رفتاری یاد شده است که بسیاری از بزرگسالان در کار های منظم روزانه تجربه می کنند، از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه باور های هوشی و اهمال کاری تحصیلی با واسطه گری شناخت اجتماعی بود. روش ها: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی و طرح همبستگی و تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشجویان دانشگاه های شهر شیراز در سال تحصیلی 95-96 تشکیل می دادند که از این میان تعداد 300 نفر (174 دختر و 126 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های شناخت اجتماعی نجاتی (2016)، باور های هوشی دوئک (2006) و اهمال کاری تحصیلی سولومون و روت بلوم (1984) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار ایموس استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که باور افزایشی هوش تاثیر مثبت بر ابعاد شناخت اجتماعی (01.p=) دارد ولی باور ذاتی هوش تاثیر معناداری بر این ابعاد نداشت. همچنین، ابعاد شناخت اجتماعی تاثیر منفی بر اهمال کاری تحصیلی (01.p=) داشتند. در نهایت، ابعاد شناخت اجتماعی واسط باور افزایشی هوش و اهمال کاری تحصیلی (01.p=) بودند اما در بین باور افزایشی هوش و اهمال کاری تحصیلی نقش واسطه ای نداشتند.
اثربخشی مداخله شناختی بر عود اعتیاد و سلامت عمومی افراد وابسته به مواد مراجعه کننده به کنگره 60 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم مهر ۱۴۰۱ شماره ۷ (پیاپی ۷۶)
۱۸۸-۱۷۷
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله شناختی بر عود اعتیاد و سلامت عمومی افراد وابسته به مواد مراجعه کننده به کنگره 60 شهر تهران انجام گرفت. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران مرد با سوء مصرف مواد مراجعه کننده به کنگره 60 شهر تهران در سال 1399 بود. از جامعه فوق 30 نفر با توجه به معیارهای ورود و خروج از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش طی هشت جلسه 90 دقیقه ای (هر هفته یک جلسه) آموزش مداخله شناختی را دریافت کردند و در این فاصله گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس پیش بینی بازگشت (PRC) رایت (1993) و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) گلدبرگ (1972) بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مداخله شناختی بر عود اعتیاد و سلامت عمومی افراد وابسته به مواد تاثیر معناداری دارد (05/0>p). بنابراین مداخله شناختی روشی کارآمد برای کاهش عود اعتیاد و افزایش سلامت عمومی افراد وابسته به مواد کنگره 60 است.
Public Health, Resilience and Identity Crisis in Children of Families under the Support of Imam Khomeini Relief Committee
حوزه های تخصصی:
The aim of this study is to investigate the general health, resilience, and identity crisis among children from families supported by the Imam Khomeini Relief Committee, as well as predicting the general health of individuals based on resilience and identity crisis. In this research, 156 male students from the province of Zanjan and the city of Maragheh, who were under the support of the Imam Khomeini Relief Committee, were studied using the Goldberg General Health Questionnaire (GHQ), Connor-Davidson Resilience Scale (CD-RISC), and Rajaei Identity Crisis Scale. The data were analyzed using Pearson correlation and multiple regression analysis. The findings indicated a significant positive relationship between general health and resilience, and a significant negative relationship between general health and identity crisis among these individuals. Furthermore, a significant negative relationship was found between resilience and identity crisis. Multiple regression analysis showed that general health explains a small amount of the variance in resilience and identity crisis in these individuals. This study demonstrated that under conditions of high resilience and low identity crisis, individuals would have better general health.
ارزیابی اثربخشی برنامه توانمندسازی شناختی مبتنی بر فناوری واقعیت مجازی بر حافظه کاری افراد سالمند دارای آسیب شناختی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: آسیبِ شناختیِ خفیف از شایع ترین مشکلات شناختی دوران سالمندی است که از آن جمله می توان به نقص در حافظه کاری اشاره کرد. هدف پژوهش حاضر طراحی، امکان سنجی و تاثیر یک برنامه توانمندسازی شناختی با استفاده از فناوری واقعیت مجازی در راستای بهبود حافظه کاری دیداری و کلامی این افراد بود. روش کار: پژوهش حاضر در قالب یک طرح شبه آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون به همراه پیگیری انجام شد. از بین سالمندان دارای آسیب شناختی خفیف 30 نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارش شدند. ابزار ارزیابی شامل آزمون های فراخنای ارقام و فراخنای نمادی بود که در 3 مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پس از یک ماه اجرا شد. مداخله شامل برنامه مبتنی بر واقعیت مجازی بود که برای10 جلسه 30 دقیقه ای طراحی شد. روش های آماری پژوهش حاضر از طریق نرم افزار SPSS-26 انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس درون گروهی_بین گروهی مختلط بیانگر تفاوت معنادار بین دو گروه آزمایش و کنترل در فراخنای ارقام و فراخنای نمادی بود. بین میانگین فراخنای ارقام در مرحله پیش آزمون با دو مرحله پس آزمون و پیگیری و همچنین دو مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معنادار مشاهده شد. میانگین فراخنای نمادی در مرحله پیش آزمون با دو مرحله پس آزمون و پیگیری از تفاوت معناداری برخوردار بود. اما میان نتایج دو مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معنادار ملاحظه نشد. نتیجه گیری: نتایج حاصل نشان داد توانمندسازی شناختی مبتنی بر فناوری واقعیت مجازی می تواند منجر به بهبود حافظه کاری سالمندان مبتلا به آسیب شناختی خفیف شود و ماندگاری اثر در پیگیری یک ماه بعد نیز در فراخنای ارقام مشاهده شد.
مقایسه اثربخشی روان درمانی کوتاه مدت راه حل محور و طرحواره درمانی بر تحمل آشفتگی و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی در زنان مبتلا به پراشتهایی روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۷۲)
۲۱۸-۲۰۷
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی روان درمانی کوتاه مدت راه حل محور و طرح واره درمانی بر تحمل آشفتگی و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی در زنان مبتلا به پراشتهایی روانی بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به اختلال پراشتهایی عصبی در شهر کرج در سال 1401- 1400 بود. نمونه آماری شامل 45 نفر از این زنان بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. سپس، به طور تصادفی 15 نفر در گروه انتظار درمان و 30 نفر در دو گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) جایگزین گردیدند. گروه اول روان درمانی کوتاه مدت راه حل مبتنی بر الگوی دشازر؛ گروه دوم طرح واره درمانی مبتنی بر الگوی یانگ و همکاران را به ترتیب طی 8 و 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. داده ها با استفاده از مقیاس تحمل ناپذیری بلاتکلیفی فریستون (IUS) (1994) و مقیاس خودسنجی سیمونز و گاهر (2005) (DTS) جمع آوری شد. ا داده های پژوهش، به روش تحلیل واریانس آمیخته (با اندازه گیری مکرر) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که روان درمانی کوتاه مدت راه حل محور و طرح واره درمانی بر تحمل آشفتگی و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی زنان مبتلابه پراشتهایی روانی اثربخش بوده هستند (05/0P<)، اما ابا توجه به نتیجه به دست آمده از آزمون بونفرونی هیچ تفاوتی در اثربخشی این دو در افزایش تحمل آشفتگی و کاهش تحمل ناپذیری بلاتکلیفی مشاهده نشد (05/0<p) نتیجه گیری می شود این دو مداخله تاحد زیادی توانستند تحمل آشفتگی و تحمل پذیری بلاتکلیفی را افزایش دهند و از این رو می توانند در درمان مبتلایان به پراشتهایی روانی استفاده شوند.
طراحی و اعتبارسنجی مدل تشخیص توانمندی دانشجویان در طراحی معماری خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ تابستان(شهریور) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۴
۱۲۵۰-۱۲۲۹
حوزه های تخصصی:
زمینه: خلاقیت نقشی زیربنایی در طراحی معماری دارد و پرورش خلاقیت در طراحی معماری از وظایف مهم نظام آموزش این رشته محسوب می شود. علیرغم اهمیت فراوان موضوع، تکثر نظرات ناهماهنگ و گاها متناقض در تعریف خلاقیت و چگونگی شکوفایی آن برای دانشجویان در فرآیند طراحی، مسئله اصلی تحقیق است. هدف: هدف اصلی این پژوهش، شناسایی مؤلفه های تشخیص توانمندی دانشجویان در طراحی معماری خلاق بود. روش: پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش در زمره تحقیقات آمیخته قرار دارد که در دو گام اصلی کیفی (فراترکیب) و کمّی (تحلیل عاملی تأییدی) انجام شد. جامعه پژوهش در بخش کیفی شامل مطالعات اسنادی از خلال مقاله های فارسی و لاتین مرتبط با زمینه پژوهش است که با توجه به معیارها انتخاب شدند. در بخش کمی نیز ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود که پس از تأیید جمعی از نخبگان در میان جامعه پژوهش متشکل از 150 نفر از اساتید طراحی معماری که به روش تصادفی ساده انتخاب شده بودند، توزیع گردید و پس از تحلیل داده های بدست آمده، مدل ارائه شده این بخش از پژوهش، تأیید گردید. یافته ها: در بخش کیفی با استفاده از فراترکیب، مؤلفه های توانمندی در طراحی معماری خلاق شامل؛ دانش (ضمنی و تصریحی)، مهارت (مهارت ارائه، تجزیه وتحلیل، خودتنظیمی و اجتماعی)، تفکر (تفکر خلاق، انتقادی، بصری - فضایی و تحلیلی) و انگیزه (درونی و بیرونی) استخراج گردید، که در بخش کمی توسط پرسشنامه ای با استفاده از تحلیل عامل تأییدی، هر چهار مؤلفه دانش، مهارت، تفکر و انگیزه و ریز مؤلفه هایشان با سطح اطمینان 95% تأیید شدند (001/0 p=) نتیجه گیری: برای ارتقای خلاقیت طراحی معماری در دانشجویان می بایست نه تنها مؤلفه تفکر، بلکه دانش، مهارت و انگیزه را پرورش داد.
بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و طرحواره های ناسازگار اولیه با خود ناتوان سازی در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خودناتوان سازی از جمله مکانیسم های دفاعی جهت حفظ اعتماد به نفس هنگام شکست خوردن می باشد. هدف این تحقیق بررسی رابطه ی بین سبک های دلبستگی و طرحواره های ناسازگار اولیه با خود ناتوان سازی در دانشجویان دانشگاه مراغه بود. روش ها: در این پژوهش از روش تحقیق توصیف همبستگی استفاده شد. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه مراغه در سال تحصیلی 1397-98 بود. از جامعه مذکور با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعداد 300 نفر از دانشجویان به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات ازپرسش نامه های سبک دلبستگی هازن و شیور ، طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ و مقیاس خود ناتوان سازی جونز و رودوالت استفاده شد. به منظور تحلیل یافته ها از رگرسیون چند متغیره و ضریب همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار SPSS 24 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین طرحواره های ناسازگار اولیه با خود ناتوان سازی رابطه ی معنا داری دارند ( 01/0 P< ) و همچنین از بین سبک های دلبستگی، بین سبک دلبستگی نا ایمن اجتنابی و نا ایمن دوسوگرا با خودناتوان سازی رابطه معناداری وجود دارد ( 01/0 P< ). اما بین سبک دلبستگی ایمن با خود ناتوان سازی رابطه معنادار وجود ندارد. نتیجه گیری: سبک های دلبستگی نا ایمن و دوسوگرا و طرحواره های ناسازگار اولیه می توانند منجر به خودناتوان سازی در دانشجویان شوند.
اثربخشی درمان های تنظیم هیجان و چشم انداز زمان بر اضطراب و اختلال در تنظیم هیجان نوجوانان در دوره کووید-۱۹(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
63 - 77
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان های تنظیم هیجان و چشم انداز زمان بر اضطراب و اختلال در تنظیم هیجان نوجوانان در دوره کووید-۱۹ بود. این پژوهش نیمه آزمایشی(پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه در انتظار درمان) بود. جامعه آماری این پژوهش را کل دانش آموزان پایه هفتم تا دوازدهم شهرستان گیلانغرب تشکیل دادند (1050=N). نمونه آماری 51 نوجوان دارای علائم اضطراب بودند که در سه گروه درمان تنظیم هیجان، درمان چشم انداز زمان و کنترل جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس اضطراب بک و مقیاس اختلال در تنظیم هیجان استفاده شد. هر دو گروه آزمایش به طور جداگانه طی 8 جلسه، هفته ای یک جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی، تحت درمان قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون های تعقیبی توکی و بنفرونی استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان های تنظیم هیجان و چشم انداز زمان بر کاهش علائم اضطراب و اختلال در تنظیم هیجان اثربخش بوده اند. علاوه براین، اثربخشی درمان تنظیم هیجان در علائم اضطراب و اختلال در تنظیم هیجان بیشتر از درمان چشم انداز زمان بوده است. براساس نتایج، درمان های تنظیم هیجان و چشم انداز زمان(به ویژه تنظیم هیجان) برای کاهش علائم اضطراب و اختلال در تنظیم هیجان در نوجوانان پیشنهاد می شود.
طلاق عاطفی و طرحواره های هیجانی در زوجین دارای تجربه طلاق عاطفی: نقش واسطه ای هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
361 - 377
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف، طلاق عاطفی و طرحواره های هیجانی در زوجین دارای تجربه طلاق عاطفی: نقش واسطه ای هوش هیجانی انجام شد. روش پژوهش: روش این پژوهش مقطعی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان متأهل مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره منطقه 1 شهر تهران با حیطه مشاوره ی زوج درمانی در سال 1400 تشکیل دادند، که از میان آنها، تعداد 220 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای طلاق عاطفی (گاتمن، 1999)، طرحواره های هیجانی (لیهی، 2002) و هوش هیجانی (بار-آن، 1980) استفاده شد که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-V22 و Amos-V22 استفاده گردید. همچنین به منظور پاسخگویی به فرضیه های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایچ پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. نتایج نشان داد طرح واره های هیجانی بر طلاق عاطفی در زوجین دارای تجریه طلاق عاطفی مراجعه کننده به مرکز روان-شناسی تهران تأثیر مستقیم ندارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد طرح واره های هیجانی بر طلاق عاطفی با میانجیگری هوش هیجانی در زوجین دارای تجریه طلاق عاطفی مراجعه کننده به مرکز روان شناسی تهران تأثیر غیرمستقیم ندارد.