مطالعات برنامه درسی ایران
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم زمستان 1400 شماره 63 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله ارزیابی یک پروژه با عنوان «ارتقای دانش و مهارت معلمان ریاضی در طراحی و تدوین محتوای کتاب درسی» است. روش تحقیق، طراحی مبتنی بر پژوهش است که در آن گروه هایی از معلمان ریاضی در کنار تیمی از متخصصان برنامه ریزی درسی قرار گرفته و با همیاری اقدام به تولید محتوا برای یک درس ریاضی کرده اند. جامعه آماری این مطالعه، 284 نفر معلم ریاضی رسمی دوره اول متوسطه شهر اصفهان بود که از بین آن ها 21 معلم به روش هدفمند از نوع معیارمحور برای شرکت در کارگاه های آموزشی تدوین محتوا انتخاب شدند. محتوای تولید شده برای دانش آموز و راهنمای معلم توسط دو پرسش نامه محقق-ساخته مورد ارزیابی قرار گرفت. روایی ابزارها توسط سه صاحب نظر تأیید شد و پایایی آن ها بر اساس ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 89/0 و 79/0 به دست آمد. برآیند یافته ها نشان می دهد محتوای تولید شده از نظر معلمان در سطح رضایت بخشی قرار گرفته است.
پدیدارشناسی تجارب دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان از فرآیند آموزش و یادگیری در طول همه گیری کووید- 19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله حاضر، واکاوی تجارب دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان درباره فرآیند آموزش و یادگیری در دوره کووید-19 است. رویکرد پژوهش، کیفی و راهبرد آن پدیدارشناسی است. جامعه ی پژوهش کلیه دانشجومعلمان رشته علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان زنجان بودند که تعداد 15 نفر از آن ها با روش نمونه گیری هدفمند از نوع زنجیره ای، در تحقیق شرکت کردند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه ی نیمه ساختارمند (عمیق) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل مضمون انجام شد. یافته های پژوهش در هشت مضمون سازمان دهنده، تجارب دانشجومعلمان را بدین شرح مشخص کرد: 1. وضعیت آمادگی ذهنی، فرهنگی و روان شناختی دانشجومعلمان،2- وضعیت بسترهای آموزش و یادگیری، 3- وضعیت سواد فناوری دانشجومعلمان و استادان،4. وضعیت دسترسی های دانشجو معلمان به منابع اطلاعاتی موردنیاز، 5. وضعیت محتوای برنامه درسی، 6. وضعیت فعالیت های یادگیری، 7. وضعیت راهبردها و روش های تدریس، و ۸. وضعیت راهبردهای ارزشیابی از آموخته های دانشجو معلمان.
تبیین پیامدهای ضمنی برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان: روایت دانشجویان و استادان دانشگاه فرهنگیان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی و تبیین پیامدهای ضمنی برنامه درسی رشته آموزش ابتدایی در دانشگاه فرهنگیان انجام شده است. روش پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناختی و در قالب مصاحبه نیمه ساختاریافته با 32 نفر از استادان و دانشجویان آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان کرمان انجام شد. تحلیل مصاحبه به سه شکل کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفت. یافته های این پژوهش نشان داد که برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان دارای پیام های ضمنی متعددی است. این پیام ها در شش حوزه: استادان، روابط اداری- اجتماعی، واحدهای درسی، فضای کالبدی، دانشجویان و فرایند یاددهی - یادگیری قرار داشت. پیام های ضمنی در مؤلفه های مهم برنامه درسی شامل یادگیری جانشینی استاد مدرسه ای، یادگیری و تسهیل روابط اداری - اجتماعی، فاصله گرفتن از رشته تحصیلی، تمرکز بر فضای کالبدی و دور شدن از تربیت معلمان، دوگانگی در مفهوم دانشجو و معلم و به حاشیه رفتن دانش نظری در فرایند یادگیری می باشند.
مؤلفه های الگوی برنامه درسی کارورزی مبتنی برخودشرح حال نویسی مورد مطالعه: مدرسان دانشگاه فرهنگیان و صاحب نظران برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، تبیین مؤلفه های الگوی برنامه درسی کارورزی مبتنی بر خود شرح حال نویسی بود. این تحقیق نوعی تحقیق کاربردی و از لحاظ راهبرد، رویکردی کیفی با راهبرد پدیدار شناختی است. مشارکت کنندگان متخصصان برنامه ریزی درسی و اساتید کارورزی در دانشگاه فرهنگیان بودند که با رویکرد هدفمند انتخاب گردیدند و با آنها به روش نیمه ساختار مصاحبه به عمل آمد. مصاحبه با آنها ادامه یافت تا به نقطه اشباع (9 نفر) رسیدیم. با توجه به کدگذاری ها و مضامین به دست آمده از متون علمی و مصاحبه متخصصان، مدل های مناسب ذهنی، تفکر تأملی، پویش روایی، شایستگی های حرفه ای، و تجربه زیسته به عنوان مؤلفه های الگوی برنامه درسی مبتنی بر شرح حال نویسی به دست آمد. با عنایت به یافته ها پیشنهاد می شود مؤلفه های پنج گانه فوق به عنوان سرفصل دروس یا به عنوان دروس پیشنهادی در برنامه درسی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان امکان سنجی و گنجانده شود.
اثربخشی اجرای آموزش بالینی در برنامه درسی تربیت معلم بر تربیت حرفه ای دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی اثربخشی آموزش بالینی بر بهبود عملکرد دانشجومعلمان در فرایند کارورزی انجام گرفت. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل 160 نفر از دانشجومعلمان کارورز ترم 7 و 8 دانشگاه فرهنگیان کرمان بودند. بر اساس ملاک های ورود به مداخله تعداد 80 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب و با توجه به وجود دو جنسیت دختر و پسر، اعضای نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه ای در دو گروه 40 نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند. جهت دست یابی به اهداف پژوهش، دانشجومعلمان گروه کنترل به مدت دو نیم سال تحت برنامه آموزشی معمول و دانشجویان گروه آزمون نیز تحت شرایط آموزش بالینی، دوره ی کارورزی را پشت سر گذاشتند. ابزار پژوهش آزمون محقق ساخته ای بود که برای تعیین روایی آن از روایی محتوایی و جهت تعیین پایایی از روش ضریب دشواری و تمیز استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که کاربرد آموزش بالینی توانسته در به بود تربیت حرفه ای دانشجومعلمان به طور معناداری مؤثر واقع شود.
مطالعه فرایند شکل گیری بعد عاطفی مشارکت معلمان در آموزش ضمن خدمت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله از نوع کیفی است که با روش نظریه داده بنیاد انجام شده است. بدین منظور با استفاده از نمونه گیری هدفمند و تکنیک موارد مطلوب تا اشباع نظری داده ها با مصاحبه های نیمه ساختار یافته از 28 نفر از معلمان دوره ابتدایی در شهر تهران انجام پذیرفت. نتایج تحلیل داده ها در طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی 14 مقوله کلی را نشان می دهد. یافته های مطالعه در سه قسمت زمینه، راهبرد و پیامد مقوله بندی شدند. یافته ها در شرایط زمینه ای شامل: موضوع دوره آموزش، مدرس دوره، نیاز معلم به آموزش، وضعیت اقتصادی معلم، منزلت اجتماعی معلم، پاداش، مشارکت و نوع کلاس، زمان و وضعیت خانوادگی معلم است. راهبردهای معلمان در سه مقوله: واکنش به الزام، عوامل انگیزشی و خود نظم دهی و پیامدها نیز در سه مقوله: تغییر نگرش معلم، اثر بخشی ضمن خدمت و خودباوری طبقه بندی شدند.
بررسی میزان انطباق برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان با صلاحیت های حرفه ای موردنیاز دبیران مدارس متوسطه شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله آگاهی از میزان انطباق عناصر نه گانه برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان با صلاحیت های حرفه ای موردنیاز دبیران متوسطه شهر اهواز و تبیین دلایل انطباق یا عدم انطباق این عناصر نه گانه با صلاحیت های حرفه ای موردنیاز دبیران بود. روش پژوهش آمیخته (طرح تبیینی) بود. براساس نتایج بخش کمی بین عناصر اهداف، محتوا، فعالیت های یاددهی-یادگیری و گروه های یادگیری برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان با صلاحیت های حرفه ای دبیران انطباق وجود داشت؛ اما بین عناصر زمان، مواد آموزشی، فضای آموزشی و روش های ارزشیابی انطباق لازم وجود نداشت. در بخش کیفی، به منظورتبیین نتایج بخش کمی، مصاحبه ها بر مبنای رویکرد تحلیل محتوای کیفی به روش استقرائی تحلیل شده و دلایل انطباق یا عدم انطباق هر یک از عناصر نه گانه برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان با صلاحیت های حرفه ای دبیران تبیین گردیده است.
واکاوی تجارب معلمان علوم در عبور دانش آموزان از فرهنگ بومی به فرهنگ علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر واکاوی تجارب معلمان علوم دوره متوسطه اول (معلمان علوم پایه هفتم، هشتم و نهم) درباره عبور دانش آموزان از فرهنگ بومی به فرهنگ علمی است. رویکرد تحقیق کیفی و پارادیم آن تفسیری مشارکتی است و از روش پدیدارنگاری تفسیری استفاده شده است. تعداد ده نفر از معلمان علوم به صورت هدفمند و با روش ملاکی تا حد اشباع داده ها به عنوان مشارکت کننده انتخاب شدند. یافته های تحقیق نشان داد که تجارب معلمان علوم در زمینه عبور دانش آموزان از فرهنگ بومی به فرهنگ علمی شامل این مولفه هاست؛ بحران فرهنگی معلمان بومی، باور به فرهنگی بودن علم، ارزش فرهنگ بومی، حل تعارضات دانش آموزان در انتقال فرهنگی، آماده سازی دانش آموزان برای تلفیق فرهنگ بومی و علمی که در پایان با ترسیم فضای نتیجه گیری الگویی برای تجارب معلمان در انتقال فرهنگ بومی به فرهنگ علمی ارایه شده است.
تبیین میزان توجه به مؤلفه های تربیت شهروندی جهانی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و کاربست آن در نظام تعلیم و تربیت رسمی از دیدگاه معلمان مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر تبیین میزان توجه به مؤلفه های تربیت شهروندی جهانی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش بود. روش پژوهش حاضر از طرح های آمیخته درهم تنیده بود که داده های کمی و کیفی با وزن مشابه گردآوری شده اند. جامعه پژوهش شامل متن سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و کلیه معلمان مقطع متوسطه دوم شهرستان دهگلان بودند. ابزار گردآوری داده ها شامل چک لیست مؤلفه های تربیت شهروند جهانی و پرسشنامه مؤلفه های تربیت شهروند جهانی یونسکو (۲۰۱۵) بود که میزان آلفای کرونباخ پرسشنامه 84/. به دست آمد. نتایج تحقیق نشان داد که در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به مؤلفه های احساس هویت و عزت نفس، عدالت و برابری اجتماعی، تعهد به عدالت و برابری اجتماعی بیشترین توجه و به مؤلفه های هویت و گوناگونی، توسعه پایدار، تنوع و گوناگونی ارزشی، اعتقاد به توانایی مردم برای ایجاد تغییر، همکاری و حل تعارضات، توانایی مدیریت پیچیدگی و فقدان قطعیت، آگاهی و عمل تأملی هیچ توجهی نشده است.