فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۶۱ تا ۱٬۰۸۰ مورد از کل ۱٬۲۲۲ مورد.
منبع:
پژوهش در برنامه درسی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
57 - 69
حوزه های تخصصی:
یکی از عناصر مهم در برنامه ریزی درسی عنصر زمان بوده که از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد اما همواره مورد غفلت قرار گرفته است. پژوهش حاضر به بررسی اهمیت و جایگاه عنصر زمان در برنامه های درسی بخصوص در دوره ابتدایی با مطالعه موردی شبکه آموزشی دانش آموزان (شاد) پرداخته است. روش پژوهش کیفی بصورت توصیفی تحلیلی و از نوع مروری با جامعه آماری تمامی مدارس دوره ابتدایی سطح شهرستان میرجاوه در استان سیستان و بلوچستان است. شیوه انتخاب حجم نمونه نیز بصورت انتخاب نمونه در دسترس بوده که 2 مدرسه در دسترس (یک مدرسه پسرانه و یک مدرسه دخترانه) انتخاب شد. برای نیل به اهداف پژوهش از ابزار و منابع مختلفی برای جمع آوری اطلاعات چون بررسی کتب، اسناد، مقالات و هم چنین از روش مشاهده از نوع طرح مشاهده کنترل نشده به صورت میدانی در شبکه شاد بهره گرفته شد. شواهد یافته های پژوهش حاکی از آن بود که در شبکه شاد از لحاظ عنصر زمان در برنامه درسی یک نوع سردرگمی و ناهماهنگی آشکاری در اکثر کلاس ها بین معلمان و دانش آموزان حتی در فرآیند زمان بندی برنامه روزانه و هفتگی بین دروس دیده می شد. به عبارت دیگر، عنصر زمان در برنامه درسی شبکه شاد هنوز در بین معلمان جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده است.
طراحی الگوی برنامه درسی سواد مالی برای دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر طراحی الگوی برنامه درسی سواد مالی برای دانش آموزان دوره ابتدایی بود. در این پژوهش از روش کیفی استفاده شد. با 12 نفر از اساتید و متخصصان رشته برنامه ریزی درسی و آموزش ابتدایی، اقتصاد و امور مالی دانشگاه های شهر تهران با مرتبه علمی دانشیاری و استادی در سال 1399 مصاحبه انجام شد. جهت تعیین اعتبار یافته ها از روش ممیز بیرونی استفاده شد. مدل پیشنهادی مشتمل بر پنج عامل شامل زمینه های برنامه درسی، اهداف، محتوا، روش و ویژگی یادگیرندگان طراحی شد و بنیاد نظری آن را «منطق تایلر» تشکیل می دهد. حاصل این پژوهش طراحی الگوی برنامه درسی معتبری جهت آموزش سواد مالی برای دانش آموزان دوره ابتدایی بود که دارای 21 شاخص به عنوان اهداف، 26 شاخص برای محتوا، 19 شاخص برای روش تدریس و 8 شاخص برای روش های ارزشیابی برنامه درسی می -شد. الگوی طراحی شده می تواند راهنمای فرایند برنامه ریزی، اجرا و ارزشیابی برنامه درسی باشد.
تمرکززدایی از برنامه درسی در ایران با تکیه بر مؤلفه های ارزش- باوری و قوانین سند برنامه درسی ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۲
197 - 222
حوزه های تخصصی:
تمرکزگرایی در برنامه درسی به عنوان یکی از مسائل عمده در آموزش و پرورش ایران شناسایی می شود. با این حال تاکنون زمینه برای رفع این مسئله آنچنان که باید فراهم نشده است. هدف این مقاله زمینه یابی برای برون رفت از تمرکز در برنامه درسی در ایران و تبیین چرایی و ضرورت این برون رفت با تکیه بر مولفه های ارزش _ باوری و قوانین موجود در سند برنامه درسی ملی است. در تبیین دلایل برون رفت از تمرکز در برنامه درسی در آموزش و پرورش ایران و ضرورت آن از دو دسته مولفه های ارزش – باوری مبتنی بر آموزه های دینی و شواهد موجود در سند برنامه درسی ملی استفاده شد. بدین منظور از روش توصیفی – تحلیلی بهره گیری به عمل آمد. نتایج نشان داد که هر چند در آموزش و پرورش ایران تصمیم گیری ها در برنامه درسی به طور متمرکز صورت می گیرد، با این حال دلایل و شواهد مبتنی بر ارزش - باورهای دینی و شواهد و مستندات موجود در سند برنامه درسی ملی (مفروض بر این که که متاثر از ارزش – باورهای دینی هستند)، ضرورت تمرکز زدایی در برنامه درسی در آموزش و پرورش ایران را نشان می دهند. بنابراین هم امکان و هم ضرورت برون رفت از تمرکز در برنامه درسی در آموزش و پرورش ایران وجود دارد.
واکاوی تجارب معلمان علوم در عبور دانش آموزان از فرهنگ بومی به فرهنگ علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۳
201 - 230
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر واکاوی تجارب معلمان علوم دوره متوسطه اول (معلمان علوم پایه هفتم، هشتم و نهم) درباره عبور دانش آموزان از فرهنگ بومی به فرهنگ علمی است. رویکرد تحقیق کیفی و پارادیم آن تفسیری مشارکتی است و از روش پدیدارنگاری تفسیری استفاده شده است. تعداد ده نفر از معلمان علوم به صورت هدفمند و با روش ملاکی تا حد اشباع داده ها به عنوان مشارکت کننده انتخاب شدند. یافته های تحقیق نشان داد که تجارب معلمان علوم در زمینه عبور دانش آموزان از فرهنگ بومی به فرهنگ علمی شامل این مولفه هاست؛ بحران فرهنگی معلمان بومی، باور به فرهنگی بودن علم، ارزش فرهنگ بومی، حل تعارضات دانش آموزان در انتقال فرهنگی، آماده سازی دانش آموزان برای تلفیق فرهنگ بومی و علمی که در پایان با ترسیم فضای نتیجه گیری الگویی برای تجارب معلمان در انتقال فرهنگ بومی به فرهنگ علمی ارایه شده است.
درک و نگرش معلمانِ سرگروه نسبت به درس «کار و فناوری» (مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۵
95 - 118
حوزه های تخصصی:
درک و نگرش معلمان درباره برنامه درسی و تدریس خود، بر شکل گیری باور آن ها اثر می گذارد. این باور تصور معلمان از کارآمدی خود در تدریس فناوری را شکل می دهد. این تحقیق به دنبال بررسی درک و نگرش معلمان درس کار و فناوری، با توجه به اینکه قبلاً معلمان آموزش حرفه و فن بوده اند، نسبت به ماهیت برنامه درسی جدید بود. بدین منظور در یک مطالعه کیفی، از نوع موردی، با 13 نفر از سرگروه های 11 استان کشور از طریق شبکه ارتباطی تلگرام گفتگو و مصاحبه شد و داده ها با نرم افزار MaxQDA تجزیه و تحلیل گردید. در مجموع 17 مضمون فرعی در 4 مضمون اصلی شامل؛ مأموریت درس (شناخت حرفه وفن-علایق دانش آموز-کامپیوتر-کار؛ ملال آور-شایستگی ها)، محور تجارب یادگیری (فناوری به معنی فعالیت- فناوری برای توسعه- کارهای دستی- خلاقیت و کارآفرینی- چالش و حل مسئله)، منبع محتوا (کار کارگاهی- تحلیل سیستم- هردو منبع)، عواطف و نگرش (انتظار پشتیبانی – هویت رشته تدریس-مقاومت-خودکارآمدی) به دست آمد که نشان می داد معلمان سرگروه فاقد چشم انداز روشنی نسبت به برنامه درسی جدیدند و به دلیل مواجه شدن با تغییراتی که برای آن پیش بینی لازم صورت نگرفته، در مواردی، به تغییر بدبین و نسبت به کارآمدی خود دچار تردید شده اند.
چگونگی بازنمایی انسجام ملی در محتوای کتاب های درسی دوره آموزش ابتدایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره دوازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
255 - 289
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بازنمایی انسجام ملی در محتوای کتاب های درسی دوره آموزش ابتدایی ایران است. پارادایم پژوهش از نوع تفسیری، رویکرد پژوهش کیفی، استراتژی پژوهش از نوع تحلیل محتوا کیفی است، میدان مطالعه کلیه کتاب های درسی دوره آموزش ابتدایی ایران است که بر مبنای روش نمونه گیری هدفمند کتاب های مطالعات اجتماعی، فارسی و هدیه های آسمان که مشتمل بر 25 جلد کتاب است مورد بررسی قرار گرفتند. فرمت داده ها در قالب متن بوده است و برای تجزیه و تحلیل داده ها از مراحل کدگذاری دور نخست و کدگذاری دور دوم استفاده شده است. یافته های پژوهش مشتمل بر 533 مفهوم، 77 زیرمقوله و 87 مقوله اولیه است که در نهایت بعد از دسته بندی، 11 مقوله اصلی در محتوای کتاب های درسی استحصال گردید. این مقوله ها عبارتند از: سرزمین مشترک، میراث فرهنگی، دین و مذهب، ادب و هنر، پرچم و سرود، فرهنگ فراملی، زبان فارسی، میراث تمدنی، تاریخ مشترک، اعیاد مذهبی، قهرمانان و مفاخر ملی. بر مبنای یافته ها می توان گفت که وضعیت مولفه های انسجام ملی از جایگاه مطلوبی برخوردار نیست و بیشتر به صورت سلیقه ای عمل شده است و تنها مولفه ای که در کتاب های درسی انسجام ملی بر پایه آن می چرخد، مولفه دین و مذهب است.
طراحی الگوی برنامه درسی شخصی شده مبتنی بر هنر مفهومی در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله طراحی الگوی برنامه درسی شخصی شده مبتنی بر هنرمفهومی در دوره ابتدایی است. هنرمفهومی یکی از اقسام هنرپست مدرن[1] است که از منظر آن آموزش وبرنامه درسی امری کاملا شخصی وموقعیتی است. بابکارگیری روش سنتزپژوهی به بررسی نظرات و منابع مربوط به هنرمفهومی اقدام شد و نُه مقوله اصلی هنرمفهومی شناسایی شده شامل توجه به: مسائل اجتماعی، سیاسی وفرهنگی/ رویکرد انتقادی/ چند فرهنگی/ خلاقیت/ تعامل با مخاطب/ بعد جهانی وبومی/ مسائل زیست محیطی/ تنوع در تکنیک ورسانه. از سوی دیگر موضوع شخصی سازی آموزش، که طی چنددهه گذشته مجددأ دارای اهمیت شده است، نشان می دهد که برنامه درسی وقتی می تواند موثر و کارآمد باشد که با شخص به ماهوَ شخص ارتباط برقرار سازد. برای تحقق برنامه درسی شخصی شده، مفاهیم: «سبک، چگونگی، سطح، محتوا، راهبرد وروش تدریس، رسانه، ارزشیابی، وقت ومکان» مطرح هستند. براین اساس، تلاش شد تا الگویی از ترکیب مفاهیم اساسی هنرمفهومی درقالب کلی برنامه درسی شخصی شده فراهم گردد که به تأیید نهایی متخصصان برنامه درسی وهنرمفهومی رسیده است. [1]Postmodern Art
تحلیل گفتمان انتقادی کتاب درسی پژوهش و تفکر ششم ابتدایی و تبیین مکانیزم مؤلفه های جامعه پذیری آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعه پذیری از هدف های آشکار تعلیم وتربیت می باشد که به طور رسمی از راه مدارس صورت می گیرد و کتاب های درسی تأثیر بسزایی در جامعه پذیر کردن متعلمین دارد. در واقع مؤلفه های جامعه پذیری از طریق مکانیسم هایی ارائه می شود و روی متعلمین اثر می گذارد که روشن کردن شیوه های تأثیرگذاری آن ها مهم می باشد. در این راستا تحلیل گفتمان انتقادی شیوه ای است که مکانیسم های تأثیر گذاری را آشکار می سازد و در پی نمایاندن ارتباط میان زبان، قدرت و ایدئولوژی است. هدف کلی از انجام این پژوهش نیز، بررسی و تحلیل مؤلفه های گفتمان مدار کتاب تفکر و پژوهش بر اساس الگوی تحلیل انتقادی گفتمان بود. روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی و از نوع کمّی و جامعه مورد مطالعه، کتاب تفکر و پژوهش پایه ششم ابتدایی در سال تحصیلی 99-98 بود. لازم به ذکر است بر اساس روش کل شمار، نمونه همان جامعه است. در این پژوهش، محتوای کتاب با استفاده از الگوی ون لیون و اضافه نمودن مؤلفه های جامعه پذیری شامل ارزش ها، هنجارها، نقش ها و مهارت های زندگی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که نقش های سنتی جنسیتی، نقش های سنی کودک و نوجوان، قانون و مقررات اجتماعی و میثاق اجتماعی، ارزش نظری و مهارت تصمیم گیری دارای بیشترین فراوانی می باشد. ارزش های دینی، سیاسی، ملی و خانوادگی درون گفتمان ها پنهان شده بودند. رسومات، تشریفات، شعائر و سنت های اجتماعی و شیوه های قومی و مهارت های ارتباط مؤثر و نه گفتن و تحمل برای موفقیت از گفتمان های کتاب حذف شده بودند. فراوانی پنهان سازی کمتر از آشکارسازی، تشخص زدایی کمتر از تشخص بخشی، نامشخص سازی کمتر از مشخص سازی، نام دهی کمتر از طبقه بندی و پیوند زدایی کمتر از پیوند زدن بودند.
واکاوی عناصر برنامه درسی روش تحقیق در دانشگاه های برتر جهان: مطالعه موردی رشته روان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه عناصر برنامه درسی روش تحقیق در دوره تحصیلات تکمیلی رشته روان شناسی در دانشگاه های برتر جهان است. در این پژوهش بر اساس نمونه گیری هدفمند 13 طرح درس روش تحقیق از 13 دانشگاه برتر جهان در رشته روان شناسی انتخاب و بر اساس هدف، محتوا، روش تدریس، فعالیت های یادگیری و ارزشیابی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. روش پژوهش حاضر کیفی و مبتنی بر تحلیل محتوا است. نتایج پژوهش نشان می دهد دانشگاه های مورد مطالعه در آموزش درس روش تحقیق اهدافی از قبیل آشنایی با روش های مختلف تحقیق برای درک پدیده های روان شناسی، یادگیری نحوه طراحی و انجام تحقیق در پژوهش های روان شناسی، ارتقای مهارت های تفکر انتقادی و یافتن و خواندن تحقیقات علمی روان شناسی را دنبال می کنند. در مباحث مربوط به روش تحقیق کمّی، انواع روش های تحقیق کمّی، ابزار و اندازه گیری و تفسیر و نوشتن گزارش پژوهش و در مباحث پیرامون روش تحقیق کیفی، انواع روش های تحقیق کیفی و ابزار جمع آوری داده های کیفی (مصاحبه و مشاهده) از اهمیت بیشتری برخوردار بودند. در مباحث مشترک بین هر دو رویکرد، ماهیت علم و مبانی فلسفی تحقیق و اخلاق در پژوهش، از اهمیت ویژه ای برخوردار بودند. رایج ترین روش برای تدریس درس روش تحقیق ترکیب روش سخنرانی با روش مسئله محور و پروژه محور است و مهم ترین فعالیت یادگیری انجام پروژه های تحقیقی فردی و گروهی در طول ترم است. دانشگاه های مورد مطالعه از شیوه های مختلفی به منظور ارزشیابی درس استفاده می کنند که رایج ترین شیوه، ارزشیابی بر اساس تکالیف انجام شده در طول ترم و آزمون کتبی است.
ارزشیابی برنامه درسی جدید فیزیک در عمل: پژوهشی بر اساس خبرگی و نقد تربیتی آیزنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۶
177 - 210
حوزه های تخصصی:
برنامه درسی در عمل، درواقع تفسیر و برداشتی است که معلمان از برنامه قصد شده دارند و براین اساس آن را به اجرا درمی آورند. هدف پژوهش کاربردی حاضر، ارزشیابی برنامه درسی جدید فیزیک در عمل با استفاده از الگوی ارزشیابی انسان گرایانه خبرگی و نقد تربیتی آیزنر می باشد که با رویکرد کیفی و به شیوه نقادی زنده انجام شده است. در این پژوهش نمونه گیری به شیوه هدفمند در دسترس و جهت گردآوری داده ها از ابزار مشاهده با حضور مستمر نقاد در هفت کلاس درس فیزیک در مدارس متفاوت، مصاحبه نیمه ساختاریافته، پرسش نامه باز پاسخ، ضبط تعاملات گفتاری و تصویربرداری استفاده شده است. تحلیل داده ها به شیوه تحلیل مضمون و با استفاده از کدگذاری باز و محوری انجام و منجر به شناسایی ۸۸ مضمون پایه، ۲۰ مضمون سازمان دهنده و 5 مضمون فراگیر گردید. جهت اعتباربخشی به پژوهش معیارهای استحکام ساختاری، اعتبار اجماعی و کفایت ارجاعی برآورده شده است. با توجه به نتایج به دست آمده و عدم انطباق کافی برنامه ها، آموزش مؤثر معلمان در خصوص اسناد بالادستی و همچنین برنامه درسی جدید ضروری به نظر می رسد.
Presenting an Identity Model Based on Content Analysis of Social Studies Book of Junior High School
منبع:
Curriculum Research, Volume ۱, Issue ۲, Autumn ۲۰۲۰
112 - 120
حوزه های تخصصی:
Purpose : This study presented an identity model based on content analysis of Junior High School social studies textbooks. Method : It was an applied qualitative study examining social studies book of Junior High School and taking the idea of education experts in Tehran in 2019. According to the principle of theoretical saturation, 9 of them were selected by targeted sampling and snowball sampling methods. Review of documents and texts and semi-structured interviews were used, the validity of which was evaluated by the appropriate triangulation method and its reliability was calculated by Cohen's Kappa coefficient method to be 0.798. Open, axial and selective coding methods were used to analyze the data. Findings : The identity model based on the content analysis of social studies book of Junior High School had one category, 9 components and 45 indicators; The components included society and social relations (with 9 indicators), family and parents (with 7 indicators), mass media (with 4 indicators), age (with 2 indicators), school (with 3 indicators), educational system (with 8 indicators), career future (with 3 indicators), personality (with 3 indicators) and teachers (with 6 indicators). Finally, the identity model was designed according to the mentioned components. Conclusion : According to the identity model, educational professionals and planners can design content to improve students' identities and include them in social studies textbooks.
Identifying Factors Affecting Educational Policy-Making Based on Third Millennium Characteristics
منبع:
Curriculum Research, Volume ۱, Issue ۲, Autumn ۲۰۲۰
121 - 131
حوزه های تخصصی:
Purpose : The purpose of this study was to identify the factors affecting educational policy-making based on the third millennium characteristics. Methodology : This study was applied in terms of purpose and qualitative in terms of implementation of the data foundation type. The research population was the documents in 2009 to 20019 and educational policy-making experts in 2019, among which 15 were chosen according to the original saturation principle with purposive sampling method. The research tool was a semi-structured interview, whose validity was confirmed by experts and evaluated with proper triangulation method and its reliability was obtained by an internal agreement method of 0.83. For data analysis, content analysis method was used in MAXQDA12 software. Finding : The findings showed that the factors affecting educational policy-making had 9 dimensions, 39 components and 209 indicators, including educational stakeholders, psychological factors, economic factors, technological factors, legal factors, social factors, cultural factors, belief and ideal factors, and political factors. Also, the third millennium education has 6 dimensions, 33 components and 74 indicators, including the characteristics of philosophy and training goals, characteristics of curriculum, educational system characteristics, environmental characteristics and educational space, characteristics of teachers and characteristics of principals and policymakers. In general, for factors affecting educational policy-making based on the third millennium was identified with 15 dimensions, 72 components and 283 indicators. Conclusion : Considering the factors affecting educational policy-making based on the third millennium characteristics, the dimensions and components identified in the present era can be promoted.
تجربه زیسته یک متخصص برنامه درسی ریاضی در تلفیق نظریه و عمل، با تمرکز بر ضرورت بازنگری برنامه در دوران همه گیری کووید-19 و پسا کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۴
57 - 94
حوزه های تخصصی:
فقر تاریخی گری، رویکرد غیرمنتقدانه و عدم مستندسازی وقایع در ایران، آسیب های زیادی به جریان های علمی-آموزشی زده است. این مطالعه، نقدی منصفانه است که به جای مصلحت اندیشی ، اصالت علمی ملاک بوده است. در حالی که آموزش و برنامه درسی در ایران و جهان، به شدت تحت تأثیر سیاست است؛ سیاست هایی که دائم هم در حال تغییرند و امکان اتخاذ رویکردهای غیرایدئولوژیک را به برنامه درسی ریاضی، محدود کرده اند. بدین سبب برنامه های درسی، بیش از آن که به دانش آموزان و معلمان متعهد و پاسخگو باشند، به ایدئولوژی ها و خواسته های حاکمیتی تعهد می سپارند. در ایران نیز تغییرات برنامه های درسی به ویژه در دو دهه اخیر، متأثر از ملاحظاتی بوده که بر برنامه ریزان و مؤلفان تحمیل نشده، ولی به دلایلی که ارتباط مستقیمی با این مطالعه ندارد، برنامه با سرعت چشمگیری «سیاست زده» شده است. این امر، یکی از عوامل جدیِ ناکارآمدی تغییرات برنامه های درسی در این دوره بوده است. در ایران نیز تغییرات برنامه های درسی به ویژه در دو دهه اخیر، متأثر از ملاحظاتی
نقد رویکرد حاکم بر بخش آموزش زبان های خارجی در برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی رویکرد زیربنایی حاکم بر بخش های مربوط به آموزش زبان های خارجی در برنامه درسی ملی ایران می پردازد. روش بررسی در چارچوب رویکرد روش شناختی «نظریه انتقادی» می گنجد که هدف از آن آشکار کردن و سپس نقد سویه های ایدئولوژیک رویه ها و عملکردهای تربیتی در نظام های رسمی آموزشی است. داده ها از راه مطالعه اسنادی و جستجو در پایگاه های اطلاع رسانی رسمی به دست آمده اند. نتیجه بررسی حاکی از آن است که بخش های مربوط به آموزش زبان های خارجی در برنامه درسی ملی به دلیل توجه بیشتر به نظریه های نوین آموزش زبان دارای نقطه قوت است و از این رو پیشرفت در آن به چشم می خورد، اما هم زمان از دو مشکل بنیادین نیز رنج می برد: 1. قرار داشتن در سپهر ایدئولوژیک اسناد بالادستی؛ به ویژه سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، 2. بی توجهی به کسری هنجارمندی موجود در نظریه های آموزش زبان که برنامه درسی ملی بر پایه آنها استوار شده است؛ چنان که آن را از وجوه اخلاقی و هنجارین تهی می سازد.
Pedagogical Content Knowledge and Emergentism: Making the Case for the Philosophical and the Aesthetic
منبع:
Curriculum Research, Volume ۱, Issue ۱, Summer ۲۰۲۰
10 - 19
حوزه های تخصصی:
To analyze the relationship between teachers’ freedom and their required pedagogical content knowledge (PCK), I consider emergent curriculum as an extreme end of curricula with a lot of freedom and autonomy for teachers as opposed to a conventional prescribed curriculum in which teachers have less autonomy. In examining teachers’ pedagogical content knowledge from predetermined curriculum toward emergent curriculum, I argue that required PCK is evolving. At the extreme level of teachers’ freedom some substantially new aspects of PCK are needed. One of the most relevant aspects of pedagogical content knowledge for the emergent curriculum curricular knowledge. In emergent curriculum, the teacher acts as a curriculum developer as well, because curriculum is not determined in advance. Curricular knowledge requires teachers to be expert in fields of learning that are not necessary for teachers in other kinds of curriculum. In addition to substantive PCK, teachers of emergent curriculum have to be both philosophers and artists to be qualified enough to make decisions about curricular issues.
بررسی تصاویر صفحه عنوان فصل های کتاب علوم تجربی دوم دبستان از لحاظ تناسب رنگ با ویژگی های روان شناختی دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل محتوای صفحه عنوان فصل های کتاب علوم تجربی دوم دبستان از لحاظ تناسب رنگ ها با ویژگی های روان شناختی دانش آموزان اجرا شد. روش پژوهش بر اساس تحلیل محتوای مقوله ای و کلیه تصاویر صفحه عنوان فصل های کتاب علوم تجربی دوم دبستان به عنوان جامعه پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفت. در این راستا داده ها بر اساس معیارهای ارزیابی تصاویر گردآوری شد. نتایج نشان داد که از لحاظ رنگ غالب به کار رفته در تصاویر مذکور به ترتیب سبز 42%، سفید و قهوه ای هر کدام 21%، سیاه 14%، آبی و بنفش هر کدام 7% را شامل شدند. نتیجه اینکه رنگ های تصاویر صفحه عنوان فصل های کتاب با ویژگی های روان شناختی دانش آموزان در ترجیح رنگ های گرم تناسب ندارد؛ لذا این تصاویر به بازنگری نیاز دارد.
شناسایی میزان توجه به مؤلفه های ادبیات پایداری در برنامه درسی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۴
249 - 276
حوزه های تخصصی:
ادبیات پایداری و مواجهه خردمندانه با آن از جمله اهداف ساحت تربیتی و سیاسی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است که بر این اساس، برنامه ریزان آموزشی با انتخاب متون مربوط به ادبیات پایداری تلاش کرده اند زمینه های رشد و تربیت فردی و اجتماعی را در اندیشه و رفتار کودکان ایجاد نمایند. پژوهش حاضر که با روش تحلیل محتوا و با هدف شناسایی میزان توجه به مؤلفه های ادبیات پایداری در جامعه آماری شامل شش کتاب پایه اول تا ششم مقطع ابتدایی صورت گرفته است، نشان داد مفاهیم وطن دوستی، طرح مفاهیم و نمادهای دینی و معرفی نمادهای ملی بیشتر از سایر مؤلفه ها، و زنده نگه داشتن خاطرات انقلاب و دفاع مقدس، امید به آینده، دعوت به مبارزه و دعوت به اتحاد کمتر از سایر مؤلفه ها مورد تأکید قرار گرفته اند؛ بنابراین بر اساس اهداف مندرج در اسناد تعلیم و تربیت و ویژگی های رفتاری کودکان ابتدایی پیشنهاد می شود این ترکیب مورد بازنگری قرار گیرد.
طراحی چارچوب برنامه درسی تربیت اقتصادی در رشته مطالعات اجتماعی دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره یازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
172 - 196
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی چارچوب برنامه درسی تربیت اقتصادی در رشته مطالعات اجتماعی بر اساس روش سنتزپژوهی ترکیبی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مقالات علمی معتبر درزمینه تربیت اقتصادی بود. منابع گردآوری داده ها شامل پایگاه های اطلاعات علمی، جهاد دانشگاهی، اسکوپوس، پروکوئست، اشپرینگر، ساینس دایرکت، نشریات کشور بودند. برای گردآوری، گزارش و ثبت اطلاعات پژوهش های اولیه، از فرم کاربرگ طراحی شده توسط محقق استفاده شد. تحلیل یافته ها با استفاده از الگوی هفت مرحله ای سنتزپژوهی مارش (1991) انجام شد و ترکیبی بهینه از نتایج آن ها ارائه گردید. برای اطمینان از نحوه کدگذاری ها از دو نفر ارزشیاب جهت کدگذاری مجدد یافته ها استفاده شد که به منظور تأیید پایایی، از فرمول ضریب کاپای کوهن، استفاده شد که در این پژوهش میزان توافق نشان دهنده درصد بالایی ازتوافق بین ارزشیابان در کدگذاری ها بود. یافته های پژوهش نشان داد که چارچوب برنامه درسی تربیت اقتصادی در رشته مطالعات اجتماعی، با ده عنصر تحت عناوین، عنصرمنطق (تحقق اهداف مطالعات اجتماعی و رشد تفکر انتقادی)، هدف (رشد مهارت ها، نگرش و دانش اقتصادی)، محتوا (مفاهیم اساسی علم اقتصاد)، روش های یاددهی – یادگیری (روش های یادگیری فعال)، منابع و مواد آموزشی (استفاده از منایع آموزشی متنوع)، نقش معلم (راهنما و تسهیل گر بودن)، گروه بندی فراگیران (افزایش یادگیری از طریق گروه های کوچک)، زمان (انعطاف پذیری در زمان آموزش)، مکان (محیط های آموزشی اعم از درون و خارج از کلاس) و ارزشیابی (به کار بردن شیوه های ارزشیابی متنوع) طراحی گردید که برنامه ای فراگیر محور و جامعه محور است که در پی کمک به تحقق اهداف مطالعات اجتماعی، رشد تفکر انتقادی، تحلیل آگاهانه متون و کاربرد مفاهیم در زندگی واقعی توسط فراگیران، افزایش درک فراگیران از مفاهیم و موضوعات اقتصادی، صرفه جویی در وقت و منابع آموزشی می باشد.
جایگاه قومیت در برنامه های درسی پنهان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش تأثیرگذار آموزش و پرورش در هویت بخشی قومی و نژادی دانش آموزان فرهنگ های مختلف و متعاقب آن خلق بحران یا ایجاد وفاق ملی در کشور غیرقابل انکار است. از این رو هدف از این پژوهش بررسی این مسئله بود که جایگاه قومیت در برنامه های درسی پنهان دوره ی دوم متوسطه نظام جدید چیست. برای پاسخ به این سؤال از روش کیفی و از نوع قوم نگاری استفاده شده اس ت. روش نمونه گیری هدفمند بود و مشارکت کنندگان در پژوهش شامل 6 دبیر و 30 دانش آموز از اقوام فارس، لر و عرب در دبیرستانی از بهبهان بود. در تحلیل داده ها بر اساس روش اسمیت، مضامین اصلی مختلفی شامل مغفول بودن قومیت، ناآگاهی معلمان، انتظارات متفاوت معلمان، قومیت به مثابه عامل تبعیض و پیامدهای تبعیض قومی ظاهر شد. برای اطمینان از صحت یافته ها از سه سوسازی و ارجاع مجدد داده ها به مشارکت کنندگان استفاده شد. در نهایت بر اساس یافته های این پژوهش می توان اذعان داشت که جایگاه قومیت در برنامه های درسی پنهان دوره دوم متوسطه نظام جدید نامطلوب بود.
ارزیابی نقش ها، روش ها و انواع ارشادگری در برنامه درسی دوره های آموزشی منطقه ویژه اقتصادی بندر امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
86 - 104
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، ارزیابی نقش ها، روش ها و انواع ارشادگری در برنامه درسی دوره های آموزشی منطقه ویژه اقتصادی بندر امام خمینی بود. روش پژو.هش توصیفی – پیمایشی بود و جامعه آماری شامل کلیه فراگیران دوره های آموزشی منطقه ویژه اقتصادی بندر امام خمینی بر اساس برنامه درسی دوره های آموزشی بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، 106 نفر از فراگیران انتخاب شدند، و با استفاده از مقیاس نقش ارشادگر راگینز و مک فارلین که روایی و پایایی آن محاسبه شده بود، داده های لازم جمع آوری شده، و با نرم افزار SPSS 23 و روش های تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر، و مجذورخی، تحلیل شدند. نتایج نشان داد: 1- تفاوت معنی داری بین میزان ایفای نقش های ارشادگری مدرسان وجود دارد، اما هیچیک از نقش ها غالب نیستند؛ 2- روش غالب ارشادگری مدرسان از دیدگاه فراگیران، ترکیبی از روش های رسمی و غیر رسمی است؛ 3- نوع غالب ارشادگری مدرسان از دیدگاه فراگیران، آموزش عملی است. با توجه به نتایج به دست آمده، استفاده از برنامه درسی با تأکید روش های عملی ارشادگری و شیوه های رسمی و غیر رسمی اثرگذاری مطلوبی بر یادگیری فراگیران خواهد داشت.